فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۹٬۷۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
با آغاز عصر صنعتی، آهنگ شهرنشینی رشد پرشتابی گرفته و همچنان در مسیر حرکت بسوی آینده است. آینده انسان، شهرنشینی هست. بنابراین نیاز به آینده نگری و ایجاد محیط مطلوب سکونت در شهرهای آینده از ضرورت برنامه ریزی امروز می باشد. رویکرد بیوفیلیک از رویکردهای طبیعت گراست که از اوایل قرن بیست و یکم وارد حوزه معماری و شهرسازی شده است. از چالش های مطرح در شهر آینده، رشد جمعیت سالمند و تحولات زیست محیطی با در نظر گرفتن معضلات پیش روست. هدف این پژوهش ارتقاء کیفیت فضای باز محیط سکونت سالمندان با استفاده از رویکرد و شهرسازی بیوفیلیک در شهر آینده است. این پژوهش با نگاهی به آینده شهر و چالش های پیش روی آن و با روش تحلیل روند، انجام شد. گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها با روش ترکیبی(کمی و کیفی) و با استفاده از نرم افزار spss24 و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تی تک نمونه ای انجام شد. نتایج نشان داد که اکثریت روابط بین عناصر رویکرد بیوفیلیک با مؤلفه های کیفیت محیط دارای ارتباط معنادار و بیشترین تعداد ارتباط همبستگی بین عناصر بیوفیلیک با مؤلفه معنایی کیفیت محیط فضای باز می باشد. بیشترین تأثیر مربوط به فعالیت بیوفیلیکی(4/25) و کمترین تأثیر مربوط به سرشت فضا(2/282 است. در بین 44 گویه بررسی شده، عنصر فضای سبز، گیاهان و آب (4/53) بیشترین و عدم ترس از درختان متراکم (2/55) کمترین عدد میانگین را است. ضمن اینکه نتایج مشخص نمود که کیفیت محیط مطلوب تر، باعث علاقه مندی و افزایش فعالیت بیوفیلیکی سالمندان مانند ورزش،پیاده روی و باغبانی و افزایش تعاملات اجتماعی در فضای باز مجتمع می گردد. نتایج بدست آمده می تواند در برنامه ریزی و طراحی مجتمع های مسکونی در شهر آینده استفاده شود.
ارزیابی تحقق پذیری شاخصه های شهر هوشمند (نمونه موردی شهر تبریز)
حوزههای تخصصی:
هوشمند سازی شهرها، فقط به معنی رشد تکنولوژی و مکانیزه شدن شهرها نیست، بلکه زمانی شهری هوشمند است که در همه زمینه های اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و حکمروایی نیز هوشمند و بهینه باشد. استفاده از منابع انرژی کمتر و ایجاد بیشترین بازدهی از ضرورت های هوشمندسازی شهرها می باشد. در سال های اخیر استفاده از تکنولوژی در جهت تسریع روند کارهای روزمره و ارتقاء کیفیت زندگی اهمیت یافته است؛ اما به صورت جامع و یکپارچه شکل نگرفته است. این پژوهش با هدف بررسی میزان تحقق پذیری شاخصه های شهر هوشمند در شهر تبریز شکل گرفته است. در مقاله پیش رو، تحقق پذیری ۶ مؤلفه اساسی شهر هوشمند در زمینه های اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی و... موردبررسی قرار گرفته است. روش پژوهش حاضر، کتابخانه ای و پرسشنامه ای می باشد. با توجه به تخصصی بودن بحث هوشمندی و الزامات تحقق پذیری آن، پرسشنامه مستخرج با همکاری اساتید و متخصصان این حوزه تکمیل شده است. نتایج حاصل از این پرسشنامه، در نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفته است. بر اساس اعداد کرونباخ به دست آمده می توان گفت شهر تبریز ازلحاظ تحقق شاخصه های شهر هوشمند در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار داشته است اما به طورکلی نمی توان این شهر را هوشمند نامید.
مفهوم شناسی و ارائه الگوی فرآیندی تحقق پذیری طرح های توسعه شهری در ادبیات جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
401 - 423
حوزههای تخصصی:
موضوع عملیاتی سازی و تحقق پذیری طرح های توسعه شهری یکی از مهمترین موضوعات مورد بررسی در ادبیات نوین برنامه ریزی شهری جهانی است. زیرا اگر برنامه ای به بهترین شکل ممکن هم تهیه شود اما اجرا نشود، انگار که اصلا تهیه نشده است. نیاز به این موضوع کاملاً حتی برای افراد غیر متخصص در این حوزه مشخص است. در همین راستا در این تحقیق برای ارائه یک نظام پیشنهادی اولیه به مرور ادبیات جهانی این حوزه پرداخته شده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی ادبیات جهانی این موضوع و جمع بندی آن تحت ارائه یک الگو عملیاتی سازی و مدیریت اجرای طرح های شهری بر اساس ادبیات جهانی است. این پژوهش یک پژوهش توصیفی – تحلیلی است که در آن با بررسی اسناد و ادبیات جهانی حوزه مورد بررسی عملیاتی سازی و اجرای طرح های شهری به جمع آوری شاخص ها، نظام و ارکان این موضوع در ادبیات جهانی پرداخته شده است و سپس با کمک متخصصان و بررسی ارتباطات اسناد به ارائه یک چهارچوب نهایی پیشنهادی تحت عنوان الگوی فرآیندی مدیریت اجرایی و عملیاتی سازی طرح های شهری بر اساس ادبیات جهانی پرداخته شده است. در نهایت در این مطالعه با بررسی های انجام شده تعداد 74 شاخص، 21 آسیب، 17 رکن و یک الگویی عملیاتی سازی ارائه شده است. یافته اصلی و نهایی این پژوهش شامل یک فرآیند 8 مرحله ای برای پیاده سازی طرح های توسعه شهری است. مراحل اصلی چهارچوب کلی ۸ مرحله ای که برای مدیریت اجرایی طرح های توسعه شهری در این پژوهش ارائه شده به ترتیب عبارتند از: بررسی اولیه کلیت اجرا طرح، بررسی شرایط اجرایی، مسئولیت و قوانین، زمان و منابع، برنامه عملیاتی سازی، اثربخشی، اجرا و ارزیابی و اصلاح؛ که تمامی این مراحل خود شامل زیر مجموعه های اجرایی خاص می باشند که به توضیح کامل آن ها در این پژوهش پرداخته شده است.
