مطالب مرتبط با کلیدواژه

به هادس خوش آمدید


۱.

تحلیل فرامتنی و کهن الگویی رمان «به هادس خوش آمدید» نوشتة بلقیس سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوشتار زنانه فرامتنیت کهن الگوی یتیم بلقیس سلیمانی به هادس خوش آمدید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۴ تعداد دانلود : ۷۶۱
یکی از جریانهای داستانی معاصر، گرایش رمان نویسان زن به استقلال نوشتاری و ایجاد سبک نوشتار زنانه است؛ گرایشی که به زعم برخی از داعیه داران آن، غالبا از رهگذر بازنگری در روایات مردسالارانه و کوشش برای ایجاد نهضتی انتقادی با رویکرد بازخوانشی در روایات اسطوره ای محقق خواهد شد. رمان «به هادس خوش آمدید» اثر بلقیس سلیمانی یکی از این رمانهای انتقادی- اسطوره ای است که در آن نویسنده، به عنوان نمایندة قشر زنان، با عرضة الگویی اسطوره ای تلاش کرده، جایگاه نادیده انگاشته شده زنان را در جامعه، به کمک برخی روایات اسطوره ای به تصویر کشد؛ گویا به باور او همانند کمرنگ شدن نقش الهه ها در اساطیر، نقش زنان در حاکمیت روایات مردسالارانه چون روایات جنگی مغفول مانده است. از آنجا که رمانهای اسطوره ای به سبب پیروی از الگوی اسطوره، شخصیت بنیاد هستند، این پژوهش با محور قرار دادن شخصیت اصلی رمان و استناد به موقعیت روحی- روانی او در سلسله حوادث، چارچوب نظری خویش را با رویکردی تلفیقی بر مبنای فرامتنیت ژرار ژنت و تحلیل کهن الگویی پیرسون استوار کرده است و از نتیجة کاربست آن برمی آید که نویسنده با درآمیختن روایات اسطوره ای ایرانی چون رستم و سهراب و رستم و اسفندیار و محوریت اسطورة یونانی «پرسفونه و هادس» تلاش کرده است با اعتراض به روند مردسالارانة روایات اسطوره ای غرب و شرق، راه نجات جامعة انسانی را واسازی تقابل مرد/زن و احیای حقوق زنان در جامعه معرفی کند. بازنمایی شخصیت رودابه در قالب کهن الگویی «یتیم» و تبدیل آن به «نابودگر» ناکام، گواه تناسب ساختاری متن و شخصیت با درونمایة اعتراضی رمان است.
۲.

مقایسة عنصر زمان در روایت پردازی رمان های «به هادس خوش آمدید» و «سفر به گرای 270 درجه» بر مبنای نظریة ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژرار ژنت عنصر زمان به هادس خوش آمدید روایتگری زنانه و مردانه سفر به گرای 270 درجه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۵ تعداد دانلود : ۱۱۰۳
در میان عناصر روایت، پیرنگ و پیوند آن با زمان نقشی محوری دارد؛ زیرا نه تنها کنش شخصیت ها و زاویه دید راوی از دیگر اجزای مهم روایت در زنجیرة پی رفت های آن ظهور و بروز می یابند، بلکه کیفیت پیوستگاری آن دو در بازنمایی سبک شخصی و تکنیک های داستانی اهمیتی ویژه دارد، اما باید توجه داشت که ماهیت و زمینة موضوعی روایت نقشی اساسی در کیفیت پردازش زمانی حوادث دارد. از این رو، این جستار به شیوة توصیفی تحلیلی مبتنی بر نظریة روایت شناسی ژرار ژنت تلاش کرده است به مقایسة عنصر زمان در زنجیرة پیرنگ دو رمان بپردازد: یکی رمان به هادس خوش آمدید نوشتة بلقیس سلیمانی که از منظری زنانه به جنگ و پیامدهای منفی آن می نگرد و دیگری رمان سفر به گرای 270 درجه اثر احمد دهقان که روایتی مردانه از متن جنگ تحمیلی به شمار می آید. از حاصل کاربست این نظریه در تحلیل چگونگی زمان مندی رمان، بر می آید که رمان به هادس خوش آمدید از منظر کیفیت زمان مندی، از زمان پریشی بیش تری نسبت به رمان سفر به گرای 270 درجه برخوردار است که گویا گزینش شگردهای تلفیقی مدرنیستی و پسامدرنی بلقیس سلیمانی در روایتگری و استفاده از ظرفیت های روایات اسطوره ای، در کیفیت و گسترة زمان پریشی رمان بی تأثیر نبوده است.
۳.

