مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تناسب اراضی
ارزیابی توان اکولوژیک منطقه قزوین جهت تعیین نقاط بالقوه توسعه شهری با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی
حوزه های تخصصی:
اهمیت به کار گیری روش های عقلانی و نظام مند برنامه ریزی در مدیریت و استفاده بهینه از منابع، به ویژه منابع طبیعی برای همگان روشن است. از آنجایی که توسعه کالبدی شهرها، نابودی اراضی کشاورزی و گسترش به سمت پهنه های آسیب پذیر، نظیر حوزه های سیلابی و نیز شیب های نامناسب را به دنبال دارد که در حقیقت باعث به هم خوردن تعادل و پایداری اکولوژیک در شهرها می شود، ضرورت ارزیابی توان اکولوژیک کاربری توسعه شهری به معنای عینیت بخشیدن به قابلیت بالقوه سرزمین مورد انتظار است. منطقه قزوین از جمله زیست بوم هایی است که دچار معضلات ناشی از عدم حاکمیت نظام انضباطی بر منابع طبیعی است. در این تحقیق، پس از مطالعه پارامترهای اکولوژیک، اعم از پارامترهای فیزیکی (شامل توپوگرافی، ارتفاع، شیب، خاک، سنگ مادر، بارندگی، دما و ...) و پارامترهای زیستی (شامل تراکم پوشش گیاهی و مناطق حفاظت شده) که در کاربری توسعه شهری مؤثرند، شناسایی و نقشه سازی این پارامترها در منطقه قزوین، به کمک سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) انجام گردید. سپس توان اکولوژیک منطقه مذکور به کمک مدل اکولوژیک کاربری توسعه شهری و براساس تناسب اراضی (از طریق منطق بولین) مشخص شد. برای این کار، در هر یک از طبقات مدل فوق، شرایط و ویژگی های مناسب در منطقه با کد 1 و بقیه با کد صفر مشخص گردید. سپس با ضرب لایه ها، ارزیابی توان توسعه شهری برای هر طبقه مشخص گردید که نتایج نشان دهنده وجود تنها طبقه یک (مناسب) کاربری توسعه شهری درمنطقه مورد مطالعه است.
ارزیابی تناسب کاربری اراضی از طریق مدل توان اکولوژیک در استان اردبیل با هدف آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آمایش سرزمین و استفاده صحیح و متناسب با ویژگیهای محیطی از منابع و دادههای طبیعی در سطح منطقه و کشور، از اصول اوّلیه و مهم توسعه پایدار به شمار میآید. در استان اردبیل نحوه استفاده از سرزمین، مخصوصاً در اراضی زیرکشت، بر اساس توان اکولوژیک صورت نمیگیرد. بنابراین، این مقاله بر آن است تا مقایسهای بین کاربری اراضی موجود و توان اکولوژیک در استان انجام دهد. در این بررسی نقشه کاربری اراضی از تصاویر ماهوارهای استخراج شد و ارزیابی توان اکولوژیک استان نیز از روش مطرح شده توسط مخدوم با اندکی تغییرات در Arc GIS به دست آمد. مقایسه توان اکولوژیک استان با کاربری اراضی با استفاده از رویهمگذاری لایههای مختلف اطلاعاتی صورت گرفت و نقشه توانهای اکولوژیک منطقه تهیه گردید. نتیجه به دست آمده نشان میدهد در عرصههای کشت زراعت دیم، کاربری وضع موجود مغایر با توان اکولوژیک میباشد؛ بدین شرح که از کل کاربریهای مربوط به زراعت دیم در سطح استان نزدیک به 37 درصد جزو اراضی حفاظتی می باشد که به زیر کشت و کار رفته است. همچنین، از کل کاربری های مربوط به زراعت آبی، 77/6 درصد جزء اراضی حفاظتی میباشد.
مدلسازی سطح مورد نیاز محصولات کشاورزی با استفاده از روش برنامه ریزی چند هدفه و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مراحل مهم برنامه ریزی فضایی، تعیین مساحت موردنیاز (تقاضا) کاربری های مختلف می باشد. در این خصوص معمولا تقسیمات سیاسی و مدیریتی به عنوان واحد تقاضا مورد توجه قرار گرفته و مساحت موردنیاز هر واحد با استفاده از روش های رگرسیون آماری، مدلهای اجتماعی- اقتصادی و یا برنامه ریزی چند هدفه، محاسبه می شود. در این تحقیق ابتدا با لحاظ نمودن تقسیمات سیاسی و مدیریتی و همچنین قابلیت ها و پتانسیل محدوده مورد مطالعه، واحدهای همگن مدیریتی – محیطی به عنوان واحدهای تقاضای کوچکتر تعریف شد. سپس تقاضای محصولات کشاورزی با استفاده از روش برنامهریزی چند هدفه که شامل دو هدف، پنج محدودیت و بیست و دو متغیر می باشد، محاسبه شد. مدل توسعه داده شده با استفاده از نرم افزارهای GAMS 23.7 و ArcGIS 10، برای برآورد تقاضای محصولات کشاورزی بخشی از استان اصفهان در سال 1394 پیاده سازی شد. به منظور ارزیابی واحد تقاضا، در این تحقیق، واحدهای همگن مدیریتی – محیطی به عنوان یک نوع واحد تقاضای ریزدانه با دو واحد تقاضای درشت دانه شامل دهستان و محدوده جغرافیایی تحت پوشش نقاط جمعیتی مقایسه گردید. نتایج حاصل شده دلالت بر اولویت بالاتر واحد تقاضای ریزدانه داشته و مبین آن است که به منظور تدقیق میزان تقاضای کاربری ها نیاز است تا با مدنظر قرار دادن قابلیت ها و پتانسیل محدوده مورد مطالعه، از واحدهای تقاضای ریزدانه در تعیین میزان تقاضای کاربری استفاده شود.
