مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
دارودرمانی
حوزه های تخصصی:
افسردگی از مهم ترین انواع اختلالات خلقی به شمار رفته و به عنوان اولین عامل ناتوان کننده جامعه ی بشری مطرح گردد که میزان وقوع بالا و ماهیت پیچیده آن به کارگیری درمان های جدید را ایجاب می کند.با توجه به این که غالباً در درمان افسردگی از دارودرمانی صرف استفاده می شود، لذا پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی برنامه مشاوره انگیزشی نظام مند گروهی (SMC) در اختلال افسرده خویی و مقایسه آن با دارودرمانی پرداخته است. این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. نمونه این پژوهش تجربی شامل 30 بیمار زن افسرده خو بودند که با استفاده از روش در دسترس از میان بیماران افسرده مراجعه کننده طی 9 ماه در سال 1390 به کلینیک روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد انتخاب شده و به طور تصادفی به سه گروه (هر گروه 10 نفر) یک گروه آزمایش تحت درمان برنامه مشاوره انگیزشی نظام مند همراه با دارودرمانی و یک گروه تحت درمان دارودرمانی صرف و یک گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش دو پرسشنامه افسردگی بک (BDI) و پرسشنامه اهداف و علایق فردی (PCI) بودند. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و در سطح آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون بین میانگین نمرات دو گروه در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p<). بررسی میانگین های تعدیل شده نشان از اثربخش تر بودن آموزش برنامه مشاوره انگیزشی نظام مند گروهی همراه دارودرمانی نسبت به دارودرمانی صرف بوده است و همچنین دو گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در پس آزمون کاهش بیشتری را در علائم افسردگی نشان داد. بر طبق نتایج این پژوهش روش درمانی مشاوره نظام مند و دارودرمانی در درمان افراد مبتلابه افسرده خویی مؤثرتر از دارودرمانی صرف در درمان بیماران افسرده خو هست.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گروهی و دارو درمانی بر بهبود علائم خلقی معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گروهی و دارو درمانی بر بهبود علائم خلقی در بیماران معتاد می باشد. روش: این تحقیق بر روی جامعه بیماران معتاد شهرستان مهاباد انجام گرفت. به شیوه نمونه گیری داوطلبانه تعداد 30 نفر انتخاب شدند که به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. جهت مقایسه دو رویکرد واقعیت درمانی گروهی و دارو درمانی، گروه ها در معرض واقعیت درمانی گروهی و دارودرمانی قرار گرفتند. پرسش نامه DASS-21 در پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد علائم خلقی در گروه تحت تاثیر واقعیت درمانی گروهی نسبت به گروه تحت تاثیر دارودرمانی به طور معناداری از بهبود بیشتری بر خوردار بوده است. نتیجه گیری: در نتیجه واقعیت درمانی گروهی می تواند به عنوان یک رویکرد درمانی مناسب در درمان علائم خلقی معتادان مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و دارودرمانی در درمان مردان مبتلا به انزال زودرس مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به دنبال مقایسه ی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و دارو درمانی در درمان مردان مبتلا به انزال زودرس مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اهواز بود. روش: 39 مرد بر اساس مصاحبه ی بالینی DSM-TV-TR و بر اساس نمره ی برش ابزار تشخیصی انزال زودرس از بین مردان مراجعه کننده برای درمان این اختلال انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه درمان شناختی-رفتاری، دارو درمانی و کنترل جایگزین شدند. داده ها در سه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری با استفاده از ابزار تشخیصی انزال زودرس، پرسشش نامه ی کیفیت جنسی-مردان و زمان سنج جمع آوری شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که در مرحله ی پس آزمون با کنترل پیش آزمون بین گروه های درمانی شناختی-رفتاری، دارو درمانی و گروه کنترل در زمان نهفتگی انزال درون واژنی و انزال زودرس تفاوت معناداری دیده شد. همچنین در مرحله ی پی گیری با کنترل پیش آزمون بین گروه های درمانی و کنترل در زمان نهفتگی انزال درون واژنی و انزال زودرس (به نفع گروه شناختی-رفتاری) تفاوت معناداری دیده شد. اما بین گروه دارو درمانی و گروه کنترل تفاوت مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که درمان شناختی- رفتاری و درمان دارویی در درمان انزال زودرس کارآمد می باشند اما اثرات مثبت مداخله ی دارو درمانی ماندگار نمی باشند.
