فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۰۱ تا ۳٬۷۲۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
هویت شهر سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
5 - 17
حوزههای تخصصی:
هدف کلی از پژوهش حاضر، سنجش مؤلف ههای اثرگذار بر دلبستگی به مکان و تبیین معناداری یا عدم معناداری آنها در محل ههای منتخبی از شهر تهران است. این تحقیق با تبیین شاخ صهای اثرگذار بر دلبستگی به مکان که دربرگیرنده هویت مکان، وابستگی به مکان و پیوندهای اجتماعی است، به انداز هگیری و مقایسه آنها پرداخته است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و داد هها با توزیع 475 پرسش نامه در میان نوجوانان رده سنی 12 تا 16 ساله از میان محل ههای الهیه، نارمک، هاشمی و یافت آباد که به روش طبق های سیستماتیک انتخاب شده بودند، گردآوری شد. درمجموع نتایج آزمون Tukey نشان داد که ازنظر شاخص دلبستگی، دو محله یافت آباد و هاشمی در یک خوشه و محل ههای نارمک و الهیه در خوشه دیگری قرار گرفتند به گونه ای که نوجوانان دو محله نارمک و الهیه به طرز معناداری نسبت به نوجوانان دو محله یافت آباد و هاشمی دلبستگی بیشتری به محل هشان داشتند.
مطالعه تطبیقی بوم آشکاری دو سکونتگاه در مجاورت رود دره درکه: روستا شهر درکه و شهرک غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۲
5 - 18
حوزههای تخصصی:
توسعه شهری به عنوان بخش جدیدی از اکوسیستم طبیعی موجود، کارکرد اکولوژیک و خدمات اکوسیستمی آن را دگرگون می سازد. تأثیرات منفی این تغییرات باید تا حد امکان تقلیل و تجربه محیط طبیعی توسط مردم تداوم یابد. افزایش تجربه طبیعت، سلامت روانی و جسمانی افراد را متأثر ساخته، به واسطه تأثیر بر آگاهی، رفتارهای حمایت گرایانه از طبیعت را تشویق می نماید. بوم آشکاری از رویکردهایی است که در پاسخ به این مسئله و با تأکید بر ارتقای کیفیت محیط طبیعی و تسهیل ادراک مردم مورد توجه قرار گرفت. هدف اصلی این مقاله سنجش تأثیر محیط انسان ساخت بر کیفیت بوم آشکاری محیط است. بدین منظور دو محدوده سکونتگاهی در شهر تهران در مجاورت رود دره درکه انتخاب گردید. محدوده نخست به صورت ارگانیک و در گذر زمان ساخته شده و محدوده دوم محیطی برنامه ریزی شده است. نمونه های پژوهش دارای کیفیت های اکولوژیک تقریباً مشابه بودند و عوامل مداخله گر ناشی از آن در حداقل مقدار است. با به کارگیری روش پیمایش و ابزار پرسش نامه، بوم آشکاری در دو محدوده برگزیده سنجش گردید. نتایج به دست آمده نشان داد، میزان بوم آشکاری در دو محدوده با یکدیگر تفاوت دارد و افزایش بوم آشکاری موجب افزایش آگاهی افراد از گونه های گیاهی و جانوری می شود. نتایج نشان می دهد محیط ارگانیک در مقابل محیط برنامه ریزی شده، فرصت تجربه محیط طبیعی و بوم آشکاری آن را به طور چشمگیری افزایش می دهد.
بازخوانی شهر ایرانی (اسلامی) بررسی نهاد های نقش آفرین در حاکمیت شهری و بازتاب فضایی آنان در شهرهای دوران صفویه و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بین مطالعات بسیاری که در یک دهه اخیر بر شهر ایرانی صورت گرفته است بررسی سازمان فضایی و شکل شهر نقش پر رنگتری دارد. دراین پژوهش نگاهی متفاوت به ماهیت شهر ایرانی ارائه گردید؛ نگاهی که فضای شهر را بازتاب روابط قدرت و تعامل میان نیروهای تشکیل دهنده سازمان شهر می داند. مقاله با معرفی ساختار دولت و جامعه در ایران ما قبل مدرن به بررسی ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حاکم بر ایران و نهاد های تاثیرگذار در حاکمیت شهری می پردازد. هدف از پژوهش بازخوانی مفهوم شهر ایرانی از طریق تحلیل رابطه قدرت بین نهاد های نقش آفرین در حاکمیت شهری و بازتاب آن در سازمان فضایی شهرهای ایرانی در دوران حاکمیت صفویه و حاکمیت قاجار تا پیش از تحولات مشروطه می باشد. پژوهش ماهیت توصیفی-تحلیلی داشته و به منظور بهره بردن از نتایج تحقیقات موجود با روش اسنادی به جمع آوری اطلاعات پرداخته و با استفاده از منابع کتابخانه ای به تحلیل و جمع بندی می پردازد. سه نهاد مورد بررسی در این پژوهش عبارتند از نهاد حاکمیت، نهاد مذهب و نهاد عرف که تشکیل دهنده ساختار سیاسی - اجتماعی در مقیاس سرزمینی و در مقیاس شهری می باشند. تعامل میان این سه نهاد عامل بنیادین حاکمیت شهری و موثر ترین ساز و کار در کنترل اجتماعی - فضایی شهر های ایرانی دوران صفویه و قاجار بوده که به موجب آن رفاه اجتماعی شهروندان در یک سازمان شهری منسجم تحقق می یافته است. بر این اساس ساختار فضایی شهر ایرانی نیز حاصل تعامل جمعی بین قدرت حاکم، نظامات عرفی و فرهنگ مذهبی نمود یافته در ساختار حکومتی و ساختار عرفی-مذهبی شهر بوده است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که در دوران معاصر با پررنگ شدن نقش حکومت و کاهش نقش نظامات عرفی تغییرات بنیادین در نظام مدیریتی و اجتماعی و به تبع آن مناسبات فضایی شهرهای ایرانی حاصل گردید.
