مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
روان شناسی محیطی
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی برخی از شاخص های روان شناسی محیطی در بین دانشجویان خوابگاهی و ارتباط آن ها با موضوع جنسیت، مقطع تحصیلی و نوع خوابگاه می باشد. نمونه ی مطالعه ی این پژوهش شامل 201 دانشجو از 8 خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی شیراز در رشته ها و مقاطع گوناگون تحصیلی می باشد که از این بین، 81 نفر دانشجوی مرد و 120 نفر دانشجوی زن بوده اند. ابزار پژوهش برای گردآوری داده ها، پرسشنامه ای چهار بخشی شامل پرسش هایی در مورد رضایت مندی دانشجویان از وضعیت کنونی خوابگاهشان بود. نتایج نشان داد که رابطه ای معنادار بین شاخص های روان شناختی و جنسیت، مقطع تحصیلی و نوع خوابگاه محل سکونت دانشجویان، وجود دارد. به طور خلاصه، به عنوان نتیجه گیری، جنسیت، مقطع تحصیلی و نوع خوابگاه محل سکونت از جمله عناصری هستند که لزوما باید در طراحی خوابگاهها در نظر گرفته شوند چرا که این عناصر بر برخی از شاخص های روان شناختی دانشجویان از جمله احساس آرامش، احساس ازدحام، احساس برخورداری از خلوت شخصی، احساس فرصت و قلمروپایی، حس حضور در خانه و غیره، تاثیر گذارند. هم چنین، بر اساس نتایج بدست آمده از این پژوهش، پیشنهادهایی جهت بهینه شدن شرایط زندگی خوابگاهی در طراحی های آینده ارایه شده است.
The analysis of effective Wayfinding and Pathfinding process in the old cities in Iran (واکاوی فرایندهای راه یابی و مسیریابی کارآمد در شهرهای گذشته ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راه یابی1، به معنای توانایی فرد برای رسیدن به مقاصد فضایی خود در محیط های جدید و پیچیده، به سهولت و سرعت انجام این فرایند در محیط های آشناست. خوانایی فضا و راه یابی خصوصاً در مکان های عمومی مثل مراکز خرید، فرودگاه ها، ایستگاه های راه آهن، دانشگاه ها و بیمارستان ها و ... از اهمیت فراوان برخوردار است تا آنجا که امروزه وقتی از مسئله گم کردن جهت حرکت در مکان های مختلف یاد می کنند، از احساس ناامیدی و وحشتی که همراه آن است سخن می رانند. دستیابی به این قابلیت و تقویت آن، از دهه 70م. تاکنون، موضوع پژوهش های بسیاری در حوزه های مختلف شهرسازی، معماری، روانشناسی محیطی و ... بوده است. هدف این تحقیق یافتن عناصر و ویژگی های فضایی تسهیل کننده فرایند راه یابی در شهرهای گذشته ایران است و یافتن پاسخی برای این پرسش که آیا مؤلفه های خوانایی فضایی - که امروزه در مباحث طراحی شهری مطرح اند- در ساختار شهر های گذشته ایران یافت می شوند؟ پژوهش حاضر که از نوع بنیادی بوده و نتایج آن می تواند جنبه کاربردی پیدا کند، در سه مرحله کلی انجام شده است : نخست مطالعه اسنادی یا کتابخانه ای شامل بررسی مفهوم راه یابی و مسیریابی، دسته بندی یافته های محققین حوزه شهر و طراحی شهری در مورد عناصر شکل دهنده شهر و نیز مطالعه عناصر کالبدی تشکیل دهنده ساختار شهرهای گذشته ایران. مرحله دوم : مطالعات موردی، شامل بررسی ساختار سه نمونه از شهرهای قدیمی ایران (زواره، تبریز و شیراز) و مرحله سوم تجزیه و تحلیل یافته های دو مرحله قبل و جمع بندی مطالب. نتایج نشان می دهد که خوانایی، پیوستگی فضایی و تباین و توالی فضایی مهم ترین عواملی هستند که به تسهیل فرایند راه یابی و مسیریابی در شهرهای گذشته ایران کمک کرده و در طراحی شهرهای معاصر نیز به عنوان عواملی راهبردی مورد توجه طراحان قرار می گیرند.
تأثیر اقلیم بر طرح واره های ذهنی شهروندان در ادراک فضای شهری نمونه موردی: پارک ائل گلی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادراک، مجموعه ای از پردازش های محرک های خارجی است که با طرح واره ها هدایت می شوند. محرک های خارجی گستره ای وسیع را شامل می شوند که یکی از مهم ترین عناصر آن، اقلیم است. هدف این پژوهش، پرسش از چگونگی پیوند خرداقلیم و مکان در ذهن انسان ها و بررسی چگونگی تأثیر اقلیم بر ادراک فضای شهری است. بستر مطالعه این پژوهش، پارک ائل گلی تبریز بوده است. علت انتخاب این پارک به منزله نمونه موردی پژوهش حاضر در وهله اول استفاده قشرهای مختلف جامعه از این پارک و در وهله دوم وجود پیکربندی های مختلف فضایی برای افراد با عوامل آسایش حرارتی متفاوت است. در پژوهش حاضر سعی شده است جامعه آماری پژوهش شامل هر دو گروه افرادی باشد که هم پیوسته از پارک ائل گلی تبریز استفاده کرده اند و حضور پویا داشته اند و هم به ندرت در آن پارک حضور یافته اند. پژوهش سعی در اثبات فرضیه های خود دارد؛ مبنی بر اینکه خرداقلیم، بخش مهمی از جزئیات ادراکی یک مکان و همچنین عاملی مهم در شکل گیری طرح واره های ذهنی ما نسبت به یک فضا و درنتیجه نحوه شناخت ما از آن فضاست. پژوهش به شیوه کیفی و با روش نقشه های شناختی و مصاحبه با نمونه گیری داوطلبانه انجام شده است که یکی از مناسب ترین ابزارها در مطالعات، پیوند اقلیم و مکان است. نتایج حاصل از این روش نشان می دهد برای موفقیت و مقبول بودن یک فضای شهری برای تمامی قشرهای استفاده کننده و حضور بیشتر افراد در آن مکان، باید شرایط خرداقلیم آن فضا نیز در نظر گرفته شود؛ زیرا اقلیم، عامل تعیین کننده ای در شکل گیری طرح واره های ذهنی مطلوب از یک فضا در افراد به شمار می آید و به منزله یک عامل اکولوژی، تأثیر مهمی بر ادراک افراد درباره یک مکان آشنا دارد.
ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر میزان رضایت دانشجویان دختر از سکونت در خوابگاه های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش یافتن معیارهایی برای ارتقای کیفیت فضای کالبدی خوابگاه های دانشجویی بود. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی در یک مقطع زمانی و جامعه آماری کلیه ساکنان خوابگاه دختران دانشگاه شهید بهشتی تهران به تعداد 1648 نفر در پاییز سال 1397 بود. حجم نمونه بر اساس نظر کلاین (2015)، 5/2 تا 5 برابر تعداد گویه های پرسشنامه تعداد 172 نفر تعیین و به روش نمونه گیری خوشه ای از 24 رشته مختلف در مقاطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری از دانشکده های علوم انسانی، علوم اجتماعی و رفتاری، علوم پایه و فنی و مهندسی انتخاب شد. در راستای سنجش اولویت بندی نیازهای کیفی، دانشجویان دخترِ ساکن خوابگاه به پرسشنامه 29 گویه ای پژوهشگر ساخته رضایت سکونتی دانشجویان پاسخ دادند. پس از حذف 22 پرسشنامه مخدوش، تحلیل اطلاعات 150 آزمودنی با روش تحلیل عاملی انجام و پنج عامل رضایت سکونتی در خوابگاه ها بر اساس دیدگاه دانشجویان استخراج شد. نتایج: نتایج نشان داد که رابطه بین رضایت سکونتی با عوامل کالبدشناختی فضاهای داخلی و عملکردها (361/0 =r، 01/0 =P)، مدیریت و بهداشت خدمات (475/0 =r، 01/0 =P)، زیبایی شناسی و نورگیری طبیعی (498/0 =r، 01/0 =P)، امنیت و ارتباطات اجتماعی (141/0 =r، 05/0 =P) و ارتباط با طبیعت (225/0 =r، 01/0 =P) مثبت است. بحث و نتیجه گیری: از آنجا که ارزیابی معیارهای مؤثر بر میزان رضایت از فضاهای خوابگاهی می تواند در تصمیم طراحان برای ارتقای کیفی فضاهای سکونتی دانشجویان راهگشا باشد؛ بنابراین با تبدیل این معیارهای کیفی به پیشنهاد های طراحی توسط معماران، می توان تا حد زیادی معضلات موجود در خوابگاه های دانشجویی را کاهش داد.
تبیین الگوی تحلیل روان شناختی مکان داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۵
85-109
حوزه های تخصصی:
تفسیر روان شناختی ادبی، به عنوان خوانشی معتبر، بیشتر به انگیزه های روانی خالق اثر می پردازد و در تحلیل روان شناختی داستان، غالباً به شخصیت و تفسیر جنبه های روانی وی توجه می کند. اما به دیگر عناصر داستان، همچون مکان که عنصری تأثیرگذار در سیر حوادث داستان و تکامل آن است، پرداخته نمی شود. موضوع اصلی این پژوهش ارائه الگویی برای خوانش روان شناختی مکان داستانی است؛ چراکه مکان هنری داستان عنصری پویا و زنده تلقی می شود که هم اثرگذار است و هم اثرپذیر و هنرمندانه مکان واقعی را بازنمایی می کند و می تواند همچون شخصیت مورد تحلیل روان شناختی قرار گیرد. این مقاله برآن است تا با روش توصیفی تحلیلی و تکیه بر رویکرد روان شناسی محیطی که نگاه خاصی به مکان و انسان دارد و دارای مؤلفه هایی برای تحلیل روان شناختی مکان است، الگویی جهت تحلیل روان شناختی مکان داستانی به دست دهد. براساس نتایج، خوانش روان شناختی مکان داستانی با استفاده از مؤلفه های روان شناسی محیطی، آن را از عنصری ثابت، بی روح و واقع نما به عنصری پویا، هنری و واقع گرا و اثربخش در داستان تغییر می دهد که از جایگاه ارزشمندی در شبکه روابط عناصر روایت برخوردار است.
