فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۴۱ تا ۳٬۰۶۰ مورد از کل ۵۰۵٬۸۵۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعه ی چگونگی سازگاری روانی و اجتماعی در دانش آموزان نوجوان نابینا و کم بینا از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین ، در این مطالعه به پیش بینی سازگاری روانی و اجتماعی دانش آموزان نابینا و کم بینا براساس تفکر وجودی، سبک های دلبستگی و ادراک خودکارآمدی با توجه به نقش میانجی گر انسجام روان شناختی پرداخته شده است. روش : این مطالعه از نظر هدف از نوع کاربردی و به لحاظ شیوه های گردآوری اطلاعات ، در زمره پژوهش های توصیفی-همبستگی )مدل یابی معادله ی ساختاری( قرار می گیرد . جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل ؛ تمامی دانش آموزان نابینا و کم بینای سنین 12 تا 18 سال مدارس استان تهران در سال تحصیلی 1404 - 1403 بودند که از بین آنها، 180 نفر به عنوان پاسخ گو و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند . در این پژوهش، برای گردآوری اطلاعات از مقیاس سازگاری روانی-اجتماعی با بیماری دروگیتس ، پرسشنامه ی احساس انسجام فلسنبرگ، و همکاران، پرسشنامه ی سبک دلبستگی کولینز و رید ، مقیاس ادراک خودکارآمدی شرر و همکاران و پرسشنامه ی تفکر وجودی آلان و شرر استفاده شد . برای آزمون فرضیه ها نیز روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه ، مدل یابی معادله ساختاری و تحلیل مسیر به کار گرفته شد . همچنین برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری SPSS.16 و R ا ستفاده شد . یافته ها : نتایج تحلیل های آماری نشان داد که نقش میانجی گر انسجام روان شناختی در سازگاری روانی و اجتماعی با تفکر وجودی ، سبک های دلبستگی و ادراک خود کارآمدی دانش آموزان نابینا و کم بینا مثبت و معنا دار است ) 01 / . )P < 0 همچنین این یافته نیز حاصل شد که همبستگی انسجام روان شناختی با تفکر وجودی ، سبک های دلبستگی و ادراک خود کارآمدی دانش آموزان نابینا و کم بینا مستقیم و معنا دار است ) 01 / . )P < 0 نتیجه گیری : براساس نتایج تحلیل های آماری می توان گفت که مشاوران و روان درمانگران می توانند از بسته های آموزشی و درمانی مبتنی بر آموزش راهبرد های تنظیم هیجانی و رویکرد وجودی در جهت بهبود سازگاری روانی و اجتماعی دانش آموزان نابینا و کم بینا استفاده کنند .
سنجش توانایی بالقوه جذب عبور بار از کریدورهای حمل ونقل بین المللی با تمرکز ویژه بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
244 - 270
حوزههای تخصصی:
ایران از جمله کشورهایی به شمار می رود که به دلیل قرارگیری در موقعیت جغرافیایی مناسب و تقاطع مسیرهای بین المللی همچنین دسترسی به آب های آزاد از مزیت عبور بار و ترانزیت برخوردار بوده است. ایران با منابع سرشار از انرژی، در منطقه خاورمیانه دارای جایگاه ژئوپلیتیکی، ژئواکونومی و ژئواستراتژی خاص است. در قلمروهای جدید ژئواکونومیک، ایران در مرکز بیضی استراتژی انرژی قرار گرفته که در میان سه حوزه مهم مصرف کننده انرژی یعنی اروپا، چین و هند واقع شده است اتخاذ سیاست های درست جهت استفاده از این موقعیت ژئواستراتژیک، موجب تنوع و افزایش منابع درآمدی و کاهش وابستگی اقتصادی به فروش نفت، افزایش امنیت، ارتقاء روابط سیاسی و اجتماعی می گردد. به همین علت، مطالعه ی کریدورهای حمل ونقل به عنوان یکی از موضوعات مهم برای استفاده از این موقعیت، ضروری است. این پژوهش، با توسعه ی مدل جذابیت کریدورهای حمل ونقل که شامل فاکتورهای هزینه، زمان، قابلیت اطمینان، امنیت، انتشار دی اکسیدکربن، شاخص عملکرد لجستیک و شاخص جهانی شدن است، جذابیت کریدورهای حمل ونقل عبوری از ایران را نسبت به کریدورهای حمل ونقل رقیب، برای ده گروه کالا و یکصد و دوازده مبدأ - مقصد، محاسبه نموده و در نهایت، با تدوین سناریوها، تأثیر بهبود در معیارهای مدل سنجش جذابیت کریدورهای حمل ونقل را ارزیابی می نماید. نتایج نشانمی دهد که ضعف مسیرهای عبوری از ایران، نسبت به سایر مسیرها در هزینه و زمان عبور از مرز است. همچنین، بهبود شاخص عملکرد لجستیک و افزایش سهم گونه ی ریلی در کریدورهای حمل ونقل ، بیشترین تأثیر را بر افزایش جذابیت مسیرها دارد.
پایش فرونشست در حریم خطوط ریلی با الگوریتم LiCSBAS و روش تداخل سنجی راداری (مطالعه موردی: راه آهن مشهد-سرخس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
227 - 246
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر پدیده فرونشست و وقوع آن در دشت ها، مناطق شهری و زیرساخت های حمل و نقل کشور ایران به نگرانی عمده ای تبدیل شده است. از این رو مطالعه حاضر، به بررسی اثرات این پدیده بر راه آهن مشهد-سرخس پرداخته است؛ چرا که این خط آهن با قرارگیری در منتهی الیه شرقی شبکه ریلی ایران و اتصال آن به کشور های حوزه آسیای میانه، نقش مهمی در واردات و صادرات ایران ایفا می کند. در راستای بررسی میزان فرونشست این مسیر، با پردازش 151 تصویر راداری سنجنده سنتینل-1 به کمک الگوریتم نوین NSBAS و پیش پردازش داده ها در سامانه LiCSAR نرخ تجمعی فرونست در بازه زمانی 2017 تا 2023 محاسبه شد و به جهت تقلیل اثرات جوی از سامانه GACOS استفاده گردید. در گام بعد برای بررسی نقش پوشش اراضی بر فرونشست، به کمک سامانه متن باز Goolge Earth Engine نقشه پوشش اراضی محدوده مطالعاتی با چهار طبقه کاربری تولید شد. سپس پروفیل فرونشست در راستای ریل تولید و برای ارزیابی ارتباط فعالیت های کشاورزی و فرونشست، پروفیل فرونشست با طبقات کاربری اراضی تلفیق شد. نتایج پردازش InSAR نشان داد که سه پهنه فرونشستی در مسیر ریل وجود دارد؛ به طوری که برخی نواحی تا بیش از 200 میلی متر فرونشست داشته اند و محل وقوع فرونشست نیز عمدتاً در مناطق دارای فعالیت کشاورزی متمرکز قرار گرفته است. این مطالعه کیلومتر 0 تا 60 این مسیر را که دارای پل های روگذر و زیرگذر متعدد است، به عنوان پرمخاطره ترین بخش مسیر از نظر شدت فرونشست شناسایی کرد.