تأثیر زمین لغزش بر ایمنی راه ها و مناطق روستایی در ایران و راهکارهای پایدارسازی آن ها (مطالعه موردی: زمین لغزش های محور ناغان- سد کارون 4)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۵۸
۸۸-۷۷
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی اثرات زمین لغزش های رخ داده در استان چهارمحال و بختیاری و آنالیز آماری آن ها پرداخته می شود و در نهایت جهت مستند شدن موارد بررسی شده، دو مورد از زمین لغزش های بزرگ محور ناغان – سد کارون 4، با استفاده از روش های نرم افزاری و تجربی ارزیابی می گردد. جمع آوری آمار مربوطه، در گروه بررسی زمین لغزش های اداره معاونت آبخیزداری و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری، از سال 1365 تا 1392 انجام شده است. طی این مدت، تعداد 319 لغزش شناسایی و مشخصات آن ها ثبت گردیده است. با استفاده از اطلاعات این پژوهش، زمین لغزش های اتفاق افتاده در استان چهارمحال، براساس حوضه ها و زیرحوضه های در برگیرنده و میزان خسارات های وارده، مورد مطالعه آماری قرار گرفته اند. در نهایت برخی از مهمترین زمین لغزش های محور ناغان – سد کارون 4، معرفی و طرح های پایدارسازی آن ها ارائه می گردد. با توجه به قرارگیری این زمین لغزش ها در بالادست روستاهای ده کهنه و گندمکار علیا و احتمال وقوع تلفات جانی ناشی از این زمین لغزش ها، بررسی کامل و جامعی بر روی حرکات دامنه ای و راه های کاهش حرکت زمین لغزش انجام شد. عوامل اصلی محرک زمین لغزش های محور ناغان – سد کارون 4، نفوذ آب های سطحی و روان آب های حاصل از بارندگی های فصلی و همچنین وجود لایه های مارنی و رسی در مصالح دربرگیرنده شیروانی ها می باشد. طبق بررسی های به عمل آمده تقریباً همه زمین لغزش های محور مذکور، روستاها و مراکز جمعیتی را تحت تأثیر قرار داده است. در این پژوهش با تحلیل پایداری برای شیروانی های خاکی (تحلیل های عددی با استفاده از نرم افزار Geoslope) و شیروانی های سنگی (تحلیل های استریوگرافیک) به طور جداگانه و لحاظ نمودن مشاهدات میدانی، راهکارهای مناسب پایدارسازی بر اساس مکانیزم این زمین لغزش ها ارائه شده است. روش های اصلی پایدارسازی ترانشه های خاکی و سنگی، مبتنی بر اجرای زهکش های سطحی و زیر سطحی در کنار سازه های نگهبان می باشد. با توجه به تحلیل های انجام شده عملکرد آب منفذی و نفوذ ناپذیری لایه های مارنی از عوامل اصلی حرکت توده خاک هستند. بنابراین ایجاد شبکه های زهکشی بهترین راه حل به منظور تثبیت زمین لغزش های مورد نظر می باشند.
تاثیر طراحی کالبدی شهرک مسکونی بر ارتقاء رفتار اجتماعی شهروندان نمونه موردی: مسکن مهر مهرگان مشهد
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن بررسی تأثیر محیط کالبدی بر رفتار انسان ها، به تبیین نقش آن در فضای شهری و ارائه ی راهکارهایی در جهت ارتقاء کیفیت زندگی در شهرک مسکونی پرداخته شد. هدف اصلی این پژوهش، تأثیر ابعاد کالبدی – محیطی بر میزان رضایتمندی ساکنین "مجموعه مسکونی مهرگان مشهد"، شناسایی نقاط قوت و ضعف عناصر تشکیل دهنده ی شهرسازی بر رفتار مخاطبش می باشد. روش پژوهش: بعد از مرور متون نظری و تجارب عملی مرتبط، شاخص های موردبررسی در ابعاد کالبدی- محیطی کیفیت زندگی، شناسایی و به روش توصیفی- تحلیلی مورد ارزیابی قرارگرفته اند. جمع آوری داده ها از طریق ابزار پرسشنامه (نمونه گیری تصادفی در بین ساکنین شهرک مهرگان) صورت گرفته است. یافته ها نشان داد: 50% ساکنین از وضعیت فضای سبز موجود در شهرک مهرگان رضایت ندارند، همچنین حس تعلق به مکان در 40% افراد وجود ندارد؛ از مهم ترین دلایل عدم احساس تعلق به محیط: 47%، عدم امکانات و 53% دوری از شهر است. از راهکارهای پژوهش جهت افزایش حس تعلق به مکان: ایجاد فضاهای عمومی شهری با قابلیت افزایش مشارکت و تعاملات اجتماعی، توجه به کیفیت مبلمان شهری، برپایی مراسم و رویدادهای محله ای، ارتقا کیفی فضای باز شهری و احداث پیاده راه در مجاورت کاربری های عمومی است؛ به منظور نفوذ پذیری بهتر ساکنین، تعریض پیاده روهای فعلی و تعریف مسیر مخصوص تردد دوچرخه در بخش های مختلف شهرک مهرگان، پیشنهاد می شود.