آسیب شناسی محیط آموزش و اشتغال زنان سرپرست خانوار با رویکرد روان شناسی محیطی
حوزه های تخصصی:
توجه به چگونگی وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی افراد، نمایان گر سطح توسعه یافتگی هر جامعه ای می باشد. لذا بررسی مشکلات مربوط به زنان سرپرست خانوار و خودسرپرست به عنوان قشری از جامعه که نیازمند حمایت از سوی افراد، گروه ها، نهاد ها و سازمان های مختلف می باشند، ضروری است. در همین راستا کلید واژه توانمندسازی برای این قشر از جامعه با هدف مرتفع کردن مشکلات آنان و به دنبال آن دست یابی به توسعه اجتماعی می باید مدنظر قرار گیرد. بدین معنا که، توسعه را نه تنها در بعد مادی و اقتصادی جست وجو کند بلکه به عنوان ارزش و معیاری چند وجهی تمامی ابعاد زندگی زنان سرپرست خانوار را دربر گیرد. تا به حال به دلیل عدم شناخت صحیح و فقدان نگاه چند جانبه به موضوع زنان سرپرست خانوار صرفاً به تسکین های موقتی اکتفا شده و راه حل پایداری ارائه نشده است. به همین طریق توجه به کیفیت کالبدی و معماری محیط های آموزشی و اشتغال آنان از موضوعاتی است که مغفول مانده است. بنابراین رویکرد روان شناسی محیطی به عنوان علم تجزیه و تحلیل روابط متقابل محیط و انسان، می تواند جهت ارتقاء مطلوبیت فضایی و کالبدی چنان محیط هایی به کار گرفته شود. حال مسئله اصلی دراینجا این است که چگونه می توان با استفاده از ظرفیت های معماری در ایجاد محیطی مناسب، در تسهیل مشکلات آنها تأثیر گذاشت. براین اساس سعی براین است که با مطالعات کتابخانه ای و روشی تحلیلی – توصیفی، به درکی درست از رابطه معماری و محیط دست یافت و علاوه بر شناخت بعد معماری و هنری یک فضای مطلوب آموزشی و اشتغال، اهمیت ایجاد فضایی متناسب با این قشر از جامعه را مورد توجه قرار داد.
تبیین الگویی از راه یابی در شهر با رویکرد روان شناسی محیطی (مطالعه موردی: 11 محور پیاده مدار شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تسهیل در فرآیند راه یابی و تشخیص این که افراد در یک مجموعه از عملکردهای متفاوت در شهر، چگونه و از چه مسیرهایی به مقصدهای مورد نظرشان می رسند، ضرورتی اجتناب ناپذیر است که معمولاً در فرآیند برنامه ریزی یک شهر نادیده گرفته می شود. راه یابی، به معنای توانایی افراد برای رسیدن به مقاصد فضایی خود در محیط های جدید و پیچیده، همانند محیط های آشناست که با تکیه بر دانش فضایی و قابلیت های فردی صورت می گیرد. هدف اصلی این مقاله، دست یابی به الگویی جهت ارتقاء فرآیند راه یابی در شهر با بهره گیری از دانش روان شناسی محیطی است. روش تحقیق در این پژوهش، از حیث هدف، توسعه ای- کاربردی است که راهبردی ترکیبی (آمیخته) دارد و معیارهای کمی و کیفی را توأمان مدنظر قرار می دهد؛ لذا با روش تحلیل محتوا مبتنی بر پیشینه نظری و عملی موضوع، مؤلفه های کیفی پژوهش استخراج و مدل مفهومی پژوهش تدوین شد. سپس مدل عملیاتی پژوهش که در آن معیارهای محیطی و انسانی مؤثر بر فرآیند راه یابی که متأثر از دانش روان شناسی محیطی است، معرفی گردید. روایی محتوایی و ظاهری معیارهای کیفی توسط کارشناسان و با بهره گیری از ابزار پرسش نامه تایید و پایایی آن نیز بوسیله آزمون آلفای کرونباخ، تأیید شد. در ادامه، برای اعتبارسنجی پژوهش و نتایج حاصله از بخش کیفی، مطالعه تطبیقی (قیاسی) در 11 محور پیاده مدار شهر تهران انجام شد؛ معیارهای کیفی و کمی، با ابزار پرسش نامه و نظرسنجی از کارشناسان و شهروندان، وزن دهی شده و با بکارگیری روش الکتره، رتبه بندی و ارزیابی محورهای پیاده انجام شد تا درک واقع بینانه ای از عوامل مؤثر بر ارتقاء فرآیند راه یابی در شهر فراهم آید. یافته های پژوهش بیان گر این مطلب است که خیابان صف (سپهسالار)، بیشترین ویژگی های مؤثر در تسهیل فرآیند راه یابی را دارد. نتایج برگرفته از روش الکتره نشان می دهد مادامی که مولفه حفاظت و امنیت تسهیل نگردد، نمی توان فرآیند راه یابی را تسهیل نمود؛ سایر ابعاد برآمده از رویکرد روان شناسی محیطی نیز بر اساس اولویت، شامل عدالت در دسترسی، لذت بردن، هویت، راحتی و تحرک (دسترسی) هستند؛ الگوی پیشنهادی این پژوهش می تواند به مثابه مبنایی برای برنامه ریزی در تسهیل فرآیند راه یابی با رویکرد روان شناسی محیطی در هر فضای شهری دیگری مصداق یابد.
