مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
شهر یادگیرنده
منبع:
نوآوری های آموزشی سال هجدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۱
105 - 126
حوزههای تخصصی:
«شهر یادگیرنده» مفهومی جدید است که هدف آن بسیج منابع برای یادگیری همه شهروندان در تمام طول عمر و همه مکان ها است تا موجب رشد فردی، توسعه اقتصادی و انسجام اجتماعی افراد شود. این مفهوم ابعاد و مؤلفه های متفاوتی دارد که توسط محققان و نهادهای گوناگون استخراج شده اند. در این تحقیق به بررسی ابعاد و شاخص های شهر یادگیرنده از دیدگاه «شورای یادگیری کانادا»، «کمیسیون اروپا» و «مؤسسه یادگیری مادام العمر یونسکو»، و با تأکید بر مفهوم یادگیری مادام العمر پرداخته شده است. نوع پژوهش توصیفی-تحلیلی و جامعه آماری پژوهش،20 نفر از متخصصان حوزه آموزش رسمی و استادان دانشگاهی در محدوده مطالعاتی شهر قزوین بود. پس از جمع بندی، مؤلفه های نهایی شهر یادگیرنده در پنج بعد که شامل «نظام آموزش وپرورش رسمی»، «یادگیری در جوامع و خانواده ها»، «یادگیری در محل کار»، «فناوری و کیفیت یادگیری» و «فرهنگ یادگیری» است، استخراج و به روش «تحلیل سلسله مراتبی (AHP)» و توسط نرم افزار «اکسپرت چویس» مورد تجزیه وتحلیل قرار و اولویت ها در هر بعد مشخص شد. نتایج تحقیق نشان می دهند که مهم ترین ابعاد شهر یادگیرنده، یادگیری رسمی و یادگیری در جوامع و خانواده هاست و بر اساس آن مهم ترین مؤلفه ها عبارت اند از: «گسترش آموزش رسمی»، «استفاده از مربیان آموزش دیده»، «حمایت از آموزش گروه های محروم»، «تشویق یادگیری مداوم در خانواده و جامعه» و «یادگیری از طریق رسانه ها و فرهنگ ها» که با توجه به شرایط کشور برای دستیابی به شهر یادگیرنده می تواند در اولویت قرار گیرد.
تحلیل فضایی مؤلفه های زیرساختی شهر یادگیرنده بر اساس ناهمسانی های فضایی میان محلات شهری زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: با ورود به عصر اطلاعات و رشد فناوری های نوین ارتباطی، طرح اندیشه ای مبنی بر شهر یادگیرنده، بر تمام مناسبات اجتماعی انسان اثر گذاشته و یادگیری همگانی را فارغ از هر نوع تمایزاتی برای همه ی شهروندان فراهم ساخته است. بنابراین در خصوص افزایش بازدهی فعالیت های یادگیری در فضاهای شهری، توجه به مکان استقرار و بهره مندی کلیه ی افراد از این خدمات، امری ضروری است. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف تحلیل روابط فضایی میان عوامل جمعیتی و کالبدی به عنوان اصول اساسی در تحقق شهریادگیرنده، به بررسی ناهمسانی های فضایی در محلات شهری زنجان پرداخته است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات اسنادی-کتابخانه ای است. برای تجزیه وتحلیل یافته ها، از تکنیک خودهمبستگی موران و مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شده است. یافته ها: نتایج به کارگیری آماره ی موران نشان می دهد خودهمبستگی فضایی میان کلیه ی شاخص های مورد سنجش، مثبت بوده و از الگوی خوشه ای تبعیت می نمایند. با توجه به وجود چنین الگویی، ارزیابی های حاصل از مدل GWR حاکی از آن است که، شاخص جمعیتی لازم التعلیم با 5/13 درصد بیشترین ضریب تأثیر را در تبدیل شدن شهر زنجان به یک شهر یادگیرنده دارد. همچنین مدل مذکور با درنظرگرفتن مقادیر R2 تعدیل شده برابر 43 و 32 درصد، روابط فضایی میان متغیرها را با دقت تقریبا قابل قبول، ولی روابط کم و مثبت، مدل سازی نموده و توانسته نابرابری های فضایی و محدوده های استقرار بهینه ی مراکز یادگیرنده در سال های آتی را به خوبی پیش بینی نماید. نتایج: یافته ها نشان می دهند بیشتر محلات شهر زنجان به لحاظ تناسب میان کاربری های یادگیرنده و جمعیت شان، دچار عدم تعادلات فضایی هستند. این مسئله درخصوص محلات بیسیم، اسلام آباد و ترانس با جمعیت بیسواد برابر با 6/40 درصد، بسیار شدیدتر می باشد. ازاین رو مدیریت شهری باید از طریق برنامه ریزی صحیح در توزیع عادلانه ی خدمات یادگیری از بروز شکاف و نابرابری های اجتماعی-فضایی میان مناطق و محلات شهری جلوگیری نماید و با تعیین مکان بهینه ی کاربری های یادگیرنده، زمینه حصول به رویکرد شهر یادگیرنده در محلات شهری زنجان را میسر سازد.
