فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۹٬۸۷۰ مورد.
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ تیر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
21 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: یکی از مؤلفه های اصلی سلامت روان هیجان است. هیجانات مفاهیمی برساخته هستند که مغز انسان با معنا دادن به دریافت هایش از درون بدن و محیط اطراف در فرایند شبیه سازی و پیش بینی، آنها را می سازد و چگونگی تجربه محیط بر هیجانات مخاطب آن تأثیرگذار است. اطلاعات محیط از طریق فرایندهای ادراک به دست می آیند که این ادراک دو رویکرد می تواند داشته باشد: توجه به محیط و سعی در اکتشاف آن یا حضور بدون توجه در محیط. اگر انسان به مثابه فاعل بدنمند فعالانه محیط را تجربه کرده است، این تجربه منجر به افزایش آگاهی او می شود. قصد این مقاله بررسی چگونگی فعال بودن فاعل بدنمند در محیط است به طوری که منجر به افزایش آگاهی هیجانی مخاطب شود. با افزایش آگاهی هیجانی فرد، هیجان جدیدی به دانه بندی هیجانی اش اضافه می شود و در این فرایند سلامت روان فرد نیز افزایش می یابد.هدف پژوهش: هدف این مقاله، پر کردن خلأیی نظری در حوزه ارتباط محیط و هیجانات با تأکید بر افزایش سلامت روان است و سؤال آن این گونه مطرح می شود که نحوه ای که انسان بدنمند محیط را تجربه می کند چه ارتباطی با آگاهی هیجانی او و افزایش سلامت روان آن فرد دارد؟روش پژوهش: این مقاله، با راهبرد تحقیق کیفی و با رویکرد تفسیرگرایی، سعی دارد از طریق تبیین مفاهیمی چون هیجان، آگاهی هیجانی و بدنمندی در معماری و ارتباط آنها با هم، اثر تجربه بدنمند محیط بر آگاهی هیجانی مخاطب را مشخص کند.نتیجه گیری: اگر در حین تجربه محیط، اتفاق جدیدی بیفتد و برای مخاطب ایجاد تمایز و جلب توجه کند و به بیان دیگر، در فرایند ادراک خطای پیش بینی رخ دهد و اگر این تجربه جدید حاوی معانی هیجانی باشد، منجر به ساخته شدن هیجان جدیدی در مغز مخاطب و اضافه شدن آن به دانه بندی هیجانی او شده و این، باعث افزایش آگاهی هیجانی او و در ادامه آن افزایش سلامت روان می شود.
خوانش انتظام فضایی خانه ی ایرانی به مثابه ارتباط کالبد با الگوی زیستی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
معماری و محیط های انسان محور دوره ۱ پاییز ۱۴۰۳ ماره ۱
35 - 55
حوزههای تخصصی:
تبیین اصول راهبردی طراحی فضاهای آموزشی کودکان اوتیسم (مورد پژوهی: کودکان اوتیسم شهر شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
معماری و محیط های انسان محور دوره ۱ زمستان ۱۴۰۳ ماره ۲
39 - 59
حوزههای تخصصی:
اوتیسم نوعی اختلال در رشد اجتماعی، زبان و ارتباطات است که در سه سال اوّل زندگی بروز می کند و نتیجه اختلال عصبی است که بر عملکرد مغز تأثیر می گذارد. کودکان اوتیسم از نظر جنبه های جسمی، عقلانی و رفتاری با سایر کودکان متفاوت هستند. این اختلال باعث می شود که این افراد نتوانند همانند افراد معمولی زندگی کنند یا همراه با کودکان دیگر در یک محیط آموزشی درس بخوانند. این کودکان نیاز به محیط آموزشی دارند که بتواند به نیازهای آن ها پاسخ دهد تا به ارتقا یادگیری و افزایش مشارکت و ارتباطات اجتماعی آن ها منجر شود. در استان فارس حدود 709 کودک با اختلال اوتیسم در سامانه بهزیستی ثبت و غربالگری شده اند و در شهر شیراز در دو مرکز به 110 کودک اوتیسم در حال ارائه خدمات می باشند. در این پژوهش که به روش کمی و کیفی (مصاحبه کارت سورتینگ و پرسشنامه) بین 50 نفر از کودکان اوتیسم، 50 نفر از خانواده آن ها و 50 نفر از متخصصین به صورت تصادفی صورت گرفته، هدف شناخت هر چه بیشتر عوامل موثر در طراحی فضاهای آموزشی کودکان اوتیسم است. در نتیجه از طریق آزمون T-test مشخص گردید که بیشترین مقدار برای عوامل کالبدی نظیر رنگ، نور، تهویه هوا و کمترین مقدار برای عوامل امنیت بوده است. در نتیجه در طراحی فضاهای آموزشی کودکان اوتیسم، استفاده از نور طبیعی و نور مصنوعی، رنگ های مناسب، مصالح مناسب و با کیفیت و هوای مطبوع در فضاهای آموزشی باعث ارتقا کیفیت یادگیری می شود. در یک بررسی کلی، می توان نتیجه گرفت که فرم های هندسی پیچیده و کرو باعث جلب توجه و برانگیختن حس کنجکاوی و لذت در کودکان می گردد که این مهم در کنار رنگ های گرم و فضاهای سبز و آبنما باعث ارتقا یادگیری در کودکان اوتیسم می گردد.
