مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
وجهه
حوزه های تخصصی:
"مقاله حاضر به بحث درباره پدیده ادب و مقایسه آن در زبان های کره ای و فارسی می پردازد. داده های تحقیق مقاله به صورت مشاهده میدانی و اسنادی در یک دوره دوساله در کره جنوبی مورد بررسی قرار گرفته و ضمن تبادل نظر مستقیم با دانشجویان کره ای در کره و ایران تکمیل شده است. ادب در مفهوم عام، پدیده ای جهانی به شمار می آید و در فرهنگ هر جامعه ریشه دارد، اما در هر زبان به صورتی متفاوت جلوه گر می شود. زبان های کره ای و فارسی، به رغم تعلق به دو خانواده زبانی متفاوت، از عناصر و نشانه های این پدیده به طور گسترده ای بهره گرفته اند و از این منظر، وجوه مشترک دارند. بین دو جامعه ایران و کره، شباهت هایی به لحاظ تاریخی، فرهنگی و دینی ملاحظه می شود. به ویژه، در جامعه کره، نظام اجتماعی طبقاتی و آیین دینی کنفوسیوس از عوامل مؤثر در شکل گیری عناصر ادب شمرده می شوند. ادب و احترام در زبان کره ای، پیش از این ساختاری بسیار پیچیده داشته و در قالب هفت سطح یا سبک بیان بوده است. این ساختار امروزه به سادگی گراییده است و در چهار سبک رسمی، مؤدبانه، صمیمی و ساده خلاصه می شود. در این زبان نمی توان جمله ای را بدون استفاده درست از نشانه های ادب در یکی از سبک های چهارگانه ادا کرد. نشانه های ادب اغلب دربرگیرنده پسوندهای ویژه فعلی اند که به همه افعال زبان کره ای می پیوندند. گذشته از پسوندهای فعلی، کاربرد برخی عناصر واژگانی، همچون فارسی، به ابراز ادب اختصاص دارد. صرف اسم ها، صفت ها و ضمیرها در چهار سبک یاد شده بخش دیگری از ساختار ادب در زبان کره ای را تشکیل می دهد.
"
قدرت سیاسی در کارکرد زبان: بررسی استفاده از عبارات احتیاط آمیز در مصاحبه های سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از تدابیر ماهرانه در گفتار سیاسی، استفاده از عبارات احتیاط آمیزی است که با ابهام و کنایه همراه می شوند. با وجود اینکه پژوهش های فراوانی عبارات احتیاط آمیز را در گفتمان علمی و محاوره ای بررسی کرده اند، اما مطالعاتی که به این عبارات از نظر قدرت سیاسی، وجهه و ادب پرداخته باشند، بسیار اندک است. بدین منظور، با توجه به تنوع موضوعات و مصاحبه شوندگان، چهار مصاحبه سیاسی از پایگاه های اینترنتی BBC و CNN انتخاب گردید و بر اساس ترکیبی از طبقه بندی های موجود عبارات احتیاط آمیز تحلیل شدند. نتایج کمی و کیفی این تحلیل نشانگر وجود نوعی رابطه معکوس بین بسامد عبارات احتیاط آمیز و میزان قدرت سیاسی بود. به عبارت دیگر، میزان قدرت سیاسی در کیفیت وکمیت استفاده از این عبارات تاثیرمستقیم دارد. نتایج دیگر این تحقیق نشان می دهد که سوالات و رفتار مصاحبه کننده می تواند طرز استفاده از عبارات احتیاط آمیز را در مصاحبه شونده تغییر دهد. در نهایت، استفاده از این عبارات در مصاحبه های سیاسی، به اجرای ادب مثبت و نیز منفی کمک می کند.
