فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۸۱ تا ۴٬۴۰۰ مورد از کل ۵۰۵٬۸۵۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
در دوران قاجار به ویژه در زمان فتحعلی شاه، تصویر شاه یکی از مهم ترین موضوعات نقاشی درباری بود و بخش قابل تأملی از نگاره ها به شاه اختصاص داشت. یکی از تصاویر مهم این دوره که در رسانه های مختلف هنری می توان دید تصویر شکار فتحعلی شاه است. مطالعه تکرار تصویر شاه در حال شکار، در آثار هنری متنوع و مکان های مختلف؛ از نگاه سیاسی، مذهبی و اجتماعی باتوجه به شرایط سیاسی ایران در این دوران دارای اهمیت است. از آنجا که تصویر شکار و شکارگاه به عنوان عملکردی آیینی و تربیتی بین مردم ایران از گذشته مهم بوده، هدف این مقاله بررسی مضمون شکار سلطنتی و دلایل استفاده از این موضوع در رسانه های تصویری و منابع مکتوب تاریخی دوران فتحعلی شاه است تا با شیوه تاریخی- تحلیلی و با روش تطبیقی به درک مفهوم تصویر شکار به صورت اسنادی و کتابخانه ای بپردازد. تا بتوان به این پرسش پاسخ داد که لایه های معنایی آشکار و پنهان موضوع شکار بر اساس منابع تاریخی و تصویری دوران فتحعلی شاه چیست؟ دراین خصوص، پیش از هر چیز نیاز به درک بافت فرهنگی و سیاسی این دوره است. زیرا آثار فرهنگی و هنری همواره خواهان مطالعه، کاوش و درک روابط بین تمامی پدیده ها و نمودهای اجتماعی آن جامعه است. از آنجا که هنر در مشروعیت سازی در جامعه و حافظه بصری افراد نقش دارد، با بررسی رویکرد فتحعلی شاه در شیوه های بازنمود باورهای مردمی از طریق شکار این نتیجه به دست آمد که فتحعلی شاه کاملاً به نقش هنر و ادبیات و تأثیرات آن در جامعه آگاه بوده است. باتوجه به شرایط ایران به دلیل فشار نیروهای بیگانه که سودای استعمار ایران را در سر داشتند، وی از تصویر شکار شاهی به عنوان رسانه ای قدرتمند برای تقویت ملی گرایی و ایجاد هویت ملی در اقشار جامعه و تأثیر آن بر جوامع بین المللی سود برد.
تاثیر کاربرد کلان داده ها بر عملکرد مالی با تاکید بر مزیت رقابتی در صنعت شیر و فرآورده های لبنی استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۱۲۷
47 - 62
حوزههای تخصصی:
کلان داده ها به عنوان یک منبع عظیم اطلاعاتی می توانند به صنابع کمک کنند تا عملیات، فرایندها و منابع خود را بهینه کنند. توسعه و گسترش کلان داده ها و فناوری های مبتنی بر آن، توجه بسیاری از محققان را به این موضوع جلب کرده است. با این وجود، شواهد تجربی بسیار کمی در مورد سهم استفاده از کلان داده ها بر عملکرد مالی کارخانه های تولیدی و مزیت رقابتی ارائه شده است. لذا این مطالعه به بررسی تاثیر کاربرد کلان داده ها از نظر فنی و فردی بر عملکرد مالی در صنعت شیر و فرآورده های لبنی استان کرمان با تاکید بر مزیت رقابتی در سال 1402 پرداخت. جامعه آماری در این پژوهش کلیه کارکنان در صنایع شیر و فراورده های لبنی استان کرمان به تعداد 490 نفر می باشند که درنهایت با استفاده از فرمول کوکران اوکان تعداد 215نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند برای بررسی موضوع از آزمون معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج نشان داد که کاربرد فنی و فردی کلان داده ها در صنایع بر عملکرد مالی با نقش واسطه ای مزیت رقابتی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین مزیت رقابتی بر عملکرد مالی تاثیر مثبت و معناداری دارد. بنابراین می توان گفت، کارخانه هایی که از فناوری کلان داده ها در عملیات تولید خود استفاده می کنند، مزیت رقابتی را برای خود ایجاد کرده، که این امر منجر به افزایش عملکرد مالی برای آنها خواهد شد
اصطلاح شناسی «قضیة في واقعة» و شبهه زدایی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
57 - 89
حوزههای تخصصی:
یکی از تعابیر استنادشده در کتب فقهی در دلالت سنجی روایات، اصطلاح «قضیه فی واقعه» است که فقها با تکیه بر آن برخی از احادیث خاص را برای استنباط حکم کلی غیرقابل استدلال دانسته اند. در لابه لای کتب فقهی متقدمان به برخی از زوایای این اصطلاح اشاراتی شده است. در نوشته حاضر، که به روش کتابخانه ای و توصیفی تحلیلی انجام گرفته، نخست مفهوم و کاربرد و ثمره «قضیّه فی واقعه» بررسی و سپس اشتباهات مرتبط با این اصطلاح تبیین شده است. دلالت حدیث بر فعل معصوم یا حکایت فعل توسط معصوم، عدم قصد تشریع از فعل و حکایت فعل و عدم قابلیت جمع عرفی، ازجمله مقوّمات «قضیّه فی واقعه» است. صدور فعل در پاسخ به سؤال راوی و اشاره راوی به استمرار فعل توسط معصوم، ازجمله قراینی است که دلالت می کند فعل یا حکایت فعل در مقام تشریع و تبیین حکم شرعی صادر شده است.