تبیین و تحلیل اثر مؤلفههای ارزش ویژه برند بر توسعه گردشگری پزشکی (مطالعه موردی: کلانشهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که مقصدها مکان هایی است که مردم آنها را برای تجربه ای خاص و بر اساس درکی که از خصیصه خاصی از جاذبه حاصل شده است، برای اقامت و سفر انتخاب می کنند، می توان با استفاده از روش های برنامه ریزی برای آنها یک برند ایجاد کرد. بدین ترتیب، گردشگران در هنگام انتخاب بین مقصدی که به برند تبدیل شده است و رقبای آن به دلیل جایگاه بهتری که برند در ذهن ها دارد، مقصد دارای برند را ترجیح دهند. اینگونه است که امروز توجه صرف به زیرساخت های سخت از بین رفته و تمرکزی چشمگیر به زیرساخت های نرم، طرح ریزی شهری نظیر طرح ریزی یک تصویر ذهنی خوب یا ساخت یک برند برای شهر در حال شکل گیری است. به همین منظور، پژوهش حاضر با هدف تبیین و تحلیل اثر مؤلفه های ارزش ویژه برند بر توسعه گردشگری پزشکی در کلانشهر اهواز تدوین شده است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. طبق یافته های پژوهش در راستای بررسی برازش مدل از شاخص های کای دو بر درجه آزادی، ریشه میانگین مربعات خطای برآورد، ریشه میانگین مربعات باقیمانده استانداردشده و شاخص برازش تطبیقی استفاده شد. در این مطالعه تمامی شاخص های 964/2CMIN/DF =، 072/0 RMSEA =، 074/0 SRMR = و 927/0 CFI = تأیید شد. همچنین، بین میانگین مشاهده شده متغیر ارزش ویژه برند توسعه گردشگری پزشکی و مؤلفه های کیفیت ادراک شده، هویت برند، تصویر برند، وفاداری به برند و آگاهی از برند با میانگین فرضی (عدد 3) تفاوت معناداری وجود دارد (001/0sig = ). همچنین، میانگین مشاهده شده متغیر ارزش ویژه برند توسعه گردشگری پزشکی و مؤلفه های کیفیت ادراک شده، هویت برند، تصویر برند، وفاداری به برند و آگاهی از برند از میانگین فرضی بیشتر است؛ درنتیجه می توان گفت که متغیر ارزش ویژه برند توسعه گردشگری پزشکی و مؤلفه های کیفیت ادراک شده، هویت برند، تصویر برند، وفاداری به برند و آگاهی برند وضعیت مطلوبی دارد.
بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر اضطراب آشکار و پنهان و نشانه های افسردگی در زنان هم وابسته ی دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر اضطراب آشکار و پنهان و نشانه های افسردگی در زنان هم وابسته ی دارای همسر معتاد بود. روش شناسی: پژوهش حاضر کاربردی از نوع روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از زنان هم وابسته ی دارای همسر معتاد شهر تهران که در 3 ماهه نخست سال 1403 به مراکز گروه های خودیاری مراجعه کرده اند و طی یک مصاحبه اولیه از لحاظ برخورداری شرایط ورود به نمونه آماری مورد گزینش قرار گرفته اند. نمونه پژوهش حاضر عبارت است از 30 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس و تقسیم آن ها به دو گروه 15 نفری بر مبنای گزینش تصادفی بود. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های اضطراب حالت و صفت اشپیل برگر و همکاران (1983)، افسردگی بک و پرسشنامه هم وابستگی دیر و رابرت (2000) استفاده شده است. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS نسخه 25 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده های مربوط به پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر مصاحبه انگیزشی بر کاهش سطح اضطراب آشکار و پنهان در زنان هم وابسته ی دارای همسر معتاد به میزان 51/0 واحد تاثیر داشت (01/0>p). همچنین، درمان مبتنی بر مصاحبه انگیزشی بر کاهش سطح نشانه های افسردگی در زنان هم وابسته ی دارای همسر معتاد به میزان 26/0 واحد تاثیر داشت (01/0>p). نهایتا، درمان مبتنی بر مصاحبه انگیزشی بر کاهش سطح اضطراب آشکار و پنهان و نشانه های افسردگی در زنان هم وابسته ی دارای همسر معتاد به میزان 71/0 واحد تاثیر داشت (01/0>p). نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که کاربرد مصاحبه انگیزشی بر کاهش اضطراب آشکار و پنهان و نشانه های افسردگی در زنان هم وابسته دارای همسر معتاد تأثیر معناداری دارد. این مداخله می تواند به عنوان رویکردی کارآمد در بهبود سلامت روانی و ارتقای کیفیت زندگی این گروه محسوب شود و پیامدهای مفیدی داشته باشد.
A Comprehensive Review of the Impact of Family Cohesion, Religious Values, and Spiritual Intelligence on Youth Susceptibility to Addiction(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aims to explore the impact of spiritual intelligence and family cohesion on youth addiction prevention. Methods: A comprehensive review of the literature was conducted using peer-reviewed journal articles, books, and authoritative reports published between 2000 and 2024. Databases such as PubMed, PsycINFO, Scopus, and Google Scholar were searched using keywords related to spiritual intelligence, family cohesion, and youth addiction. Inclusion criteria focused on studies examining the relationship between these variables and their role in substance abuse prevention among adolescents and young adults. Findings: The review identified several protective mechanisms through which spiritual intelligence contributes to resilience, such as self-awareness, moral integrity, and emotional regulation. Similarly, family cohesion, characterized by effective communication, emotional support, and strong parental bonds, was found to significantly reduce the risk of substance abuse in youth. An interactive effect was observed, where spiritual intelligence and family dynamics together enhanced adolescents’ ability to cope with stress and peer pressure, minimizing the likelihood of engaging in addictive behaviors. Conclusion: Spiritual intelligence and family cohesion are crucial protective factors in preventing youth addiction. Early interventions that focus on fostering spiritual intelligence and strengthening family relationships can effectively reduce addiction risk. The article emphasizes the need for educational programs and community-based initiatives to promote these protective factors from adolescence.