مقایسه تأثیر آموزش نوروفیدبک و دارودرمانی بر کاهش ولع مصرف مواد غذایی و سلامت عمومی در زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: چاقی و اضافه وزن یکی از عمده ترین معضلات قرن حاضر در حوزه سلامت عمومی به حساب می آید که طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی نرخ میزان چاقی از سال ۱۹۸۰ میلادی در سرتاسر جهان دو برابر شده است. پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش نوروفیدبک و دارودرمانی بر ولع خوردن مواد غذایی و سلامت عمومی زنان دارای اضافه وزن بود. روش: بدین منظور 45 نفر از زنان دارای اضافه وزن به شیوه تصادفی در یکی از گروه های نوروفیدبک، دارودرمانی و کنترل تقسیم شدند. هر سه گروه پرسشنامه ولع مصرف مواد غذایی و سلامت عمومی را قبل و بعد از مداخله تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک متغیری و چند متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج تفاوت معناداری بین گروه های نوروفیدبک و دارودرمانی در ولع مصرف مواد غذایی و سلامت عمومی افراد شرکت کننده نشان نداد؛ یعنی دارودرمانی و نوروفیدبک به یک اندازه بر ولع مصرف مواد غذایی و سلامت عمومی مؤثر است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش نوروفیدبک به اندازه دارودرمانی می تواند به عنوان یکی از مداخلات درمانی اثربخش جدید در حوزه اضافه وزن و چاقی مطرح شود. با توجه به اینکه نوروفیدبک روشی است که حداقل عوارض و برگشت پذیری را دارد، به عنوان درمان مکمل چاقی و اضافه وزن مناسب است .
مقایسه تأثیر درمان شناختی- رفتاری، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و دارودرمانی بر شدت علایم وسواس موکنی: پژوهش مورد منفرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر درمان شناختی- رفتاری (Cognitive behavior therapy یا CBT)، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and Commitment Therapy یا ACT) و دارودرمانی بر شدت علایم وسواس موکنی انجام شد. مواد و روش ها:شرکت کنندگان مطالعه را ۸ زن و یک مرد بالای ۱۶ سال که مبتلا به اختلال وسواس موکنی بودند، تشکیل داد که به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه آزمایشی درمان CBT (3 نفر)، درمان ACT (3 نفر) و دارودرمانی (3 نفر) قرار گرفتند. در تحقیق حاضر از روش پژوهشی مورد منفرد A-B استفاده گردید. پس از سه جلسه خط پایه، مداخله آغاز شد و برای روش CBT و ACT هر کدام ده جلسه انفرادی ۶۰ دقیقه ای هفتگی و برای دارودرمانی نیز ده جلسه هر دو هفته یک بار برگزار شد. یک ماه پس از مداخله، مراجعان در سه جلسه به فاصله یک ماه تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند. جهت جمع آوری اطلاعات، از مقیاس Massachusetts (Massachusetts General Hospital Hairpulling Scale یا MGH-HPS) استفاده گردید. یافته ها:یافته های پژوهش بر اساس تحلیل دیداری و شاخص های آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و حاکی از آن بود که روش CBT و پس از آن روش ACT بیشترین تأثیر را بر کاهش شدت علایم اختلال وسواس موکنی داشت و دارودرمانی کمترین تأثیر را در این زمینه نشان داد. نتیجه گیری:با توجه به تأثیر روش های CBT و ACT بر شدت علایم اختلال موکنی، می توان از این دو شیوه برای درمان افراد مبتلا به این اختلال بهره گرفت.
بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی و دارو در مانی بر ولع مصرف مواد در مقایسه با دارودرمانی
حوزه های تخصصی:
ولع مصرف ، یک میل غیر قابل کنترل برای مصرف مواد است، میلی که اگربرآورده نشود رنج روانشناختی و بدنی فراوانی همچون ضعف، بی اشتهایی،اضطراب، بی خوابی، پرخاشگری وافسردگی را در پی دارد . هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیر دارو و مصاحبه انگیزشی در درمان ولع مصرف معتادان بوده است . این پژوهش قصد داشت که اثربخشی مصاحبه انگیزشی به همراه دارودرمانی در ولع مصرف مواد را با دارودرمانی صرف مورد مقایسه قرار دهد. جامعه مورد مطالعه شامل معتادین ایرانی که در زمینه ترک اعتیاد اقدام کرده اند بوده است. به روش نمونه گیری در دسترس نمونه ای شامل بیست نفر از افرادی که به مراکز درمان اعتیاد در شهر کرج مراجعه نموده اند انتخاب شد. دو مرکز ترک اعتیاد که زیر نظر وزارت بهداشت و درمان فعالیت می کنند شامل مرکز درمان اعتیاد پارس آریان و مرکز درمان اعتیاد آریانا بود. به روش تصادفی 10 نفر از هر مرکز درمانی از بین تمام معتادینی که برای ترک اعتیاد در طی یک ماه به مرکز درمانی مراجعه کرده بودند انتخاب شد(10 نفر گروه دارودرمانی و 10 نفر گروه دارودرمانی ومصاحبه انگیزشی). جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس و t استودنت استفاده شد.طبق نتایج بدست امده دارو درمانی و مصاحبه انگیزشی در کاهش ولع مصرف مواد موثر میباشد اما ترکیب دارودرمانی به همراه مصاحبه انگیزشی در کاهش ولع مصرف موثرتر از دارودرمانی به تنهایی می باشد.می توان نتیجه گرفت که مصاحبه انگیزشی بعنوان یک مداخله روانشناختی در کنار دارو درمانی میتواند نقش موثری در کاهش ولع مصرف داشته باشد
مقایسه اثربخشی درمان نوروفیدبک و دارودرمانی در درمان اختلال کمبود توجه و بیش فعالی در کودکان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
125 - 140
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان نوروفیدبک و دارودرمانی در درمان اختلال کمبود توجه و بیش فعالی در کودکان مبتلا به ADHD و مقایسه میزان اثربخشی این دو روش درمان انجام گرفت.روش: با توجه به هدف پژوهش 45 نفر از کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیش فعالی به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و در سه گروه (آزمایش و گواه) قرار گرفتند. دارو درمانی و درمان نوروفیدبک، طی جلسات هفتگی در شهر اصفهان انجام شد.در این پژوهش جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه کانرز والدین در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل فرضیات اصلی پژوهشی مشخص کرد که اثربخشی دارو درمانی و درمان نوروفیدبک بر مشکلات نقص توجه و مشکلات تکانشگری کودکان از لحاظ آماری معنی دار است. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که دارو درمانی در کاهش مشکلات تکانشکری موثرتر از نوروفیدبک بوده است درحالی که درمان نوروفیدبک در درمان مشکلات نقص توجه موثرتر از دارودرمانی عمل کرده است (001>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه نوروفیدبک یک روش درمانی مناسب برای کاهش میزان اختلال کم توجهی و بیش فعالی در کودکان است.