بررسی مقایسه ای رمان به هادس خوش آمدید و اسطوره پرسفونه براساس نظریه بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره میخائیل باختین به هادس خوش آمدید ژولیا کریستوا نظریه بینامتنیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۶ تعداد دانلود : ۳۱۲۵
نویسندگان متون ادبی گاه متون دیگر، شخصیت های داستانی دیگر و حتی کل یک پیکره داستانی را دستمایه کار خود قرار می دهند. یکی از این آبشخورهای داستانی اسطوره ها هستند که همواره به اشکال مختلف در آیین ها، باورها، قصه ها و حتی داستان ها بازتاب یافته اند. ازجمله این اسطوره ها اسطوره یونانی پرسفونه و رفتن او به قلمرو هادس، خدای جهان زیرین، است که یکی از اسطوره های مرگ و رستاخیز است و حالتی سفرگونه دارد. شخصیت اصلی رمان به هادس خوش آمدیداثر بلقیس سلیمانی نیز مانند پرسفونه سفری را در پیش می گیرد و حوادثی را از سر می گذراند که سرانجام، او را به دنیای زیرین می رساند. هدف ما در این جستار این بوده است که با روش تحلیلی مبتنی بر نظریه بینامتنیت که ژولیا کریستوا براساس آرای باختین مبنی بر منطق گفت وگوی متن ها و پیوندهای بینامتنی میان متون ادبی آن را مطرح کرد، جایگاه و نحوه حضور و بازآفرینی این اسطوره در رمان به هادس خوش آمدیدرابررسی کنیم. حاصل پژوهش ما این است که اسطوره پرسفونه و هادس در حکم پیش متنی برای رمان به هادس خوش آمدیداست و بر آفرینش این رمان تأثیر گذاشته است؛ هم در ساختار رمان و هم در شخصیت های آن؛ از این رو، زوایایی پنهان از این رمان در پیوند با اسطوره مذکور بهتر فهمیده می شود.
۴.

فراخوانی شخصیت های شاهنامه به رمانِ به هادس خوش آمدید؛ کنشی در جهت تضعیف گفتمان دهه هشتاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت های شاهنامه رودابه به هادس خوش آمدید گفتمان مردسالاری تضعیف گفتمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۱۶۲
رمان یکی از گونه های رایج ادبی معاصر است که می تواند پیوند مستقیمی با بافت سیاسی-اجتماعی هر جامعه داشته باشد. به وجود آمدن زیرگونه رمان اسطوره ای در دهه های اخیر، این پیوند را مستحکم تر کرده است؛ زیرا حماسه ها و اسطوره ها با قابلیت های فراوان خود، به خوبی می توانند نویسنده را در انعکاس بافت فرامتن و بیان موضع موافق یا مخالفش نسبت به آن، یاری رسانند. ازاین رو، رمان نویسان نیز آنها را با رویکردهایی متفاوت و گاه متضاد نسبت به بافت فرامتن به کار می گیرند. در این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش هستیم که بلقیس سلیمانی به عنوان یکی از نویسندگان این نوع از رمان، چرا و چگونه شخصیت های شاهنامه را به رمان به هادس خوش آمدید، فراخوانده است؟ برای پاسخ به این پرسش، ابتدا به بررسی بافت سیاسی-اجتماعی زمان نگارش این رمان (دهه هشتاد شمسی) پرداخته ایم. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و از منظر جامعه شناسی سیاسی، موضع موافق یا مخالف نویسنده را نسبت به بافت فرامتن خود روشن ساخته ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد که سلیمانی با فراخوانی کنشگر فعال و هنجارشکن رودابه شاهنامه به رمان خود و منفعل کردن او دربرابر هنجارهای حاکم بر جامعه مردسالار و نمایش پیامدهای منفی این نوع هنجارها برای رودابه به عنوان نماینده زنان، سعی دارد گفتمان مردسالاری را از طریق ایجاد تداعی تضاد میان کنش های رودابه پیش متن و رودابه بیش متن، بازنمایی و تضعیف کند.