نقد و نظریه ادبی

نقد و نظریه ادبی

نقد و نظریه ادبی سال هفتم بهار و تابستان 1401 شماره 1 (پیاپی 13) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تحلیل کرونوتوپ خانه در رمان چراغ ها را من خاموش می کنم اثر زویا پیرزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کرونوتوپ کرونوتوپ خانه کرونوتوپ دیدار کرونوتوپ آستانه چراغ ها را من خاموش می کنم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۱۸۱
این مقاله قصد دارد به این مسئله اساسی پاسخ دهد که چگونه کرونوتوپ به عنوان ابزار تحلیل متن امکا ن های جدیدی را به روی تأویل گر می گشاید. مفهوم کرونوتوپ که اساساً ناظر به پیوستار زمان و مکان در ادبیات و هنر است، بر این حقیقت استوار است که زمان و مکان صرفاً مقولات زمانی و مکانی قلمداد نمی شوند، بلکه دلالت مندند و دارای ارزش هایی که به آنها پیوسته است. این نوشتار بر پایه روشی توصیفی- تحلیلی در دو بخش تنظیم شده است. در بخش نخست عناصر اساسی شبکه مفهومی شکل دهنده ساختار بحث میخاییل باختین درباره کرونوتوپ تشریح و تعریف می شود. در بخش دوم نیز ایده کرونوتوپ خانه که با تکیه بر آراءِ باختین ابداع شده است، در بررسی رمان چراغ ها را من خاموش می کنم اثر زویا پیرزاد به کار بسته خواهد شد. ذیل کرونوتوپ مذکور (به عنوان کرونوتوپ بنیادی داستان)، کرونوتوپ های اتاق پذیرایی و آشپزخانه که در پیوند معناداری با کرونوتوپ خانه اند نیز بررسی خواهند شد. درضمن نشان داده خواهد شد که در طرح داستان و نیز تفسیر آن، کرونوتوپ خانه با کرونوتوپ های مهم آستانه و دیدار برهم کنشی معناساز برقرار می کند؛ هم چنین کرونوتوپ خانه با مهیاساختن فضایی سازگار برای وقوع رویدادها، طرح داستان، برون فکنی ذهنیات و احوال درونی شخصیت ها را آشکار می سازد و این رویدادها به یاری نشانه های زمانی است که امکان و مجال بیان می یابند.
۲.

بررسی و تحلیل «نام دهی» در اشعار سیداشرف الدین گیلانی (بر اساس الگوی بازنمایی کارگزاران اجتماعی ون لیوون)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان انتقادی ساختارهای گفتمان مدار نام دهی شعر مشروطه سیداشرف الدین گیلانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۷۱
«نام دهی» ساختاری گفتمان مدار است که ریشه در ایدئولوژی سخنور داشته، جهت گیری وی را نسبت به کارگزاران اجتماعی مختلف نشان می دهد و گاه به القای افکار او کمک می کند. جستار حاضر بر آن است تا براساس الگوی بازنمایی کارگزاران اجتماعیِ ون لیوون (1996) به بررسی و تحلیل این ساختار در شعر سیداشرف الدین گیلانی بپردازد و به این پرسش ها پاسخ دهد: 1- کدام کارگزاران اجتماعی در سروده های او به کمک مؤلفه گفتمان مدار «نام دهی» بازنمایی شده اند؟؛ 2- او در اِعمال این ساختار گفتمان مدار بر کارگزاران اجتماعی تحت تأثیر چه عواملی بوده است؟؛ 3- «نام دهی» در سروده های وی منجر به القای چه عواطف و اندیشه هایی شده است؟ دستاورد پژوهش بیانگر آن است که او با استفاده از انواع نام دهیِ مستقیم و غیرمستقیم به بازنمایی کارگزاران اجتماعیِ معاصر و کارگزاران اجتماعیِ تاریخی (دینی و ملی) پرداخته است. بعضی از عواملی که در اِعمال این ساختار گفتمان مدار بر کارگزاران فوق، تأثیر داشته عبارت است از: مخاطبان اصلی سیداشرف، که عامه مردم بوده اند، جهان بینی دینی او و شرایط اجتماعی آن روزگار، که لزوم یادآوری گذشته با شکوه ایران را ایجاب می کرد.  انواع نام دهی در شعر نسیم شمال برای بیدار کردن عواطف دینی و ملی مردم، بیان نگرش و جهت گیری سخنور نسبت به کارگزاران موردبحث، آگاه کردن مردم از عظمت گذشته کشور،  تعظیم و بزرگداشت کارگزاران و موارد دیگر به کار رفته است.  
۳.

