فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۴۱ تا ۳٬۹۶۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی فرایند استعاره سازی در لایه بلاغی سبک غزل اجتماعی معاصر و بررسی کارکردهای ایدیولوژیکی این فرایند است تا بتوان از این رهگذر، به الگوی مسلط ساخت استعاره در این گونه ادبی دست یافت؛ همچنین این مقاله در پی آن است، با خوانش و تحلیل نمونه ها در حیطه جامعه آماری مورد نظر، کاربرد این شگرد بلاغی را ازمنظر نقش و کارکردهای آن بر مبنای نگاه ایدئولوژیکی شاعران، تحلیل و تبیین کند. بررسی ها نشان می دهد که غالب استعاره های به کار رفته در این سروده ها، از نوع استعاره های مصرّحه مجرّده است. بنای خلق استعاره ها در وهله نخست بر تجسّم گرایی است و بیش از همه بر پایه جاندارانگاری و با تمرکز بر گیاه انگاری و جانورانگاری ساخته شده اند و شاعران بر مبنای مشابهتی که میان مبانی فکری و باورهای ذهنی خود با پدیده مورد نظر یافته اند، اقدام به ساخت استعاره کرده اند. از منظر نقش وکارکرد نیز بزرگ نمایی، تمجید و ستایش یا کوچک نمایی و اکراه و تحقیرِ مصادیق این استعاره ها، از مهم ترین مبانی فکری و ایدئولوژیکی شاعران این گونه ادبی است.
باز هم درباره مازندرانِ شاهنامه نبرد ایران و مازندران (مشرق و مغرب)، زمینه اصلی حماسه های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع غالب حماسه های فارسی پس از شاهنامه فردوسی ، شرح نبردهای ایران و مازندران است. در این میان، ظاهراً شاهنامه فردوسی یک استثناست که نبردهای عمده ایرانیان را با تورانیان توصیف کرده است. درباره این که چرا نبردِ اصلی شاهنامه فردوسی بین ایران و توران است، سخنانی گفته شده، امّا در این تحقیق، بحث اصلی بر سر حماسه های غیر از شاهنامه فردوسی است. هرچند جغرافیای حماسی، کاملاً متفاوت از جغرافیای واقعی است و جغرافیای داستانی، یک جغرافیای روانی/ سمبلیک است که به جز در مورد اسامی، ربطی به جغرافیای واقعی ندارد، امّا بررسی همین جغرافیای داستانی، ما را به این نتیجه می رساند که مازندران در شاهنامه ، باید در حدود مغرب واقع شده باشد. مقاله حاضر، بر اساس شواهدی که از متون مختلف جمع آوری کرده، نشان می دهد که در عمده متون حماسی فارسی، به جز شاهنامه فردوسی ، نبرد اصلی ایرانیان، با مازندرانیان است و در این میان، تورانیان نقش عمده ای ندارند. بر اساس شواهدی که از این متون برمی آید، مازندران در حدود مغرب قرار دارد که در ادبیّات حماسی ایران، نماد تاریکی است که در برابر نور (ایران) قرار می گیرد و بنابراین، مازندران نمی تواند در سرزمین هند (شرق) قرار داشته باشد.
تجلی کارکردهای ایزدبانو اَشی در زنان شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
123 - 145
حوزههای تخصصی:
اَشی، یکی از مهم ترین ایزدبانوان اسطوره ای ایران است. در متونی همچون اوستا، یشت ها و یسن ها از اَشی با صفات مختلفی از جمله، ثروت بخشی به یاران و ایرانیان (ارتباط با ثروت و برکت)، یاری رساندن به دوستان، آوردن اسب و برکت از سرزمین های بیگانه برای ایرانیان، ارتباط با زنان و تأثیر بر زنان یاد شده است. ازآنجاکه شاهنامه زیرساختی اسطوره ای دارد، می توان شاهد تجلی کارکردها و خصلت های شخصیت های اسطوره ای در برخی از شخصیت های داستان های شاهنامه بود. از جمله این موارد می توان به تجلی کارکردهای ایزدبانو اَشی در عملکرد زنان برجسته و تأثیرگذار شاهنامه اشاره کرد. ازاین رو، پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی، کردار زنانی از جمله فرانک، فرنگیس، جریره، همای چهرآزاد، کنیزک رومی و بوران دخت را با کارکردها و خصلت های برجسته ایزدبانو اَشی بررسی و مقایسه کند. برایند پژوهش حاضر نشان می دهد که کردار این زنان، تکرار اعمال و خویشکاری های اَشی است؛ در واقع، این زنان تکرار چهره اسطوره ای اَشی در متن حماسی شاهنامه هستند. با تأمل بر ویژگی های زنان نام برده، مشخص می شود که در میان کردارهای مختلف اَشی، صفت ثروت و برکت بخشی اصلی ترین صفتی است که به این زنان رسیده است و اغلب این ثروت بخشی و یاریگری زنان در ارتباط با پادشاهی و به قدرت رسیدن برخی از شهریاران و پهلوانان است.