Bridging Cultural Divides: A Comparative Analysis of AVR and Conventional Approaches in EFL Teacher Professional Development(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Highlighting the inseparable link between language, culture, and technology in English as a foreign language education, this qualitative exploratory study examined the impact of cultural and multicultural awareness on Iranian EFL teachers’ professional development within augmented virtual reality (AVR)-based and conventional teacher education programs. Thus, 28 EFL teachers participated in semi-structured interviews and reflective inquiries following eight-week training courses. Data analysis was done manually via qualitative thematic analysis and by MAXQDA according to Guskey’s (2002) professional development model. Consequently, seven themes for the conventional group (maintaining a culturally responsive environment, enhanced teachers’ behavior, curriculum improvement, creative ideas, enhanced skills, efficient communication, and preparing students for effective communication) and five themes for the AVR group (experiencing authentic material and environment, accessibility features, less interactivity in the classroom, teachers’ passion and confidence improvement, and less cultural boundaries) were extracted. The study highlighted the crucial role of cultural and multicultural immersion and adaptive teaching strategies in creating culturally responsive environments. This approach equipped EFL instructors to address diverse student needs and foster inclusive learning spaces effectively. Moreover, the AVR technology deepened cultural immersion and supported modern teaching approaches, enhancing educators' ability to engage with diverse cultural classrooms. Despite the observed improvements in trainees’ passion and confidence, a need for reconsidering technological aspects in contemporary teacher education was identified. Ultimately, the findings offered pedagogical implications for EFL teacher education and teacher trainers to equip teachers with the necessary skills to address cultural and multicultural challenges in EFL teaching and stimulate their professional growth.
تحول و تحقق اخلاق حرفه ای در نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اداری سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
۵۲-۳۳
حوزههای تخصصی:
از ویژگی های اداره خوب، استقرار نظام اخلاق حرفه ای است؛ چراکه از مهم ترین حقوق ملت در نظام اداری هر کشور، رعایت حقوق شهروندان نزد نهادهای بخش عمومی با ارائه کیفیت خدمات، در قالب مجموعه ای از استانداردهای رفتاری است. کمااینکه در بند (10) اصل سوم قانون اساسی، دولت ملزم به ایجاد نظام اداری صحیح بوده و حقوق مردم در ابعاد مختلف وفق اصل (20) قانون اساسی مورد تاکید بالاترین سند حقوقی کشور واقع شده است. این تکالیف قانونیِ کارکنان در قبال آحاد ملت، علاوه بر الزامات اساسی یاد شده و آموزه های علوی که به تفصیل در نامه های مختلف از جمله نامه های (27) و (53) نهج البلاغه بیان شده، مطابق ماده (8) قانون الحاق به کنوانسیون مبارزه با فساد (کنوانسیون مریدا؛ 1387)، مواد (25) و (90) قانون مدیریت خدمات کشوری (1386) و ماده (7) قانون ارتقاء سلامت نظام اداری و مقابله با فساد (1390) به عنوان تکالیف هر سه قوه و حتی نهادهای خصوصی عهده دار امر عمومی، مورد تاکید قرار گرفته است. در این مقاله، نگارنده ضمن تبیین چیستی این مفهوم، به تحلیل ابعاد تحقق و تطور نظام حقوقی در این خصوص با روش توصیفی – تحلیلی می پردازد. این نظام اخلاقی از طریق «ادای سوگند» و «امضای منشور اخلاق حرفه ای» که باید مورد آموزش، نظارت و بازخواست قرار گیرد، حاصل می شود. هرچند چگونگی تحقق این امر در نظام حقوقی ایران، درحال تطور و رشد است و از آیین نامه اجرایی تبصره (۱) ماده (۲۵) قانون مدیریت خدمات کشوری (21/11/1388) شروع و با تحولات متعددی که همچنان محل گفتگو است به «آیین نامه ارتقای اخلاق حرفه ای در نظام اداری» (21/12/1402) رسیده است.
مقایسه تکانشوری و ولع مصرف مواد در مردان وابسته به مواد محرک، مخدر و مستعد اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۱۴۴-۱۲۷
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه تکانشوری و ولع مصرف مواد در مردان وابسته به مواد محرک، مخدر و مستعد اعتیاد بود. روش: روش پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد و دانشجویان دانشگاه پیام نور در شهر تبریز در سال 1402 بود. از این بین، 150 نفر در سه گروه افراد وابسته به مواد مخدر (50 نفر)، افراد وابسته به مواد محرک (50 نفر) و دانشجویان با نمره بالا در مقیاس آمادگی به اعتیاد (50 نفر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه تکانشوری بارت، پرسشنامه عقاید ولع انگیز و مقیاس آمادگی به اعتیاد پاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین سه گروه در شدت تکانشوری و ولع مصرف مواد تفاوت معنی داری وجود داشت. میزان تکانشوری و ولع مصرف در افراد وابسته به ماده مخدر و محرک بیشتر از افراد مستعد و در افراد وابسته به مواد محرک بیشتر از افراد وابسته به مواد مخدر بود. نتیجه گیری: بالا بودن تکانشوری و ولع مصرف در افراد وابسته به مواد در مقایسه با افراد مستعد اعتیاد، اهمیت مشکلات شناختی در اعتیاد را نشان می دهد. افزایش شدت ولع مصرف مواد و تکانشوری در افراد وابسته به مواد محرک در مقایسه با مواد مخدر، احتمالا به ماهیت داروشناختی این مواد مربوط می شود.
