فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۴۹۴٬۵۲۰ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (خرداد) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۷
۲۴۹-۲۳۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال اضطراب جدایی از شایع ترین اختلال روانی در کودکی است که در صورت عدم درمان موجب اختلالات شدید در بزرگسالی خواهد شد. هدف: پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش مادران بر اساس مداخله مبتنی بر دلبستگی بر ابعاد چندگانه اضطراب کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال اضطراب جدایی مقطع ابتدایی آموزش و پرورش ناحیه یک شهر ساری در سال تحصیلی ۱۴۰۲- ۱۴۰۱ بودند. نمونه پژوهش 30 نفر از کودکان مبتلال به اختلال اضطراب جدایی بودند به روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایشی وگواه گمارش شدند (هر گروه 15 نفر). پس از اجرای پیش آزمون، شرکت کنندگان گروه آزمایشی، مداخله مبتنی بر دلبستگی بر اساس پروتکل قنبری و همکاران (1392)، به مدت 8 جلسه دو ساعته به صورت گروهی دریافت کردند. سپس مرحله پس آزمون وبعد از سه ماه مرحله پیگیری انجام گردید. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه ابعاد چندگانه اضطراب مارچ و همکاران (1997) بود. جهت تجزیه وتحلیل دادها، از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکررآمیحته با استفاده از نرم افزار 26 Spss انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش مادران بر اساس مداخله مبتنی بر دلبستگی منجر به کاهش ابعاد چندگانه اضطراب کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی شد (05/0 >P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که مداخله مبتنی بر دلبستگی بر ابعاد چندگانه اضطراب و مؤلفه های آن بر کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی در گروه آزمایش مؤثر بوده و می توان این مداخله را به کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی، روان شناسان و مشاوران کودک توصیه کرد.
امنیت ادراک شده و راهکارهای افزایش احساس امنیت در فضاهای شهری (مورد مطالعه: پارک آبیدر شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین امنیت در پارک های شهری جهت تشویق استفاده عمومی و بهبود کیفیت زندگی ساکنان و بازدیدکنندگان ضروری است. یکی از راه های تأمین امنیت در فضاهای شهری ترکیب استراتژی های طراحی با کمک راهکارهای برنامه ریزی شده معماری و شهرسازی برای بهبود امنیت و فعال سازی این فضاها است. در پارک آبیدر سنندج، به دلیل وسعت بالا و داشتن نقاط کور و مخفی زیاد، احتمال دارد جوانان احساس کنند که پلیس امکان حضور در تمامی نقاط را ندارد. این موضوع ممکن است منجر به کاهش احساس امنیت در این پارک شود. ازاین رو این مطالعه باهدف مشخص کردن میزان جرم پذیری پارک کوهستانی آبیدر سنندج به کمک اصول شهرسازی و معماری سعی در ارائه راهکارهایی جهت افزایش احساس امنیت در پارک های شهری دارد. پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی است، رویکرد روش شناسی پژوهش به صورت کمی و به شیوه ی تحلیلی - پیمایشی است. باتوجه به اهداف پژوهش پرسش نامه ای ساختاریافته در بخش های مختلف وﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎی ذاتی پارک، طراحی و مدیریت پارک و نگرانی های بازدیدکنندگان، در آذر ۱۴۰۲ بین جامعه هدف (بازدیدکنندگان پارک آبیدر) توزیع و نتایج آن به کمک آزمون های آماری در نرم افزار ® SPSS نسخه ۲۷ تحلیل شد. یافته ها نشان داد عواملی چون رخ دادن موارد اخیر جرم، وجود مسیرهای پرپیچ وخم و حضور افراد مست مؤثرترین عوامل نگرانی افراد از وقوع جرم بود. در مقابل، حضور مردان و زنان بومی، شلوغ بودن پارک، حضور خانم های غیربومی یا حضور افراد در حال عکاسی از طبیعت ترس بازدیدکنندگان از وقوع جرم را بیش از همه کاهش می داد. بر اساس نتایج حضور پلیس، نصب دوربین های نظارتی، و اجازه ورود خودروهای شخصی به پارک مواردی بود که می توانست احساس امنیت بازدیدکنندگان را افزایش دهد. نتایج همچنین حاکی از آن بود که احساس ناامنی در افراد تحصیل کرده بیشتر بود و عوامل اجتماعی در احساس امنیت زنان (Mean Rank= 58.68) نقش بیشتری داشت. یافته ها بینش های فرهنگی را ارائه کردند و عوامل خاص اما نسبتاً التقاطی را برای اطلاع از بهبود و افزایش امنیت پارک با اصلاح برنامه ریزی مدیریت و نظارت شناسایی کردند.