نگاهی دیگر به مثنوی دولرانی خضرخان امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثنوی بزمی تاریخی دولرانی خضرخان روایتگر عشق شاهزاده خضرخان، پسر سلطان علاءالدین محمد خلجی، و دیولدی، دختر راجه گجرات، است. این منظومه از آثار دهه پایانی عمر امیرخسرو دهلوی است که بخش نخست آن را به درخواست شاهزاده خلجی در سال 715 ق. سرود؛ در فاصله میان سال های 720 و 721 ق. تکمله ای مشتمل بر 319 بیت بدان افزود و در آن به ماجرای قتل خضرخان و برادرانش پرداخت. این منظومه که از برجسته ترین آثار امیرخسرو است، بیش از هر اثر دیگری چهره واقعی او و اندیشه هایش را به ما نشان می دهد. شروع منظومه در زمان حیات علاءالدین خلجی و پایان آن در زمانه ای است که دیگر نه خضرخان زنده است و نه سلسله خلجیان وجود دارد. زبان شاعر در این مثنوی پخته، ساده و دلنشین و بدون محافظه کاری های مرسوم است. بسیاری ترکیبات بدیع و تصویرسازی های ساده و در عین حال ماهرانه، سرعنوان های خسروانه و پیروی از سنت ده نامه نویسی به شیوه ای تازه تأمل برانگیز است. هیچ یک از مثنوی های تاریخی خسرو به اندازه منظومه دولرانی، نام های خاص ندارد؛ این اثر دربردارنده اطلاعات فراوان تاریخی، فرهنگی، سیاسی، جغرافیایی، اجتماعی، ازجمله تاریخ پادشاهان هند، روش حکمرانی خلجیان، مناسبات درباری، انتخاب ولیعهد، کیفیت جهیز عروس، اسامی افراد، اماکن، جایگاه ها و مقام های درباری و دیوانی، و مانند آن است و تنها اثر امیرخسرو است که نسخه ای متعلق به زمان حیات شاعر دارد که با شماره 178 در کتابخانه ارگ جمهوری افغانستان نگهداری می شود. از دیگر ویژگی های منظومه روشن کردن زوایای تازه ای از زندگی و اندیشه های شاعر، همچنین ذکر نام فرزندش، عین الدین مبارک و ماجرای رهایی شاعر از دست مغول است.
نقد و بررسی مؤلفه های قالب بسندگی در ترجمه کاظم آل یاسین از رمان «قلب اللیل» براساس رویکردهای روسی شویتسر و رتسکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی به مطالعه زبان می پردازد و نظریه های مستحکم و زایایی را در باب چگونگی عملکرد زبان به دست می دهد و از آنجا که ترجمه فعالیتی زبانی محسوب می شود، منطقی است که تصور کنیم زبان شناسی می تواند در باب ترجمه، حرف هایی برای گفتن داشته باشد. یکی از فنون ارائه شده برای ترجمه، رویکرد روسی شویتسر و رتسکر است. این رویکرد دربر دارنده مؤلفه های قالب بسندگی یا تبدیل ترجمه ای است که شامل 4 عنصر عینی سازی، اشتقاق منطقی، ترجمه متضاد و جبران است. در این جستار با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی به نقد و بررسی مؤلفه های قالب بسندگی در نمونه های انتخابی از تمام ترجمه کاظم آل یاسین از رمان«قلب اللیل» براساس رویکردهای شویتسر و رتسکر پرداخته و در پایان بسامد پایبندی به این الگو در زبان مقصد در دو نمودار دایره ای و ستونی نمایش داده می شود. برآیند پژوهش نشان می دهد مترجم در اکثر مواقع ضمن رعایت اسلوب و مؤلفه های متن مبدأ و انتقال آن، ظرافت های زبانی و روش های بیانی متن مقصد را در اولویت قرار می دهد. از آنجایی که برگردان تمام جوانب متن اصلی، ساختار و پیام متن، کاری سخت و احیانا غیر ممکن است، از این رو، تلاش کاظم آل یاسین برای ارائه یک متن روان مبتنی مؤلفه های قالب بسندگی مناسب و قابل قبول به نظر می رسد.