تحلیل رمزگان شناسی داستان شیر و گاو در کلیله و دمنه نصرالله منشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رمزگان بارت شیر و گاو رمزگان هرمنوتیک رمزگان معنایی رمزگان کنش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۲۲۱
به باور بارت هر متنی از به هم بافته شدن پنج رمزگان برای ایجاد دلالت های متنی شکل می گیرد: رمزگان هرمنوتیکی، رمزگان معنایی، رمزگان کنشی، رمزگان نمادین و رمزگان فرهنگی (ارجاعی). با بازگشایی این رمزگان ها می توان معنای درون متنی را دریافت کرد. در این مقاله باب شیر و گاو که مهم ترین باب سیاسی و اجتماعی کلیله و دمنه است، براساس سه رمزگان هرمنوتیک، معنایی و کنشی از رمزگان های پنج گانه بارت بررسی و تحلیل شده است. دستاورد پژوهش ناظر براین است که این داستان با داشتن لایه معنایی و رمزگانی تودرتویی، قابلیت بررسی براساس الگوی رمزگان شناسی بارت را دارد. هر سه رمزگان از نظر میزان فراوانی کمترین اختلاف را دارند و این با نوع ادبیات تمثیلی که هر لایه با دیگر لایه ها در ارتباط تنگاتنگ است، تناسب دارد و یک نشانه می تواند با هر سه رمزگان تفسیر شود. رمزگان هرمنوتیک در این روایت به صورت هرمنوتیک اصلی، شامل گفتگوی رای و برهمن و هرمنوتیک فرعی، شامل تعلیق موقّت و هرمنوتیک تأخیری است. میزان تعلیق های موقّت در این داستان بیشتر است و معمّاها در طول روایت رمزگشایی می شود؛ رای به عنوان مخاطب خاص، مسیر داستان را از پیش تعیین می کند و داستان با قطعیت گفتمان او پیش می رود. در رمزگان معنایی، داستان شامل دلالت های ضمنی است و میان عناصر داستان و کنش شخصیت ها و جنبه نمادین آنها ارتباط معنادار وجود دارد. در رمزگان کنشی، روایت شامل یک پی رفت اصلی، شامل گفتگوی آغازین رای و برهمن و همچنین پی رفت های فرعی است که در راستای بخش های سه گانه پی رفت اصلی به کار رفته اند و میان آنها رابطه اجمال و تفصیل برقرار است. مهم ترین کنش ها در این رمزگان، ترک و مرگ هستند که با فضای سیاسی داستان انطباق یافته اند.  
۴.

