فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۴۹۸٬۹۳۴ مورد.
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۵
1 - 24
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر به بررسی تاثیر تعداد اعضای هیئت مدیره عضو جامعه حسابداران رسمی بر کاهش احتمال وقوع تقلب با نقش تعدیلی کیفیت حسابرسی، در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1396 الی 1402 پرداخته شده است. جامعه آماری در این تحقیق با در نظر گرفتن معیارها و به روش حذف سیستماتیک، تعداد 116 شرکت برای دوره هفت ساله به عنوان نمونه می باشد. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از مدل رگرسیون لجستیک استفاده شده است. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق، با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک، نشان داد تعداد اعضای هیئت مدیره عضو جامعه حسابداران رسمی بر احتمال وقوع تقلب در شرکت ها تاثیر منفی و معناداری دارد. به عبارت دیگر هرچه تعداد اعضای هیئت مدیره عضو جامعه حسابدارن رسمی بیشتر باشد احتمال وقوع تقلب در شرکت کاهش می یابد. همچنین کیفیت حسابرسی به عنوان متغیر تعدیلی تاثیر فوق را تعدیل و تشدید می کند. بنابراین می توان نتیجه گرفت هر چه تعداد اعضای هیئت مدیره عضو جامعه حسابداران رسمی بیشترباشد و همچنین شرکت توسط موسسات دارای رتبه الف، حسابرسی گردد، احتمال وقوع تقلب در شرکت ها کاهش پیدا می کند.
بررسی ارائۀ تجربیات عرفانی به زبان نمادین با تکیه بر آثار منظوم عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
1 - 22
حوزههای تخصصی:
تجربه های عرفانی، کلیدواژه ای متعالی و بیانگر اصالت عرفانِ عارفان در دوره های مختلف است. افرادی که در مسیر عرفان به تجربیاتی دست پیدامی کنند، برای بازتاب تجربیات خود، نیازمند زبانی برای بیان با بهره گیری از واژگان می باشند. به حتم می توان از واژگانی با کاربرد ثانویه که در حوزه بیان و بدیع فعالیت دارند، استفاده کرد و با اشارات رمزگونه برای اهل فن، حقایق عرفانی را که با پیمودن مسیر به دست آورده، در اختیار مریدان راه عرفان، قرارداد تا بدین وسیله ذوقی در دل و شوقی در ذهن آنان پدیدآورد. "عطار" نیز در بسیاری از داستان ها حقایق عرفانی را که منتج به حصول تجربیات می شود، برای پیروان خود به نمایش گذاشته است. بیان حقایق و مفاهیم عرفانی برای کسی که مسیر را پیموده و به درجه عارفی نایل آمده، امری فائق است و وظیفه ای که باید با هر زبانی که می تواند، در اختیار سالکان و پیروان عرفان قراردهد. مسئله پژوهش حاضر واکاوی دلایل ارائه تجربه های عرفانی برای تبیین و تدوین این موضوع است، که زبان در بازنمایی تجربیات عرفانی، با اهلی که توانایی درک این گفتمان را دارند، در برخی از مقامات، چاره ای جز بیان آنچه دیده و شنیده را ندارد. در این نوشتار، به روش توصیفی- تحلیلی، جایگاه تجربه های عرفانی از دیدگاه عارفان و بویژه"عطار" نقد و بررسی شده است.
عرف حکمی و اثر آن در تحدید اراده با تأکید بر حقوق خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرف ممکن است درکنار تببین و رفع ابهام از موضوعات، در ساحت حکمی، منشأ الزام و تعهد باشد. دایره تعهدات، درجه و شرایط الزام آوریِ عرف، و نسبت آن با معروف و متعارف و نیز موقعیت نهادیِ آن در فرض تعارض با مقررات، از پرسش های مهم در ساحت عرف حکمی (قاعده ساز) است. به رغم گستره چشمگیر کاربست عرف حکمی، به دلیل نبودِ منابع مطالعاتیِ کافی، ابهام های فراوانی پیشِ روی آن قرار دارد و درپرتو تحلیل محتوای مضامین عرف، تعیین مرزبندی بین اقسام عرف و توجه به سلسله مراتب قواعد (روش پردازش) معلوم می شود درکنار معیار شناخته بودن (رکن مادّی) و پویایی و انعطافی که دارد، در الزام های مربوط به رفتارها، بناها و دستورهای رایج و مرسوم، لازم است پسند عقلایی و عدم ردع و منع قانونی و شرعی در آن لحاظ شود؛ از این روی، مُفاد عرف حکمی، اگر ازنوع تخییری باشد، بر قوانین تکمیلی تقدم دارد و رتبه آن بعداز قواعد امری و قرارداد است. چنین عرفی اعراض پذیر و توافق برخلاف آن ممکن است و اگر عرف حکمیِ آمره باشد، بر قراردادها و اراده های اشخاص، مقدّم خواهد بود. این عرف، اعراض پذیر نیست و توافق برخلاف آن، غیرممکن است. درصورت تعارض عرف تخییری یا امری با قوانین امری و احکام شرعی، مورد از مصادیق عرف تخطئه شده و مردود به شمار می آید؛ البته عرف موضوعی هم اگر به موجب قانون در امور معیّن، حاکم قرارداد داده شود، رسیدگی به آن نیز مثل عرف حکمی در صلاحیت نظارتیِ دیوان عالی کشور خواهد بود.
