مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
نام آوا
حوزه های تخصصی:
ادبیات فارسی و به ویژه شعر نو - در مقایسه با ادبیات کلاسیک - تحولی شگفت و شگرف در حوزه زبان ، اندیشه ، مبانی جمال شناسی و موسیقایی پیدا کرده است . حضور نام آوا ، در شعر نیما و دیگر نوپردازان ، یکی از ابزارهای مقابله با دگمانیسم واژگان شعری در ادبیات سنتی است . هرچند حضور نام آوا در شعر نیما ، بیشتر مورد اشاره رضا براهنی ( 1344 ش . ) و اخیراَ دکتر سعید حمیدیان ( 1381 ش . ) واقع شده ، اما تا کنون تحلیلی از کارکرد بلاغی آن ارائه نشده است . نگارنده در این مقاله به تشریح موضوع ، بررسی بسامد ، و تحلیل زبانی - بلاغی - موسیقایی نام آوا در شعر نیما یوشیج پرداخته ، با این همه از ارائه شواهدی چند از شعر اخوان ثالث ، فروغ فرخزاد ، سهراب سپهری ، و شاملو غافل نمانده است .
نگاهی دوباره به پسوند نام آواساز /-ast/ در فارسی دری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پسوند نام آواساز /-ast/ از پسوندهای کهنی است که در متون دری حوزة خراسان به کار رفته است. جلال متینی، علی رواقی، نجیب مایل هروی و دیگران، با استناد به شواهد گویشی خراسانی، این پسوند را پسوندی خراسانی دانسته اند. پس از ایشان، حسن حاتمی به وجود صورت دیگری از این پسوند در گویش کازرونی اشاره کرده است؛ بی آنکه به پیشینه یا ریشة آن بپردازد. در مقالة حاضر، نگارندگان کوشیده اند ضمن ارائة شواهدی از کاربرد این پسوند در گویش های خوزستان و متون کهن فارسی، فرضیه ای درمورد چگونگی شکل گیری آن ارائه کنند. طبق این فرضیه، پسوند مذکور در پسوند اسم مصدرساز /-išt/ ریشه دارد؛ به نظر می رسد که پسوند اخیر (-išt) در برهه ای خاص به طور وسیع در ساخت نام آواها به کار رفته است. ازسوی دیگر، در «قرآن قدس» که از متون حوزة گویشی جنوب ایران (سیستان) است، شواهدی از کاربرد /-ast/ یا /-ist/ در مقام پسوند اسم مصدرساز دیده می شود. ظاهراً این شواهد شاذ، حلقة پیوند تاریخی پسوند نام آواساز خراسانی (-ast) و پسوند نام آواساز جنوبی (-ešt) هستند.
بررسی کارکردهای نام آوا در هشت کتاب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان در اصل، نظامی ذهنی است که به صورت ابزاری-آوایی ظاهر می شود و عمده ترین نقش آن، ارتباط و انتقالِ معانی از یک فرد به دیگری است. افراد با به کارگرفتن قاعده های زبان و تولید رشته های گوناگونی از واژه ها، با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. از همین رو، به روشنی پیداست که زبان به میزان زیادی با زندگیِ انسان - یعنی با فعّالیّت های ذهنی و حرکتی او- آمیخته و از آغاز تا پایان زندگی با او همراه است. پژوهش پیش رو، درخصوص کارکرد نام آوا در اشعار سهراب سپهری است و دستاورد علمی این تحقیق، حاکی از این مطلب است که میزان استفاده از نام آوا در زبان شعریِ وی بسیار چشم گیر است و این مق وله، در سروده های او عینیّت داشته و ملموس و محسوس است. از آنجایی که سهراب، نقّاشی است شاعر، این رویکرد درخصوص زبان شعریِ وی، بیش از دیگران صدق می کند؛ لذا نام آوا، از برجسته ترین ابزارهای شعریِ اوست که در دریافتِ متن به خواننده کمک شایانی می کند. بنیان نظری این تحقیق، برپ ایة ن ظ ریّات اتویسپرسن و دیگر زبان شناسانی ست که به آراء شان در این زمینه، در کتاب فرهنگ نام آوایی فارسی به اجمال اشاره رفته است. زبان شناسانی چون اوتویسپرسن، هر لفظی را که میان لفظ و معنای آن رابطه ای طبیعی و ذاتی وجود داشته باشد، نام آوا می نامند.