بررسی رمان شازده احتجاب براساس نظریه آلوده انگاری کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آلوده انگاری امر نشانه ای امر نمادین سوژه شازده احتجاب ژولیا کریستوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۷۳
ژولیا کریستوا ازجمله نظریه پردازانی است که با طرح نظریات متنوعی در حوزه هایی چون نقد ادبی، فمیسنیم و روان کاوی سعی کرده است میان ادبیات و روان کاوی پیوند نزدیکی برقرار سازد. او با طرح مفاهیمی چون سوژه سخن گو، امر نشانه ای و امر نمادین در پی آن است تا ارتباط زبان و سوژه را در فرایندی دیالکتیکی و پویا بررسی کند و در این مسیر، با نظریه آلوده انگاری سعی دارد ارتباط میان روان کاوی و زبان را روشن سازد. آلوده انگاری فرایندی است که طی آن سوژه زبانی با ورود به حوزه نمادین هرآن چیزی که مرزهای سوبژکیتویته اش را تهدید کند، دیگری پنداشته و سعی در طرد، نفی و واپس زنی آن دارد. در این پژوهش به خوانش رمان شازده احتجابِ هوشنگ گلشیری برپایه نظریه کریستوا می پردازیم. در این خوانشِ رمان با دردها و زخم ها و پلیدی های روح شازده احتجاب رویارو می شویم. او پس از تلاشی بیهوده برای بری کردن خود از هرآنچه آلوده می انگارد و پیوستن به پاکی و خلوص، خسته از بازسازی گذشته و رسیدن به فردیت مطلوب، از کنکاش در زوایای ذهنش دست برمی دارد و تسلیم مرگ می شود. نظریه آلوده انگاری در قالب ادبیات، متن را به مثابه دال برتر آلوده انگاری قلمداد می کند؛ این فرایند در ادبیات به شیوه های مختلفی ازجمله انکار و طرد مادر، نفی رابطه مادر-فرزندی، احساس جدال همیشگی با امر آلوده، تلاش برای دفاع از حریم سوبژکتیویته و ظهور واژگان و اصطلاحات ناخوشایند نشان داده می شود و متن را به جایگاهی برای نشان دادن ناخودآگاهی و تاریکی های روح و هرآنچه سایه ای از آن ترس و وحشت را به درون سوژه فرومی ریزد، تبدیل می کند تا فرد به والایش و تطهیر برسد.
۵.

بررسی دو استعاره کلی «راه» و «شاه» در تذکره الاولیاء و اسرارالتوحید بر اساس دیدگاه های هانس بلومنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره کلی راه شاه تذکره الاولیاء اسرارالتوحید بلومنبرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۱۰
حقیقت به عنوان مهم ترین مفهوم عرفانی، برآیندی از درک انسان از نسبت خود با هستی و خالق هستی (حق) است. این مفاهیم کلی به شیوه نظری قابل بیان نیست، لذا وارد قلمرو استعاره می شود که تصویری حاصل از نسبت میان اجزای این کل است. موضوع این بررسی، مکانیزم تبدیل یک ایده به استعاره و توجه به کارکرد آن در تبیین دو موتیف مهم عرفان یعنی حقیقت و طریقت است. استعاره کلی در نظریات هانس بلومنبرگ با ایده ای خاستگاهی آغاز می شود. مفاهیم از عینیت به بُعد متافیزیکی منتقل می شوند و از طریق تکرار و ایجاد ارتباط میان اجزای مفهوم استعاره کلی شکل می گیرد و به بداهت می رسد. توجه به این نکته در بررسی سیر تطوّر این دو مفهوم از ایده خاستگاهی تضاد میان عالم امر و عالم خلق و «راه» میان این دو تا تبدیل شدن به استعاره و ساخت اصطلاحات و تأثیر آنها بر شکل گیری استعاره های عرفانی حائز اهمیت است. در مقاله حاضر خوشه واژگانی استعاره های راه و شاه، بافت معنایی که این دو استعاره در آن شکل گرفته اند و به تبع آن، اجزائی که هریک به طور جداگانه قابل ارجاع به استعاره اصلی هستند مورد بررسی قرار گرفته است. در گام بعدی ارائه مدلی از مفهوم حقیقت براساس دو سویه مهم آن در عرفان یعنی حق و سیر الی الحق از طریق بیان نسبت میان این دو مورد توجه است که در ارائه این ساختار، از روش بلومنبرگ در استعاره شناسی نور استفاده شده است. اهمیت بداهت استعاره های کلی در تبیین مفاهیم عرفانی، واکاوی مفهوم «سیر» و اجزاءِ آن در حکایات تمثیلی عرفانی و استعاره ها در این متون، بررسی تغییرات یک مفهوم از طریق توجه به تاریخچه استعاره و نگاه مجدد و تشریح مفاهیم و استعاره هایی مانند ریاضت که به موجب تکرار، در ساحت لغوی تثبیت شده اند از دیگر موضوعات مورد بحث در این مقاله است.
۶.