ارزیابی کیفیت های مؤلفه تجربی-زیباشناختی در طراحی شهری (نمونه موردی خیابان جمهوری شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
59 - 76
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: کیفیت طراحی شهری در اثر تحولات حاصل از نیازهای جوامع تکامل یافته و در مسیر خود طبق شرایط کنونی مؤلفه های زیباشناسی-عینی محیط، عملکردی، زیباشناسی- ذهنی و زیست محیطی را در بر می گیرد. از آنجایی که در بررسی کیفیت طراحی شهری یک مکان ارزیابی مؤلفه ها و ابعاد گوناگون محیط شهری ضرورت دارد می توان با استفاده از مدل مؤلفه های سازنده مکان، مؤلفه های کیفیت طراحی شهری را تعریف نمود. مدل مکان پایدار یکی از کامل ترین مدل ارزیابی مؤلفه های سازنده مکان است که بر 4 بعد کالبد، فعالیت، تصورات و اکوسیستم دلالت دارد. پژوهش حاضر ابعاد فعالیت و تصورات که تشکیل دهنده مؤلفه تجربی-زیباشناختی هستند را در محدوده مطالعاتی ارزیابی می کند. محدوده مطالعاتی خیابان جمهوری یکی از قدیمی ترین خیابان منطقه 8 شهر تبریز است که به عنوان یکی از مهم ترین محورهای واجد ارزش دید و منظر حائز اهمیت می باشد.هدف: این پژوهش وضعیت کیفیت های سازنده مؤلفه تجربی-زیباشناختی را از دید مردم ساکن در بافت منطقه 8، سایر مناطق و گردشگران بررسی می کند.روش:در بخش اول پژوهش با فن تحلیل محتوا کیفیت های مؤلفه تجربی-زیباشناختی از نظریات اندیشمندان جمع بندی شده و فراوانی هر یک به دست می آید. سپس به روش پیمایشی برای هر یک از کیفیت های اولویت دار گویه هایی تدوین شده و توسط گروه های مردم ساکن در بافت منطقه 8، سایر مناطق و گردشگران مورد ارزیابی قرار می گیرد.یافته ها: کیفیت خوانایی و شخصیت بصری مهم ترین کیفیت های مؤلفه تجربی-زیبا شناختی می باشند.نتیجه گیری: وضعیت کیفیت خوانایی و شخصیت بصری از دید گروه های منتخب متفاوت است.
تدوین الگوی ایجاد فضای شهری برای ترغیب حضور کودکان (نمونه موردی:گذر سنگ سیاه، شیراز)
حوزههای تخصصی:
دوران کودکی بهترین زمینه را برای تعالی شخصیتی، تربیتی، میل بیشتر به زندگی جمعی و مشارکت اجتماعی انسانها فراهم می سازد. توجه به ایجاد فضایی مناسب برای رشد کودک و آشنایی با نیازها و خواسته های او که در دوران کودکی به آن نیازمند است، زمینه رشد شخصیتی و تربیتی کودک را به عنوان نسل فردا فراهم می کند. در شهر های بزرگ خواسته های کودکان از شهر برآورده نمی شود و کودک به سبب عوامل مختلف کالبدی، اجتماعی و روانشناختی ترجیح داده می شود در محیط خانه که محیطی امنی است نگه داری شوند، در چنین شرایطی فضاهای شهری اهمیت بیشتری پیدا می کند. این تحقیق به دنبال پاسخ به این سؤال است که تصورات کودکان در دنیای مدرن امروز از فضای شهری خارج از خانه چیست؟ این تحقیق از نظر هدف، کاربردی، از نظر ارتباط بین متغیرها، تحقیق علی و از نظر شیوه گردآوری داده ها بصورت میدانی و کتابخانه ای می باشد و با استفاده از مصاحبه انفرادی و گروه های کوچک تحلیل های گرافیکی، نقاشی کودکان برای کسب اطلاعات دقیق از محدوده مورد استفاده قرار خواهد گرفت. جامعه آماری شامل کودکان (6 تا 15سال) می باشد. بدین منظور در طراحی پارک محله ای شهید جلال شناور واقع در بافت تاریخی سنگ سیاه شهر شیراز از کودکان ساکن در محله در طراحی جداره ی شهری کمک گرفته شد تا کودکان بتوانند مشارکت پذیری و بازی با همسالان خودرا تجربه کنند و در طراحی فضای شهری محله ی خود سهمی داشته باشند زیرا یک فضای شهری مناسب کودکان فضایی است که از ابعاد مختلف، نیازها و خواسته های کودکان را مورد توجه قرار دهد و محیطی برای رفع این نیازها فراهم آورد اهداف کلی این تحقیق خلق شهری مناسب کودکان و شناسایی انتظارات آنها است.