واکاوی نام آوایی در قرآن کریم با تکیه بر نظریه اشتقاق ابن جنی: مطالعه موردی ترکیب آواهای «ح، ل، م»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان ابزار اصلی ارتباط انسان هاست. الفاظ یک زبان علامتی بیش نیستند و بر اساس روابطی که بین این علائم (دال) و معنی (مدلول) برقرار است، معنایی را می رسانند. مسلماً در ایجاد این ارتباط آواها نقش اساسی دارند و نشانه هایی برای فهم بهتر مقصود گوینده هستند. به ادعای ابن جنی زبان شناس (متوفی 392ق) آوا دلالتی ذاتی بر معنی دارد، پدیده ای که به «نام آوایی» معروف است. قرآن کریم به منزله نمونه والای سخن در ابلاغ پیام خود از این ویژگی زبانی و آواهای القاگر که آهنگ آن ها معنای خاصی را در ذهن تداعی می کند، بهره گرفته است. هدف از این پژوهش، تحلیل ارتباط معنایی مشتقات برگرفته از آواهای «ح، ل، م» بر پایه نظریه ابن جنی و تبیین تناسب معنایی واژگانی آواها از رهگذر توصیفی تحلیلی است. از یافته های این پژوهش می توان به اعجاز معنوی آوا در تفهیم مخاطب همراه با اعجاز کمینه گویی آن در تجسیم مفاهیم انتزاعی با کم ترین صوت اشاره کرد؛ زیرا مشتقات با واج های یکسان، معانی مرتبطی دارند؛ مثلاً تمام ترکیب های متفاوت «ح، ل، م» معنی حرارت پنهان، لطافت، بست و قوت را می رسانند.
تعبیر معنایی نام آواهای فارسی برمبنای الگوهای ساخت واژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶(پیاپی ۹۱)
۲۶۰-۲۳۷
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، با هدف ارائه تحلیلی پیکره بنیاد درباب ارتباط میان تعبیر معنایی نام آواهای زبان فارسی و ویژگی ساخت واژی آنها، تمام نام آواهای ثبت شده در فرهنگ نام آواها در زبان فارسی (۱۳۷۵)، که برابر 2570 مدخل بوده است، بررسی شده و با تحلیل ساخت واژی و معنایی آنها، نام آواهای دوگان ساخت فارسی، شامل تکرار کامل ناافزوده، تکرار کامل افزوده میانی، تکرار کامل افزوده پایانی، تکرار کامل پژواکی، و تکرار کامل پژواکی افزوده، تحت بررسی قرار گرفته است. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد، فرآیند تکرار ساخت واژی پژواکی برای «تأکید و برجسته سازی» معنی نام آواها به کار می رود؛ مفهوم «تداوم پیوسته» ازطریق تکرار کامل ناافزوده شکل می گیرد؛ نام آواهای دربردارنده معنی «تداوم ناپیوسته»، افزون بر بهره مندی از ساختار دوگانی، دارای همخوان های انسدادی در فاصله بین دو تکرار صورت نام آوا هستند؛ معنی «تداوم به همراه سایش و کشیده شدن»، با استفاده از شیوه تکرار کامل افزوده میانی «و» یا «ا» صورت بندی می شود؛ و ویژگی معنایی «خفیف و جزئی»بودن نام آواها با تکرار کامل ساخت واژه و انتخاب همخوان هایی با شیوه تولید سایشی یا انسایشی صورت می پذیرد؛ صورت ساخت واژی تکرار پژواکی افزوده میانی «و» نیز برای افاده معنی «تعدد و کثرت» استفاده می شود؛ و درنهایت، تأکید بر «شدت صدا یا عمل» ازطریق شکل ساخت واژی مشتق پسوندی صورت می گیرد و به گروه تکرار ساخت واژی تعلق ندارد.
سیاق محاوره ای – گفتاری مقالات شمس و نام آواهای زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱
71 - 88
تکنیک های زبانی که در مقالات شمس مورد توجّه قرار گرفته است، به نحو شایسته ای در بیان مفاهیم عارفانه به مخاطب کمک می نماید. مقالات به عنوان تنها اثر باقی مانده از شمس اهمّیت ویژه ای در تاریخ ادبیات دارد؛ امّا کمتر مورد توجّه قرار گرفته است. مهم ترین علّت این امر را شاید بتوان در ژانر گفتمانی خاص این کتاب دانست. آنچه در مقالات در نگاه نخست جلب توجّه می کند، سبک خاص نوشتاری آن است که به صورت یادداشت های گفتاری نوشته شده اند، گویی یادداشت های شخصی ای است که هیچ گاه حالت گفتاری خود را از دست نداده و در واقع به نوشته تبدیل نشده است. شفاهی بودن گفتمان مقالات در جای جای این کتاب به وضوح قابل مشاهده است و همین امر سبب ویژگی های زبانی خاصّی در این کتاب شده است. زبان به کار رفته در مقالات شمس، زبانی خاص و تا حدی متفاوت از زبان متون دوره پیش از خود و البته دوره های بعدی است. مقالات شمس برای خود سبک و سیاقی ویژه دارد از جمله استفاده از نام آوا که می توان با تحلیل و بررسی، ویژگی های زبانی آن را بهتر نشان داد. نام آواها (onomatopoein)یکی از خصوصیات زبان گفتار است که می تواند به سهولت موقعیت های طبیعی را به شکلی واقعی در زبان بازنمایی کند. پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانه ای با هدف معرفی نوعی از نوشتار در مقالات شمس نگاشته شده است، نشان می دهد که شمس از ویژگی های آوایی زبان در این اثر در جهت تبیین اغراض محاوره ای گوینده به خوبی استفاده کرده است.