الگوی سفر قهرمان در تعدادی از قصه های ایرانی
حوزههای تخصصی:
اسطوره سفر قهرمان یکی از انواع اسطوره است که در آن سفر پر فرازونشیب قهرمان از مباحث تکرارشونده داستان به شمار می روند. هدف از نگارش این مقاله ارائه الگوی روایی چهاررکنی است که در آن رکن اول رانده شدن؛ رکن دوم درگیری با مشکلات و موانع؛ رکن سوم نجات به دست نیرویی اغلب غیبی و ماورایی و گاه غیرمنتظره؛ و سرانجام رکن چهارم بازگشت افتخارآمیز و به دست گرفتن قدرت است. منظور از قهرمان در این مقاله معنای کلی و عمومی آن است نه معنای تخصصی. به عبارتی دیگر، منظور نه قهرمان جامعه، بلکه هر شخصیتی است که به نوعی قهرمان داستانی است که در آن روایت می شود، خواه قهرمان واقعی جامعه باشد، مانند سیاوش، خواه نباشد. تمرکز مقاله بردست یابی به شگردهای مختلف الگوی سفر قهرمان، و مقایسه چهار رکن اصلیِ الگوی مذکور در اسطوره-های ایران و جهان نظیر سیاوش، زال، داراب، کوروش، پرسئوس است. نتایج مقایسه نشان می دهد که ساختار روایی این اسطوره ها شباهت فراوانی با یکدیگر دارند و تفاوت آنها مربوط به ویژگی های مضمونی و محتوایی است که از تمایزها و اشکال ویژه تاریخی، فرهنگی، اجتماعی سرچشمه می گیرد.
نسخه شناسی و گونه شناسی « مناظرالأنوار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعضی از آثارند که تلفیقی از چندین گونه به شمار می آیند، تا حدی که برای داوری گونه شناسی آنها نمی توان قاطعانه و کلی حکمی صادر کرد. مناظر الأنوار یکی از این نوع آثار است که عبدالرزاق بن محمد اسحق متخلص به یمینی شاه آبادی در آغاز قرن سیزدهم نگاشته است. اثری که اگرچه مشهور و طراز اول نیست؛ ولی نمونه بسیار خوبی برای شناخت گونه آمیغی و نیز سیر تکوین و تطور این جنس گونه در مباحث نظری گونه شناسی ادب فارسی است. پایه اصلی مناظر الانوار تاحدی ادامه اصطلاح نامه نگاری های ادبی در وصف معشوق است. این اثر، کتاب کلیات- جزئیات، لذه النساء ضیاء نخشبی و نیز مرآه الجمال از زیرگونه سراپا را فرایاد می آورد. از سوی دیگر نویسنده افزون بر توضیح و تفسیر برخی لغات و اصطلاحات هندی و پسندهای زیباشناسانه اهالی شبه قاره، در فصل پیوست برای غنای اثر خویش از آوردن توضیحات احوالی شاعران و نیز به مناسبت ذکر اوصاف معشوق، از نقل شواهد اشعار صنفی هم کوتاهی نکرده است. مقاله حاضر تلاش دارد تا بعد از معرفی نسخه شناسانه اثر، آن را از لحاظ گونه شناسی بررسی کند. البته آن چیزی که از این اثر به دست ما رسیده، گزینشی از رادهاکشن فیروزه حصاری است که در کتابخانه دانشگاه پنجاب لاهور با شماره نسخه 5786 نگهداری می شود.
شناخت جوهر آب و نشانه های آن در سیرالعباد سنایی؛ پژوهشی در مفاهیم تمثیلی و نمادین صدف، سنگ پشت، نهنگ، ماهی و خرچنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴۵
45 - 72
حوزههای تخصصی:
سنایی غزنوی در مثنوی تمثیلی و حکمی سیرالعباد، شماری از جانوران دریایی را در معنای تمثیلی و رمزی به کار برده است. این جانوران بر اساس تقسیم بندی حکیمان بر ارکان و طبایع دلالت دارند. هر یک از ارکان دلالت بر طبعی دارد و هر طبع ، گذشته از فوایدش، ذمایمی در نفس انسان ایجاد می کند. سنایی در توصیف گوهر آب و گوهر هوا در مثنوی سیرالعباد، ذمایم نفسانی برآمده از طبایع را در قالب جانوران دریایی مجسم نموده است. او، صدف، سنگ پشت ، ماهی، نهنگ و خرچنگ را در مفاهیمی رمزی به کار برده است. شماری از این جانوران به شکل موجودات وهمی و ترکیبی ظاهر می شوند. اجزای این موجودات و همچنین ترکیب کلی آنها دلالت بر مفاهیم خاص حکمی دارد که تنها با مراجعه به منابع کهن قابل درک است. در این مقاله قصد داریم از این مفاهیم رمز گشایی کنیم. به دنبال روشن کردن این مفاهیم رمزی، بعضی کاستی های شرح موجود سیرالعباد را باز خواهیم نمود.