سنجش مفهوم قلمرو مطلوب در فضاهای همگانی شهری (مطالعه موردی: پل طبیعت تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
67 - 80
حوزه های تخصصی:
انسان ها به همان اندازه که ماحصل محیط اجتماعی هستند، ساخته ی محیط فیزیکی نیز به شمار می روند. از دیدگاه روانشناسی– اجتماعی، چهار مفهوم خلوت، فضای شخصی، قلمرو و ازدحام، پایه و اساس رفتارهای فردی و اجتماعی انسان در رابطه با محیط است. در همین راستا، مفاهیم فوق که برگرفته از علم پروکسمیک (Proxemics) می باشند، پایه ایی برای تحقیق در مورد رفتار محیطی انسان معرفی شده اند. در این مقاله، به مفهوم قلمرو به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار درآسایش روانی افراد و لازمه شکل گیری آن در فضاهای همگانی پرداخته شده است. هدف اصلی این پژوهش، بیان اهمیت طراحی همساز با روان انسان بخصوص در فضاهای انسان ساز (فضاهای همگانی) در قالب سنجش مفهوم قلمرو می باشد. پژوهش حاضر از نوع کمی و روش توصیفی-تحلیلی بوده و از دستگاه GPS برای موقعیت سنجی 372 نفر از مخاطبان در شرایط یکسان در بستر پل طبیعت استفاده شده است. نظر به هدف پژوهش، شناسایی محدوده های مطلوب جهت تأمین قلمرو مکانی افراد که در فضاهای مکث تعبیر می یابد، متغیر ثابت زمان در نظرگرفته شد تا با تغیر هر 5 ثانیه، مختصات مکانی افراد ثبت شود. داده های استخراج شده از GPS با فرمت .gpx توسط نرم افزار Garmin Base Camp مورد تحلیل قرارگرفته و سپس با ارزیابی محدوده های مطلوب، شاخص های شکل گیری قلمرو همگانی بازنگری و تبیین شده است. فضاهای شهری اعم از پیاده راه ها که تأکید بر مکث و سکون انسان دارد، باید فاکتورهایی چون عرصه بندی مطلوب، ساختار فضایی مناسب، نظم، آسایش فیزیکی، امنیت انعطاف پذیری، خوانایی، تعامل و مشارکت مردمی، هویت و ارزش های فرهنگی را جهت تحقق قلمرو همگانی مطلوب دارا باشند. نتایج تطبیق سنجی محدوده های مطلوب و طرح موجود حاکی از آنست که %33 از فضاهای مطلوب شناسایی شده در این پژوهش، فاقد تمهیدات اولیه برای تداعی قلمرو مکانی در طراحی هستند. همچنین، 53% از محدوده های تعریف شده برای مکث در طرح، فاقد کیفیت قلمرو مکانی مطلوب مخاطبان می باشند.
طراحی فضاهای مسکونی بر پایه اصول روان شناسی محیطی در شهر اهواز (نمونه موردی:منازل ویلایی تایپ B در شهرک مسکونی نفت اهواز)
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد سریع جمعیت،متاسفانه شاهد بحران کمبود فضای شخصی و خلوت برای افراد در جامعه در رابطه با موضوع مسکن می باشیم.مسکن به عنوان یکی از دیده های واقعی،نخستین مسئله ای است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و در تلاش برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب،معتدل و اندیشیده، برای آن است.در روان شناسی محیطی به تاثیر متقابل رفتار،عوامل و شرایط فیزیکی معماری و فضاهای محیط پیش از دیگرجنبه ها اهمیت داده است.با توجه به این رویکرد،کیفیت فضایی آن باید به گونه ای باشد که فرد به آن تعلق داشته و هویت فردی خود را آن بازیابد تا در آن به آسایش برسد.هدف از نگارش این پژوهش طراحی فضاهای مسکونی بر پایه اصول روان شناسی محیطی و کشف مولفه های موثر بر رفتار ساکنین در فضاهای مسکونی می باشد.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، ماهیت وگردآوری داده ها مطالعاتی(توصیفی)-استباطی(تحلیلی) و از نوع کمی-کیفی می باشد که روش های مختلف تحقیق پیمایشی-قیاسی استفاده می شود.پرسشنامه به نقش سه پارامتر موثر بر فضای مسکونی به وسیله طیف لیکرت اعتبار م دهد.برای تحلیل داده های پرسشنامه در نرم افزار آماری spss ازآزمون همبستگی پیراسون و رگرسیون خطی،ارتباط سه پارامتر مشخص گردیده و پس از برآیندها،فرضیه های پژوهش را مورد آزمون t-test قرار می دهیم.یافته های نوشتار حاضر بیانگر آن است که شناخت عوامل تاثیرگذار روان-شناسی محیط در ایجاد فضاهای مسکونی باعث درآیش بر آسایش و آرامش انسان می شود و پیوستگی ابعاد روانی انسان با معماری و نقش کالبدی محیط در ایجاد آرامش و شاد زیستن سود بخش است.در این راستا با طراحی بناهایی که اصول پایداری در فرآیند طراحی آن مورد پروا قرار می گیرد می توان موقعیت منحصر به فردی را بابت ارتقا سلامت فردی و اجتماعی کاربران در شهر ایجاد کرد.
جریان شناسی مطالعات روان شناسی محیطی در معماری
مطالعه روان شناسی محیطی به شیوه جریان شناسی (محتوی و روش شناسی به صورت مستقل)، در بین پژوهشگران این حوزه، نوپاست و کاربردهای زیادی در نگاه کل نگرانه به آن وجود خواهد داشت. مثلاً برای ارائه چارچوب علمی، و رسیدن به استقلال در تولید محتوی علمی و روش تحقیق، یا رسیدن به ملاک های ارزشیابی نسبتاً مستقل، و .... اصولاً، بدین صورت است که می توان جایگاه علمی، کارکرد و ارتباط انواع مطالعات علمی را در این رشته شناخت. پژوهش کیفی حاضر، سعی در بازشناسی مسیر مطالعات صورت گرفته، دسته بندی و شاخص گذاری این مطالعات، با نگاهی جریان شناسانه، به هدف پاسخگویی به نیازهای یک نظریه پردازی اثبات گرا دارد. بدین منظور، ابتدا مطالعات کتابخانه ای بر اساس الگویی برای تفکیک منابع، و بر اساس نگاه زمینه نگر، مورد بازشناسی قرار گرفته است. سپس محتوی آنها بدون توجه به، منظور و هدف مستقیم پژوهشی آنها، صرفاً برای کشف زمینه های مطالعاتی موجود، بررسی شد. در ادامه، متناسب با اهداف پژوهش، دسته بندی اولیه، اصلاح شده و نهایتاً عوامل استحصال شده، به روش سیستماتیک، موردِ ارتباط شناسی قرار گرفته و در الگوی نهایی، متناسب با اهمیت و وزن پژوهشی شان، جایگاه و حوزه نفوذ گرفته اند.
