فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۹٬۸۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
شیوه تدریس در آموزش معماری باید به گونه ای باشد که علاوه بر دانش نظری، مفاهیم حرفه ای و اجتماعی را در برگیرد. این مهم با بررسی شاخص های مدارس مطرح معماری جهان امکان پذیر خواهد بود. زیرا مدارس معماری از شیوه های آموزشی مناسب تری برخوردار هستند و به طیف گسترده ای از فعالیت های مربوط به دانش، مهارت، معرفت می پردازند و در کنار آن به خلاقیت نیز اهمیت می دهند. در زمینه آموزش معماری پژوهش های بسیاری انجام شده است، اما با وجود اینکه مدرسه باوهاوس دارای عملکرد خوبی در این رابطه می باشد، منابع کمی مستقیما به آن پرداخته اند. لذا با توجه به اهمیت موضوع، این پژوهش بر آن است تا به بررسی شاخص های کاربردی در روند آموزشی مدرسه باوهاوس بپردازد. این پژوهش از لحاظ هدف در شاخه تحقیقات کاربردی می باشد و از روش توصیفی تحلیلی بهره می گیرد. داده ها با مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده است. به این منظور پس از تبیین مبانی نظری، شاخص های آموزشی مدرسه باوهاوس در سه مولفه اصلی پرورش، اجتماعی و محیط تهیه شد. با توجه به اینکه شاخص های استخراج شده هم پوشانی داشتند، 15 دسته شاخص طبق نظر متخصصین تدوین شد. شاخص مدیتیشن و حرکات تنفسی کمترین امتیاز و اهمیت نمره بیشترین امتیاز از نظر اساتید و دانشجویان در نظام کنونی آموزشی معماری در ایران را داشته است. درنهایت، پیرامون مهم ترین آن ها که از نتایج پرسشنامه حاصل گردید، راهکارهایی به منظور ارتقاء کیفیت آموزش معماری ارائه شد.
ارزیابی مؤلفه های محیطی و غیرمحیطی موثر بر تاب آوری اجتماعی در محلات مسکونی (مطالعه موردی: محلات منتخب بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
111 - 126
حوزههای تخصصی:
تاب آوری اجتماعی شامل شرایطی است که تحت آن، افراد با تغییرات انطباق می یابند و درواقع بیانگر توان جامعه در پاسخ گویی به بحران هاست. پژوهش حاضر، در جهت تبیین مولفه های تاثیرگذار بر تاب آوری اجتماعی در محلات مسکونی و ارزیابی کیفیت آن در سه محله بابل صورت گرفته است. اطلاعات جمع آوری شده از 384 پرسشنامه، تحت تحلیل عاملی اکتشافی، آزمون های T تک نمونه ای و آنالیز واریانس بررسی شده اند. مولفه های موثر یافت شده، از حیث خواستگاه و نحوه تاثیر گذاری به دو گروه مولفه های محیطی و غیرمحیطی تقسیم شدند. نتایج نشان می دهد، در بین مولفه های محیطی،«دلبستگی به مکان»، «حس امنیت» و «تعاملات اجتماعی» به ترتیب با مقادیر ویژه 196/3، 952/2 و 937/2 و در بین مولفه های غیرمحیطی، «آگاهی و دانش» با مقدار ویژه 949/1 بیشترین تاثیرگذاری را بر تاب آوری اجتماعی داشته اند. همچنین سطح تاب آوری اجتماعی به ترتیب در محله پیرعلم و برج بن با میانگین 168/3 و 033/3 وضعیت نسبتا مطلوب و محله شهاب نیا با میانگین 994/2 وضعیت نامطلوبی دارد.
Determining the Influential Components on the Continuity of 'Iranian Architectural Identity' during the first Pahlavi Era (Case Study: The Selected Buildings in Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۱ - Serial Number ۴۷, Winter ۲۰۲۳
63 - 76
حوزههای تخصصی:
Iranian architecture started to develop at the beginning of the Pahlavi era, and a historical gap happened between what was identified as traditional and contemporary architecture. Meanwhile, some efforts were made to establish a connection with the identity of Iranian architecture, which this confrontation has been extended up to now. This study aims to explain the factors affecting the continuity of architectural Identity to reconsider how the Identity of Iranian architecture started to extend and continue during the first Pahlavi era. The qualitative research method, an interpretive-historical type, was adopted for this study, and to deal with the Identity, library resources have been used to analyze the selected buildings in Tehran city as a case study by determining the relevant theoretical framework using the bibliographic research, and both field and visual interpretations. The continuity of Identity in architecture initiates through the objective encounter with the building's physical structure, through its physical characteristics and recognition. Then it will be realized by the audience's vision according to the thought processes and eventually by comprehension and cognition within the life current, events and determining its location. The Identity of Iranian architecture during the first Pahlavi era has been continued by reviving the nationalistic and ancient styles. This has influenced the idea of architecture relying on Iran's historical and cultural memory. Despite their representation in new functions, some of these identical concepts have continued.