بررسی آینده محتمل در تجاری سازی پژوهش های مقطع کارشناسی ارشد فرش دانشگاه هنر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشگاه ها علاوه بر تولید محتوای علمی، ترویج دانش و انتقال آن به دانشجویان و فضای جامعه، رسالت دارند تا بتوانند در جهت اجرایی کردن و بهره برداری از همان دانش تولیدشده، نقش بسزایی در حوزه تجاری سازی ایفا کنند. هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی موانع تجاری سازی در پایان نامه های کارشناسی ارشد فرش دانشگاه هنر اصفهان؛ در راستای پاسخ به این پرسش است که آینده محتمل در جهت تجاری سازی پژوهش های مقطع کارشناسی ارشد فرش دانشگاه هنر اصفهان چیست و چه تأثیری می تواند بر دانشگاه و آینده صنعت فرش دستباف داشته باشد؟ پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش آسیب شناسی از نوع آینده نگاری است. جامعه ی موردمطالعه در این پژوهش، اساتید و اعضای هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان و 46 پروپوزال ثبت شده بین سال های 1394 لغایت 1398 است. این پژوهش جزو پژوهش های ترکیبی و آمیخته است. روش نمونه گیری در مباحث کمی به صورت تصادفی به کمک جدول کرجسی و مورگان 40 نفر و در مباحث کیفی به صورت هدفمند موردی نمونه شاخص و برمبنای اشباع نظری 12 نفر از خبرگان آموزش عالی فرش بوده اند. نظرات اساتید در چارچوب نظری و الگوی سه شاخگی بررسی شد و داده های موردنیاز این پژوهش به کمک ابزار مصاحبه غیرسازمان یافته با اساتید و اعضای هیئت علمی این دانشگاه جمع آوری شده است. نتایج این پژوهش منجر به شناسایی 48 عامل مانع در تجاری سازی پژوهش ها و انتخاب عامل ساختاری (سازمانی) به عنوان تأثیرگذارترین عامل مانع در دانشگاه هنر اصفهان شد. در ادامه به کمک علم آینده پژوهی و ابزار سناریونویسی، سناریویی برای آینده محتمل، در قالب سناریوی بحران ارائه گردید. لذا سناریوی بحران مشخص می کند؛ که ادامه فعالیت با همین متد و روش در دانشگاه ها و بازارهای هدف، نه تنها مشکلات را در این عرصه حل نخواهد کرد بلکه وضعیت صنعت فرش دستباف در بازارهای هدف و دانشگاه ها روبه زوال خواهد رفت و ضعف ها و آسیب های موجود به حداکثرترین حالت خود خواهند رسید.
مطالعهٔ هنر سرمه دوزی استان اصفهان با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
103 - 120
حوزههای تخصصی:
هنرهای سنتی، نمایانگر فرهنگ و هنر یک ملت هستند که در باورها و آیین های آن قوم ریشه دوانیده اند. رودوزی های سنتی از هنرهای ارزشمند ایرانی هستند که از شیوه ها و مواد اولیهٔ گوناگون بهره می برند. سرمه دوزی یکی از رودوزی های سنتی ایران است که در اصفهان تولید می شود و از پیشینه ای غنی در این شهر برخوردار است، به طوری که در گذشته در بسیاری از خانه ها زینت بخش اثاثیهٔ منزل بوده است. در سال های اخیر، استفاده از رودوزی های سنتی به دلایل گوناگون کم رنگ شده و رونق گذشته را ندارد. هدف این پژوهش مطالعهٔ وضعیت گذشته و حال هنر سرمه دوزی و برنامه ریزی برای اعتلای آن در آینده است. این پژوهش در صدد پاسخ به این سؤال است که چگونه می توان با روش آینده نگاری وضعیت این هنر را پیش بینی و برای دستیابی به یک آیندهٔ مطلوب برنامه ریزی نمود؟ این پژوهش که از نظر ماهیت کیفی است، با روش مردم نگاری از نوع سناریو نویسی و با رویکرد آینده پژوهی انجام شده است. داده های پژوهش به دو روش کتابخانه ای و میدانی از نوع مصاحبه جمع آوری شده اند. نمونه گیری در این پژوهش به روش هدف مند و برمبنای شیوهٔ گلوله برفی انجام شده است که مشتمل بر ۲۰ نفر شرکت کننده در چهار گروه صاحب نظران، فروشندگان، هنرمندان و مصرف کنندگان می باشد. در این پژوهش، سرمه دوزی از چهار بُعد اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و نوآوری مورد بررسی قرار گرفته است و بر این اساس پیشران ها شناسایی شده اند و دو سناریو شامل درخت سرو، و گل نیلوفر ارائه شده است. ایجاد بازارهای صادراتی، تولید مواد اولیه در داخل کشور، خلاقیت در نقوش، کاربرد ایجاد بازارهای مستقیم برای فروش و گسترش آموزش، موجب تداوم رشد هنر سرمه دوزی می شود که می تواند برای هنر سرمه دوزی در استان اصفهان آیندهٔ مطلوبی را رقم بزند.
