فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۴ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۹۵) ویژه نامه خاقانی شناسی ۱
36 - 45
حوزههای تخصصی:
از ویژگی های برجسته سبک ارّانی (آذربایجانی)، استفاده از ابزارهای گوناگون جهتِ دشوار ساختن کلام است. توجّه و تسلّط خاقانی به عنوانِ یکی از برجسته ترین شاعران این سبک، بر اساطیر، اشارات مسیحیّت و توجّه به ظرافت ها و دقایق تلمیحی آن، بی تردید بر پیچیدگی و ابهامِ شعر او مؤثّر بوده است. او در تلمیحات خود، گاه به سراغِ اشاراتی می رود که آبشخوری چندگانه دارد که این موضوع بیانگرِ وسعت اطّلاعات و تتبّع و مداقّه او در منابعِ تفسیری و تاریخی است. خواننده اشعار خاقانی به عنوانِ مخاطب او، ازآنجاکه نمی تواند اطّلاعات خود را با اطّلاعاتِ طرح شده در ابیات همسو کند، با ابهام مواجه می شود. نگارنده در مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و تحلیل محتوا، پس از بررسیِ تلمیحات اسطوره ای- حماسی و نیز اشاراتِ عیسوی دیوان خاقانی، یکی دلایلِ ابهام و پیچیدگیِ تلمیحات او را «تضادّ در تعدّد منبع» در نقلِ اشارات می داند. در این جستار کوتاه شش مورد از اشاراتِ خاقانی بررسی شده است که با استفاده از همین آبشخورِ دوگانه در هاله ای از ابهام قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که خاقانی کوشیده است علاوه بر استفاده از روایاتِ مختلف از یک تلمیح به جهتِ گسترش بیشتر معنا، ابهامی هنری خلق کند. بر این اساس، ابهام و پیچیدگی در تلمیحات خاقانی، بیشتر در دسته «ابهامات عمدی» قرار می گیرد.
معرفی و تصحیح چهارده شعر نویافته از عیاضی سرخسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عیاضی سرخسی از شاعران گمنام سده پنجم هجری است که با وجود توانایی اش در شاعری، تاکنون تحقیقات محدودی درباره او انجام شده و ابیات پراکنده اش از نظر پژوهشگران مغفول مانده است. پیش از این، مدبری در شاعران بی دیوان، 42 بیت از عیاضی را از منابع گوناگون عمدتاً متأخر استخراج کرده و در تحقیقات دیگر، ابیاتی جدید به نام همین شاعر معرفی شده است؛ هرچند از میان ابیات یافت شده، تنها معدودی به نسخه های قبل از قرن هفتم متعلق بوده است. در این پژوهش، با استناد به نسخه شماره 64 کتابخانه محمد عارف ترکیه مورخ 687-688، 14 غزل و تغزل نویافته و 17 بیت پراکنده شامل 145 بیت از این شاعر معرفی و ذکر شده است. همچنین به روش تحلیل محتوا، برخی از ویژگی های غزل او بیان شده است. نتایج نشان می دهد که عیاضی سرخسی از شاعران تأثیرگذار در سیر غزل قرن پنجم بوده و نوع تصویرسازی او بر تحولات غزل در این قرن تأثیر گذاشته است. همچنین او از اشعار رودکی، فرخی و عنصری تأثیر پذیرفته و در تشخص یافتن تغزل جایگاهی مؤثر داشته است. همچنین براساس اطلاعات موجود، به نظر می رسد عیاضی در اوایل قرن پنجم متولد شده است و نشانه های حیات او تا آغاز ربع چهارم این سده وجود دارد.