مطالعه تکنیک حَل کاری در کتاب آرایی دوره صفوی (بر اساس مصحف 1558 موزه چستربیتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکنیک حَل کاری یکی از هنرهای ظریف و پیچیده در تزیین کتاب های خطی و نسخ نفیس است که در دوره های مختلف تاریخی، به ویژه در دوره صفوی، به اوج شکوفایی رسید. پژوهش حاضر با هدف معرفی و تحلیل ویژگی های حَل کاری در دوره صفوی، به بررسی مصحف شماره ۱۵۵۸ موزه چستربیتی می پردازد. این نسخه قرآنی، نمونه ای برجسته از این تکنیک در مکتب شیراز است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، ویژگی های هنری و فنی حل کاری در این دوره را مطالعه می کند. انتخاب مصحف ۱۵۵۸ به دلیل وجود شناسنامه و رقم هنرمند برجسته این دوره در شیراز، به صورت هدفمند صورت گرفته است. در این نسخه، حَل کاری به طور متعادل در متن و حاشیه با طرح های اسلیمی و ختایی و رنگ های طلایی، لاجوردی، سفید، مشکی و زرشکی به کار رفته است که نمایانگر زیبایی شناسی خاص آثار دوره صفوی است. پرسش اصلی پژوهش این است که آثار با تکنیک حَل کاری در دوره صفوی با تأکید بر مصحف شماره ۱۵۵۸ موزه چستربیتی دارای چه ویژگی هایی هستند؟ نتایج این مطالعه نشان می دهد که حَل کاری در دوره صفوی از جایگاه ویژه ای در هنر تذهیب برخوردار بوده و با ایجاد ترکیب های زیبا و متقارن، تحول و تداوم سنت های هنری این دوره را به نمایش می گذارد. به عنوان یک نتیجه چشمگیر، این پژوهش همچنین نشان می دهد که حل کاری در مصحف ۱۵۵۸، نه تنها تداوم سنت های پیشین را حفظ کرده، بلکه با خلاقیت در ترکیب رنگ ها و طرح ها، آغازگر سبک جدیدی در مکتب شیراز بوده است. این تحول هنری به خوبی نمایانگر تأثیرات فرهنگی و مذهبی عصر صفوی بر هنر تذهیب و حَل کاری است.
امکان سنجی مبتنی بر اولویت بندی خیابان ها جهت اجرای طرح خیابان کامل در محدوده بهارستان تهران
حوزههای تخصصی:
پیاده مدار کردن خیابان ها به معنای حذف کامل ترافیک سواره نیست، بلکه شامل اجرای راهکارهایی برای افزایش اولویت حرکت عابران پیاده نسبت به خودروها است. این رویکرد در بسیاری از موارد اثربخش تر از حذف کامل وسایل نقلیه بوده و می تواند به بهبود کیفیت فضاهای شهری منجر شود. در این راستا، مفهوم «خیابان کامل» به عنوان یک رویکرد نوین در طراحی شهری مطرح شده که هدف آن تأمین فضایی ایمن، کارآمد و متعادل برای تمامی کاربران شهری، ازجمله: عابران پیاده، دوچرخه سواران، مسافران حمل ونقل عمومی و رانندگان خودروهای شخصی است. این مفهوم با ارتقای دسترسی پذیری و بهبود کیفیت زندگی شهروندان، مزایای متعددی را به همراه دارد، ازجمله: افزایش ایمنی و سلامت عمومی، کاهش آلودگی هوا و آب، تسهیل تردد گروه های خاص مانند: سالمندان، کودکان و افراد دارای معلولیت، کاهش هزینه ها و زمان سفر، گسترش گزینه های حمل ونقل، کاهش تراکم ترافیکی و تقویت حیات اجتماعی و اقتصادی در شهرها. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مناسب ترین خیابان برای طراحی و اجرای خیابان کامل در منطقه 12 شهر تهران انجام شده است. این تحقیق از روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد کاربردی بهره گرفته است. داده ها با استفاده از مدل ترکیبی TOPSIS-AHP مورد تحلیل قرار گرفته اند. در این بررسی، چهار معیار اصلی شامل: پیاده روی، حمل ونقل عمومی، دوچرخه سواری و استفاده از خودرو شخصی و 17 زیرمعیار مرتبط با خیابان کامل ارزیابی شده اند. نتایج تحقیق نشان داد وزن این معیارها به ترتیب 0.65، 0.34، 0.18 و 0.03 است. همچنین، تحلیل مدل TOPSIS نشان داد که از میان شش خیابان مورد بررسی در محدوده بهارستان تهران، خیابان انقلاب اسلامی بهترین ظرفیت را برای تبدیل شدن به یک خیابان کامل دارد. این خیابان، با تأکید بر برنامه ریزی انسان محور، کاهش وابستگی به خودروهای شخصی و ارتقای سلامت شهروندان، می تواند نقش مهمی در تحقق اهداف توسعه پایدار، بهبود کیفیت زندگی شهری و افزایش رفاه عمومی ایفا کند. بنابراین، اجرای این طرح می تواند الگویی برای سایر مناطق شهری باشد.
تبیین و اولویت بندی راهکارهای تحقق مفهوم خلوت در مجتمع های مسکونی میان مرتبه (نمونه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
19 - 34
حوزههای تخصصی:
الگوی ساخت مسکن در شهرها تغییر کرده و تعداد قابل توجهی از ساکنین شهرها ملزم به زندگی در مجتمع های مسکونی هستند. انسان علاوه بر نیاز به سکونت، به محلی برای تسلی بخشیدن نوائب روحی، رهاشدن از برخی محدودیت های اجتماعی، خلوت کردن با خویش و راز و نیاز با خدا، نیاز دارد. هدف پژوهش حاضر، شناخت مولفه ها و متغیرهای موثر بر خلوت و تعاملاتاجتماعی ساکنین و ارائه راهکارهای طراحی است. پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی به لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی و از نظر فرایند انجام، ترکیبی است. ابتدا استخراج ابعاد و مولفه های مفهوم خلوت و عوامل موثر بر طراحی مجتمع های مسکونی میان مرتبه و سپس نمونه های مورد مطالعه در مقیاس انتخابی –مطابق چک لیست مشاهده- بررسی و با تکمیل پرسش نامه به ارزیابی ابعاد مفهوم خلوت از دید ساکنین پرداخته شد. خلوت فردی، فرهنگی-اجتماعی، قلمروپایی و حریم خصوصی از مهم ترین مولفه های موثر بر طراحی ابعاد کالبدی، فرهنگی-اجتماعی، زیست محیطی، حریم خصوصی و فضای شخصی است. راهکارهای اساسی در طراحی اولیت بندی و ارائه گردید.
