محمد فرجامی

محمد فرجامی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

استقرارگاه های دوران تاریخی در شاه کوهِ شهرستان نهبندان – خراسان جنوبی (محوطه های آتشکده، کلاته بَل بَتو و گورستان تاسکا)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: شهرستان نهبندان شاه کوه آتشکده ساسانی معماری سفال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۴۶
شهرستان نهبندان واقع در خراسان جنوبی، از نواحی مهم در پژوهش های باستان شناسی دوران تاریخی و اسلامی به شمار می رود. دامنه غربی شاه کوه در غرب این شهرستان، به دلیل وجود شرایط مساعد اقلیمی و محیطی، استقرارها و سکونتگاه های مهم و گسترده ای را در خود جای داده است که نشان از اهمیت آن ها در برهمکنش های درون و برون منطقه ای دوران تاریخی دارد. از جمله این یادگارهای بی همتا، بخش های برجای مانده از بنای معروف به آتشکده در روستایی با همین نام جای است که شوربختانه بخش های اندکی از این سازه برجای مانده است. پیرو برنامه گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم محدوده بنا و شواهد معماری موجود و نیز معماری کنونی در بافت روستا، گمان آن می رود که این سازه با نقشه چلیپایی و چهار دیوار سنگی و پوشش گنبدی پایه گذاری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بنای معروف به آتشکده (؟) در دوره ساسانی ساخته شده و در سده های نخستین اسلامی نیز همچنان کاربری داشته و به عنوان یک مکان مذهبی، با محوطه های پیرامون خود مانند کلاته بَل بَتو و گورستان تاسکا در ارتباط بوده است. ضمن معرفی این اثر، به تحلیل بقایای فرهنگی سطحی محوطه های مذکور نیز پرداخته می شود. یافته های سطحی این محوطه ها در پیوند با دوران تاریخی (هخامنشی ساسانی) است که نشان از تداوم سکونت و برهم کنش های فرهنگی در این منطقه از آغاز دوران تاریخی تا دوران اسلامی دارد. هدف اصلی، شناخت بنای معروف به آتشکده (؟) با توجه به شواهد و داده های باستان شناسی و همچنین، معرفی محوطه های دیگر دوران تاریخی مانند کلاته بل بتو و تاسکا است. این پژوهش با گردآوری یافته ها به صورت میدانی و تحلیل آن ها از طریق پژوهش های کتابخانه ای با رویکرد تاریخی فرهنگی و به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است.
۲.

بررسی و تحلیل مغناطیس سنجی شهر کهن اسفراین (بلقیس) و نتایج حاصل از آن

تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۴۸
شهر کهن اسفراین با استناد به منابع تاریخی و باستان شناسی یکی از مراکز مهم استقراری دوران اسلامی بود. این شهر در زمان حیات و رونق خود حلقه ارتباطی بین دو شهر معتبر و بزرگ نیشابور و جرجان بود، اما از اواخر دوره صفوی به بعد و بنا به دلایل گوناگون رو به زوال رفته و به تدریج اهالی آن به شهر جدید نقل مکان کردند. تاکنون بخش هایی از شهر کهن اسفراین طی چند فصل مختلف توسط باستان شناسان کاوش شده است. در این میان همواره انتخاب مکان مناسب جهت کاوش باستان شناسی در این محوطه، یکی از موضوعات مهم موردتوجه کاوشگران آن بوده است؛ چراکه به دلیل محدودیت منابع مالی و وسعت زیاد محوطه لازم بود مکان های مناسبی جهت کاوش از قبل مشخص شوند تا با اطمینان بیشتر کاوش باستان شناسی آن صورت پذیرد. به همین منظور و در آغاز فصل سوم کاوش ها ابتدا با کمک روش مغناطیس سنجی، شش هکتار از محدوده شهر بررسی شد؛ سپس بر پایه نتایج مغناطیس سنجی محوطه کاوش های این فصل انجام گرفت. با توجه به این توضیحات هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه نتایج بررسی مغناطیس سنجی و مقایسه آن با یافته های حاصل از کاوش باستان شناسی شهر قدیم اسفراین است. در پژوهش حاضر از روش توصیفی-تحلیلی با بهره گیری از نتایج مطالعات میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. در نتیجه این مطالعات، شواهد بسیاری از فعالیت های صنعتی در سطح محوطه ازجمله بقایای معماری یک کوره سفالگری و شواهد فراوان تولید سفال شناسایی شد که در مطالعات باستان شناسی دوران اسلامی حائز اهمیت است.
۳.