نمودهایی از فرهنگ عامه آذربایجان در شعر نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ عامه انعکاسی است از اندیشه و ذوق طبقات اجتماعی مختلف که به مرور زمان و براساس تجربه شکل گرفته است. این فرهنگ و نمودهای مختلف آن با توجه به قدرت اقناع کنندگی و گاه ویژگی های ادبی، به مرور از کلام مردم عادی فراتر می رود و با ورود به سپهر ادبی شاعران، گاه موجب ابهام در شعر آن ها می شود. بررسی فرهنگ عامیانه در شعر شاعران، می تواند دریچه ای برای شناخت یکی از آبشخورهای فکری آن ها و درک هرچه بهتر اندیشه ها و تخیلاتشان باشد. نظامی مانند بسیاری دیگر از شاعران بزرگ ادب فارسی در آثارش از ضرب المثل های فراوانی که حاصل آشنایی با فرهنگ های مختلف است، سود برده است. علاوه بر ضرب المثل های فارسی، نمودهای ادبیات عامه منطقه آذربایجان نیز در شعر وی قابل مشاهده است. آگاهی از ضرب المثل ها و اصطلاحات عامیانه رایج در منطقه مذکور، می تواند مخاطب را در درک بهتر شعر نظامی یاری کند. در مقاله حاضر تعدادی از ضرب المثل ها و اصطلاحات عامیانه در شعر نظامی را بازکاوی کرده و کوشیده ایم به کمک آن ها توضیح گویاتری از بیت هایی که مشتمل بر این ضرب المثل ها و اصطلاحات هستند، ارائه دهیم. نکته دیگر اینکه براساس یافته های نوشته پیش رو، می توان گفت برخی از ضرب المثل هایی که در منابع مختلف به نام نظامی ثبت شده، صرفاً حاصل خلاقیت او نبوده و از محیط زندگی وی وام گرفته شده است.
رقص قاسم آبادی از دیدگاه کارکردگرایی آلن مریام با تأکید بر کارکرد هم بستگی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۳ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۶۱
93 - 126
حوزههای تخصصی:
پیوند فرهنگی و زیستی مردان و زنان گیلان با فعالیت های شالی کاری باعث شده است تا آیین های آن ها نمایانگر الگوهای کاشت، داشت و برداشت باشد. رقص قاسم آبادی یکی از آن آیین های نمایشی است که فرصتی را برای تبادل محتوای مرتبط با جامعه، هماهنگی اقدامات میان اعضای گروه، قدرت ائتلاف و تثبیت ساختارهای گروهی فراهم می کند. به عبارتی علاوه بر نقش افراد در فرایند رقص، نتیجه و تأثیر اجراها در جامعه حائز اهمیت است. از این رو، هدف از پژوهش حاضر پاسخ به اهمیت اجرای رقص قاسم آبادی و کارکرد آن برای ایجاد وحدت است. بر این مبنا از نظریه کارکردگرایی آلن مریام در بستر موسیقی شناسی قومی با تمرکز بر یکی از ده کارکردهای آن، یعنی کارکردِ هم بستگی از وجه موسیقی استفاده شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، نظری و از لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی با استفاده از روش مردم نگاری در منطقه، مشاهده، مصاحبه، ثبت و ضبط اطلاعات است. یافته های پژوهش نشان می دهند که رقص قاسم آبادی با نمایش مهارت های حرکتی و هنرهای دستی و با استفاده از ابزار در راستای هماهنگی با موسیقی بومی، شرایطی را تولید می کند که یکپارچگی اجتماع به وجود آید تا همه افراد (رقصندگان و تماشاگران) احساسات گوناگون ازجمله حس یک دست بودن اجتماع و موجودیت جامعه را تجربه کنند، زیرا رقص قاسم آبادی چه در فرم رسمی به شکل رویدادها و چه در قالب غیررسمی و خودمانی فرصتی را برای عملکرد تک تک افراد به طور مستقیم در یک جمع فراهم می کند.
