مطالب مرتبط با کلیدواژه

تعاملات فرهنگی


۱.

بررسی تعاملات فرهنگی مدیران شهری با شهروندان در منطقه ده شهرداری تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هوش فرهنگی مدیریت شهری تعاملات فرهنگی منطقه ده شهرداری تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۳۶
رشد روزافزون شهرنشینی و تعداد سکونتگاه های انسانی، مبتنی بر زیست شهری مدل، به همراه درهم آمیختگی فرهنگی موجب، پدیدارشدن مسائل پیچیده و جدیدی در تعاملات انسانی شده است. سرشت انسان در فضای شهری در قاب فیزیک و کالبد آن، تبلور عینی فرهنگ و مداخلات عوامل فرهنگی است. چنانچه می دانید نقش های اساسی انسان، شهرها را می سازند و انسان با عادات، رفتار، شناخت، انگیزه و فراشناختی خود، به ساماندهی فضای زیست می پردازد. این پژوهش درصدد آشکارسازی تعاملات فرهنگی مدیران شهری با شهروندان در مقیاس منطقه و نواحی شهری است. قابلیت های هوش فرهنگی ابزار مهمی است که مدیر شهر با بهره گیری از آن رفتاری متناسب از خود بروز می دهد. مدیران شهری به جهت قرارگیری در محیطی که خرده فرهنگها رخ نشان میدهد با چالش های فراوانی، مواجه خواهند بود. پراکندگی قومیتی و خرده فرهنگی در تهران و پیرامون آن مسئله ای مهم می باشد، به گونه ای که تهران را می توان موزاییک اقوام ایرانی نامید و در بخش هایی از شهر نیز تمرکزی از قومیتها و گروه های فرهنگی وجود دارد به طور مثال استقرار آذری زبانان در جنوب تهران و کردها در شمال غرب تهران قابل توجه است. مطالعات میدانی محقق نشان می دهد که مراجعات به دوایر مدیریت شهری توسط گروه های قومی و خرده فرهنگی به مسئله ای در خور توجه تبدیل شده است. درنتیجه گیری نهایی می توان گفت که مدیران فرهنگی منطقه ده شهرداری تهران در تعاملات فرهنگی باشهروندان در بعد شناختی وضعیت مناسبی داشته اما در بعد رفتاری نیاز به افزایش و تصحیح رفتار دارند. 
۲.

تعاملات فرهنگی منطقۀ بختیاری با فارس و خوزستان در دوران مس وسنگ با تکیه بر داده های باستان شناسی شهرستان لردگان

کلیدواژه‌ها: تعاملات فرهنگی دوره مس وسنگ بختیاری فارس خوزستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۹۳
تعامل فرهنگ ها در پیش ازتاریخ ایران، همواره یکی از موضوعات مهم و پیچیده در باستان شناسی ایران بوده است. این گونه ارتباطات در مناطق گوناگون ایران نشان دهنده روابط فرهنگ ها و تأثیرات آن ها بر یک دیگر است. در طول هزاره پنجم و چهارم پیش ازمیلاد، این ارتباطات گسترده تر و چشم گیرتر می شوند. در این دوران در منطقه زاگرس جنوبی، میان مناطق فارس، چهارمحال وبختیاری (منطقه بختیاری) و خوزستان ارتباطات فرهنگی نزدیکی شکل گرفت که این ارتباطات بیش از هر چیزی در مجموعه های سفالی منطقه بختیاری نمود یافته اند. «اَلن زاگارل» در بررسی هایی که در بخش های مختلف منطقه بختیاری انجام داده به این نکته اشاره می کند که در طول این دوران این منطقه تأثیرات فرهنگی زیادی را از مناطق فارس و خوزستان پذیرفته است. در این نوشتار به روابط فرهنگی ای که در طول دوران مس وسنگ در دوره شوشان قدیم/میانه/جدید خوزستان، دوره های فارس قدیم، میانه و جدید فارس و هم چنین در مراحل فرهنگی اسکندری، چله گاه، افغان، R1، لپویی، شهرک و برجویی و S17 در منطقه بختیاری شکل گرفته، پرداخته شده است و سعی گردیده به این پرسش پاسخ داده شود که، آیا در طول دوران مس وسنگ ارتباطات فرهنگی میان این مناطق وجود داشته است یا خیر؟ که با توجه به بررسی های انجام شده به نظر می رسد که در طول این دوران ارتباطات فرهنگی بین این مناطق وجود داشته است. نکته ای که در اینجا باید اشاره کرد، این است که در این پژوهش تأثیرات فرهنگی دو منطقه فارس و خوزستان بر چهارمحال و بختیاری موردتوجه قرار گرفته است. تأثیرات این فرهنگ ها بر بخش های مختلف منطقه بختیاری یکسان نبوده، به شکلی که مناطق شمالی این استان در طول این دوران تحت تأثیر فرهنگ های منطقه خوزستان و مناطق جنوبی، به ویژه شهرستان لردگان طی این دوران تحت تأثیر فرهنگ های منطقه فارس بوده ا ند.
۳.