The Impact of Technological Progress on the Demand for Cash in Iran: an ARDL Modeling Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Technological progress has transformed the payment industry. Although alternative payment instruments such as bank cards share some characteristics with banknotes, they are not direct competitors to cash. First, cash possesses unique attributes—its functionality without electrical power and its inherent anonymity. Second, statistical data indicate that the ratio of cash to M1 has stabilized at approximately 10% in recent years, primarily due to its substitution with demand deposits. In this paper, we model the demand for banknotes by incorporating technology-related characteristics alongside conventional theories of money demand. Our approach has important implications for central bank, particularly in liquidity management, currency issuance, effective management of physical currency, and continued investment in digital payment infrastructures. We adopt a macroeconomic perspective that considers banknote demand from both transactional and asset viewpoints. To this end, we estimate an autoregressive distributed lag (ARDL) model, which allows us to analyze both short-term and long-term coefficients within a framework of model uncertainty. A key focus of our study is the estimation of a payment system development index using logistic growth and Gompertz models, through which we assess its impact on cash demand. Our empirical evidence supports the notion of S-shaped growth in the adoption of payment technologies. The findings demonstrate that advancements in the payment sector have led to a significant decline in cash demand. Moreover, while increased real economic activity exerts a positive and significant influence on cash demand, a higher opportunity cost of holding cash has a pronounced negative impact.
Development of a Sociocultural Language Teacher Education Curriculum Model for Iranian EFL Context(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Although Sociocultural Theory (SCT) was introduced to English Language Teaching (ELT) almost three decades ago, it has not yet started to find its way into the epistemological and practical aspects of English Language Teacher Education (LTE) programs in Iranian English as a Foreign Language (EFL) language institutions context. Not having met the needs of English teachers, teacher educators, and academic and non-academic teaching programs and feeling a pressing need for innovative approaches in language teacher education, the time is ripe for LTE programs to present a curriculum that is globally driven and locally appropriate. To this end, this paper aimed to develop a sociocultural language teacher education (SLTE) curriculum model as an alternative to the LTE programs in the Iranian EFL context. The researchers applied Vygotskian principles and extensions of SCT pedagogy to construct a curriculum model that draws on Graves’ framework of LTE curriculum design and Richards’ model of teacher education that collectively incorporate different aspects, namely context analysis, needs analysis, approach, content, process, teacher educator’s roles, student teachers’ roles, and program evaluation. To present an innovative LTE program, the researchers extracted and put together the tenets, extensions, and categories of SCT comprehensively and presented them through a complementary curriculum model that is a combination of Graves’ framework and Richards’ model of teacher education. This tentative but dynamic curriculum model might help teachers, teacher educators, policymakers, and other stakeholders to reconceptualize and restructure their mentalities and use the findings when designing small-scale and large-scale LTE programs.