The Effectiveness of Premarital Education Using the Interpersonal Awareness and Choice Method on Marital Stability and Emotional Expressiveness(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to investigate the effectiveness of premarital education based on the Interpersonal Awareness and Choice Method in enhancing marital stability and emotional expressiveness among engaged couples. Methods and Materials: A randomized controlled trial design was used involving 30 participants recruited from premarital counseling centers in Tehran. Participants were randomly assigned to an experimental group (n = 15), which received a ten-session premarital education program, and a control group (n = 15), which received no intervention during the study period. The intervention was delivered in weekly 60-minute group sessions focusing on interpersonal awareness, emotional literacy, and decision-making in romantic relationships. Standardized instruments were used to measure marital stability and emotional expressiveness at three time points: pretest, posttest, and five-month follow-up. Data were analyzed using repeated measures ANOVA and Bonferroni post-hoc tests in SPSS-27 to assess within-group and between-group differences over time. Findings: Results indicated a significant interaction effect between time and group for marital stability (F(2, 56) = 14.72, p < 0.001, η² = 0.34), with the experimental group showing greater improvements compared to the control group. Similarly, emotional expressiveness demonstrated a significant group-by-time interaction (F(2, 56) = 17.59, p < 0.001, η² = 0.38), with post-hoc comparisons revealing that the experimental group had significantly higher scores at both posttest and follow-up phases. All assumptions for repeated measures ANOVA were confirmed prior to analysis. Conclusion: The findings suggest that premarital education based on the Interpersonal Awareness and Choice Method is an effective intervention for promoting emotional expressiveness and marital stability among engaged individuals. These results highlight the value of incorporating structured emotional and interpersonal training into premarital counseling services to support relationship resilience and long-term satisfaction. Keywords: Premarital education, interpersonal awareness, emotional expressiveness, marital stability.
Comparison of the Effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy and Solution-Focused Therapy on Marital Quality of Life and Sexual Communication Intelligence in Couples with Marital Conflicts(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aimed to compare the effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy (ACT) and Solution-Focused Therapy (SFT) on marital quality of life and sexual communication intelligence in couples experiencing marital conflicts. Methods: This study was applied in terms of its objective and employed a quasi-experimental design with a pretest-posttest structure, a two-month follow-up, and a control group for data collection. The statistical population consisted of all couples aged 25 to 40 who had marital conflicts and visited counseling and psychology clinics in District 13 of Tehran in 2023. From this population, 45 couples were selected using purposive sampling. The research instruments included the Sexual Communication Intelligence Questionnaire (Dehkordi et al., 2021) and the Marital Quality of Life Questionnaire (Babci et al., 1995), which were completed by the couples. One group underwent Solution-Focused Therapy in eight 90-minute sessions, while the other group received Acceptance and Commitment Therapy in ten 90-minute sessions. Data analysis was conducted using repeated measures ANOVA in SPSS software. Findings: The results indicated that Acceptance and Commitment Therapy had a positive effect on marital quality of life and sexual communication intelligence. Additionally, Solution-Focused Therapy was also effective in improving these two components (p < .05). Conclusion: The findings of this study demonstrate the effectiveness of both therapeutic approaches—Solution-Focused Therapy and Acceptance and Commitment Therapy—on marital quality of life and sexual communication intelligence. A comparison of the two methods revealed that Acceptance and Commitment Therapy was more effective than Solution-Focused Therapy.
Design and validation of pessimism questionnaire in married people(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study was conducted with the aim of designing and validating a pessimism questionnaire in married people.Methods: The research method was based on the applied objective and the mixed research method (qualitative-quantitative). The socio-statistics of the research were all professors and experts of clinical psychology and family counselors of Ardabil province in 2022. Among the statistical population, 15 people (11 men and 4 women) were selected based on the principle of opinion saturation as a statistical sample of the qualitative part, and 250 people (136 men and 114 women) were selected as a sample of the quantitative part as a non-random sampling available (easy access) became Interviews and researcher-made questionnaires were used to collect information. Thematic analysis was used with MAXQDA 2018 software to code the interview texts. Additionally, Cronbach's alpha method, construct validity (convergent and discriminant validity), and partial least squares (PLS) were used to analyze the data from the researcher-made questionnaire using SPSS and SmartPLS software.Results: The results indicated that the reliability and validity of the structure (convergence and divergence) were confirmed at an excellent level, and then the confirmatory factor analysis models were confirmed both in the mode of standard coefficients and the mode of absolute significance (p<0/05). Based on the results of this research, it is suggested that due to the innovation of this questionnaire, this questionnaire should be administered to couples before marriage in counseling centers and psychotherapy under the supervision of experienced professors with university experience and couples with pessimism problems before starting life.Conclusion: The joint should be examined and treated during effective protocols to prevent the problems caused by pessimism, which sometimes leads to the disintegration of the joint life if it is aggravated.
بررسی تطبیقی رابطه انسان و خدا در فلسفه ابن باجه و افلاطون و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن باجه در زمینه انسان شناسی از فیلسوفان یونان به طور مشخص. افلاطون و از فلاسفه اسلامی از فارابی تأثیر گرفته است. یکی از مسائل انسان شناسی فلسفی ابن باجه رابطه انسان و خدا است. در این نوشتار با روش توص.یفی تحلیلی و تطبیقی، تأثیرپذیری ابن باجه از افلاطون و فارابی در رابطه انسان و خدا را بررسی می کنیم و در پی پاسخ به این پرسش هستیم که ابن باجه در این مسئله از افلاطون و فارابی چه تأثیراتی گرفته است. همچنین، این یافته ها دست به دست آمد که ابن باجه در رساله اتصال فی عقل فعال در بحث از مراتب انسانی از افلاطون تأثیر گرفته و در مسئله اتصال به عقل فعال و فیض از فارابی تأثیر پذیرفته است. درنهایت، به این نتیجه می رسیم که ارتباط انسان و خدا در ابن باجه و فارابی ازطریق اتصال به عقل فعال و دریافت موهبت و فیض و در افلاطون ازطریق دیالکتیک است.