Investigating the Compliance of Passengers' Mind Map with the Spatial Structure of Airport Terminals (Case Study: Kermanshah International Airport)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۱ - Serial Number ۴۷, Winter ۲۰۲۳
91 - 100
حوزههای تخصصی:
Ease of routing is one of the most important principles in the design of public spaces. Such spaces can provide higher desirability when they can communicate with numerous users. This study aims to find the components affecting the mental image, to investigate the compliance of the mental map of passengers from the terminal, and the effect of the variables of gender, education, and the number of trips on the mental map. The results in the theoretical part reached four main components: body, readability, meaning, and attractiveness, each of which includes six subsets. Then, by studying these components, a questionnaire was developed and distributed among the passengers. Software analyses were performed by SPSS. The results of the one-sample Chi-square test to check the compliance rate of the mind map showed that the mind map of passengers in terms of the body, meaning, and attractiveness is undesirable. However, the readability of the airport is desirable. The effectiveness of gender, education, and the number of trips on the mind map was reported to be 0.34, 0.14, and 0.27, with a coefficient of determination of 25%, respectively, indicating that the above variables explain 25% of the variance of the mind map. According to the t-tests of independent female samples, there was a clearer mind map in all components, and the analysis of the variance test shows that the higher the number of trips and the level of education, the clearer the mind map.
بهبود سیرکولاسیون بناهای فرهنگی با فرم یابی مدل استریوتومیک و معیارهای پیش بینی کننده نحوفضا (مطالعه موردی: پردیس سینما ملت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
53 - 64
حوزههای تخصصی:
طراحی پلانهای طبقات و سیستمهای گردشی برای جهتیابی کارآمد، بهعنوان یکی از مسائل مهم طراحی مورد توجه معماران است. در این مطالعه، از روش الگوی حرکت دایرهای مبنی بر سهولت مسیریابی با روش تکنیک نحو فضا، جهت تعیین الزامات طراحی و فرمیابی مدل استریوتومیک استفاده شده است. این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و ماهیت با روش تحلیلی و میدانی به شیوه آمیخته طبقهبندی شده است. درگردآوری دادههای پژوهشی از مطالعات کتابخانهای و نرمافزارهای شبیهسازی به کار گرفته شده است. برای تحلیل آزمونهای نقشه محوری، گراف نمایانی نحو فضا، شاخصهای اتصال، و همپیوندی و برای فرمیابی مدل، از نرمافزار راینو استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان دادند که طرح حرکت شعاعی با ویژگی شاخص فضای میانی مرکزی با بیشترین مقدار در هر دو آزمون باعث سهولت مسیریابی براساس تحلیلهای نحو فضا است. بنابراین فضای میانی مرکزی بهعنوان پارامتر اصلی طراحی در ارائه مدل استریوتومیک مورد توجه قرار گرفته است.
طبقه بندی فرش های امضادار محمد ارجمند کرمانی از منظر طراحی و عوامل مؤثر بر شکل گیری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
133 - 156
حوزههای تخصصی:
هنر قالی بافی کرمان در طول تاریخ دارای شهرت جهانی بوده و از دوره صفویه مورد توجه و حمایت حکّام و دولت مردان وقت و به تبع آن سایر اقشار جامعه واقع شده است. در سیر تحولات تاریخ فرش کرمان نام افرادی دیده می شود که در این حوزه تأثیر به سزایی از خود به جای گذاشته اند و بعد از گذشت سال ها و حتی قرن ها، نام آن ها هم چنان زنده است. یکی از این افراد محمد ارجمند کرمانی می باشد که جزو بزرگترین تولیدکنندگان فرش کرمان از اواخر دوره قاجار تا دوره پهلوی به شمار می آید. پژوهش حاضر به طبقه بندی فرش های امضادار تولیدشده توسط محمد ارجمند از منظر طراحی، در بازه زمانی ذکرشده پرداخته است. هدف از انجام این پژوهش، طبقه بندی طرح و نقش فرش های امضادار ارجمند بوده است. در راستای رسیدن به این هدف، این پرسش ها مطرح شدند: ۱. قالی های امضادار تولیدشده توسط ارجمند در کدام یک از گروه های طرح فرش ایران قرار می گیرند؟ 2. مؤلفه های اثرگذار بر شکل گیری طرح های متنوع در فرش های امضادار ارجمند چه بوده است؟ اطلاعات این پژوهش که به لحاظ محتوا، توصیفی تحلیلی است، به صورت میدانی و مصاحبه با خانواده ارجمند و افراد ذیصلاح، هم چنین منابع مکتوب و کتابخانه ای گردآوری و تنظیم شده و در این پژوهش ۲۱ تخته فرش امضادار ارجمند به روش نمونه گیری هدفمند مورد مطالعه قرار گرفته اند. با طبقه بندی آثار ارجمند از منظر طراحی مشخص شد ایشان دسته های متفاوت طرح و نقش ازجمله طرح تصویری و تزیینی را تولید کرده است. از آن جایی که درون هر گروه تنوع طرح و نقش دیده شد، طبقه بندی جزئی تر آثار نیز انجام گرفت. بنابراین هر گروه از طرح ها، دارای دسته های متنوعی است. با وجود تنوع طرح در آثار ارجمند، پایبندی وی به اصالت نقوش فرش های قاجار و صفوی کرمان دیده شد. علاوه بر این ها نتایج پژوهش نشان می دهد توجه به سفارشات و سیستم منحصربه فرد تولید از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری گروه های متنوع طرح در فرش های ارجمند بوده است.