شکل گیری و توسعه شهر بیرجند با استناد به قرائن تاریخی و شواهد باستان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بافت قدیم بیرجند شرایط جغرافیایی متون تاریخی صفوی قاجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۲۱۶
شهر بیرجند مرکز استان خراسان جنوبی با اینکه دارای بافت تاریخی با ارزشی است، تاکنون هیچ گونه کاوش باستان شناسی در بافت قدیمی آن صورت نگرفته و به همین دلیل، روند شکل گیری و رشد آن در طول تاریخ به طور دقیق مشخص نیست و تنها با بررسی منابع و متون تاریخی که آن هم اندک اشاره دارند و همین طور با توجه به شواهد و آثار تاریخی بافت قدیم بیرجند و محدوده شهر باید به روند شکل گیری و رشد شهر پی برد. کویری بودن بخش زیادی از خراسان جنوبی موجب شده است شرایط محیطی در همه جای این منطقه برای شکل گیری مجتمع های زیستی فراهم نشود. شهر بیرجند از منظر جغرافیایی در محیطی شکل گرفته که آب و خاک حاصل خیز و همین طور هوای مطلوب در فصل گرما و سرما نسبت به مناطق هم جوار داشته است . همچنین نقش ارتباطی آن و قرارگیری در مسیر ارتباطی خراسان و سیستان در طول تاریخ و انتقال مرکزیت از قاین به بیرجند در طی دوره صفوی تا قاجار همواره نقش بسزایی در رشد و توسعه شهر ایفا کرده است؛ به طوری که در اواسط دوره قاجاریه اهمیت شهر موجب می شود کشورهای انگلیس و روسیه در بیرجند کنسولگری تأسیس کنند. در این دوره شاهد شکل گیری محلات جدید و همین طور بازار در شهر هستیم. هدف این تحقیق، شکل گیری و توسعه شهر بیرجند براساس شرایط جغرافیایی، متون تاریخی و داده های باستان شناسی مورد بررسی بوده که جمع آوری یافته های آن از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی با رویکرد تاریخی - فرهنگی و به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. در آخر، این مقاله در صدد پاسخ به این سؤالات است: ۱. چه عواملی در روند رشد و توسعه شهر بیرجند در طول زمان تأثیرگذار بوده است ؟ ۲. با توجه به شواهد معماری در بافت قدیم بیرجند، محدوده شکل گیری شهر ، کدام نقطه بوده و در چه دوره ای به عنوان مرکز قُهستان مورد توجه قرار می گیرد؟
۴.

گونه شناسی سفال های نقش افزوده قلعه کوه قاین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سفال دوره سلجوقی نقش افزوده خراسان جنوبی قلعه کوه قاین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵ تعداد دانلود : ۱۳۴
در این مقاله به بررسی سفال نقش افزوده قلعه کوه قاین، یکی از قلاع معروف اسماعیلیان همزمان با قرون میانی اسلامی در منطقه خراسان جنوبی (قهستان) پرداخته می شود، این قلعه در 5/2 کیلومتری جنوب شرق قاین و در مسیر جاده خراسان به سیستان قرار گرفته است. در بررسی نقوش سفالینه های قلعه کوه قاین، این سوالات مطرح است: 1- مهم ترین دلیل منتسب کردن سفال با نقش افزوده قلعه کوه قاین به قرون میانی اسلامی (خصوصاً دوره های سلجوقی و خوارزمشاهی) چیست؟ 2- ویژگی های منحصر به فرد نقوش افزوده سفال استامپی قلعه کوه قاین چیست و می توان طبقه بندی خاصی برای این نقوش در نظر گرفت؟ این مقاله سعی دارد با هدف شناسایی و طبقه بندی نقش افزوده های استامپی سفال های قلعه کوه قاین، به روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی و براساس مشاهدات عینی و بررسی نمونه های به دست آمده طی آواربرداری قلعه کوه قاین طی سال های 1385 تا 1388 (حدود 3000 قطعه) به این پرسش، پاسخ منطقی دهد. نتایج به دست آمده، تنوع بسیار گسترده در نقش مایه ها، ابعاد و نحوه قرارگیری نقش افزوده ها را در سفالینه های قلعه کوه قاین نشان می دهد که از جمله می توان به طرح های انسانی از نوع ترکیبی، جانوری، گیاهی و سایر پدیده ها شامل خورشید، ستاره، چلیپا و نقوش هندسی اشاره کرد.
۵.