تحلیل الگوی مصرف از منظر اقتصاد رفتاری در چارچوب مبانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
85-109
حوزههای تخصصی:
الگوی مصرف در اقتصاد متعارف بر اساس مبانی ساده سازی شده مثل نفع شخصی دنیوی با مؤلفه های مادی و مطلوبیت فردی ترسیم می شود، اقتصاد رفتاری به عنوان یک رویکرد نوین در زمینه تحلیل رفتارهای اقتصادی، این رویکرد را غیر واقع بینانه قلمداد می کند. این مقاله با هدف تحلیل رویکرد رفتاری به الگوی مصرف در چارچوب مبانی اسلامی با روش تحلیلی-توصیفی به این سوال پاسخ می دهد که مهم ترین ظرفیت های مطالعات رفتاری در ارائه الگوی مصرف بر اساس آموزه های اسلامی چیست؟ در بررسی های انجام شده اقتصاد رفتاری برای تبیین چرایی و چگونگی الگوی مصرف مؤلفه هایی چون؛ عقلانیت محدود، خویشتن داری محدود و عدم وجود اطلاعات کامل، هنجارهای اجتماعی، عقاید و باورهای ارزشی و پیروی از عادات گذشته را در نظر می گیرد تا واقعیت رفتار مصرف کننده را بهتر تحلیل و پیش بینی کند. نظریه تلنگر نیز با روش دگرگون سازی محیط تصمیم گیری با رویکرد قیم مآبی با تشخیص مصالح و منافع افراد و جامعه، عهده دار معماری انتخاب مصرف کننده می شود. بر اساس یافته های این پژوهش ورود آموزه های اقتصاد اسلامی در الگوی مصرف اقتصاد رفتاری شامل مواردی چون؛ بیشینه سازی بهره مندی های مادی، معنوی و آخرتی، باورمندی به هست ها و بایدهای اسلامی، خویشتن داری در دو بعد جسمانی و روحانی، اثبات فضایل و نفی رذایل اخلاقی و لزوم اطلاعات مورد توصیه دین در انتخاب مصرف کننده است که مؤلفه های رفتاری محیط تصمیم گیری را بر اساس مبانی اسلامی تکمیل می کنند و زمینه ایجاد تلنگر را فراهم می سازد.
توسعه شمول مالی، بستری جهت ارتقاء عدالت اقتصادی در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
153-183
حوزههای تخصصی:
شمول مالی مفهومی است که بر دسترسی همگانی به خدمات مالی باکیفیت، اقتصادی و کارآمد دلالت دارد. در دهه اخیر توسعه شمول مالی به عنوان یکی از مجاری دستیابی به توسعه همراه با عدالت اقتصادی مورد توجه و تأکید کشورها قرار گرفته است. دراین راستا در مقاله حاضر بررسی اهمیت توسعه شمول مالی به عنوان راهکاری برای ارتقای عدالت اقتصادی در ایران در دستور کار می باشد. بدین منظور به صورت خاص، روش هایی نظیر تأمین مالی خرد و زنجیره ای که می توانند دسترسی عمومی به خدمات مالی را بهبود بخشند و فرصت های اقتصادی برابر ایجاد کنند، مورد بررسی قرار گرفته اند. در ادامه تلاش گردیده با استفاده از شاخص های منتخب همچون تسهیلات پرداختی، ضریب نفوذ بیمه و دسترسی به ابزارهای پرداخت الکترونیکی تصویری از وضعیت شمول مالی در اقتصاد کشور ارائه گردد. در این خصوص مشاهده گردید علیرغم پیشرفت های حاصل شده، هنوز چالش هایی در زمینه شمول مالی وجود دارد که نیازمند سیاست گذاری های مؤثر است. در ادامه ضمن احصا کارکردهای شمول مالی و شاخص های عدالت اقتصادی تلاش گردید قابلیت های توسعه شمول مالی در ارتقاء عدالت اقتصادی تبیین گردد. نتایج حکایت از آن دارد که توسعه شمول مالی در ایران نه تنها یک ضرورت اقتصادی بلکه یک الزام اجتماعی است که می تواند به برقراری عدالت اقتصادی با تأکید بر آموزه های اسلامی نیز کمک نماید.
تحلیل حقوقی-اقتصادی دکترین نامعقول در عقود مشارکتی بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
425-445
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از موارد شروط ضمن قرارداد در قراردادهای بانکی صرفاً با هدف تضمین منفعت بانک صورت می پذیرد و این شروط به صورت غیرمنصفانه حق هرگونه چانه زنی از مشتری را سلب نموده و مشتری را در شرایطی قرار می دهد که برای او در مسیر دریافت تسهیلات ، اضطرار به پذیرش مفاد قرارداد ایجاد گردد. با توجه به پژوهش، از جمله این شروط «شرط الزام به خرید حصه بانک «بود . مطابق این شرط، بانک شریک را ملزم می کرد که صرف نظر از ماحصل مشارکت ، حصه بانک را به قیمت اصل سهم الشرکه و سود آن خریداری نماید. شرط دیگر، «شرط تضمین سرمایه» بود . براساس این شرط بانک فارغ از نتیجه ی مشارکت واقعی ، شریک را ملزم به صلح سرمایه اولیه بانک به علاوه سود ابراز می نمود. شرط سوم، «شرط تضمین سود» بود که چنین شرطی در قرارداد مشارکت در مخالفت با اثر اصلی عقد بود و بانک را در یک مشارکت با سود ثابت وارد می کرد. در حالی که اشاعه طرفین در سود و زیان ناشی از مشارکت اثر اصلی مشارکت است و قرارداد تاب مقاومت در برابر چنین شرطی ندارد. برای مقابله با این شروط غیرمنصفانه باید از تدابیر منبعث از دکترین نامعقول بهره گرفت. چراکه این دکترین در برابر هر شکل سوءاستفاده از قدرت نابرابر معاملاتی، اعم از ماهوی و شکلی، از فرد حمایت می کرد و هدف آن جلوگیری از «ستم» و «غافل گیری ظالمانه» بود. با توجه به اینکه در حقوق ایران توجه چندانی به حقوق مشتریان در مقابل شروط غیرمنصفانه و نامعقول نشده بود لزوم پژوهشی در این زمینه حائز اهمیت بود. بدین منظور در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی سعی در تحلیل حقوقی-اقتصادی دکترین نامعقول در عقود مشارکتی بانکی شد.