تبیین نقش خرده فروشی های موقت در کیفیت محیطی پیاده راه های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۹۹
91 - 104
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه شاهد گسترش مال ها و مگامال ها و مراکز خرید بزرگی هستیم که علی رغم هزینه های هنگفتی که ساخت این دست فضاها به شهر تحمیل می کند، در بسیاری موارد به دلیل شرایط اجتماعی، فرهنگی و... عملاً در جذب مخاطب موفق نبوده و از رونق چندانی برخوردار نیست. این در حالی است که بررسی کیفیت محیطی ناشی از وجود خرده فروشی موقت در فضاهای شهری و به خصوص فضای پیاده، پدیده ای است که امروزه از منظر اقتصادی و اجتماعی مورد بحث و بررسی زیادی قرار گرفته است. هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر، تحلیل و ارزیابی استقرار خرده فروشی های موقت از نگاه ذی نفعان و ذی نفوذان در تغییرات کیفیت محیطی محورهای پیاده شهری است.روش پژوهش: این پژوهش با رویکردی کیفی و با بهره گیری از نظریه زمینه ای انجام شده است. بر این اساس، با استفاده از تکنیک مشاهده مستمر و با انجام 47 مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با کاربران، رهگذران، کسبه دائمی خیابان، شاغلین خرده فروشی موقت، متخصصان و مدیران شهری در یکی از پیاده راه های شهری معروف در شهر تاریخی اصفهان در ایران، مجموعه ای از مضامین اولیه طی فرایند کدگذاری، بازگردآوری شده و از بطن آن ها مقولاتی استخراج گردید.نتیجه گیری: یافته های این مطالعه 33 کد محوری و هفت مقوله هسته ای در مطالعه خرده فروشی در قالب الگوی نظری بر مبنای نظریه گراندد تئوری ارائه کرده است. نتایج پژوهش به هفت مقوله هسته ای در قالب شبکه مضامین شامل تعاملات اجتماعی، سنخیت فعالیتی، تحرک اقتصادی خردمقیاس، ادراکات چندلایه، ترکیب بصری موزون، تناسب زیست محیطی و کنترل هدفمند در بررسی نقش خرده فروشی موقت در کیفیت فضاها و پیاده راه های شهری تأکید می کند.
بررسی عناصر هویت ساز در کالبد خارجی ساختمانهای بلند مرتبه مسکونی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نما، یکی از عوامل تأثیر گذار بر معماری در مقیاس خرد و شهرسازی در مقیاس کلان است. از نما به عنوان فصل مشترک معماری و شهرسازی یاد می شود. شناخت مولفه های هویت ساز در این عنصر تأثیر گذار، که مستقیما با روان و افکار آدمی در ارتباط است، در این مرحله حساس از معماری ما، که دچار سردرگمی است بسیار حائز اهمیت می باشد.
روش بررسی: در این نوشتار با استفاده از ابزار پرسشنامه، در راستای سنجش مولفه های هویت ساز در کالبد خارجی ساختمان های بلند مرتبه مسکونی در شهر تهران، از 480 نفر که ساکن مجتمع های مسکونی انتخاب شده، جهت آزمایش بودند، اطلاعات مورد نیاز دریافت و در قالب 1920 داده آماری در نرم افزار Spss مورد تحلیل قرارگرفت.
یافته ها: نتایج حاکی از آزمایش، نشانگر عوامل هویت ساز در کالبد خارجی ساختمان های بلند مرتبه مسکونی در شهر تهران است که عبارتند از: نما و مصالح در ساختمانهای منفرد و همچنین هم پیکری یا گروهی بودن، نحوه قرارگیری بلوک ها نسبت به هم و نما در ساختمان های خوشه ای.
نتیجه گیری: با شناخت مولفه های هویت ساز، می توان به تعیین الگویی مناسب برای کالبد خارجی ساختمان های بلند مرتبه مسکونی در شهر تهران پرداخت، که در شکل گیری سیمایی با هویت برای شهر تهران می تواند نقش بسزایی ایفا کند.
