مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
هرمس
حوزه های تخصصی:
آیا حکمت و فرهنگ با تالس و فلسفه یونان آغاز شد یا منشاء کهن تری در شرق داشته است؟ نظر غالب بر این است که تمدّن و فلسفه از یونان و با تالس آغاز شد ه است، امّا ما با نظر شیخ اشراق موافقیم که خاستگاه حکمت را نبوّت و هرمس میداند. هرمس در یونان، تات در مصر، اَخنُوخ در کتاب مقدس، هوشنگ در متون ایرانی و ادریس نبی در متون اسلامی بر هم منطبق و حکایت از شخصی با هویت مشابه دارند.
هرمس از نوادگان شیث فرزند حضرت آدم است و پس از آن دو، اوّلین فردی است که به نبوّت رسیده است. او بنیان گذار بسیاری از علوم مانند خط، طبابت، کیمیا، نجوم، حکومت و حکمت است. از این لحاظ در یونان وی را Trismegitos و در منابع اسلامی المثلث بالحکمة نامیده اند.
ریشه های نظام نوری شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قلمرو فلسفه و حکمت اسلامی، دیدگاه ها و مکتب هایی شکل گرفتند تا زمینه را برای شکوفایی آن فراهم کنند. با توجه به منابع محدود و پیچیده، بزرگانی نظیر کندی، فارابی و دیگران گام های مقدماتی را در سیر فلسفه اسلامی برداشتند تا اینکه ابن سینا مشرب فلسفی مشّا را تدوین کرد. دومین مکتب تأثیرگذار در جهت کمال فلسفه اسلامی به واسطه شهاب الدین سهروردی در قرن ششم هجری قمری و با نام «حکمت اشراق» پایه گذاری میشود. ویژگی مهم و آشکار این مکتب، هماهنگی میان آموزه های غرب و شرق است. وی با مطالعه عمیق تعالیم قرآن شریف، روایات اسلامی، فلسفه مشّا، فلسفه یونان باستان، فلسفه ایران باستان، عرفان اسلامی و غیر اینها، به نوآوری پرداخته و فلسفه خود را بنیاد نهاد.
هدف پژوهش، کاوش در مکاتب و آموزه هایی است که شیخ اشراق نظام فلسفی خود را بر پایه آنها شکل داد. حاصل این پژوهش این است که شیخ اشراق با کنجکاوی در میان مکاتب گوناگون، آموزه هایی اشراقی را یافت و توانست مکتب فلسفی هماهنگ و در عین حال متفاوت با آنچه در فلسفه مشّایی وجود داشت، بنا کرده و گامی تأثیرگذار در جهت شکوفایی فلسفه اسلامی بردارد.
تجدید نظر در تاریخ فلسفه با الهام از دیدگاه شیخ اشراق
حوزه های تخصصی:
نظریه غالب در بین بیشتر متفکران و محققان تاریخ علم و فلسفه این است که آغاز فلسفه، هنر، فرهنگ و علم یونان و غایت آن تمدن جدید غرب و مدرنیته است و در این بین ارزش و اهمیتی برای شرق قائل نیستند. اما برخی از متفکران شرقی خاستگاه تفکر و فلسفه را شرق میدانند. یکی از این متفکران، فیلسوف اصیل ایرانی، شیخ شهاب الدین سهروردی است که آغاز تاریخ فلسفه را از هرمس، حکیم شرقی میداند نه از تالس، فیلسوف یونانی. نگارنده در این مقاله تلاش دارد که این ادعای سهروردی را مورد تحلیل قرار داده و شواهد آن را بررسی کند.
هرمس الهرامسه، طرحی برای تطبیق دین، اسطوره و فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرمس که در متون دینی به اخنوخ و ادریس و در اسطوره به تات و هوشنگ شهرت دارد، از اولین انبیا و نزد برخی، مؤسس بسیاری از علوم و حکمت نیز میباشد. شخصیت، آثار و تفکر هرمسی نه تنها در متون دینی، بلکه در متون تاریخی، اسطوره و فلسفی نیز مطرح و بر بسیاری از ملل و افراد و افکار تأثیر گذار بوده است. از اینرو میتوان هرمس را موضوعی برای تطبیق دین، اسطوره و فلسفه قرار داد و به بررسی پیدایش هر یک از این حوزه ها و تأثیر و تأثرشان بر یکدیگر پرداخت. برای این مقصود ابتدا هرمس در متون دینی بررسی میشود و به شباهتهای ادریس و اخنوخ اشاره میگردد. سپس هرمس، هوشنگ و تات در اسطوره های یونان، ایران و مصر بررسی میشود و هویت، همزمانی و نقشهای یکسان آنها بیان میگردد و در آخر با استفاده از متون هرمسی و فلسفی به اندیشه هایی اشاره میشود که نه تنها خاستگاه تفکر بشر را بیان مینماید، بلکه زبان و بیان آن با دین و اسطوره قرابت دارد.
بررسی چیستی هرمنوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از علومی که امروزه در غرب مطرح است، و البته پیشینة آن به قرن چهاردهم می رسد، علم هرمنوتیک است؛ دانشی که مشغلة فکری بسیاری از متفکران و فیلسوفان است. نخست بار شلایر ماخر هرمنوتیک را، که در فارسی بیش تر به «تأویل» ترجمه می شود، در مورد کتاب مقدس به کار برد و سپس دامنه اش به تمام تجربه ها و شئونات بشری کشیده شد. به طوری که امروزه هرمنوتیک در تمامی رشته ها و دانش های بشری، حتی علمی چون تاریخ که فقط با صدق و کذب امور سروکار دارد، دخالت دارد.
معرفی آثار هرمسی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه رایج دربارة خاستگاه حکمت این است که این اندیشه در یونان و با متن های یونانی آغاز شده است؛ اما کسانی مانند شیخ اشراق، پیامبران و متن های شرقی به ویژه هرمس و آثار هرمسی را نقطة آغاز حکمت می دانند. متن های هرمسی در طول زمان شکل گرفته اما خاستگاه آن مصر باستان بوده و از آنجا به یونان رفته و سپس بر دنیای اندیشه یهودی و مسیحی تأثیر گذاشته است. مسلمانان که هرمس را همان ادریس پیامبر دانسته اند، از راه نهضت ترجمه با اندیشه و متن های هرمسی آشنا شدند. این متن ها به بیشتر زبان ها نگارش یافته و نسخه هایی از آن به خط هیروگلیفی کشف شده است. متن های هرمسی را می توان به دو دسته تقسیم کرد، متن هایی با درون مایه علوم غریبه و متن های فلسفی که در دنیای غرب تا اندازه ای شناسایی و معرفی شده اند. در دنیای اسلام نیز متن های خطی با گرایش اندیشه هرمسی در موضوع های عرفانی، طبیعیات، فلسفه و علوم سرّی وجود دارند که هنوز پژوهشی دربارة آنها انجام نشده است.
چیدمان نقد هنری: درباره پست مدرنیسم (4)؛ بخش اول؛ هرمنوتیک چیست؟
حوزه های تخصصی:
من این تعریف را، عجالتاً تعریف کارآمدی برای هرمنوتیک تلقی می کنم: هرمنوتیک نظریه عمل فهم است در جریان روابطی با تفسیر متون» (ریلکور،1371:9). «به طور سنتی علم هرمنوتیک را نظریه یا علم تفسیر و تأویل دانسته اند. البته امروز این معنا چندان دقیق به نظر نمی آید. اصطلاح هرمنوتیک به لفظ یونانی hermeneueinباز می گردد که به معنای تأویل یا بازگرداندن گفته ای به زبانی قابل فهم برای مخاطب، چیزی را روشن و قابل فهم کردن بود» (احمدی،1377:4). واژه یونانی «هرمنیا» از نام هرمس آمده است و هرمس رسول و پیام آور خدایان بود (احمدی،1382:496). در رساله کراتیلوس افلاطون، تأکید شده است که هرمس خدایی است که زبان و گفتار را آفریده است، هم تأویل کننده است و هم پیام آور. ارسطو «هرمنیا» را صرفاً گشودن رمز تمثیل های کهن نمی دانست، بل تمامی سخن و دلالت معنا را در این عنوان جای می داد(همان). همچنین در جاهای دیگر از کلمه تفسیر استفاده شده است که آن را «اصطلاحی مأخوذ از فعل یونانی hermeneuein که خود دو معنای اساسی دارد: فن بیان (اظهر کردن، گفتن، تأکیدکردن به چیزی) و تفسیر (یا ترجمه) (گروندن،1391:16) می دانند. در هر دو مورد سر وکار ما با انتقال معناست که خود می تواند در دو جهت عمل کند:1-گذار از تفکر به کلام، 2-رجعت از کلام به تفکر. امروزه تفسیر را برای اشاره به فرآیند دوم به کار می بریم که همانا رجعت از کلام به تفکری است که پشت کلام جای دارد. همچنین هرمنوتیک «در فارسی امروز گاه آن را به «علم تفسیر»، «علم تأویل»، «روش تأویل» و« هنر تأویل» برگردانده اند، اماکار درست آن است که ما نیز از اصطلاح هرمنوتیک استفاده کنیم، چرا که آن برابرها رساننده تمامی معنا نیستند، و حتی موجب برخی بدفهمی ها می شوند» (احمدی،1377:6) و باید در نظر داشت «نخستین عرصه ای که هرمنوتیک وظیفه اش را برعهده می گیرد یقیناً زبان، خاصه زبان مکتوب است»(ریکور،1371: 11و10).
نقدی بر تبارشناسی اشراقیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ اشراق در کتاب المشارع والمطارحات، خود را وامدار میراث معنوی و حکمی کهنی می داند که از خمیره مقدسه (ازلی) نشأت گرفته و در قالب دو شاخه شرقی(ایرانی) با محوریت ذوق و شهود و شاخه غربی(یونانی) با غلبه بحث و برهان تداوم یافته و سرانجام در حکمت ممزوجه حکمای مشرقی تجلی یافته و به او رسیده است. پیشتر برخی سهروردی پژوهان تفسیر و توصیف خود را از این تبارنامه تمثیلی تاریخی به نحوی طرح کرده اند که در بعضی مطالب به نظر درست نمی آید. این مقاله می کوشد نقدهای خود را به خوانش ها از این تبارنامه در باب چینش اعلام و اشخاص اساطیری و تاریخی آن نظیر هرمس، قصاب آملی و حکمای مشرقی ایران بیان نماید.
سرچشمه حکمت: پژوهشی در نسبت آغاثاذیمون با هرمس، ابوالحکماء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آغاثاذیمون و هرمس، در متون کهن یونانی و مصری به داشتن علوم رمزی از قبیل کیمیاء و حکمت شناخته می شوند و نیز آن دو را سرچشمه همه دانش ها و حتی صنایع به شمار می آورند که علوم از منبع الهی و قلمرو فوق طبیعت، برای آنها حاصل شده است. نزد صابئین و سپس در جهان شناسی حکمای مسلمان این تفکر نمود بیشتری پیدا کرده و بیشتر رنگ دینی به خود گرفته است. چنانکه هرمس با ادریس (ع) و آغاثاذیمون با شیث (ع) تطبیق داده می شود. در این چارچوب فکری، برای فراگیری علوم و حکمت نیاز به وجود استاد و راهنما است که گاهی این استاد، معنوی است. به این معنا که ورای قلمرو زمان و مکان، به هدایت طالبان و مشتاقان می پردازد. در منظر سهروردی و حکمای پس از او چنین نقشی، با جایگاه رب النوع و نیز طباع تام، قابل تطبیق است. سهروردی و سایر حکمای سلامی معتقدند که فلسفه منشأ الهی داد و بواسطه کسانی مانند هرمس به دست بشر رسیده است. بنابراین هرمس «ابوالحکماء» است.
انگیزه بخشی کهن الگوی پرسفونه و کهن الگوی هرمس (دوشیزه و سفر)
منبع:
دستاوردهای نوین در مطالعات علوم انسانی سال سوم آذر ۱۳۹۹ شماره ۳۱
159 - 142
عمل درک و به خاطر سپردن چیزها یا کسب تجربه و مهارت، یادگرفتن و تغییر، بر اثر تجربه یا آموزش در رفتار موجودات شکل می گیرد. کار کهن الگوها بیداری ذهن ها و تاثیرگذاری در رفتارهاست. شخصیت پرسفونه به خاطر تعلق به دو جهان زندگی و جهان زیرین، شخصیتی است که می تواند به آگاهی بالایی دست یابد. او از درونیات قوی برخوردار است و حس ششم و قدرت تخیل زیادی دارد. پرسفونه نماد بهار، جوانی و زندگی و کهن الگوی دختر مادر است. او چهره ای جوان، امیدوار، ولی نامطمئن دارد. پرسفونه کهن الگوی دختر نوجوان است که خودش و اهدافش در زندگی را به خوبی نمی شناسد و ترجیح می دهد کسی بیاید و زندگی اش را متحول کند. او کهن الگوی دختر مادر است و همیشه می خواهد مادرش را راضی نگه دارد. دختری مطیع و سازگار است که به طرف کار های خطرناک نمی رود. ولی، کهن الگوی هرمس، یک آرکی تایپ مردانه است که همزمان ویژگی های مثبت و منفی زیادی دارد، و نزدیکی همسانی برای او با دو دنیای پرسفونه تصویر شده است. هرمسی خلاق و سخنور است و با الهامات درونی به اتفاقات واکنش نشان می دهد. هرمس راهنمای مسافران، خدای شانس و چیز های شگفت است. او خدای عقل است، چون اوقاتی همواره خوش و خرم و توانمند می سازد. هرمس از اتفاقات آگاه است و می داند چگونه در امتداد حادثه ها حرکت کند. به نظر بیش و پیش فعال می آید. علاوه بر سخنوری و دانایی، مخترع چنگ، اعداد و الفباست و خدمات فراوان برای خدایان انجام داده است. نوای چنگ به خوبی می تواند ویژگی شوخ و شاد بودن و در عین حال اسرارآمیز و لطیف بودن هرمس را توصیف کند. هر جا امور به سکون رسیده و یا در جمعی سکوت حاکم است، زمان آمدن هرمس است، تا با خود حرکت و شروع جدید بیاورد.
جستارهای هانری کربن درعرفان اسلامی با تأکید برنقش سنت هرمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس پژوهشهای گروهی از مستشرقان واسلام شناسان، تأثیر اندیشه های هرمسی علاوه بر سنتهای دینی و فلسفی در غرب، در فرهنگ ایرانی و فلسفه اسلامی و برای نمونه در آثار شیخ اشراق نیز چشمگیر بوده و مطالعه دقیقتر در این زمینه میتواند افقهای جدیدی را در عرصه ادیان تطبیقی بگشاید. پژوهشهای هانری کربن در باب حکمت و معنویت ایرانی با رهیافت پدیدارشناسانه، به این مقوله نگاه خاصی داشته و به یک معنا، مقام هرمس و سنت هرمسی در رمزگشایی آثار وی در این زمینه نقش کلیدی دارد. وی در پژوهشهای خویش، اندیشه هرمسی را بمثابه مطلع و کلید فهم معنویت و حکمت مورد توجه قرار داده است. برای تبیین بهتر این موضوع، این نوشتار بر آنست تا پیرامون آیین هرمسی، رابطه و تعامل آن با تصوف و تشیع با تأکید بر آثار هانری کربن، گزارش و تحلیلی را عرضه دارد. بدین منظور مروری خواهیم داشت برساختار و مبانی سنت هرمسی، سپس تحلیلی در باب نسبت میان اندیشه» هرمسی با تصوف و تشیع از نگاه کربن عرضه17 خواهد شد و سرانجام رهیافت باطنی کربن که بن مایه اندیشه و رویکرد اصلی وی در سلوک علمی و معنویش میباشد، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
حلول الاَشکالِ محمود بن احمد متوله (؟)، اثری فارسی در طلسمات و خواتیم، نگاشته 544ق(مقاله علمی وزارت علوم)
علم خواتیم یکی از شاخه های طلسمات است که درباره آن چند متن کهن عربی و فارسی بر جای مانده است. در این نوشته به معرّفی یکی از کهن ترین این آثار در زبان فارسی با نام حلول الاَشکال پرداخته شده که در حدود سال 544 ق توسّط محمود بن احمد متوله (متولّه؟) در شهر نهاوند نوشته شده است. چون نویسنده به چند مأخذ به عنوان منابع تألیف خود اشاره کرده، در مقاله حاضر این منابع نیز شناسایی، و برخی از ویژگی های زبانی اثر بررسی شده است.
بازتاب مایه هایی از مکتب هرمسی در اشعار عطار، مولانا و حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
آیین هرمسی یکی از قدیمی ترین سنت های فکری در عرفان ایران است که خط سیر آن از طریق ذوالنون مصری و ابن عربی تا شهاب الدین سهروردی به شعر و ادب ایران راه یافته است هرمس یا هرمتیسم فلسفه و مذهبی است که بر اساس نوشته های هرمس تریسمجیستوس ایجاد شده است مقاله پیش رو با روش توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای می باشد نتایج تحقیق نشان می دهد کوشش از این قابلیت برخوردار است که دنیای عینی و محسوس آدمی را به جهان انتزاعی و درون انتقال دهد. اقدام مهم این سه شاعر انسجام بخشی عرفان هرمسی با عرفان ایرانی درشعر خویش است این رویکرد آثار سودمندی برای ارتقای کیفی و کمّی زندگی انسان به ارمغان دارد. این جستارکوشیده است تا در برخی مباحث محوری چون؛ کیمیا، استحاله، تجلی، تجرید و ... اشتراک سخن این سه شاعر را بررسد. در نگارش این مقاله از منابع مستقیمی چون؛ دیوان عطار، مثنوی معنوی مولوی و غزلیات حافظ و کتاب های هرمتیکا و سنت هرمسی استفاده شده است، از نظر این مقاله سیر بن مایه های هرمسی در آثار شعری سبک عراقی، نتیحه فراگیر شدن اقبال عمومی شاعران در قرون 9-5 به نظم عرفانیات دیده شده است.