واکاوی نقش فناوری های نوین بر ساختار کالبدی ساختمان های منتخب معماری معاصر ایران 1360- 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۴۷-۳۰
حوزههای تخصصی:
اهداف: از جمله چالش های رخ داده پس از انقلاب صنعتی می توان به تقلیل بهره گیری از فناوری های روز توسط بسیاری از معماران به دلیل بحران های هویتی و معنایی در معماری ساختمان ها اشاره نمود. در این راستا هدف اصلی پژوهش پیش رو واکاوی ارتباط نظری فناوری و ساختار کالبدی ساختمان در آثار معماری چهار دهه اخیر ایران و ارائه راهبردی در جهت ارتقاء معماری معاصر کشور می باشد. روش ها: پژوهش پیش رو از نوع تحقیقات ترکیبی و از منظر روش شناسی توصیفی- تحلیلی و پیمایشی و از نظر هدف کاربردی می باشد. در این پژوهش پس از بررسی مبانی نظری ، نمونه های مورد مطالعه پژوهش تبیین و بر اساس معیارهای اصلی که تعیین گردیده اند تحلیل می گردند. در ادامه داده های حاصل در غالب پرسشنامه هایی در اختیار جامعه آماری متخصص قرار گفته که به جهت اعتبار یابی پرسشنامه از SmartPLS استفاده شده و به جهت اولویت بندی داده ها از آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته ها: براساس یافته ها حاصل از ارائه پرسشنامه ها، اکثریت متخصصین معتقدند که می بایست بیشترین تاثیر فناوری های نوین در معماری ساختمان های معاصر در سه بعد انعطاف پذیری در ساخت و ساز، سرعت احداث بالا و ایمنی هر چه بیش تر مصالح فناوارانه در برابر آتش سوزی نمود یابند. نتیجه گیری: با بررسی ساختمان های چند عملکردی شاخص چهار دهه اخیر به خصوص در دهه اخیر، عموم توجه طراحان و معماران معاصر به بهره گیری از فناوری های نوین در جنبه های زیبایی شناختی ساختمان ها (از جمله کاربری های تجاری) می باشد که این مهم منجر به افول هویتی و معنایی ساختمان ها در عین بهره گیری از فناوری های روز گردیده است.
Assessment of Influential Components in Vernacular Housing Architecture of Villages in the Gilan Plain(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۳ - Serial Number ۴۹, Summer ۲۰۲۳
99 - 112
حوزههای تخصصی:
Recent advancements in cons truction and shifts in traditional housing practices in the villages of the Gilan Plain have resulted in a disconnect between the newly-cons tructed housing and its surrounding environmental, economic, physical, social, and cultural conditions. This s tudy aims to identify and evaluate the key components affecting traditional rural housing in the Gilan Plain and compare these with those found in the literature review. The s tudy employed a mixed-methods design, including descriptive-analytical approaches, a survey method, and a case s tudy approach, to examine rural housing in the Gilan Plain. The components were dis tilled into items and evaluated through a ques tionnaire dis tributed to 100 architectural experts, the validity and reliability of which were confirmed. The components were then ranked using the Friedman tes t. To observe the functions of these components, 23 case s tudies of rural housing in the Gilan Plain were inves tigated. The findings showed that livelihood played a significant role in shaping the physical s tructure of rural homes in the Gilan Plain compared to other rural areas of Iran. Due to the region's favorable climate conditions, including an abundance of rain and vegetation, there has been a lack of emphasis on climate adaptation s trategies and resource management compared to other regions of Iran. The abundant fields and vegetation also serve important cultural functions, such as providing privacy.
تبیین جایگاه جامعه شبکه ای در برنامه ریزی شهری با تاکید بر حکمروایی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
64 - 86
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بسیاری از چالش های برنامه ریزی شهری بسیار متنوع بوده و ساختارهای سنتی نیز از کارآمدی لازم جهت تعدیل این چالش ها برخوردار نیستند. بنابراین نیاز به ارائه راه حل های مبتنی بر همکاری، تعامل و ارتباط درون سازمانی، ایجاد شبکه های فراتر از سطوح سلسله مراتبی و سازمان رسمی، ضروری است. در این راستا مانوئل کاستلز، جامعه شبکه ای را به عنوان ساختار جدیدی برای بازاندیشی در مورد جامعه به رسمیت شناخته است. از طرف دیگر، حکمروایی شهری به عنوان عاملی تسهیلگر در راستای جامعه شبکه ای مطرح می گردد.
هدف: تبیین جایگاه جامعه شبکه ای در برنامه ریزی شهری با تأکید بر حکمروایی شهری، تعریف جامعه شبکه ای، سیاست گذاری آن.
روش: این پژوهش بر اساس هدف، بنیادی و ماهیتاً کیفی است و با اتخاذ رویکرد تبیینی- اکتشافی به مرور و تحلیل سیستماتیک منابع و متون در زمینه جامعه شبکه ای و جایگاه آن در برنامه ریزی شهری می پردازد. روش تحقیق به کار گرفته شده در جهت دستیابی به هدف مورد نظر، تحلیل محتوای کیفی است؛ به طوری که با مفروض گرفتن تعریف های مشخص به مطالعه متون پرداخته شد. این مفاهیم و تعاریف عملیاتی بر اساس مباحث نظری استخراج شد. در گام دوم بازیابی منابع بر اساس کلید واژگان، عنوان و انجام شد و در مرحله سوم تحلیل و چارچوب مفهومی تدوین شد.