شناسایی چالش ها و موانع ادراک ذهنی دانشجویان معماری در فرایند طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم آبان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
79 - 92
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آشفتگی فضاهای آموزش معماری در ایران و عدم وجود روندی تقریباً پاسخ ده به نیازهای آموزشی دانشجویان و عدم هدفمندکردن ذهن دانشجو در جهت یادگیری طراحی معماری از مسائل اساسی و ضعف های آموزش معماری ما است؛ متأسفانه در دانشگاه ها، استادان کم تر به موضوع «درک فضا» توجه می کنند و مسئله این است که چگونه می توان بدون درک روشنی از ماهیت فضا، خلق آن را به دانشجو آموزش داد؟ و از طرفی انتقال مفاهیم از حالت قابل دید به فضایی، بسیار ساده تر از انتقال آن از حالت ذهنی، گفتاری یا نوشتاری به فضایی است.
هدف پژوهش: شناخت چالش ها و مشکلات آموزش طراحی معماری با تأکید بر ادراک ذهنی دانشجویان هدف اصلی تحقیق حاضر است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری، تجزیه و تحلیل داده ها در گروه تحقیقات کیفی به شمار می آید. جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان و اساتید گروه معماری در دانشگاه های آزاد تهران و کرج است، ابزار گردآوری اطلاعات و داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته است و برای کدگذاری داده ها از نرم افزار ATLAS TI بهره گرفته شد.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده به شناسایی چهل وشش کد محوری، هشتاد و چهار شاخص و هفده مقوله نهایی منجر شد که شامل وضعیت فیزیکی محیط های یادگیری، قدیمی بودن روش ها و شیوه های طراحی در دانشگاه های ایران، میزان آشنایی اساتید معماری با روش های نوین، عدم اجتماع پارادایمی، یک سویه بودن آموزش طراحی معماری، خلق فضایی بصرمحور و ... است؛ لذا می توان گفت که در سیستم آموزشی و پژوهشی گروه معماری دانشگاه های ایران، کم تر به موضوع «ادراک ذهنی» توجه می شود و دانشجویان معماری با بهره گیری از روش های گذشته مانند ابزارهای ساده دستی، کاغذ و ماکت نمی توانند درک از محیط را به طور دقیق پیاده کنند و مخاطب را نسبت به مؤفقیت پروژه شان مجاب کند و درک محیط و مکانیزم آن، واجد نقش کلیدی در بیان محیط به شمار می آید.
تحلیل اثربخشی ظهور مصرف گرایی بر دگرگونی معماری داخلی مسکن معاصر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم آذر ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: معماری به علت داشتن ماهیت میان رشته ای دارای تأثیروتأثر با بسیاری از دانش های دیگر است که اقتصاد، یکی از مهم ترین آن ها محسوب می شود. نظام سرمایه داری که طی یک قرن اخیر در غرب، نظام اقتصادی غالب بوده، سبب ظهور مسائل مختلفی در عرصه معماری نه تنها درکشورهای غربی بلکه در بسیاری دیگر از کشورها از جمله ایران شده است. یکی از این مسائل، ظهور فرهنگ مصرف گرایی و به دنبال آن تحول شکل فضای مسکونی در ایران بود. این مسئله به طور مشخص در ایران سبب اثربخشی اسباب و اثاثیه مدرن بر شکل فضاهای مسکونی و به ویژه آشپزخانه و به تبع تغییر نوع رابطه آشپزخانه با سایر فضاهای خانه شد. در این راستا، پرسش اصلی این است که فرهنگ مصرف گراییِ غربی، چگونه سبب تحولات و تطورات سبک زندگی و به دنبال آن معماری داخلی فضای مسکونی در ایران شد؟هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر علت یابی و تحلیل تحولات معماری فضای مسکونی در ایران از دریچه دگرگونیِ صورت گرفته در سبک زندگی مردم ناشی از ظهور فرهنگ مصرف گرایی در دوران معاصر است.روش پژوهش: برای پاسخ گویی به پرسش تحقیق در مقام گردآوری داده ها از روش اسنادی کتابخانه ای و در مقام تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است.نتیجه گیری: طبق یافته های این مقاله، دو نمونه از اقدامات مهمی که در دوره پهلوی سبب ظهور فرهنگ مصرف گرایی در فضای داخلی مسکن ایرانی شد عبارت بودند از اولاً تأسیس «ایستگاه تلویزیون» و پخش تبلیغات و برنامه های آمریکایی و ثانیاً تأسیس «دپارتمان اقتصاد خانه» به جهت افزایش اثرگذاری بر شیوه زندگی زنان و دختران ایرانی به عنوان مهم ترین قشر تأثیرگذار بر سبک زندگی جامعه ایرانی. هر دو اقدام فوق با برنامه خارجی ها انجام شد که مستندات اثبات این مدعا در این مقاله ارائه شده است.