تحلیل تناسب اراضی (LSA) برای توسعه شهری در محدوده مجموعه شهری تبریز با استفاده از روش تحلیل فرایند سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موارد مهم و پیچیده برای برنامهریزان شهری تصمیم گیری در مورد مکانهای مناسب جهت گسترش آتی شهرها و تعیین اراضی مناسب توسعه میباشد. پیچیدگی و فراوانی عوامل مؤثر در تعیین مطلوبیت اراضی برای توسعه شهری لزوم به کارگیری فناوریهایی برای مدیریت بهینه و جلوگیری از رشد پراکنده شهری را میطللبد. هدف اصلی مقاله حاضر تشخیص و تعیین مکانهای مناسب جهت گسترش آتی فضاهای سکونت و فعالیت در محدوده مجموعه شهری تبریز است. بدین منظور از روشهای ارزیابی چند معیاره مبتنی بر تحلیل سلسله مراتبی برای تولید و تجزیه و تحلیل نقشهها و لایههای مختلف کاربری اراضی استفاده شده است. طی این فرآیند ابتدا شاخصهای طبیعی و انسانی مورد نیاز و تأثیرگذار در قالب 12 شاخص شناسایی، تهیه و مورد استفاده قرار گرفتهاند و در نهایت نقشه نهایی اراضی مناسب توسعه بر اساس مدل AHP تولید شده است. بر اساس یافتههای تحقیق، از کل مساحت 8/272761 هکتاری محدوده مورد مطالعه حدود 41 درصد اراضی مناسب و نسبتاً مناسب برای توسعه و 37/31 درصد، اراضی نامناسب و نسبتاً نامناسب برای توسعه تشکیل میدهند . همچنین از نظر توزیع مکانی اراضی مناسب توسعه بیشتر در قسمتهای مرکزی به طرف جنوب و اراضی نامطلوب در قسمتهای شرق و شمال به طرف شمال غرب قرار گرفتهاند.
کاربرد مدل TOPSIS در فرایند تحلیل توان های محیطی برای توسعه ی شهری مطالعه موردی : شهرستان های اردبیل، نیر، نمین و سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند رو به رشد شهرنشینی و به تبع آن رشد شتابان فضای کالبدی شهرها، یکی از نمودهای برجسته در زندگی بشر امروزی تلقی می شود. بر همین اساس، به کارگیری ساز و کارهای کارآمد در کانالیزه کردن توسعه ی فیزیکی شهرها در بسترهای مناسب را می توان امری اجتناب ناپذیر در فرایند برنامه ریزی شهری در نظر گرفت. یکی از این ساز و کارها استفاده از تکنیک های کارآمد در اولویّت بندی تناسب اراضی برای توسعه ساخت و سازهای شهری است. در تحقیق حاضر با انتخاب شهرستان های اردبیل، نیا، نمین و سرعین، به عنوان مطالعه ی موردی، سعی شده است تلفیقی از قابلیت های GIS و مدل TOPSIS، در یک زمینه تجربی از موضوع تحقیق به آزمون گذاشته شده و خروجی های حاصله در قالب نقشه کلاس بندی شده از تناسب اراضی برای توسعه ی شهرها، ارایه گردد. برای انجام این مهم، تشکیل معیارهای ارزیابی، استانداردسازی نقشه های معیار به واسطه ی درجه عضویت در تابع فازی، تعیین وزن معیارها به روش CRITIC و تهیه ی نقشه های استاندارد شده وزنی از جمله اقداماتی بودند که در برایند انجام آن ها، مقدمات لازم برای استفاده ی عملیاتی از مدلTOPSIS در محیط GIS فراهم گردید. بررسی نتایج حاصل از به کارگیری مدل در محدوده ی مورد مطالعه نشان داد که پیکسل های اولویّت دار معرفی شده در خروجی حاصل از مدل، دارای شرایط بهینه از منظر معیارهای تعریف شده هستند. بنابراین این مدل می تواند به عنوان یک سیستم پشتیبان تصمیم گیری (DSS)، در فرآیند انتخاب بسترهای مناسب برای توسعه ی کالبدی شهر مورد استفاده قرار گیرد.