مفهوم «روش تحقیق» در ادبیات روان شناسی محیطی (مروری تحلیلی بر روش های تحقیق در دانش روان شناسی محیطی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۷
137-154
حوزه های تخصصی:
روان شناسی محیط، دانشی تجربی است؛ بنیان این رشته بر پژوهش استوار است که طی آن فرضیه ها از راه مشاهدات تجربی مورد آزمون قرار می گیرند. مطالعات پژوهشی در باب روان شناسی محیط، از پرسش های پژوهشی متنوع سرمشق می گیرند. بررسی و تحلیل ادبیات موضوع و پیشینه مطالعات در حوزه روان شناسی محیطی در کشورمان، بیان کننده این موضوع بود که نیاز به پژوهش جامع در زمینه معرفی و تحلیل طرح ها و روش های اصلی پژوهش در این حوزه احساس می شود. لذا در پژوهش حاضر، «روش تحقیق» مورد استفاده در مطالعه، از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات نیز مبتنی بر روش شناسی تحلیلی- تبیینی به بررسی، تحلیل و تبیین متون تخصصی روان شناسی محیطی در گرایش روش های تحقیق و پژوهش، در بستر مطالعات کتابخانه ای می پردازد. نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل متون تخصصی، سه نوع عمده طرح های پژوهشی حوزه روان شناسی محیطی تحت عنوان «مطالعات تجربی (آزمایشگاهی)، نیمه تجربی (شبه آزمایشگاهی)، همبستگی» بیان می شوند و روش های جامع پژوهش در روان شناسی محیطی، شامل پژوهش های «پرسش نامه ای»، «تجربه های آزمایشگاهی»، «مطالعات شبیه سازی شده»، «مطالعات میدانی» و «نمونه های موردی» هستند.
تبیین روان شناسی محیطی معیارهای کیفیت فضایی مجتمع های مسکونی در ارزیابی عملکرد مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به طور عمده POE در مطالعات غربی بیشتر به جنبه های عملکردی ساختمان می پردازند و هر ساخته و فرآورده انسانی از مباحث زمینه ای و رفتاری تأثیر می پذیرد. با توجه به نظر خبرگان معاصر(ادبیات تحقیق) اولویت مولفه-های ارزیابی در ایران به ترتیب، شامل ارزیابی: ۱- فنی و تکنیکی؛ ۲- رفتاری؛ ۳- حقوقی و اقتصادی؛ و ۴- عملکردی است. ارزیابی های پس از سکونت را به دو دسته تقسیم می کند: ارزیابی های پس از سکونت قیاسی و ارزیابی های پس از سکونت مولد. در ارزیابی های پس از سکونت قیاسی، پژوهشگر به منظور ایجاد هنجارها یا درک تغییرات در قبل و بعد از اجرای یک طراحی جدید، به مقایسه بین فضاها می-پردازد. ارزیابی های پس از سکونت قیاسی به احتمال بیشتری مستلزم روش های عینی ازجمله روش های مورد استفاده در مقیاس های پرسشنامه استانداردشده هستند که بر این اساس در این پژوهش ارزیابی مبتنی بر پرسشنامه مدنظر بوده است. در این پژوهش ارزیابی رفتاری، در زمینه های ادراک روان شناختی محیطی با تاکید بر مولفه ها و شاخص های روان شناختی محیطی در حوزه کیفیت سنجی فضایی مدنظر است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی و بنا به ماهیت بنیادین بوده و از روش فراتحلیل نیز در جمعبندی مطالعات و تنسیق سوابق مطالعاتی در این رابطه بهره برده است. یافته های تحقیق نیز به اولویت سنجی فاکتورها و معیارهای کیفیت روان شناختی مجتمع های مسکونی با ارزیابی عملکردمبنا اشاره دارد که بیشترین میزان اولویت های کاربران از مولفه ها عبارتند از: قلمرو همسایگی، فضای شخصی، محرمیت، تعامل پذیری، فضاهای مشاع، سیالیت فضایی، انعطاف پذیری فضایی، سرزندگی فضایی، درونگرایی، هویت مندی، کاهش استرس، ازدحام و تراکم و پویایی فضایی.
ارائه الگوی «مرور ساختاریافته مطالعات روان شناسی محیطی» در معماری
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال چهارم تابستان(تیر) ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۵)
23-34
حوزه های تخصصی:
با مشخص شدن نقش مهم مطالعات روان شناسی محیطی و لزوم بهره گیری از نتایج آن در فرایند طراحی معماری و شهرسازی در اواخر دوران مدرنیسم، شاهد ارائه نظریات متعدد و مطالعات متنوعی با روش و اهداف متفاوتی از سوی پژوهشگران این عرصه، تا به اکنون بوده ایم. انباشت حجم بالا و متنوع این تحقیقات، باعث آسیب هایی برای امر پژوهش شده است. پژوهش کیفی حاضر با درک این ضرورت که برای عبور از این مرحله، نیازمند جمع بندی و جریان شناسی این مطالعات هستیم، به هدف دستیابی به روشی ساختارمند، سعی در ارائه الگویی کرده است که متناسب با یافته ها و زمینه مطالعاتی موجود در روان شناسی محیطی باشد. بدین منظور با استفاده از روند مطالعات گروندد تئوری، سعی در ارائه الگویی برای بررسی و مرور ساختاریافته منابع کتابخانه ای، به قصد یافته های پژوهشی زمینه نگر کرده است. همچنین ضرورت چنین یافته های جدیدی، در ایجاد نظریه اثبات گرا مبتنی بر دستاوردهای علمی موجود، مورد بررسی قرار گرفته است. کاربرد این پژوهش علاوه بر پژوهشگران روان شناسی محیطی، شامل پژوهشگران عرصه روش تحقیق خصوصاً به شیوه نظریه پردازی زمینه نگر نیز می باشد.