شناسایی مولفه های استراتژی جبران خدمت و پاداش کارکنان در حوزه مدیریت دانش در صنعت بانکداری (مطالعه موردی : بانک ملت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
267 - 288
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مقوله طراحی الگوی جبران خدمات مدیران و کارکنان سازمان ها، یکی از مباحث حساس، پیچیده و چالش برانگیز در حوزه ی مدیریت منابع انسانی در صنعت بانکداری می باشد. مدیران بانک ها می توانند از طراحى مناسب نظام جبران خدمات و پاداش کارکنان با تاکید بر مولفه های مدیریت دانش استفاده کنند . در پژوهش حاضر با استفاده از ادبیات نظری مؤلفه های موضوع استخراج گردید و در بخش بعد از طریق روش دلفی و مصاحبه با 15 نفر از خبرگان مدیریت منابع انسانی در بانک ملت با استفاده از پرسشنامه نیمه ساختار یافته ، مؤلفه ها و شاخص های استراتژی جبران خدمت و پاداش مبتنی بر دانش تعیین گردید .سپس مؤلفه ها و شاخص ها رتبه بندی شدند. یافته های پژوهش حکایت از این دارد برای طراحی الگوی جبران خدمت و پاداش مبتنی بر دانش در صنعت بانکداری باید 5 مؤلفه کلیدی با 5 شاخص در زمینه ساختاری ، 5 شاخص در زمینه ارزشی و 3 شاخص در زمینه رفتاری را به کار گرفت.
ارائه الگوی مفهومی بلوغ حسابداری انتقادی با تاکید بر نقش تئوری ذینفعان و هوش مصنوعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: این مقاله با هدف شناسایی و مدلسازی عوامل بلوغ تئوری انتقادی در حسابداری و نقش فناوری های نوین به ویژه هوش مصنوعی (AI) و تئوری ذینفعان را در ارتقای این بلوغ و کیفیت تحلیل می کند. استفاده از AI، با ایجاد شفافیت و بهبود تحلیل داده ها، می تواند ابزاری مؤثر در تحقق اهداف تئوری انتقادی باشد.
حقوقِ بین الملل توسعه ی پایدار و صنعتِ مس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
65 - 82
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه کشورها تلاش دارند تا با بهره گیری از تمام مکانیسم های موجود خود از جمله منابع طبیعی و خدادادی، خاصه صنعت مس به توسعه پایدار در نظام حقوق بین الملل نائل آیند، زیرا وجود فرصت های متعدد در بخش معدن مس و صنایع وابسته به آن، نیروی محرکی برای توسعه همکاری های اقتصادی بین المللی است. از این رو مقاله حاضر، بررسی تاثیر متقابل صنعت مس و توسعه پایدار حقوق بین الملل است. مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: رابطه میان توسعه پایدار، صنعتِ مس و چرخه توزیع آن از نوع رابطه تعاملی و دو طرفه است به طریقی که صنعت مس و ارتباط تنگاتنگ آن با جوامع محلی، منابع طبیعی و محیط زیست و آثار انکارناپذیر این فعالیت ها بر زندگی بشر و طبیعت، حقوق بین الملل توسعه پایدار را متأثر از خود می سازد و حقوق بین الملل توسعه پایدار نیز تلاش دارد تا با وضع قواعد مدون چالش های زیست محیطی صنعت مس را به حداقل رساند. نتیجه: فعالیت های مس باید در جهت حداکثر سازی منافع اقتصادی، اجتماعی و کاهش آثار منفی زیست محیطی مورد توجه قرار گیرد که ضمن رسیدن به توسعه پایدار زمینه لازم برای بهره مندی نسل آینده از منابع طبیعی و محیط زیست را فراهم آورد.