ارزیابی تناسب اراضی جهت استقرار مزارع بادی با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره و GIS (مطالعه موردی: آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به واسطه تأثیرات منفی استفاده از سوخت های فسیلی و همچنین محدود بودن این منابع، استفاده از انرژی های تجدید پذیر و به خصوص انرژی حاصله از باد برای تولید انرژی پاک در سالیان اخیر مورد توجه قرار گرفته است. به طوری که بیشترین ظرفیت تولید الکتریسیته در انرژی های نو در اروپا در سال 2008 متعلق به انرژی بادی (۴۳%) بوده است. به منظور بهره برداری مناسب و مطلوب از انرژی بادی، اولین گام مطالعه و معرّفی مناطق مناسب برای انجام پروژه است. در این پژوهش با بهره گیری از نظر کارشناسان خبره و مطالعه طرح ها و پژوهش های صورت گرفته در این زمینه، از 12 پارامتر پتانسیل باد، فاصله از شهرها، روستاها، رودخانه ها، دریاچه ها، جاده ها، خطوط ریلی، فرودگاه، گسل و همچنین کاربری اراضی، شیب و ارتفاع برای ارزیابی تناسب اراضی جهت ایجاد مزارع باد در استان آذربایجان شرقی استفاده شده است. این پارامترها ابتدا از سه دیدگاه اقتصادی، اجتماعی_فرهنگی و زیست محیطی مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته و سپس برای وزن دادن و همپوشانی لایه ها و معیارها از مدل AHP و منطق فازی در محیط سیستم اطلاعات مکانی (GIS) استفاده گردید. در نقشه حاصله، از کل مساحت منطقه در مدل AHP و منطق فازی به ترتیب، در حدود 025/0 و 3 درصد برای انجام چنین پروژه ای مناسب تشخیص داده شد. ضریب همبستگی روش فازی وAHP با لایه پتانسیل باد، به عنوان مهم ترین لایه مورد استفاده به ترتیب 55 و 43 درصد بدست آمد، که حاکی از برتری نسبی روش فازی نسبت به روش AHP در مسئله مورد تحقیق است. همچنین بر اساس یافته های پژوهش حاضر مهم ترین فاکتورهای موثر در مکانیابی مزارع باد لایه های پتانسیل باد، ارتفاع، فاصله از دریاچه ها، کاربری اراضی، شهرها و روستا هستند.
ارزیابی کیفی موقعیت مکانی کاربری مسکونی در شهر تبریز با روش تحلیل سلسله-مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محل زندگی انسان ها مهم ترین بخش شهر است و سهم عمده ای از سطوح کاربری ها را نیز به خود اختصاص می دهد؛ به گونه ای که در شهرهای کوچک بیش از 60 درصد و شهرهای بزرگ حدود 40 درصد از سطح شهر تحت پوشش کاربری مسکونی است. یکی از موارد مهم و پیچیده برای برنامه ریزان شهری تعیین کیفیت موقعیت استقرار کاربری مسکونی و مطابقت آن با اصول شهرسازی می باشد. پیچیدگی و ازیاد فاکتورهای موثر در تعیین کیفیت مکانی استقرار کاربری مسکونی، لزوم به کارگیری روش های چندمتغیره تصمیم ساز جهت تعیین درجه تناسب کیفی استقرار کاربری مسکونی را می طلبد. هدف عمده مقاله حاضر تعیین وضعیت فعلی الگوی استقرار کاربری های مسکونی در تطابق با استانداردهای مکان یابی کاربری مسکونی های در مناطق ده گانه شهرداری کلان شهر تبریز می باشد. بدین منظور از روش های ارزیابی چندمعیاره مبتنی بر تحلیل سلسله مراتبی برای تولید و تجزیه و تحلیل نقشه ها و لایه های مختلف کاربری ها استفاده شده است. طی این فرآیند ابتدا شاخص های طبیعی و انسانی مورد نیاز و تأثیرگذار در قالب 12 شاخص شناسایی، تهیه و مورد استفاده قرار گرفته اند و در نهایت نقشه نهایی کیفیت استقرار بر اساس مدل AHP تولید شده است. بر اساس یافته های تحقیق، از کل مساحت 09/4043 هکتاری کاربری مسکونی حدود 14/502 هکتار در مناطق با استاندارد خیلی کم تا کم در قسمت های شمالی شهرداری مناطق 1، 4 و 10، 61/558 هکتار در مناطق با استاندارد متوسط در قسمت های جنوبی شهرداری مناطق 1،2 و 314/2982 هکتار استانداردهای مکان یابی در مناطق با استاندارد زیاد تا خیلی زیاد در قسمت های مرکزی شهر واقع در شهرداری مناطق 3، 4، 5، 6، 7 و8 می باشند.
