مطالب مرتبط با کلیدواژه

احساسات مجازی


۱.

پدیدارشناسی احساسات کاربران در فضای مجازی (مطالعه موردی: جوانان شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساسات مجازی حس حضور پدیدارشناسی برساخت گرایی پیوستاری شدن فضای مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۳ تعداد دانلود : ۵۵۳
فضای مجازی با کارکردها و قابلیت های خود، شیوه تعاملات انسانی و چگونگی ابراز احساسات را دگرگون کرده است. به منظور شناخت چگونگی و فرایند این تحول در تجربه زیسته کاربران، از روش پدیدارشناسی استفاده شده است. گردآوری اطلاعات از طریق شیوه نمونه گیری هدفمند و مصاحبه عمیق با 25 نفر از کسانی که حداقل چهار ساعت از شبانه روز را در فضای مجازی سپری می کنند، صورت پذیرفت. مضامین استخراج شده شامل سه مضمون محوری «حس حضور»، «عرضه شدگی» و «پیوستاری شدن» بوده است. مضامین فرعی حس حضور، دربرگیرنده معنا بخشی به زندگی، غیاب دیگری، رها شدگی از جهان واقع و غرق شدگی احساس است و عرضه شدگی، مضامین نمادین شدن، فوریت تقلیل یافته و تقلیل گرایی احساسی را شامل می شود. تنها مضمون فرعی پیوستاری شدن نیز مفهوم امتداد احساسی است. نتایج نشان می دهد که چارچوب احساسی حضور افراد منتخب در فضای مجازی، بر مبنای حضور آنها در جهان واقعی و احساساتشان پی ریزی شده است. بافت اجتماعی و بستر حضور کاربران منتخب شهر قم با خصیصه ای تقریباً همدست و مشابه باعث شد که کاربران، حاکم بودن چنین وضعیتی را به مثابه نوعی محدودیت و کنترل بودگی معنا کنند و این امر را انگیزه ای برای عرضه احساساتشان بدانند. در نهایت نیز با غوطه وری و پیوست احساسات خود در محیط سایبر به فضای واقعی، همچنان نوعی واقع بودگی در جهان مجازی را احساس می کنند.
۲.

مطالعه چگونگی برساخت هویت احساسی کاربران فضای مجازی در بین جوانان شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۱۲۵
هویت احساسی با گسترش تعاملات در فضای مجازی و توجه به احساسات از منظر اجتماعی به این دلیل اهمیت دارد که کنشگران در ارتباطات مجازیِ خود، هویت حقیقی خود را پنهان و سعی در ارایه ی خویشتنی جدید می کنند. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسانه به توصیف چیستی و چگونگی تجربه ی زیسته ی افراد در برساخت هویت احساسی خود در تعاملات سایبری می پردازد. میدان تحقیق مطالعه شده شامل جوانان شهر قم است که با گذراندن حداقل چهار ساعت از وقت خود در فضای مجازی، کاربران پرمصرف تلقی می شوند. داده های این پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند و با مصاحبه ی عمیق با 25 نفرگردآوری و با استفاده از روش تحلیل پدیدارشناسانه ون مانن تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد هویت احساسی افراد با نوعی کنترل گری آغاز می شود و پس از ارزیابی موقعیت کنشگران، نوعی انضباطی شدن را در محتوای تعامل به همراه دارد. در این میان با نمایشی عمل کردن آنها گونه ای از سیالیت در هویت و به دنبالِ آن احساسی شدن در کنش ایجاد می شود و نهایتاً با تداوم این فرایند جایگزینی هویتی اتفاق می افتد. چنانچه پاسخ های دریافت شده ی کاربران با استانداردهای هویتی کنشگران هماهنگی و انسجام داشته باشد، به شکل گیری احساسات مثبت می انجامد و در غیر این صورت حالتی از طغیان و حذف را در پی دارد.