عوامل اقتصادی موثر بر ارتقا شاخص های توسعه انسانی در استان اردبیل
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در طول چند دهه اخیر، مباحث مربوط به توسعه انسانی و تاثیر آن بر رشد اقتصادی از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. شاخص توسعه انسانی ترکیبی از سه مولفه کلیدی امید به زندگی، درآمد سرانه و سطح سواد است و برای سنجش سطح توسعه یافتگی، تحلیل عدالت فضایی و نابرابری منطقه ای در حوزه ملی و منطقه ای مورد استفاده قرار می گیرد. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل اقتصادی موثر بر ارتقا شاخص توسعه انسانی در استان اردبیل است. نوع تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد.روش شناسی: روش ااین تحقیق مبتنی بر رویکرهای کمی – فضایی است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این تحقیق ترکیبی از روش های اسنادی – کتابخانه ای است. در بخش تحلیلی با در نظر گرفتن شاخص ها و ملاحظات توسعه انسانی در قالب 13 شاخص هدف، به صورت موردی به بررسی عوامل اقتصادی موثر بر ارتقا شاخص توسعه انسانی در استان اردبیل پرداخته شده است. برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز، تکیه اصلی بر مستندات مرکز آمار کشور بوده است و برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از مدل موریس، نرم افزار GIS و Spss استفاده شده است.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که به لحاظ شاخص توسعه انسانی سه شهرستان اردبیل، پارس آباد و مشگین شهر در بالاترین رتبه ها و سه شهرستان کوثر، نمین و سرعین در پایین ترین رتبه ها قرار گرفته اند. همچنین توزیع فضایی شاخص توسعه انسانی در میان شهرستان های استان نشان می دهد شهرستان های مرکزی و شمالی استان، دارای شرایط نسبی بهتری نسبت به شهرستان های جنوبی هستند. در خصوص عوامل موثر بر شاخص توسعه انسانی نتایج مقاله نشان داد شاخص های درصد روستانشینی، بعد خانوار، نرخ بیکاری، بار تکفل، بار تکفل واقعی، بار تکفل نظری و درصد شاغلین بخش صنعت، به ترتیب با میزان همبستگی 726/0، 768/0، 245/0، 512/0، 512/0 و 598/0، دارای رابطه آماری معنادار منفی با شاخص توسعه انسانی بوده و شاخص های درصد شهرنشینی، نرخ اشتغال، نرخ مشارکت اقتصادی، نرخ مشارکت اقتصادی زنان، درصد شاغلین بخش کشاورزی و درصد شاغلین بخش خدمات، به ترتیب با ضریب همبستگی 726/0، 245/0، 395/0، 101/0 و 435/0، دارای رابطه معنادار مثبت با شاخص توسعه انسانی بوده اند.
عوامل مؤثر بر تحقق شهر یادگیرنده در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
17 - 38
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تحلیل ساختاری – تفسیری (ISM) عوامل مؤثر بر تحقق شهر یادگیرنده در کلان شهر اهواز تدوین شده است. در ابتدا با استفاده از روش اسنادی، مفاهیم و متغیرهای بررسی شده در ادبیات موضوع مشخص گردید. در ادامه بر اساس یافته های ادبیات و مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 15 نفر از خبرگان علمی و اجرایی، عوامل مؤثر بر تحقق شهر یادگیرنده در قالب 19 شاخص استخراج گردید، سپس به جهت بررسی توافق بین خبرگان و تعیین توافق و اولویت بندی شاخص های این عوامل با استفاده از روش دلفی و در طی سه دور با استفاده از ابزار پرسشنامه و در طیف لیکرت، شاخص های مرتبط موردتوافق جمعی قرار گرفت و بر اساس میانگین و انحراف معیار، شاخص های غیر اولویت دار حذف گردید و درنهایت 13 شاخص موردتوافق قرار گرفت. در انتها با استفاده از روش تحلیل ساختاری- تفسیری، سطح بندی و ایجاد مدل و تعیین نوع ارتباط عوامل و تجزیه وتحلیل انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که معیارهای فراهم کردن اینترنت پرسرعت و دسترسی آسان به فناوری های آموزشی (C1)، ایجاد مراکز آموزشی نوآورانه و مناسب برای انواع دانش آموزان و دانشجویان (C2)، تدوین سیاست های حمایتی از آموزش و توسعه آموزش عمومی (C8) و حمایت از صنایع و استارتاپ های مرتبط با آموزش و فناوری (C11) از نوع متغیرهای مستقل هستند. این متغیرها دارای وابستگی کم و هدایت بالا می باشند؛ به عبارتی دیگر تأثیرگذاری بالا و تأثیرپذیری کم از ویژگی های این متغیرها است. معیارهای استفاده از تکنولوژی های داده کاوی برای تحلیل نقاط قوت و ضعف سیستم آموزشی شهر (C3)، ترویج فرهنگ یادگیری در جامعه (C4)، ایجاد فرصت های مشارکت در تصمیم سازی مرتبط با آموزش شهری (C7) و توسعه سیستم های حمل ونقل عمومی و ایجاد محیط های دسترسی آسان به مراکز آموزشی (C9) از نوع وابسته هستند؛ این متغیرها دارای وابستگی قوی و هدایت ضعیف هستند
تاثیر اعتیاد به شبکه های مجازی بر بهزیستی تحصیلی دانش آموزان متوسطه با نقش واسطه ای احساس تنهایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
دوره نوجوانی به خودی خود پر از چالشهای رشد و فشارهای اجتماعی است. ازاین رو درگیر شدن در شبکههای اجتماعی می تواند آسیبهایی بر وضعیت تحصیلی دانشآموزان به همراه آورد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر اعتیاد به شبکههای مجازی بر بهزیستی تحصیلی دانشآموزان با میانجی گری احساس تنهایی میباشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و ازنظر جمع آوری دادهها توصیفی-پیمایشی و روش آن همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری به شمار میآید. جامعه آماری پژوهش را دانشآموزان متوسطه شهرستان مینودشت در سال تحصیلی 1402-1403 تشکیل داده اند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای ابتدا از بین مدارس 6 مدرسه انتخاب شده است؛ سپس به صورت نمونه-گیری تصادفی ساده تعداد 220 نفر به عنون نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. برای جمعآوری دادهها، از پرسشنامه های استاندارد اعتیاد به شبکههای اجتماعی خواجهاحمدی ، احساس تنهایی دهشیری و همکاران و پرسشنامه بهزیستی تحصیلی تومینینسوینی و همکاران استفاده می شود. تحلیل دادهها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرمافزار smart pls انجام میشود. برازش مطلوب مدل اندازهگیری، ساختاری و برازش کلی مدل مورد تائید قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد اعتیاد به شبکههای مجازی تأثیر معکوس و معنیداری بر بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دارد و بر احساس تنهایی تاثیر مستقیم و معنیدار دارد. همچنین یافته های پژوهش دلالت بر تأثیر منفی و معنادار احساس تنهایی بر بهزیستی تحصیلی دارد. همچنین احساس تنهایی می تواند نقش میانجی را در رابطه بین اعتیاد به شبکه های مجازی و بهزیستی تحصلی داشته باشد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اعتیاد به شبکه های اجتماعی بر میزان بهزیستی تحصیلی و احساس تنهایی دانش آموزان تاثیرگذار است و هر اندازه شدت اعتیاد به شبکه های مجازی بیشتر شود دانش-آموزان احساس تنهایی بیشتری می کنند و بهزیستی تحصیلی آنان نیز کاهش پیدا میکند.