آینده پژوهی شهری: مرور نظام مند مطالعات شهری ایران در بازه زمانی 1390-1401(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آینده پژوهی از حدود یک دهه پیش توجه پژوهشگران داخلی را به خود جلب کرده است. این دانش به دلیل عدم تعمیق آن در لایه های سیاستگذاری، برنامه ریزی و تنظیم گری و فقدان زیرساخت های فکری و فرهنگی موردنیاز، هنوز به شکلی شایسته در کشور نهادینه نشده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نظام مند مطالعات داخل ایران به ارائه ابعاد و شاخص های آینده پژوهی پرداخته است. این پژوهش از نظر هدف، در گروه تحقیق های کاربردی قرار دارد و از نظر نوع و ماهیت داده ها، کیفی است. پژوهشی توصیفی تحلیلی بوده و با رویکرد فرامطالعه انجام شده است. در این رویکرد ابتدا مطالعات و پژوهش های داخلی علمی پژوهشی بررسی شده و تعداد 66 مقاله نهایی انتخاب گردید. پس ازآن اطلاعات مناسب متون با استفاده از روش تحلیل مضمون در قالب کدگذاری های باز و محوری استخراج شده و به تجزیه و تحلیل و ترکیب و مقایسه یافته های کیفی می پردازد، درنهایت با استفاده از کدهای استخراج شده حاصل بررسی نظام مند مقاله های منتخب، چارچوب آینده پژوهی شهری ارائه شده است. در این چارچوب چهار رهیافت اصلی شناسایی شده است. رهیافت فرایندی و مشارکت پذیری به دنبال افزایش مشارکت و همکاری ذی نفعان و ذی نفوذان می باشد. رهیافت کل نگر و بلندمدت به دنبال خلق برنامه های منعطف، تاب آور و کاربردی تر و تولید دانش در برنامه بلندمدت و میان مدت است. رهیافت تصمیم گیری و برنامه ریزی جامع و منعطف به دنبال شناخت و تحلیل دقیق از محیط برنامه ریزی و در نهایت رهیافت آمادگی در برابرآینده های ممکن به دنبال درک آینده های محتمل و آمادگی بهتر برای رویارویی با آینده می باشد.
تحلیل ساختاری پیشران های مؤثر بر بازآفرینی بافت های فرسوده با رویکرد برنامه ریزی محله محور مورد کاوی: محله شمس آباد تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال رشد شتابان شهرنشینی، توسعه و گسترش شهرها، مراکز شهری و بافت های کهن دچار تغییرات کالبدی-فضایی و درنتیجه نارسایی های اجتماعی-اقتصادی فراوانی شده اند. رویکردهای زیادی تاکنون به منظور رویارویی با این بافت ها در نظر گرفته شده و در سیر تکاملی خود از بازسازی شهری تا بازآفرینی شهری مطرح شده اند. در این راستا، رویکرد بازآفرینی محله محور در یک طبقه بندی از بازآفرینی شهری قرار می گیرد که اشکال جدید مداخله و مشارکت اجتماعات محلی در بازآفرینی شهری را برای عصر جدیدی که روش های سنتی منجر به شکست شده اند مطرح می کند و پتانسیل هایی برای ارائه ظرفیت های باارزش و ارائه دانش محلی و مردمی دارد. . بدین منظور در این پژوهش سعی گردیده است که به صورت سیستمی و نظام مند پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی بافت فرسوده محله شمس آباد تبریز با تأکید بر رویکرد محله محوری، شناسایی و تحلیل شوند. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر آمیخته (کمی-کیفی) با ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد .در این پژوهش ابتدا با تکنیک پویش محیطی و دلفی، 44 پیشران اولیه در سه حوزه مختلف استخراج شده و سپس با استفاده از روش دلفی مدیران، ماتریس اثرات متقاطع مؤلفه ها تشکیل گردیده است. در مرحله بعدی از طریق نرم افزار میک مک نسبت به تحلیل ماتریس اقدام شده است. با توجه به امتیاز بالای اثر گذاری مستقیم و غیر مستقیم عوامل، ده عامل اصلی به عنوان پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی بافت فرسوده محله شمس آباد تبریز با تأکید بر رویکرد محله محوری مورد شناسایی قرار گرفتند. همچنین بر اساس نتایج حاصل از ماتریس اثرگذاری عوام ، متغیر های بخش اجتماعی با کسب بالاترین امتیاز، بیشترین تأثیر را در راستای بازآفرینی با رویکرد محله محوری در محدوده موردمطالعه داشته اند.