ارزش های ترجمه تفسیر اسماعیل بن مبارک (از سال 665ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴۵
45 - 72
حوزههای تخصصی:
مصحف شماره 17394 کتابخانه مرعشی، کتابت شده به دست اسماعیل بن مبارک در سال 665ق، متضمّن یک دوره ترجمه- تفسیر قرآن به زبان فارسی است که به بخشی از قلمرو زبانی پهناور ماوراءالنهر تعلّق دارد. با مقایسه برگردان حاضر با بخش ترجمه قرآن از تفاسیر موجود فارسی پیش از سده هفتم هجری و نیز سایر ترجمه های موجود از قرآن کریم که تاکنون به صورت کامل یا موردی منتشر یا معرّفی شده، مشخّص می گردد که این برگردان یا متنی که اسماعیل بن مبارک از روی آن رونویسی کرده، وامدار هیچ یک از منابع پیشین نیست. کاتب یک جا در انتهای دستنویس از یکی از مآخذ خود نیز که کتاب «المُوضِح» اثر حدّادی (دانشور و مفسّر بزرگ قرن چهارم و پنجم هجری) است یاد می کند که نشان می دهد این متن مفقود در موضوع علوم قرآنی را در اختیار داشته است. بررسی ارزش های زبانی و تفسیری چنین اثری جایگاه آن را در میان ترجمه های موجود قرآن به زبان فارسی بیش از پیش روشن خواهد کرد. بخشی از این نوشتار پیرامون اصل دستنویس و سرگذشت آن از ماوراءالنهر تا ایران است. در بخش دیگر مشخّصات ظاهری و ارزش های هنری دستنویس بیان گردیده است. یک جا نیز به ماهیت و ساختار این ترجمه و اینکه در بسیاری بخش ها یک «ترجمه- تفسیر» یا «ترجمه تفسیری» است پرداخته شده است. در نهایت نیز شماری از ویژگی های زبانی اثر در چند بخش توصیف گردیده تا جایگاه آن را در مطالعات زبان فارسی نشان دهد.
کارکرد فرهنگ های منظوم دوزبانه فارسی-ترکی در انتقال دانش زبان فارسی دردوره عثمانی در آناتولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴۵
73 - 96
حوزههای تخصصی:
برای آشنایی با مردم یک جامعه، سنت ها و ذهنیت آنها، ابتدا باید زبان آنها را دانست. از طریق مقایسه طرح های زبانی زبان مادری و زبان آموخته شده به عنوان زبان دوم، می توان به شباهت های دو زبان پی برد، ویژگی های فکری مردم آن جامعه را آشکار کرد و تصویری کلی از دنیای افرادی که به این دو زبان آشنا هستند، بدست آورد. یکی از بهترین منابع، در این مورد، قطعاً فرهنگ لغات هستند. هدف اصلی این مقاله روشن کردن ساختار فرهنگ لغت های دوزبانه فارسی-ترکی منظوم یا «نصاب »ها است چرا که از یک سو از نظر انعکاس زندگی اجتماعی مردم در دوره عثمانی و از سوی دیگر از نظر واژگان، میزان نفوذ و توسعه تاریخی زبان فارسی و نیز نوع تاثیرپذیری ادبیات ترکی از ادبیات فارسی، دارای اهمیتند. ضمن بررسی فرهنگ ها، انگیزه ها و محرک های اصلی مؤلفان در تدوین آثار، نقاط ضعف و قدرت فرهنگ ها و نیز چالشهایی که نویسندگان با آنها روبرو بوده اند مشخص گردید. از لحاظ ساختاری نیز به این نتیجه رسیدیم که فرهنگهای منظوم نسبت به فرهنگهای منثور از غنای کمتری برخوردار هستند و واژه هایی که در بخش لغت نامه آمده اند، اغلب واژه های روزمره در زبان محاوره مردم هستند و واژه های نادر و ثقیل برای نگارش و انشا در آنها کمتر دیده می شوند. با ترسیم مسیرهای اصلی حرکت و جریان دانش زبان فارسی، به همراه جنبه های تاثیر و انتقال آن، دریافتیم که زبان فارسی نقشی حیاتی در محیط فکری جامعه در دوره عثمانی داشته و به عنوان زبان گفتمان فرهنگی در جریان تضاد مذهبی بین ایران و آناتولی بکار رفته است.