طراحی مدل پیشایندهای دوسوگرایی رفتار شهروندی سازمانی در سازمانهای دولتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲
32 - 52
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه رفتارشهروندی نقش بسزایی در عملکرد فرد و سازمان دارد و عموماً در کارکنان تمایل زیادی به انجام رفتار شهروندی سازمانی دیده می شود. تحقیقات نشان داده که رفتارشهروندی سازمانی می تواند در برخی شرایط برای سازمان ها مضر باشد. لذا هدف این تحقیق طراحی مدل پیشایندهای دوسوگرایی رفتارشهروندی سازمانی در سازمان های دولتی می باشد.
نقش روش تطبیق تولید علوم انسانی قرآن بنیان از منظر امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی)
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
100 - 131
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های پیشنهاد شده برای تولید علوم انسانی- اسلامی و بومی، مراجعه به قرآن کریم است؛ براین اساس مسئله مقاله حاضر، روش شناسی تولید علوم انسانی قرآن بنیان از منظر امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای مدظله العالی است. براساس دیدگاه امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای، دست کم سه روش برای تولید علوم انسانی قرآن بنیان قابل استنباط است؛ مبنای متدانی، مبنای متعارف و مبنای متعالی. این سه مبنا، تولید سه مدل علوم انسانی را در پی دارد که می توان آنها را علوم انسانی متدانی، علوم انسانی متعارف و علوم انسانی قرآن بنیان متعالی نامید. نقطه شروع علوم انسانی قرآن بنیانِ متعالی، پذیرش مرجعیت علمی قرآن و قیام علمی لله و در ادامه به کاربستن «روش تطبیق» است. تطبیق به این معناست که براساس مقصد قرآن، وضعیت موجود انسان و جامعه را به قرآن عرضه کنیم و قوت ها و ضعف هایش را دریابیم و راه برون رفت و وضعیت مطلوب را نشان دهیم؛ از این راه است که قرآن به علوم انسانی راه می یابد. این روش، با همین نام توسط امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای، عرضه تبیین و به کار گرفته شده است. این مقاله با استفاده از روش دلالت، که در دانش منطق تبیین شده است، دیدگاه امامین انقلاب را در تولید علوم انسانی قرآن بنیان عرضه می نماید.
نقش امام عسکری و امام مهدی (ع) در انسام بخشی به تشیع امامی
منبع:
جامعه مهدوی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
151 - 174
حوزههای تخصصی:
امام حسن عسکری(ع) در دوره ای به امامت رسیدند که اختناق سیاسی حاکمان وقت عباسی به اندازه ای بود که ایشان و پدر بزرگوارشان محبور شدند در پادگان شهر عسکر سکنی گزینند. از طرف دیگر توجه فراوان عباسیان به بیت ایشان برای دست یابی به فرزندشان سبب شد تا امام عسکری(ع) پنهان کاری زیادی در این باره داشته باشند. درنتیجه پس از شهادت ایشان و وفور مشکلات از جمله غیبت امام مهدی(عج)، شیعیان با تفرق فراوانی در ابتدای دوران غیبت صغری مواجهه شوند. اما نکته مهم آن بود که امام عسکری(ع)به نیکی می دانستند که حفظ فرزند ایشان تداوم امر امامت را در پی خواهد داشت و امام بعدی می تواند امت از هم گسیخته را به انسجام برساند. نکته ای که در پایان غیبت صغری چنین شد؛ بنابراین پژوهش کنونی به دنبال پاسخ به این سئوال است که با پنهان کاری فراوان امام عسکری(ع) در ولادت فرزند خود، چگونه امام یازدهم(ع) در دوران میان دو محظور حفظ امام مهدی(عج) و حفظ شیعیان توانستند هر دو را در ذیل امامت باقی و هدایت امت در پرتو امامت امام مهدی(عج) به سرانجام برسانند. ازاین رو پژوهش حاضر در پی این هدف است که نشان دهد امامیه در پرتو مفهوم امامت و در یک روند تاریخی و با کارکردهای مشخص امام مهدی(عج)، به انسجام دست یافت. این تحقیق به صورت کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی به سرانجام رسیده است.