پیش شرط ها و پیامد های وفاداری کاربران به موتور های جستجو: طراحی الگوی وفاداری کاربران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، طراحی الگویی برای طراحان موتور های جستجو به منظور ارتقاء سطح وفاداری مراجعان به موتور های جستجو است. پژوهش انجام شده از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل می دهد و نمونه انتخاب شده، 347 نفر از کاربران موتور های جستجو بوده اند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بوده و از الگویابی معادلات ساختاری برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که ارتباط با کاربران بر روی رضایت مراجعان به موتور های جستجو تاثیر معنی دار و منفی داشته است. همچنین در الگوی نهایی تحقیق مشخص شد که وجهه موتور جستجو، کیفیت درک شده از موتور جستجو و ارزش درک شده از آن بر روی رضایت کاربران موتور های جستجو اثرگذار است. نتایج نشان داد که ارزش درک شده از موتور جستجو، افزون بر تاثیر بر رضایت کاربران از موتور های جستجو، به صورت مستقیم بر روی وفاداری کاربران موتور های جستجو اثرگذار می باشد. افزون بر این، ارزش درک شده از موتور های جستجو، به طور مستقیم بر روی توصیه وتبلیغ کلامی کاربران در رابطه با یک موتور جستجوی خاص اثرگذار است. همچنین رضایت کاربران از موتور های جستجو به طور مستقیم بر روی وفاداری کاربران به موتور های جستجو اثرگذار است. در نهایت، وفاداری کاربران به یک موتور جستجو، منجر به کاهش مراجعه به سایر موتور های جستجو، مراجعه مجدد به موتور جستجوی دلخواه و توصیه و تبلیغ کلامی برای موتور جستجو می گردد.
بررسی تأثیر موقعیت ارتباطی بر انتخاب راه بردهای ادب در مکالمه های دانش آموزان دختر دبیرستانی در بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مکالمه های دختران دبیرستانی در شهرستان بیرجند، تفاوت هایی در شیوه استفاده از راه بردهای ادب در موقعیت های ارتباطی مختلف دیده می شود. در پژوهش حاضر، راه بردهای ادب مورد استفاده در پیکره ای از مکالمه های تعدادی از دختران نوجوان بیرجندی را در موقعیت های ارتباط با همسالان، خانواده (خواهر بزرگ تر) و دبیران توصیف، تحلیل و مقایسه کرده و میزان تأثیر موقعیت ارتباطی (رابطه بین گوینده و شنونده) را بر انتخاب انواع راه بردهای ادب نشان داده ایم. برای انجام دادن این پژوهش، نخست، داده های پژوهش را از طریق مشاهده مستقیم و ضبط مکالمه های دانش آموزان در موقعیت های یاد شده گرد آورده و سپس آن ها را طبقه بندی و تحلیل کرده ایم. نتایج تحقیق، بیانگر آن است که میزان استفاده از انواع مختلف راه بردهای ادب در موقعیت های مختلف، با یکدیگر متفاوت و ادب سلبی [3] در همه موقعیت ها، از ادب ایجابی [4] ، رایج تر است. در میان راه بردهای ادب سلبی، استفاده از پرسش، هنگام ارتباط با همسالان و خانواده، از همه موارد، بیشتر و معذرت خواهی، از همه کمتراست. هنگام ارتباط با دبیران، برخلاف زمان ارتباط با همسالان و خانواده، راه بردهای غیر مستقیم، از دیگر راه بردها کمتر و احترام، بیشتر از دیگر راه برد ها به کار می رود. استفاده از راه برد بیان مستقیم [5] در قالب صورت امری، هنگام ارتباط با همسالان، از دیگر راه بردها و موقعیت ها بیشتر و هنگام ارتباط با دبیران، کمتر است. استفاده از ادب سلبی نیز در مقایسه با دیگر راه بردها، هنگام ارتباط با دبیران، رایج تر است.