بررسی ارتباط شهر یادگیرنده و سطح مشارکت شهروندان در شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
103 - 140
حوزههای تخصصی:
امروزه آگاهی یکی از عوامل موثر در مشارکت شهروندان به حساب می آید. یادگیری همه جانبه، همگانی و مادام العمر مفاهیمی هستند که در مکانی تحقق می یابند که از آن به شهر یادگیرنده تعبیر می شود. در این پژوهش ابتدا ابعاد و مولفه های شهر یادگیرنده با استفاده از منابع اسنادی شناسایی و پس از بررسی تکمیل شده است. با جمع بندی نهایی، شهر یادگیرنده در سه بعد بستر ، فضا و دامنه یادگیری دسته بندی و با استفاده از روش آمیخته به صورت توصیفی -تحلیلی و نظرسنجی از نخبگان، مهم ترین مولفه های هر بعد شناسایی شد.در مرحله بعد با استفاده از پیمایش از بین 360 نفر نمونه مربوط به جامعه آماری شهر قزوین، ارتباط این مولفه ها با زمینه های مشارکت شهروندی (اجتماعی،اقتصادی و علمی) در شهر قزوین مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از آزمون همبستگی تائو بی کندال و نرم افزار SPSS، رابطه معنی داری میان این دو مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مشارکت اجتماعی با آموزش رسمی، بسترهای جسمی-روانی، سیاسی -نهادی، اقتصادی و حوزه یادگیری رابطه معنی دار و مشارکت اقتصادی با آموزش رسمی، بسترهای فرهنگی، سیاسی-نهادی،حوزه یادگیری و یادگیری مادام العمر رابطه معنی دار دارد و مشارکت علمی نیز تنها با آموزش رسمی، بسترهای فرهنگی، فناوری و جسمی-روانی رابطه معنی دار دارد.
شناسایی نقش الگوهای پیوند از دور بر دمای استان کردستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۸
117 - 134
حوزههای تخصصی:
برای انجام این پژوهش از داده های میانگین روزانه ی دمای11ایستگاه همدید و15ایستگاه اقلیمی در داخل و خارج از استان کردستان طی بازه ی زمانی 1/1/1340 تا 29/12/1388(21/3/1961 تا 19/1/2011)استفاده شد. به کمک روش زمین آمار کریگینگ برای هر روز جداگانه مقادیر دما بر روی یاخته های 6×6کیلومتر میان یابی شد. یک پایگاه داده گاه جای در ابعاد811×18203 ایجاد شد که بر روی سطرها زمان(روز) و بر روی ستونها مکان، یاخته های داخل مرز استان کردستان قرار داشت. داده های ماهانه ی مربوط به 10 الگوی پیوند از دور از مرکز NCEP/NCAR استخراج شد. برای شناسایی ارتباط دما با الگوهای پیوند از دور از رگرسیون خطی بهره گرفته شد. ارتباط دما بر روی هر کدام از یاخته ها با الگوهای پیوند از دور در سطح اطمینان 95 درصد مورد آزمون قرار گرفت. ارتباط دمای استان کردستان با الگوهای پیوند از دور مورد مطالعه در سطح اطمینان 95 درصد نشان داد که در اغلب ماههای سال ارتباط معناداری بین الگوهای پیوند از دور و دما مشاهده می شود. گستره ی ارتباط معنادار و شدت آن در فصل زمستان و پاییز به اوج خود می رسد. درنیمه ی گرم سال گستره ی ارتباط معنادار کاهش می یابد. در بین الگوهای پیوند از دور مورد مطالعه شاخص های دریای شمال-_خزر(NCP) در تراز 500 هکتوپاسکال و نوسان اطلس شمالی(NAO) در تراز دریا نقش چشمگیری بر دمای استان کردستان طی فصل های پاییز و زمستان دارند. ارتباط بین شاخص های یاد شده با دمای استان معکوس است.در تراز 500 هکتوپاسکال ناهنجاری مثبت بر روی اروپا و ناهنجاری منفی بر روی نیمه ی غربی کشور، دریای خزر، ترکیه منجر به کاهش دما در استان کردستان خواهد شد.