هنر صنعت سفال در مَثل های مازندرانی (مطالعه موردی: بررسی کوزه در ضرب المثل های مازندرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۳ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۶۱
127 - 166
حوزههای تخصصی:
پیشینه هنر صنعت سفال گری در مازندران به هزاره هشتم پیش از میلاد می رسد و سطح گستردگی و پراکندگی این فن را می توان در جای جای این استان مشاهده کرد. کوزه یکی از بایسته ترین فراورده های سفالی است که بیشتر با هدف رفع نیاز های ضروری زندگیِ روزمره تولید و تکثیر می شود. یکی از راه های مطالعه فرهنگ جوامع، بررسی ادبیات عامه (فولکوریک) به ویژه ادبیات شفاهی آن جامعه، خاصه مطالعه ضرب المثل هاست. جستار حاضر که با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از امکانات کتابخانه ای نوشته شده است، می کوشد تا به بررسی کارکرد «کوزه» (کلا، پیلک یا پلیکا و گمی در زبان مازندرانی) در ضرب المثل های مازندرانی و نوع مواجهه مردم این استان با آن فراورده سفالین از منظر هنری ادبی بپردازد. نتایج این جستار نشان می دهد که وجود ضرب المثل های ساخته شده از کوزه های سفالی، با لهجه های مختلف (از شرق تا غرب استان مازندران) نشان گر حضور و وفور این محصول هنری و کاربردی در سراسر استان است. همچنین بررسی مَثل های مازندرانی که عمدتاً موجز و دولختی اند، نشان می دهد که آفرینندگان امثال علاقه ای به ذکر جنس و نوع خاک و همچنین به تکنیک ساخت و پرداخت (طرح ها، تصویرها، رنگ ها، نقش ها و لعاب ها) کوزه ها ندارند و به جای آن، تأکید و تمرکز را خود برای تولید مفاهیم، بیشتر بر محور هم نشینیِ کوزه با دیگر عناصر (غالباً مایعات و غلات) که در دل آن ریخته می شده، نهاده اند .
The Concept of Peace in Persian Proverbs: A Systemic Functional Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۳
72 - 84
حوزههای تخصصی:
Proverbs, a cornerstone of folk literature, transmit societal thoughts and experiences across generations through concise and impactful sentences. Virtually every facet of human experience is reflected in proverbs, including the concept of peace, which is richly represented in Persian tradition. This study examines 30 Persian proverbs related to peace, employing a systemic-functional linguistics framework to analyze their ideational, interpersonal, and textual functions. The findings reveal that these proverbs frequently utilize or imply a relational process. Circumstantial elements within these processes often serve to compare peace with war, or to provide justification for the prioritization of peace. In terms of interpersonal function, the consistent use of the present tense underscores the timeless relevance of peace. Regarding textual function, the placement of peace-related concepts in the thematic position emphasizes their centrality for the audience. Furthermore, the cohesive juxtaposition of peace with war, or related concepts, reinforces the imperative to avoid conflict.
اسطوره کاوی عشق عرفانی در متون اسرارالتوحید، تذکرة الاولیا، تمهیدات، مرصاد العباد و عوارف المعارف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
51 - 68
حوزههای تخصصی:
رویکرد اسطوره کاوی توسط دِنی دو روژمون (Denis de Rougemont)، محقق سوئیسی، ارائه شد و سپس توسط ژیلبر دوران (Gilbert Durand)، محقق فرانسوی، تکامل پیدا کرد. در مقاله حاضر به چگونگی اسطوره کاوی عشق در متون عرفانی اسرارالتوحید، تذکره الاولیا، تمهیدات، مرصادالعباد و عوارف المعارف پرداخته شده است. این مقاله برپایه دیدگاه ژیلبر دوران و با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و سرانجام این نتیجه به دست آمده است که اسطوره عشق در میان اسطوره های ایرانی و غیرایرانی، با مضامینی تجلی پیدا می کند که عبارت اند از: پیونددهنده غالب و مغلوب، غنی و فقیر و پیر و جوان، ایجاد حسادت و انتقام و زودرنجی، خاصیت جاودانگی و جاودان کنندگی، اعراض موقت عاشق از معشوق و خودکشی. در متون عرفانی نیز عشق، صفات مثبتی دارد مانند حیات بخشی، ازلی و ابدی بودن، جاودانگی و جاودان کنندگی، دارای منشأ الهی، چیرگی، سرّی و رمزی بودن و نیز جذب حقیقت شدن. علاوه بر آن ها، صفات دیگری نیز دارد که به ظاهر منفی اند و عبارت اند از: بلای جان، حجاب راه، رسواکنندگی و درمان ناپذیری. همچنین صفات دیگر عشق، مربوط به عاشق است که عبارت اند از: اصالت جوهر جان، داشتن مظهر، باعث ذکر بودن، نافی نفسانیت و عجب داشتن، عامل تسلیم و رضا و نیز مانع تعلقات دنیوی بودن.