راهبردهای بیان مخالفت در بین دانشجویان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی راهبردهای کاروجهه در میان دانشجویان دختر و پسر هنگام بیان کارگفتِ مخالفت می پردازد. 280 دقیقه گفتگو و بحث گروهی دانشجویان در کلاس ضبط و موارد مخالفت بین آنها به تفکیک جنسیت مخالفت کننده و مخالفت شونده استخراج و راهبردهای استفاد ه شده در چارچوب نظریه ادب براون و لوینسن (1987) و طبقه بندی ریز-میلر از راهبردهای مخالفت (ریز-میلر، 2000) دسته بندی گردید. نتایج حاصل از بررسی کمّی و کیفی داده ها نشان دهنده تأثیر عامل جنسیت بر چگونگی استفاده از راهبردهای مخالفت است بدین گونه که به طور کلی پسران بیش از دختران مخالفت نمودند و ستیزه جوتر از دختران بودند. در مخالفت با هم جنس، دختران کمتر و پسران بیشتر با هم جنس خود مخالفت نمودند، اما در مخالفت با جنس مخالف تنها در یک مورد تفاوت بین دختران و پسران معنادار بود: پسران از راهبردهای تشدید مخالفت بیش از دختران استفاده نمودند. هم چنین، دختران توجه بیشتری به جنس مخاطب نشان دادند.
ادب و قدرت: مطالعه نشانگرهای تقویت/ تعدیل در زبان سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راهبردهای ادب در سخنرانی های سیاسی کاربرد نشانگرهای تقویت/ تعدیل است. تأثیر عامل قدرت در نظریه های زبان شناسی ادب همواره مورد تأکید بوده است، اما شیوه ی این تأثیر در همه ی بافت ها یکسان و الزاماً مطابق با پیش بینی نظریه ها نیست. تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی کاربرد نشانگرهای تقویت/ تعدیل را در ارتباط با ادب، قدرت سیاسی و وجهه در ده کنفرانس مطبوعاتی سیاسی داخلی رؤسای دو قوه رئیس قوه مجریه (دوره دهم) و رئیس قوه مقننه (دور هشتم) در سال های 1388 و 1389 مورد بررسی و مقایسه قرار داده است. در بافت مورد بررسی راهبردهای ادب مثبت و منفی در راستای حفظ وجهه گوینده و مخاطب مستقیم یا مخاطب هدف و مهم تر از آن کنش تهدید وجهه مثبت و منفی (در برابر جناح مخالف و مخاطب خارجی) مشاهده شد. عامل قدرت نیز در تعامل با عواملی چون نوع سوال، مخاطب و هم چنین سبک گفتار شخصی بروز پیدا کرد.
توصیف و تحلیل چند واژه مؤدبانه و کارکرد آنها در زبان فارسی در چارچوب نظریه ادب براون و لوینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق در چارچوب نظریه ادب به توصیف و تحلیل 5 واژه و عبارت پرکاربرد مؤدبانه در زبان فارسی می پردازد. داده-ها از گفتار واقعی افراد از سنین و طبقات اجتماعی مختلف واز طریق مشاهده و یادداشت برداری در بافت های مختلفی چون خیابان، مراکز خرید، دانشگاه، مهمانی و غیره گرد آوری شده اند. قابل ذکر است که واژه ها و عبارات مؤدبانه همیشه به یک معنی نیستند و در بافت های مختلف کارکردهای متفاوتی دارند. نتایج این پژوهش نشان داد که فارسی زبانان گفتار مؤدبانه را فقط برای انجام کنش های تهدید کننده وجهه به کار نمی برند، بلکه آن را جهت حفظ و تقویت وجهه و احترام به دیگران نیز به کار می گیرند؛ لازم به ذکر است که یکی از محدودیت های نظریه براون و لوینسون(1987) این است که ادب را با تلطیف کنش های تهدیدکننده وجهه توصیف می کنند. همچنین نتایج نشان داد که عمده ترین استراتژی زیربنایی واژ ه ها و عبارات مؤدبانه، استراتژی ادب منفی است که افراد بیشتر آن را با بافت های رسمی یا نیمه رسمی به کار می برند.