یافته ها: از دیدگاه جامعه شبکه ای نظام برنامه ریزی شهری یک نظام باز و غیرمتمرکز و گفتمان- محور بوده که در آن فعالیت ها آزادانه و مبتنی بر هوشمندسازی صورت می گیرد. بدین معنی که جامعه شبکه ای به عنوان شکل غالب سازمان اجتماعی، انعطاف پذیر و همگرا بوده که جایگزین ساختار سلسله مراتبی، واگرا و عمودی است.
نتیجه گیری: ایجاد شهری که انسان و نیازهای او به عنوان موضوع کانونی در برنامه ریزی شهری باشد و نه به عنوان ابزار توسعه، توجه به داوری پلورالیستی در نظام برنامه ریزی شهری حائز اهمیت است. در این راستا، تئوری جامعه شبکه ای و توجه به اصول و سیاست گذاری های آن به عنوان انعطاف پذیرترین و سازگارترین رویکرد مطرح می گردد.
تبیین الگوی ساماندهی اقلیمی فضاهای عملکردی در بناهای مسکونی مناطق سرد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
117 - 132
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش بررسی الگوهای معماری- اقلیمی فضاهای کارکردی در ساختمانهای مسکونی بومی منطقه سرد ایران است. تعیین پهنه بندی اقلیمی بر اساس طبقه بندی کوپن بوده و پهنه جدید به سه اقلیم Dfa، Dfbو Dsa تقسیم می شوند. انتخاب معیارها بر اساس عناصر مشترک و بررسی تغییرات در نمونه ها در سه گروه صورت گرفته است. روش تحقیق پژوهش، تحلیلی-توصیفی با بهره گیری از الگوریتم تاپسیسبرای اولویت بندی و رسیدن به جواب ایده آل است. لذا هدف پژوهش شناخت عوامل اقلیمی بر شکل گیری موثر بناها می باشد. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، خوشه بندی در محدوده اقلیم سرد انجام شده است. نقشه توزیع الگوها نشان می دهد سه گونه خانه در منطقه پراکنده است، اما یکی از الگوهای آب و هوایی غالب، می تواند در کل مناطق به عنوان الگوی اصلی مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین می توان نتیجه گرفت ساختار فضای کارکردی در معماری بومی مسکونی منطقه سرد ایران الگوهای اقلیمی مشابهی دارد.
به سوی فرایند جامع ارزیابی کیفیت فضاهای عمومی شهری در شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۳۴-۱۱۵
حوزههای تخصصی:
اهداف: نگاه به مطالعات سنجش کیفیت فضای عمومی در ایران و ادبیات جهانی نشان از گونه ای یکسان سازی در استفاده از معیارهای سنجش کیفیت دارد. در حالیکه مفهوم کیفیت فضای عمومی متناسب با گونه فضا و همچنین بستر سیاسی-اقتصادی-اجتماعی شکل گیری و تحول فضای عمومی می تواند فهم و درکی متفاوت فراهم آورد. به نظر می آید در سنجش کیفیت فضای عمومی بیشتر تمرکز بر روشهای کمی و آماری بوده و فهم ماهیت فضا در سنجش کیفیت نقش پر رنگی نداشته است. این پژوهش مسیری جدید در روش سنجش کیفیت فضای عمومی مبتنی بر ترکیب روش های کیفی و کمی ارائه می دهد. روش ها: جهت اعتبارسنجی فرایند پیشنهادی، میدان هفت حوض به عنوان مورد مطالعه پژوهش انتخاب شده است. از ترکیب روش های تحلیل محتوا، تفسیری-تاریخی، مصاحبه عمیق و تدوین خاطرات شفاهی، رفتارشناسی و تحلیل همبستگی در این پژوهش استفاده شده است. یافته ها: این پژوهش روش شناسی جدیدی مبتنی بر هفت گام شناسایی معیارهای ارزیابی کیفیت فضای عمومی مبتنی بر ادبیات جهانی، شناسایی معیارهای ارزیابی کیفیت آزمون شده در مطالعات مبتنی بر تجربه ایرانی فضاهای عمومی، تجمیع معیارهای گام اول و دوم و اعتبارسنجی امکان ارزیابی معیارهای انتخاب شده در فضای عمومی مورد مطالعه مبتنی بر بازدید میدانی، مطالعه تفسیری-تاریخی تحول فرم فضای عمومی در دوره های مختلف تاریخی، انجام مطالعات رفتاری مبتنی بر روش یان گل، انجام مصاحبه عمیق با کاربران دارای سابقه استفاده طولانی از فضا جهت استخراج خاطرات شفاهی و شناسایی مهمترین معیارهای کیفیت فضا در طول زمان و تحلیل کمی همبستگی های معیارهای کیفیت را ارائه می دهد. نتیجه گیری: ارائه یک روش شناسی جامع در ارزیابی کیفیت فضاهای عمومی شهری مهم ترین نتیجه این پژوهش است.