طراحی هویت مند سکونت گاه های انسانی "رویکردی کل نگر در ارتباط با سکونت"
حوزههای تخصصی:
فقدان هویت در بافت های شهری، عدم توجه به فراهم نمودن کیفیت مناسب زندگیو تمرکز عاملین امر در پیشبرد جنبه های کمی و فیزیکی ساخت و ساز سکونتگاه ها از عواملی بوده که رضایت ساکنان را از اجزای طرح های شهری برآورد نکرده است. هدف از نگارش این مقاله ارائه راهکارهایی در جهت لحاظ نمودن عنصر هویت به طریقی کلی در مقیاس های مختلف سکونت می باشد. روش اتخاذ شده در این مقال ساختار چهار ردیفه ای از سکونت تحت عناوین "آبادی"، "فضای شهری"، "نهاد یا مؤسسه" و "خانه" است که شولتز ارائه می کند و بدین ترتیب تقسیم بندی جامعی از شهر را به دست می دهد. تدابیر اتخاذ شده در مقیاس آبادی شامل استفاده از قوانین گشتالت و تحلیل دورنمای شهر به وسیله آن ها است. در عرصه عمومی آنچه مورد اهمیت است دسترسی همگانی در جهت افزایش حضور، مداخله و مشارکت در فضا برای شکل گیری تصویر ذهنی و هویت یابی در خلال این امر است. انعطاف پذیری فضاهای شهری، اتخاذ معیارهای زیبایی شناسانه، توجه به روابط توده و فضا و سازگاری ساخت و ساز های جدید با روحیه مکان از سایر موارد مورد توجه در این سطح بوده است. مهم ترین نکته در برداشت تصویر ذهنی مطلوب ایجاد واحدهایی همسایگی با لبه های مشخص در سطح شهر است. در نهاد عمومی توجه به این نکته که معماری عمومی باید برخاسته از فرهنگ و محیط باشد مدنظر بوده و خانه به عنوان خصوصی ترین عرصه باید به منزله مکانی در نظر گرفته شود که شخص گویی صندوقچه ای از چیزهایی را که به آن تعلق دارد در آن جمع آوری کرده است و با رسیدن به آن آرامش می یابد. در نتیجه اجرای موارد فوق و پرهیز از اقدامات مقطعی و موردی می توان انتظار داشت که ساکنان به محل سکونت خود در نتیجه برخورداری از سطح کیفیت مطلوب تعلق حس نموده فرسودگی بافت ها، مهاجرت های بی برنامه و ناهنجاری های اجتماعی و ... کمرنگ تر گردد.
واکاوی چالش های هویت نماهای ساختمانی و نقش گروه های موثر در شکل گیری آن در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
78-63
حوزههای تخصصی:
اهداف: موضوع هویت نماهای شهری یکی از مهم ترین مسائل شهرسازی در ایران است که نظیر آن در کشورهای اروپایی و آمریکایی کم تر دیده می شود. علی رغم تبیین مسئله بحران هویت در نماهای شهری تهران در محافل نظری و مدیریتی، هم چنان در عمل فاصله زیادی با نماهای مطلوب وجود دارد. در این راستا هدف پژوهش حاضر، شناسایی مهم ترین گروه های موثر در فرایند شکل گیری هویت نماهای مسکونی در شهر تهران است. روش ها: مقاله حاضر مبتنی بر مصاحبه با برخی صاحب نظران، بحثهای گروهی و مطالعات کتابخانه ای است. از طریق مباحثه با برخی متخصصین در حوزه معماری و شهرسازی در دانشگاه های مختلف تهران و نهادهای مدیریتی، عوامل و کنشگران اثرگذار بر هویت جداره های شهری تهران شناسایی شد و نحوه اثرگذاری آن ها تحلیل گردید. یافته ها: براساس یافته های پژوهش، چهار گروه شهروندان، سرمایه گذاران، طراحان و مدیریت شهری به عنوان ذی نفوذان اصلی در فرایند شکل گیری هویت نما شناسایی شدند و سهم هریک از آن ها در ایجاد چالش های هویتی در نماهای شهری تهران تشریح گردید. نتیجه گیری: به منظور بهبود فرایند تولید نماهای با هویت می توان برنامه و سیاست هایی را متناسب با هر یک از چهار گروه ذکر شده تدوین نمود. افزایش آگاهی عمومی و فرهنگ سازی اولین گام مهم در زمینه حل این چالش است. از دیگر چالش های مهم عدم تناسب دستمزد و کار حرفه ای به علت عدم تناسب بین عرضه و تقاضا در عرصه طراحی است. در حوزه مدیریت شهری نیز بی توجهی به مباحث طراحی شهری مانند ترکیب توده و فضا از جمله مسائلی است که باید مورد بازنگری قرار گیرد.
ارتقاء کیفی آمیختگی اجتماعی با تأکیدی بر نمایانگر ریخت شناسی (مطالعه موردی: محلات آبادان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
41 - 56
حوزههای تخصصی:
در واکنش به جدایی گزینی اجتماعی، ترویج آمیختگی اجتماعی روندی نوپا در طراحی و توسعه شهر است. ترجمان اجتماعی این سیاست خلق محلاتی است که افراد متنوعی با سن، پس زمینه های قومی-نژادی، درآمدی و... را در خود جای دهند. به سبب کمتر موردعلاقه قرار گرفتن این موضوع آگاهی از این سازوکار در بوم شهری ایران ناچیز است. هدف از پژوهش سنجش بعد ریخت شناسی در ترویج آمیختگی اجتماعی است که با مورد پژوهی محلات آبادان تبیین شده است. معیارهای مربوطه با مطالعات کتابخانه ای، بازدیدهای میدانی و با استفاده از روش تحلیلی کمی و کیفی موردبررسی قرارگرفته است. لذا پس از مرور مفاهیم مرتبط، با بررسی نمونه موردی به آزمون فرضیات پرداخته و در قالب نتایج تحقیق، راهبردهای کالبدی قابل تعمیم در بعد ریخت شناسی به عنوان ابزاری در جهت طراحی محلات باهدف تنوع اجتماعی با دو رویکرد اختلاط و ارتباط ارائه شده است.