تأملی جامعه شناختی پیرامون کاربردهای گفتمانی «نمی دانم» در زبان فارسی در پرتو الگوی هایمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو بر آن است تا در بستر الگوی هایمز (1967)، به کنکاش و شناسایی کاربردهای گفتمانی «نمی دانم» در زبان فارسی بپردازد. در این تحقیق از نوع کیفی بوده و جمع آوری داده های مورد نیاز بر مبنای مشاهده در محیط طبیعی و به شکل هدفمند صورت گرفته است؛ به این صورت که تعداد 450 بافت طبیعی که افراد در تعاملات روزمره خود مورد استفاده قرار می دادند و در آنها قطعه زبانی «نمی دانم» بکار رفته بود ضبط گردید و براساس الگوی هایمز تحلیل و بررسی موشکافانه قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش، حاکی از آن است که انگیزه نهفته در کاربرد «نمی دانم» در شرایطی که گوینده دارای اطلاعات مورد نیاز برای ارائه به مخاطب می باشد، در اغلب موارد تلاش برای ملاحظه منزلت اجتماعی، پایبندی به اصول ادب و حفظ وجهه مخاطب است. بر این اساس، می توان پنج کاربرد اصلی «حفظ وجهه»، «اجتناب از بروز تناقض و اختلاف نظر»، «نشانه غیرمستقیم گویی»، «نشانه عدم اطمینان» و «اجتناب از تعهد و کاهش بار مسئولیت» را برای این قطعه زبانی در زبان فارسی برشمرد.
کاوشی در وجهه در تعارف ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعارف از مهم ترین مولفه های هویت فرهنگی ایرانیان و عنصر اصلی ادب آیینی فارسی است و نقش مهمی را در ارتباطات ایرانیان و ارتباطات بین فرهنگی میان ایرانیان و غیرایرانیان ایفا می کند (نک: عموزاده زاده و توانگر، 2005). پژوهش پیش رو از دیدگاه کاربرد شناسی زبان مقوله وجهه را به عنوان "پیوند و جدایی رابطه ای"(اراندیل، 2010) در عرف تعارف مورد کاوش قرار می دهد. به طور مشخص، این مقاله با تحلیل تعاملات برگرفته از مکالمات روزمره و سازمانی نشان می دهد که چگونه پیوندو جدایی رابطه ای از طریق دستاورد متعاملانه ی تعارف حاصل می گردد. مکالمات روزمره و دانشگاهی ضبط شده داده های این تحقیق را تشکیل می دهند. نتایج نشان می دهند که با استفاده از رویکرد جدید وجهه به عنوان پدیده ای رابطه ای و تعاملی می توان همزمان مقداری پیوند و جدایی رابطه ای را در هر تعامل تعارف متصور شد.
«رو» و «آبرو» دو روی مفهوم وجهه در فرهنگ ایرانی: پژوهشی قوم نگارانه در کاربردشناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مفهوم وجهه در فرهنگ ایرانی و به کاوش درباره مفهوم «رو» و ارتباط آن با «آبرو» در جامعه ایرانیان فارسی زبان است. داده ها به شیوه قوم نگاری گفتار، یعنی از طریق بررسی کاربرد واژه «رو» و اصطلاح ها و باهم آیی های آن در گفت وگوهای روزمره، وبلاگ ها، فیلم ها و مجموعه های تلویزیونی گردآوری و سپس در بافت کاربردی خود تحلیل معنایی و کاربردشناختی شده اند و در پرتو نظریه های غالب وجهه، تحلیل و بررسی شده اند. بررسی ها نشان می دهد وجهه در فرهنگ ایرانی دو بُعد دارد: یکی «آبرو» که انگاره عمومی و مثبت فرد و گروهی را که فرد عضو آن است، نشان می دهد و در آن بیش از همه بر به رسمیت شناخته شدن توانمندی ها، مهارت ها و شایستگی ها، شأن اجتماعی و تمایز بین دو قلمرو بیرون و درون تأکید می شود و دیگری، «رو»، که منِ خصوصی یا فردی است و آن بعد از انگاره فرد را نشان می دهد که منفی است و می بایست پنهان شود. نتایج همچنین نشان می دهند که از کاربردهای مهم «رو نشدن»، «پررویی» و «رودادن» سرکوب فردیت و ابراز وجود است که با عنوان هایی مثل شرم، حیا، فروتنی و شکسته نفسی در نظام توقعات و انتظارات اجتماعی ارزش اخلاقی مثبت محسوب می شوند. کاربردهای «رو» و «آبرو» با حفظ یا تهدید وجهه و قضاوت های ادب/بی ادبی در ارتباط اند، ولی نه آن گونه که در نظریه ادب براون و لوینسن (1987) پیش بینی شده است. این اصطلاح ها راهبردهای زبانی نیستند، بلکه ارزش های نظم اخلاقی هستند که ادب و بی ادبی بر مبنای آن ها سنجیده می شود و در هر موقعیت با راهبردهای مختلف بیان می شوند.