شناسایی و ارزیابی دارایی های کلیدی از منظر پدافند غیرعامل (نمونه موردی: استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۵
92 - 104
حوزههای تخصصی:
برای دشمن همه دارایی ها ارزش یکسانی ندارند، با توجه به ارزش دارایی های کلیدی و سطح بندی آن ها، احتمال وقوع یک حادثه امنیتی را علیه دارایی های کلیدی تحت تأثیر قرار می دهد. هدف این تحقیق شناسایی و ارزیابی دارایی های کلیدی از منظر پدافند غیرعامل در استان قزوین با تأکید بر شهرستان قزوین بعنوان نمونه موردی می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و ابزار های گردآوری اطلاعات مطالعات اسنادی و مصاحبه با نخبگان و کارشناسان و پرسشنامه می باشد که با استفاده از نمونه گیری هدفمند 50 کارشناس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات برای سطح بندی دارایی ها از طریق دستورالعمل سطح بندی مراکز ثقل مصوب سازمان پدافند غیرعامل و ارزیابی ارزشمندی دارایی ها نیز از طریق تکنیک FEMA بوده است. نتایج تحقیق در بخش سطح بندی نشان می دهد که آزادراه قزوین کرج، نیروگاه برق شهید رجایی، لشکر 16 زرهی قزوین، اداره کل ارتباطات رادیویی شمال غرب، شرکت مرغ اجداد برکت جزو دارایی های با سطح حساس و استانداری قزوین، فرمانداری قزوین، دانشگاه بین المللی امام خمینی، بیمارستان شهید رجایی و ایستگاه راه آهن قزوین جزو دارایی هایی با سطح مهم می-باشند و در بخش ارزیابی دارایی ها به ترتیب نیروگاه برق شهید رجایی با امتیاز 33/9، استانداری قزوین با 96/7، شرکت مرغ اجداد برکت با 33/7، فرمانداری قزوین با 84/6، لشکر 16 زرهی قزوین 8/6، بیمارستان شهید رجایی با 17/6، دانشگاه بین المللی امام خمینی با 88/5، ایستگاه راه آهن قزوین با 75/5، اداره کل ارتباطات رادیویی شمالغرب با 5/5 و آزادراه قزوین کرج با 48/5 از ارزشمندی بالایی برخوردار هستند.
مطالعه تطبیقی تجلیات باغ عرفانی در معماری سنتی ایران و شعر خلوت دل حکیم نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۸
6 - 17
حوزههای تخصصی:
هنرهای سنتی ایران، در تجلی های مختلف، به مضامین مشترکی اشاره دارند که ریشه در مبانی اندیشه ای خالقان آن هنرها دارد. با بررسی هنرهای مختلف مشاهده می شود، مفهوم باغ به فراخور هر هنری تجلی متداومی داشته است. به طوری که با حذف باغ از این هنرها، اساس این هنرها زیر سؤال می رود و به نظر می رسد عنصر مهمی از این هنرها که منظور هنرمند آن بوده، حذف شده است. لذا این سؤال مطرح می شود که علت ظهور متداوم باغ در این هنرها چیست؟ به نظر می رسد علت تجلی متداوم «باغ» در هنرهای مختلف که حضوری به صورت زمینه ای و نه الحاقی دارد، ریشه در اندیشه بانیان این هنرها دارد. هدف از انجام این پژوهش که از نوع کیفی و با رویکرد استقرایی است، بررسی ساختار فکری و حِکمی خالقان هنر سنتی ایران، به جهت منظور این هنرمندان در به تصویرکشیدن متداوم باغ (طبیعی و تجریدی) در معماری است. روش تحلیل داده ها در این پژوهش از نوع تحلیل محتوای کیفی بوده و با کدگذاری متون، شاخص های تحلیل استخراج شده، با روش تفسیر نقلی تفاسیر شعر به معماری تسری داده شده و شاخص های به دست آمده اعتبارسنجی شد. در مرحله بعد تجزیه و تحلیل، نمود باغ درون در هنر معماری با استدلال عقلی انجام شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد هنرمندان عالم سنت (در مرتبه استادی) عارفانی بودند که به مقام شهود غیب نائل آمده، در فضای باغ دل (باغ درون) به ملاقات عارفانه رسیده اند. در نتیجه این سلوک معنوی معمار عارف، محصول معماری خویش را توسط شاخص های درون گرایی و سایر موارد، محملی برای تذکار مخاطب و ایجاد حالت تفکر در او کرده و درصدد نمایان ساختن عالمی ورای حس است. نتیجه این موارد ایجاد فضای باغ در بناهای سنتی ایران است. این نتیجه گیری، هنر اسلامی ایران را از شکل گرایی، تزئینی بودن صرف و بی محتوایی می رهاند.
ارزیابی عوامل اثرگذار بر رقابت پذیری صنعت گردشگری در فرآیند توسعه منطقه ای (نمونه موردی: شهرستان مرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۵
1 - 17
حوزههای تخصصی:
رقابت پذیری، اتخاذ سیاست ها برای تقویت توسعه منطقه ای با مفروض داشتن نوعی از رقابت بین مناطق، بر سر جذب سرمایه های مادی و انسانی مؤثر به منظور نیل به تعالی و پیشرفت در گردشگری است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی و علی مقایسه ای است. نتایج آزمون تی نشان می دهد که بالاترین میانگین هریک از ابعاد اثرگذار بر رقابت پذیری گردشگری شهرستان مرند به ترتیب شامل کالبدی و زیرساختی (3.48)، اقتصادی (3.47)، اجتماعی فرهنگی (3.39)، بوم شناختی و طبیعی (3.25) و تجاری و سیاسی (3.00) می باشد. در بین عوامل، کیفیت نظام های کسب و کار گردشگری در بعد اقتصادی دارای بالاترین ارزش بوده است. همبستگی بین ابعاد با میزان اثرات گردشگری، ابعاد اقتصادی، تجاری و سیاسی بیشترین همبستگی را با عامل گردشگری رقابتی نشان می دهد. بررسی اثرات گردشگری رقابتی بر ابعاد توسعه در آزمون رگرسیون خطی چندگانه نشان می دهد که رابطه ی محکمی بین اثرات گردشگری رقابتی و و شاخص های اثرگذار موجود وجود دارد (R=0.99) . درمجموع ساختارهای 5 گانه توانستند 0.71 درصد از تغییر واریانس در گردشگری رقابتی را پیش بینی کنند ((F(9,74)= 41.22 p<0.05 . به جز بعد کالبدی و زیرساختی (1.125) که رابطه معنادار مثبتی با گردشگری رقابتی داشت، چهار شاخص اقتصادی (0.041- )، اجتماعی فرهنگی (0.054-)، تجاری و سیاسی (0.060-) و بوم شناختی و طبیعی (0.025-) فاقد این وضعیت بودند. بر مبنای 3192 ارزش محاسبه شده در ماتریس اولیه اثرات متقاطع، مزیت گرایی هوشمند به عنوان تأثیرگذارترین و بهره وری بخش گردشگری به عنوان تأثیرپذیرترین پیشران ها شناسایی شدند.
شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر بر توسعه گردشگری پایدار با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
87 - 104
حوزههای تخصصی:
گردشگری صنعتی است که توسعه آن نیازمند شناخت و آگاهی کافی از مسائل و عوامل مؤثر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر منطقه است. در صنعت گردشگری و به ویژه برنامه ریزی در جهت توسعه گردشگری پایدار، پرداختن به آینده و برنامه ریزی در جهت نیل به آینده ی مطلوب، جز لاینفک فرآیند برنامه ریزی و توسعه محسوب می شود.آینده پژوهی به عنوان رویکردی نوین در شناخت تحولات آینده مطرح است که در ترسیم آینده گردشگری پایدار نیز می تواند سهم بسزایی داشته باشد. هدف از این پژوهش شناسایی پیشران هایی است که در آینده بر توسعه گردشگری پایدار استان گیلان تاثیرگذار خواهند بود. در پژوهش پیش رو، با بکارگیری روش تحلیل ساختاری که یکی از روش های متداول آینده پژوهی است، با استفاده از نرم افزار میک مک، شاخص های توسعه گردشگری پایدار استان گیلان تحلیل شده است. برای دستیابی به یافته های پژوهش موردنظر، ابتدا 38 شاخص در چهار بعد اصلی(زیست محیطی، کالبدی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی) از میان اسناد فرادست و پژوهش های مرتبط با موضوع استخراج شده و با استفاده از نظرات 26 نفر از کارشناسان و متخصصان، ماتریس تاثیرات متقاطع تشکیل شده است. در ماتریس تاثیرات متقاطع میزان ارتباط این متغیرها (میزان تأثیر هر یک از عوامل بر سایر عوامل)توسط کارشناسان متخصص تشخیص داده می شود. در ادامه با بهره گیری از روش تحلیل ساختاری، عوامل کلیدی تأثیرگذار بر وضعیت آینده توسعه گردشگری پایدار استان گیلان، استخراج و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. برای استخراج عوامل پیشران، به رتبه بندی متغیرهای موردنظر به لحاظ تأثیرگذاری و تأثیرپذیری (مستقیم و غیرمستقیم) پرداخته شده است. نتایج این پژوهش براساس خروجی نرم افزار میک مک نشان داد که دوازده پیشران اصلی در توسعه گردشگری پایدار استان گیلان تاثیرگذار است که به ترتیب شامل: تراکم جمعیت در مناطق گردشگرپذیر، ارتقای سطح آگاهی های زیست محیطی، میزان اشتغال زایی در مشاغل سودآور بخش گردشگری، میزان سرمایه گذاری های بخش خصوصی، استفاده بهینه از زمین، رقابت پذیری، گسترش فضاهای ساخته شده مرتبط با گردشگری، افزایش زیرساخت های حمل و نقل منطقه ای، مشارکت و همبستگی گروه ها و ساکنان محلی، برگزاری جشنواره های فصلی و فرهنگی، کاهش میزان آسیب رسانی اکولوژیکی، اطلاع رسانی مردم در ارتباط با اهمیت وجود گردشگران در ناحیه موردنظر. این پیشران های اصلی باید در برنامه ریزی های توسعه گردشگری پایدار استان گیلان از طریق سازمان های مربوط در نظر گرفته شوند تا ضمن حفاظت از وضعیت موجود توسعه گردشگری پایدار برای زمان حال و آینده به صورت اصولی محقق شود.
شناسایی مولفه های معماری موثر در برندسازی شهری (مطالعه موردی:شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 21
حوزههای تخصصی:
هدف: شهرها در حال تبدیل شدن به قهرمان بین مناطق جغرافیایی هستند. رقابت بین شهرها برای تثبیت اعتبار به عنوان بهترین انتخاب برای بازدیدکنندگان، سرمایه گذاران، کسب و کار در شهر، در حال تشدید است. بعضی شهرها ویژگی های منحصر به فردی دارند که سبب می شود تصویری مشخص از آنها در ذهن شکل بگیرد. این نوشتار با شناسایی اصلی ترین مولفه های معماری تاثیرگذار در برندسازی شهری شهر یزد و پس از آن مقایسه میزان تاثیرگذاری این مولفه ها باهم و اولویت بندی آنها به ترتیب اهمیت نگاشته شده است.
روش: پژوهش با پرسشنامه ای که برای دو گروه، 1) گروهی 35 نفره از جامعه متخصصین 2) گروهی 110 نفره از افراد عادی تهیه شد، انجام شده است. در انتخاب نمونه گروه 1 از روش نمونه گیری گلوله برفی و برای انتخاب نمونه در گروه 2 از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شده است.