تأثیر تسهیلات بانکی بر چرخه های تجاری در بخش کشاورزی در اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
447-469
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی در این مقاله بررسی تأثیرگذاری تسهیلات بانکی بانک ها بر ادوار تجاری در بخش کشاورزی در اقتصاد ایران است. جامعه آماری در این تحقیق عبارتست از ارزش افزوده بخش کشاورزی به قیمت های ثابت سال 1383 ، نیروی کار شاغل، سرمایه ثابت و تسهیلات اعطایی بانک ها به این بخش، در دوره زمانی 1397-1357 که به صورت سالیانه از بانک مرکزی استخراج و با استفاده از نرم افزار ایویوز تحلیل شده است. ابتدا با استفاده از فیلتر هودریک پرسکات ادوار تجاری به صورت مجزا، استخراج و سپس تخمین مدل به روش تصحیح خطای برداری انجام می شود. ضریب تعدیل مرتبط با رابطه تعادلی برآورد شده در بخش کشاورزی برابر 44/0- برآورد شده، بدین معنا که در هر دوره 44 درصد از عدم تعادل های موجود در یک دوره در دوره بعد تعدیل می شود. آنچه مشخص است سیاست های پولی انبساطی در قالب تسهیلات بانکی در اقتصاد ایران، بیش از آن که سیاست هایی فعال و مبتنی بر تشخیص باشد، سیاست هایی منضبط است.
کاربردتکنیک های داده کاوی در بهبود مدیریت نرخ تورم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد باثبات دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
113 - 144
حوزههای تخصصی:
بسیاری از اقتصاددانان و جامعه شناسان معتقدند اهمیت نرخ تورم بیشتر از دیگر شاخص های اقتصادی می باشد چرا که تورم آثار متعددی برجنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه دارد. با این رویکرد، مطالعه حاضر به شناسایی کالا های گلوگاهی در زنجیره اقلام کالاهای اساسی در کشور می پردازد. جهت دستیابی به این هدف، 12 گروه کالاهای اساسی کشور که کالاهای اصلی تشکیل دهنده شاخص بهای کالاهای مصرفی (CPI) می باشد در ساختار یک گراف کامل جمع آوری شد. برای هر گره که نشانگر یک گروه از کالاهای اساسی می باشد پنج ویژگی در نظر گرفته شد. تورم سالیانه مربوط به هرگروه، میزان تاثیرگذاری در افزایش شاخص کل، تعداد زیرگروه های هرگروه اصلی، میزان وابستگی 12 گروه اصلی نسبت به هم و اولویت (میزان تقاضا) پنج ویژگی هر گروه می باشد. سپس با اجرای الگوریتم فروشنده دوره گرد بر روی این گراف به مسیری دست یافتیم که گروه خوراکی ها و آشامیدنی ها، همان گره گلوگاهی پژوهش می باشد. نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان می دهد، مدیریت قیمت گذاری اقلام این گروه می تواند در طول زمان بر تورم سایر گروه ها نیز تاثیر داشته باشد.