بازنمایی تغییر سبک زندگی در زبان مجموعه های تلویزیونی رسانه ملی
حوزه های تخصصی:
امروزه نقش رسانه ها در تحولات اجتماعی افزایش یافته است. در می ان ان واع رس انه، تلویزی ون به عنوان وسیله انتقال فرهنگ، جایگاه ویژه ای دارد. برنامه های تلویزیونی ضمن اطلاع رسانی و پ ر کردن اوقات فراغت، در حوزه آموزش پنهان نیز ایفای نقش می کنند. این رسانه مملو از پیام ه ای گفتمانی است که ساختار اجتماعی را در زبان منعکس می سازند. در قرن حاضر با افول معیاره ای سنتی که تقسیم بندی جامعه بر اساس آن صورت می گرفت، سبک زندگی به منبع اصلی شناس ایی هویت اجتماعی تبدیل شده اس ت. نخس تین ویژگ ی س ازنده س بک زن دگی در دنی ای جدی د، انتخاب های گسترده افراد است. در مقاله حاضر تلاش شده است تأثیر تغییر سبک زندگی بر زب ان شخصیت ها در سریال های تلویزیونی بررسی گردد. ازاین رو، سه مجموعه تلویزیونی (در پناه ت و، تب سرد و تکیه بر باد) از سه دهه اخیر انتخاب و تغیی ر س بک زن دگی و بازنم ایی آن در زب ان قسمت های منتخب مجموعه های تلویزیونی به روش تحلیلی- توصیفی بررسی شده اس ت. نت ایج نشان می دهد تغییر سبک زندگی بر زبان مجموعه های تلویزیونی سیما تأثیر داشته است، به گونه ای که نزاکت زبانی در حوزه کاربرد ضمایر و صورت های خطاب کاهش یافته است.
حسن تعابیر ناپسند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با بررسی شواهد مختلفی از زبان های فارسی و انگلیسی، نشان داده خواهد شد که حسن تعابیر، به لحاظ کاربردشناختی، دو گونه جدا از یکدیگرند: حسن تعابیر نوع اول (حسن تعابیر رایج) برای نشان دادن نزاکت اجتماعی و جلوگیری از خدشه دار شدن احساسات افراد جامعه درباره موضوعات مختلف؛ مانند مسائل جنسی، مرگ، تولد، اعضای بدن، ناتوانی های جسمی، بیماری های روانی، هوش و ناسزاها به کار می روند. از طرف دیگر، کاربران زبان به وسیله جایگزین کردن عبارات و واژه های حسن تعبیری نوع اول به جای عبارات و واژه های ناخوشایند، سعی در حفظ وجهه اجتماعی خود و مخاطبان دارند. اما نوع دوم حسن تعابیر (حسن تعابیر ناپسند)، ترفندی است برای پنهان کردن رسوایی های سیاسی و اقتصادی، پوشاندن حقیقت، و فریب و کنترل افکار عمومی به هنگام صحبت درباره موضوعات و رویدادهای اجتماعی. در واقع، در این نقطه است که گویندگان و نویسندگان از حسن تعبیر، نه در جهت پرهیز از کاربرد واژه های آزار دهنده، بلکه برای فریب افکار عمومی استفاده می کنند و این همان جایی است که ما را وارد گستره حسن تعابیر «غیرصادقانه» می کند.