«فرم» رمان و ساخت اجتماعیِ آگاهی تأملی لوکاچی در کریستین و کید گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرم ساخت اجتماعی لوکاچ کریستین و کید گلشیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۶۶
در مقاله حاضر هم عرضیِ فرم رمان کریستین و کید از هوشنگ گلشیری، با ساخت اجتماعیِ سازنده آگاهی در دوران آن بررسی می شود. رمان، در نگاه نخست، اثری شخصی و شدیداً فرمالیستی و صناعت مند به نظر می آید و انگار باب هرگونه تحلیل جامعه شناختی به روی آن بسته است؛ اما این مقاله، در جهتی وارونه، در پی آن است تا خصلت ذاتاً اجتماعیِ فرم این رمان را نشان دهد. این مقاله هم وفاداری به روش شناسی لوکاچ است، هم تلاشی است برای حرکت دادن اندیشه او به جانب رمان مدرنیستی. در اینجا سخنی از «محتوای اثر ادبی» و «محتوای اجتماعی» به میان نمی آید و تمام بحث مبتنی بر «فرم» است. بخش نظری، صورت بندی تاریخی اندیشه لوکاچ بر مبنای پنج اثر اصلی او در باب جامعه شناسیِ ادبیات است. در طرح این بحثِ نظری و تاریخی، تلاش بر آن بوده است تا نسبتی «درونی» با آنچه در بخش نقد رمان آمده است برقرار باشد؛ در ادامه، ساختِ اجتماعی در زمانه نگارش رمان کریستین و کید بر مبنای مسئله «مواجهه با غرب» صورت بندی شده است؛ در رویارویی با این مسئله، سه گروه اجتماعی از هم تفکیک گردیده است: دو گروه غرب گرا و غرب ستیز که با رویکردی «ذات گرایانه» به مسئله نگریسته اند؛ و گروه سوم که کوشیده است از این دوگانه سازی رها شود و خصلت «پیشامدی» مسئله را پیش چشم بدارد. تبیینِ چگونگیِ پیوند فرم این رمان با ساختِ آگاهی گروه سوم، هدف این مقاله بوده و این نتیجه حاصل شده است: کلیت فرم، برآمده از ترکیبِ مؤلفه های «فرایند شناخت، اکنونیت، تکّه تکّگی، وجه انشایی، تعلیق، و دیالکتیک جذب/دفع» است؛ و این فرم، هم عرض با ساخت اصلی آگاهی در گروه سوم است که این مسئله را «گشوده»، «اکنونی»، «متکثر»، «موضوع شناخت» و «در فرایند» می دانستند.  
۷.