بررسی و تحلیل یافته های باستان شناسی فصل چهارم کاوش محوطه کَهنِک، شهرستان سربیشه-خراسان جنوبی

کلیدواژه‌ها: استقرار دوره اسلامی کاوش باستان شناسی سربیشه محوطه کَهنِک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۲ تعداد دانلود : ۴۹۱
محوطه باستانی کَهنِک از جمله محوطه های اسلامی مهم در استان خراسان جنوبی است که ضعف الگوهای زیست محیطی و محدودیت های اقلیمی در شرق ایران، خصوصاً کمبود منابع آبی، موجب عدم شکل گیری محوطه ها و سکونت گاه های پرجمعیت و وسیع در این منطقه شده است. به همین دلیل، این محوطه در مطالعات باستان شناسی شرق کشور و ارتباطات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بین مناطق شمالی (خراسان) و جنوبی (منطقه سیستان) که در مسیر راه ارتباطی مهمی قرار دارد، از اهمیت بسیار برخودار است. مسیرهای اصلی از عوامل مهم در مکان گزینی گروه های انسانی در طول تاریخ بوده است و این امر در مناطقی بیشتر تأثیرگذار بوده که زیست بوم هایش در مجاورت مسیرهای اصلی تجاری و شاهراه های ارتباطی قرار گرفته بوده اند. محوطه کَهنِک سربیشه به عنوان محلی برای فعالیت های آموزشی گروه باستان شناسی دانشگاه بیرجند درنظر گرفته شده و از سال 1392 تا سال 1397 ه .ش. به مدت شش فصل و به طور مستمر فعالیت کاوش در این محوطه تداوم داشته است. در این تحقیق، به معرفی فصل چهارم کاوش و یافته های کشف شده از آن پرداخته می شود که با هدف شناسایی و خواناسازی فضاهای معماری موسوم به «قلعه کَهنِک» در قسمت شرقی این محوطه در زمستان 1395 انجام شد. محوطه کَهنِک با توجه به داده های سطحی و کاوش های صورت گرفته، متعلق به قرون سوم و چهارم هجری قمری تا دوره تیموری است و بیشترین داده های به دست آمده اش را سفال و سازه های معماری مربوط به قرون میانه اسلامی دربر می گیرند. سازه های معماری یافت شده در این فصل از کاوش، عمدتاً سازه های مربوط به فضاهای معماری قلعه اند. این مقاله ضمن معرفی محوطه کَهنِک ، به توصیف و تحلیل داده های به دست آمده از چهارمین فصل کاوش این محوطه می پردازد. پژوهش حاضر، بر اساس روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد تاریخی-فرهنگی بوده و روش کار در این تحقیق به صورت میدانی و کتابخانه ای است. پرسش های پژوهش عبارتنداز: 1- فضاهای معماری کاوش شده قلعه کهنک از چه نقشه ای برخوردار است؟ 2- آیا تأثیر فرهنگ های مجاور را در سفال محوطه کَهنِک می توان دید؟ فرضیه های پژوهش عبارتند از: 1- قلعه کهنک با توجه به کاوش های انجام شده دارای نقشه ای نسبتاً مدور و فضاهای معماری محدود با اطاق هایی مربع شکل است. 2- محوطه کَهنِک به دلیل قرارگیری در مسیر ارتباطی مهمی که از شمال به جنوب در امتداد است، تحت تأثیر مناطق همجوار است؛ به طوری که سفال سبک نیشابور، از جمله سفال های شاخص قرون اولیه این محوطه است.
۶.

تأثیر محیط جغرافیایی و فرهنگ بر شکلگیری قلاع اسماعیلی مطالعه موردی: قلعه کوهزردان - شهرستان زیرکوه