موقعیت مند بودن انتخاب ابزار ترسیم در فرایند طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه کاربرد رایانه در حوزه طراحی مفهومی، شبهات و در عین حال نگرانی هایی را در مورد حفظ جایگاه مهم دست نگاره در فرایند طراحی به همراه داشته است. هدف تحقیق پاسخ به این پرسش است که کدام یک از دو ابزار دست یا دیجیتال برای مسئله گشایی اوایل طراحی مناسب تر است. با بررسی مطالعات گذشته و تحلیل متون، ابتدا با استفاده از جداول تحلیل محتوای استقرایی، گزاره ها کدگذاری و شباهت های محتوایی مقوله سازی گردید و معیار«قابلیت ارتقای سطوح شناختی ابزار در مرحله طراحی مفهومی» به عنوان معیار مقایسه دو ابزار تعیین گردید. سپس با استفاده از جداول تحلیل محتوای قیاسی این نتیجه کلی استنباط گردید که انتخاب نوع ابزار ترسیم در مراحل ابتدای طراحی صرفا وابسته به توانایی ابزار در ارتقای سطوح شناختی (مفهوم سازی و بصری سازی) نیست بلکه مرتبط با شبکه ای از قیود تاثیرگذار بر موقعیت است. بر این اساس طرحواره ای از تاثیر قیود مداخله گر بر موقعیت طراحی و ارتباط آن با سطوح شناخت مطرح شد. این فرضیه پیشنهاد شد که انتخاب ابزار ترسیم در فرایند طراحی تصمیمی هوشمندانه و موقعیت مند است و نمی توان دستورالعمل مطلقی برای انتخاب نوع ابزار مسئله گشایی تجویز نمود. چنین فرضیه ای می تواند رویکرد مطالعات بعدی طراحی پژوهی را جهت دهی نماید.
بازشناسی اصل حرکت و سکون به منظور ساماندهی شهر معاصر(نمونه مورد مطالعه: دروازه قرآن شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۱۴-۹۹
حوزههای تخصصی:
اهداف: حرکت وسیله ای برای درک فضای شهری است و مفهوم شهر از طریق حرکت درون آن بیان می شود. اما امروزه تصویر شهر که در حین حرکت (چه پیاده و چه سواره) دیده می شود، مفهومی بجز جابجایی و انتقال را القاء نمی کند. در شهر امروزی نشانه ای از حرکتِ مثبت، هدفمند و معنی دار (حرکتی که ضمن رفتن، اثر مثبت بر حس پذیری شهروندان بگذارد)، و سکونی که موجب به آرامش رسیدن مخاطب در فضاهای شهری باشد، دیده نمی شود. هدف از ارائه این مقاله بازشناسی اصل حرکت و سکون و کاربرد آن در ساماندهی نظام های حرکتی شهری می باشد. روش ها: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی (تحلیل محتوا)، به منظور توصیف عینی و کیفی محتوای مفهوم حرکت و سکون، با استفاده از متن ها و اسناد (مکتوب، شفاهی و تصویری) به صورت نظام دار و هدفمند می باشد. یافته ها: نمونه مورد مطالعه مجموعه دروازه قرآن شیراز بوده که یک نمونه موفق در به کارگیری اصل حرکت و سکون در تمامی ابعاد خود می باشد. نتیجه گیری: براساس تحقیق انجام شده به منظور ساماندهی نظام های حرکتی شهری لازم است به بعد معنوی حرکت (معنابخشی به حرکت و سکون) و تغییر نظام تک حرکتی (در دوران گذشته) به نظام های حرکتی همزمان (در شهرهای امروزی) توجه ویژه شود.
دلایل و چگونگی شکل گیری کتب مصور در دوران اکبر شاه با نگاهی بر نسخه داراب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارگری از دیرباز پیوند عمیقی با ادبیات داشته است. از شاخه های نگارگری می توان نگارگری مکتب گورکانیان هند را نام برد؛ که با حمایت پادشاهان مغول و زیر نظر استادان ایرانی دست به تهیه نسخه های مصوِّر فارسی می زدند، یکی از این آثار، داراب نامه اثری روایی - حماسی از ابوطاهر طرسوسی است که پیش از آن در هیچ یک از مکاتب ایرانی مصوِّرسازی نگردیده است. مقاله حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی به این سؤال پاسخ داده است که دلایل و چگونگی شکل گیری این نسخه مصوِّر در دوره مغولان هند خصوصاً اکبرشاه چه بوده است؟ و شیوه مدیریت نقاشخانه و سلیقه پادشاه چه تأثیری بر آثار می گذاشته است؟ نتیجه تحقیق نشان می دهد که اکبرشاه به دلیل یک نوع بیماری که خواندن را برایش مشکل می ساخت، گرایش به آثار روایی و مصوِّر داشت و به همین دلیل بیشترین حجم نسخه های تصویرنگاری شده مکتب گورکانی، در میان سایر پادشاهان این سلسله، مربوط به زمان اکبرشاه است؛ اما به دلیل حجم زیاد آثار دربار اکبر و احتمالاً به دلیل پراکندگی هنرمندان، عملاً نظارت بر روی تمام مراحل کار امری سخت و دشوار بوده و باوجود آثار «بساوان» به عنوان رئیس نقاشخانه اکبرشاه در کتاب مصور داراب نامه، باز هم نگاره ها از انسجام و هماهنگی لازم برخوردار نیستند.