سنجش تاثیرات اجتماعی گردشگری بر کیفیت زندگی با شیوع Covid-19 در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۵۴-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: با شروع Covid-19 در دنیا یکی از بحرانها در زمینه صنعت گردشگری است که به نوبه خود بر روی کیفیت و رفاه زندگی ساکنان مناطق گردشگری تاثیر گذاشته، که در این میان توجه به اثرات اجتماعی گردشگری بسیار ضروری است. هدف: هدف تحقیق حاضر سنجش تاثیرات اجتماعی گردشگری بر کیفیت زندگی با شروع Covid-19 در شهر تبریز می باشد. روش ها: تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق جمعیت بالای 18 سال شهر تبریز می باشد. تحلیل اطلاعات از معادلات ساختاری (EMS) با نرم افزار Amos و SPSS استفاده شد. یافته ها: یافته ها حاکی از این است که اعتماد بین فردی، دلبستگی به مکان، درک اثرات اجتماعی و Covid-19 ﺑﺎ ﺿﺮیﺐ ﺗﺄﺛیر 825/0 و 801/0 و 735/0 و 711/0 بیشترین اثرات را بر کیفیت زندگی داشته است. نتیجه گیری: در نتیجه هنگامی که افراد به مکان وارد می شوند، رفتارهای طرفدار اجتماعی و طرفدار محیط زیست را برای حفاظت از مکان خود برای کمک به هدف کاربردی آن ( مزایای گردشگری) اتخاذ می کنند و از این رو از توسعه گردشگری حمایت می کنند. این امر به نوبه خود می تواند در برآورده کردن دیگر اهداف کلیدی پایداری و رفاه و ارتقای کیفیت زندگی ساکنان شهر تبریز در زمان ، کووید 19و پیماریهای همه گیر و پس از آن نقش بیشتری داشته باشد.
امکان سنجی توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی (TOD) با مرکزیت ایستگاه مترو گلشهر کرج
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
208 - 223
حوزههای تخصصی:
رویکرد توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی یکی از راهکارهای نوین برنامه ریزی حمل ونقل شهری در راستای دستیابی به اهداف توسعه پایدار می باشد. جهت ظرفیت سنجی توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی در شهر کرج، ایستگاه متروی گلشهر از میان سه ایستگاه مترو شهر کرج به عنوان نمونه موردی انتخاب گردید. در این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی و شناخت میدانی دقیق از محدوده مطالعه و همچنین از روش های مصاحبه، سندخوانی، روش پرسشنامه ای محدود و روش مشاهده مشارکتی به عنوان روش های جمع آوری داده ها استفاده خواهد شد. رابطه همبستگی بین شاخص های توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی در محدوده ایستگاه برای تحلیل داده ها به کار می رود. جهت اجرای TOD، لازم است در سایت متروی گلشهر، اصول برنامه ریزی دچار تغییر شده و سیاست های مربوط به حمل ونقل بر اساس کاهش الگوی استفاده از خودروی شخصی و همچنین ترویج پیاده مداری در بهره گیری از حمل ونقل عمومی بازتعریف شود. می توان گفت با توجه به وضعیت مطلوب سایت مترو گلشهر جهت پذیرش اصول مکمل TOD، با اجرای سیاست های مؤثری نظیر تقویت جذابیت های فیزیکی و محیطی در جهت افزایش مصرف کننده ایستگاه، توسعه فعالیت های اجتماعی مکمل ایستگاه و درنتیجه افزایش فعالیت های اقتصادی و محیط اطراف آن، امکان اجرای رویکرد توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی در محدوده اطراف ایستگاه تا میزان مناسبی وجود دارد.
شبیه سازی و ارزیابی تأثیر سایه بان غشایی بر آسایش حرارتی فضای بیرونی در شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیاز انسان به حضور در فضاهای باز و نقش تأثیرگذار اقلیم در فعالیت ها و رفتارهای شهری، توجه به آسایش حرارتی بیرونی را ضروری می سازد. در فضاهای باز شهری بویژه در اقلیم های گرم، کاربران بارهای حرارتی زیادی را تجربه می کنند، که باعث عدم آسایش حرارتی می شود. با کنترل تابش و سایه اندازی می توان آسایش حرارتی در فضای باز را بهبود بخشید. مسئله، ایجاد سایه و محافظت فضاهای باز از تنش های ناشی از افزایش بیش از حد دمای سطح زمین و محیط است. اهمیت سایه و کاهش تابش در دستیابی به آسایش حرارتی در فضاهای باز شهری جهت افزایش حضور انسان، ایجاد خرد اقلیم و افزایش شرایط آسایش است. با شناخت عوامل ایجاد سایه مانند سایه بان ها می توان فضای باز مطلوبی ایجاد کرد. بدین منظور سازه های پارچه ای جدید برای مناطق با آب و هوای گرم بواسطه ایجاد سایه بان و تهویه طبیعی بسیار مناسبند. پژوهش حاضر با مطالعات کتابخانه ای و شبیه سازی در نرم افزارهای انویمت و انسیس تأثیر سایه بان غشایی سبک بر ایجاد آسایش حرارتی بیرونی در شهر سمنان با اقلیم گرم و خشک را بررسی می کند. طبق یافته ها وجود سایه بان غشایی در تابستان، تا 4.7 درجه سلسیوس اختلاف درجه حرارت ایجاد می کند و شرایط آسایش حرارتی را بهبود می دهد. سایه بان غشایی سبب خنکی فضای زیرین خود شده و از گرمای بیش از حد زمین جلوگیری می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که سایه بان غشایی در اقلیم گرم و خشک سبب ایجاد اختلاف درجه حرارت می شود. از میان چهار مدل سایه بان غشاییِ ساده، مخروطی، چتری و زین اسبی، سایه بان زین اسبی با 43.15% تأثیرگذاری در محیط دارای عملکرد مناسبی بوده و فضای خنک تری زیر سایه بان ایجاد می کند و مدل مناسب سایه بان غشایی است.