Post-9/11 Iraq in Context: Reading American and Anti-American Politics in Inaam Kachachi’s The American Granddaughter
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۷, No ۲, Spring and Summer ۲۰۲۵
151 - 167
حوزههای تخصصی:
This study seeks to delineate the representation of post-9/11 in Iraq through employing a range of ideas and conceptions from Michael Hardt and Antonio Negri’s formulation of Empire to Agamben’s theorization of the state of exception so as to reveal the real cause of the US invasion of Iraq, the real significance of fundamentalism which arose in the wake of the violence resulting from the invasion, and the resistance role that fundamentalism played in Iraq. The study seeks to demonstrate how Islamophobia, terrorism, fundamentalism, and Empire are inextricably intertwined and the way they are represented in Inaam Kachachi’s The American Granddaughter. The findings of the study reveal the fact that the main intentions of the invasion arise out of the Empire’s attempts to spread its supranational sovereignty to the entire world, along the way giving rise to fundamentalism, which stands as the antithesis of the Empire and which does not have anything to do with going back to the roots of Islam but rather serves the losers of the process of globalization as the means through which they can contest its winners. The novel, thus, is an attempt at giving a narrative mode to the events that led to the fundamentalist renaissance in Iraq as a form of postcolonial confrontation and indicating how fundamentalism has been a form of resistance.
Metamorphic Narratives: A Comparative Study of Transformation in Gholam Hossein Saedi's The Cow and Franz Kafka's The Metamorphosis
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۷, No ۲, Spring and Summer ۲۰۲۵
105 - 127
حوزههای تخصصی:
This study employs the framework of Influence Studies within Comparative Literature to explore the impact of Franz Kafka (1883-1924) on Gholam Hossein Saedi (1936-1985). The primary focus of this comparative study is to assess the quality of influence and elucidation regarding the overarching perspective on loneliness, isolation, identity crisis, and metamorphosis, ultimately aiming to comprehend the similarities and distinctions between Gholam Hossein Saedi's The Cow (1965) and Franz Kafka's The Metamorphosis (1915). The present research, conducted through a descriptive-analytical approach and grounded in the French school of comparative literature, concerned with influence studies, determines that the central theme of Kafka's novel revolves around human destiny, which is altered by societal issues. Both narratives illustrate the transformation of their main characters into non-human forms, emphasizing the alienation and isolation faced by individuals in contemporary society. Kafka examines the absurdity of human existence through Gregor's transformation and his subsequent ostracism by society, while Saedi sheds light on the struggles of marginalized communities through Mashd Hassan's change into a cow. The findings of this study demonstrate that Saedi, influenced by Kafka, has adapted and expanded the notion of metamorphosis in The Cow, thereby enriching the landscape of Persian literature.
امکان سنجی ساخت عروسک از قصه های عامیانه ایرانی با رویکرد صنایع دستی پایدار(بر اساس قصه حسن کچل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۳ مرداد و شهریور ۱۴۰۴ شماره ۶۳
105 - 142
حوزههای تخصصی:
قصه های عامه بازتاب فرهنگ هر ملت است که از طریق آن می توان به اطلاعاتی ارزشمند دست یافت. این قصه ها، کودکان را با ارزش های اخلاقی آشنا می کند و باعث ارتقای مهارت های اجتماعی کودکان می شود. بسیاری از قصه های عامه، علاوه بر ایجاد سرگرمی، جنبه های آموزشی و تربیتی دارد و کودکان را با آداب و رسوم و فرهنگ های مختلف آشنا می کند. عروسک، یکی از ابزار های مناسب برای انتقال پیام است و قصه گویی با این ابزار می تواند تأثیر زیادی در ذهن کودک داشته باشد. امروزه با ورود عروسک های پلاستیکی با الگوها و مضامین نامناسب غربی، شاهد آسیب های جدی به سلامت روانی و جسمی کودکان و تخریب محیط زیست هستیم. با ساخت عروسک بر مبنای قصه های عامه ایرانی، با رویکرد صنایع دستی پایدار می توان کودکان را با ادبیات و فرهنگ این مرز و بوم در قالب ساخت عروسک های دوست دار محیط زیست آشنا کرد که موجب جذابیت بیشتر قصه ها می شود. با توجه به ضرورت پرداختن به طراحی عروسک هایی هم سو با فرهنگ ایرانی و سازگار با محیط زیست، محققان در پی پاسخ به این پرسش هستند که چگونه می توان بر مبنای قصه های عامه ایرانی عروسک هایی با رویکرد صنایع دستی پایدار، طراحی کرد؟ بدین منظور با درنظر گرفتن ویژگی های عروسک، براساس شخصیت های قصه عامه حسن کچل، با مواد اولیه و تکنیک های پایدار، طراحی و ساخت عروسک ها انجام شد. روش جمع آوری اطلاعات در این پژوهش به صورت ترکیبی بوده؛ این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تجربی است. عروسک ها بر مبنای شخصیت های قصه های عامه، با تکنیک های کچه دوزی و نمدمالی، طراحی و ساخته شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که برخی شخصیت های قصه های عامه نظیر حسن کچل قابلیت به روزرسانی برای انتقال مفاهیم امروزی را دارد؛ همچنین تکنیک های کچه دوزی و نمدمالی به دلیل استفاده از الیاف طبیعی از صنایع دستی پایدار به شمار می رود و به دلیل قابلیت های فراوان پشم، برای ساخت حجم های مختلف ازجمله عروسک، مناسب است.