تبیین و سطح بندی ابعاد مدل معماری پارامتریک بر مبنای زمینه گرایی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری پارامتریک به عنوان یکی از رویکردهای مهم طراحی در دوران معاصر امکان ایدهپردازی و خلق فرم های متنوعی را بوجود آورده است؛ اما با وجود پتانسیل های آن، در برخی موارد شکل گیری طرحهای ناهماهنگ با مؤلفه های فرهنگی زمینه طراحی مشاهده میشود که منجر به کمرنگ شدن اهمیت زمینه های فرهنگی در تعریف فرمهای پاسخگو به نیازهای انسانی شده است. از اینرو بازخوانی ارتباط معماری پارامتریک با زمینه گرایی فرهنگی دارای ضرورت است. این تحقیق با هدف شناسایی و سطحبندی ابعاد مدل معماری پارامتریک بر مبنای زمینه گرایی فرهنگی انجام گرفته است. روش تحقیق در گام اول به صورت مطالعات کتابخانهای جهت شناسایی معیارها، مؤلفه ها و ابعاد مدل بوده و در وهله دوم با هدف سطح بندی ابعاد از رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری و تحلیل MICMAC بهره گرفته شد. بر اساس مرور ادبیات مرتبط، مدلی متشکل از 44 معیار، 20 مؤلفه و 9 بعد تبیین شد. همچنین یافته های رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری بیانگر آن است که فرایند علی ارتباط متغیرها در سه سطح قابل تمییز بوده که در سطح زیرین و مبنایی ابعاد مدل موردنظر، بعد «طراحی قاعدهمند در ارتباط با زمینه فرهنگی» مشاهده می شود؛ بنابراین اصل اولیه در دستیابی به معماری پارامتریک مبتنی بر زمینه فرهنگی ایجاد ساختارهای قاعده مند و ترکیب عناصر فنی و فرهنگی بوده که نیازمند دستیابی به زبان مشترک در حوزه هایی چون معماری، فرهنگ و ریاضیات جهت تبیین الگوهای نظاممند و قابل اجرا در معماری معاصر است.
مطالعه تطبیقی فرم و تزئینات شمشیرهای دوره صفوی و قاجار
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
61 - 74
حوزههای تخصصی:
شمشیر همواره در جنگ های باستانی مورد توجه بوده است. فرم، تزئینات و کاربری آن در طول زمان دچار تغییرات فراوانی گشته است. در دوران صفوی و قاجار تغییرات محسوسی در آن پدیدار آمده که بر همین اساس اصلی ترین سؤال مطرح شده این است که شمشیرهای دوره ی صفوی و قاجار واجد چه ویژگی هایی هستند؟ هدف در مرحله نخست شناخت عناصر تزئینی بکار رفته در شمشیرهای دوره صفوی و قاجار بوده و در مرحله بعد بررسی تفاوت ها و شباهت های نمونه های پژوهش از لحاظ فرم و تزئینات است. ازاین رو با روش توصیفی تحلیلی و تاریخی با رویکرد تطبیقی، با تکیه بر منابع اسنادی و گردآوری اطلاعات به شیوه میدانی (مشاهده ای) به بررسی شمشیرهای دوران صفوی و قاجار پرداخته شده است. روش نمونه گیری مورداستفاده در این تحقیق به شکل طبقه ای است. جامعه آماری بر اساس نام پادشاهان به چند زیرجامعه تقسیم شده و از هرکدام از زیر جامعه ها به شکل تصادفی دو شمشیر انتخاب شده است. از نتایج حاصل چنین برمی آید که جنس تیغه و برخی تکنیک های تزیین همانند طلاکوبی و حکاکی در هر دو دوره ثابت بوده است. در ارتباط با تفاوت ها می توان به این موارد اشاره کرد: افت کیفیت مواد اولیه، تغییر فرم تیغه، افزایش تکنیک های تزیین به خصوص در دسته شمشیرها. در کل شمشیر سازی دوران قاجار را می توان تداوم شمشیر سازی صفویه، با تأثیر از غرب دانست که در آن صنعتگر به قدری در این تأثیرپذیری غرق گشته که به روز کردن کاربری آن، بر طبق نیازهای روز را از یاد برده و همین امر سبب زوال این صنعت گران قدر گشته است.