بررسی اثر بخشی درمان با تحریک الکتریکی مستقیم ترا جمجمه ای در ترکیب با دارو درمانی بر علائم منفی بیماران اسکیزوفرنی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اسکیزوفرنیا یکی از اختلالات مزمن روانپزشکی است که به سبب علائم مثبت و منفی، به ویژه علائم منفی، باعث افت عملکرد در زمینه های فردی، اجتماعی و خانوادگی می شود. هدف: بنابراین پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم تراجمجمه ای در ترکیب با دارودرمانی بر علائم منفی اسکیزوفرنیا انجام گرفت. روش: نوع مطالعه، مورد منفرد با طرح خط پایه چندگانه و پیگیری بود. چهار بیمار با تشخیص قطعی اسکیزوفرنی توسط روانپزشک بصورت هدفمند و دردسترس انتخاب شدند.جهت سنجش علائم منفی از مقیاس اندازه گیری علائم منفی اندرسن(۱۹۸۲)استفاده شد. بیماران بصورت پلکانی وارد فاز مداخله شده و ده جلسه متوالی تحریکی با شدت دو میلی آمپر براساس پروتکل ساندرام و همکاران(۲۰۰۹)دریافت کردند و درپایان جلسات دوم، چهارم، ششم، هشتم و دهم، مصاحبه انجام شد و نمرات در فاز مداخله ثبت گردید. دو هفته پیگیری انجام شد. برای تحلیل داده ها نیز از شاخص روند و ثبات استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد تحریک الکتریکی مستقیم تراجمجمه ای در ترکیب با دارودرمانی بر ناگویی( فقرکلامی) و نقص توجه در هر چهار آزمودنی بیشترین اثربخشی را داشته و تاثیر آن بر کندی-یکنواختی عاطفی، بی ارادگی و فقدان لذت، بسته به سن، مدت زمان ابتلا و رژیم دارویی بیمار متفاوت بوده است. نتیجه گیری: در نتیجه بر اساس یافته های مطالعه حاضر می توان گفت؛ تحریک الکتریکی مستقیم تراجمجمه ای می تواند به عنوان درمانی مکمل با دارودرمانی در کاهش علایم منفی اسکیزوفرنیا بکار گرفته شود.
اثربخشی توانبخشی شناختی پس از دارودرمانی بر کارکردهای اجرایی مغز و علائم رفتاری کودکان مبتلا به اختلال ADHD شهر اهواز
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال نقص توجه بیش فعالی اختلال عصبی- تحولی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی توانبخشی شناختی پس از دارودرمانی بر کارکردهای اجرایی مغز و علائم رفتاری کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی شهر اهواز اجرا شد. روش: نمونه پژوهش شامل۳۰ نفر( گروه ۱۵ نفره آزمایش و گروه ۱۵ نفره کنترل) از دانش آموزان مبتلا به بیش فعالی بود که به صورت نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. روش پژوهش پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود و جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های آزمون فراخنای ارقام مستقیم، آزمون ردیابی قسمت ب و ج، مقیاس درجه بندی علائم رفتاری سوانسون و همکاران استفاده شد. یافته ها: برای تحلیل فرضیه های پژوهش از روش تحلیل کواریانس چند متغیری و تحلیل کواریانس تک متغیری(در متن مانکووا) و آزمون تعقیبی بنفرونی و نرم افزار اس پی اس اس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که توانبخشی شناختی پس از دارودرمانی بر کارکردهای اجرایی این کودکان تاثیر مثبت داشته و باعث بهبود آن کارکردها می شود. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت روش درمانی توانبخشی شناختی پس از دارودرمانی در میان کودکان دارای نقص توجه- بیش فعالی روشی موثر و اثرگذار برای درمان این اختلال بوده و روند درمان را بهبود می بخشد.
مقایسه اثربخشی دارودرمانی و ترکیب دارودرمانی و آموزش مدیریت والدین بر شاخص های بینایی- ساختاری، توجهی، رفتاری و هیجانی کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/کمبود توجه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر بررسی اثربخشی دارودرمانی و ترکیب دارودرمانی و آموزش مدیریت والدین بر شاخص های بینایی- ساختاری، توجهی، رفتاری و هیجانی کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/کمبود توجه (ADHD) بود. روش: در پژوهش مداخله ای حاضر، 18 کودک مبتلا به ADHD نوع مرکب، به همراه مادرانشان، به شکل تصادفی به دو گروه دارودرمانی و درمان ترکیبی (دارودرمانی همراه با آموزش مدیریت والدین) تقسیم شدند. درمان شامل دست کم پنج هفته درمان دارویی برای هر دو گروه و 10 جلسه آموزش مدیریت والدین برای گروه درمان ترکیبی بود. پیش و پس از درمان، چهارمین ویراست پرسشنامه نشانه های کودکCSI-4) )، آزمون بینایی- حرکتی بندر گشتالت، نسخه گلدن آزمون رنگ-کلمه استروپ (SCWT)، آزمون ماتریس های پیشرونده ریون (RPM) و نسخه کوتاه و تجدیدنظرشده مقیاس درجه بندی کانرز والدین (CPRS-R-S) تکمیل شد. داده ها با استفاده از آزمون هتلینگ، آزمون t و تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: در دو گروه، پس از مداخله نمره شاخص بینایی- ساختاری کاهش و نمره شاخص توجه افزایش یافت (به ترتیب، 01/0>p و 05/0>p). همچنین، درمان ترکیبی بر تمام شاخص ها (01/0>p) و دارودرمانی بر دو شاخص بیش فعالی (01/0>p) و شاخص ADHD (05/0>p) تأثیر داشت. رفتار مقابله ای در گروه درمان ترکیبی نسبت به گروه دارودرمانی کاهش بیشتری داشت (05/0>p). هیچ یک از درمان ها نتوانست بر شاخص های هیجانی تأثیر بگذارد. نتیجه گیری: درمان دارویی بر رفع نقایص شناختی و درمان ترکیبی بر بهبود رفتارهای مقابله ای و تعامل میان والدین و فرزندان اثرگذار است.