فراخوانی شخصیت های شاهنامه به رمانِ به هادس خوش آمدید؛ کنشی در جهت تضعیف گفتمان دهه هشتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴۵
261 - 281
حوزههای تخصصی:
رمان یکی از گونه های رایج ادبی معاصر است که می تواند پیوند مستقیمی با بافت سیاسی-اجتماعی هر جامعه داشته باشد. به وجود آمدن زیرگونه رمان اسطوره ای در دهه های اخیر، این پیوند را مستحکم تر کرده است؛ زیرا حماسه ها و اسطوره ها با قابلیت های فراوان خود، به خوبی می توانند نویسنده را در انعکاس بافت فرامتن و بیان موضع موافق یا مخالفش نسبت به آن، یاری رسانند. ازاین رو، رمان نویسان نیز آنها را با رویکردهایی متفاوت و گاه متضاد نسبت به بافت فرامتن به کار می گیرند. در این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش هستیم که بلقیس سلیمانی به عنوان یکی از نویسندگان این نوع از رمان، چرا و چگونه شخصیت های شاهنامه را به رمان به هادس خوش آمدید، فراخوانده است؟ برای پاسخ به این پرسش، ابتدا به بررسی بافت سیاسی-اجتماعی زمان نگارش این رمان (دهه هشتاد شمسی) پرداخته ایم. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و از منظر جامعه شناسی سیاسی، موضع موافق یا مخالف نویسنده را نسبت به بافت فرامتن خود روشن ساخته ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد که سلیمانی با فراخوانی کنشگر فعال و هنجارشکن رودابه شاهنامه به رمان خود و منفعل کردن او دربرابر هنجارهای حاکم بر جامعه مردسالار و نمایش پیامدهای منفی این نوع هنجارها برای رودابه به عنوان نماینده زنان، سعی دارد گفتمان مردسالاری را از طریق ایجاد تداعی تضاد میان کنش های رودابه پیش متن و رودابه بیش متن، بازنمایی و تضعیف کند.
بازتولید انگاره های گفتمان سنتی جنسیت در نوشته های کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازتولید انگاره های گفتمان سنتی جنسیت در نوشته های کودکان و نوجوانان
فاطمه فرشچی*
قدرت اله طاهری**
چکیده
نشریه ی عروسک سخنگو از سال ۱۳۶۸ در لابه لای مطالب فرهنگی ادبی خود اقدام به انتشار دست نوشته های کودکان و نوجوانان در قالب داستان و انشا با محوریت موضوعات معین کرده است. در این نوشته ها، خوانندگان کودک در هیأت نویسنده ظاهر شده اند. این متن ها از ابعاد گوناگون درخور تحلیل هستند. در پژوهش حاضر، به این مسئله پرداخته شده است که کودکان در روایات و داستان های خویش هویت جنسیتی شان را چگونه بازتاب می دهند. با استفاده از رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان نورمن فرکلاف متن های خودنوشت کودکان در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین برای نشان دادن چگونگی بازنمایی هویت جنسیتی آنان بررسی و تحلیل شده اند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که با وجود تحولاتی که در لایه های آشکار و پنهان جامعه ی ایرانی به وجود آمده و تا اندازه ای انگاره های جنسیتی را تغییر داده است، همچنان هویت جنسیتی کودکان و نوجوانان بیشتر متأثر از کلیشه های سنتی بازتولید می شود. به عنوان نمونه، پسران در نوشته های شان هویت برتر اجتماعی را به نمایش می گذارند و دختران نیز احساس فرودستی را در مقایسه با پسران بازتاب می دهند. پسران خود را در موقعیت های کنشگرانه به تصویر می کشند و دختران، تمایل دارند نقش های جنسیتی تعریف و تثبیت شده ی اجتماعی از زنان را بروز دهند. این نمونه ها خود تابعی از اثرات ایدئولوژی های پنهان و آشکار مردسالارانه ی حاکم بر جامعه و خانواده های ایرانی است.
واژه های کلیدی : انگاره های جنسیتی، ایدئولوژی، تحلیل انتقادی گفتمان، فرکلاف، عروسک سخنگو، نویسندگان کودک و نوجوان.
* کارشناس ارشد ادبیات کودک و نوجوان دانشگاه شهید بهشتی fatima.farshchi@hotmail.com (نویسنده ی مسئول)
** دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی ghodrat66@yahoo.com
تاریخ دریافت مقاله: 18/4/1399 تاریخ پذیرش مقاله: 6/3/1400
بررسی تطبیقی استعاره ی مفهومی غم و شادی با استناد بر شواهدی از آثار افغانی و ایشی گورو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی شناختی، یکی از گرایش های جدید و قدرتمند زبان، فکر و به تبع آن استعاره است که زبان را در تعامل با اندیشه، منطق و ادراک می داند. در این رویکرد، مفاهیم انتزاعی و گنگ توسط مفاهیم ملموس و آشنا ساختاربندی می شوند. نظریه ی استعاره ی مفهومی، از نظریه های مهم زبان شناسی شناختی است و در این میان احساس که مفهومی ذهنی است؛ یکی از حوزه های مورد مطالعه می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه ی استعاره های مفهومی غم و شادی در آثار دو نویسنده ی معاصر ایرانی و انگلیسی به نام های افغانی و ایشی گورو (برنده ی جایزه ی نوبل ادبی 2017) می پردازد. برای انجام مراحل پژوهش، ابتدا 50 مورد از آثار دو نویسنده ی فوق که در آن ها مفهوم استعاری یکی از حوزه های غم و شادی به کار رفته بود، استخراج گردید که از این مجموعه، 31 مورد به استعاره های غم و 19 مورد به استعاره های شادی مرتبط گردید و رایج ترین حوزه های مبدأ برای مفهوم سازی دو احساس بیان و مشخص گردید فراوانی استعاره های غم و تنوع معنایی آن ها بیشتر از حوزه ی شادی می باشد. سپس استعاره های غم و شادی بر اساس مدل کوچش، برای تشخیص این که غالب استعاره ها در کدام گروه قرار می گیرند، تقسیم بندی شد. پس از تحلیل داده ها، تلاش شد پربسامدترین نگاشت های استعاری و حوزه های مبدأ که در ساخت استعاره های غم و شادی به کار می روند، تعیین گردد.