تبیین مدل کیفی ارزیابی روان شناسیِ شناختیِ معماری بیوفیلی در برنامه ریزی و طراحی مسکن
منبع:
بوطیقای معماری سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
1-19
حوزه های تخصصی:
نظریه بیوفیلیا، برای اولین بار توسط «ادوارد او. ویلسن» از اساتید زیست شناسی دانشگاه هاروارد در کتاب او به نام بیوفیلیا در سال 1984 چاپ شد. ازجنبه واژه شناسی اصطلاح «بیوفیلیا» به معنی «دوست داشتنِ حیات یا سیستم های واجدِ حیات» می باشد و برای نخستین بار توسط «اریک فروم» برای تبیین یک گرایشِ روان-شناختی در خصوصِ«جذابیت هر آنچه زنده است»، مورد استفاده قرار گرفت. در واقع او برای اولین بار به وابستگی درونی انسان به ارگانیسم های زنده اشاره کرد. از سویی دیگر، به نظر می رسد که بهترین تحلیل نظام ادراکی انسان در محیط، را می توان با یافته های علوم اداراک و شناخت محیط در دانش روان شناسی محیطی را مرتبط دانست و نوعی کالبدشکافی و جستجوی پیوند و این همانی انسان و طبیعت (محیط) را در آن مشاهده کرد. در هرحال، ارزیابی های شناختی از عناصر معماری بیوفیلی مبتنی بر زمینه های نگرش اکولوژیک می تواند در ارتقا برنامه ریزی و طراحی مسکن تاثیرگذار باشد. این تحقیق بنا به ماهیت بنیادی و بنا به ماهیت، تحقیقی شناختی است. روش تحقیق، «توصیفی- تحلیلی» است که از ابزار گردآوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بهره برده است. همچنین از روش «استدلال منطقی» در بازیابی مدل مفهومی استفاده شده است. در راستای تیین مدل کیفی نیز از «روش فراتحلیل» برای تحلیل و جمعبندی مطالعات صورت گرفته در این رابطه و دستیابی بهتر به مدل جامع و جهان شمول در راستای تبیین مدل ارزیابی روان شناسی شناختیِ معماری بیوفیلی در برنامه ریزی و طراحی مسکن بهره گرفته شده است.
بررسی تأثیرگذاری مؤلفه های فضای شهری بر شکل گیری الگوهای رفتاری (نمونه موردی منطقه 2 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۷
23 - 44
حوزه های تخصصی:
ارزیابی فضاهای شهری عموماً با تأکید بر ابعاد کالبدی و فارغ از نگاه اجتماعی صورت پذیرفته است؛ در صورتی که فضاهای شهری تنها به وسیله طراحان و برنامه ریزان ساخته نشده بلکه در عمل از شیوه استفاده شهروندان و تصویر ذهنی آنها نیز تأثیر می گیرند. این پژوهش با هدف واکاوی تأثیرپذیری رفتار انسان از مؤلفه های محیطی شامل معنا، عملکرد و شکل فضای شهری انجام شده است. روش انجام این پژوهش کارکردی برگرفته از نتایج بررسی های توصیفی- استنتاجی و اسنادی- کتابخانه ای بوده که بر مبنای آن مدل سازی صورت گرفته است. ارزیابی صحت و دقت فرضیات به کمک روش معادلات ساختاری SEMبه طور مشخص روش کمترین مربعات جزئی (PLS)در نرم افزارهای Smart PLSو SPSS صورت پذیرفته است. آزمون های خودگردان سازی (Bootstraping)، تحلیل عاملی تأییدی و تی تک نمونه ای (t-value)در این راستا و آزمون های شاخص اعتبار اشتراک (CV com.)، شاخص اعتبار افزونگی (CV red.)، واریانس تبیین شده (R 2 )و شاخص GOFجهت نکویی برازش مورد استفاده قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشانگر فزونی سطح معناداری 403/3، 405/2 و 085/6 به ترتیب در ارتباط با معنا، عملکرد و شکل فضای شهری از میزان قابل قبول 96/1 و در نهایت، تأیید رابطه میان معنا، عملکرد و شکل فضای شهری بر شکل گیری الگوهای رفتاری می باشد.
تحلیل رویکرد نظری روان شناسی شهری با تأکید بر شهر استرس زا، مورد مطالعه: شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی شاخص های استرس زا و بررسی وضعیت این شاخص ها در حوزه های اقتصادی، خانوادگی، محیطی، اجتماعی و فرهنگی، شخصی و فردی، امنیت شهری و کالبد شهری در نواحی شهر یاسوج از دید شهروندان است. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی بوده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کل شهروندان شهر یاسوج (114000 نفر) بود. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری خوشه ای و تصادفی بوده است. همچنین اخذ داده های موردنیاز به صورت پیمایشی و با استفاده از تنظیم و تکمیل پرسش نامه در بین شهروندان انجام گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در بین نواحی شهر یاسوج از نظر شاخص های استرس زا ، ناحیه 1 دارای بهترین و ناحیه 4 دارای بدترین وضعیت هستند همچنین، شاخص اقتصادی و شاخص های خانوادگی بیشترین تأثیرگذاری را در افزایش استرس شهروندان شهر یاسوج و حوزه زیست محیطی و کمترین تأثیرگذاری را در استرس شهروندان شهر یاسوج داشتند. در بین شاخص های استرس زا در شهر یاسوج، پیدا کردن شغل مناسب برای اعضای خانواده، کمبود و گرانی مسکن، ارتباطات فامیلی، مشکلات مربوط به ازدواج و بالا بودن اجاره خانه، تأثیرگذارترین متغیرهای استرس زا بوده اند. همچنین در بین شاخص های استرس زا، شاخص حوزه محیطی و شاخص خانوادگی، تاثیر و قدرت تبیین بیشتری نسبت به بقیه شاخص های بررسی شده در پیش بینی افزایش استرس شهروندان شهر یاسوج دارند. همچنین نوآوری پژوهش حاضر، استفاده از تکنیک WASPAS در شناسایی و ارزیابی شاخص های استرس زا در بین شهروندان شهر یاسوج است.