موضوع محاکات به مثابه اُبژه هنر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه محاکات جهان ممکن موضوع محاکات شیوه و وسائط محاکات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۱۶۶
در بررسی هایی که متوجه تبیین سرشت هنر و ادبیات است، بحث در باب موضوع محاکات همواره اهمیت ویژه ای داشته است. درواقع، ارسطو در بوطیقا با متمایز کردن «موضوع»، «شیوه» و «وسائط محاکات» آغازگر بحث و جدل هایی است که تا دوران معاصر تداوم یافته است. در این میان، موضوع محاکات به مثابه ابژه هنری، پیش از ارسطو در سنت فلسفی افلاطون نیز مطرح شده است. البته، برخلاف ارسطو که با ابتنای بحث بر پایه ایده ال تجربی می کوشد محاکات را به رسمیت بشناسد، افلاطون محاکات را به واسطه توجه به ایده آل استعلایی فاقد شأن معرفتی قلمداد می کند. بااین همه، در سیر تداوم فلسفه هنر عموماً این دیدگاه ارسطویی است که تبیین یا بازتفسیر می شود. براین اساس، عموماً اندیشمندان دوره رنسانس و سپس تر در دوران معاصر امثال لوکاچ یا اوئرباخ موضوع محاکات را از چشم اندازهای متفاوتی تشریح کرده اند. در مجموع، از آرای این اندیشمندان این گونه بر می آید که هنرمند وقتی به آفرینش اثر هنری روی می آورد، موضوع محاکات ممکن است مشتمل بر امرِ ایده آل یا آرمانی، سنّت، طبیعت، وضع امور، اصول عام طبیعت بشری یا صرفاً همان واقعیت بیرونی باشد. پژوهش حاضر، می کوشد ضمن بررسی این پیش نهاده ها در باب موضوع محاکات، قابلیت ها و کاستی های نظری آنان را واکاوی کند. در نهایت، نگارنده با پیشنهاد جهان ممکن به مثابه موضوع محاکات، دریافتی نو در این خصوص به دست می دهد که به نظر می رسد از توان تحلیلی بیشتری برخوردار باشد. به موجب چنین پیش نهادی، رویدادها و پدیدارها در ساحت جهان ممکن ادبی براساس قواعد درونی خاص آن جهان عمل می کنند و بنابراین حتی گونه های غیررئالیستی بازنمایی نیز در نهایت بر پایه اصل حقیقت نمایی قابل فهم و تفسیر هستند.
۸.

بحران رشد شخصیت در «درخت گلابی» نوشته گلی ترقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درخت گلابی نقد روانکاوانه بحران شخصیت زایندگی یکپارچگی نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۵۳
گلی ترقی در داستان «درخت گلابی» از مجموعه جایی دیگر (1379)، روایتی اول شخص از زبان یک نویسنده و استاد دانشگاه را ارائه می کند که در آن تقلا های او برای عبور از رکود علمی و همچنین مواجهه با گذشته و مرور دستاورد ها و از دست رفته ها به تصویر کشیده می شود. در پس زمینه این تقلا ها، باغ دماوند و درخت گلابی وجود دارند که به شکل نمادین، تضاد شکوفایی و ایستاییِ درون راوی-شخصیت را نشان می دهند. مقاله پیش رو روایت شخصیتِ محوری داستان را با مبانی نظریه روانی-اجتماعی اریک اریکسون مورد خوانش قرار می دهد تا بحران رشد شخصیت موجود در آن را تحلیل کند. اهمیت این بررسی در تبیین ریشه انگیزه ها و احساسات راوی-شخصیت و درک هر چه بهتر در هم تنیدگی دغدغه های اجتماعی و روانی در گذر از بحران های شخصیتی اوست. از آنجاکه راوی در نزدیکی شصت سالگی است، محدوده ای که می توان آن را اواخر میان سالی و آغاز دوره پس از آن دانست، مراحل هفتم و هشتم رشد اریکسون که مشخصه آنها عبور از دوگانه های «زایندگی در برابر رکود» و «یکپارچگی نفس در برابر نا امیدی» به منظور کسب فضائل اخلاقی «مراقبت» و «خرد» است، در تحلیل شخصیت او مورد استفاده قرار می گیرند. این پژوهش نتیجه می گیرد در حالی که راوی-شخصیت در عبور از مرحله هفتم و کسب فضیلت مراقبت موفق است، در جدال برای کسب یکپارچگی نفس و خرد، تاحدی ناموفق است، اگر چه در پایان داستان تلاش های او برای کسب آنها مشهود است.
۹.