خطاب و فراخوانی جنسیتی سوژه ها در داستان های صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
277 - 298
حوزه های تخصصی:
بنا به رخدادهای اجتماعی- فرهنگی ایران پس از مشروطیت، شکل های فراخوانی سوژه های انسانی و وجوه برساخت هویتی آنان تغییرکرده؛ این امر بر برساخت سوژه های داستانی اثر گذاشت. یکی از این موارد شکل متمایز فراخوانی جنسیتی سوژه های زن است که در همان داستان های آغازین ادبیات معاصر فارسی بویژه در داستان های صادق هدایت دیده می شود. در این نوشتار با نگاهی برساخت گرایانه، خطاب و فراخوانی جنسیتی سوژه ها در داستان های صادق هدایت طبقه بندی و تفسیر شده است. برای تبیین سطح کلان بحث، به نظریه آلتوسر و برای تحلیل دلالت های متنی به آرای گافمن، براون و لوینسون استناد شده است. نتیجه نشان می دهد که برساخت موقعیت/ وضعیت هر یک از سوژه های داستانی حاصل سه سطح فراخوانی تنانه، کنش محور و متعلقات محور است که بر زبان راویان یا سوژه های داستانی جاری شده و همین خطاب ها سبب وجهه مثبت یا منفی سوژه ها شده است. البته در خطاب و فراخوانی تنانه، اگرچه توصیف بدن ها به شکل ابژکتیو و عینی صورت گرفته است، به هنگام ارزیابی و قضاوت درباب همان بدن ها، معیار وجهه بخشی، ذهنی- ذوقی و مبتنی بر معیارهای زیبایی شناختی کلاسیک است. برعکس سطح مذکور، بنا به غلبه نگاه رئالیستی بر متن ها، در فراخوانی های کنش و متعلقات محور، مناسبات طبقاتی و شکل های سلیقه و مصرف سوژه های موضوع فراخوانی، ملاک انواع وجهه بخشی است. بر همین اساس اگرچه کلیت برساخت جنسیتی سوژه های زن داستان های هدایت همسو با فردیت گرایی جهان معاصر بر مناسبات شخصی و تاریخی سوژه ها استوار است، ملاک های وجهه بخشی در آن، به صورت مرزی و توأمان بر مبنای انواعی از معیار های معرفتی- زیبایی شناختی کلاسیک و معاصر سامان یافته است.