مطالعه ابزار آلات جنگی در نگاره های نسخه خمسه نظامی 846 ه .ق
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹
31 - 50
حوزههای تخصصی:
در دوره های مختلف تاریخی انواع متنوعی از ابزارآلات جنگی در جنگ و همچنین شکار کاربرد داشته است. در نگاره هایی از نسخه خمسه نظامی 846 ه .ق متعلق به دوره تیموری که در کتابخانه بریتانیا نگهداری می شود، تصاویری از ابزارآلات جنگی مختلف در صحنه های گوناگون تصویر شده است. به جهت کمبود ابزارآلات جنگی باقی مانده از دوره تیموری، شناسایی انواع این ابزارآلات در نگاره های نسخه خمسه نظامی، فرم و نقوش به کار رفته در آنها به شناخت خصوصیات و ویژگی های ابزارآلات جنگی مورد استفاده در این دوره تاریخی کمک زیادی می کند. درواقع ابزارآلات جنگی دوره تیموری در تصاویر به جامانده از خمسه نظامی انعکاس پیدا کرده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابزارآلات جنگی به کار رفته در نگاره های خمسه نظامی و طبقه بندی آنها، به گونه شناسی و همچنین بررسی کاربرد این آثار و شیوه بازنمایی آنها در نگاره های خمسه نظامی می پردازد. پرسش اصلی این پژوهش عبارت است از اینکه ابزارآلات جنگی در نگاره های خمسه نظامی چگونه بازنمایی و مصور شده است؟ این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است. نمونه های مورد بررسی 10 نگاره از نسخه خمسه نظامی محفوظ در کتابخانه بریتانیا مربوط به اواخر دوره تیموری است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در نگاره های نسخه خمسه نظامی 846 ه .ق ابزارآلات جنگی مختلفی ازجمله تیر و کمان و همچنین تیردان و کمان دان، شمشیر، سپر، نیزه ، کلاه خود، زره ، ساق بند و زانوبند با جزییات به تصویر درآمده است. این ابزارآلات با نقوش زیبای اسلیمی، ختایی و حیوانی با ظرافت تزیین شده اند.
نقش هنر در مشروعیت بخشی به قدرت (نمونه پژوهشی: مصورسازی و نظیره نویسی شاهنامه فردوسی)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹
51 - 60
حوزههای تخصصی:
بررسی نسخه های مصور تاریخ نقاشی ایران نشان می دهد که شاهنامه فردوسی همواره یکی از مهم ترین گزینه های کتابخانه های سلطنتی برای مصورسازی بوده و در تمام مکاتب مهم نقاشی ایرانی دست کم یک نسخه از این حماسه به تصویر در آمده است. مطالعه تاریخ ادبیات ایران هم آشکار می کند که شاعران بسیاری به ویژه شاعران نزدیک به دربارهای سلطنتی بر مبنای کتاب فردوسی نظیره سروده اند. مسئله گزینش شاهنامه برای مصورسازی و نظیره نویسی زمانی بیشتر قابل تأمل می شود که بدانیم پس از اسلام در دوره های طولانی، حاکمانی غیرِفارسی زبان و گاه حتی غیرِایرانی بر ایران مسلط بوده اند. توجه حکومت ها به شاهنامه موضوعی تنها مربوط به سده های گذشته نیست، بلکه کمتر از صد سال پیش نیز در پروژه ساخت دولت - ملت مدرن از قابلیت های این اثر استفاده شده است. مهم ترین پرسش پژوهش پیشِ رو این است که شاهنامه واجد چه ویژگی ها یا ارزش هایی است که از زمان سرایش آن تا عصر حاضر، همیشه در کانون توجه قدرت های حاکم قرار داشته است. روش گردآوری داده ها در این مقاله کتابخانه ای است. روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی است و برای تحلیل یافته ها از نظریات میشل فوکو درباره گفتمان و قدرت و همچنین چگونگی استخدام دانش توسط قدرت استفاده شده است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که شاهنامه با تأکید بر ارزش هایی ویژه از فرهنگ اسطوره ای و تاریخ ایران، امکانات گفتمانی قابل توجهی برای گسترش سلطه و مشروعیت بخشی به قدرت حاکم فراهم می آورد. درواقع مصورسازی و نظیره نویسی شاهنامه توسط نقاشان و شاعران، با انتساب امتیازات پادشاهان باستانی ایران به سلاطین پس از اسلام می توانست این حاکمان را به گذشته ایران پیوند داده و به این ترتیب برای آنها کسب مشروعیت کند.