واسوخت در مثنوی سی نامه امیر حسینی هروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
77 - 92
حوزههای تخصصی:
قرن های هفتم و هشتم هجری و سبک عراقی به حضور شاعران نامدار معروف است. یکی از این شاعران، امیر حسینی هروی، صاحب چند منظومه عرفانی است. سی نامه یکی از منظومه های مهم عرفانی امیر حسینی هروی به شمار می رود که شامل نامه های ارسالی میان عاشق و معشوق است. نامه دوازدهم این مثنوی در اعراض عاشق از معشوق است که در اصل نامه ای واسوختی محسوب می شود. با این که واسوخت به معنای مصطلح از قرن نهم به بعد در ادبیات فارسی به وجود آمده است، اما در شعر برخی از شاعران دوره های قبل نیز نشانه هایی از این موضوع دیده می شود. نگارنده در پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی به بررسی و تحلیل مایه های واسوختی در نامه مذکور منظومه سی نامه هروی پرداخته است. برایند تحقیق نشان می دهد که نامه دوازدهم مثنوی سی نامه امیر حسینی هروی در اصل واسوختی خطاب به معشوق است. اعراض و روی گردانی از معشوق، بیان بی وفایی معشوق، تهدید به جدایی و ترک معشوق، ذکر ظلم و جفای محبوب و درنهایت پناه بردن به ساقی به جای معشوق و ترجیح مستی و بی خبری مهم ترین عناصر واسوختی نامه مذکور است. دلیل وجود چنین مایه ای در شعر امیر حسینی هروی را می توان سنت نامه پردازی و نامه نگاری که به صورت ده نامه نویسی و سی نامه نویسی در ادبیات نمود یافته است، دانست.
بازگشت به ریشه ها: نقش بازی های محلی در توسعه گردشگری و حفظ فرهنگ بومی (مورد مطالعه: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۳ مرداد و شهریور ۱۴۰۴ شماره ۶۳
65 - 104
حوزههای تخصصی:
بازی های محلی به عنوان بخشی از میراث ناملموس فرهنگی، نقش مهمی در حفظ هویت بومی و تقویت ارتباط نسل ها با سنت های محلی دارند. احیای بازی های محلی می تواند به عنوان ابزاری مؤثر در توسعه گردشگری فرهنگی عمل کند و به ایجاد فرصت های اقتصادی پایدار و تقویت پیوندهای اجتماعی منجر شود. بازی های محلی یزد، با ریشه داشتن در تاریخ و فرهنگ بومی این منطقه، نه تنها جنبه ای سرگرم کننده دارند، بلکه بازتاب دهنده ارزش ها، شیوه زندگی و هم بستگی اجتماعی مردم هستند. با پیشرفت تکنولوژی و تغییر در سبک زندگی مدرن، محبوبیت بازی های سنتی کاهش چشمگیری پیدا کرده است. بنابراین هدف از این پژوهش معرفی و تحلیل برخی از بازی های محلی و نقش آن ها در توسعه گردشگری و حفظ فرهنگ بومی استان یزد است. در این پژوهش ضمن بررسی ابعاد آموزشی و تربیتی، تأثیرات روان شناختی و اجتماعی و سیر تحول بازی های بومی و سنتی، به تحلیل تطبیقی بازی های بومی و سنتی با سایر فرهنگ ها و جغرافیاها و اثرات این بازی ها بر هویت فرهنگی و میراث معنوی پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که بازی های محلی نه تنها جذابیت های فرهنگی منحصربه فردی برای گردشگران فراهم می کنند، بلکه فرصتی برای انتقال دانش بومی به نسل های آینده و تقویت هویت اجتماعی هستند. همچنین، احیای این بازی ها در قالب رویدادهای گردشگری می تواند به ایجاد فرصت های اقتصادی و افزایش تعاملات فرهنگی منجر شود. این پژوهش بر اهمیت برنامه ریزی و سیاست گذاری مناسب برای ترویج بازی های محلی در قالب جشنواره ها و رویدادهای فرهنگی تأکید می کند.