دسته بندی رنگ نمای ساختمان های مسکونی مبتنی بر مقیاس های احساسی رنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۵
20 - 31
حوزههای تخصصی:
فقدان برنامه های کنترل رنگ نما در سیاست های برنامه ریزی شهری در ایران و انتخاب رنگ نما براساس سلیقه طراح، طراحی آن براساس اصول علمی و ارزیابی کاربران را ضروری می نماید. در مطالعات حوزه رنگ، جهت توصیف رنگ از مقیاس های احساسی استفاده کرده اند. به دلیل ماهیت نسبی اصطلاحات احساسی و عدم اجماع نظر در خصوص تعاریف این مقیاس ها تحت تأثیر عوامل زمینه ای و ویژگی های فردی کاربران، نیاز به بازتعریف این مقیاس ها در بستر کشور ایران است. هدف پژوهش، شناسایی و تعیین مقیاس ها و مؤلفه هایی جهت دسته بندی ترکیب رنگی نما است. برای رسیدن به هدف از ترکیب روش های کیفی و کمّی به صورت تحلیل محتوای اسناد و انجام پیمایش دلفی توسط بیست نفر متخصص حوزه طراحی، رنگ و تحلیل نتایج از طریق روش Q، استفاده شد. از یافته های پژوهش، سه مقیاس دوقطبی هماهنگی، دما و وزن جهت دسته بندی ترکیب رنگی نما استخراج شدند. در مرحله بعد از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با پنج نفر از متخصصان معماری و شهرسازی، مؤلفه هایی جهت تشخیص این سه مقیاس توصیف ترکیب رنگی نما تعیین شدند. سپس جهت تأیید این مؤلفه ها، پرسش نامه ای تهیه شد که توسط بیست نفر متخصص پیشین تکمیل شد. با تحلیل داده ها از طریق تحلیل کیو، مؤلفه های مؤثر بر تشخیص سه مقیاس توصیف ترکیب رنگی نما و هم چنین تصاویر منتخب هر مقیاس استخراج شدند. با استفاده از نوار رنگ و کدهای سیستم HSL تصاویر منتخب نهایی، مقادیر کمی براساس درصد سطح رنگی و بازشوها در نما، تعداد رنگ مایه ها، دمای آن ها، میزان روشنایی و اشباعیت رنگ مایه ها و بازشوها به دست آمدند. براساس نتایج، ترکیب رنگی نما در هشت حالت سرد-هماهنگ-سبک، سرد-هماهنگ-سنگین، سرد-متضاد-سبک، سرد-متضاد-سنگین، گرم-هماهنگ-سبک، گرم-هماهنگ-سنگین، گرم-متضاد-سبک و گرم-متضاد-سنگین دسته بندی شدند که براساس مقادیر کمی قابل تعریف و توصیف هستند.
مفهوم سازی نظری شهر شکننده و ارائه ابعاد و شاخص های سنجش آن با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
52 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهر شکننده در واقع یک مفهوم جدید می باشد و شهرهایی را توصیف می کند که توانایی لازم در زمینه مدیریت شهر و خدمات رسانی به شهروندان را ندارند. مفهوم «شهر شکننده» به عنوان یک چارچوب تحلیلی جدید برای توصیف شرایط اضطراری در عصر جدید ظهور یافته و این مفهوم نوین، ابزاری برای درک نابرابری ها و تعارضات در محیط های شهری است. در واقع یک شهر زمانی "شکننده" و یا " شکست خورده " تلقی می شود که در انجام کارکردها و وظایف اصلی خود موفق نباشد و در حوزه های سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی آسیب پذیری بالایی داشته باشد. بازگشت سریع به شرایط قبل از شکنندگی را «تاب آوری» نامیده اند و تاب آوری ماموریت اصلی خود را کاهش «شکنندگی شهر» و «برگشت پذیری در سریع ترین زمان ممکن و با حداقل آشفتگی و حفظ شایستگی» می داند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مفهوم سازی نظری شهر شکننده و تعیین تمامی شاخص های آن انجام شده است.روش: روش تحقیق اسنادی با استفاده از رویکرد تفسیری و روش نظام مند فراترکیب بوده و جامعه آماری مقالات پژوهشی چاپ شده در مورد شهر شکننده در مجلات علمی در بازه زمانی 2010 تا 2022 میلادی می باشد که بر اساس عنوان و تحلیل محتوای مقاله ها 143 مقاله از بین 641 مقاله انتخاب شد و داده ها بر اساس استراتژی تحلیل محتوا با استفاده از نرم افزار مکس کیودا کدگذاری و بر اساس شاخص « دو کد گذار » جهت ارزیابی پایایی و کنترل کیفی یافته ها با 94/0 توافق عالی بین دو ارزیاب منتج گردید.یافته ها: بر اساس مقالات بررسی شده، ضمن تعریف کامل شهر شکننده، ابعاد شکنندگی شهری اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و محیطی و شاخص های آنها مشخص شد.نتیجه گیری: با توجه به تعریف شکنندگی و ابعاد آن، پژوهش حاضر می تواند فرصتی برای شناسایی علل شکنندگی در شهرها و ارائه راهکارهایی برای رفع آن فراهم آورد.