فرونشست دشت های ممنوعه بحرانی (منطقه مورد مطالعه: دشت اشتهارد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر فرونشست به عنوان یک مخاطره ژئومورفیک و یکی از بحران های زیست محیطی، هر ساله خسارات جبران ناپذیری را به دشت های ایران تحمیل می کند که می توان گفت یکی از مهم ترین علل آن در حال حاضر برداشت غیراصولی و بی رویه از سفره های زمینی می باشد. دشت اشتهارد به عنوان یکی از قطب های صنعتی و کشاورزی استان البرز حائز اهمیت است و به دلیل افت شدید سطح آب زیرزمینی توسط وزارت نیرو ممنوعه بحرانی اعلام شده است. ازاین رو بررسی میزان نرخ فرونشست و پرداختن به علل و عوامل تأثیرگذار در جهت مدیریت خطر آن، دارای اهمیت زیادی است. در این پژوهش جهت بررسی فرونشست دشت اشتهارد از تکنیک تداخل سنجی تفاضلی راداری (D_ InSAR) و از داده های ماهواره Sentinel-1A در بازه زمانی (۲۰۲۳ تا ۲۰۱۷) استفاده شد. در این بازه زمانی فرونشست منطقه بین ۲.۰۸- تا ۲.۹۳- سانتی متر متغیر است که بیشترین مقدار فرونشست مربوط به بازه زمانی ۲۰۲۰ -۲۰۱۹ حدود ۲.۹۳ - سانتیمتر و کمترین مقدار فرونشست در بازه زمانی ۲۰۲۳ -۲۰۲۲ حدود ۲.۰۸- سانتیمتر است. نرخ فرونشست از شرق به غرب و در پهنه جنوبی با افزایش همراه است. درواقع بیشینه فرونشست در تمام بازه های مطالعاتی در محدوده آبخوان اشتهارد متمرکز است که بخش عمده ای از مزارع، آبادی ها، کارخانه ها و شهر اشتهارد، شهرک های صنعتی (کوثر، امید و اشتهارد)، زمین های کشاورزی و بیشترین تمرکز و استقرار منابع زیرزمینی (چاه ها) را در خودش جای داده است. نتایج هیدروگراف ها و درون یابی با استفاده از آمارهای چاه های پیزومتری نیز افت آب های زیرزمینی و افزایش عمق را در این محدوده نشان می دهد؛ این در حالی است که نتایج بررسی همبستگی میزان فرونشست زمین با تغییرات عمق آب زیرزمینی هم در سطح %95 معنی دار بوده است به طوری که با افزایش عمق آب زیرزمینی فرونشست در منطقه افزایش می یابد. براساس پروفیل های تغییرات فرونشست، فرونشست منطقه موردمطالعه الگوی پیچیده ای دارد که این تغییرات و نوسانات زمانی - مکانی نشان دهنده تأثیرات مختلفی ازجمله فعالیت های انسانی (مانند شدت، نوع فعالیت یا استخراج بی رویه آب از منابع زیرزمینی)، زیست محیطی، مشخصات زمین شناسی (جنس رسوبات، ضخامت سفره، موقعیت سنگ کف و...) میزان تغذیه و تخلیه آبخوان و... می باشد.
طراحی مدل شبکه های اجتماعی دانش محور در کتابخانه های دانشگاه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: شبکه های اجتماعی در کتابخانه ها به ویژه کتابخانه های دانشگاهی به عنوان نمونه ای جدید و قدرتمندی از ارتباطات میان استادان، کتابداران و کاربران به حساب می آید. این پژوهش درصدد برآمد تا مدل مطلوب شبکه های اجتماعی دانش محور را در کتابخانه های دانشگاهی ایران طراحی نماید.روش: روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی است که با روش پیمایشی از نوع طرح های همبستگی و مدل تحلیل مسیر و الگوی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری در این پژوهش شامل تعداد ۶۵ نفر (اعم از مدیر و کتابدار) در کتابخانه دانشگاه های ایران در نظر گرفته شد. در این پژوهش جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار های توصیفی و استنباطی استفاده گردید.یافته ها: یافته ها نشان داد که از میان مؤلفه های شبکه های اجتماعی دانش محور (بُعد ساختاری، فنی، محتوایی، آموزشی) و فرهنگ سازمانی به عنوان متغیر میانجی، با تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. وقتی ابعاد ساختاری وارد مدل شد، مدل کلی 25 درصد شبکه اجتماعی دانش محور را تبیین کرد، با اضافه شدن ابعاد محتوایی، آموزش و فنی مدل نهایی به 35 درصد رسید.نتیجه : نتایج یافته ها حاکی از آن بود که باتوجه به معنادار بودن اکثر مؤلفه ها (اعم از ساختاری، محتوایی، فرهنگی و فنی) در این پژوهش لازم است در گسترش و پیاده سازی این شبکه در سازمان به این مؤلفه ها توجه ویژه ای شود و ضعف ابعاد دیگر را با برگزاری کارگاه های آموزشی و درس گروهی ها حل کند.اصالت: با توجه به تأکیدی که امروزه بر تحقق جوامع دانش بنیان صورت گرفته است و نظر به نقش محوری دانشگاه ها در این فرایند، به نظر می رسد طراحی مدل شبکه های اجتماعی دانش محور در کتابخانه های دانشگاهی، از اصالت و اهمیت برخوردار است.