Maurice Blanchot: réécrivain du Terrier de Franz Kafka(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Si Blanchot est un des plus grands écrivains du siècle dernier, c’est, en partie, parce qu’il ne se contente pas d’écrire : il s’efforce de réécrire les textes dont il propose une critique. Non qu’il estime le livre médiocre, mais parce qu’il pense qu’une médiocre étude est celle qui n’en restitue que le contenu ; non qu’il ait à cœur de corriger l’auteur, mais parce qu’il a à dédain de poser sur son œuvre un regard aussi objectivant que s’il continuait, lui, à être le sujet du discours. Qu’on se penche par exemple sur « Le dehors, la nuit », l’article où Blanchot évoque, entre autres, Le Terrier de Franz Kafka, et on le verra abolir les limites entre critique et fiction et prolonger l’état d’inachèvement dans lequel l’écrivain tchèque avait laissé sa nouvelle. Nous reviendrons dans notre contribution sur l’entretien que l’auteur de L’Espace littérature engage dans son article avec celui du Château, et ce dès les premières lignes. Nous verrons comment la nuit y devient un personnage de Kafka et la bête une figure de Blanchot, et comment ce qui est à l’œuvre dans Le Terrier l’est également dans tout récit, et jusque là où on n’en décèle aucun.
بررسی و تحلیل کارکردهای سِحر و جادو و عناصر فانتزی در داستان های عامیانه بهار دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۳ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۶۲
252 - 286
حوزههای تخصصی:
بهار دانش از افسانه های عامیانه و کهن هندی به زبان فارسی با درون مایه عشقی، نوشته عنایت الله کَنَبوِه لاهوری (درگذشته 1088ق) که آن را در سال 1061ق به نام شاه جهان گورکانی تألیف کرده است. این کتاب جزوِ ادبیات داستانی، یعنی فصل مشترک داستان های عامیانه و ادبی و به شیوه داستان پردازی هندی، داستان در داستان است. داستان اصلی و طولانی آن، تخیلی و موضوعش عشق «بهره وربانو و جهاندارشاه» و مضمون داستان اصلی و عمده ترین داستان های فرعی آن، حکایت هایی در مکر زنان است. در بهار دانش، درون مایه هایی چون تغییر شکل، طلسم، جادو، تجسد در حالت تغییر شکل، آگاهی به علم خلع بدن و نقل روح از کالبدی به کالبد دیگر در سراسر فضای داستان ها دیده می شود. به علاوه حضور و تسخیر دیوان و غولان، سخن گفتن با حیوانات جادویی، بهره گیری از جادوی موجود در عناصر طبیعت و... در تمامی داستان ها وجود دارد. در این مقاله، کارکردهای جادو و یاریگران آن، اشیا و ابزارهای جادو و شیوه های استفاده از آن ها، سفرها و مکان های جادویی و موجودات فراواقعی، راه های دست یابی به عوامل جادو و باطل کننده های سحر و طلسم در حکایات بهار دانش، بررسی و تحلیل شده تا هرچه بیش تر بر اهمیت مطالعه، آگاهی و حفظ پیشینه فرهنگی و اجتماعی قصه های عامیانه که مهم ترین بس تر حضور و تجلی بن مایه های اس اطیری و کهن در میان توده مردم اس ت- تأکید شود.