اولویت بندی شاخص های شهریادگیرنده با استفاده از روش تحلیل عاملی مطالعه موردی شهر بندرعباس
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای نوین در آموزش، یادگیری در تمامی مکان ها و در همه لحظات است و این مساله در بستر پدیده ای به نام شهر یادگیرنده امکان پذیر است. یونسکو شهر یادگیرنده را مستلزم رویکردی واقع گرایانه و عملیاتی برای بکارگیری یادگیری مادام العمر، مبتنی بر فرایندی ادامه دار و مستمر می داند و برای این شهرها، مجموعه ای از شاخص ها و ویژگی ها تعریف کرده است. پژوهش پیش رو جهت سنجش و اولویت بندی مولفه های تاثیرگذار بر این شاخص ها در شهر یادگیرنده است. این پژوهش جهت اولویت بندی شاخص های شهریادگیرنده در بندرعباس، ابتدا با مداقه در مبانی نظری و سابقه پژوهشی آن، ابتدا از روش تحلیل محتوای متن و استدلال بهره خواهد جست و در ادامه مولفه های شهر یادگیرنده معرفی شده توسط یونسکو را در قالب پرسشنامه با 20 سوال بین جامعه هدف اساتید و دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بندرعباس، اولیاء مدارس و خانواده ها این شهر تکمیل گردید و سپس با استفاده از نرم افزار SPSS و با روش تحلیل عاملی، مولفه های مدنظر یونسکو سنجش و اولویت بندی گردید و در نهایت اولویت تعیین شده نشان دهنده ی نحوه ی اقدام برای تبدیل شدن بندرعباس به شهر یادگیرنده است.
نقش آفرینی مراکز آموزش عالی در ارتقاء فرهنگ پذیری اجتماع شهری یادگیرنده بررسی موردی: محله های سناباد و جنت، مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلان شهر مشهد با حضور مستمر میلیون ها زائر، کانون بزرگ ارتباط اقوام و فرهنگ های مختلف است. این حضور علاوه بر فرصت های متعدد اقتصادی و گردشگری، زمینه برخورد جریان های فرهنگی ناهم سو با یکدیگر را ایجاد کرده است؛ جریان های فرهنگی که ارزش هایی گاه متضاد با یکدیگر را پشتیبانی می کنند و این تضاد عامل چالش های فرهنگی در شهر مشهد شده است. پژوهش حاضر هدف خود را به کارگیری انگاشت شهر یادگیرنده و تأکید بر نقش مراکز آموزش عالی همچون عامل وحدت بخش این جریان ها، برای تقویت هویت فرهنگی در این شهر قرار داده است. شهر یادگیرنده با ایجاد فضای تجربیات مختلف، دربرگیرنده تمامی گروه های اجتماعی و فرهنگی است و فرآیند یادگیری شهروندان و فرهنگ پذیری را تسهیل می بخشد. برای دستیابی به هدف مقاله معیارها و شاخص های پژوهش با روش فراتلفیق استخراج و وزن دهی شده است. داده های جمع آوری شده از طریق پیمایش میدانی (با 150 پرسشنامه از جامعه آماری) و مطالعات اسنادی، با شاخص های توزیع جمعیتی، فضایی و اجتماعی سنجیده شده است. و در نهایت رتبه بندی نواحی هفت گانه به وسیله مقادیر استاندارد شده حاصل از سنجش شاخص ها صورت پذیرفت. نتیجه این تحلیل تعیین ناحیه برخوردار از الزامات فرهنگ پذیری، به عنوان محرک توسعه فرهنگی و فرهنگ پذیری و ارائه پیشنهاد برای فراهم کردن ساختار فضایی و نهادی تسهیل کننده یادگیری، با امکان حضور جریان های مختلف فرهنگی و با تقویت نقش مراکز آموزش عالی به عنوان واحد میانجی ارتباطات این جریان ها است.