خشونت کلامی در مجموعه های کمدی سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
27 - 55
حوزه های تخصصی:
در جامعه ماشینی امروز که رسانه ها بر تمام وجوه زندگی انسان سایه افکنده اند و از عوامل مهم تاثیرگذار بر سبک زندگی فردی و گروهی افراد محسوب می شوند، هر روز بر نیاز جامعه به شادی و نشاط فزونی گیرد. وقایعی مانند بلایای طبیعی، جنگ و شیوع بیماری ها مانند کووید ۱۹ نیز بر اهمیت توجه به آرامش و نشاط آفرینی می افزاید. مجموعه های کمدی از جمله برنامه های محبوب و پرمخاطب به شمار می روند که طیف گسترده و متنوعی از مخاطبان را جذب می نمایند. اما اغلب مشاهده می شود میزان کاربرد خشونت کلامی به عنوان رفتاری عمدی، در مجموعه های کمدی زیاد است. ازاین رو، در این مقاله سه مجموعه کمدیِ پرمخاطب که در نیمه اول سال ۱۴۰۰ از سیما پخش شده اند، میزان خشونت کلامی در قالب راهبردهای بی ادبی کلامی کالپپر(2011/ 1988) بررسی می شود . سه مجموعه «بوتیمار»، «زیرخاکی2» و «دودکش۲» به عنوان جامعه آماری انتخاب شده اند و از هر مجموعه سه قسمت به شکل تصادفی انتخاب و به طورکامل مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد خشونت کلامی با کاربرد دشواژه و کاربرد جملات خشنی که در آنها بی ادبی آشکار و بی ادبی منفی به کار رفته، به ویژه در کلام مردان بروز یافته است. در مجموع، میزان کاربرد خشونت کلامی در مجموعه «بوتیمار» بیشتر بود. نتایج این پژوهش ضرورت بررسی زبانی تولیدات کمدی را قبل از پخش برنامه نشان می دهد
چو زدی ضربه ای ضربه ای نوش کن: تهدید متقابل وجهه در نمایش نامه «منجی در صبح نمناک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجهه تصویر هر فرد از خود، در عرصه اجتماعی است که قابلیت از دست رفتن، حفظ شدن و فزونی یافتن دارد و دارای دو بعد منفی (تمایل افراد به خودمختاری) و مثبت (تمایل افراد به موردتأیید واقع شدن) است. در هر گفتگویی لاجرم ملاحظات وجهه، که خود ارتباطی تنگاتنگ با قدرت دارد، وارد می شود. در خانواده به طور سنتی قدرت در ید مردان بوده است و این تهدید وجهه فرودستان (اعضای خانواده خود به ویژه زنان) را برای آنان سهل تر کرده است، گرچه گاهی با مقابله به مثل مواجه بوده اند. پژوهش حاضر با بررسی گفتگوهای محمود شایگان و همسرش در نمایشنامه «منجی در صبح نمناک»، اثر اکبر رادی، درپی بررسی اعمال تهدیدکننده وجهه بر اساس مدل براون و لوینسون (1987) است تا با مقایسه اعمال تهدیدکننده وجهه این دو شخصیت در طول نمایشنامه مشخص کند شخصیت زن این نمایش چگونه با شخصیت های کلیشه ای جنیسیتی زنان متفاوت است. نتایج حاکی از آن است که کتایون وجهه مثبت و وجهه منفی شوهرش را با استفاده از مخالفت، انتقاد و تقابلِ بیشتر، تهدید می کند. به عبارت دیگر، هرجا شخصیت مرد، دست به اعمال تهدیدکننده وجهه بیشتری زده است، با تعداد عمل تهدیدکننده وجهه بیشتری از سوی همسرش مواجه شده است.
دیالکتیک صمیمیت و احترام در یک گفت وگوی تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مفهوم وجهه به معنای پیوند و جدایی رابطه ای در فرهنگ ایرانی مطابق با نظریه ساخت وجهه می پردازد و ابتدا استدلال می کند که تفسیر و تأویل مفهوم نظری وجهه به معنای پیوند و جدایی رابطه ای در فرهنگ ایرانی، به ترتیب، عبارت است از دو مفهوم صمیمیت و احترام. سپس، نحوه ساخت وجهه به معنای دیالکتیک صمیمیت/پیوند و احترام/جدایی در بخش هایی از گفت وگوی بین مجری و مهمان در برنامه دورهمی بررسی و نشان داده می شود که چگونه دیالکتیک صمیمیت/پیوند و احترام/جدایی با استفاده از ابزارهای زبانی و غیرزبانی مثل نحوه به کارگیری شیوه های خطابِ مفرد و جمع یا ترکیبی، تعارفات مرسوم، ادات تکریم، مکث ها، طول نوبت، جهت نگاه، و جز آن ساخته می شود. افراد در هر لحظه از تعامل با توجه به تفسیری که در آن لحظه از رابطه خود با دیگری دارند با به کارگیری ابزارهای مختلف زبانی و غیرزبانی رابطه صمیمیت و احترام را مشترکاً و به شکلی پویا برمی سازند. این پویایی رابطه را نمی توان با فهرست راهبردهای حفظ وجهه سلبی و ایجابی، آن چنان که در نظریه براون و لوینسن معمول است، نشان داد.