تحلیل عوامل و مؤلفه های حس تعلق به مکان در محلات قدیمی شهر تبریز (نمونه موردی محله اهراب تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
107 - 125
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: محله تنها یک مکان و محیط برای فعالیت های انسانی و سرپناه نیست بلکه پدیده ای است که انسان در تعامل خود با آن، بدان معنا بخشیده و به آن دلبسته می شود. اما امروزه حس تعلق به مکان در محلات قدیمی و تاریخی به دلیل بی توجهی مدیران شهری در سطح پایینی قرار دارد. هدف: این پژوهش به تحلیل عوامل و مؤلفه های حس تعلق به مکان در محله اهراب شهر تبریز می پردازد. روش: تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت و محتوای کاری، توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی است. به منظور گرداوری داده ها از مصاحبه عمیق و پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری،جمعیت محله اهراب تبریز که برابر 17952 نفر است. حجم نمونه هم ازآن نبا استفادهبببببب فرمول کوکران، برابر 376 نفر به دست آمد. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده است. جهت بررسی پایایی پرسشنامه،از آلفای کرونباخ استفاده شد. برای آزمون سؤالات تحقیق، ابتدا نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف موردبررسی قرار گرفت و پس از تأیید نرمال بودن داده ها، از همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم استفاده شد. محاسبات در نرم افزار SPSS و Amos انجام گرفت. یافته ها: شاخص نیکویی برازش (GFI) 915/0 است که نشان دهنده قابل قبول بودن این میزان برای برازش مطلوب مدل است. مقدار ریشه میانگین مربعات خطای برآورد (RMSEA) نیز 065/0 است که با توجه به کوچک تر بودن از 08/0، قابل قبول بوده و نشان دهنده تأیید مدل پژوهش است. همچنین شاخص توکر- لویس (TLI) 906/0؛ شاخص برازش تطبیقی (CFI) 903/0 و شاخص برازش مقتصد هنجار شده (PNFI) 71/0 است که همگی نشان دهنده برازش مطلوب و تأیید مدل پژوهش است. نتیجه گیری: گذر زمان با بار عاملی 96/0 بیشترین تأثیر را در حس تعلق به مکان دارد. پس ازآن به ترتیب خوانایی و دسترسی، غنای بصری، مبلمان و تجهیزات، مولفه های احساسی، کیفیت فضایی، تعاملات اجتماعی، زیبایی و نمادها و هویت قرار دارند.
بررسی تطبیقی آثار معماری اسلامی: از برج قابوس بن وشمگیر در ایران، تا برج های دوقلوی پترناس (KLCC)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۸۹ شماره ۵
139 - 152
حوزههای تخصصی:
بررسی سیر تحول آثار معماری و بناهای برجسته در هزاره گذشته در نقاط گوناگون جهان اسلام بیانگر توان توسعه فراوان و امیدوارکننده معماری اسلامی در دنیاست. در مقاله حاضر، نخست برج قابوس بن وشمگیر (قرن 10 م.) واقع در گنبد کاووس استان گلستان، منار جام (1194 م.) در ولایت غور افغانستان و آرامگاه علی آباد در نزدیکی شهر کاشمر استان خراسان رضوی (قرن 13 م.) مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. نگارندگان در این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی، تحلیلی، مقایسه ای و تطبیقی و با استفاده از شواهدی که از نتیجه بررسی سیر تحول بناهای مذکور به دست آمد، به این نتیجه رسیدند که: معماری برج های دوقلوی مالزی نخست از منار قطب در طراحی بدنه سود جسته است. همچنین، در طراحی بدنه منار قطب از منار جام، برج قابوس بن وشمگیر و آرامگاه علی آباد اقتباس شده است. شکل کلی پلان و نحوه طراحی بدنه برج های مذکور تأثیر این سیر تحول را در شکل و فرم بدنه برج های دوقلو به خوبی نشان می دهد. به طور کلی این مقاله نشان می دهد که طراحی نمای برج های دوقلوی مالزی قبلاً در ایران و سپس در هندوستان انجام شده است.