Comparison of The Efficacy of Hope Therapy and Compassion Therapy on Rumination, Depressive Thoughts and False Beliefs Among Employees of Organizations
حوزههای تخصصی:
The present study sought to examine the effects of hope therapy and compassion therapy on rumination, depression, and erroneous beliefs within employees of organizations in Shiraz city. The statistical population included workers from Shiraz city during 2023 and 2025. The research methodology was experimental, including a design that contained both pre-test and post-test components, as well as experimental and control groups. In this pilot study, among the employees who scored one standard deviation below the mean on rumination, depression, and false beliefs questionnaires, 45 individuals were randomly selected and divided into two experimental groups and one control group. The overall count of people in each of the three groups was 15 people. The members of the initial experimental group participated in hope therapy training together over the course of 8 sessions. The second experimental group participated in compassion therapy for a total of eight sessions. In contrast, the control group did not receive any training. Ultimately, a post-test was given to all three groups. A follow-up examination was carried out after two months too. Covariance analysis was employed for data evaluation. The results showed that both hope therapy and compassion therapy helped with rumination, depression, and inaccurate beliefs among employees, with no significant difference in their effectiveness on rumination. However, compassion therapy was found to be more effective than hope therapy in addressing beliefs. Additionally, hope therapy had a greater effect on employees' depression compared to compassion therapy. It can be inferred that training in hope therapy and compassion therapy has led to decreased rumination, depression, and misguided beliefs among staff, with this enhancement remaining consistent throughout the three-month follow-up duration.
Comparison of Job Stress and Job Burnout in Native and Non-Native Teachers of Secondary Schools in Chabahar City
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to examine job stress and job burnout in native and non-native teachers. This study employed a causal-comparative design. The research focused on all native and non-native teachers of Chabahar city in the academic year 2024-2025. Out of the group, 104 individuals were chosen (52 native teachers and 52 non-native teachers) through convenience sampling. Data were gathered using the Osipow's (1987) Job Stress Questionnaire and Maslach’s (1981) Job Burnout scale. Data were examined through both descriptive statistics and multivariate analysis of variance. Based on the results, native and non-native teachers showed varying levels of job stress (p < .05). In simpler terms, non-native teachers scored higher on scales of overload, role ambiguity, role-related tasks, responsibility, and stress related to the physical environment compared to native teachers. Also, non-native teachers scored higher on burnout subscales including emotional exhaustion and depersonalization compared to native teachers (p < .01). From the findings, it can be concluded that teachers' native and non-native backgrounds can lead to a significant difference in their job stress and burnout.
جست وجویی در منابع تأثیرپذیری شاعران دوره مشروطه در موضوعات صوفیانه و زهدآمیز از شاعران سبک عراقی(با تأکید بر شعر خاقانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
159 - 189
حوزههای تخصصی:
تصوّف در دوره مشروطه، نظام اجتماعی فعّالی نیست. از آنجایی که دوره مشروطه، دوره شور انقلاب و آزادی خواهی است؛ جامعه ایستای ایرانی در این دوره به سبب آشنایی با فرهنگ غرب، تکانی به خود داده و در مسیر مدرنیته گام برداشته است. شعر فارسی نیز چون جامعه ایرانی در تلاش است کسوتی نو پوشد و نوگرایی در مفاهیم را محور حرکت به سمت مدرنیسم قرار دهد و در همگامی با حرکت انقلابی مردم از آنچه متعلّق به سنّت است تبرّی جوید. درواقع، عرفان در این دوره در کشاکش انقلاب های مردمی، رنگ باخته است. اگر نوری کم رنگ از آموزه های عرفانی در این دوره دیده می شود ریشه در سنّت و تأثیرپذیری شاعران این دوره از گذشتگان و بالاخص شاعران سبک عراقی دارد. در این میان، شاعران سنّت گرای اواخر قاجار و عصر مشروطه بیش از همه از خاقانی که مضامین عرفانی از عناوین اصلی مضامین شعری او و زمینه های سخن اویند متأثّر شده اند. بر این اساس این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، عرفان گرایی را با تأکید بر تأثیر از خاقانی مورد مطالعه قرار داده و جلوه های عرفانی اشعار ادیب پیشاوری، ادیب الممالک فراهانی، قآانی شیرازی و محمدتقی بهار را در موضوعاتی چون «زهد و دنیاگریزی»، «فقر»، «عزلت»، «استغناء»، «اهمیت جان (روح)» و «فلسفه ستیزی» بازکاویده است. نتایج پژوهش حاضر نشان از تأثیرپذیری شاعران موضوع پژوهش در بازتاب مفاهیم عرفانی از خاقانی دارد.