بازخوانی گفتمانی مبحث «انقلاب ادبی» در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان نظریه ادبی تطبیقی انقلاب ادبی نوگرایی محافظه کاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۱۵
طرحی که روشنفکران مشروطه برای انقلاب ادبی ریخته بودند و چهره هایی چون ع. طالقانی و ت. رفعت مجری آن شدند، بیش از آنکه غایت را در دگرگونی شکل و محتواِی شعرِ فارسی معرفی کند، موجودیت خود را در صف آرایی با شعر سنتی قرار و نشان داد. از آنجا که دو دایره گفتمان استبداد سیاسی و ادبی عرصه وسیعی را اشغال کرده بود، انقلاب ادبی در مقام گفتمانی نوپا، بقای خود را نه در تدوین مبانی نظری، بلکه در مواجهه با سنت می جست. در این گفتار برای فرارفتن از سوژه ای که در نظریه گفتمان فوکو منقاد بوده است، در ضمن بهره از نظریه لاکلا و موفه مشخصاً با مفاهیمی چون «منطق هم ارزی»، «غیریت سازی گفتمانی»، «موقعیت سوژه گی» و «سوژه ازپیش تعیین شده»، نقش سوژه ها در طرح انقلاب ادبی واکاوی خواهد شد. می توان گفت که طرفداران شعر سنتی ازجمله م. بهار و وحید دستگردی بر پایه سنن ادبی به تفسیر انقلاب ادبی در قالب «تکامل» و «ضدیّت» می پردازند تا روایتی سنتی از آن به دست دهند. بررسی دیرینه شناسانه نشان می دهد که مبحث انقلاب ادبی به انقلابات فرانسه و تجربه عثمانی و روسیه از آن برمی گردد که عبارت است از درجه صفر پدیداریِ انقلاب ادبی در سخنِ ویکتور هوگو؛ سخن هوگو نیز در ضدیّت رمانتیک با کلاسیسم شکل گرفته بود. تبارشناسی مفهوم انقلاب ادبی نیز روشن می کند که چگونه طرفداران سنن ادبی و محافظه کاران کوشیدند با استراتژی هایی چون «تخریب دلالت های معنایی در مفهوم»، «آینگی چهره های سنت» و «فصل بین میدان سیاسی و ادبی»، معانی احتمالی و پیرامونی را گسترش دهند و تعریف نوگرایان از انقلاب ادبی را به حاشیه برانند.
۱۰.

بازنمایی مهاجرت در رمان نوجوان ایران: تجربه مهاجرت، درآستانگی و موقعیت حاشیه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات چندفرهنگی دیگربودگی مهاجرت درآستانگی رمان نوجوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۹۵
مهاجرت یکی از مفهوم های آشنا در جهان امروز است و زندگی بسیاری از انسان ها و روایت های آنان را دگرگون می کند. کیفیت چنین تجربه ای برای نوجوانان می تواند متفاوت از بزرگ سالان باشد. هدف این پژوهش واکاوی وضعیت بازنمایی مهاجرت و مفهوم های وابسته به آن در رمان نوجوان ایران است. براساس یافته ها، مهاجرت اجباری ناشی از جنگ و ناامنی، پناهندگی، تبعید و مهاجرت تراملی در رمان نوجوان ایران حضور دارند. به شکلی استعاری مهاجرت از دنیای واقعی به جهان فانتزی را نیز می توان یکی از گونه های مهاجرت توصیف کرد. حضور مهاجرت گاه با غیاب مهاجر بازنمایانده می شود و تأثیر مهاجرت بر بازماندگان محل توجه است. رمان نوجوان ایران هنوز در ابتدای مسیر پرداختن به مهاجرت و ادبیات چندفرهنگی قرار دارد. در اغلب این روایت ها مهاجرت با جنگ گره خورده است. مهاجرت داخلی نمود بیشتری در رمان های نوجوان دارد و مهاجرت خارجی و کشمکش های بینافرهنگی مهاجران کمتر مطرح شده اند. در این روایت ها جامعه میزبان اغلب مهاجران را تنها به شرط پذیرفتن نشانگان فرهنگی جامعه مقصد در جایگاه دیگری فروتر می پذیرد. رمان های نوجوان مهاجرت به ساختن و بازتعریف هویت توجه ویژه ای دارند و تلاش مهاجران را برای یافتن مرزهای خود در موقعیتی نو نشان می دهند. خشونت، رهاشدگی، آوارگی و دغدغه های مهاجران نوجوان در این دست روایت ها بازتاب یافته اند.  
۱۱.