ارزیابی شاخص بانکداری الکترنیک در استان ها با رویکرد تحلیل مؤلفه های اساسی و خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۱
359-384
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر سهم ابزارهای نوین پرداخت الکترونیکی در کاهش حجم پول کاغذی قابل توجه بوده، به نحوی که روش های پرداخت الکترونیکی استفاده از پول نقد را به چالش کشیده و فرآیندها و رویه های سنتی بانکی و بین بانکی را متحول نموده است. بانکداری الکترونیک به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه اقتصادی، نقش مهمی در تسهیل دسترسی به خدمات مالی و بهبود کارایی سیستم بانکی ایفا می کند. ارزیابی وضعیت بانکداری الکترونیکی در استان ها می تواند به شناسایی چالش ها و فرصت های موجود در این حوزه و بهبود سیاست گذاری ها کمک کند. هدف این پژوهش ارزیابی شاخص بانکداری الکترنیک در استان های کشور است که برای منظور، دو شاخص «شاپرک» و «پرداخت الکترونیکی» توسط PCA (تجزیه مولفه های اصلی) مورد بررسی قرار داده شده، سپس میزان اهمیت هر کدام را سنجیده و به شاخص بانکداری الکترونیک تبدیل نماید؛ همچنین با مقایسه و رتبه بندی 31 استان ایران، جایگاه هر استان در رتبه بندی ابداعی بانکداری الکترونیکی در محدوده زمانی 1391 تا 1401 را مشخص کند. در ادامه با استفاده از خوشه بندی، استان ها به سه گروه توسعه یافته (مناسب، تقریبا مناسب و نامناسب) تقسیم بندی شده است که این خوشه بندی با توجه به تعداد گره ها و مسافت استان های مرکزی ایران می باشد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که عامل شاپرک به تنهایی 21/99 درصد واریانس را دربرگرفته و بیشترین تاثیر را در بین دو عامل موثر دارد. همچنین می توان نتیجه گرفت استان های تهران و اصفهان به ترتیب در رتبه اول و دوم قرار گرفته اند و استان های خراسان جنوبی و شمالی به ترتیب آخرین رتبه شاخص را به خود اختصاص داده اند.
سنجش تاب آوری کالبدی بافت های روستاشهری در برابر زلزله؛ مطالعه موردی: بافت روستاشهری اکبرآباد یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: آسیب های مخاطرات طبیعی به کالبد سکونتگاه ها موجب شده است تا ارتقای تاب آوری کالبدی موردتوجه برنامه ریزان شهری و روستایی قرار گیرد. هدف از پژوهش حاضر، سنجش تاب آوری کالبدی بافت روستاشهری اکبرآباد شهر یزد در برابر زلزله و دستیابی به رهیافت های ارتقای تاب آوری کالبدی در عرصه های روستاشهری است. پژوهش آمیخته (کیفی و کمی) حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی است. روش تحقیق: در این راستا، ابتدا شاخص های سنجش تاب آوری کالبدی بافت روستاشهری از مطالعات اسنادی استخراج شدند و روایی آن ها با مصاحبه با کارشناسان تأیید شد. سپس با دریافت نظرات کارشناسان و استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی، وزن شاخص ها معین گردید تا در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) با ابزار آنالیز هم پوشانی نقشه ها، نقشه نهایی که بیانگر تاب آوری کالبدی بلوک های مختلف عرصه روستاشهری اکبرآباد شهر یزد است، ایجاد شود. نهایتاً بر مبنای هریک از شاخص های مورداستفاده در پژوهش، رهیافت های ارتقای تاب آوری کالبدی جهت بافت های روستاشهری، ارائه شد. یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که میزان تاب آوری کالبدی محدوده موردمطالعه بین 7/34-2/17 واحد متغیر است و بلوک جنوبی بافت روستاشهری اکبرآباد شهر یزد با تاب آوری کالبدی بین 2/17 تا 23 واحد، لازم است در اولویت اقدام برای ارتقای تاب آوری کالبدی قرار گیرد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش مؤید آن است که قدمت تاریخی و ساخت با مصالح قدیمی مهم ترین علت پایین بودن تاب آوری کالبدی در بافت های روستاشهری است؛ حال آنکه در بافت های دیگری همچون سکونتگاه های غیررسمی، این امر عمدتاً ناشی از اوضاع اقتصادی خانوار است. بنابراین، توانمندسازی ساکنان و اقدامات و رهیافت هایی نظیر اطلاع رسانی عمومی، افزایش سطح آگاهی ساکنین و تکمیل بانک های اطلاعاتی نهادهایی که در جهت مقاوم سازی ساختمان ها و کاهش کاربری های آسیب رسان فعالیت می کنند، تهیه نقشه مناطق گریز و مسیرهای امدادرسانی، تغییر کاربری های پرخطر موجود در عرصه، تجمیع بلوک های کوچک و ایجاد ضوابط مقاوم سازی ابنیه و نماسازی نیز در ارتقای تاب آوری کالبدی عرصه های روستاشهری مؤثر است.
تأثیر قیمت حامل های انرژی، فلزات گران بها، بازارهای سهام و متغیرهای کلان اقتصادی کشورهای گروه هفت (G7) بر بازار ارزهای دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست ها و تحقیقات اقتصادی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
63 - 89
حوزههای تخصصی:
امروزه، ارزهای دیجیتال در سیستم مالی جهانی ورود پیدا کرده اند و بخشی از سبد سرمایه گذاری، موسسات و افراد را در خود جای داده اند. از این رو، بررسی روابط و عوامل تأثیرگذار بر روی قیمت های این بازار نوظهور می تواند در تصمیم گیری سرمایه گذاران برای انتخاب سبدهای بهینه مؤثر باشد. در این پژوهش به بررسی تأثیر قیمت نفت و گاز به عنوان مهم ترین حامل های انرژی، طلا و نقره به عنوان برترین فلزات گرانبها، شاخص های سهام، تورم و نرخ بهره کشورهای G7به عنوان ثروتمندترین کشورهای جهان بر قیمت بیت کوین و اتریوم پرداخته شده است. بدین منظور، در این مطالعه رویکرد ARDL Panel بکار گرفته شده است. داده های مورد استفاده شامل مشاهدات ماهیانه از آپریل سال 2020 تا دسامبر سال 2023 است. نتایج نشان دادند که قیمت نفت برنت، گاز طبیعی، طلا، نقره، نرخ تورم، نرخ بهره و شاخص سهام کشورهای صنعتی G7 بسته به نوع رابطه ای که با ارزهای دیجیتال دارند، تأثیر معناداری بر قیمت آ ن ها دارند.