مطالعه نقوش دست بافته ها و دستمال های ترکمن از گذار مردم شناسی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اسفند ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
75 - 90
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: دست بافته و دست مال های ترکمن، ساحتی از هنرهای بومی هستند که ضمن مرتفع ساختن نیازهای زندگی و برجسته سازی هویت هنری، محملی برای آشکارسازی باورها از طریق بازنمایی نقوش انتزاعی و تجریدی بوده است. نکته حائز اهمیت در این آثار، اهمیت و اهتمام ویژه به جنبه معناشناختی و باورمحوری نقوش، در کنار بعد زیباشناختی است. این مسئله در سایر جوامع عشایری، به نسبت کم تر است. برجسته ترین بخش زندگی در جامعه ترکمن، حضور باورها، آیین ها و آموزه های باستانی(شمنی) و دینی است که از طریق آثار هنری و به سبک تجریدی به مخاطب عرضه می شود. ازاین رو، مطالعه جهان بینی بافنده ترکمن که در قالب انواع نگاره ها در دست بافته ها و دست مال ها نقش پردازی شده، با رویکرد مردم شناسی هنر میسر است. رسالت این رویکرد، مطالعه، فهم و درک محتوای آثار هنری، در بستر فرهنگی جامعه آفرینندگان آن است. بنابراین پرسش اصلی پژوهش این است که نقوش دست بافته ها و دست مال های ترکمن از دیدگاه مردم شناسی هنر، دارای چه ویژگی هایی هستند و چگونه می توان از این دیدگاه و با لحاظ زمینه های فرهنگی ترکمن به فهم معنایی و زیبایی آن ها، پی برد؟
هدف پژوهش: مطالعه و فهم نقوش دست بافته ها و دست مال های ترکمن از منظر فرهنگ جامعه بافنده ترکمن است.
روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی و توسعه ای، روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای است.
نتیجه گیری: سبک غالب نقش پردازی نقوش تجریدی(عدم شباهت به مصداق بیرونی) است تا انتزاعی. همچنین نقوش بیش از آنکه جنبه زیباشناختی(تزیین و آراستن)، داشته باشند، با تکیه بر عقاید و باورها، آفریده می شوند و وجه نمادین و معناشناختی دارند. عمده نقوش شامل دسته نقوش محافظ (دعا، تعویذ، طلسم، خمتاز، بازوبند)، قوچک، پرندگان محلی و گل (گول، ترنج) هستند که در هر ایل و قبیله دارای نشان و فرمی خاص است. همچنین دست بافته ها دارای کارکردهای ویژه ای هستند.
تحلیل تأثیر آفتاب گیرهای داخلی بر مصرف انرژی با استفاده از مد ل های شبیه سازی (مطالعه موردی: واحد مسکونی در تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
17 - 30
حوزههای تخصصی:
مصرف بالای انرژی، یکی از دغدغه های مهم جهانی در دهه های گذشته بوده است. ازآنجا که یکی از محورهای نیل به توسعه پایدار، بهینه سازی مصرف انرژی می باشد، ارائه راهکارهایی دراین زمینه، به ویژه در بخش ساختمان و مسکن، از اهمیت فراوانی برخوردار است. درحال حاضر استفاده از آفتاب گیرها یک روش متداول برای بهینه سازی مصرف انرژی ساختمان و ایجاد شرایط آسایش محیطی می باشد. در این تحقیق، نخست چهارنوع آفتاب گیر داخلی در ترکیب با سه نوع شیشه، جهت تعیین سیستم سایه انداز بهینه داخلی، مورد بررسی قرار گرفت و بهترین سیستم ازنظر میزان کارایی مشخص شد. در گام بعد، یک مدل ساختمانی مبنا مدل سازی گردید و میزان مصرف انرژی، یک بار در حالت عادی و باردیگر درحالتی که سیستم سایه انداز بهینه بر روی آن شبیه سازی شده بود، محاسبه گردید. نتایج تحقیق حاکی ازآن است که می توان تنها با استفاده از یک سیستم سایه انداز بهینه داخلی، مصرف انرژی را در بخش مسکن شهر تهران حتی تا 14% کاهش داد.
Determinants of Quality Assurance within the Building Construction Industry (Case S tudy: Kisii Town, Kenya)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Although a growing body of literature maintains that the construction industry plays a significant role in the economic development world-over, the extent of its regulation may, however, undermine the objectives of sustainable urban development. This study, as a result, investigates the factors influencing quality assurance within the building construction industry in Kenya, a case study of Kisii town. The target population comprised of 7430 residential developments from seven neighbourhoods that were spatially segregated using a high-resolution satellite image. Proportional stratified random sampling was thereafter adopted to select 364 developers through questionnaires. Results indicated that the key factors that undermine the extent of quality assurance within the building construction industry in the study area included failure to obtain a development permit, non-engagement of registered professionals in building design, an inadequate inspection of buildings during construction phases and unauthorized occupation of buildings by developers. The study concludes that despite the existing legal framework, these challenges continue owing to inadequate development control by the County Government of Kisii. This study contributes to the literature on the built environment by demonstrating how factors limiting quality assurance within the construction industry may be statistically analyzed.