آینده پژوهی استراتژی های مدیریتی اثرگذار بر الگوی اسکان و توسعه پایدار شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش آینده پژوهی استراتژی های مدیریتی اثرگذار بر الگوی اسکان و اثرات آن بر توسعه پایدار شهر ارومیه است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت، تحلیلی و اکتشافی است. به منظور رتبه بندی و استخراج ماتریس تأثیرگذاری (تحلیل ساختاری و متقاطع) از نرم افزار میک مک، سناریو ویزارد و تفکیک سناریوها و طیف سه گان با رویکرد آینده نگاری استفاده شد. به منظور شناسایی پیشران های کلیدی با استفاده از تحلیل پستل و مشارکت هدفمند 31 نفر نخبه و کارشناس اداری اجرایی، 57 پیشران کلیدی در 6 بعد اجتماعی و فرهنگی (S&C)، قانونی (L)، تکنولوژیک (T)، سیاسی (P)، بوم شناختی و محیطی (E&E) و اقتصادی (E) گروه بندی شدند. مطابق نتایج ماتریس اثرگذاری و وابستگی بالقوه مستقیم و غیرمستقیم، ۳ پیشران وجود خلاء و تعارضات قانونی متعدد، تمرکز جغرافیایی فعالیت ها و عدم انسجام و فقدان نظم حقوقی در قوانین و مقررات مربوط به کنترل و هدایت توسعه شهری در رتبه نخست تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم و 3 پیشران فقدان تلاش برای ایجاد مدل های توسعه اقتصادی، مهاجرپذیری و فشارهای شهرنشینی و پایداری زیست محیطی در رتبه نخست اثرپذیری مستقیم و غیرمستقیم قرار گرفته اند. باتوجه به وضعیت های گوناگون، احتمال وقوع 5 سناریو از میان 11 سناریو کلی نشان دهنده وضعیت تقریبا ایستا پیش روی توسعه پایدار کلان شهر ارومیه است. طبق نتایج، اجرای طرح ها و پروژه های مکمل جریان توسعه پایدار در زمینه های طبیعی، جغرافیایی، تاریخی، فضایی کالبدی، مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، علمی و.. با سیاست گذاری توسعه منطقه ای و موازی با جهت گیری های آمایش در ارتباط زنجیره ای سکونتگاه ها و ایجاد عدالت فضایی از مهمترین راهکارهای مقابله با جریان ناپایداری الگوی اسکان در شهر ارومیه است.
حقوق و مسئولیت های زیست محیطی عمومی با توجه به اصل همکاری بین المللی در حقوق ایران، کانادا و اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قواعد مسئولیت مدنی بر جبران خسارت های مادی و معنوی زیان دیده و ترمیم تاکید دارد، از این رو قوانینی که به اعاده حق اشخاص آسیب دیده بپردازند لازم و ضروری هستند. محیط زیست زمین به دلیل دخالت انسان تغییرات نامطلوب زیادی را تجربه کرده است . این امر بسیاری از سیستم های حقوقی را بر آن داشته تا قوانین و هنجارهایی را برای حفاظت از محیط زیست تدوین کنند. در ایران قوانین بسیاری در زمینه حفاظت از محیط زیست تصویب شده است. موضوع مهم در حوزه محیط زیست نحوه برخورد با اقدامات زیانبار زیست محیطی بر اساس دکترین مسئولیت مدنی است. امروزه با گسترش تعاملات و روابط در سطح بین المللی ، موضوع حقوق محیط زیست مورد توجه مجامع بین المللی قرار گرفته است و همه کشورها و افراد سعی در سالم نگه داشتن شرایط محیطی دارند. از جمله مبانی مسئولیت مدنی، نظریه تقصیر است که به دلیل عدم اطلاع از علت واقعی خسارت کمتر مورد استفاده قرار می گیرد و برای حل این مشکل، نظریه های مبتنی بر تقصیر و مسئولیت محض مورد قبول اکثریت است در حقوق بیشتر کشورها از جمله کانادا و اتحادیه اروپا مسئولیت محض یا مطلق در خصوص برخی از خسارات زیست محیطی پذیرفته شده است که در واقع می توان گفت از مهمترین دستاوردهای قانونگذاری جدید در سطح جهانی، تغییر مبنای مسئولیت مدنی در این زمینه است که اصولا آن را تابع مسئولیت بدون اثبات تقصیر قرار داده اند که از جمله می توان به دستورالعمل 2004 پارلمان و شورای اروپا در این خصوص اشاره نمود که بر طبق آن، دولت های عضو ملزم شده اند تا قواعد آمرانه آن را به قانون ملی خود وارد نمایند. اما مطالعات انجام یافته در حقوق ایران نشان می دهد که با وجود این که اصل اولیه مورد پذیرش بر مبنای مسئولیت مبتنی بر تقصیر است، می توان گفت این مسئولیت پاسخگوی نیاز های جامعه امروزی در خصوص خسارات زیست محیطی نیست.
دیالکتیک آشکار و پنهان سازی: بازنمایی چهره به مثابه یک منظر زیباشناسانه در فیلم شیرین (1387)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۴
44 - 53
حوزههای تخصصی:
عباس کیارستمی در فیلم شیرین (1387)، تعدادی از ستارگان زن سینمای ایران را در جایگاه تماشاگر قرار داده و واکنش شان به فیلمی فرضی را در نماهایی که غالباً نمای نزدیک هستند، ضبط می کند. کیارستمی با تمهیدی که به کار می گیرد این چهره های خاص را به منظر زیباشناسانه و ابژه های هنری برای تأمل مخاطب، بدل می کند. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است و با وام گیری از مباحث تام گانینگ و جولیانا برونو، به اهمیت چهره و چهره شناسی در سینمای اولیه می پردازد؛ سپس، فراخوانی این زیبایی شناسی را در شیرین بررسی می کند. این پژوهش ادعا می کند کیارستمی با قراردادن ستاره سینمایی در جایگاه تماشاگر فیلم فرضی روی پرده سینما و دادن امکان آشکارسازی شخصیت او به مخاطب فیلم شیرین، از جایگاه ستاره سینمایی، افسانه زدایی می کند. اما این رابطه یک طرفه نمی ماند و همین که منظر پیش رو، نه از آن مخاطب عادی بلکه از آن ستارگان سینمایی ا ست، و با یادآوری خاطرات سینمایی در ذهن مخاطب، از فیلم ها و شخصیتی که ایشان رقم زده اند، مجدداً از آن ها افسانه سازی می شود. اینکه افرادی که به تصویر کشیده می شوند، هنرپیشگانی هستند که مهارت بالایی در ایفای نقش و اتخاذ ماسک بر چهره دارند، اطمینان مخاطب در خوانش و نفوذ به فضای تصویری ایشان را هم در این مورد، و هم در کل، در خاطرات سینمایی که بازخوانی می شوند، مخدوش می کند. بازی که کیارستمی بین مخاطب و این ستارگان می چیند، در کنار افشاگری و تخریب روابط پیشین این دو، مخاطب را وامی دارد با مونتاژ لحظات گسسته ای که در این فضای موزه مانند با آن ها مواجه می شود و خاطرات فردی-جمعی سینمایی که تداعی می شوند، فیلم شیرین را در ذهن خود بسازد و این فیلم ذهنی، تاریخی شخصی و متفاوت از سینمای ایران می شود که اهمیت و عدم امکان طرد و حذف ستارگان زن سینمای ایران را یادآوری می کند.