اثربخشی مواجهه درمانی روایتی بر تاب آوری، ذهن آگاهی و کیفیت زندگی افراد مبتلا به اختلال سوگ طولانی مدت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ تابستان (مرداد) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۹
۲۴۱-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: مواجهه درمانی روایتی یک درمان متمرکز بر ضربه-حافظه است. تاکنون اثربخشی مواجهه درمانی روایتی بر برخی متغیرها بررسی شده است ولی در مورد اثربخشی آن بر تاب آوری، کیفیت زندگی و ذهن آگاهی افراد مبتلا به اختلال سوگ طولانی مدت شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: هدف مطالعه حاضر تعیین کارآمدی مواجهه درمانی روایتی بر تاب آوری، کیفیت زندگی و ذهن آگاهی افراد مبتلا به اختلال سوگ طولانی مدت بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی بزرگسالان (۱۸ تا ۶۰ سال) مبتلا به سوگ طولانی مدت بر اساس ملاک های تشخیصی DSM5-TR، در شهر قزوین در سال ۱۴۰۱ بود؛ که از بین آن ها ۱۶ نفر به عنوان افراد نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه ۸ نفر) که از نظر جنسیت همتا شده بود، گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلال سوگ طولانی مدت (SCIP) (هالی و همکاران، ۲۰۲۲)، مقیاس تاب آوری (کانر و دیویدسون، ۲۰۰۳)، کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، ۱۹۹۶) و پنج عاملی ذهن آگاهی (بائر و همکاران، ۲۰۰۶) بود. پروتکل مورد استفاده در این پژوهش برنامه جلسات مواجهه درمانی روایتی (شوئر و همکاران، ۲۰۱۱) بود. درمان به صورت ۵ جلسه ۹۰ دقیقه ای فردی برای هریک از افراد گروه آزمایش ارائه شد و داده ها از طریق نرم افزار SPSS ورژن ۲۴ و با استفاده از روش آماری t مستقل، در مورد تفاضل نمرات پیش-پس آزمون، مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان دادند که مواجهه درمانی روایتی به طور معناداری تاب آوری (637/2- t=، 033/0 =P)، کیفیت زندگی (608/4- t=، 001/0 =P) و ذهن آگاهی (306/8- t=، 001/0 =P) را در افراد مبتلا به اختلال سوگ طولانی مدت افزایش داده است. نتیجه گیری: می توان به کارگیری مواجهه درمانی روایتی را، با در نظر گرفتن ملاحظات بالینی، به منظور افزایش تاب آوری، کیفیت زندگی و ذهن آگاهی بیماران پیشنهاد نمود
تأثیر مداخله آموزشی تلفیقی (انگیزشی - فراشناختی) بر خود تنظیمی تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم: آزمایشی بر اساس مدل پینتریچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: یادگیری خودتنظیمی، فرآیند فعالانه مدیریت شناخت، هیجان و رفتار برای بهبود یادگیری است. اگرچه این مهارت برای موفقیت تحصیلی حیاتی است، اما نظام آموزشی ایران به دلیل تأکید بر محفوظات و نبود برنامه های مدون، در پرورش آن ضعف دارد. این پژوهش با طراحی یک مداخله ترکیبی (فراشناختی-انگیزشی) بر اساس مدل پینتریچ، درصدد پر کردن این شکاف و ارتقای کیفیت یادگیری است. هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی برنامه آموزشی تلفیقی (انگیزشی-فراشناختی) مبتنی بر مدل خود تنظیمی پینتریچ و اثربخشی آن بر خودتنظیمی دانش آموزان متوسطه دوم بود. روش: روش پژوهش به صورت شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر پایه دهم رشته علوم تجربی شهر سمنان بودند که در سال تحصیلی 1404-1403 مشغول به تحصیل بودند. دو مدرسه داوطلب همکاری انتخاب شد. برای جلوگیری از اثر انتشار، به صورت تصادفی یکی از مدارس به عنوان گروه آزمایش و دیگری به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. از بین 60 دانش آموز، تعداد 10 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (5 =n) و کنترل (5 =n) قرار گرفتند. مداخله آموزشی 7 جلسه 60 دقیقه ای به گروه آزمایش ارائه شد. آموزش های گروه کنترل به صورت رقیق شده بود. همه دانش آموزان پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (پینتریچ و همکاران، 1991) را در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره (آنکووا) در نرم افزار Spss22 تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد برنامه آموزشی تلفیقی (انگیزشی - فراشناختی) استفاده از راهبردهای انگیزشی برای یادگیری را در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل به طور معنادار افزایش داد (001/0 p<، 83/0 =ƞ2). نتیجه گیری: یرنامه آموزشی تلفیقی (انگیزشی-فراشناختی) می تواند به عنوان یک ابزار مؤثر در سیستم های آموزشی برای تقویت راهبردهای انگیزشی برای یادگیری دانش آموزان به کار گرفته شود. این نتیجه بر استفاده عملی از یافته ها در محیط های آموزشی واقعی (مدارس، دانشگاه ها) و تأثیر آن بر ارتقای یادگیری تأکید دارد.
وجهه طایفه ای پیشنهادی برای مفهوم وجهه و هویت: مطالعه موردی طایفه های جنوب کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«وجهه» یکی از ارکان ایجاد تعامل است و با ارزش «خود» یا «خودانگاره« طرفین تعامل ارتباط دارد. در ایران، مطالعات وجهه بیشتر بر فرهنگ عمومی ایرانی متمرکز بوده اند و به خرده فرهنگ ها کمتر توجه شده است. پژوهش حاضر از دیدگاه جامعه شناسی زبان و با نگاهی انتقادی به نظریه مدیریت تعامل اسپنسر-اوتی به بررسی وجهه غالب در جنوب کرمان پرداخته است. داده ها با روش های ترکیبی قوم نگاری، مصاحبه باز و بررسی منابع شفاهی و کتبی، جمع آوری و بررسی شده اند. آنچه از بررسی داده های زبانی به دست آمده نشان می دهد وجهه غالب در جنوب کرمان، نوعی از وجهه است که در منابع پیشین به آن اشاره ای نشده است. این نوع وجهه که می توان آن را وجهه طایفه ای نامید با ادب کلامی ارتباط کمتری داشته و بیشتر با هویت طایفه ای افراد مرتبط است. هویت طایفه ای نیز بیشتر در بستر زبان انتقال می یابد. وجهه طایفه ای در تعاملات روزمره با کنش های بین فردی فعال شده و چنانچه تهدید شود، عواقب آن از حوزه فردی به حوزه جمعی طایفه کشیده می شود. در پایان تفاوت آن با وجهه گروهی و جمعی ذکر شده و مختصات و مؤلفه های تشکیل دهنده این وجهه نیز با توجه به داده ها معرفی شده اند. برخی از این مؤلفه ها را می توان تاریخچه طایفه، سطح اجتماعی آن و ناموس پرستی برشمرد.