برنامه ریزی برای رقابت پذیری شهری در مقیاس منطقه (موردمطالعه: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه مبتنی بر مزیت رقابتی یکی از روش های نوین برنامه ریزی منطقه ای است که افزایش بهره وری اقتصادی به همراه بهبود کیفیت زندگی در سطح منطقه را فراهم می نماید. از رویکردهای تدوین برنامه های رقابت پذیری منطقه ای، نظریه مراکز مکمل است که در آن دو یا چند شهر به صورت دسته جمعی و مبتنی بر پتانسیل های مکمل یکدیگر برای حرکت به سوی توسعه، مورد برنامه ریزی قرارگرفته اند. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف اصلی تدوین چارچوبی برای ایجاد یک شبکه شهری رقابت پذیر شهری در مقیاس منطقه در پی یافتن شاخص های مؤثر بر رقابت پذیری شهری در استان مازندران بوده و در تلاش است تا با بهره مندی از شاخص های به دست آمده، به چارچوبی کلی برای ایجاد شبکه شهری رقابت پذیر در سطح استان دست یابد. تحقیق حاضر از نوع کمی است و از حیث روش در گروه تحقیقات کاربردی طبقه بندی می شود. برای بررسی تأثیر عوامل مؤثر بر رقابت پذیری شهری در مقیاس منطقه، از روش تحلیل سلسله مراتبی و تکنیک دلفی استفاده می شود و برای بررسی مزیت رقابتی هر یک از شهرستان ها مدل تغییر سهم به کار گرفته می شود. در انتها با استفاده از روش تحلیلی سوات نقش شهرستان های مختلف استان در حوزه های همگن تدقیق می شود که 5 شهرستان نقش کشاورزی، 8 شهرستان نقش خدماتی و 9 شهرستان نقش صنعتی را به عنوان نقش اصلی توسعه خود، در راستای رسیدن به یک شبکه مکمل در مقیاس منطقه باید اتخاذ نمایند.
ارزیابی تاثیر فرم مجتمع های بلندمرتبه بر آسایش اقلیمی با تاکید بر جریان هوا(نمونه ی مورد مطالعه شهرک اکباتان، تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هفتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
1-10
حوزههای تخصصی:
بمنظور دسترسی به مکان های پایدار جهت حضور هرچه بیشتر انسان در فضا، باید در طرح ها به دنبال بهبود کیفیت فضاهای شهری و تامین آسایش انسان بود. برای این منظور انجام مطالعات مربوط به آب و هوا و همچنین استفاده از نتایج آن در بهینه گزینی ساختارهای فضایی، امری ضروری می باشد. هدف از انجام این پژوهش استفاده ی بهینه از جریان هوا، در ارتقا کیفیت فضاهای عمومی اطراف مجتمع های بلندمرتبه است، تا بدین ترتیب بتوان به فضاهای جمعی پایدار و پاسخو به نیازهای آسایشی انسان دست یافت. در این پژوهش، در مرحله شناخت از روش توصیفی-تحلیلی، بمنظور مشاهده و تحلیل ارتباط بین فرم مجتمع های بلندمرتبه و رفتار باد، از تکنیک شبیه سازی با استفاده از نرم افزار ENVI-met (که یک نرم افزار جهت تحلیل های اقلیمی می باشد) و در نتیجه گیری از استدلال منطقی استفاده شده است. جمع آوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. در نهایت این پژوهش با ارزیابی فرم های مجتمع های مسکونی شهرک اکباتان در زمینه ی پاسخگویی به آسایش انسان در برابر باد، فرم بهینه را برگزیده و به ارائه راهبردهای عملیاتی منتج از تحلیل های نرم افزاری، برای توسعه های مشابه می پردازد. بطور کلی نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که فرم و ویژگی های کالبدی بلوک ها، تاثیر بسزایی بر نحوه ی رفتار باد دارد.
The effect of communication globalization on citizen’s tendencies towards environment protection: Case study of Tehran citizens
منبع:
Socio-Spatial Studies, Vol ۳, Issue ۵, Winter ۲۰۱۹
66 - 77
حوزههای تخصصی:
The increase in environmental pollutions and the daily increasing destruction of the ecology have caused worries in the societies and drawn their attentions towards the reasons, outcomes as well as the methods of reducing them. Various factors are involved in reducing the aforesaid threatening conditions. The present study emphasizes on the role of the media and globalization of the communications and deals with the inclinations towards guarding and protecting the environment amongst the citizens residing Tehran. The present study makes use of a survey method. A total of 277 residents from Tehran were selected in urban districts one, five and fourteen. To analyze the obtained data, use was made of correlation analysis and multivariate regression test. The study findings of the correlation analysis part are reflective of the existence of a positive and significant relationship between the globalization of the communications and tendencies towards the environment conservation. As for the tendencies towards the environment protection, the study findings are suggestive of the idea that the study participants have been assessed in three levels, namely cognitive, affective and behavioral (in two dimensions of intervention and participation), and that the increase in the enjoyment of the global communications brings about an increase in individuals’ tendencies for environment conservation. These bioenvironmental analyses enable the instigation of more attention in the general public. However, the general public’s sensitivity might be provoked by means of the media and communications. It seems that the media analyses of the environment shoulders the essential role for the favorable bioenvironmental governance. Therefore, the most rational thing to do about the protection of the resources and environment is giving value to the media and communications.