فرابینی شاخص های شهر یادگیرنده در نواحی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
87 - 104
حوزههای تخصصی:
رشد فناوری اطلاعات، نفوذ مشتری گرایی، مطرح شدن دانش یادگیری از عوامل مؤثر در ایجاد مفهوم شهر یادگیرنده هستند. این تحقیق با هدف فرابینی شاخص های شهر یادگیرنده (دانشی، اجتماعی- حقوقی و اقتصادی) در سطح نواحی شهر یزد انجام شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی- توسعه ای، ازنظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و از بعد گرداوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی از نوع پیمایشی است. در این تحقیق از آزمون کلموگروف- اسمیرنف، آزمون T تک نمونه ای، همبستگی اسپیرمن و فریدمن بهره گرفته شده است. نتایج آزمون کلموگروف- اسمیرنف، نشان داد که توزیع داده ها نرمال است. همچنین نتایج آزمون T تک نمونه ای، نشان می دهد که میانگین شاخص ها در نواحی شهر یزد کمتر از مقدار مقایسه شده (3) است و مقدار Tمنفی است. این بدین معنی است که وضعیت شاخص های مورد بررسی از نظر خبرگان و کارشناسان در نواحی شهر یزد نامطلوب است. در همبستگی اسپیرمن رابطه متغیر تحصیلات با شاخص دانشی و اقتصادی معنی دار و مثبت و رابطه متغیر تحصیلات و شاخص اجتماعی- حقوقی معنی دار و منفی است. در آزمون فریدمن، ناحیه 7 بیشترین میانگین را در شاخص دانشی و اقتصادی دارد و ناحیه 6 کمترین میانگین را در شاخص دانشی و اجتماعی- حقوقی دارد. همچنین ناحیه 2 بیشترین میانگین در شاخص اجتماعی- حقوقی و ناحیه 5 کمترین میانگین را در شاخص اقتصادی دارند. این اولویت یابی نشان دهنده این واقعیت است که در برنامه هایی که قرار است برای بالا بردن شاخص های شهر یادگیرنده در شهر یزد انجام بگیرد، اولویت با نواحی 5 و 6 است.
تحلیلی بر ارتباط شهر یادگیرنده و شهر خلاق در راستای دستیابی به شهر پایدار (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
تأثیر شهرها در عرصه ملی و جهانی در سال های اخیر رو به افزایش بوده است و دولت های محلی با چالش های مربوط به فناوری های جدید، اقتصاد دانش، تنوع فرهنگی و پایداری زیست محیطی رو به رو شده اند. در همین راستا ظهور شهرهای یادگیرنده به عنوان مکانی مناسب برای یادگیری مادام العمر و بستری ایده آل جهت آموزش شهروندان خلاق انکارناپذیر است و تحقق شهرهای خلاق را نوید می دهد که با تکیه بر نیروی پایدار خلاقیت، زمینه مشارکت دانایی محور شهروندان و تولید مداوم دانش را فراهم می کند، بنابراین بر اساس این رابطه متقابل و با ترکیب دانش مستمر شهر یادگیرنده و خلاقیت شهر خلاق دستیابی به شهر پایدار میسّر خواهد شد. هدف تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین شاخص های شهر یادگیرنده و شهر خلاق در رشت می باشد. روش تحقیق توصیفی، تحلیلی، همبستگی و روش گردآوری اطلاعات اسنادی و پیمایشی با ابزار پرسش نامه است. جامعه آماری تحقیق را کارشناسان ادارات شهر رشت تشکیل می دهند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 367 نفر و روش نمونه گیری تحقیق گلوله برفی (زنجیره ای) است. جهت آزمون فرضیه تحقیق از آزمون های اسپیرمن و رگرسیون چند گانه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که ارتباط آماری معناداری بین شاخص های شهر یادگیرنده و شهر خلاق وجود دارد (01/0 > P ). بنابراین با ارزش نهادن به امر یادگیری و افزایش خلاقیت شهروندان دستیابی به شهر پایدار میسر خواهد شد.