روابط تجاری و فرهنگی برون منطقه ای و درون منطقه ای شهر سوخته در هزاره سوم ق.م

کلیدواژه‌ها: شهر سوخته هزاره سوم ق.م روابط تجاری تعاملات فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۵۳
شهر سوخته یکی از وسیع ترین و مهم ترین محوطه های عصر مفرغ ایران است که در هزاره سوم قبل از میلاد نقش بسیار زیادی در پیشبرد مناسبات فرهنگی، مبادلات بازرگانی و تعاملات منطقه ای داشته است. طی کاوش های صورت گرفته، آثار متعددی از شهر سوخته شامل ظروف سفالی و سنگی، مُهر و اثر آن، مهره های تزئینی، پارچه، زیورآلات، اشیای فلزی، پیکرک های گلین و سفالی و سنگی، اشیای چوبی و حصیری، ابزار بافندگی به دست آمده است. با توجه به آثار کشف شده و مقایسه آ نها با اشیای دیگر سایت های باستانی هم زمان، می توان ارتباط فرهنگی این شهر را با مناطق هم جوار - از دره سند تا میان رودان و مناطق خلیج فارس تا آسیایمرکزی- مستقیم و غیرمستقیم حتمی دانست. هدف پژوهش حاضر این بود تا با مطالعه نمونه های آثار کشف شده از این محوطه و مقایسه آن ها با سایر محوطه های هم عصر و هم جوار، میزان برهم کنش های فرهنگی آ نها را به منظور شناخت روند و حرکت جریان های فرهنگی موردبررسی قرار دهد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که شهر سوخته، بیشترین تعاملات و برهم کنش های فرهنگی با سرزمین های هم مرز در شمال (بلوچستان و سیستان) و غرب را با توجه به موقعیت جغرافیایی اش داشته است. شهر سوخته به عنوان یک پایگاه دائمی و دارای مرکزیت، دارای تعاملات مختلفی با محوطه های شرقی خود یعنی دره سند، بلوچستان، دره هیلمند و همسایگان جنوبی (مانند ترکمنستان) و غرب خود (ایران و بین النهرین) بود و نقش واسطه را در وارد کردن سنگ لاجورد از بدخشان و سپس صدور آن به غرب و مراکز بین النهرین ایفا می کرد.
۴.

تطبیق گُردیه در شاهنامه با آتنا در ایلیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت حماسی خدابانو تعاملات فرهنگی آتنا گردیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۹۸
الهه گان کلان کردار هندو اروپایی همچون آتنا، ضمن آنکه خود، برخی از ویژگی ها را از فرهنگ اجتماعی اقوام زنان کهن همچون سکاها برگرفته و در خود ادغام کرده اند؛ رفته رفته در بستر زمان بر اثر علل یا عواملی، پاره ای از صفاتشان را به شخصیّت های حماسه های ملل هندو اروپایی بخشیده اند و آن خصوصیّات در میان شخصیت های حماسی تقسیم شده است. بر همین اساس، بررسی در پیرامون شخصیّت خدابانوی کبیری مانند آتنا و مقایسه آن با گُردیه زن حماسی ایران، نشان می دهد که گُردیه تحت تأثیر تحوّل طبیعی اسطوره و نیز تعاملات فرهنگی دو ملّت ایران و یونان، بعضی از خصوصیّات کلی و جامعِ آتنا را از او برگرفته باشد. هدف از پژوهش حاضر آن است که وجوه تشابه و همچنین تفاوت های گردیه، شخصیّت تاریخیِ شاهنامه فردوسی و آتنا الهه اساطیر یونان را به روش توصیفی تطبیقی مورد واکاوی قرار گیرد. این دو قهرمانِ زن در ویژگی هایی همچون زیبایی، والاتباری، حکمت، کُنش گری، جنگاوری و مهارت در به کار بردن رزم افزارها، مشترک هستند. عمده ترین وجه تفاوت این دو، آن است که آتنا سرشت ایزدینه دارد و گردیه از این ویژگی برخوردار نیست. یافته پژوهش این انگاره را سامان می دهد که گُردیه، خود، قطعه شکسته و پراکنده ای از آتنا در اساطیر یونان است؛ زیرا جنبه هایی از وجوه شخصیّت او در کالبد گردیه، آشکارا قابل بازشناسی است.