معرفی کتاب: سیری در سیره اخلاقی امام حسین (ع)/ آیت الله احمد بهشتی / قم: بوستان کتاب، 1397 ش.
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۸
115 - 117
حوزههای تخصصی:
The relationship between school connectedness and academic engagement: The mediating role of mindfulness
حوزههای تخصصی:
One of the burgeoning areas of interest within the realm of education pertains to student engagement, a central component of positive psychology (PP). Another fundamental concept in the PP literature is school connectedness, which underscores the belief students hold regarding the care shown by adults and peers in the educational environment towards their academic progress and personal welfare. Additionally, mindfulness, a pivotal term in the field of PP, offers noteworthy advantages such as enhancing working memory and reducing stress levels, consequently fostering academic involvement. Given the significance of school connectedness and mindfulness in academic engagement, the present study endeavors to examine the association between school connectedness and academic engagement in high school students, with mindfulness serving as a mediator. A total of 300 high school students from Bandar Abbas participated in the study, responding to scales measuring mindfulness, school connectedness, and academic engagement. Subsequently, structural equation modeling was employed to illuminate potential relationships. The results indicated a significant correlation between school connectedness and academic engagement. Furthermore, the findings demonstrated that both school connectedness and mindfulness serve as positive and significant predictors of academic engagement. Moreover, the results substantiated the mediating role of mindfulness. These findings offer valuable insights for educators in enhancing classroom practices.
Investigating the mediating role of academic self-handicapping in the relationship between academic maladjustment and academic procrastination among students
حوزههای تخصصی:
The aim of the present study was to investigate the effect of academic maladjustment on academic procrastination with the mediating role of academic self-handicapping of students of Islamic Azad University of Khash. A descriptive research method of correlation type (structural equation model) was carried out. The statistical population of the study was all students of Islamic Azad University of Khash through simple random sampling method. To collect data, the questionnaires of academic self-handicapping by Jones and Rodlet (1982), academic maladjustment by Hamili, Ahmadi, Mousavi and Ghafourian (2015), and academic procrastination by Solomon and Rothblom (1984) were used. The content validity of the questionnaire was confirmed. The reliability of the questionnaires was estimated based on Cronbach's alpha coefficient as 0.91, 0.97 and 0.89, respectively. The data obtained from the questionnaires were analyzed at two levels of descriptive and inferential statistics including Pearson's correlation coefficient test and structural equation model through SPSS23 and LISREL8.8 software. The findings showed that academic maladjustment has a positive and significant effect on students' academic procrastination, both directly and indirectly through the mediation of academic self-disempowerment. To reduce academic procrastination, it is necessary to plan on factors that strengthen academic adjustment and academic self-disempowerment of students.
The Influence of Socio-Demographic Factors on Quality of Life, Emotional Intelligence, and Organizational Commitment in Transmittal Company Employees
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to assess how socio-demographic factors affect quality of life, emotional intelligence, and organizational commitment among employees of transmittal companies in Sistan and Baluchestan Province, Iran. The sample included 268 employees from the Sistan and Baluchestan Transmittal Company who were selected through a convenience sampling method. The Quality of Life Scale created by Dueby et al. (1988), Singh's Emotional Intelligence Scale (2004), and the Organizational Commitment Scale by Khan and Mishra (2002) were employed for gathering data. The results from one way ANOVA indicated that individuals aged 31-40 years and those aged 41 years and older exhibited notably higher average mean scores for quality of life in comparison to the 22-30 years age group. However, people between 22 and 30 demonstrated notably higher average scores in emotional intelligence compared to those in the 31-40 age group and individuals aged 41 and older. The results of the independent t-test revealed that male employees achieved significantly greater average scores on quality of life compared to their female counterparts. The results from the one-way ANOVA indicated a notable difference in quality of life scores; employees with 11-20 years and those with 21 or more years of experience showed significantly higher average mean scores in quality of life compared to employees with less than 10 years of experience.