راهنمای بالینی پنهان کردن داروهای خوراکی روان پزشکی در بیماران روان پزشکی: چالش ها و راهکارها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
دارو درمانی هسته اصلی درمان اختلال های روان پزشکی است. داروهایی که در روان پزشکی استفاده می شوند فقط در صورتی که به درستی مصرف شوند، می توانند شدت بیماری های روانی را کاهش دهند و به بهبود پیامدهای این اختلال ها در بیماران منجر شوند. یکی از مهم ترین چالش ها در بیماران روان پزشکی، مخصوصاً بیمارانی که نسبت به بیماری خود بینش کافی ندارند، تبعیت نکردن از درمان است. در این مطالعه آموزشی سعی شده است در قسمت اول به اصول کلی در زمان استفاده داروهای روان پزشکی با رویکرد پنهان کردن داروهای خوراکی روان پزشکی و در قسمت دوم به طور اختصاصی به خصوصیات فیزیکوشیمیایی هر دسته از داروهای روان پزشکی پرداخته شود تا با حفظ خصوصیات فیزیکوشیمیایی ماده مؤثر، بیشترین پاسخ درمانی و کمترین عارضه جانبی را برای بیماران تحت درمان با رویکرد داروهای پنهانی به همراه داشته باشد.
مقایسه اثربخشی نوروفیدبک، ریتالین و ترکیب آن ها در پیشرفت تحصیلی و علائم اختلال نقص توجه- بیش فعالی کودکان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: از مشکلاتی که گریبان گیر تعداد زیادی از دانش آموزان است و باعث بروز آسیب های مختلف تحصیلی- اجتماعی و رفتاری در آنان می شود، اختلال نقص توجه- بیش فعالی است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی نوروفیدبک، ریتالین و ترکیب آن ها در پیشرفت تحصیلی و علائم اختلال نقص توجه- بیش فعالی کودکان ADHD در شهر مشهد انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش به روش نیمه آزمایشی و از طرح های پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مبتلایان به اختلال نقص توجه- بیش فعالی شهر مشهد در سال 1395 بودند که به مراکز خدمات روان شناختی و مشاوره ای شهر مشهد مراجعه کرده بودند. از میان افراد حاضر در جامعه آماری تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در سه گروه درمان ترکیبی نوروفیدبک با ریتالین (15 نفر)، درمان نوروفیدبک (15 نفر) و درمان ریتالین (15 نفر) قرار گرفتند. هر سه گروه ابتدا در مرحله پیش آزمون به وسیله آزمون Conners (فرم والدین) و کارنامه تحصیلی مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس گروه اول درمان نوروفیدبک به همراه ریتالین را به مدت 15 هفته دریافت کردند. گروه دوم نوروفیدبک را به مدت 45 جلسه درمانی 45 دقیقه ای دریافت کردند و گروه سوم با ریتالین به تنهایی به مدت 15 هفته درمان شدند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس توسط نرم افزار آماری SPSS-20 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که روش درمان ترکیبی نوروفیدبک به همراه ریتالین مؤثرتر از هر یک از این روش ها به صورت محض است. میزان اثربخشی نوروفیدبک محض به نسبت ریتالین محض بیشتر و پایداری آن نیز قابل توجه بود (05/0p<). نتیجه گیری: روش درمان ترکیبی نوروفیدبک به همراه ریتالین، نسبت به هر یک از روش ها به صورت مستقل، می تواند جهت بهبود مشکلات رفتاری و تحصیلی کودکان دارای اختلال نقص توجه-بیش فعالی مؤثرتر باشد.