ظرفیت های تبارشناسی برای «مطالعات توسعه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۳۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱۸
69 - 87
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: «توسعه» و عبارات ارزش گذارانه آن از قبیل توسعه ناپایدار، توسعه نامتوازن، توسعه نیافته، در حال توسعه و ... مفاهیمی پرکاربرد در تحلیل شرایط جوامع غیرغربی همچون ایران و مقایسه آن ها با جوامع توسعه یافته است. آنچه که در این تحلیل ها به عنوان امری مسلم و طبیعی در نظر گرفته می شود، ضرورت تحقق «توسعه» است، به گونه ای که تصور شکل دیگری از واقعیت غیرممکن به نظر می رسد. توسعه و شاخص های آن، نه تنها نقطه اتکای بسیاری از ارزیابی ها درباره سیاست ها و دولت ها، بلکه معیاری مسلط برای داوری درباره انسان و جامعه غیرغربی شده است. با این وجود، «توسعه» همچون هر پدیده اجتماعی دیگر تاریخمند است و فهم صحیح آن مستلزم اتخاذ رویکردی است که به این وجه توجه نماید. «تبارشناسی» به مثابه رویکردی نظری روشی، پدیده های اجتماعی از جمله توسعه را در روند تاریخی شان مطالعه می کند. این مقاله، تأمل پیرامون ظرفیت هایی است که این رویکرد برای «مطالعات توسعه» فراهم می کند.روش: جهت تحقق این هدف، از مشارکت تبارشناسی فوکویی، مطالعات پساتوسعه و پسااستعماریِ توسعه (که متأثر از فوکو هستند)، تحلیل فوکو از انقلاب اسلامی ایران و برخی ملاحظات استفاده شده است تا نسخه بهینه شده ای از تبارشناسی جهت کاربرد در «مطالعات توسعه» ارائه شود. تاریخ دریافت: 19/11/1403تاریخ پذیرش: 28/03/1403 واژگان کلیدی:تبارشناسی،توسعه،گفتمان،قدرت،دانش،مقاومت،فوکو نتایج: وفق این رویکرد، روش صحیح در «علوم اجتماعی» تاریخ پژوهی تبارشناسانه است، زیرا وجود هر پدیده اجتماعی برساخت تاریخی است. رد فرض پیوستگی به معنای انکار وجود هر نوع پیوستگی در تاریخ نیست، بلکه تدبیری روش شناسانه است. تبارشناسی متضمن نقد بنیادی مدرنیته است، زیرا آن را رهایی بخش نمی داند. این رویکرد تحلیلی به پژوهشگر امکان نقد روایت های مشهور و مسلط درباره پدیده اجتماعی توسعه را می دهد. نحوه صورت بندی مسئله، از مهم ترین امکان های تبارشناسی برای مطالعات توسعه است. تبارشناسی تحلیل خود را از پرسشی در زمان حال آغاز می کند. بنابراین، مسئله تبارشناسی توسعه، مسئله «اکنون» است. تحلیل تبار اندیشه و عمل توسعه، در جستجوی خاستگاهِ واحد نیست. موفقیت در این جستجو ضمن توجه به تاریخ خاص هر سرزمین، نیازمند رصد بازتاب تبار گفتمان جهانی توسعه، عناصر و نیروهای اجتماعی آن در جامعه مورد بررسی است. مطالعات تبارشناسانه توسعه، ضمن کاربرد مفهوم گفتمان، بین شیوه های بازنمایی (کردارهای گفتمانی) و رویه های مادی (کردارهای غیرگفتمانی) توسعه ارتباط می بیند، به عاملیت فردی و جمعی توجه دارد، همچنین به دنبال همگن سازی، نظریه سازی و تعمیم افراطی نیست.تبارشناسی مناسبات قدرت دخیل در برساخت معانی را ردیابی می کند، زیرا قدرت از عوامل برساخت تاریخی هویت ها است. فوکو ضمن نقد الگوی «حقوقی گفتمانی» قدرت، با طرح مفهوم «حکومت مندی» شبکه ای برای تحلیل روابط قدرت شکل می دهد که در آن دولت امکان بررسی دارد. در این چارچوب تحلیلی، به فاعلیت و آزادی فردی نیز توجه می شود. ظهور این فاعلیت در تحلیل فوکو از انقلاب اسلامی ایران پرطنین است. تبارشناسی امکان فهم چگونگی شکل گیری اندیشه و عمل توسعه را با تحلیل روابط قدرت در اشکال و سطوح مختلف فراهم می سازد؛ از بررسی طرح های توسعه به عنوان ابزار اعمال قدرت تا روابط قدرت میان جوامع توسعه یافته و جوامع غیرغربی. در تحلیل قدرت، هم زمان وجه مقاومت نیز تحلیل می شود. در نسخه تبارشناسی ارائه شده در مقاله حاضر، به تأثیر رویدادهای تصادفی بر کردارهای گفتمانی و غیرگفتمانی توجه می شود؛ با این توضیح که در هر زمان تاریخی ممکن است رویداد خاصی که بر اساس نظم گفتمانی موجود قابل پیش بینی نیست، شرایط تاریخی متفاوتی را پدید آورد.