تاثیر محیط کالبدی فضاهای درمانی بر کاهش استرس بیماران (بررسی نمونه موردی مطب دندان پزشکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی میزان تاثیر محیط کالبدی فضاهای درمانی بر کاهش استرس بیماران است. پژوهش در یک مطب دندان پزشکی از طریق مقایسه نگرش و ادراک دوگروه از بیماران (80 نفر) که طی چند سال گذشته پیش و پس از تغییرات معماری داخلی به مطب مراجعه می نمودند، صورت پذیرفت. این نوع مطالعه از نوع تحلیلی- محتوایی است. تلفیقی از روش تحقیق همبستگی و کیفی به کار رفته است تا بتوان ارزیابی چند متغیر و روابط بین آنها را در شرایط واقعی امکان پذیر ساخت. ابزار گردآوری داده ها از طریق تحلیل کیفی مفاهیم و نظریه های موجود انتخاب گردیده است. از پرسشنامه برای بررسی کمّی شاخص ها در نمونه موردی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل از برنامه SPSS و آمار توصیفی نظیر فراوانی مطلق و نسبی، میانگین، انحراف معیار و نیز آمارهای استنباطی، آزمون پیرسون استفاده شده است. پایایی درونی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از بررسی پرسشنامه مشخص نمود که عوامل محیطی در کاهش استرس بیماران تاثیر بسزایی دارد. تحلیل داده ها نشان می دهد که نباید هدف از طراحی داخلی یک فضای درمانی، صرفاً درمان فیزیکی افراد باشد؛ بلکه علاوه بر ارایه خدمات درمانی، تامین مناسبات روحی و روانی کاربران از اساسی ترین اهداف طراحی چنین مکان هایی به شمار می رود
پاسخ های زیبایی شناسی به معماری
منبع:
مطالعات هنر و زیباشناسی دوره دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵
103-123
حوزه های تخصصی:
تاکنون بحث در مورد زیبایی معماری عمدتاً خارج از علوم تجربی صورت گرفته است. با این حال در طی دهه گذشته،
زیبایی شناسی عصب محور، بینش های جدیدی را در زمینه زیربنایی نوروبیولوژیکی زیبایی و هنر فراهم کرده است. اکنون
دانشمندان، به دنبال کاوش در تلاقی علوم اعصاب و معماری هستند. لذا حوزه نوظهور معماری عصبمحور با هدف بررسی
مفاهیم عصبی و روان شناسی در طراحی معماری و برای الهام بخشیدن به ساخت محیطهای مصنوع از تجارب روان شناسی و
بهزیستی پشتیبانی می کند. این فصل به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه معماری عصبمحور می تواند به عنوان یک
علم تجربی توسعه یابد، و در طول مسیر پیشرفت های اخیر زیبایی شناسی عصبمحور چه درسهایی فرا گرفته میشود. برای این
منظور، یک چارچوب اولیه عصبی با عنوان سهگانه زیباییشناسی ترسیم شده است. تا تحقیقات عصبشناسی گذشته در حوزه
محیط ساخته شده را با ایجاد انگیزه در مطالعات آزمون- فرضیات آینده بسترسازی کند. و در نهایت، مزایا و محدودیت های
بالقوه این حوزه پژوهشی را مورد بحث قرار دهد.