توصیه های طراحی نما برای ابنیه نوساز واقع در حریم خانه های قاجاری ارزشمند شهری استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
33 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با وجود تأکیدات قانونی مکرر، طی چند دهه اخیر، ساخت و سازهای جدید در بافت های تاریخی شهرهای استان گیلان عموماً بدون رعایت هماهنگی لازم با معماری تاریخی این شهرها انجام شده که درنتیجه آن وحدت و یکپارچگی کالبدی این بافت ها به شدت مخدوش شده است. این پژوهش به این مسأله می پردازد که برای آنکه ساخت وسازهای جدید در حریم خانه های قاجاری ارزشمند شهرهای استان گیلان در هماهنگی با این آثار طراحی شوند، رعایت چه خصوصیاتی در طراحی نمای آنها توصیه می شود.هدف پژوهش: این پژوهش می کوشد تا به عنوان گامی در راستای تدوین ضابطه طراحی نما، برخی توصیه ها و احکام طراحی را که به نظر می رسد به حصول سازگاری بصری بین نمای ابنیه نوساز با ابنیه تاریخی مجاور کمک می کنند، تدوین کند. روش پژوهش: این پژوهش از ترکیبی از راهبرد تفسیری-تاریخی و استدلال منطقی استفاده می کند. داده های پژوهش از منابع آرشیوی و بازدید میدانی، شامل مجموعه ای از 74 خانه قاجاری ارزشمند واقع در شهرهای رشت، لاهیجان، لنگرود، انزلی، املش و رودسر گردآوری شده است.نتیجه گیری: با نگاه به ضوابط بالادستی حفاظت از بافت های تاریخی کشور و با مبنا قراردادن طبقه بندی سمس و درنظرگرفتن واقعیات محدوده پژوهش، رویکردهای طراحی قابل قبول در مورد ابنیه میان افزا برای محدوده پژوهش شامل «تکرار عین به عین» و «ابداع در چارچوب سبک مورد نظر» انتخاب شد. رویکرد «ارجاع دادن انتزاعی» نیز به صورت محدود مجاز در نظر گرفته شد. با بررسی خصوصیات هویت بخش در آثار معماری مورد مطالعه، سرفصل های مورد توجه در راهنمای طراحی نما شامل هشت عنوان تعیین شد: ابعاد کلی نما؛ ترکیب بندی کلی نما؛ بازشوها؛ بام؛ فضاهای نیمه باز؛ دروازه ها؛ مصالح، رنگ بندی و تزیینات؛ و دیوار محوطه. در پایان، احکام طراحی نما شامل 20 حکم و توصیه تدوین و ارائه شد.
بررسی تطبیقی تزئینات بازشوهای قاجاری در شاه نشین بناهای تاریخی شهر اردبیل (مطالعات موردی: شاه نشین خانه های ابراهیمی، خلیل زاده و حسینیهٔ مجتهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارسی ها و درهای دولنگهٔ خورشیدی دار، از عناصر مهم در تزئینات کاربردیِ فضای شاه نشین ها در معماری دورهٔ قاجار است. استفاده از نوشتار با مضامین مذهبی، به صورت مشبک، پارچه بری و یا نقاشی پشت شیشه، در اردبیل بیش از سایر مناطق ایران رواج داشته است. در اغلب بناهای تاریخی این شهر، ارسی های بزرگ دوجداره وجود دارند و معمار با قراردادن درست آن در بناهایی با پلان نعلی شکل یا ایوان دار، از ارسی ها در این اقلیم بهره مند شده است. این مقاله برگرفته از گزارش های پژوهشی مربوط به تزئینات بناهای تاریخی شهر اردبیل است. سه نمونهٔ موردی بازشوهای خانهٔ ابراهیمی، خانهٔ خلیل زاده و حسینیهٔ مجتهد، به دلایلی هم چون پُرکار بودن، سالم بودن، قابل دسترس بودن برای تصویربرداری، و تنوع در روش های تزئینات چوبی انتخاب شده اند. بازشو های موردمطالعه در این سه مکان در بافت قدیمی شهر اردبیل، مربوط به دورهٔ قاجار هستند. پرسش اصلی مقاله این است که تفاوت ها و شباهت های این بازشوها در چیست و آیا عبارت «هنر ارسی سازی در دوره قاجار رو به افول گذاشت» قابل تأیید است؟ این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی انجام گرفته و داده ها به صورت میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده اند. یافته ها نشان می دهند استفاده از گره چینی برای تزئین ارسی ها و بازشوها در اوایل دورهٔ قاجار، در اولویت قرار داشته و به تدریج سبک تزئین ارسی ها متفاوت شد؛ قطعات پارچه بری جای خود را به قطعات آینه ای داد و شیوهٔ قواره بری جای گره چینی را گرفت.
تحقیقات پرسش مدار: مطالعات میان رشته ای معماری و علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
55 - 75
حوزههای تخصصی:
فرایند تحقیق در بخش قابل توجهی از موضوعات معماری با رویکرد ها و روش های تحقیق علوم اجتماعی و انسانی درآمیخته است؛ اما چگونگی پیشبرد فرایند تحقیق با کاربرد این رویکردها و روش ها در معماری، بررسی شایانی نشده است. هدف این مقاله تعریف تحقیق پرسش مدار در معماری و معرفی گستره و انواع و فرایندهای آن است. موضوع تحقیقات پرسش مدار در حوزه میان رشته ای معماری و علوم انسانی و اجتماعی قرار می گیرد و با راهبردهای تحقیق متداول در این حوزه ها انجام می شود. این تحقیق در چارچوب راهبرد، طبقه بندی و با بررسی و تحلیل مصادیق رساله های دکتری معماری منتخب دانشگاه های برتر جهان انجام شده است. نتایج مقاله نشان می دهد تحقیقات پرسش مدار به جای فرضیه پردازی با پرسش دنبال می شود؛ پرسش از پدیده ای معاصر، یا شرایطی در گذشته یا حوزه ناشناخته یا سامان نیافته ای از دانش که برای محقق مبهم است. تحقیق پرسش مدار از حیث نسبت محقق با موضوع پرسش سه نوع است: موضوعی در زمان گذشته نسبت به محقق که فهم آن با وارسی داده های تاریخی میسر است؛ یا موضوعی هم زمان با محقق که با تحلیل داده های حاصل از بستر طبیعی، وقوع آن پیش می رود؛ یا موضوعی معمارانه که فهم آن با هر دو وضعیت تاریخی و معاصر پدیده سروکار دارد. نتیجه تحقیق پرسش مدار اغلب در قالب توصیف غنی و مفصل یا روایتی منسجم عرضه می شود.