رابطه کیفیت های محیطی محله با افسردگی نوجوانان و جوانان ساکن در یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۶
50 - 71
حوزههای تخصصی:
اثرات روانی محیط انسان ساخت محله بر افسردگی در دوره حساس نوجوانی و جوانی غیرقابل انکار است چنان که امروزه، بی توجهی به کیفیت محیط محله با ایجاد احساسات منفی، منجر به تشدید افسردگی این قشر در شهرها شده است. بااین وجود، مطالعات اندکی پیرامون این موضوع و این قشر در کشورهای آسیایی به ویژه ایران انجام شده است. ازاین رو مقاله حاضر، با هدف بررسی رابطه کیفیت های محیطی محله با افسردگی نوجوانان و جوانان تدوین شده است. این پژوهش، کمی و از نوع پیمایشی است و داده ها از 194 فرد 35-15ساله ساکن در سه محله در بافت های تاریخی، میانی و جدید شهر یزد گردآوری شد. کیفیت های محیط عینی و ا دراک شده و افسردگی به ترتیب ازطریق ابزار ممیزی Analytic Audit Tool و پرسش نامه های NEWS-Y وBDI-II سنجش شد و برای تحلیل روابط از تحلیل رگرسیون و آزمون آنوا استفاده شد. یافته ها نشان می دهد به جز سه کیفیت خوانایی، نفوذپذیری و آسایش اقلیمی، سایر کیفیت های گوناگونی، امنیت، ایمنی، کیفیت مسکن، اجتماع پذیری، زیبایی، غنای حسی، دلبستگی به مکان و پاکیزگی ارتباط معنادار و معکوسی با افسردگی دارند و نقش آن ها با توجه به تعدد عوامل تأثیرگذار، قابل توجه است که در محله تاریخی (با کیفیت محیطی پایین تر) قوی تر است. درنتیجه ارتقاء کیفیت محیط محله می تواند راهبرد انطباقی مؤثری در کاهش افسردگی نوجوانان و جوانان خصوصاً در محلات تاریخی باشد که ضمن منفعت در کاهش افسردگی عموم، اثر پایدارتری نیز به همراه دارد.
Survey of Personal Information Management base on Electronic Information
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۱, January ۲۰۲۵
47 - 69
حوزههای تخصصی:
Background: The rapid growth of computer technology in recent decades suggests that people today, in addition to print media, have many electronic information items that need to be managed appropriately and have increased the use of personal computers.Aims: This Researches descriptive and analytical based on the purpose of applied Research, and in terms of data collection and nature and comparison between the activities of personal information management and two measures of knowledge and skills has been presented.Methodology: The statistical population includes the students of Jundishapur University of Medical Sciences in Ahvaz in the academic year 2017-2018. To determine the statistical population, the sampling method was used by determining the total number of students 1300 and using the Karjesi-Morgan table, the approximate number of the sample was determined to be 297. The data collection was done using the questionnaire of 2012 and in order to analyze Pearson and Spearman correlation tests and AMOS and SPSS software were used.Results: The results of the survey show that knowledge and skill variables have a significant and positive effect on personal information management, and age, level of education, and school of study have a significant and positive effect on personal information management.Conclusions: The results of the research show that the status of personal information management of medical students in Jundishapur Ahvaz has a positive and meaningful effect based on the knowledge and skills of the students. According to the changes made in the management of personal information activities, it can be said that the difference in the amount and amount created in the variables of personal information management can be seen. The main reasons for this can include not having enough time, work pressures and lack of familiarity with the activities required for personal information management.