بالندگی کیمیای اسلامی - ایرانی حسن بن زاهد در فضای مساعد علمی و فرهنگی هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
231 - 246
حوزههای تخصصی:
حسن بن زاهد کرمانی، کیمیاگر، در سال 723 هجری، هم زمان با فرمانروایی ابوسعید بهادر ایلخانی در ایران، به هند مهاجرت کرد و در سایه حمایت سلطان محمد بن تغلق، آثار کیمیایی ارزشمندی را پدید آورد. در این مقاله، به منظور ارزیابی چندوچون تأثیر فضای علمی و فرهنگی هند بر اندیشه و آثار کرمانی، نخست به روش توصیفی-تحلیلی، به مقایسه کیمیاگری هندی و محتوای آثار حسن بن زاهد پرداخته شده و نشان داده می شود که وی از کیمیای هند تأثیر نپذیرفته است. ملاحظه فهرست منابع مورد استفاده وی که در قالب یک تذکره موجود است نیز همین نتیجه را تأیید می کند. در ادامه، شواهدی از متن آثار حسن بن زاهد ارائه خواهد شد که نشان می دهد او صرفاً از فضای مساعد فرهنگی و اجتماعی هند و به طور خاص، حمایت سلطان محمد بن تغلق بهره مند شده؛ درحالی که معلومات کیمیاگری خود را، پیش تر در ایران آموخته بوده است. به این ترتیب، حسن بن زاهد و آثار کیمیاگری او را می توان ثمره مراودات فرهنگی ایران و هند در ادوار گذشته به شمار آورد؛ حال آنکه محتوای علمی آثار او بی تأثیر از علم هندی بوده است.
تناقض هایی کم ژرف یا در ژرف؟! (وا کاوی گونه های پارادوکس در غزل حسین منزوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
241 - 256
حوزههای تخصصی:
پارادوکس یا متناقض نما، از صنایع ادبی دارای پیشینه در ادبیات کهن پارسی و از شناخته شده ترین آرایه های شعر امروز در علم بدیع معنوی است. حسین منزوی به عنوان یکی از شاعران نوآور معاصر، به اندازه قابل توجهی از این شگرد شاعرانه بهره برده است. تکرار واژگانی و مفهومی، نوآوری و شگفت انگیزی، می تواند از شاخص های تعیین تناقض نماهای کم اثر یا «کم ژرف» و تأثیرگذار یا «درژرف» باشد. در این جستار، کوشش بر آن است که با روش تحلیلی-توصیفی، تعریف مشخصی از تناقض های کم ژرف و درژرف ارائه شود و در ادامه با بررسی هایی که از حضور این آرایه ادبی در غزل های منزوی صورت گرفته، به این پرسش پاسخ داده شود که سهم هرکدام از این تناقض ها در غزل او چه میزان است. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که تکرارهای واژگانی و مفهومی در ساخت تناقض های غزل او به مراتب بیشتر از نوآوری و شگفت انگیزی در مجموع این تناقض ها است.
منابع اشعارِ سرگردانِ متن نزهه العقول فی لطایف الفصول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۲
73 - 98
حوزههای تخصصی:
نزهه العقول اثر محمّد عوفی، مشحون از ابیات و اشعاری است که بدون نام شاعر به متن راه یافته اند. این متن، چهل فصل دارد که مؤلف آن در هر فصلی، متناسب با حکایات، ابیات و اشعاری در قالب های مختلف آورده است. پژوهش حاضر با تکیه بر شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی این اشعار پرداخته است. در این متن، نود و هفت بار از شعر استفاده شده که قالب رباعی پربسامدترین قالب شعری به کار رفته در آن است. در نزهه العقول: از سی و چهار رباعی، بیست و هشت تک بیت، شانزده قطعه، یازده مثنوی و هشت بار از ابیاتی متناسب با قالب های قصیده و غزل استفاده شده است. از این نود و هفت شعر مورد استفاده، منبع یا منابعی برای سی و چهار شعر پیدا شد؛ از سنایی، خاقانی و نظامی به دفعات استفاده شده و از شاعرانی چون: عین القضات همدانی، معین الدین اصم، سیدحسن غزنوی، باباافضل کاشانی و ... اشعاری ذکر شده است. در اغلب اشعار به کار رفته در متن نزهه العقول، اختلاف هایی با نسخه های چاپی دیوان شاعران وجود دارد. ضمن اینکه در انتساب بعضی از اشعار به کار رفته، تنازع وجود دارد که نزهه العقول در این زمینه یاری دهنده است.