خوانش رمان نوجوانِ این وبلاگ واگذار می شود بر اساس اصول نقد لاکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوانش رمان نوجوانِ این وبلاگ واگذار می شود بر اساس اصول نقد لاکانی ایوب مرادی* چکیده رویکرد لاکانی در نقد ادبی معاصر شاخه ای از نقد روان شناسانه است که تلاش می کند روند شکل گیری سوبژکتیویته در فرد را مطابق با الگوی ژاک لاکان، روان شناس مشهور فرانسوی بررسی کند. لاکان فرایند فردیت را عبور سوژه از ساحت خیالی به ساحت نمادین می داند. در ساحت خیالی، فرد خردسال میان خود و دیگری و ذهن و عین تفاوتی قائل نیست و در اتحادی وهمی با جسم مادر به سر می برد. پس از گذار از دوره ی ادیپی، اتحاد خیالی کودک و مادر با ورود پدر از هم می گسلد و کودک وارد ساحت نمادین می شود. ساحت نمادین، فضای حاکمیت قانون پدر است. کودک با فراگیری زبان و درونی کردن بسیاری از قوانین اجتماعی، شرایط زیست در این ساحت را کسب می کند؛ اما هیچ گاه نمی تواند از هجوم یادمان های شیرین اتحاد دوران خیالی در امان بماند. این پژوهش در پی آن است تا با روش تحلیل محتوا و به کارگیری اصول نقد لاکانی، فرایند فردیت را در شخصیت «زال» قهرمان رمان این وبلاگ واگذار می شود بررسی نماید. زال در خردسالی مادر را از دست می دهد و در ابتدای نوجوانی پدرش او را ترک می کند. این موضوع باعث می شود که حضور او در ساحت نمادین همواره از سوی رؤیاهای شیرین ساحت خیالی با تهدید مواجه شود. ازهمین رو برای بازیابی شیرینی آمیختگی با مادر در دوران خیالی، ابژه های دیگری را برای رهایی از حس فقدان، جانشین مادر می کند. نبود پدر نیز که در الگوی لاکان، حضورش لازمه ی رسیدن به ثبات هویت در دوران نمادین است، باعث سرگردانی و تعلیق همیشگی او در میان دالّ های متعدد ساحت نمادین است. واژه های کلیدی: رمان این وبلاگ واگذار می شود، ساحت خیالی، ساحت نمادین، نقد لاکانی. * استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور تهران ayoob.moradi@gmail.com (نویسنده ی مسئول) تاریخ دریافت مقاله: 21/2/1399 تاریخ پذیرش مقاله: 14/1/1400
تحلیل پیکره بندی ساختاری شعر «وسوسه» منوچهر آتشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار اصل سازمان دهنده ای به شمار میرود که عناصر بنیادینِ متن، در نهایت بر اساس آن تفسیر می شوند؛ بدین ترتیب، منتقدان ادبی همواره بدان توجه کرده اند. بر اساس چنین دیدگاهی، ساختار متن ادبی از متن غیرادبی متمایز شده است. با این همه، به نظر می رسد علی رغم پژوهش هایی که معطوف به ساخت گرایی بوده و اهمیت ساختار کلی شعر در آفرینش اثر ادبی را روشن ساخته است، پژوهش نظام مندی که به تعامل دیالکتیک مولفه ها و ساختار کلی اثر بپردازد، در دست نیست. از این رو در جستار پیش رو کوشیده شده است، با رویکردی تحلیلی توصیفی ضمن استخراج روابط متنوع موجود در بین مولفه های یک ساختار، مبانی نظری پیکره بندی شعر را مطرح کرده و ساختار کلی اثر را از این چشم انداز بررسی کنیم. به همین سبب، با تکیه بر قواعدی مانند توازن تصویری، توازن نحوی، تقابل های دوگانه و انسجام غیرساختاری به خوانش ساخت گرایانه شعر «وسوسه» منوچهر آتشی می پردازیم و عواملی که منتهی به پیکره بندی ویژه ای در ساختار کلی آن شده است را روشن می کنیم. در این پژوهش روشن می شود که شاعر علی رغم آنکه میان هم عصران خود مغفول واقع شده است، با ابداعات فراوانی که با شیوه ی پیکره بندی در زبان شعری خود به کار می گیرد، ساخت ویژه و محکمی را ایجاد می کند که به موجب آن از بسیاری شاعران هم عصر خود متمایز می شود.