بررسی تأثیر مؤلفه " نگرش و طرز تفکر" در موفقیت مدیران پروژه در صنعت ساخت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت پروژه ها در صنعت ساخت به دلیل پیچیدگی و چالش های متعدد، نیازمند مدیرانی با شایستگی های کلیدی است. یکی از جنبه های مهم شایستگی که کمتر مورد توجه قرار گرفته، نگرش و طرز تفکر مدیران پروژه است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر نگرش مدیران پروژه بر موفقیت آن ها در صنعت ساخت ایران انجام شده است. برای دستیابی به این هدف، از رویکرد کیفی بهره گرفته شد و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 10 مدیر پروژه باتجربه که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند، گردآوری شدند. تحلیل داده ها با نرم افزار Atlas.ti نسخه 7 و با استفاده از کدگذاری باز انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که نگرش هایی همچون انعطاف پذیری، ریسک پذیری، نتیجه محوری، خوش بینی و کل نگری تأثیر قابل توجهی بر موفقیت پروژه ها دارند. تحلیل روابط بین کدها نشان داد که نگرش مدیران پروژه می تواند در بهبود تعاملات تیمی، کاهش ریسک های پروژه و افزایش کارایی نقش مهمی ایفا کند. همچنین مشخص شد که نگرش های مدیران پروژه به عنوان بخشی پنهان از شایستگی آن ها، نقش کلیدی در غلبه بر چالش های خاص محیطی و اجتماعی ایران ایفا می کنند. به عنوان مثال، نگرش فعالانه و بلندمدت مدیران در مواجهه با مسائل پیچیده پروژه ها تأثیر بسزایی در دستیابی به نتایج مطلوب داشت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که تطبیق نوع نگرش مدیران با شرایط پروژه، می تواند احتمال موفقیت پروژه ها را افزایش دهد. این پژوهش، با تمرکز بر تأثیر نگرش های مدیریتی، به دانش موجود در حوزه مدیریت پروژه افزوده و نشان می دهد که توسعه نگرش های مثبت می تواند به بهبود عملکرد مدیران پروژه و افزایش بهره وری سازمان ها منجر شود.
واکاوی جایگاه آموزش در پرتو رهیافت های سیاست جنایی بین المللی سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در جامعه ی بین المللی پذیرفته شده است که تهدیدات زیست محیطی نیز صلح و امنیت بین المللی را به خطر می اندازند. سازمان ملل متحد نیز به عنوان مهم ترین سازمان جهانی عهده دار مسئولیت صلح و امنیت بین المللی با تصویب اسناد الزام آور، اسناد ارشادی و غیره به ترسیم یک سیاست جنایی بین المللی شده مبادرت ورزیده است. در قلمرو سیاست جنایی جهانی، یکی از حوزه هایی که می تواند مورد واکاوی علمی قرار گیرد، نقش «آموزش» در قبال محیط زیست است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی بدین نتیجه مهم دست یافته است که آموزش کنشگران و فعالان نظام حقوقی در حوزه محیط زیست جایگاهی والاتر از آموزش هایی صرفاً در قالب درک مندی و اخلاق پذیر نمودن جوامع دارد. سیاست جنایی بین المللی سبز مجموعه تدابیر و اقدامات سازمان ملل متحد به عنوان مهم ترین کنشگر بین المللی در قبال محیط زیست است. در سیاست جنایی بین المللی شده که در دودسته کنشی و واکنشی قابل تصور است، آموزش هم در قبال شهروندان جهت مدیریت سیاست جنایی کنشی پیشگیرانه (استفاده از پیشگیری های اجتماعی و ابزار رسانه سبز، الزامی نمودن درس حقوق محیط زیست برای تمامی رشته ها) و هم در قبال سیستم قضائی جهت مدیریت سیستم جنایی واکنشی (به کارگیری ضابطین آموزش دیده سبز و افزایش موارد ضابطین خاص و آموزش های مستمر تخصصی به آنها، استفاده حداکثری از قضات با تحصیلات تکمیلی در رشته های حقوق محیط زیست، حقوق انرژی و غیره) جایگاه دارد که نظام حقوقی ایران نیز در برخی از این حوزه ها دارای چالش های جدی است که با برطرف نمودن این چالش های آموزش مدار می تواند به مقابله و مبارزه با پدیده بزه ضد سبز گام بردارد.