رابطه بین قدرت، دانش و گفتمان، قلمرو تبارشناسی فوکو است. به دلیل پیوند قدرت و دانش، تحلیل علاوه بر متون، باید «نهادها، تصمیمات تسنظیمی، قوانین، اقدامات اداری» را نیز دربربگیرد. این رویکرد امکان تحلیل سازوکارهای عملی گفتمان توسعه مانند تخصصی سازی و نهادی سازی را فراهم می کند. تبارشناسی با واسازی برنامه ریزی، اثرات قدرت و دانش را در گسترش توسعه آشکار می سازد. تحلیل تبارشناسانه برحسب رابطه دانش، قدرت و گفتمان، نشان می دهد که گفتمان توسعه چگونه جهان غیرغربی را به عنوان نوع خاصی از موضوع دانش می سازد و بر این اساس چه نوع مداخلاتی سازمان دهی می شود. تبارشناسی به گفتمان های مقاومت و یا حاشیه ای نیز توجه می کند. از حیث روش شناسی، «تحلیل مقاومت» برای «تحلیل قدرت» یک ضرورت است. وفق تحلیل فوکو از انقلاب اسلامی، تبارشناسی توسعه در ایران معاصر، رویکرد نظری ویژه ای پیرامون نسبت این انقلاب با توسعه غربی اتخاذ می کند. در نهایت، امکان طرح و تأمل درباره جایگزین ها نیز وجود دارد.بحث و نتیجه گیری: رویکرد تبارشناسی با جعبه ابزار مفهومی خود می تواند با برجسته نمودن جنبه هایی از اندیشه و عمل توسعه که تاکنون به آن توجه نشده است، به دانش ما درباره این موضوع کمک کند. پژوهش تبارشناسانه می تواند نشان دهد که اگر اندیشه و عمل توسعه، شکل های دیگری داشته است، چه کردارهای گفتمانی و غیرگفتمانی، در این تغییرات دخیل بوده اند. تبارشناس با نقد اکنون، صورت «طبیعی» و «قطعی» پدیده موجود را زیر سؤال می برد و تصویری نو از آن ارائه می دهد. تبارشناسی می تواند از «گفتمان توسعه» در جهان غیرغربی آشنایی زدایی کند. مطالعات تبارشناسانه توسعه امکان تحقق مجموعه ای از اهداف اکتشافی، توصیفی، تفهمی و ارزیابی را دارد. امکان اتخاذ رویکرد پسااستعماری، از ظرفیت های انتقادی این نوع مطالعات است. کاربرد تبارشناسی در مطالعات توسعه، گاه می تواند با تمام اجزای آن اجرا شود، گاه می توان بخش هایی از آن را به صورت مطالعه ای مستقل در نظر گرفت. تبارشناسی، ظرفیت های قابل توجهی برای «مطالعات توسعه» دارد؛ اما بسندگی به رویکرد نظری واحد به عنوان توضیح دهنده باکفایتی از پیچیدگی موضوع مورد مطالعه، تقلیل گرایانه است.قدردانی: از داوران محترم برای نظرات سازنده و مفیدشان سپاسگزاریم. همچنین، از کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی برای فراهم نمودن فضای مناسب پژوهش تشکر می کنیم.تضاد منافع: هیچ تضاد منافع احتمالی توسط نویسنده مسؤول گزارش نشده است.
ارائه مدلی از کلیت کنش های طراحان در فرایند طراحی معماری (با هدف اجماع در مدل های پیشین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
11 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: این نوشتار مؤید آن بوده که فرایند طراحی به مثابه یکی از موضوعات مشترک در حوزه های طراحی پژوهی، مطالعات طراحی، تفکر طراحی و ... با مدل های متعددی ازسوی صاحب نظران تبیین شده و همین امر نیازمند واکاوی نظرات درجهت رسیدن به اجماع است. هدف پژوهش: این نوشتار به دنبال ارائه کلیتی از کنش های طراحان در فرایند طراحی بوده است؛ یعنی به دنبال آن بوده که طراحان در تبدیل وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب چه می کنند. اما ازآنجاکه، در مدل های پیشین غالباً، این وجه از فرایند با استفاده از فعالیت ها یا مراحل طراحی معرفی شده، مقاله پیش رو نیز در بازشناسی کلیت کنش های طراحان، از همین اجزاء کمک گرفته است. روش پژوهش: این مقاله که ماهیتی مروری دارد، براساس راهبرد استدلال منطقی و برپایه مقایسه مدل های مختلف از فرایند طراحی شکل گرفته است. نتیجه گیری: نتایج مؤید آن بوده که کلیت کنش های طراحان را می توان در مدلی متشکل از مراحل ذهنی (در دو مقطع خودآگاه و ناخودآگاه) و مراحل عینی ( اعم از برنامه ریزی، طراحی، ساخت، راه اندازی، مستندسازی/تحویل) که براساس دو طیف فعالیت های تحلیلی (ارزیابی، قیاس، تجزیه وتحلیل، آزمون و ...) و ترکیبی (آفرینش، حدس، تصور، ترکیب، بیان، استقراء، تولید و ...) وضعیت فعلی را به وضعیت مطلوب تبدیل می کند، تبیین کرد. در این مدل، کلیت کنش های طراحان، علاوه بر ویژگی های اجزای فوق به روابط میان آنها نیز وابسته است. به عبارت دیگر، کلیت کنش های طراحان در فرایند طراحی، چیزی فراتر از تقلیل انجام شده در مدل های پیشین به دو جزء فعالیت ها و مراحل است.