Readiness for Artificial Intelligence Adoption in Malaysian Manufacturing Companies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The advancement of artificial intelligence (AI) and its growing societal importance are reshaping decision-making processes and policy analysis roles. This study examines the readiness of manufacturing companies in Malaysia to embrace AI technology, considering its potential to enhance decision-making, productivity, quality control, job automation, and data analysis. Focusing on the Technology, Organization, and Environment (T-O-E) readiness framework, the research investigates the relationship between these dimensions and AI adoption readiness among manufacturing companies in Shah Alam, Selangor, Malaysia. AI adoption readiness serves as the dependent variable, while technological, organizational, and environmental readiness dimensions act as independent variables. The study applies the T-O-E framework to AI readiness and proposes a framework for assessing AI readiness at the manufacturing level. It identifies factors influencing readiness within the technological, organizational, and environmental dimensions, including relative advantage, compatibility, resources, competitive pressure, top management support, and government regulations. Through rigorous analysis, patterns, trends, and correlations are revealed, highlighting a significant link between the T-O-E readiness dimensions and AI adoption readiness. Notably, organizational readiness emerges as a key driver of AI adoption in Malaysian manufacturing companies. The results of this investigation have broad implications, offering suggestions to improve organizational preparedness and unlock AI’s potential benefits for businesses in the industrial sector. Additionally, the research lays the groundwork for further studies on AI readiness across various industries and international contexts. As AI becomes increasingly integrated into manufacturing processes, adaptive businesses gain competitive advantages on a global scale. These advantages include increased productivity, informed decision-making, streamlined quality control, improved customer satisfaction, and potential contributions to economic growth. The study concludes by recommending strategies to reinforce organizational readiness and emphasizes the need for future research to deepen understanding of AI adoption readiness in the manufacturing industry. The integration of AI technology offers benefits such as enhanced productivity, decision-making, quality control, and customer satisfaction, granting businesses a competitive edge in the digital landscape and increasing stakeholder interest.
بررسی اثرات متقابل و پویای هزینه های ورزشی خانوار و دولت با رشد اقتصادی در ایران: رهیافت خودرگرسیون برداری داده های تابلویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش شناسایی اثرات متقابل و پویا بین هزینه های ورزشی خانوار، بودجه ورزشی دولت و رشد اقتصادی استان های ایران بود.روش شناسی: برای دستیابی به اهداف پژوهش از روش خودرگرسیون برداری داده های تابلویی PVAR استفاده شد. داده های این پژوهش شامل داده های استانی 31 استان کشور در دوره زمانی 1400-1389 است. این داده ها از پرسشنامه خام هزینه درآمد خانوارها و سالنامه های آماری استان های ایران استخراج شده است.یافته ها: نتایج نشان داد افزایش رشد اقتصادی می تواند به عنوان عامل اصلی اثرگذار بر بهبود هر دو متغیر رشد هزینه های ورزشی خانوار (افزایش 9/0 درصد) و رشد بودجه ورزشی دولت (افزایش 3/4 درصد) قلمداد شود. ضمناً بهبود رشد بودجه ورزشی دولت می تواند خانوارها را به سرمایه گذاری بیشتر روی سلامتی خود از طریق افزایش هزینه های اختصاصی به ورزش ترغیب نماید (افزایش 9/0 درصد).نتیجه گیری: به طور کلی، هزینه های ورزشی دولت و خانوار، مکمل یکدیگر هستند و تاثیر مثبتی بر هم دارند، علاوه براین رشد اقتصادی می تواند تاثیر مثبت بالایی بر هر دو هزینه های ورزشی خانوار و دولت داشته باشد.