دیپلماسی چینی سلامت و پویایی فزاینده اقتصاد چین در همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی سلامت، یکی از جنبه های دیپلماسی مدرن است که پس از همه گیری کرونا در جهان، موردتوجه بسیاری از کشورهای جهان واقع شده است. هدف مقاله پیش رو، بررسی نقش دیپلماسی سلامت بر حفظ و تداوم پویایی اقتصادی چین، هم زمان با همه گیری کرونا در این کشور و در سطح جهان است. براین اساس، پرسش اصلی پژوهش این است که «دیپلماسی سلامت چگونه به چین کمک کرد تا در شرایطی که کشورهای دیگر با رکود اقتصادی دست و پنجه نرم می کردند، اقتصاد خود را پویا نگه دارد؟» فرضیه اصلی پژوهش این است که «کارکردهای دیپلماسی سلامت، ازجمله گسترش روابط با کشورها، تلطیف چهره بین المللی، فرصت سازی برای کسب منافع اقتصادی از راه توسعه صادرات، و... به چین کمک کرد تا پویایی اقتصاد خود را حفظ کند». روش به کاررفته برای انجام پژوهش حاضر، روش کیفی با رویکرد تحلیلی تبیینی بوده و برای گردآوری داده ها نیز از روش کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که چین توانسته است در پرتو دیپلماسی سلامت به بازارهای جدیدی (در کشورهای درحال توسعه) دست یافته، برای خود شهرت و محبوبیت سیاسی کسب کند و نقش بازیگری مسئول و خیرخواه را به نمایش بگذارد. در نتیجه این سیاست ها، در سال 2020، استقبال از کالاهای بهداشتی چین و به تبع آن، صادرات این کشور، افزایش یافت.
وجهه طایفه ای پیشنهادی برای مفهوم وجهه و هویت: مطالعه موردی طایفه های جنوب کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«وجهه» یکی از ارکان ایجاد تعامل است و با ارزش «خود» یا «خودانگاره« طرفین تعامل ارتباط دارد. در ایران، مطالعات وجهه بیشتر بر فرهنگ عمومی ایرانی متمرکز بوده اند و به خرده فرهنگ ها کمتر توجه شده است. پژوهش حاضر از دیدگاه جامعه شناسی زبان و با نگاهی انتقادی به نظریه مدیریت تعامل اسپنسر-اوتی به بررسی وجهه غالب در جنوب کرمان پرداخته است. داده ها با روش های ترکیبی قوم نگاری، مصاحبه باز و بررسی منابع شفاهی و کتبی، جمع آوری و بررسی شده اند. آنچه از بررسی داده های زبانی به دست آمده نشان می دهد وجهه غالب در جنوب کرمان، نوعی از وجهه است که در منابع پیشین به آن اشاره ای نشده است. این نوع وجهه که می توان آن را وجهه طایفه ای نامید با ادب کلامی ارتباط کمتری داشته و بیشتر با هویت طایفه ای افراد مرتبط است. هویت طایفه ای نیز بیشتر در بستر زبان انتقال می یابد. وجهه طایفه ای در تعاملات روزمره با کنش های بین فردی فعال شده و چنانچه تهدید شود، عواقب آن از حوزه فردی به حوزه جمعی طایفه کشیده می شود. در پایان تفاوت آن با وجهه گروهی و جمعی ذکر شده و مختصات و مؤلفه های تشکیل دهنده این وجهه نیز با توجه به داده ها معرفی شده اند. برخی از این مؤلفه ها را می توان تاریخچه طایفه، سطح اجتماعی آن و ناموس پرستی برشمرد.