ارزیابی تناسب اراضی برای کشت برنج در استان زنجان در قالب مدل فائو و با استفاده از تکنیک تلفیقی AHP-TOPSIS در محیطGIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی تناسب اراضی برای محصولات کشاورزی یکی از اقدامات ابتدایی و ضروری در توسعه پایدار، جلوگیری از تخریب اراضی و حفاظت از منابع زیستی برای استفاده آیندگان است. در این زمینه و با توجه به اهمیت برنج به عنوان محصولی استراتژیک در کشور، اقدام به ارزیابی تناسب اراضی در استان زنجان با استفاده از قابلیت های ترکیبی سیستم اطلاعات مکانی (GIS) و روش های تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM) در قالب مدل فائو شد. در این پژوهش با توجه به نظرات کارشناسان مربوطه و مطالعه طرح ها و پژوهش های پیشین، از 4 شاخص زیست محیطی (منابع تأمین آب، متغیرهای اقلیمی، خاک، توپوگرافی) و 5 شاخص اجتماعی-اقتصادی (نیروی کار انسانی و ماشینی، فاصله از جاده و بازار، تعداد شرکت های تعاونی) برای مدل سازی تناسب اراضی استفاده شد. برای وزن دهی و تجمیع لایه ها، به ترتیب از روشAHP و روش رتبه بندی براساس تشابه به حد ایده آل (TOPSIS) استفاده و در مرحله بعدی نتایج به دست آمده بر اساس مدل پیشنهادی فائو و یک کلاس به عنوان مناطق دارای محدودیت، طبقه بندی شدند. در نقشه اولیه تناسب اراضی به دست آمدهاز شاخص های زیست محیطی 36/114 کیلومتر مربع (51/0%) و در نقشه نهایی بعد از تجزیه و تحلیل اجتماعی-اقتصادی 73 کیلومتر مربع (33/0%)، به عنوان کلاس کاملاً مناسب (S1) شناخته شد. دقت کلی نقشه اولیه و نهایی در مقایسه با نقشه کاربری اراضی منطقه به ترتیب 7/74% و 3/89% به دست آمد. بر اساس یافته های پژوهش حاضر مهمترین پارامترهای ارزیابی تناسب اراضی برای برنج به ترتیب منابع تأمین آب، اقلیم، خاک، ماشین آلات کشاورزی و توپوگرافی بوده، همچنین کمبود منابع آبی و شوری خاک از مهمترین موانع کشت برنج در منطقه مورد مطالعه به شمار می آیند.
ارزیابی تناسب اراضی به منظور توسعه ی شهری با رویکرد آمایش سرزمین مطالعه موردی: شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه ی پایدار شهری، گونه ای از توسعه ی شهری است که می تواند استمرار داشته باشد بدون این که موجب تخریب منابع و نظام هایی شود که به آن ها وابسته است. افزایش روزافزون جمعیّت شهرنشین و در پی آن رشد شهرها، توجه به چگونگی کنترل توسعه ی شهرها با برنامه و حرکت در راستای اصول توسعه ی پایدار را الزامی می کند. در واقع توسعه ی مناسب شهری هنگامی محقق می شود که سرزمین به تناسب قابلیت های آن به کار گرفته شود. هدف این پژوهش ارزیابی تناسب اراضی شهرستان اهواز به منظور توسعه ی شهری می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. ابتدا لایه های مناسب در محیط ARCGIS نرمال سازی شده اند و با توجه به این که ماهیّت پژوهش، تصمیم گیری و انتخاب اراضی مناسب می باشد، از روش های تصمیم گیری چندمعیاره استفاده گردید. بدین ترتیب 15معیار مورد نظر با استفاده از پرسشنامه تکنیک Fuzzy Dematel به وسیله ی 15 نفر از نخبگان حوزه برنامه ریزی آمایش سرزمین و برنامه ریزی شهری تکمیل گردید و در نرم افزار Excel وزن معیارها به دست آمد سپس وزن های به دست آمده در تک تک لایه ها ضرب گردید. در نهایت با الگوریتم تکنیکTopsis که در محیط ARCGIS پیاده سازی گشت، لایه ها با هم همپوشانی شدند و نقشه ی اولویّت بندی به منظور توسعه ی شهری در شهرستان اهواز ارائه شده است. مساحت اولویّت ها به این ترتیب می باشد که مساحت اولویّت اول 54975 هکتار، اولویّت دوم 250168 هکتار، اولویّت سوم 75367هکتار، اولویّت چهارم 44658هکتار و اولویّت پنجم 3642هکتار به دست آمده است. اولویّت اول در قسمت های جنوب، جنوب غربی و شمال شرقی قرار گرفته است و بیشتر مساحت آن در زمین های بایر می باشد.
پهنه بندی عرصه های مناسب برای استحصال رواناب با استفاده از AHP و GIS (مطالعه موردی: حوضه آبخیز سمبور چای استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمع آوری آب باران، با اهداف و انگیزه های گوناگونی صورت می گیرد که هدف اصلی آن، بهینه سازی و مدیریت بهره برداری از آب باران بر اساس نیاز و مصرف می باشد. حوضه آبخیز سمبور چای با مساحت 74830 هکتار در مناطق خشک و نیمه خشک ایران در استان اردبیل واقع شده است. در این تحقیق به منظور تعیین مناطق مستعد برای استحصال رواناب از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS استفاده شد. بدین منظور نقشه مناطق مستعد استحصال آب با به کارگیری مفهوم سطح منبع متغیر بر اساس حجم آب قابل استحصال و از طریق مدل AHP تهیه ش د. پس از وزن دهی به پارامترهای شدت بارش نیم ساعته با دوره بازگشت 10 سال، شدت بارش یک ساعته با دوره بازگشت 2 سال، بارش متوسط سالانه، NDVI، متوسط شیب، نفوذپذیری خاک، سنگ شناسی سطحی و دما و مشخص شدن تاثیر آن ها، عرصه های مناسب و نامناسب برای استحصال رواناب مشخص شد. نتایج نشان داد که زیرحوضه های واقع در قسمت شمالی منطقه با دارا بودن مساحت بالادست بیش تر و دبی پیک 7 تا 21 متر مکعب بر ثانیه، زمان تمرکز بالای 120 دقیقه، دمای متوسط بیش تر از 13 درجه سانتی گراد، شاخص NDVI منفی و ارتفاع رواناب سالانه 7 سانتی متر بیش ترین پتانسیل تولید رواناب را دارند.