بررسی جایگاه مخروط افکنه ها در ارزیابی فعالیت های تکتونیکی (مطالعه موردی: دامنه های جنوبی رشته کوه خرقان در شمال شرقی استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش مناطق کوهستانی و بیابانی در سرزمین ایران، سبب شده تا پدیده های شناخته شده ژئومورفولوژیکی نیز، رخنمون نماید. مخروط افکنه از جمله این پدیده هایی هستند که در مناطق مختلف پراکنش یافته اند. شناسایی عوامل به وجود آورنده و آگاهی از تأثیرات آن ها می تواند انسان را در کنترل و محدود نمودن برخی از مخاطرات طبیعی و همچنین آمایش بهینه سرزمین کمک کند. در این پژوهش سعی شد از طریق بررسی شواهد موجود مخروط افکنه ها به ارزیابی وضعیت فعالیت های تکتونیکی در جنوب دامنه های رشته کوه خرقان در شمال شرق استان همدان پرداخته شود؛ بنابراین در ابتدا روند گسترش مخروط افکنه های منطقه (متشکل از دو مخروط افکنه گوزل دره و کرفس و چندین مخروط افکنه کوچک) با استفاده از نقشه ها و نرم افزارهای مختلف ترسیم شد، سپس به ارزیابی شواهد موجود در خصوص فعالیت تکتونیک پرداخته شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در بعضی از قسمت ها تکتونیک فعال (مثل قسمت شرقی مخروط افکنه گوزل دره) و در بعضی مناطق غیرفعال (الگوی قرارگیری مخروط افکنه های کوچک در محدوده بین مخروط کرفس و گوزل دره) است. شواهد دیگر در بستر و حاشیه مخروط افکنه گوزل نشان از تغییرات زمین ساختی در اثر فعالیت گسل های فعال در قسمت شرقی منطقه است که الگوی حرکت آبراهه های را در بستر رودخانه تغییر داده و منجر به تخریب و کاوش قسمت های کناری رودخانه شده است. همچنین الگوی زهکشی و عمق برش در سطوح مخروط افکنه ها از وجود فعالیت نسبی زمین ساخت در مخروط افکنه ها است. جایگاه های تهیه شده نشان از دوره های آرام و فعال در دوره های مختلف زمین شناسی در منطقه موردمطالعه است. به طوری که ابتدا با یک دوره آرام طولانی مدت شروع و سپس جنبش های زمین ساخت فعالیت کرده و در ادامه با نوسان هایی ادامه پیداکرده است
کاربست مدل سازی ریاضی به منظور تحلیل موانع موجود در صادرات مواد کشاورزی از بعد زیست محیطی: رویکرد بهترین- بدترین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مساله صادارت به ویژه در حوزه کشاورزی،از موضوعات حایز اهمیت بوده ولی از منظرهای مختلف دارای چالش ها و موانع متعددی است. یکی از این مناظر، بعد زیست محیطی بوده که شناسایی و ارائه راهکارهایی در جهت حذف و یا کاهش آنها می تواند منجر به توسعه اقتصادی شود هدف این پژوهش،شناسایی موانع و ارایه مدل ریاضی به منظور اولویت بندی آن ها با بهره گیری از روش بهترین – بدترین می باشد. لذا در ابتدا با مرور ادبیات و نیز مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 8 فرد متخصص در حوزه صادرات محصولات کشاورزی،موانع موجود در بعد زیست محیطی شناسایی شدند. در این فرایند از روش تحلیل مضمون استفاده شده و تعداد موانع شناسایی شده بالغ بر 8 مورد بدست آمدند. در گام بعد، با توجه به اینکه تعداد بسامد موانع برای2 مورد کمتر از5 نفر بود، 6 مانع نهایی حاصل گردید.به جهت اولویت بندی موانع، از تکنیک بهترین – بدترین و نرم افزار لینگو استفاده شد.با توجه به تحلیل های انجام شده، سه مانع « عدم توجه به استانداردسازی محصصولات صادراتی با توجه به نیاز کشور مقصد»،« استفاده از کودهای تقلبی و فاقد استانداردهای بهداشتی در بازار» و«عدم تجزیه پدیر بودن محصول» به ترتیب با اوزان 0.419، 0.221 و 0.126 مهمترین موانع موجود در صادرات محصولات کشاورزی از بعد زیست محیطی بوده که به منظور بهبود و رفع خلاهای موجود باید درجهت رفع آن ها اقدام نمود.
رابطه صفات سه گانه تاریک شخصیت و رفتارهای غیرمولد تحصیلی با نقش میانجی محق پنداری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
148 - 121
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین صفات سه گانه تاریک شخصیت و رفتارهای غیرمولد تحصیلی با نقش میانجی محق پنداری تحصیلی در دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دوره ی متوسطه دوم شهر رامهرمز در سال تحصیلی 1403-1402 بود. از میان جامعه آماری، نمونه ای به حجم 480 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه صفات سه گانه تاریک شخصیت (جنیسون و وبستر،2010)، محق پنداری تحصیلی (چوونینگ و کمپبل، 2009) و مقیاس رفتارهای غیرمولد تحصیلی (ریمکوس، 2012) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری و از برنامه SPSS نسخه 22 و AMOS نسخه 21 استفاده شد. استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از برازش مناسب مدل بوده و اثر مستقیم صفات سه گانه تاریک شخصیت بر محق پنداری تحصیلی تأیید شد. همچنین محق پنداری تحصیلی بر رفتارهای غیرمولد تحصیلی تأثیر مستقیم داشت. مدل نشان داد صفات سه گانه تاریک شخصیت با میانجی گری محق پنداری تحصیلی پیش بینی کننده مثبت و معنی دار رفتارهای غیرمولد تحصیلی دانش آموزان بود (001/0P≤). با توجه به نتایج به دست آمده توصیه می شود که به منظور کاهش رفتارهای غیرمولد تحصیلی، دانش آموزان دارای این ویژگی ها شناسایی شوند و کارگاه های آموزشی جهت کاهش تأثیر این متغیرها بر رفتارهای غیرمولد تحصیلی دانش آموزان برگزار شود.