مقایسه اثربخشی آرمیدگی عضلانی پیشرونده و آموزش مدیریت استرس در بیماران مبتلا به سردرد تنشی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشرفت های نظری و تحقیقات روبه رشد مربوط به استرس و بیماری مبانی لازم برای مفهوم سازی سردرد به عنوان یک اختلال روانی فیزیولوژیکی را فراهم آورده و منجر به تدوین و بکارگیری درمان های روانشناختی معاصر برای سردرد شده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روشهای آرمیدگی عضلانی پیشرونده و آموزش مدیریت استرس در کاهش سردرد بیماران مبتلا به سردرد تنشی مزمن بود. این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بود. جامعه مورد مطالعه شامل مبتلایان به سردرد تنشی مزمن مراجعه کننده به مطب های روانپزشکی و مغز و اعصاب شهرستان کاشان بود. نمونه شامل 55 زن مبتلا به سردرد تنشی مزمن بود که بصورت تصادفی انتخاب و در سه گروه دارودرمانی توأم باآرمیدگی عضلانی پیشرونده و گروه دارودرمانی توأم با آموزش مدیریت استرس به عنوان گروههای آزمایش و دارودرمانی تنها به عنوان گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله، روزنگار سردرد را برای مدت یک هفته تکمیل نمودند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کواریانس با حذف اثر پیش آزمون، افسردگی و اضطراب نشان داد که بین دو گروه دارودرمانی توأم با آرمیدگی عضلانی پیشرونده و دارودرمانی توأم با آموزش مدیریت استرس با گروه دارودرمانی تنها در شاخص های دفعات، شدت و مدت سردرد تفاوت معناداری وجود دارد و بعلاوه، روش آموزش مدیریت استرس در مقایسه با روش آرمیدگی عضلانی پیشرونده مؤثرتر و کارآمدتر است. بنابراین، افزودن این درمانهای روانشناختی به دارودرمانی در طرح درمان بیماران مبتلا به سردرد تنشی مزمن توصیه می شود
بررسی اثرات دارودرمانی و درمان شناختی رفتاری بر سلامت روان و کاهش فشار روانی زنان مبتلا به فشارخون
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات دارودرمانی و درمان شناختی رفتاری بر سلامت روان و کاهش فشار روانی زنان مبتلا به فشارخون در شهر کرمانشاه در سال 99-1398 انجام گرفت. پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بسط یافته با گروه کنترل است. در این طرح دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل وجود دارد. شرکت کننده های گروه آزمایش اول 8 جلسه آموزش شناختی-رفتاری و شرکت کنندگان گروه آزمایش دوم 8 جلسه دارودرمانی و گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت. تحلیل یافته ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) نشان داد که رویکرد شناختی- رفتاری و دارودرمانی در کنار هم باعث افزایش سلامت روان و کاهش فشار روانی شده است. مهم ترین نتایج این پژوهش، مؤثر و مفید بودن استفاده از رویکرد شناختی- رفتاری و دارودرمانی بر بهبود سلامت روان و کاهش فشارخون است. فشارخون می تواند به عنوان یکی از عوامل زمینه ساز مشکلات سلامت روان و باعث بروز مشکلاتی برای بیماران مبتلا به فشارخون گردد. با توجه به نقش رویکرد شناختی-رفتاری و درمان دارویی بر بهبود سلامت روان و فشار روانی، استفاده از رویکرد تیمی و لزوم همکاری متخصصان حوزه فشارخون و روان شناسان به منظور ارتقای سلامت روان بیماران مبتلا به فشارخون اساسی پیشنهاد می گردد.