ارزیابی تناسب اراضی مراکز بهداشتی-درمانی با استفاده از تحلیلCF (مورد شناسی: مناطق یک و هشت شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
111 - 130
حوزه های تخصصی:
ارزیابی تناسب اراضی شهری، بستری درجهت برنامه ریزی های شهری به ویژه در زمینه استفاده صحیح از اراضی است. این امر مهم، کاربری های موجود در شهر را به گونه ای هدایت می کند تا از همجواری های نادرست و ناسازگار جلوگیری به عمل آید و در نهایت منجر به برقراری تناسب اراضی شود. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی در راستای ارزیابی تناسب اراضی مراکز بهداشتی-درمانی در مناطق یک و هشت شهر اهواز به انجام رسید. برای دست یابی به هدف مذکور و تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده، از نرم افزار ArcGISو رابطه CFاستفاده شد. درنهایت توزیع فضایی اراضی و درصد تناسب هر یک از کاربری های منتخب، با کاربری بهداشتی-درمانی مشخص شد. نتایج پژوهش نشان داد که از میان کاربری های مورد مطالعه، بیشترین ناسازگاری را در ابتدا کاربری صنعتی با 16.17 درصد، کاربری مسکونی با 8.17 درصد و سپس مراکز آتش نشانی با 7.53 درصد و همچنین کمترین ناسازگاری را معابر اصلی با 0.71 درصد به خود اختصاص داده است. در انتها از کل مساحت محدوده مورد مطالعه، 41.09 درصد را پهنه های ناسازگار، 18.66 درصد را پهنه های خنثی و 13.02 درصد را پهنه های سازگار دربر گرفته است. مطابق بررسی های انجام شده، تناسب اراضی و همجواری کاربری های منتخب نسبت به کاربری بهداشتی-درمانی در محدوده مورد مطالعه به طور متناسب رعایت نشده است.
توسعه یک سیستم پشتیبان تصمیم گیری مکانی (SDSS) با رویکردی آمایشی در تحلیل تناسب اراضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل تناسب اراضی، با توجه به ظرفیت ها و درنظرگرفتن ملاحظات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی از مهم ترین مباحث جغرافیایی در برنامه های آمایش سرزمین است. نبود دیدگاهی یکپارچه و عدم قطعیت موجود در این مسائل موجب شده که تحلیل تناسب اراضی با تعارض هایی ذاتی همراه باشد. در حال حاضر تحلیل تناسب اراضی در برنامه های آمایش بدون درنظرگرفتن تعارضات حاکم بر جریان مدل سازی تحلیل اراضی صورت می گیرد. هدف پژوهش حاضر، توسعه یک سیستم پشتیبان تصمیم گیری مکانی ( SDSS ) متناسب با نیاز برنامه های آمایشی، برمبنای مدل لوسیس ( LUCIS ) است. پژوهش حاضر، بر سه نوع عمده کاربری اراضی یعنی شهری، کشاورزی و منابع طبیعی با دیدگاهی یکپارچه متمرکز می شود. در سامانه طراحی شده، تقاضا و ملاحظات مربوط به ذی نفعان، با توسعه و به کارگیری یک سامانه پشتیبان تصمیم گیری مکانی ( SDSS ) عملیاتی شده است. در این راستا از تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره ( MCDA )، در کنار قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) بهره گرفته شد. دست آورد تحقیق سیستمی مکانی متناسب با نظریات تصمیم گیرندگان است که تحلیل تناسب اراضی را با درنظرگرفتن تعارضات موجود مدل سازی می کند.
تعیین تناسب اراضی برای کشت محصولات کشاورزی با استفاده از GIS و سیستم های استنتاج گر فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد سریع جمعیت، توسعه و گسترش شهرها و محدودشدن زمین های کشاورزی، ارزیابی زمین ها برای استفادة بهینه و افزایش تولید در واحد سطح و تصمیم گیری هدفمند در تخصیص زمین های کشاورزی به بهترین کاربری، اهمیت ویژه ای دارد. در پژوهش حاضر مدلی برای برنامه ریزی تخصیص محصولات کشاورزی ارائه شده است که در آن با محاسبة میزان تناسب سرزمین با استفاده از سیستم های استنتاج گر قاعده مبنای فازی و تعیین تقاضا و مدنظر قراردادن توالی کشت محصولات، نوع محصول کشاورزی در منطقة موردنظر تعیین می شود. مدل ارائه شده با استفاده از نرم افزارهای GAMS 23.7، MATLAB و ArcGIS 9.3 در شهرستان برخوار و میمه واقع در استان اصفهان پیاده سازی شد. نتایج تخصیص محصولات کشاورزی و بررسی سه نوع تناوب زراعی موجود نشان دادند که مساحت اختصاص داده شده به محصولات گندم، گندم ذرت، جو، جو ذرت، ذرت، یونجه و سیب زمینی برای سال 1390 به ترتیب برابر با 82/27، 64/21، 27/7، 85/5، 36/7، 36/6 و 74/1 درصد از کل مساحت اختصاص داده شده به کاربری کشاورزی در منطقه است. همچنین که توزیع مکانی این محصولات به گونه ای است که به منظور دستیابی به تولید بهینه، می بایست کشت گندم، جو و ذرت به صورت سیستم کشت دومحصولی در قسمت جنوبی شهرستان، و کشت یونجه و ذرت عمدتاً در قسمت های شمالی شهرستان صورت گیرد. با استفاده از مدل ارائه شده، می توان مناسب ترین محصول برای کشت در ناحیه ای مشخص را تعیین کرد و با تعریف سناریوهای مختلف اطلاعات مفیدی را برای برنامه ریزان بخش کشاورزی تولید کرد.
ارزیابی توسعه سکونت گاه های شهری در مناطق آسیب پذیر از تاثیر گسل با استفاده از روش های چند معیاره (مطالعه موردی : شهرک باغمیشه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محل زندگی انسان ها مهمترین بخش شهر است و سهم عمده ای از سطوح کاربری ها را نیز به خود اختصاص می دهد؛ به گونه ای که در شهرهای کوچک بیش از 60 درصد و شهرهای بزرگ حدود 40 درصد از سطح شهر تحت پوشش کاربری مسکونی است. یکی از موارد مهم و پیچیده برای برنامه ریزان شهری تعیین کیفیت موقعیت استقرار کاربری مسکونی و مطابقت آن با اصول شهرسازی می باشد. پیچیدگی و ازدیاد فاکتورهای موثر در تعیین کیفیت مکانی استقرار کاربری مسکونی، لزوم به کارگیری روش های چند متغیره تصمیم ساز جهت تعیین درجه تناسب کیفی استقرار کاربری مسکونی را می طلبد. هدف عمده مقاله حاضر تعیین وضعیت فعلی الگوی استقرار کاربری های مسکونی در تطابق با استانداردهای مکان یابی کاربری مسکونی های شهرک باغمیشه تبریز می باشد. بدین منظور از روش های ارزیابی چند معیاره مبتنی بر تحلیل سلسله مراتبی برای تولید و تجزیه و تحلیل نقشه ها و لایه های مختلف کاربری ها استفاده شده است. طی این فرآیند ابتدا شاخص های طبیعی و انسانی از دیدگاه ژئوموفولوژیکی مورد نیاز و تاثیرگذار در قالب 8 شاخص شناسایی، تهیه و مورد استفاده قرار گرفته اند و در نهایت نقشه نهایی کیفیت استقرار بر اساس مدل AHP تولید شده است. بر اساس یافته های تحقیق، از کل مساحت 4/300 هکتاری شهرک حدود 100 هکتار در مناطق با استاندارد خیلی کم عمدتاً در قسمت های شمالی، 51/105 هکتار در مناطق با استاندارد کم عمدتاً در قسمت های جنوب شرقی، 74/5 هکتار در مناطق با استاندارد متوسط عمدتاً در قسمت های شمال غرب، 18 هکتار در مناطق با استاندارد زیاد عمدتاً در قسمت های مرکزی به طرف جنوب و 15/71 هکتار در مناطق با استاندارد خیلی زیاد زیاد عمدتاً در قسمت غربی شهرک استقرا یافته اند.
ارزیابی توان اکولوژیک سرزمین در استان گلستان به منظور توسعه کاربری های کشاورزی با رویکرد آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
253 - 274
حوزه های تخصصی:
ارزیابی توان اکولوژیک تعیین می کند که هر یک از فعالیت های انسانی در کدام پهنه از سرزمین قابل انجام دادن است و بالعکس در هر یک از پهنه ها چه فعالیت هایی قابل انجام دادن نیست یا انجام دادن آن صرفه اقتصادی به دنبال ندارد یا مخرب پایداری محیطی است. هدف از این پژوهش ارزیابی توان اکولوژیک سرزمین در استان گلستان، به منظور توسعه کشاورزی (کشت گندم)، با رویکرد آمایش سرزمین و بررسی عوامل مؤثر بر توان اکولوژیک کشاورزی بود. پژوهش به روش اکتشافی و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای انجام شد. ابتدا عوامل و شاخص های مؤثر شامل آب و هوا، بارندگی، دما و درجه حرارت، تبخیر، توپوگرافی (ارتفاع)، شیب، جهت شیب، کاربری اراضی، منابع آبی، پهنه های سیلاب، تیپ اراضی، فرسایش، خاک شناسایی شدند و در مرحله بعد مکان یابی بهینه و مناسب کشت گندم با استفاده از نرم افزار Arc GIS و آزمون های آن، به منظور پهنه بندی مناطق مستعد کشت گندم، در چهار مرحله صورت پذیرفت؛ بدین صورت که داده های خام لایه های مورد نظر شناسایی و نواحی مناسب کشت و کار تعیین و کلاس بندی شدند. مقادیر مناسب به لایه های اشاره شده داده شد تا نقشه لایه نهایی جهت پهنه بندی مناطق مستعد کشت گندم تولید شود. در نهایت، با روی هم گذاری لایه مناطق زیر کشت گندم بر لایه های مورد نظر، نقشه توان اکولوژیک منطقه تهیه شد و سپس به سه طبقه نهایی اراضی با توان مناسب و بالا (حدود 13 درصد)، اراضی با توان متوسط (بیش از 80 درصد)، اراضی با توان کم یا بدون توان (حدود 5 درصد) کلاس بندی شدند. قلمرو میانی استان دارای حاصلخیزترین زمین های کشاورزی و اقلیم نیمه مرطوب و معتدل مدیترانه ای (جلگه های پایکوهی البرز) است. در نتیجه بهترین نواحی کشت ْ قلمرو میانی استان و نواحی جنوبی استان، به دلیل دارا بودن خاک عمیق زراعی با کیفیت نسبتاً مطلوب و بارندگی مناسب، است.