تبیین تأثیر رویکرد باوهاوس بر آثار معماری دانشجویان هنرهای زیبا دانشگاه تهران (با تأکید بر دوره پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
75 - 90
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با قرارگرفتن ایران در آستانه مدرنیزاسیون و تأسیس دانشگاه تهران در سال 1313 ه ..ش و شکل گیری تدریجی دانشکده هنرهای زیبا تا سال 1319 ه ..ش، آموزش هنر و معماری با رویکرد تازه ای به سمت روش آکادمیک گام برداشت. تجربه های آکادمیک طی حدود دو قرن نشان داده است که چگونگی آموزش معماری در شکل گیری شخصیت معماران و انعکاس آن در آثار معماری اثر بسزایی دارد.یکی از تأثیرگذارترین این مراکز آموزشی آکادمیک، مدرسه باوهاوس در آلمان است. دانشکده هنرهای زیبا نیز به عنوان اولین مرکز آموزش آکادمیک معماری در ایران، مانند بسیاری از مدارس مشابه خود و پیرو آموزش نوین با این مدارس، تعاملاتی آشکار داشته است که تأثیرپذیری رویکرد غالب از مدرسه باوهاس در بررسی آثار اساتید و دانشجویان قابل مشاهده است. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش، بررسی رویکرد باوهاوس آلمان و شناسایی الگوهای این سبک و بازیابی آن ها در بناهای دوره پهلوی است که از آثار اساتید و دانشجویان هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. روش پژوهش: در این مقاله، روش تحقیق از نوع تفسیری- تاریخی است و در پی آن، برای تحلیل نتایج و چگونگی تأثیرپذیری هنرهای زیبا، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. به این منظور، چند نمونه از بناهای ساخته شده توسط اساتید و دانشجویان مدرسه باوهاوس بررسی و ویژگی های اصلی طراحی از طریق بررسی نمونه ها و مصاحبه استخراج شده و سپس از طریق وزن دهی به شاخص ها، با روشی سیستماتیک میزان تعلق هر اثر معماری به این سبک با استفاده از فرمول توسعه داده شده، مشخص شده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که تأثیرپذیری هنرهای زیبا از رویکرد باوهاوس از دوره مدیریت امانوئل پونترمولی است و پارامترهای معماری پرکاربرد این سبک شامل: بام های تخت، استفاده از مصالح و فناوری مدرن، تعادل در ترکیب احجام و اجزای نما و زیبایی کارکردی است که نسبت به ویژگی های دیگر مانند نمای سفید و پیلوتی بیشتر است.
مطالعه و تحلیل نقوش کاشیکاری های هفت رنگ خانهٔ قاجاری عطروش در شیراز به منظور دستیابی به تنوع نقوش و اشکال مختلف هر نقش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیراز در دورهٔ قاجار در زمینه کاشیکاری صاحب سبک بود. حضور خانواده های هنردوست و کاشی نگاران هنرمند در دورهٔ قاجار باعث خلق کاشیکاری های زیبایی در این شهر شد و کاشی هفت رنگ به وفور در تزئین بناهای مختلف ازجمله خانه ها به کار رفت. از میان خانه های قاجاری دارای کاشیکاری در شیراز، خانهٔ عطروش نمونه های متنوع و بااهمیتی از کاشیکاری هفت رنگ دارد که برخی از آن ها در حال ازبین رفتن هستند. هدف پژوهش حاضر، مطالعه و تحلیل نقوش کاشیکاری های هفت رنگ خانهٔ عطروش به منظور دستیابی به تنوع نقوش و اشکال مختلف هر نقش در دورهٔ قاجار و ارائه تصاویر خطی این نقوش برای کمک به بازآفرینی کاشیکاری های خانه است که در حال نابودی هستند. پرسش پژوهش عبارت است از این که کدام نقوش و به چه شکلی در کاشیکاری های هفت رنگ خانه عطروش به کاررفته اند؟ روش انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی، و شیوه گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای است و داده ها به روش کیفی تجزیه وتحلیل شده اند. به منظور انجام پژوهش، 10 تابلوی کاشیکاری هفت رنگ در خانهٔ عطروش بررسی شدند. یافته های پژوهش نشان داد نقوش متنوعی مانند نقوش گیاهی، جانوری، انسانی، اسطوره ای، نظامی، نقوش بیانگر مضامین روایتی- مذهبی، روایتی- ادبی و روایتی-روزمره در کاشیکاری ها به کاررفته اند. نقوش گیاهی به صورت گل و گلدان، و درخت و نقوش انسانی در قالب شخصیت مذهبی، ادبی، روحانی، فرد عادی و شکارچی تصویر شده اند. جانوران به صورت جانوران اهلی و وحشی و پرندگان عمدتاً در ترکیب با نقوش گیاهی دیده می شوند. نقوش اسطوره ای به شکل فرشته های بالدار و شیر و خورشید هستند. نقوش بیانگرِ مضامین روایتی به صورت اشاراتی به قصص قرانی، داستان های شاهنامه و پنج گنج نظامی و یا فعالیت های روزمره هستند و نقش نظامی به شکل سرباز ترسیم شده است.