اثربخشی آموزش هوش اخلاقی بوربا بر اهمال کاری تحصیلی، هدف گرایی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
177 - 149
حوزههای تخصصی:
امروزه بهبود اشتیاق و هدف گرایی تحصیلی و کاهش رفتارهای اهمال کارانه میان دانش آموزان به ویژه نوجوانان و انجام مداخلات منجر به چنین تغییراتی از اهمیت بسیاری برخوردار است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش هوش اخلاقی بوربا بر اهمال کاری تحصیلی، هدف گرایی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دختر بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه مدارس غیردولتی رجایی شهر کرج در سال 1403 بود که به روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل، هر گروه 15 نفر جایدهی شدند. گروه آزمایش تحت آموزش 11جلسه ای (90 دقیقه) هوش اخلاقی بوربا (1399) قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی سواری و همکاران (1390)، هدف گرایی تحصیلی بوفارد و همکاران (1998) و اشتیاق تحصیلی فردریکز (2004) بودند. یافته ها نشان داد آموزش هوش اخلاقی بوربا بر اهمال کاری تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و هدف گرایی تحصیلی دختران نوجوان اثربخش بود (05/0>P) و این اثربخشی در دوره پیگیری 2ماهه نیز، تداوم داشت. طبق یافته های پژوهش، آموزش مهارت های هوش اخلاقی در مدارس توسط مشاوران و معلمان و نیز قرار دادن مفاهیم اصلی و چگونگی به کارگیری این این مهارت ها در کتب مهارت های زندگی مهم و ضروری است.
شناسایی مشکلات محله با رویکرد برنامه ریزی محله محور (مطالعه موردی: محله 49 منطقه 2 شهرداری زاهدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
اندیشه های نو در علوم جغرافیایی دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷
39 - 52
حوزههای تخصصی:
درگذشته مرزهای یک محله شهری را تفاوتهای قومی، نژادی، طبقاتی، گروهی و گاه تقسیم بندی های طبیعی و تفاوت های ژئوموفولوژی (مثل وجود یک رودخانه، مسیل و ...) تعیین می کردند. محله های یک شهر هر کدام دارای یک هویت فرهنگی نیز بودند و با شنیدن اسم محله بلافاصله خصوصیات ساکنان آنها به لحاظ شغل، میزان ثروت و نیز خلق و خوی غالب در محله به ذهن متبادر می شد. اما در شهرهای کنونی با انفجار جمعیت بوجود آمده در قرن ماضی که سبب درهم ریختن نظام های سنتی زیستی قدیم شد، عملا مفهوم محله دستخوش تغییر شده و تعابیر جدیدی جای آن را گرفت. شکل گیری محله ها در عصر حاضر نه بر اساس تجانس های قومی، نژادی مذهبی و ... بلکه براساس توان اقتصادی افراد، تجانس شغلی (کوی های کارمندی و ...) قرار گرفته است لذا در مطالعات میدانی در محلات جدید اخلاف عقیده و سلیقه بسیاری مشاهده می شود و محله ها از یک نوع عدم وحدت نظر در بین ساکنان خود رنج می برند. در تحقیق حاضر که به روش اسنادی – میدانی انجام گرفته ضمن جمع آوری اطلاعاتی در خصوص محله 49 شهر زاهدان تعداد 380 پرسشنامه بین ساکنان این محله توزیع شد و پس از جمع آوری آنها اطلاعات حاصل به کمک نرم افزار SPSS و براساس آزمون رگرسیون تجزیه و تحلیل گردید. در محله مورد مطالعه علی رغم اینکه 61 درصد از ساکنان محله از زندگی در این محله رضایت داشتند اما مشکلات عدیده ای درون محله مشاهده شده مانند کمبود سطل های زباله و رها شدن زباله در سطح آسفالت، وضعیت نامناسب آسفالت، زمین های مخروبه که محل تجمع زباله و حشرات موذی می باشند. افزایش فضای سبز مهمترین مطالبه ساکنان این محله بوده و کمبود مراکز تفریحی و ورزشی، پیاده روهای نامناسب، عدم وجود شبکه حمل فاضلاب مناسب، جوی های مسدود شده نیز به ترتیب به عنوان بزرگترین مشکلات محله شناخته شدند.