تأثیر افشای گزارشگری پایداری و مقایسه پذیری اطلاعات حسابداری بر تداوم سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
95 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف: در دنیای امروز، توجه به پایداری و ارائه گزارش های شفاف و قابل مقایسه از عملکرد شرکت ها، اهمیتی فزاینده یافته است. از یک سو گزارشگری پایداری، به ارائه اطلاعات مربوط به عملکرد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی شرکت ها می پردازد. این گزارش ها به عنوان ابزار کلیدی برای جلب اعتماد ذی نفعان ایفای نقش می کنند. از این رو، تضمین کیفیت و اعتبار اطلاعات مندرج در گزارش های پایداری، به دغدغه ای اساسی برای سازمان ها تبدیل شده است. گزارشگری پایداری ضمن اینکه به شرکت ها در شناخت ریسک های پایداری و مدیریت سود کمک می کند، باعث بهبود رتبه شرکت ها در سطح بین الملل و افزایش تعاملات بین المللی می شود. از سوی دیگر، مقایسه پذیری اطلاعات حسابداری، امکان شناسایی و درک تفاوت ها و شباهت های موجود درمجموعه داده های مالی را برای ذی نفعان فراهم می کند و به آن ها در اتخاذ تصمیمات آگاهانه کمک شایانی می کند. این دو موضوع، در تداوم سود شرکت ها نقشی کلیدی ایفا می کنند. بر اساس آنچه بیان شد، هدف از این مطالعه، ارائه شواهد تجربی در خصوص تأثیر افشای گزارشگری پایداری و مقایسه پذیری اطلاعات حسابداری بر تداوم سود در شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران است.روش: جامعه آماری پژوهش کلیه شرکت های بورسی و فرابورسی پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران است که پس از اعمال فیلترهای مطرح شده، اطلاعات ۹۶ شرکت بورسی و فرابورسی در ۱۲ صنعت مختلف به صورت فصلی گردآوری شد. داده های موردنیاز از صورت های مالی، یادداشت های توضیحی همراه صورت های مالی، گزارش تفسیری و گزارش هیئت مدیره، استخراج شد. برای محاسبه متغیرهای پژوهش، داده های مالی شرکت های نمونه، به صورت فصلی و برای دوره چهارساله، طی سال های ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۱ جمع آوری شدند که در مجموع ۱۵۳۶ فصل شرکت بود. شایان ذکر است که نمونه آماری انتخابی، تقریباً ۴۰ درصد ارزش کل بازار سرمایه را پوشش داده است. در نهایت فرضیه های پژوهش با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته آزمون شدند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین افشای گزارشگری پایداری و تداوم سود، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در واقع فرضیه اول پژوهش تأیید شد؛ این در حالی است که بین مقایسه پذیری اطلاعات حسابداری و تداوم سود رابطه معناداری وجود ندارد و فرضیه دوم تأیید نمی شود.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که بین افشای گزارش های پایداری و تداوم سود شرکت ها، ارتباطی مستقیم و معنادار وجود دارد. این بدان معناست شرکت هایی که به طور شفاف به انتشار گزارش های پایداری می پردازند، احتمالاً سودآوری پایدارتری را تجربه خواهند کرد. شرکت هایی که به مسائل پایداری اهمیت می دهند، نه تنها به بهبود عملکرد خود کمک می کنند؛ بلکه به ایجاد یک جامعه پایدارتر نیز کمک خواهند کرد. برخلاف افشای گزارش های پایداری، نتایج پژوهش نشان داده است که بین قابلیت مقایسه اطلاعات حسابداری و تداوم سود، ارتباط معناداری وجود ندارد. این بدان معناست که فقط شباهت صورت های مالی شرکت ها، تضمینی برای تداوم سود آن ها نیست و ممکن است تحت تأثیر عواملی قرار گیرند که به طور مستقیم با تداوم سود مرتبط نیستند.
طراحی الگوی بومی توسعه صنعت فوتبال با رویکرد اقتصاد مقاومتی و اولویت بندی با روش OPA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تدوین الگوی بومی توسعه صنعت فوتبال ایران با رویکرد اقتصاد مقاومتی و ارائه مهم ترین شاخص توسعه صورت پذیرفت. روش پژوهش حاضر کاربردی و توصیفی- پیمایشی به شیوه آمیخته اکتشافی (کیفی و کمی) می باشد. جامعه آماری پژوهش تمامی خبرگان مطلع از فوتبال هستند که از بین آن ها با نمونه گیری تئوریک پس از مصاحبه با 12 نفر اشباع نظری حاصل شد. تأمین روایی ابزار پژوهش از روش ارزیابی لینکولن و گوبا و پایایی ابزار از روش پایایی بازآزمون بود که طی فرآیند تحلیل محتوای کیفی به روش تحلیل مضمون در گام های شش گانه با رویکرد کلارک و براون (1996) شناسایی سیاست های توسعه حاصل شد. در بخش کمی به منظور شناسایی اولویت شاخص های توسعه 7 نفر از نمونه آماری پژوهش با روش کل شمار و در دسترس به مشارکت در رتبه بندی به روش تصمیم گیری چندمعیاره OPA پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد که مضامین اصلی سیاست های بنیادی، کاربردی، ملی و فراملی و مضامین فرعی در قالب سیاست اثربخشی هزینه و توان اقتصادی، بهینه سازی زیرساخت ها، تقویت استعداد و نخبه گرایی، درآمدزایی و تجاری سازی، شایسته مداری و تخصص رهبری، نواندیشی و آموزش محوری، شفاف سازی و سلامت مالی، الگوی توسعه چندبعدی و کلان، برون سپاری و انتقال مدیریت دولتی، حمایتی همه جانبه و هدفمندانه، فرهنگ سازی و همبستگی ملی، تمرکز بر توان داخلی و تاب آوری، گسترش روابط بین الملل و جهانی سازی می باشند و مهم ترین اولویت نیز برون سپاری و انتقال مدیریت دولتی شناخته شد.