نام آواهای فارسی: تحلیلی بر اساس رابطه تصویرگونگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
295 - 317
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه تحلیلی توصیفی و داده بنیاد از ارتباط میان نام آواهای زبان فارسی و ویژگی تصویرگونگی آن ها، همه نام آواهای ثبت شده در فرهنگ نام آواها در زبان فارسی را بررسی کرده است. سپس، با تحلیل صوری و معنایی 2570 نام آوا، تمامی این نام آواها را از منظر ارتباط تصویرگونگی میان صورت و معنا و مصداق نام آوا و میزان کاربرد مورد تحلیل قرار داده است. یافته های به دست آمده از تحلیل داده ها نشان می دهد که کم کاربردترین نوع نام آوا در زبان فارسی «نام آوای مستقیم غیر واژگانی» است که در آن، اگر چه صورت آوایی بازنمود مستقیم صدای تولیدشده است ولی سرپیجی از قواعد ساخت واژی زبان موجب فراوانی پایین این گروه از نام آواها می شود. «نام آواهای بیانگر» که به مفاهیمی مانند ابعاد و ویژگی های ظاهری اشاره دارند، «اندیشه آواها» که احساس، درک و دریافت درونی را بازنمایی می کنند، و «نام آواهای غیر مستقیم یا متداعی» که تولید کننده صدا را باز می نمایانند، به ترتیب در رده های دوم تا چهارم کم کاربردترین نام آواها قرار می گیرند. پس از این گروه ها، «نام آواهای مستقیم واژگانی» که آشناترین دسته از نام آواها در دانش عمومی سخنگویان به شمار می آیند، پرکاربردترین الگوی تصویرگونه در ساخت نام آواها هستند. در نهایت، بزرگ ترین گروه نام آواها به «نام آوا واژه » تعلق دارد که فرآورده مشارکت هر یک از انواع نام آواها در فرایندهای ساخت واژی و صرفی هستند.
بررسی تطبیقی فرایندهای واژه سازی دخیل در ساخت نام آواواژه ها در زبان های روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نام آواها از جمله جهانی های زبانی به شمار می آیند و دوگان ساخت بودن یا استفاده از فرایند تکرار در ساخت واژه نیز از ویژگی های جهانی آن ها است. یکی از ویژگی های بارز نام آواها حضور فعال آن ها به عنوان پایه مولّد در ساخت نام آواواژه ها و ساخت اسم، فعل، صفت و قید است. این پژوهش که در زمره پژوهش های ترکیبی با اولویت کیفی قرار می گیرد با بررسی ساختار 596 نام آواواژه غیرعاطفی در زبان های روسی و فارسی به توصیف و تحلیل فرایندهای واژه سازی دخیل در ساخت آن ها و استخراج بسامد روش های به کاررفته می پردازد. نمونه های مورد مطالعه زبان فارسی از « فرهنگ نام آواهای زبان فارسی » و نمونه های مورد بررسی زبان روسی از مقالاتی که به بررسی نام آواهای روسی پرداخته اند، « فرهنگ واژه سازی زبان روسی » و فرهنگ های روسی به روسی گردآوری شده اند. این پژوهش نشان می دهد که روند کلی فرایند اشتقاق نام آواواژه ها در زبان های روسی و فارسی متفاوت است و تفاوت گونه شناختی زبان روسی به عنوان زبانی تصریفی و پیوندی و زبان فارسی به عنوان زبانی تحلیلی و پیوندی در تفاوت الگوی حاکم بر ساخت نام آواواژه ها و تفاوت فرایندهای واژه سازی مؤثر بوده است؛ بررسی بعد معنایی فرایندهای ساخت واژی اعمال شده نیز نشان می دهد در زبان روسی آن ها نقش مقوله ساز داشته اند در حالی که نام آواواژه های زبان فارسی علاوه بر معنای اولیه نام آوا و معنای مقوله ای جنبه های معنایی دیگری نظیر کثرت، تنوع، تحبیب، توالی و غیره را نیز به نام آواواژه ها اضافه کرده اند.