کلیدواژه‌ها: قهستان اسماعیلیه قلاع قلعه کوهزردان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۷۵۵
تلاش انسان برای ایجاد تعادل بین نیازها و خواستههای وی و امکانات بالفعل و بالقوه در محیط از گذشتههای دور موردتوجه بوده است. آب، خاک، زمین، راه و... همه بهنوعی در شکلگیری و پیدایش یک مکان زیستی نقش مؤثری داشته و بسته به موقعیت و شرایط بعضی مواقع نقش یک و یا دو عامل پررنگتر نیز میشود. تعامل انسانها فرهنگ را در محیط پدید میآورد که بهطور مداوم تکامل مییابد و فعالیتهای انسان را تحتتأثیر خود قرار میدهد و با نادیدهگرفتن محیط، نمیتوان شرایط رفتاری و عوامل فرهنگی را موردبحث قرار داد. فرهنگ عامل ایجاد آثار و چشمانداز در مکان و فضاست. یکی از چشماندازهای مهم فرهنگ در محیط، معماری است. ویژگیهای طبیعی در منطقه قهستان موجب این شده است که در قرون میانی اسلامی فرقه اسماعیلی باتوجه به شرایط محیطی و گسترش مذهب خود در این منطقه دست به ساخت استحکامات دفاعی بزنند، تا خود را با شرایط طبیعی و سیاسی آنزمان هماهنگ کنند و نوعی سازگاری با محیط پیرامون بهوجود بیاورند، بهنوعی که باوجود محدودیت محیطی، از شرایط و امکانات موجود، نیازهای خود را از محیط تأمین کردهاند و نوعی سازگاری محیطی و فرهنگی در این منطقه بهوجود آوردهاند. هدف از نگارش این مقاله، معرفی معماری قلعه کوهزردان واقع در شهرستان زیرکوه استان خراسان جنوبی و تأثیر محیط و فرهنگ در معماری قلعه و چگونگی سازگاری انسان با محیط و رفع مشکلات عدیده طبیعی با بهرهگیری از تفکر است، که در اینراستا از محیط در رفع مشکلات بهره جسته و درنهایت منجر به خلق آثار و دستساختهها شده است. مقاله حاضر براساس روش توصیفی و تحلیلی بوده و دادههای آن ازطریق مطالعه منابع کتابخانهای و برداشت میدانی بهروش پیمایشی در محل با رویکرد تاریخی فرهنگی صورت گرفته است.
۷.

مقایسه تطبیقی نقوش سفالینه های محوطه کَهنِک شهرستان سربیشه با نقوش سنتی گلیم و قالیچه های ذهنی باف معاصر این شهرستان در استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قالیچه ذهنی باف گلیم سنتی سفال منقوش محوطه تاریخی کهنک سربیشه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۱۹۱
شهرستان سربیشه در استان خراسان جنوبی، به دلیل موقعیت ویژه جغرافیایی، همواره تحت تأثیرات فرهنگی و اجتماعی اقوام کوچ رو و مهاجر قرارگرفته است. نتیجه این تعاملات در مقاله پیش رو، با هدف بررسی رابطه نقوش سفالینه های به دست آمده از چهار فصل کاوش باستان شناسی محوطه کهنک سربیشه و نقوش به کار رفته در دست بافته های سنتی این منطقه بالاخص قالیچه های ذهنی باف و گلیم آورده شده است. در این دستبافته ها که حاصل سرپنجه عشایر بُهلولی، بلوچ و هنر بومیان این شهرستان می باشند، سعی گردیده تا نقوش از نظر وجوه اشتراکی و افتراقی احتمالی و همچنین اصالت و هویت بومی بررسی گردند. پرسش اساسی این است که ارتباط معناداری میان نقوش یاد شده، وجود دارد؟ و این ارتباط چه حوزه هایی را شامل می شود؟ در این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، نقوش استخراج شده مطالعه و مقایسه تطبیقی گردیده و در گردآوری اطلاعات از روش میدانی، تصویربرداری از نمونه ها، مصاحبه با هنرمندان و مطالعه مستندات کتابخانه ای استفاده گردیده است. مطالعه صورت گرفته نشان داد که رابطه معناداری میان نقوش سفالینه ها و دستبافته های سنتی منطقه وجود داشته و زمینه های اشتراکی فراوانی دارند. نقوش ساده و ترکیبیِ تجریدی ملهم از گیاهان، طبیعت واشیا، بیشترین گروه نقوش را تشکیل داده و نقوش انسانی، جز در دستبافته ها، در سفالینه های کهنک قابل شناسایی نیست. استفاده از نقوش و فرم های مشابه در سفال و دستبافته های منطقه، نشان از تداوم و پیوستگی فرهنگی و همچنین شرایط زیست محیطی، اعتقادات و باورداشت های آنان دارد. با توجه به اینکه در تطبیق برخی از نقوش سفالینه ها، مشابه بومی به دست نیامد، لذا بنا بر فرض وارداتی بودن نقوش، می توان منشاء برخی از آن ها را گونه های سفال نیشابور دانست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان