مطالب مرتبط با کلیدواژه

ساخت دستوری


۱.

چالش برابریابی برخی ساخت های دستوری در تعریب بر اساس نظریه تغییرات صوری کتفورد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: برابریابی تعریب ساخت دستوری نظریه کتفورد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۹ تعداد دانلود : ۴۰۳
معادل یابی به معنای یافتن واژگان، قالب های بیانی و نقش های دستوری مأنوس در زبان مقصد برای واژه ها و ساخت های دستوری جمله های متن مبدأ است. نظر به اهمیت این مسئله، مقاله حاضر با دقت در معادل یابی برای برخی نقش های دستوری از جمله ساخت هایی که متمم در آن ها به کار رفته است، می کوشد تا چالش ها و تفاوت ها را در ترجمه از فارسی به عربی بررسی کند و مشکلات را نشان دهد. در این راستا، اغلب مثال ها از دو رمان کلاسیک فارسی، یعنی مدیر مدرسه از جلال آل احمد و چشم هایش از بزرگ علوی انتخاب شده است که می توان گفت از مصادیق زبان معیار به شمار می آیند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی بر آن است تا فرایند ترجمه، معادل یابی دستوری و تغییر بیان را بر اساس نظریه تغییرات صوری کتفورد بررسی نماید و بر اساس داده ها به این نتیجه می رسد که مترجم نباید به دنبال یافتن نقش دستوری مشابه در زبان مقصد باشد، بلکه باید یک رابطه معنایی را بین دو یا چند واژه در جمله فارسی تشخیص دهد، سپس به دنبال همان رابطه معنایی میان واژه ها در زبان عربی بگردد که نظریه کتفورد نیز همین تفاوت نقش های دستوری را تأیید می کند.
۲.

شیوه های کاربرد سازه دستوری "واژه عطف" در متون ادبی

کلیدواژه‌ها: ساخت دستوری سازه مرکب گروه نحوی همپایگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۸۳
در زبان فارسی کلمه های مرکبی که با الگوی ساختاری «واژه + و + واژه = واژه» ساخته می شوند، واژه عطف می خوانند. این نام گذاری بر کلمه و مرکب بودن این نوع سازه ها در تقابل با ترکیب و گروه نحویِ همپایه تأکید می کند. با توجه به مطالعات زبانی و دستوری که پیشینه پژوهش حاضر بوده و از جنبه های گوناگون به ویژگی های ساختاری و معنایی این سازه مرکب و تبیین روابط میان پایه های آن پرداخته اند، واژه عطف متناسب با ساختار غالباً معنای ترکیبی و تصویر روشنی دارد که در راستای اهداف نوواژگانی و مقوله سازی در زبان فارسی کاربرد می یابد. مقاله حاضر ضمن توجه به این ویژگی ها، به توصیف و تحلیل کیفیِ کاربردهای این ساخت دستوری در پیکره ای متشکل از چند متن ادبی پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که اجزای این سازه مرکب با توجه به ساخت نحویِ آن هم آییِ واژگانی، و استقلال نمایشی دارند و با این ویژگی ها جابه جایی، تفکیک، و تغییرِ ترتیب آن ها در متون ادبی روایی و رواج یافته است. ازاین رو، خمسه نظامی عرصه کاربردهای بی پروای گونه مرکب عطفی است، کاربرد مرکب اتباعی و اصوات مرکب عطفی در شعر مولانا تشخص دارد، و اصوات مرکب عطفی در شعر نیمایی و غزل معاصر دارای بسامد است. نوعی یکسان انگاری میان سازه واژه عطف با ساخت نحوی همپایه در متون ادبی محسوس است تا آنجا که در متون معتدلی همچون شعر سعدی و غزل حافظ، چیدمان و توزیع نحوی کلام به گونه ای است که تشخیص مرکب عطفی از گروه نحویِ همپایه با دشواری بیشتری همراه است.
۳.

الگوهای شرط در فارسی بر پایه ی صورت های فعلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شرط صورت فعلی ساخت دستوری زبان فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۷۸
تنوع صورت های فعلی از نظر زمان، وجه و نمود در بند شرط و بند پیامد در ساخت های شرطی فارسی پیچیدگی های زیادی دارد. این پیچیدگی ها بویژه در امر آموزش زبان فارسی برای درک و تولید فارسی آموزان مشکل آفرین است. اگرچه فهرست هایی از گونه های ممکن از ساخت شرطی در نوشته های مختلف آمده است، ولی به نظر می رسد هیچ کدام فهرست کاملی از این تنوع فراوان نیست، و ساخت های متعددی از نظر دور مانده است. همین ارائه ی یک الگوی کامل برای شرط در زبان فارسی و در نتیجه آموزش آن را ناقص می گذارد. وانگهی لحاظ نشدن این ساخت های موجود تحلیل معنایی و کاربردی آن ها را دچار مشکل می کند. از این رو، پس از بررسی اولیه و مشاهده ی ساخت هایی دیگر، تلاش شد تمام الگوهای ممکن برسی شود. بنابراین برای بررسی صورت های فعلی در بندهای شرط و پیامد در ساخت های شرطیِ فارسی، پیکره ای با حدود 400 جمله ی مرکب شرطی از گونه های گفتاری، گفتارِ نوشتاری (چت نویسی) و نوشتار معاصر گردآوری شد تا ترکیب های ممکن و امکانات گوناگونِ نمودِ صورت های فعلی در دو بند شرط و پیامد بررسی شود. پس از بررسی و دسته بندی یافته ها، مشخص شد امکان نمود 10 صورت فعلی در بند شرط با 4+44 نوع ساخت شرطی و10  صورت فعلی در بند پیامد با 4+44 نوع ساخت شرطی وجود دارد. در نتیجه، نمونه های تازه ای از ترکیب بند پیامد و بند شرط در ساخت شرطی فارسی یافت شد.
۴.

ساخت دستوری اضافه (وابسته های پسین/ گروه های اسمی) در مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ساخت دستوری اضافه ارتباط معنایی فک و وصل اضافه الگوهای صرفی و نحوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۵۴
دستوردانی در فهم و تفسیر متون نقش برجسته ای دارد. هدف این مقاله، شناخت «اضافه» در مثنوی و تحلیل آن از منظر دستور تاریخی است تا سبک وسیاق مولانا و وجه تمایز کاربرد آن در مثنوی از آثار دیگر مشخص شود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی از نوع مطالعه موردی است. جامعه هدف شش دفتر مثنوی است و داده ها به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. در تجزیه و تحلیل یافته ها، کاربرد اضافه و نقش نمای آن و شکل های اضافه در جمله های مثنوی معین شده، ارتباط های گوناگون مضاف و مضاف الیه با واژگان و ترکیبات خاص، نشاندار و دلخواه مولانا روشن شده، و درنهایت، چگونگی فک و وصل اضافه و الگوهای گروه اسمی تعیین شده است. یافته ها نشان می دهد که بخش بزرگی از گیرایی و جذابیت مثنوی به دلیل الگوهای زبانی مورد استفاده مولانا است که زاده وزن و آهنگ مثنوی نیست، بلکه باید آن را در مطالعات دقیق و «جزئی نگرانه» ساخت دستوری و الگوهای صرفی و نحوی آن جست و جو کرد.