تبیین و ارزیابی سطوح سلسله مراتبی و قلاع کانونی قرون میانی اسلامی(قرن 6 تا 8 ه.ق) در قهستان قدیم، شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قهستان به دلیل موقعیت سوق الجیشی و قرارگیری در مسیرهای ارتباطی، بافتار جغرافیایی کوهستانی، دوری از دستگاه خلافت و منابع معدنی غنی آن همواره در بازه زمانی قرون میانی اسلامی مورد توجه گروه های مختلف سیاسی-مذهبی مثل فرقه اسماعیلیه، بوده است. در این منطقه 48 قلعه از این دوران شناسایی شده که بیشتر آنها روی ارتفاعات و قله کوه ها ساخته شده اند. ساختار این گونه قلعه ها بر اساس محدوده و چشم انداز جغرافیایی کوه ها و قله ها شکل گرفته و به نظر می رسد که عوامل جغرافیایی در ایجاد این آثار تأثیر داشته است. روش گردآوری اطلاعات این پژوهش، از طریق کتابخانه ای بوده و از روش پژوهش توصیفی از نوع پس رویدادی استفاده شده است. هدف از این مقاله تحلیل سطوح سلسله مراتبی و مکان مرکزی قلعه های قرون میانی اسلامی قهستان، با توجه به عوامل محیطی و جغرافیایی و با استفاده از نرم افزار Arc GIS و تحلیل خوشه ای از نرم افزار SPSS است. در این تحلیل از عوامل محیطی مانند فاصله از منابع آب و جاده ها، نوع کاربری اراضی، ارتفاع از سطح دریا، ارتفاع قلعه ها از سطح زمین های اطراف، محل قرارگیری قلعه ها نسبت به درجه شیب و جهت، نوع خاک، بارش و نوع اقلیم استفاده شد. با توجه به تحلیل های آماری با روش خوشه ای چنین مشخص گردید که یک الگوی سه رتبه ای با مرکزیت قلعه کل حسن صباح، قلعه کهن دژ نهبندان و کوه قلعه فردوس در میان قلعه های این دوران قهستان وجود دارد و متون و منابع تاریخی نیز تا حدودی آن را تائید می کنند؛ اما بیشتر قلعه های این دوران منطقه در رتبه دوم قرار دارند. در نهایت در پایین ترین رتبه نیز تنها یک قلعه با نام قلعه زری قرار گرفته است که در واقع این قلعه از نظر موقعیت قرارگیری آن در چشم انداز محیطی با دیگر قلعه های منطقه متفاوت است.
بررسی وجوه پدیدارشناختیِ زندگی در خانه های ایرانی با بهره گیری از روش نحو فضا (مطالعه موردی: خانه های همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصور بشر به منزله فاعل شناسا (سوژه) و جهان به منزله موضوع شناسایی (ابُژه)، قراردادن اُبژه در مقابل سوژه و خرد در مقابل اُسطوره، تحقیر گذشته، تنزل یافتن ارزش ها، استانداردگرایی، ساده گرایی، اصالت دادن به خرد، عملکردگرایی افراطی و سرعت چونان کلیدواژه های شهر ماشینی، تبلور رویکردهای راسیونالیسم و پوزیتیویسم در اصول معماری و شهرسازی مدرن است که پیامد آن فضاهای تهی و خالی از روح است. این امر، به ویژه در کشورهایی که خاستگاه مدرنیته نبوده اند و از تاریخ و سنتی دیرینه برخوردارند، مانند ایران، در عین ایجاد تغییرات گسترده در سبک زندگی مردم، موجب تعارضات گسترده با سنت نیز شده است، تحولات و تعارض هایی که در همه سطوح و وجوه زندگی چنین جوامعی به ویژه در امری عینی، مانند «خانه» به وضوح آشکار است. در پی آن پدیدارشناسی «خانه» در بسیاری از مطالعات به درک کیفیت خانه و مفاهیم آن می پردازد و بر ساحت هستی بخش زندگی در خانه تأکید دارد. این پژوهش بر آن است تا مولفه های متناسب با پدیدارشناسی زندگی در خانه های ایرانی را اخذ کند. این پژوهش در سامانه تحقیق پدیدارشناختی با رویکردی تأویلی/تفسیری جای دارد. توصیف و تحلیل داده ها در حوزه راهبرد استدلال منطقی با روش کمی و کیفی و تکیه بر نحو فضا (دستور زبان) انجام شده است. انتخاب نمونه ها هدفمند بوده و از خانه های تاریخی و معاصر شهر همدان گزینش شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که خانه ساختار و ساحت مناسبی برای تبلور وجوه پدیدارشناختی زندگی که شامل مؤلفه هایی همچون خلوت، نمادی از خود و جهان، مرکز، عرصه درون - برون، امنیت و آرامش، عشق و احساسات، تقدس و جاودانگی، مأنوس بودن و هویت فراهم می کند که علاوه بر نیازهای فیزیکی و مادی ساکنین، نیازهای معنوی و روحانی آنان را نیز برآورده می کند.
تحلیلی بر نقاشی های مذهبی جیووانی دی پائولو بر اساس نظریه بیش متنیت ژرار ژنت
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
17 - 29
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاش دارد به بازخوانی نگاره هایی از دوزخ کمدی الهی دانته بپردازد که توسط جیووانی دی پائولو دی گراتسیا، نقاش مشهور ایتالیایی قرون وسطی انجام پذیرفته است. او در این آثار توانسته با بهره گیری از تخیل قوی و توانایی هنری خود، تصویرسازی های قابل توجهی را از دوزخ دانته ارائه دهد که به لحاظ نمادشناسی نیز قابل توجه هستند. جزئیات دقیق، سبک منحصربه فرد هنری، که با تفسیر عمیق و نمادین از متن اصلی نیز همراه است، از جمله دلایل انتخاب این نسخه است. انتخاب رویکرد بیش متنیت ژرار ژنت از آن رو است که ارتباطات میان متنی و تأثیرات متقابل متن ادبی و هنری را همزمان مورد تحلیل قرار می دهد. در این مقاله، با استفاده از این رویکرد، نحوه انتقال و تغییرات مفاهیم دوزخ دانته در نقاشی های جیووانی دی پائولو مورد بررسی قرار می گیرد. پرسش اصلی آن است که دی پائولو چگونه با استفاده از عناصر بصری و سبک خاص خود، به بازنمایی، بازتفسیر و توسعه مفاهیم ادبی دانته پرداخته است؟ همچنین چه ارتباطی میان این نگاره ها و متن دانته بر اساس مولفه های بیش متنی ژنتی وجود دارد؟ این تحقیق از نوع کیفی و به روش توصیفی_تحلیلی و با استفاده ازمنابع اسنادی و کتابخانه ای انجام شده است. نتایج تحقیق که در این پژوهش بر روی چهار نگاره انجام پذیرفته بیانگر آن است که گشتار بیش متنی در اغلب موارد از نوع تراگونگی کمی و سپس در موارد کمتر بر گشتار همانگونگی یا تقلید استوار است.