کلام محوری و تعویق معنا، عنصر غالب آثار ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«وجه غالب»یا «عنصر غالب»، به عنوان یکی از مفاهیم اصلی فرمالیسم، مولفه برجسته هراثر هنری است که دیگر اجزا و عناصر آن اثر را تحت تأثیر خود قرار داده و موجب تحول و دگرگونی آنها می شود. یکی از مهم ترین عناصرغالب پسامدرن شناخت هویت متنی است که به دلیل تعویق و عدم تثبیت معنا، متکثر شده است.متن و نویسنده، به عنوان سوژه های اصلی همواره سعی دارند تا باتوجه به متن بودگی قرائت متفاوتی را ارائه داده و هویت منحصربفرد متن را شناسایی کنند. ازاین رو می توان گفت که هویت مکتوب، از مشخصه های ادبیات داستانی پسا مدرن است.ابوتراب خسروی یکی از نویسندگانی است که می توان تعویق و عدم تثبیت معنا و در نتیجه «هویت مکتوب»را به عنوان «عنصر غالب»آثار وی محسوب کرد. به-نظر می رسدفراداستان، سوژه شدگی متن، دیالکتیک نویسنده با شخصیت ، بازآفرینی های متعدد یک رویداد و اعراض از کلام محوری از مختصات آثار اوست.حاصل پژوهش نشان می دهد در آثار وی روایت و راوی هردو تحت تأثیر اهمیت متن و سوژه بودن آن هستندکه بی ثباتی دال و مدلول و درنتیجه عدم قطعیت معنا را در پی دارد.
Les modalités, les défis et les problèmes de l’évaluation en ligne du FLE, à l’épreuve de la crise de Covide-19 : Le cas de l’Université de Tabriz en Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۶, No ۲۹, Printemps & été ۲۰۲۲
167 - 185
حوزههای تخصصی:
Le présent article décrit l’expérience du département de la langue française de l’Université de Tabriz en Iran, en matière d'enseignement à distance dans le contexte de la pandémie mondiale de la Covid-19. Notre intérêt est de mettre en évidence de nouvelles modalités d'évaluation basées sur l'utilisation des TIC comme étant une alternative pour assurer la continuité de l’apprentissage. Cet article a pour objectif de désigner la démarche de l’évaluation en ligne de l’écrit adoptée par le département et les défis et les difficultés auxquelles il fait face en période du confinement. Dans cette étude, nous avons recours à l’approche de certains théoriciens, notamment Charles Hadji sur l’évaluation pour apprécier la démarche de l’évaluation en ligne. Les résultats de cette recherche montre que la majorité des professeurs et des étudiants ont des points de vue communs sur l’évaluation en ligne, ce qui désigne généralement leur insatisfaction à l'égard des processus d'évaluation en ligne et les difficultés qui en résultent, comme l’augmentation de la tricherie des étudiants, la faible validité et fiabilité des résultats d'évaluation, les problèmes techniques, le manque de relations et d’interaction efficaces entre les professeurs et les étudiants, etc. Nous avons également suggéré des propositions qui aideraient aux étudiants et aux professeurs à améliorer leur démarche de l’évaluation, en cette période du confinement.
جزئی نگری در مثنوی مولوی بر اساس نظریۀ اخلاق مراقبت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق مراقبت نظریه اخلاقی نوینی است که برپایه اصول مراقبت و مسئولیت تعریف شده و کرول گیلیکان آن را در تقابل با اخلاق سنتی بینان نهاده است. وی روش کلبرگ را در رشد قضاوت اخلاقی کودکان به کار گرفت و آن را مبتنی بر سه محور جزئی نگری، جانبداری و عاطفه گرایی استوار کرد. به طوری که اخلاق سنتی تکلیف گرا و نتیجه گرا را رد کرد و آن را ناقص و مردسالارانه شمرد. در این مقاله، با روش تحلیلی توصیفی، ابتدا با تبیین نظریه اخلاق مراقبت، محور جزئی نگری اصول قضاوت اخلاقی مولانا در مثنوی بررسی می شود. با تعمق در اشعار و داستان های مولانا این نتیجه حاصل شد که این عارف اخلاق مدار با جهان بینی دینی و عرفانی خود که در تعالیم اسلامی ریشه دارد، بین عقل و عاطفه تعادل اخلاقی ایجاد کرده و نظریه اخلاق مراقبت را در کلام خود به کار برده است. وی فراتر از جنسیّت و زمان، با اشاره به جزئی ترین اصول اخلاقی مانند ریا، تجاوز، غیبت، فساد، نفاق، تقلید و... عواقب رعایت نکردن این اصول را قضاوت می کند. مخاطبان اصلی وی در این مقوله، ارکان سیاسی حکومت، عالمان و فقیهان، شاعران، مداحان و دلقکان، طبقات عامه مردم، کج فهمان، صوفیان و زاهدان دروغین و شخصیت های دروغین هستند. گفتنی است بیشترین بسامد در طبقه صوفیان و زاهدان دروغین است و مولانا به نقد تزویر، ریا، نفاق و فساد در آن می پردازد.
بلاغت قرآن در مخزن الاسرار نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حکیم نظامی گنجوی (595- 535 ه . ق) از شاعران سده ششم هجری در حوزه جغرافیایی اران، سرزمین کردهای روادی و شدادی است. او آغازگر خمسه ای بود که پس از او به وفور مورد تقلید شاعران در سده های مختلف قرار گرفته است. زبان او از نظر بلاغی، بسیار سخته و سنجیده است و همین امر او را در شمار بزرگترین شاعران ادب پارسی قرار داده است. او از نظر هنری بیشتر به جانب استعاره گراییده است و می توان گفت که کاربرد استعاره در پنج گنج او از ویژگیهای بارز سبکی به شمار می رود. همین امر باعث شده که پژوهشگران از جوانب دیگر بلاغی شعر او غفلت کنند. نگارنده در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به بازتاب قرآن در آرایه های بدیعی منظومه مخزن الاسرار پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که نظامی در این زمینه نیز به وفور از ظرافتهای ادبی استفاده کرده است. به ویژه به شکل سحرآمیزی آیه های قرآن را با آرایه های ادبی چنان پیوند داده که کشف آن آیات در لابه لای ابیات، دقت بسیاری بالایی را می طلبد.
بررسی دو استعاره کلی «راه» و «شاه» در تذکره الاولیاء و اسرارالتوحید بر اساس دیدگاه های هانس بلومنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
103 - 136
حوزههای تخصصی:
حقیقت به عنوان مهم ترین مفهوم عرفانی، برآیندی از درک انسان از نسبت خود با هستی و خالق هستی (حق) است. این مفاهیم کلی به شیوه نظری قابل بیان نیست، لذا وارد قلمرو استعاره می شود که تصویری حاصل از نسبت میان اجزای این کل است. موضوع این بررسی، مکانیزم تبدیل یک ایده به استعاره و توجه به کارکرد آن در تبیین دو موتیف مهم عرفان یعنی حقیقت و طریقت است. استعاره کلی در نظریات هانس بلومنبرگ با ایده ای خاستگاهی آغاز می شود. مفاهیم از عینیت به بُعد متافیزیکی منتقل می شوند و از طریق تکرار و ایجاد ارتباط میان اجزای مفهوم استعاره کلی شکل می گیرد و به بداهت می رسد. توجه به این نکته در بررسی سیر تطوّر این دو مفهوم از ایده خاستگاهی تضاد میان عالم امر و عالم خلق و «راه» میان این دو تا تبدیل شدن به استعاره و ساخت اصطلاحات و تأثیر آنها بر شکل گیری استعاره های عرفانی حائز اهمیت است. در مقاله حاضر خوشه واژگانی استعاره های راه و شاه، بافت معنایی که این دو استعاره در آن شکل گرفته اند و به تبع آن، اجزائی که هریک به طور جداگانه قابل ارجاع به استعاره اصلی هستند مورد بررسی قرار گرفته است. در گام بعدی ارائه مدلی از مفهوم حقیقت براساس دو سویه مهم آن در عرفان یعنی حق و سیر الی الحق از طریق بیان نسبت میان این دو مورد توجه است که در ارائه این ساختار، از روش بلومنبرگ در استعاره شناسی نور استفاده شده است. اهمیت بداهت استعاره های کلی در تبیین مفاهیم عرفانی، واکاوی مفهوم «سیر» و اجزاءِ آن در حکایات تمثیلی عرفانی و استعاره ها در این متون، بررسی تغییرات یک مفهوم از طریق توجه به تاریخچه استعاره و نگاه مجدد و تشریح مفاهیم و استعاره هایی مانند ریاضت که به موجب تکرار، در ساحت لغوی تثبیت شده اند از دیگر موضوعات مورد بحث در این مقاله است.