بررسی تاثیرات ثابت مقطعی و زمانی میزان شادی ساکنین براساس تحول عملکردهای شهری (نمونه مورد مطالعه شهر مشهد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
73 - 88
حوزه های تخصصی:
هدف این بررسی، تعیین جایگاه تحول عملکردهای محیطی و اجتماعی کلان شهر مشهد، بر شادی ساکنین آن بود. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه استاندارد مقیاس شادی آکسفورد که برای گردآوری اطلاعات اقتصادی و اجتماعی و عملکردهای شهری بازنویسی شده بود، به دست آمد. نمونه مورد بررسی در این پژوهش 780 خانوار در 155 محله شهر مشهد بود. داده های گردآمده به این طریق، با استفاده از آماره F و خی دو و آزمون های هاسمن و لیمر و در محیط نرم افزار SPSS، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که مناطق یازده و دوازده شهرداری مشهد با کسب امتیاز 9/5 در نردبان شادی، در جایگاه نخست قرار داشته و منطقه سه با 0/5 در پایین ترین رده قرار گرفته است. آزمون های آماری نیز نشان داد مناطق مورد بررسی از لحاظ برخورداری از شادی، تفاوت معناداری با هم داشته، اما شادی در هر یک از مناطق در طول زمان به صورت معناداری دستخوش تغییر نشده-است. در نهایت مقادیر F و خی دو، برای آزمون همزمانی اثرات ثابت مقطعی و زمانی به ترتیب 7/10 و 5/308 بوده و نشانگر آن بود که اثرات ثابت هم در بین مناطق و هم برای هر منطقه، در طول زمان، وجود داشته است.
ارزیابی تناسب اراضی منطقه مرنجاب جهت احداث دهکده گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
169 - 189
حوزه های تخصصی:
گستردگی اکوسیستم های بیابانی در ایران و عدم بارورسازی کامل آنها در بخش های مختلف اقتصادی، توجه به راهبردهای مدیریتی منطبق بر توسعه پایدار محیط را الزامی کرده است. در این خصوص توسعه صنعت اکوتوریسم در مناطق بیابانی می تواند به عنوان راهکار مدیریتی مناسب و همسو با محیط زیست و همچنین سیاست جایگزین مقابله با تخریب اراضی، ابتقای اکوسیستم و بهره گیری بهینه از طبیعت مطرح باشد. از این رو پژوهش حاضر به ارزیابی سناریوی تناسب اراضی منطقه مرنجاب برای احداث دهکده گردشگری پرداخته است. پارامترهای مدل مکان یابی دهکده گردشگری شامل پنج معیار اصلی جاذبه های گردشگری، دسترسی و خدمات، سیمای سرزمین، حفاظت از منابع طبیعی و مخاطرات می باشد. به منظور تعیین امتیاز هریک از معیارها از مدل تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. با اعمال امتیازات حاصل از مدل به لایه های رقومی معیارها، نقشه های وزن دار آنها بدست آمد. نهایتاً تلفیق تمامی لایه های وزن دار، منجر به تهیه لایه موزون تناسب ارضی گردید که برای تعیین مکانی پهنه ها، دامنه امتیازات آن براساس شکست های طبیعی به پنج اولویت طبقه بندی شد. نتایج نشان داد که معیارهای جاذبه های گردشگری و مخاطرات به ترتیب با وزن 4064/0 و 0429/0 بالاترین و پایین ترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند. همچنین طبق نقشه نهایی تناسب ارضی، 49503 هکتار از سطح منطقه مرنجاب تحت عنوان اولویت نخست جهت تخصیص به دهکده گردشگری بسیارمناسب می باشد. این پهنه انطباق مکانی با محدوده اطراف کاروانسرای مرنجاب، نواحی جنوبی دریاچه نمک و قسمت های شمالی ریگ بلند دارد که وجود جاذبه های گردشگری، دسترسی به راه های ارتباطی و مراکز اقامتی و همچنین اهمیت بسیار زیاد آنها در سناریوی مکان یابی دهکده گردشگری این همسویگی را توجیح می کند.