مکان های سوم بستری برای اجتماع پذیری شهری؛ شناسایی مکان های سوم کوی گلستان (سبزوار) در راستای کاهش جدایی گزینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
186 - 202
حوزههای تخصصی:
مقدمه در حالی که فضاهای اجتماع پذیر در مناطق محروم و کم توسعه شهری نقش مهمی در تقویت انسجام اجتماعی، افزایش احساس امنیت و حس امنیت ادراک شده، دریافت حمایت محلی، اعتماد اجتماعی و افزایش مشارکت ایفا می کنند، مزایای متعددی برای مکان های سوم به عنوان نوعی از فضاهای عمومی اجتماع پذیر شهری که مردم برای تعامل، زندگی عادی و گردهمایی های اجتماعی غیررسمی انتخاب می کنند، ذکر شده است. مکان های سوم، به عنوان فضاهایی میان خانه (مکان اول) و محل کار (مکان دوم)، قلمروی اجتماعی برای معنابخشی به زندگی غیررسمی، ترمیم زندگی رسمی و خانوادگی، و تسهیل روابط اجتماعی دوستانه را تشکیل می دهند. مکان های سوم افراد را به شبکه های سرمایه اجتماعی، حمایت، منابع و اطلاعات متصل می کنند و از طریق ایجاد فرصت های اقتصادی، ارتباطات حرفه ای و کسب حمایت برای کاربرانشان عمل می کنند. آن ها نه تنها به عنوان مکان هایی برای تأمین نیازهای فیزیکی مردم عمل می کنند، بلکه به عنوان فضاهایی برای تأمین نیازهای روانی و عاطفی آن ها مانند دریافت همبستگی و حمایت عاطفی، دوستی تجاری و وفاداری، تسهیل زندگی شهری برای زندگی عمومی و غیررسمی دوستان، همسایگان و غریبه ها خدمت می کنند. کوی گلستان، به عنوان سکونتگاه قومیتی در مرکز تاریخی و تجاری شهر سبزوار، از جدایی گزینی شدید رنج می برد و برای چندین سال ساکنان آن به دنبال راهی برای خروج از بن بست اقتصادی و اجتماعی ناشی از جدایی گزینی فضایی اجتماعی، و ادغام جدی در جامعه شهری هستند. این محله با مساحت 6/7 هکتار و جمعیت 765 نفر با مشکلات متعدد اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی و کارکردی مواجه است. تعاملات اجتماعی و مبادلات اقتصادی بین ساکنان محله و سایر شهروندان سبزوار در پایین ترین سطح قرار دارد. از طرفی دیگر، عدم پذیرندگی فضایی فیزیکی و کارکردی محله، همراه با فقدان هرگونه تعامل اجتماعی همراه با پیش فرض های ذهنی و دیدگاه های قالبی محله و ساکنانش توسط جامعه شهری، ایجاد و تطبیق فضاهای موجود و ممکن که تعاملات اجتماعی بین ساکنان محله و جامعه شهری را تقویت کند، ضروری می سازد. مواد و روش ها این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. در این رابطه، برای شناسایی مکان های سوم در کوی گلستان، چارچوب مفهومی نظریه مکان سوم و نظریه قرارگاه رفتاری به کار گرفته شده است. مطالعه قرارگاه های رفتاری مکان های سوم در دو بُعد مکان (قرارگاه رفتاری) شامل ویژگی های فضایی فیزیکی و کارکردی، و رفتارهای جاری در فضا با استفاده از روش نقشه برداری رفتاری انجام پذیرفته است. گردآوری داده ها در چندین مرحله انجام گرفته است. ابتدا، با در نظر گیری شرایط انزوا و جدایی گزینی کوی گلستان، پژوهشگران پس از ارائه توضیحات به معتمدان محلی و بازدیدهای متعدد از محله، سعی کردند از طریق گفت وگوهای دوستانه اعتماد و پذیرش لازم را کسب کنند و در عین حال، با شرایط کلی محله آشنا شوند. سپس برای شناسایی مکان های سوم یادشده، مبتنی بر چارچوب مفهومی، طرح پژوهش، و ویژگی های فضایی و اجتماعی مطرح شده برای مکان های سوم در ادبیات پژوهش و بر اساس مشاهدات غیرمشارکتی انجام شد و در مرحله بعد نیز در بررسی ویژگی های فضایی کالبدی، کارکردی، و اجتماعی مکان های سوم شناسایی شده مبتنی بر طرح پژوهش به کمک مشاهدات، ثبت تصاویر، و تهیه نقشه برداری های رفتاری اقدام شده است. به این منظور پس از حضور چندین باره در کوی، شناسایی فعالیت های اصلی در جریان در فضا، با توجه به مشاهدات روزانه، تصاویر ثبت شده، و نُت برداری های شماتیک و اختصاص آیکون به هریک از فعالیت های جاری در فضا و همچنین نمایش موقعیت وقوع هر یک از فعالیت ها روی نقشه، طی سه روز در دو نوبت صبح و عصر و هربار به مدت نیم ساعت روی هر مکان سوم مورد هم پوشانی قرار گرفت. علاوه بر این، برای دستیابی به تجربیات زیسته ساکنان، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با افرادی که به صورت تصادفی از حاضران ثابت در مکان های مختلف محله انتخاب شده بودند، انجام شد. درخور یادآوری است فرایند نقشه برداری رفتاری شامل شناسایی فعالیت های اصلی در فضا، مشاهدات روزانه، تصاویر ثبت شده و یادداشت برداری شماتیک با تخصیص نماد به هر فعالیت جاری در فضا، و همچنین نمایش موقعیت وقوع هر فعالیت روی نقشه ها بود. همچنین باید توجه داشت که رفتارهای خرید، با توجه به وقوع غیرمکرر آن ها، شامل هر رفتار تعاملی مربوط به خرید مانند سلام کردن، پرسش درباره محصولات، چانه زنی و پرداخت (چه منجر به خرید شود یا نه) می شد، در حالی که رفتارهای غیرتعاملی مانند نگاه کردن به کالاها به دلیل ماهیت غیراجتماعی آن ها ثبت نشد. یافته ها بر اساس یافته های این پژوهش و مطابق با ویژگی های فضایی فیزیکی، کارکردی و اجتماعی پیشنهادشده برای مکان های سوم، پنج مکان واجد شرایط و منطبق با ویژگی های مکان سوم در کوی گلستان شناسایی شد. همه این مکان ها در نیمه بالایی کوی گلستان، نزدیک به فضاهای تجاری محله یا در درون بافت مسکونی محله واقع شده اند. هیچ مکان سومی در نیمه پایینی محله که فضاهای باز و جمعی کمتری وجود دارد، شناسایی نشد. از نظر موقعیت فضایی، این مکان ها عمدتاً در نقاطی واقع شده اند که نسبت به گذرگاه های اطرافشان دارای گشودگی فضایی هستند. فضاهای مجاور مناطق باز، تقاطع چندین گذرگاه، یا عقب نشینی در امتداد گذرگاه به دلیل گشودگی فضایی، امکان حضور افراد بیشتری را در این مکان ها فراهم کرده و زمینه تشکیل مکان های سوم محله را فراهم کرده اند. فعالیت غالب در این مکان ها گفت وگو است که ایستاده یا نشسته رو به میدان یا گذرگاه مجاور صورت می گیرد. همچنین، نتایج مصاحبه ها نشان می