اولویت بندی مناطق هشت گانه کلان شهر اهواز از نظر شاخص های شهر یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
99 - 121
حوزههای تخصصی:
امروزه رقابت شهرها در پذیرش تحولات و یادگیری است. تحول ذهنی فرد در ارتباط با جامعه، شهر را به یک منبع برای یادگیری تبدیل می کند. شهر یادگیرنده مهارت های ضروری توسعه رفاه و پایداری را برای شهروندان فراهم می کند. هدف اصلی این پژوهش، اولویت بندی مناطق هشت گانه کلان شهر اهواز از نظر شاخص های شهر یادگیرنده است. روش انجام آن، تجربی با ماهیتی توصیفی تحلیلی و با هدف کاربردی است. جمع آوری داده کتابخانه ای و میدانی و جامعه آماری کلیه ساکنین اهواز است که با استفاده از فرمول کوکران به 384 نمونه تقلیل یافت. ابتدا با مطالعه مقالات معتبر، مؤلفه های شهر یادگیرنده شناسای و در نهایت پنج شاخص معنوی، دانشی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی انتخاب و در قالب پرسش نامه با نمونه گیری تصادفی ساده منظم بین شهروندان توزیع و تکمیل شد. پاسخ ها در نرم افزار SPSS ، با ضریب آلفای کرونباخ 945/0 تحلیل شد. پس از تعیین اوزان مؤلفه ها در نرم افزار SUPER DECISION با به کارگیری مدل AHP به اولویت بندی مناطق هشت گانه اهواز پرداخته شد. نتایج نشان می دهد کلان شهر اهواز از نظر وضعیت مؤلفه های شهر یادگیرنده به طور کلی در سطحی نامطلوب قرار دارد. همچنین دارای عدم تعادل در مناطق مختلف است. منطقه 2 اهواز بالاترین رتبه از لحاظ مؤلفه های شهر یادگیرنده را دارا است و بعد از آن منطقه 3 و 4 در رتبه های بعد قرار می گیرند. مناطق 5 و 6 تقریباً در یک سطح و اولویت، در شرایط نامطلوب قرار می گیرند. در واقع شکاف و نابرابری بین مناطق 1 تا 4 با مناطق 5، 6 و 7 ملموس است. همچنین نتایج حاصل از تحلیل های استنباطی نشان داد میزان تمایل شهروندان اهواز در مشارکت و ایجاد شهر یادگیرنده، حدود 7/49 درصد کاملاً موافق آموختن و یاد گرفتن و 3/56 درصد کاملاً موافق آموزش به دیگران بودند.
شناسایی عوامل موثر در شکل گیری شهر یادگیرنده در منطقه 6 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳۱
۱۵۶-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی مفهوم شهر یادگیرنده و شناسایی عوامل موثر در شکل گیری این مفهوم در منطقه 6 شهرداری تهران انجام گرفته است. به این منظور، ابتدا مفاهیم یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده بررسی شده و سپس چارچوب نظری تحقیق بر مبنای ادبیات پیشین مشخص گشته است. این چارچوب شامل پنج متغیر اصلیمأموریت و استراتژی، آموزش خلاقیت و یادگیری، رهبری و توانمندسازی (مشارکت)، توسعه ارتباطات و همچنین نیروی کار دانشی است. همچنین بررسی ادبیات نشان می دهد که برای ایجاد و استمرار شهر یادگیرنده بایستی چند نهاد اصلی در شهر به عنوان نهادهای یادگیرنده فعالیت نمایند که عبارتند از: شهرداری، مدارس، مراکز آموزش علمی و کاربردی بزرگسالان، دانشگاه ها و سازمان های خصوصی متوسط و کوچک. در ادامه با استفاده از چارچوب نظری تحقیق پرسشنامه ای شامل 92 سئوال برای سنجش متغیرهای شهر یادگیرنده در هر کدام از نهادهای شهری در منطقه 6 شهرداری تهران طراحی و بین 100 پرسشگر توزیع گردید. در مقاله حاضر، داده های حاصل از پرسش نامه های توزیع شده با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، t تک نمونه ای برای توزیع های نرمال و آزمون علامت برای توزیع های غیر نرمال و تحلیل واریانس (ANOVA) تجزیه و تحلیل گردید. یافته های تحقیق نشان دهنده جایگاه منطقه 6 شهرداری تهران بر مبنای ابعاد شهر یادگیرنده از نظر کارشناسان است. در انتهای مقاله، به بحث در مورد اهمیت مفهوم یادگیرندگی در شهر پرداخته شده و راهکارهایی جهت توسعه مفهوم شهر یادگیرنده ارائه می شود.