یافته ها: این تحقیق کاربردی و براساس ماهیت داده از نوع کیفی است. بررسی تمامی مولفه ها در دو جامعه آماری طبق آزمون spss انجام شد و تمامی مولفه ها بر برندسازی شهر یزد تاثیر قابل توجهی داشتند. میزان تاثیر گذاری مولفه ها بر برندسازی شهر یزد در دو جامعه آماری میان متخصصین معمار و شهرساز و بین افراد عادی از لحاظ الویت بندی تفاوت داشت.
نتیجه گیری: در بین افراد عادی بافت معماری بیشترین تاثیر را بر برندسازی شهر یزد داشته و درمیان افراد متخصص نماد و نشانه ها مانند عناصری مثل بادگیر، ساباط و .... بیشترین تاثیر را در برندسازی شهر یزد داشته است.
مطالعه تطبیقی پارچه های کتیبه دار آل بویه و فاطمیان مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی اسلامی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
119 - 132
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین انواع پارچه های کتیبه دار، پارچه های طراز است که علاوه بر جنبه زیباشناسی آن، دارای کاربردهای گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بوده است. این پارچه در طول حکومت آل بویه و فاطمیان مصر که هر دو حکومتی شیعه بودند کاربرد داشته و نمونه هایی از آن برجای مانده است. با عنایت به ویژگی خاص این پارچه که عملکردی همچون یک رسانه داشته، این پرسش ها مطرح است که نقش، جایگاه و کارکردهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این پارچه ها در دوران آل بویه و فاطمیان مصر چه بوده است؟ وجوه اشتراک و افتراق پارچه های کتیبهدار دوران آل بویه و فاطمیان مصر چیست؟ هدف از انجام این پژوهش، بررسی تطبیقی نقش و جایگاه پارچه های کتیبهدار و بهخصوص طراز در دوران آل بویه و فاطمیان مصر به عنوان یک رسانه است. نتایج پژوهش نشان می دهد، استفاده از کتیبه هایی با مضامین مذهبی و شیعی، استفاده از خط کوفی و زبان عربی برای نگارش، تقارن، تعادل و توازن در اجرای نقوش تزئینی، استفاده بیشتر از موضوعاتی معنوی مثل آرزوی سعادت و بخشش ازجمله وجوه مشترک و مواردی چون؛ استفاده از تکنیک های متفاوت بافت، سبک متفاوت خط کوفی، تفاوت رنگ ها، استفاده از مضامین گوناگون ادبی، مذهبی، نقوش نمادین، شیوه اجرای متفاوت نوشتار و خط کرسی ازجمله وجوه متفاوت پارچه های کتیبهدار این دوران است. افزون بر این، بر اساس رویکرد شکل دهی مشخص گردید که پارچه های مورد مطالعه ابتدا با هدف سیاسی و اجتماعی و پس از آن، اقتصادی و فرهنگی تولید و در خدمت اندیشه های حاکمان وقت بوده اند. این پژوهش با روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی و با استفاده از اطلاعات کتابخانه ای به سرانجام رسیده است.
مفهوم دادگری در نگاره ثناگویی امیر دزدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دادگری به عنوان یک مفهوم فراگیر، به اشکال مختلف در هنر و ادبیات ایران بروز یافته است. در اندیشه سیاسی ایرانشهری، برقراری نظم دربار، مبتنی بر قواعد نظم مقدس کیهانی یکی از الزامات دادگری محسوب می شد. با بروز تحولاتی در دوران شاهرخ، امیران لشکر ضمن لشکرداری، در راستای کسب قدرت دیوانی نیز اقدام می کردند. این فرایند از منظر اندیشه سیاسی ایرانشهری مصداقی از بیداد و بی نظمی بود. بر این اساس، به نظر می رسد بروز نگاره ثناگویی امیر دزدان در نسخه بایسنغری گلستان سعدی، ضرورت بروز دادگری و برقراری نظم دربار را از سوی هنرمندان مکتب هرات و در نسبت با احوال زمانه آشکار می کند. بنابراین با هدف شناخت نسبت مفهوم دادگری و شکل گیری نگاره ثناگویی امیر دزدان، این سوال طرح گردید که روایت گلستان سعدی از حکایت ثناگویی امیر دزدان و تصویرگری آن در نسخه بایسنغری گلستان سعدی، چه نسبتی با ضرورت دادگری و برقراری نظم دربار در زمان حکومت شاهرخ تیموری و فرزندش بایسنغر دارد؟ ضرورت و اهمیت این مقاله نیز در بررسی وجوه سیاسی اجتماعی هنر ایران است. روش تحقیق این مطالعه توصیفی- تحلیلی و تاریخی و روش گردآوری داده های آن به صورت اسنادی و کتابخانه ای است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که نگاره ثناگویی امیر دزدان، با توجه به شواهد تاریخی در زمره آثار سنت اندرزدهی سیاسی و آشکارکننده ضرورت توجه حاکم به دادگری و برقراری نظم دربار است. این تصویر که وضعیتی از بیداد را تجسم می بخشد، نقش و حضور امیران تیموری در دربار را نظیری بر امیر دزدان طرح می کند. از طرف دیگر، نگارگران در تداوم نقش سعدی در اندرزدهی سیاسی، ناشایست بودن ثناگویی در دربار را نیز موردتوجه قرار داده و عاقبت ناپسند آن را متذکر می شوند.