واکاوی نقش و مسئولیت های بالقوه طراحان شهری ایران در حرفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۷۲-۴۵
حوزههای تخصصی:
بیان مساله و هدف: علیرغم گذشت حدود پنجاه سال از تاسیس رشته طراحی شهری در دانشگاه تهران و پس از آن تدریس در سایر دانشگاه های ایران، هنوز به نظر می رسد از ظرفیت های بالقوه این رشته و فارغ التحصیلان در حرفه به خوبی استفاده نشده است. هدف این پژوهش شناخت و تبیین وظایف، نقش و ظرفیت های بالقوه طراحان شهری ایران در حرفه بوده و در پی پاسخ به سوال چیستی وظایف بالقوه ایشان در حرفه می باشد. روش: پژوهش حاضر با رویکردی کیفی شکل گرفته است و در راستای پاسخ به سوال فوق، از روش های تحلیل محتوا و همچنین پیمایش کیفی بهره برده است. تکنیک های به کارگرفته شده در جمع آوری داده به ترتیب شامل مرور اسناد کتابخانه ای و مقالات مرتبط، مصاحبه باز با اساتید، متخصصین و حرفه مندان باسابقه و همچنین پرسشنامه آنلاین ساختار یافته می باشد و در راستای تحلیل داده از تکنیک تحلیل تفسیری استفاده شده است. یافته ها: دستاورد این پژوهش معرفی و ارزیابی میزان اهمیت 8 ظرفیت فعالیتی طراحان شهری ایران در حرفه می باشد که به ترتیب عبارتند از: مدیریت شهری، دفاتر مهندسین مشاور،سازمان های مردم نهاد، آموزش، فعالیت های میان رشته ای(روانشناسی محیط، اقلیم و ....)، ناظر(نظارت بر طراحی و اجرا)، پیمانکار و پژوهش. بر اساس یافته های پژوهش در میان این هشت ظرفیت حوزه مدیریت شهری، دفاتر مهندسین مشاور، سازمان های مردم نهاد و آموزش به ترتیب از نگاه متخصصان طراحی شهری اهمیت بیشتری دارند.
تبیین و سنجش کیفیت «معنویت» در فضاهای شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
98-73
حوزههای تخصصی:
اهداف: یکی از چالش های امروز جهان بحران معنویت است که عمدتا به علت تمرکز مدرنیسم بر مادی گرایی و مصرف گرایی رخ داده است. در بیست سال اخیر نظریات اندیشمندان مختلفی پیرامون معماری و شهرسازی معنویت گرا آغازشده که گام مهمی در تحقیقات حوزه معنویت بشمار می رود. هدف این پژوهش فهم ابعاد کیفیت معنویت در فضاهای شهری و سنجش آن در برخی فضاهای شهری اصفهان است. روش ها: در بخش کیفی از روش مرورسیستماتیک جهت مرور ادبیات موضوع، روش دلفی و مصاحبه نیمه ساختاریافته با نخبگان و متخصصین (51 نفر) و مصاحبه عمیق با شهروندان (21 نفر) جهت شناسایی ابعاد معنویت و ویژگی های فضاهای شهری معنوی بهره گرفته شده و مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون، تحلیل و شبکه مضامین ارائه شده است. یافته ها: در بخش کمی، آرای دو گروه نخبگان (51 نفر) و شهروندان (400 نفر) به منظور رتبه بندی ادراک معنویت از 22 فضای منتخب شهراصفهان بر اساس مقیاس لیکرت به وسیله پرسشنامه بررسی شده و از آزمون فریدمن جهت رتبه بندی ادراک معنویت و از تحلیل واریانس یک طرفه جهت مقایسه ادراک حس معنویت گروه های مختلف استفاده شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد فضای شهری معنویت گرا در بستری (زمینه پیشینی) بر اساس اعتقادات دینی یا غیر دینی شکل گرفته و هر کدام از این زمینه ها به شکل گیری هویت اجتماعی فرهنگی در شهر ختم می شوند که بسترساز خلق فضاهای شهری معنوی است. اینگونه فضاها اثرات متفاوتی بر افراد دارد (اثرات پسینی) که شامل ارتباط مطلوب فرد با خدا، خود، دیگران و طبیعت است. هم چنین بر اساس امتیازات دو گروه اساتید و شهروندان به میزان معنویت در فضاهای شهری اصقهان، مسجد جامع بیشترین و بازارچه حسن آباد کمترین امتیاز را کسب نموده اند.