تأملی در جلوه های بصری محرم از منظر ادراک هاپتیکی (مطالعه موردی: شهر اصفهان- محرم 1402)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
41 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تأثیر کیفیت های بصری شهر بر مخاطبان، از موضوعات مهم برنامه ریزی شهری است. این موضوع در برپایی تصاویر مناسبتی بیش تر مشهود است. به مناسبت ماه محرم، همه ساله در شهرهای مختلف ایران تصاویری متناسب با این ایام نصب می گردد. کاربرد عناصر و مؤلفه های مرتبط با مذهب به قصد تأثیرگذاری بیش تر بر حاضران در فضاهای شهری، از موضوعات مهم در این زمینه است که برکیفیت حضور و ادراک مخاطبان تأثیرات مستقیم می گذارد. تحلیل و واکاوی زیست روزمره شهروندان در چنین بستری، اهمیت زیادی در مطالعات تاریخ اجتماعی دارد. در شهر اصفهان به مناسبت محرم 1402، تبلیغات گسترده ای توسط شهرداری صورت گرفت. در تصاویر نصب شده، یک عنصر بصری مشترک یعنی اشک، به نحو شاخصی برجسته نمایی شده بود. این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسش است که، آثار مناسبتی به نمایش درآمده چه ویژگی هایی داشته و چه معنی هایی به مخاطبان القا می کنند؟هدف پژوهش: هدف از پژوهش تبیین معنای جلوه های بصری ماه محرم در فضای اجتماعی معاصر است. روش پژوهش: این پژوهش از نوع بنیادی و براساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. شیوه تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش کیفی با در نظر گرفتن مضمون، بر اساس قوه بصری و ادراک هاپتیکی انجام شده است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان گر آن است که نمایش آثار مناسبتی با مفهوم محوری سوگ، علاوه بر حس بصری، سایر حواس مخاطبان را نیز درگیر می کند. در نتیجه ادراک هاپتیکی حاصل شده، رابطه ای حسانی میان بیننده و فضای شهر شکل می گیرد. با افزوده شدن بر شمار حاضران در صحنه، نوعی حسانیت گروهی بروز می کند که نقش مؤثری در ایجاد مشارکت جمعی دارد.
تجارب زیسته و ادراک زنان از فضاهای عمومی شهری (مورد مطالعه: زنان شهر سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
565 - 597
حوزههای تخصصی:
هنگام تحقیق درمورد فضای شهر مهم است که نه تنها خود فضا، بلکه افرادی که از آن استفاده می کنند و درواقع چگونه از آن استفاده می کنند، درنظر گرفته شود. پژوهش حاضر بر زنان شهرستان سقز متمرکز می شود تا تجربیات ظریف زنان در حین حرکت در فضاهای عمومی و چگونگی استفاده و مذاکره زنان از این فضاها را در سلسله مراتب جنسیتی، طبقاتی و اجتماعی-فضایی منعکس کند. از میان رویکردهای متعدد تحقیق کیفی برای بررسی تجارب زیسته زنان از فضاهای عمومی شهری، رویکرد پدیدارشناسی برگزیده شد تا به ارائه گزارش عمیق و دقیق تر افراد از تجاربشان بپردازد. جمعیت مورد مطالعه در این تحقیق شامل زنانی بود که در شهر سقز زندگی کرده اند و تجربه حضور در فضاهای عمومی را دارند. روش نمونه گیری که در پدیدارشناسی استفاده می شود، نمونه گیری هدفمند است؛ زیرا افرادی انتخاب می شوند که از پدیده های مربوط آگاهی داشته باشند تا امکان درک تجربه زیسته زنان در فضای عمومی فراهم شود. حجم نمونه تا شرکت کننده 20 ادامه یافت و تحلیل داده های پژوهش با روش پدیدارشناسی توصیفی کلایزی انجام گرفت. نتایج مطالعه در قالب هفت مضمون «برهم کنشی فضای عمومی-خصوصی»، «مرزبندی های فضایی»، «از ضرورت تا لذت حضور»، «دربرگیری و طرد فضایی»، «از کلیشه های حضور تا مقاومت فضایی»، «حس مکان» و «ادراک از شهر و الگوی ایدئال زنانه» با 19 دسته مضمونی ارائه شد و به توصیف جامعی از هریک از این مضامین پرداخته شد.
قدرت رسانه های آنلاین: نقش تقویت صداها و حق انتخاب افراد در برابری جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
599 - 617
حوزههای تخصصی:
احساس برابری جنسیتی توسط شهروندان از آن جهت دارای اهمیت است که موجب ادراک عدالت اجتماعی، کاهش نابرابری و ترویج مردم سالاری در میان شهروندان می شود و فضای اجتماعی-سیاسی کشور را برای توسعه فراهم می کند. محققان معتقدند عوامل مختلفی می تواند بر روی پدیده احساس برابری جنسیتی تأثیرگذار باشد. در این راستا، به نظر می رسد یکی از پدیده هایی که بر برابری جنسیتی تأثیرگذار است، رسانه های آنلاین است. هدف این پژوهش آزمون تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم رسانه های آنلاین بر برابری جنسیتی از طریق ارزش های فرهنگی صدای افراد و حق انتخاب، با استفاده از داده های موج هفتم پیمایش ارزش های جهانی برای کشور ایران است که شامل 1499 نفر حجم نمونه می شود. نتایج این پژوهش که با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزار Smart Pls صورت گرفت، نشان می دهد اولاً رسانه های آنلاین به طور مستقیم بر تمایل شهروندان به برابری جنسیتی، تأثیر مثبت و معنی دار دارند و این رسانه ها باعث افزایش چنین تمایلاتی در میان شهروندان ایرانی می شود. دوم اینکه رسانه های آنلاین به طور غیرمستقیم و از طریق ارزش های فرهنگی صدای افراد و حق انتخاب، نیز می توانند سبب افزایش تمایل شهروندان به برابری جنسیتی شوند؛ بنابراین نتایج نشان می دهد مدل نظری پژوهش از طریق داده های تجربی مورد تأیید و پشتیبانی قرار می گیرد.