معماری دروازه در استحکامات دفاعی برج و باروی شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم بهمن ۱۴۰۲ شماره ۱۲۸
27 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: دروازه ها در شهرها به دلایل حفاظتی، نظامی و امنیتی ایجاد شدند و تا پایان دوره قاجار عنصری ضروری و ارتباطی در حصار و برج و باروی شهرها بودند. توجه به ایجاد حریم بین درون و بیرون شهر، نیازمند ساختاری سازه ای و معماری در پیرامون شهر بود. به مرور زمان دروازه به عنوان جزوی از حصار شهر در یک کالبد معماری همراه با اجزاء و عناصر دیگر آن برحسب نیازها و شرایط موجود ظاهر شد؛ این موارد در هر دوره عواملی بودند که به صورت آشکارا و پنهان در کالبد معماری دروازه ها تأثیر گذاشته اند. این تأثیرات در قالب ویژگی ها و در اشکال متفاوت برحسب اهداف، مشخصات، کاربری و غیره نمایان شده است. بدین منظور سؤالات پژوهش چنین طرح شده است، عوامل تأثیرگذار در شکل گیری دروازه های ایران چیست؟ و چگونه این عوامل بر ویژگی ها و اجزای معماری دروازه های ایران تأثیر گذاشته است؟
هدف پژوهش: هدف پژوهش شناسایی این عوامل اثرگذار و نمود آن در چارچوب ویژگی ها و اجزای معماری دروازه های شهری ایران است.
روش پژوهش: این پژوهش از نوع پژوهش های نظری و کیفی است که با روش توصیفی-تحلیلی به کار رفته است. اطلاعات لازم برای تحقیق از طریق منابع کتابخانه ای و اسناد و بازدیدهای میدانی انجام گرفته است.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد فرهنگ، اجتماع، سیاست، اقتصاد، عملکرد، کاربرد و کالبد با ویژگی معماری دروازه ها متقابلاً در حال تأثیرگذاری بودند. درحالی که ارتباط متقابل و تنگاتنگ عوامل بر معماری دروازه ها سبب شده کالبد معماری ترکیبی از چند ویژگی باشد. با توجه به این که محدودیت هایی در شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری و ویژگی های معماری دروازه ها وجود دارد، ولیکن تمام عوامل یافته شده در شکل گیری و کالبد معماری دروازه های شهری ایران در راستا و ترکیب با هم نمایان شده است.
تبیین مفهوم هنر اسلامی از منظر شیلا بلر و جاناتان بلوم
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
21 - 31
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: «هنر اسلامی» واژه ای است که ابتدا توسط مستشرقین به کار برده شد. با وجود تعاریف متعددی که تاکنون از «هنر اسلامی» ارائه گردیده اما همچنان مورد بحث و بررسی اندیشمندان است، چرا که هنر اسلامی را نمی توان یک جنبش و یا سبک خاص تلقی نمود. در این پژوهش مفهوم «هنر اسلامی» از دیدگاه شیلا بلر و جاناتان بلوم و قیاس دیدگاه آنان با رویکرد شرق شناسان معناگرا و ذات باور مدنظر قرار دارد. حال این سؤال مطرح می گردد که وجه اطلاق هنر اسلامی از دیدگاه بلر و بلوم چه بوده و رویکرد این دو پژوهشگر در مطالعات هنر اسلامی و طبقه بندی این آثار در قیاس با شرق شناسان ذات باور و معناگرا چگونه بوده است؟ هدف: هدف از انجام این پژوهش واکاوی مفاهیم و رویکردهای مرتبط با هنر اسلامی از دیدگاه شیلا بلر و جاناتان بلوم و قیاس دیدگاه آنان با رویکرد شرق شناسان معناگرا و ذات باور است.روش تحقیق: روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع کیفی و روش ارائه آن توصیفی-تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات و اسناد کتابخانه ای صورت گرفته است.یافته ها: نتایج حاصله نشان می دهد بلر فارغ از تعریف هنر در غرب و با توجه به عدم وجود تعریفی معین از هنر اسلامی، آن را از قید منطقه، دوره، مکتب و یا سبک خاص آزاد شمرده و آثار موجود در قلمرو اسلام را «هنر اسلامی» می شمارد. از سوی دیگر بلر و بلوم رویکرد مطالعاتی بسترمند غربیان را به سطح مطالعات بسترمند-تفسیری ارتقاء دادند اما رویکردهای این دو پژوهشگر در تقابل با رویکردهای شرق شناسانه شیءمحور و سنت گرایانه ذات باور قرار می گیرد.