مقایسه تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، تن آرامی و دارودرمانی در کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان دختر تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
62 - 36
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، تن آرامی و دارودرمانی در کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان دختر تیزهوش بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش همه دانش آموزان دارای اضطراب امتحان شهر خرم آباد در سال 1396 با دامنه سنی 12 تا 14 سال بودند که تعداد 60 دانش آموز دختر مبتلا به اضطراب امتحان به روش نمونه گیری هدفمند در 3 گروه برابر آزمایش و یک گروه کنترل، انتخاب و گمارده شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیل برگر (1997) بود. گروه های آزمایش به ترتیب طی هشت جلسه مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (سگال و همکاران،2002)، دارو و تن آرامی را دریافت کردند، داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و دارودرمانی بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان دختر تیزهوش (01/0>P) تأثیر معنی دار داشته است، ولی آموزش تن آرامی نسبت به دو روش دیگر بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان دختر تأثیر نداشت. پیشنهاد می شود استفاده از روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و دارودرمانی در قالب برنامه های جامع و پیشگیرانه برای کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان دختر در سطح مدارس استفاده شود و در رابطه با تن آرامی پژوهش های مقایسه ای دیگری انجام گیرد.
مقایسه اثربخشی دارودرمانی و نوروفیدبک بر بهبود کنش های اجرایی کودکان با اختلال نارسایی توجه - فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
۲۰۸-۱۹۲
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی یکی از شایع ترین اختلالات عصبی- تحولی دوران کودکی است که بر کنش های اجرایی افراد مبتلا، تأثیر منفی دارد. بدین ترتیب مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی و مقایسه دارودرمانی و نوروفیدبک بر بهبود کنش های اجرایی کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان پسر با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی مدارس استثنایی شهر رشت در نیمسال دوم سال تحصیلی 1400-1399 بود. نمونه پژوهش شامل 36 نفر از کودکان جامعه مذکور بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه (12 نفر در گروه دارودرمانی، 12 نفر در گروه نوروفیدبک، و 12 نفر در گروه گواه) جایدهی شدند. ابزار گردآوری داده های این پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه رتبه بندی رفتاری کنش های اجرایی (جیوویا و همکاران، 2000) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط SPSS22 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش دارودرمانی و نوروفیدبک بر بهبود کنش های اجرایی کلی و مؤلفه های آن در کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی مؤثر بوده است (0/001>p). با این حال، نوروفیدبک بیشتر از دارودرمانی بر بهبود کنش های اجرایی کلی و مؤلفه های آن در کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی اثر داشته است (0/001>p). نتیجه گیری: دارودرمانی با تأثیر بر ساختارهای مغزی و نوروفیدبک علاوه بر تأثیر بر ساختارهای مغزی با استفاده از اصول یادگیری شرطی سازی عاملی به لحاظ کارکردی نیز به تغییر و بهبود امواج مغزی، تقویت مهارت خودنظم جویی، ارتقاء عملکرد مغزی و در نهایت به میزان بیشتری به بهبود کنش های اجرایی کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی منجر می شود.
مقایسه تأثیر درمان نوروفیدبک و دارو درمانی بر بهبود عملکرد مداوم در اختلال کمبودتوجه-بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق مقایسه و بررسی تأثیر درمان نوروفیدبک و دارو درمانی بر عملکرد مداوم در دانش آموزان پسر مبتلا به اختلال کمبودتوجه-بیش فعالی می باشد. روش این پژوهش از نوع طرح نیمه آزمایشی بود که در آن نمونه ای شامل 30 نفر از دانش آموزان پسر سنین 7 تا 14 سال مبتلا به اختلال کمبودتوجه-بیش فعالی شهر تبریز انتخاب و پس از جایگزینی تصادفی در دو گروه درمان نوروفیدبک و دارودرمانی، مورد مطالعه قرار گرفتند. در فرایند اجرا، گروه نوروفیدبک به مدت 20 جلسه طی دو ماه تحت درمان نوروفیدبک قرار گرفت و گروه درمان دارویی در این مدت ریتالین مصرف کرد. نتایج اثربخشی هر دو درمان نوروفیدبک و دارودرمانی را در بهبود توجه و کاهش تکانشوری تأیید کرد. بین دو گروه درمانی در بهبود عملکرد مداوم تفاوت معنی داری یافت نشد.