بررسی نقش تعاملی دانشگاه و شهرداری در ایجاد و توسعه شهر یادگیرنده از منظر برنامه-ریزی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
227 - 240
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف طراحی الگوی برای ایجاد شهر یادگیرنده با محوریت دانشگاه در کلان شهر اهواز از منظر برنامه ریزی آموزشی انجام شده است. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی به روش داده بنیاد است. جامعه آماری شامل استادان دانشگاه شهید چمران اهواز و کارشناسان و مدیران شهرداری کلان شهر اهواز بوده و روش نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی تا جایی ادامه یافت که پژوهشگر با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 23 نفر از اعضای نمونه به اشباع نظری رسید. تحلیل داده ها با استفاده از رویه های نظام مند کوربین و اشتراوس انجام شد که شامل کدگذاری مفاهیم و شکل دادن به نظریه است. تعداد 834 کدباز استخراج و از تلفیق آن ها تعداد 38 مقوله احصاء گردید.طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، الگوی ایجاد شهر یادگیرنده با محوریت دانشگاه در شش مقوله اصلی ایجاد شهر یادگیرنده (شرایط علی، پدیده محوری، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدهای) ارائه شده است. این الگوی طراحی شده می تواند به عنوان یک الگوی راهبردی و یا عملیاتی در شهرداری کلان شهر اهواز مورداستفاده قرار گیرد.نتایج پژوهش نشان می دهد، پیامدهای ایجاد شهر یادگیرنده درنتیجه تعامل دانشگاه و شهرداری، رشد و بلوغ اجتماعی شهروندان، تناسب توزیع خدمات آموزشی با توزیع جمعیت شهری، توسعه فعالیتهای آموزشی و تعاملات فرهنگی در شهر، توسعه انجمن ها و شبکه های علمی_فرهنگی، تصمیم گیری های علمی و مطلوب تر در سطح شهر، افزایش تعاملات دانشگاه و شهرداری، ،تعالی فضا و منظر شهری و توسعه فضای یادگیری، ایجاد ضمانت ارائه پیوست آموزش شهروندی برای همه پروژه های شهر یادگیرنده، افزایش تعاملات شهرداری در سطح ملی و بین المللی است.
مدل کیفی عوامل مؤثر در تبدیل شهرهای یادگیرنده به مقصدهای گردشگری یادگیرنده (مطالعه موردی شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
171 - 189
حوزههای تخصصی:
محیطی که مقصدهای گردشگری در آن قرار دارند هر روز پیچیده تر می شود. افزایش عدم اطمینان و تغییرات محیطی از پیچیدگی هایی هستند که مقصدها باید برای حفظ مزیت رقابتی خود با آن مقابله کنند. نوآوری، انعطاف پذیری، پاسخ گویی و تعریف خلاقانه مجدد از بازار و فرصت ها منابع جدیدی برای کسب مزیت رقابتی هستند. این تغییرات عمدتاً بر استفاده مؤثرتر از سرمایه مبتنی بر دانش، مهارت و تجربه ی بازیگران کلیدی متمرکز است که در ادبیات با عنوان یادگیرندگی شناخته می شوند. مفهوم سازمان یادگیرنده در محیط های گوناگونی مانند شهرها (تحت عنوان شهر یادگیرنده) به کار رفته، اما به ندرت در گردشگری به آن توجه شده است. لذا، این پژوهش در پی ارائه الگویی برای توسعه مفهوم مقصد گردشگری یادگیرنده در شهر یزد است. ازاین رو، با استفاده از روش کیفی تحلیل مضمون و مصاحبه با ۱۴ نفر از خبرگان صنعت گردشگری و مدل سازی ساختاری تفسیری و کسب نظر 12 نفر خبرگان با استفاده از پرسش نامه زوجی، مدل مقصد گردشگری یادگیرنده متشکل از ۱۵ عامل ارائه شد. این مدل از چهار سطح تشکیل شده است که در بالاترین سطح پایداری از نظر برایند و نتیجه یادگیرندگی در مقصد گردشگری قرار گرفتند. در سطح دوم، آینده نگری، تفکر سیستمی و توانمندسازی واقع شدند. عوامل سطح سوم مدیریت سازگار، هماهنگی و مشارکت، تبادل فرهنگی، مسئولیت پذیری، نوآوری و خلاقیت و هوش محیطی بودند و در سطح چهارم هوش رقابتی، هوش فنّاورانه، تحقیق و توسعه و سرمایه فکری و مدیریت دانش واقع شدند. نتایج تحقیق می تواند الگویی برای مدیران شهری و گردشگری به منظور توسعه مقصد گردشگری یادگیرنده در نظر گرفته شود.