اندازه گیری بازیابی روانی بازدیدکنندگان از پارک های شهری با محوریت پیکره بندی فضایی عرصه های این محیط ها؛ نمونه موردی: پارک ارم شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازیابی روانی، از مهمترین متغیرهای روانی در نزد مراجعه کنندگان به پارک های شهری، در کشور ایران کمتر مورد توجه بوده است. به علاوه، میزان بازیابی روانی بازدیدکنندگان در انواع محیط های طبیعی یکسان نیست. در مطالعه حاضر با تمرکز بر این موضوع به دنبال مقایسه میزان بازیابی روانی در انواع عرصه های فضایی پارک های شهری و همچنین معرفی ابزاری معتبر و بومی سازی شده به منظور سنجش میزان بازیابی روانی در این محیط ها هستیم. این مطالعه در بستر یکی از پارک های شهر همدان که از دو عرصه هندسی و ارگانیک تشکیل شده است (پارک ارم همدان) سازمان دهی شد (بخش هندسی: عرصه جدیدساز و مبتنی بر خطوط هندسی. بخش ارگانیک: عرصه ای مبتنی بر معابر ارگانیک و قدیمی که از قبل بین درختان (و بدون دخالت ساختارهای هندسی) وجود داشت). استراتژی این پژوهش استدلال منطقی، و تاکتیک آن در بخش ارزیابی پیکره بندی فضایی پارک های شهری، روش چیدمان فضا (Space Syntax) بود. همچنین، در بخش سنجش وضعیت روانی شهروندان مراجعه کننده به پارک های شهری نیز، به استاندارد و بومی سازی مقیاس بازیابی (RS: Res toration Scale) اقدام و در نهایت نیز با استفاده از تحلیل های آماری به بیان رابطه بین پیکره بندی فضایی و بازیابی روانی مراجعه کنندگان پرداخته شد. نتایج تحلیل رابطه پیکره بندی فضایی و بازیابی نشان داد که 46.8 درصد از تغییرات بازیابی (روانی) مربوط به متغیرهای پیکره بندی فضایی است و تغییرات بازیابی بیشتر متاثر از متغیرهای عمق، کنترل و بی نظمی است. بر اساس این یافته ها (و انجام مطالعات تکمیلی)، طراحی پارک هایی با دارا بودن فضاهای دنج و دور از ازدحام و با حداقل بی نظمی در طراحی (در عرصه ها) که کمترین امکان کنترل و نفوذپذیری بصری (حرکتی) را رقم می زنند، در راستای ارتقای وضعیت پیکره بندی فضایی پارک های شهری به منظور بهبود سلامت روان مراجعه کنندگان، به محققان، تصمیم گیران و برنامه ریزان طراحی شهری و منظر پیشنهاد می شود.
مفهوم فناوری در معماری و تبیین مولفه های آن با استفاده از روش دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
277 - 294
حوزههای تخصصی:
توجه به ضرورت روزافزون فناوری در پیشرفت هرجامعه ای و علاوه بر آن، نیاز به ایجاد درکی صحیح از مفهوم آن در سوگرفتن مسیری روشن در پیشبرد و ارتقاء معماری، الزامی است تا مفهوم این واژه در مباحث معماری مورد مطالعه قرار گیرد. با بررسی پژوهش ها مشخص می شود که در فرهنگ عامه به فناوری بیشتر به دید ماشین ها نگریسته می شود، اما در نزد صاحب نظران، تعاریف دیگری نیز برای آن مطرح شده است. مقوله فناوری مشتمل بر رویکردهای متفاوتی است و هدف از این مقاله، پالایش فضای مفهومی فناوری و ارائه مفهوم سازی دقیق تر با کمک مولفه های حاصل از آن می باشد. حال سوالاتی که مطرح می گردد آن است که با توجه به کاربردهای متعارض و عدم دیدگاهی واحد برای فناوری، منظور دقیق از این واژه چیست؟ و چه شاخص ها و مولفه هایی را با بررسی نظرسنجی متخصصین معماری می توان برای این مقوله ذکر نمود به نحوی که بتوان، به اولویت بندی این شاخص ها در بحث معماری دست یافت؟ در این راستا، بررسی تعاریف و دیدگاه های صاحب نظران مدنظر می باشد. بدین منظور با استفاده از روش اسنادی و تحلیل مفهومی و با ابزار کتابخانه ای، رویکردهای نظری مرتبط با فناوری، بررسی و تحلیل محتوا شد و سپس با تمرکز بر وجوه مشترک تعاریف موجود، شاخص هایی تبیین گردید، بدین صورت که با تحلیل دیدگاه اندیشمندان، تعداد ۱۰ شاخص بدست آمد که امتیازبندی شدند. از میان این شاخص ها، ۶ شاخص بالاترین میانگین را به خود اختصاص دادند که جهت اعتبارسنجی شاخص های با میانگین بالاتر از روش دلفی و از دیدگاه های ۲۳ متخصص معماری، بهره گرفته شد و مشخص شد که از دیدگاه خبرگان، کدام یک از مولفه ها از اهمیت بالاتر و کدام یک از اهمیت پایین تری برخوردار می باشد. یافته ها حاکی از آن است که از میان مولفه های موردنظر، مولفه «ابزار (سخت ابزار و وسیله)» در هر دو دور آزمون دلفی، بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده است.
روشنایی حرم امام رضا (ع) در دوره صفوی با تکیه بر اسناد تاریخی آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
15 - 25
حوزههای تخصصی:
تأمین روشنایی حرم امام رضا (ع) از الزاماتی است که همواره مورد توجه متصدیان امور آستان مقدس رضوی بوده است. تعدد وقف نامه ها و اسناد مالی و اداری مرتبط با روشنایی از دوره صفوی به این سو نشان از اهمیت این امر در حرم رضوی دارد. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که برقراری روشنایی حرم امام رضا (ع) در دوره صفوی به چه طریقی صورت می گرفته است. هدف مقاله نیز شناخت چگونگی روشنایی حرم در دوره صفوی، روش های تأمین آن و انواع مواد و وسایل روشنایی با تکیه بر محتوای وقف نامه ها و اسناد مالی و اداری آستان قدس است.این پژوهش از نوع کیفی است که به شیوه توصیفی – تحلیلی انجام شده است. داده ها بر پایه مطالعات کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده اند و در این راستا حدود 25 وقف نامه و 110عنوان سند شناسایی و بررسی شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که مصرف روشنایی جزء مهمترین و اولین مصارف آستان قدس در دوره صفوی بوده است. این امر خود توسعه ساختار اداری و به کارگیری اشخاص در مشاغل گوناگون مرتبط با تأمین روشنایی حرم را در پی داشته است. همچنین در این دوره طیف گسترده ای از وسایل و مواد روشنایی مورد استفاده قرار می گرفته که تأمین آنها از محل نذر و وقف بوده است.