ارزیابی تاثیرات مولفه های فضای شهری بر شکل گیری الگوهای رفتاری با تاکید بر جنسیتی شدن آن؛ نمونه موردی: منطقه 2 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۲۶۰-۲۴۱
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری بازنمودی از کیفیت زندگی شهروندان برپایه ساختارهای محیطی، فرهنگی و اجتماعی به شمار رفته و با کاوش در آنها به عنوان جزئی از کلیت شهر یا جامعه می توان به دیدگاهی روشن و عمومی در این ارتباط دست یافت. به دلایلی چند از جمله سهولت درک کالبد و محیط در مقایسه با معنا و عملکرد فضای شهری، مطالعه فضاهای شهری عموما با غفلت از مورد اخیر صورت پذیرفته و به بیان دیگر، رویکرد پدیدارشناسی و انسان گرایی کمتر در کیفیت فضاهای شهری به کار می روند. تاکید بر رویکردهای یاد شده، پذیرش تاثیرپذیری فعالیت و رفتارهای انسان از محیط را به دنبال داشته که به صورت تخصصی در دانش روان شناسی محیطی مورد توجه قرار دارد. این مقاله با هدف واکاوی نظری- تحلیلی تاثیرپذیری رفتار انسان از محیط (فضای شهری) با تاکید بر رفتارهایی که با تحدید حضور برخی گروه های اجتماعی به ویژه زنان به جنسیتی شدن فضای شهری منجر می گردند، با استفاده از نظریات مطرح در روان شناسی محیطی انجام شده است. روش انجام این پژوهش راهبردی- شهری با رویکرد کارکردی برگرفته از نتایج بررسی های توصیفی- استنتاجی و اسنادی- کتابخانه ای بوده که برمبنای آن مدل سازی صورت گرفته است. پایه های نظری این پژوهش مبتنی بر نظریه اکولوژیکی (بوم شناسی) و نظریه محتوای- اثباتی لنگ، از میان نظریات مرتبط با ادراک در روان شناسی محیطی بر نظریه کنش گرایی احتمالی برونزویک، قابلیت های محیطی گیبسون و ویژگی های جلب کننده محیط برلاین استوار است. در ارتباط با نظریات مرتبط با جنسیتی شدن فضای شهری از نظریه فضای افتراقی لوفور و دیدگاه های مون، راکرفلر، کاسکلا، تانکیس و به صورت ویژه نظریه رویکرد غیرکلامی راپاپورت بهره گیری شده است. ارزیابی صحت و دقت فرضیات پژوهش به کمک روش معادلات ساختاری SEM به طور مشخص روش کمترین مربعات جزئی(PLS) در نرم افزارهای Smart PLS و SPSS صورت پذیرفته است. آزمون های خودگران سازی، تحلیل عاملی تاییدی و تی تک نمونه ای (t-value) در این راستا و آزمون های شاخص اعتبار اشتراک (CV com)، شاخص اعتبار افزونگی(CV red)، واریانس تبیین شده (R2) و شاخص GOF جهت نکویی برازش مورد استفاده قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشانگر آن است که محیط مانند یک قرارگاه رفتاری عمل کرده که برمبنای آن میان جنبه های کالبدی و الگوهای رفتاری رابطه ویژه ای برقرار بوده که بر بروز رفتارهای نسبتاً مشابه در زمان های مختلف توسط افراد گوناگون دلالت دارد. فزونی سطح معناداری 403/3 در ارتباط با معنای فضای شهری، سطح معناداری 405/2 در ارتباط با عملکرد فضای شهری و سطح معناداری 085/6 در ارتباط با شکل فضای شهری از میزان قابل قبول 96/1 بیانگر مثبت بودن فرضیه ها و تایید رابطه میان معنا، عملکرد و شکل فضای شهری بر شکل گیری الگوهای رفتاری می باشد. در مرحله بعد نیز معناداری الگوهای رفتاری با سطح 725/8 بر فضای شهری جنسیتی تایید شده است. بدین ترتیب و در صورت شناسایی عوامل محیطی موثر بر رفتار می توان قابلیت های محیط را جهت رخداد یا ممانعت از شکل گیری الگوهای رفتاری معین مورد برنامه ریزی و طراحی قرار داد. تقسیمات فضایی و نمادین حاصل از فرآیند یاد شده می توانند حضور برخی گروه های اجتماعی چون زنان را تشویق یا تحدید نموده و بدین ترتیب بر شکل گیری جغرافیای جنسیتی شهرها موثر باشند.
منظر شهری شفابخش؛ تحلیلی بر انگاره ها و شاخص ها در خیابان شهری؛ مطالعه موردی: بلوار پاکنژاد، محله شهرک غرب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۴
29 - 44
حوزه های تخصصی:
امروزه تأثیرات محیط به عنوان یکی از مهم ترین عوامل سلامتی روان و الگوهای رفتاری انسان و همچنین تأثیر طبیعت و فضای سبز بر کاهش استرس و فشارهای روانی روزمره و ارتقای سلامت روان به اثبات رسیده است. پژوهشگران بر این باورند که طبیعت و فضای سبز می تواند بر کاهش استرس و فشارهای روانی روزمره و ارتقای سلامت روان مؤثر بوده و با توانایی مقابله با اضطراب، سلامت روان را ارتقا بخشد. هدف اصلی این پژوهش به کارگیری مؤلفه های شفابخشی در طراحی مناظر و محیط های شهری و مجهز کردن این مناظر به کیفیت های شفابخش و ارائه راهکارهای مناسب در جهت ایجاد مناظر شهری شفابخش است. با توجه به بازه زمانی کنونی و وجود بحران های اجتماعی و وضعیت اقتصادی نابسامان جامعه و صدمات روحی ناشی از آن، انجام این پژوهش دارای ضرورت زمانی است. این پژوهش که به منظور تحلیل انگاره ها و شاخص های مربوطه در بلوار پاکنژاد تهران انجام شده است، به لحاظ هدف و قلمروی موضوعی در حوزه پژوهش های کاربردی قرار دارد. ازنظر روش انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی و تحلیل محتوا از نوع ترکیبی با گرایش به روش کیفی است. ابتدا با مطالعات کتابخانه ای برخی از شاخص های مهم استخراج و سپس با استفاده از ابزارهای تحقیق، مطالعات میدانی نظیر نقشه برداری رفتاری انجام شد. سپس با استفاده از مؤلفه های شفابخشی استخراج شده از مطالعه منابع مرتبط، پرسش نامه ای تنظیم شد. برای بررسی روایی، پرسش نامه به طور تصادفی در اختیار کاربران قرار گرفت. پاسخ ها با نرم افزار تحلیل آماری SPSS، تحلیل و خروجی داده ها به صورت نمودار و جداول فراوانی ارائه شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که شاخص های شفابخشی تأثیرگذار در طراحی مناظر شهری شامل مواردی نظیر حضور آب، تعامل با طبیعت، تحریک حواس، آرامش محیطی، حس امنیت در فضا، رنگ ها، بوهای مطبوع و آواهای دلنشین هستند. درنهایت با تحلیل انگاره ها و شاخص های شفابخشی تأثیرگذار که برای طراحی یک منظر شهری شفابخش حیاتی محسوب می شوند، اقدامات راهبردی و راهکارهای مناسب ارائه شد.