اثربخشی دارودرمانی بر کنش های اجرایی و مشکلات رفتاری برون نمود کودکان با اختلال نارسایی توجه - فزون کنشی: یک مطالعه پیگیرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
۱۴۲-۱۲۵
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی، اختلالی عصب- روان شناختی مزمن با الگوی پایدار نارسایی توجه، تکانشگری، و فزون کنشی است که بر کنش های اجرایی افراد مبتلا، تأثیر سوء دارد و عاملی برای مشکلات رفتاری آنها است. بدین ترتیب مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی دارودرمانی بر کنش های اجرایی و مشکلات رفتاری برون نمود کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی در قالب مطالعه پیگیرانه انجام شد. روش: این پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان پسر با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی مدارس استثنایی شهر رشت در نیم سال دوم سال تحصیلی 1400-1399 بود. نمونه پژوهش شامل 24 نفر از کودکان جامعه مذکور بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه (12 نفر در گروه دارودرمانی و 12 نفر در گروه گواه) جایدهی شدند. ابزار گردآوری داده های این پژوهش شامل پرسشنامه (سیاهه) رتبه بندی رفتاری کنش های اجرایی- فرم کوتاه (جیوویا و همکاران، 2000) و سیاهه مشکلات رفتاری کودک (آخنباخ، 2001) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تی وابسته در محیط SPSS24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله دارودرمانی بر بهبود کنش های اجرایی کلی، کاهش مشکلات رفتاری برون نمود کلی، و مؤلفه های آنها در کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی مؤثر بوده است (001/0>p). همچنین نتایج نشان داد بعد از گذشت 2 ماه بین میانگین نمرات گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری در کنش های اجرایی کلی، مشکلات رفتاری برون نمود کلی و مؤلفه های آنها تفاوت معناداری مشاهده نشد که نشانگر پایدار ماندن دارودرمانی در گذر زمان است (05/0<p). نتیجه گیری: دارودرمانی با تأثیر بر ساختارهای مغزی همچون قشر پیشانی تحتانی راست و اینسولا و همچنین انتقال دهنده های عصبی دوپامین و نوراپی نفرین به تقویت مهارت خودنظم جویی، ارتقاء عملکرد مغزی، و در نهایت به بهبود کنش های اجرایی و کاهش مشکلات رفتاری برون نمود کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی منجر می شود.
مقایسه اثربخشی دارو درمانی و درمان ترکیبی رفتار درمانی شناختی با دارو درمانی بر زودانزالی (PE) و زمان نهفتگی انزال درون واژینال (IELT) در مبتلایانِ اختلال زودانزالی اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
137 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی دارودرمانی و درمان ترکیبی cbt با دارودرمانی بر زودانزالی و زمان نهفتگی انزال درون واژینال در مبتلایانِ اختلال زودانزالی اولیه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیریِ شش و دوازده ماهه بود. جامعه آماری را تمامی افراد متأهل که برای درمان زودانزالی اولیه به کلینیک های روان شناسی و مشاوره شهر کرمانشاه در سال 1400 مراجعه کرده بودند، تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 60 مرد بود که به روش هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در سِه گروه آزمایش و یک گروه در انتظار درمان (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ابزار تشخیصی زودانزالی (PEDT، سیموندز و همکاران، 2007) و زمان سنج جمع آوری شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد، به ترتیب، میانگین نمرات PE و IELT، در گروه دارودرمانی در مرحله پس آزمون و پیگیری شش ماهه کاهش بیشتر و افزایش بیشتری نسبت به گروه CBT با دارودرمانی داشته است؛ اما در مرحله پیگیری دوازده ماهه، به ترتیب، کاهش نمرات میانگین PE و افزایش نمرات میانگین IELT، در گروه CBT با دارودرمانی نسبت به دارودرمانی بیشتر بود. هم چنین اثر درمانی در گروه دارودرمانی تا زمان پیگیری شش ماهه حفظ شد (01/0>P)، اما اثر درمانی در گروه CBT با دارودرمانی تا زمان پیگیری دوازده ماهه پایدار باقی ماند (01/0>P). از یافته های پژوهش حاضر می توان در راستای مداخلات بالینی و درمانی برای بهبود و درمان PE و IELT استفاده کرد.