ارزیابی زمین – زیست محیطی تناسب اراضی برای برنامه ریزی زمین شهری ( مطالعه موردی: منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال هجدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۴
51 - 63
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی و افزایش بی سابقه جمعیت در سده ی اخیر، محلات شهری وکلان شهری را در امر خدمات رسانی مطلوب و بهینه با مشکلات جدی مواجه ساخته است. در این تحقیق با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره، از روش فرآیند سلسله مراتبی جهت ارزیابی زمین – زیست محیطی تناسب اراضی برای برنامه ریزی زمین شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در محدوده شهری منطقه 22 شهر تهران استفاده شده است.کاربری های اصلی مورد نظر 5 گروه کاربری شامل بلندمرتبه سازی، ساختمان چند طبقه، ساختمان کم ارتفاع، حفاظت طبیعی و تفریحی – فراغتی هستند. براساس این پژوهش معیارهای اصلی موثر برای ارزیابی تناسب زمین در منطقه 22شهرداری تهران برای برنامه ریزی زمین شهری به 9معیار شامل: شیب، ارتفاع، جهت، زمین شناسی،کاربری اراضی، واحد ارضی، فاصله از رودخانه، فاصله از گسل، فاصله از جاده (راه) تقسیم می شود. نتایج نشان می دهد که 3/19درصد مساحت منطقه مورد مطالعه برای بلند مرتبه سازی ، 5/12 درصد برای ساختمان های چند طبقه و 28/ 15درصد برای ساختمان های کم ارتفاع مناسب هستند.توزیع مکانی این پهنه ها به ترتیب از پایکوه در شمال به سمت جنوب و جنوب شرق محدوده است. پهنه مناسب حفاظت طبیعی 6/17درصد مساحت منطقه در نوار شمالی پایکوهی و درون دره ها را در بر می گیرد. همچنین 33/26درصد منطقه برای کاربری تفریحی – فراغتی مناسب است که عمدتا در بخش های پایکوهی شمالی و درون دره ها قرار دارد. مطابقت ساخت و سازهای موجود با نقشه های تناسب مذکور برای کاربری های اصلی نشان می دهد که در برخی نواحی تطابق و همخوانی وجود دارد، اما در برخی نواحی دیگر دیده نمی شود.
ارزیابی مطلوبیت سایت های مسکن مهر شهر اردبیل به لحاظ دسترسی به خدمات عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
157 - 174
حوزه های تخصصی:
مسکن یکی از نیازهای اساسی انسان است و دستیابی به مسکن سالم و مطلوب یکی از شاخص های توسعه یافتگی محسوب می شود. از نظر قانونی نیز داشتن مسکن مناسب حق هر شهروندی است. سیاست مسکن اجتماعی یکی از راهکارهای اصلی در تأمین مسکن شهروندان در کشورهای مختلف بوده است. در ایران نیز مسکن مهر یکی از این تلاش ها محسوب می شود. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا وضعیت مسکن مهر شهر اردبیل به لحاظ مطلوبیت دسترسی به خدمات و زیرساخت های شهری، مورد بررسی قرار دهد. روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی - تحلیلی است، در فرایند پژوهش، بعد از مشخص شدن معیارهای مؤثر، لایه های GIS هر یک از معیارها با استفاده از نرم افزار ARCGIS تهیه، ارزش گذاری و استانداردسازی شده و در تحلیل نهایی مورداستفاده قرار گرفت. به منظور سنجش مطلوبیت دسترسی مسکن مهر به کاربری های عمومی از ترکیب مدل AHP و قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی در قالب مدل های Index Overlay ،Weighted Overlay و TOPSIS استفاده شده است؛ در نهایت با بهره گیری از نظر کارشناسان و متخصصان هرکدام از مدل های مورد استفاده امتیاز دهی و اولویت دهی شدند تا نقشه نهایی حاصل از تلفیق نتایج مربوط به هر یک از مدل ها به دست آید، نتیجه نهایی به دست آمده از هر یک از روش های فوق متناسب با میزان اهمیت آن ها در ارزیابی مطلوبیت دسترسی سایت های مسکن مهر، با استفاده از افزونه Raster Calculator در محیط نرم افزار ARCGIS با یکدیگر تلفیق شدند و در قالب نقشه نهایی ارائه گردید. نتایج یافته ها حاکی از آن است که سایت مسکن مهر اندیشه (پیله سحران) در طبقه بسیار نامناسب؛ سایت های مسکن مهر پنج آذر و نیایش در طبقه نامناسب؛ مسکن مهر فرهنگیان (شهرک کوثر) در طبقه متوسط؛ سایت های مسکن مهر سپاه حضرت عباس (شهرک سینا) و وطن یولاری (بهارآباد) در طبقه مناسب و درنهایت سایت های مسکن مهر میراشرف، مجتمع مالک اشتر و فیضیه (رسالت) نیز به لحاظ دسترسی به زیرساخت ها و کاربری های عمومی شهر اردبیل در وضعیت بسیار مناسب قرار دارد.