تحلیل معناشناختیِ چند بیت از خاقانی شروانی با رویکردی انتقادی به شروح پیشین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۲
179 - 218
حوزههای تخصصی:
یکی از دشوارترین دیوان های تاریخ شعر پارسی، دیوان خاقانی شروانی است. با وجود تحقیقات گسترده سالیان اخیر درباره شعر و اندیشه این شاعر بزرگ و گره گشایی های فراوان از اشعار دشوار و دیرفهم وی، همچنان زوایای مغفول و نامکشوف بسیاری در این دیوان، باقی است که کشف و حل آن ها نیازمند تداوم و استمرار تحقیقات زبانی و ادبی و بررسی های دقیق درون متنی و بینامتنی است. پژوهش پیشِ رو نیز با همین هدف و با رویکردی تحلیلی و معناشناختی، به سراغ چند بیت دشوار خاقانی رفته است تا ضمن بررسی و نقد شروح و پژوهش های پیشین، با بازنگری در ضبط و خوانش برخی مفردات و ترکیبات و پیوند آنها با سایر اجزای سخن، و نیز با توجه به رابطه های گوناگون درون متنی، فهم و درک تازه ای از مفهوم عبارات و ابیات خاقانی به دست دهد. بر این اساس، در این نوشتار، اصطلاحات و ترکیباتی نظیر روح القدس و روح الامین، مزدورِ دارخانه نحل، زیر و دستان، شاهقام، خزر و قُندز، بانگ دزدان، رَسته، زَند، با نظر به برخی ظرائف معنایی، زبانی و ادبی، و روابط بینامتنی ادبیات فارسی، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و پس از تحلیل معنا و کشف شیوه کاربرد هریک در سخن خاقانی، مفهومی روشن و دقیق از ابیات، ارائه شد ه است.
Former les traducteurs à la post-édition: enjeux, défis et stratégies pédagogiques à l’ère de l’intelligence artificielle(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Les avancées des technologies d’intelligence artificielle, y compris des outils de traduction automatique tels que Google Translate, DeepL et ChatGPT, ont profondément transformé le domaine de la traduction et fait de la post-édition une compétence essentielle pour les traducteurs modernes. Cet article examine les défis et opportunités liés à l’enseignement de la post-édition aux étudiants en traduction. Cette étude analyse les performances de 30 étudiants en licence et master de traduction dans le domaine de la post-édition. Ces étudiants ont travaillé sur des traductions automatiques de textes techniques, littéraires et culturels, et les résultats ont été évalués en termes de qualité linguistique, de cohérence stylistique et d’adaptation culturelle. Les résultats montrent que la post-édition a permis des améliorations significatives des traductions automatiques, avec des scores passant de 3,2 à 4,4 pour la qualité linguistique, de 2,8 à 4,0 pour la cohérence stylistique et de 2,5 à 4,1 pour l’adaptation culturelle. Cette recherche souligne l’importance d’intégrer des exercices créatifs, l’utilisation d’outils avancés de traduction et une réflexion sur les enjeux éthiques dans la formation. Face au rôle croissant de l’intelligence artificielle, il est impératif de préparer les futurs traducteurs à la post-édition afin d’optimiser la productivité tout en maintenant une qualité professionnelle élevée.
Revisiting the Semiotic: A Study of Jorie Graham’s Poetic Consciousness in Sea Change(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۷, No ۱, Autumn and Winter ۲۰۲۵
183 - 198
حوزههای تخصصی:
The present paper analyzes Jorie Graham’s “Sea Change”, the eponymous poem of her 2008 poetry collection, through Julia Kristeva’s theories on semiotic and the abject. By tracing the historical attitudes towards embodiment, this research attempts to examine Graham’s outlook towards the mind/body and by extension nature/culture dichotomies in her poetry. The previous studies on the Sea Change collection have mostly focused on Graham’s formal structures and ecological concerns; no other research has used Kristeva’s theories to examine the importance of one’s embodied experience of the world in her poetry to reveal how negative attitudes towards the body lead to a fractured existence for the human subject. Graham’s poetic language addresses the neglect to which the semiotic has been subjected, redefines the body in terms that are not abject and opens up a safe cultural space for it. Her poetry illuminates how mystification and degradation of the body have a positive correlation with oppression of the nature, as concepts belonging to similar dichotomous lines of thought, and highlights the call for a re-evaluation of the attitudes towards the human subject’s existence in the world.