ارائه الگوی آموزش زمینه محور در درس علوم تجربی دوره ابتدایی با تأکید بر حفظ محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه الگوی آموزش زمینه محور در درس علوم تجربی دوره ابتدایی با تأکید بر حفظ محیط زیست است که با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد به صورت کیفی اجرا شده است. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده و تجزیه وتحلیل اطلاعات به روش استراوس و کوربین و مدل پارادایمی انجام گرفت. نمونه گیری به روش نظری بود که بر مبنای آن 25 مصاحبه با معلمان ابتدایی استان مرکزی انجام یافت. نتایج داده های به دست آمده از مصاحبه ها طی فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی، به ایجاد نظریه داده بنیاد در حوزه آموزش مبتنی بر زمینه در درس علوم تجربی دوره ابتدایی منجر شد. جهت تعیین روایی از متخصصین موضوع و آگاه به موضوع علوم تجربی استفاده شد و برای تعیین پایایی از بازآزمون و توافق درون موضوعی استفاده گردید که مقدار 84/0 به دست آمد. الگوی پیشنهادی در این پژوهش شامل ابعاد و مؤلفه های مؤثر، موانع و راهبردها، شرایط على، زمینه ای، واسطه ای و عناصر تشکیل دهنده است که پدیده محوری، پیامدها و راهبردها را نشان می دهد. بر اساس بررسی به عمل آمده آموزش مبتنی بر زمینه در درس علوم تجربی با تأکید بر محیط زیست چندبخشی است که متأثر از مجموعه ای از عوامل سخت افزاری و نرم افزاری است؛ بنابراین اگر امروزه آموزش مبتنی بر زمینه در درس علوم تجربی دوره ابتدایی به این مهارت ها مجهز نشوند، حفظ محیط زیست محقق نخواهد شد؛ بنابراین یکپارچگی این عوامل در درس علوم تجربی دوره ابتدایی می تواند در حفظ، افزایش و گسترش سواد زیست محیطی دانش آموزان کمک کننده باشد.
واکاوی پدیدارشناسانه چگونگی تاثیر شهروند معنوی بر استفاده از فضای مجازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، واکاوی پدیدارشناسانه چگونگی تاثیر شهروند معنوی بر استفاده از فضای مجازی بود. این پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد روش نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور بود. ابزار گردآوری اطلاعات استفاده از مصاحبه های نیمه ساختارمند بود. داده ها با مصاحبه از 17 نفر از معلمان مدارس متوسطه تهران جمع آوری گردید. روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مضمون صورت گرفت.جهت تامین اعتبار تحقیق، معیارهای لینکن و گوبا مورد استفاده قرار گرفت.تحلیل حاصل از مصاحبه ها حاکی1 مضمون فراگیر 3 مضمون سازمان دهنده سطح اول و 11 مضمون سازمان دهنده سطح دوم و 23 مضمون پایه بود. و با بهره گیری از نرم افزار ماکس کیدای 16 اقدام به تحلیل گردید.نتایج پژوهش حاکی از آن بود که واکنش شهروند معنوی در استفاده از فضای مجازی شامل مواردی چون حل تعارضات مدرنیته و مذهب،حفظ هویت مذهبی در فضای پرتلاطم مجازی، پرهیز از گناه در فضای مجازی،ترویج اخلاقیات حسنه در فضای مجازی،عدم آُسیب پذیری در برابر مسائل منفی اخلاقی مجازی، نهادینه شدن افکار مثبت در برابر بعد منفی فضای مجازی، آگاهی سازی و آگاهی بخشی در فضای مجازی، تغذیه ذهنی سالم در فضای مجازی،رژیم ذهنی سالم در فضای مجازی، توجه به یادگیری عمیق در فضای مجازی،کنکاش دانش و تمیز بین دانش دروغین و واقعی، رعایت اخلاق کاربری در فضای مجازی، تفکر انتقادی در فضای مجازی،خودآگاهی و خودباوری در فضای مجازی، آگاهی از ارزش ها و ضد ارزش های در فضای مجازی،استفاده از نکات مثبت فضای مجازی و طرد نکات منفی آن، ساخت بازی های معنوی در فضای مجازی،یادگیری سواد رسانه ای، فرهنگ سازی در فضای مجازی،خودکنترلی در فضای مجازی،فیلترسازی در فضای مجازی،رعایت اعتدال در استفاده از فضای مجازی، شالوده فکری مستحکم در فضای مجازی و خود مراقبتی و دگرمراقبتی خردورزانه می شود.