دهد انتخاب مکان برای تعاملات اجتماعی توسط ساکنان کوی گلستان به مجموعه ای از عوامل فیزیکی و اجتماعی بستگی دارد. مصاحبه شوندگان به طور خاص ویژگی هایی مانند سایه مناسب، فضای باز مطلوب، پله ها برای نشستن، نزدیکی به خانه و پوشش گیاهی مطلوب را ذکر کردند. تحلیل این یافته ها، علاوه بر انطباق این ویژگی ها با معیارهای پیشنهادشده برای نظریه مکان سوم، نشان می دهد فضاهای مورد استفاده ساکنان محله، محیط های خنثی هستند که افراد به راحتی می توانند در آن ها حضور داشته باشند و گفت وگو فعالیت اصلی آن ها است. از طرفی، در میان مکان های سوم شناسایی شده، دو مکان (شماره های 1 و 2) در امتداد گذر گلستان واقع شده اند که علاوه بر تعاملات اجتماعی معمول در میان ساکنان، فعالیت های تجاری نیز در آن ها انجام می شود. بخشی از این تعاملات اقتصادی بین ساکنان محله و شهروندانی که برای خرید وارد گذر تجاری اصلی محله می شوند، رخ می دهد. در مقابل، سه مکان سوم دیگر (شماره های 3، 4 و 5) که در مناطق درونی محله و دور از فضاهای تجاری و کارگاهی واقع شده اند، تنها شاهد حضور ساکنان محله در گردهمایی ها و فعالیت های مشترک مانند تقسیم کارهای خانگی، مراقبت از کودکان، خوردن غذا و کشیدن قلیان هستند. این مطالعه نشان می دهد فضای باز مناسب و وجود پله ها برای نشستن عوامل مهمی در تشکیل مکان های سوم در محله هستند. از طرف دیگر، در شرایط محدودیت فضای سبز در محله و آب وهوای نیمه خشک شهر سبزوار، سایه اندازی و پوشش گیاهی نسبتاً مطلوب برخی مکان های سوم از دیگر موارد مهم گزارش شده در مصاحبه ها توسط ساکنان بود. نتیجه گیری یافته های این پژوهش نشان می دهد پنج مکان سوم در کوی گلستان قابل شناسایی است که می تواند نقش مهمی در کاهش جدایی گزینی در این منطقه ایفا کند. مکان های سوم تجاری شناسایی شده (شماره های 1 و 2)، با ظرفیت های اجتماع پذیری و ایجاد پذیرش اجتماعی در میان ساکنان محله و شهروندان، می توانند زمینه مناسبی برای کاهش جدایی گزینی و ادغام فضای عمومی محله در عرصه عمومی گسترده تر بافت تاریخی و تجاری سبزوار فراهم کنند. مناسب سازی این مکان های سوم تجاری در برنامه های آتی می تواند تأثیر بسزایی بر ارتقای اجتماع پذیری و کاهش مشکلات جدایی گزینی محله داشته باشد. علاوه بر این، پرداختن به سه مکان سوم دیگر به دلیل اثرات آن ها بر سرمایه اجتماعی، سلامت روانی و اجتماعی، تاب آوری و توانمندسازی ساکنان بسیار مهم است. در این رابطه، بر اساس نظریه تماس، تماس روزانه بین فردی بین گروه های مختلف به طور بالقوه زمینه کاهش دیدگاه های قالبی، تعصب و ایجاد نگرش های مثبت نسبت به گروه های دیگر را فراهم می کند. بنابراین، بهبود دسترسی، امنیت و ایمنی این فضاها، همراه با امکان برآوردن نیازهای مختلف کاربران، به ویژه فراهم کردن سرپناه، مکث و فضاهای نشستن از طریق طراحی های ساده و بی تکلف ولی مناسب، می تواند نقش مهمی در فراهم کردن زمینه حضور و تعاملات تجاری گروه های اجتماعی مختلف ایفا کند. این مطالعه پیشنهاد می کند که ارتقای مکان های سوم تجاری شناسایی شده می تواند به طور قابل توجهی اجتماع پذیری را بهبود بخشد و مسائل جدایی گزینی در محله را کاهش دهد. پژوهش حاضر نشان می دهد این فضاها، به ویژه آن هایی که مجاور مسیر اصلی تجاری کوی واقع شده اند، پتانسیل پذیرش تعاملات اقتصادی و اجتماعی بین ساکنان و شهروندان میزبان را دارند و به این ترتیب به ادغام جامعه حاشیه نشین در جامعه شهری گسترده تر کمک می کنند. بنابراین مناسب سازی مکان های سوم شناسایی شده کوی از طریق ویژگی های مطرح شده در نظریه مکان سوم شامل رسیدگی به کیفیت ظاهری محیط، مناسب سازی فضا به منظور امکان حضور اقشار مختلف، ایجاد فضاهای مناسب برای توقف و نشستن در مکان، تأمین روشنایی در شب، بهبود کیفیت فضای سبز، و استقرار تجهیزات پشتیبان و ارتقادهنده حضورپذیری فضا همچون اختصاص میان افزاهایی همچون فضاهای خدماتی و تجاری محلی همچون نانوایی، قصابی، آرایشگاه، و غیره، در کنار استفاده از تجهیزات ورزشی، بازی کودکان، و آبخوری و سایبان می تواند نقش بسزایی در تقویت جایگاه مکان های سوم یادشده در زندگی اجتماعی محله داشته باشد.
امکان سنجی و تحلیل تناسب اراضی چند معیاری جهات توسعه فیزیکی شهر کرمانشاه بر پایه معیارهای ژئومورفولوژیکی با استفاده از مدل های منطق فازی و فرایند ترکیبی تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و تعیین تناسب و استعداد زمین برای توسعه کالبدی و شهری از اقدامات اولیه در برنامه ریزی های فضایی و محیطی است. در عصر حاضر توسعه شهرها شتاب بیشتری گرفته است و برخورد اراضی شهری با عوارض ژئومورفولوژیکی مرتبأ در حال افزایش است. بنابراین نظر به اینکه جمعیت زیاد و در قبال آن فضا کم می شود، فشار بر فضای باقیمانده فزونی می گیرد. هر چه به آینده می نگریم بیشتر درمیابیم که اگر حساب شده عمل نکنیم و با شتاب راه خود را ادامه دهیم ممکن است آثار و پیامدهای زیانباری در محیط زیست و اقتصاد شهری بوجود آید.روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. هدف ازاین تحقیق ارائه الگوی بهینه توسعه کالبدی شهربا تهیه نقشه به منظورمکانیابی جهات توسعه شهر کرمانشاه میباشد. برای رسیدن به این هدف با استفاده از پارامترهای انسانی و محیطی( ژئومورفولوژی شهری )و سایر اطلاعات مورد نیاز شهری و با استفاده از مدلAHP (فرایند تحلیل سلسله مراتبی) و منطق فازی در سیستم اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) نقشه های مربوط به محدودیت پارامترهای ژئومورفولوژی و طبیعی شهر کرمانشاه تهیه شد. براساس نتایج بدست آمده از بررسی نقشه نهایی این است که بخش های شمال، جنوب شهر کرمانشاه با محدودیت توسعه فیزیکی مواجه می باشد. از دیگر نتایج این تحقیق اینکه مناسب ترین مکانها برروی نقشه نهایی برای توسعه فیزیکی آینده شهر کرمانشاه، بخشهای شرقی و غربی محدوده تشخیص داده شده است.