قلمروزدایی و قلمروگرایی در شعر معاصر: منظری دلوزی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قلمروگرایی قلمروزدایی استعلایی درون ماندگاری شعر معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۴۹
قلمروگرایی و قلمروزدایی، دوگانه کلیدی در اندیشه دلوز و گتاری است که از درون فلسفه درون ماندگار وی بیرون آمده اند. قلمروزدایی، گریز از قلمرو با اصول و روابط ثابت و متعین است، فراشدی که هرگونه قراردادهای ایدئولوژیک و ازپیش تعیین شده را نفی می کند. درمقابل، قلمروگرایی، خصلتی استعلایی و همواره میل به «بودن» دارد. این پژوهش با تکیه بر نظریه قلمروزدایی در پی پاسخ به این پرسش است که شعر معاصر به مثابه قلمروزدایی از شعر قدمایی آیا در شیوه نگرش به همه موضع گیری های فکری همچنان قلمروزدایانه است؟ بررسی شعر معاصر نشان می دهد قلمرو زدایی از شعر کهن، در شاخه نیمایی و در مقیاس وزن عروضی نسبی و مثبت بوده، اما در کلیتش و با توجه به زایایی و توانمندی در پدید آوردن فراشدهای صیرورت پذیر چون شعرسپید، موج نو و حجم، مطلق و مثبت ارزیابی می شود. با وجود این، در برخی سنت های فکری که در فرایند تاریخی صورت متقابلی به خود گرفته اند، رویکردی قلمروگرایانه دارد. به واسطه تفکر استعلایی و طبق قراردادهای ایدئولوژیک و صیرورت ناپذیر، نیما یوشیج روستا را به شهر و شعر را به فلسفه، و اخوان و نادرپور، ایرانی را به عرب برتری می دهند. این تقابل ها به روش استعلایی میل به حفظ قلمرو در سویه متعینی دارند؛ چراکه خطوط گریز و فراشدهای قلمروزدایانه برای بازپیکره بندیِ مفهومی در شعر این شاعران بسته مانده است.
۱۲.

«تئوری» و «داستان» به مثابه دو فرم زبانی بنیادین برای تاریخ نویسی؛ نگاهی پدیدارشناسانه-اگزیستانسیالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فرم زبان نقد فرمالیستی تئوری داستان منظر پدیدارشناسانه - اگزیستانسیالیستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۲
فرم زبان یا چگونگی سخن گفتن ما در باب جهان (گذشته) امری خنثی و بی اهمیت نیست. نقد فرمالیستی، از نوعی که در نوشتار حاضر رخ می دهد، نشان خواهد داد که این فرم انتخابی ما، یا غالباً تحمیل شده بر ما -فراتر از موضوعات و غایت و روش و رویکرد تحقیق تاریخی- تعیین کننده و سرنوشت ساز است. در اثر حاضر، دو فرم بنیادین برای گفتن از مقطعی در گذشته انسانی معرفی می شود: فرم تئوریک و فرم داستانی. این مطالعه فرمالیستی فاشیسمِ همواره زورآور زبان را به رسمیت شناخته و تا حد نهایت جدی می گیرد؛ با وجود این، می کوشد تا به فرم متناسب با مطالعه تاریخی دست یابد، یعنی آن فرم زبانی را که قادر باشد راهی برای گریز از میل مفرط و ذاتی ذهن و زبان آدمی برای ازآن خودسازی دیگری و کشتن او بیابد. با بهره گیری از آراءِ اندیشمندان پدیدارشناس و اگزیستانسیالیست، می توان فرمی داستانی را که قادر به گفتن از تجربه حسّی و ازلی انسان، در-جهان-بودگی او، و مقاوم در برابر میل ما به از آن خودسازی انسان زیسته در گذشته باشد معرفی کرد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۷