نقدی بر میراث ناملموس به عنوان یک مسئله شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
191 - 220
حوزههای تخصصی:
چرخش فرهنگی در گفتمان مطالعات شهری در سالهای اخیر، و توجه به حفظ تنوع فرهنگی در ساختار شهرها، مفهوم میراث فرهنگی ناملموس را به عنوان یک مسئله جدی در شهرهای جهان مطرح کرده است. مطابق تعریف کنوانسیون سال 2003 یونسکو، میراث فرهنگی ناملموس شامل دانش و مهارت ها، بازنمایی ها و اقداماتی که جوامع، گروه ها و افراد به عنوان بخشی از میراث فرهنگی خود می شناسند. این مسئله شامل سنت های موروثی، فعالیت ها و اعمال اجتماعی، آیین ها، دانش و اعمال کلی مربوط به طبیعت و جهان اطراف است که ارتباط تنگاتنگی با احساس هویت و تعلق، تنوع فرهنگی، حافظه، دانش فرهنگی، سبک زندگی در ساختار شهر دارد. مباحث نظری کمتری درباره مسئله میراث ناملموس شهری مطرح گردیده است. در این مقاله بحث در مورد آنچه را که میراث مشهود و ملموس می نامیم کنار می گذاریم، به منبع و منشأ آن می پردازیم، یعنی میراث ناملموس. مسئله اصلی این مقاله تلاشی نظری و مفهومی است برای رسیدن به تعریفی بسط یافته تر از ویژگی های ذاتی میراث ناملموس و توسعه آن به عنوان یک زبان فهم که به ابعاد متفاوت تری از شناخت و درک مسئله شهری اشاره دارد. علاوه بر این با تاسی از آرای گادامر درباره ابعاد فهم، که با سه مفهوم زبان و زبانمندی، زمان و سنت، و مکانمندی و محلیت مرتبط است، به ابعاد فهم میراث ناملموس در منظر شهری پرداخته شده است. با توجه به پتانسیل تطبیق پذیری و خود بازسازی میراث ناملموس، همچنین ظرفیت همراهی با جریان های معاصر و مدرن زندگی شهری، و ارتباط با فرهنگ عامه و زندگی روزمره، می توان آن را به عنوان یک "تجربه زمینه ای" بسط یافته، "منشور اتیک اجتماعی" و سامان فرهنگی یک جامعه دانست. از اینرو خوانش "مسئله میراث ناملموس جدید"، برای "نظم اجتماعی جدید" در شهرها، مسئله ای حیاتی به شمار می آید.
شناسایی و رتبه بندی مولفه های مدیریت منابع انسانی اخلاق محور در دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۷
187 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی مؤلفه های مدیریت منابع انسانی اخلاق محور در دانشگاه پیام نور می باشد. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی و برحسب نوع داده ها، آمیخته (کیفی- کمی) با رویکرد اکتشافی می باشد. عوامل و مؤلفه های شناسایی شده با نظر خبرگان سنجیده شد و بر اساس مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) تحلیل و ترکیب عوامل و در نهایت اولویت بندی انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش شامل 15 نفر از خبرگان و مدیران صاحب نظر در مدیریت منابع انسانی بود که بصورت غیراحتمالی و قضاوتی انتخاب شدند و با روش دلفی، اطلاعات مورد نیاز از آنها جمع آوری شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) استفاده شد و در نهایت در قالب 6 مؤلفه و 37 شاخص مؤلفه ها تأیید شدند. براساس یافته ها، این مؤلفه ها به ترتیب شامل: مساوات و توسعه، خودکارآمدی و خود کنترلی، عوامل فنی – تخصصی، کمال حرفه ای، منافع ذی نفعان و تولید محتوای رقابت طلبی می باشند. نتایج نشان می دهد مدیریت منابع انسانی با استفاده از رویکردهای اخلاقی می تواند به هدایت نگرش ها و رفتارهای کارکنان و انجام بهینه وظایف و اهداف خود در دنیای رقابتی بپردازد.
سنجش نگرش جامعه میزبان به توسعه گردشگری در مناطق خشک (مطالعه موردی: شهرستان طبس)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل موثر در توسعه گردشگری، توجه به جامعه میزبان در محیط های گردشگری و میزان رضایتمندی و خشنودی آنها از این فعالیت است. روابط بین جامعه محلی و گردشگران در یک مقصد بسیار پیچیده است و می تواند چالش های زیادی را برای ذینفعان ایجاد کند. سنجش نگرش و دیدگاه های جامعه میزبان نسبت به تاثیرات و نتایج گردشگری، در برنامه ریزی های مرتبط با گردشگری ضروری است. شهرستان طبس، با داشتن جاذبه های گردشگری طبیعی و انسانی، از مقصدهای گردشگری کشور به شمار می رود. در این پژوهش به سنجش و تحلیل نگرش های جامعه میزبان شهرستان طبس نسبت به گردشگری و پیامدهای آن پرداخته شده است. پژوهش از نوع کاربردی بوده و جامعه آماری آن، ساکنین محلی و نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران برابر با 347 نفر است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ها و تحلیل های آماری شامل آزمون های سنجش معناداری، رگرسیون و همبستگی، استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که ساکنین شهرستان طبس، گرایش و نگرش مثبتی در رابطه با گردشگران و توسعه گردشگری در این شهرستان دارند. از دیدگاه جامعه میزبان ورود گردشگر به شهرستان طبس سبب افزایش فرصت های شغلی (60/3) افزایش درآمد (55/3) و افزایش تنوع شغلی (25/3) می شود. همچنین نگرش مردم نسبت به گردشگری در ابعاد زیست محیطی، کالبدی و اجتماعی - فرهنگی نیز تقریبا مثبت بوده و معتقدند که در مجموع گردشگری تاثیرات مثبتی بر جامعه داشته است.