فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۴٬۴۶۷ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۱ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
75 - 86
حوزههای تخصصی:
عنوان بندی فیلم، مرکز توجه اولیه ی مخاطب است که در کنارِ القای مفاهیم خاص مرتبط با محتوای فیلم، عنوان و عوامل سازنده ی فیلم را با استفاده از تایپ نگاری معرفی می کند. به دلیل اهمیت تایپ نگاری در طراحی عنوان بندی فیلم، یکی از چالش های مهم در فیلم های ایرانی نیز از ابتدا، نحوه ی به کارگیری حروف فارسی و هم آهنگ سازی آنها با رسانه های نوری بوده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان و نحوه ی حضور انواع تایپ فیس های رایجِ فارسی و شیوه ی بیان محتوای پیام به واسطه ی حروف در عنوان بندی فیلم ها از ابتدای تاریخ سینمای ایران تا کنون، به منظور دست یابی به نکاتی جهت انتخاب آگاهانه ی تایپ فیس های فارسی مناسب در رسانه های نوری و استفاده ی صحیح از قابلیت ها و توان مندی های آنها در حوزه ی این رسانه، بوده است. جامعه ی هدف در این تحقیق تمامی عنوان بندی های فیلم های ایرانی بوده و 80 نمونه ی این پژوهش به روش هدف مند انتخاب شده اند. ابزار تحقیق، چک لیست محقق ساخته ای بوده که پایایی و روایی صوری آن به وسیله ی بازآزمون و نظر صاحب نظران تامین گردیده است. روش تولید داده در این پژوهش مشاهده ی نیمه منظم بوده و داده ها با روش های شبه آماری تحلیل شده اند. نتایج تحقیق به روشنی نشان می دهد که بسیاری از تایپ نگاری ها در عنوان بندی فیلم های ایرانی بدون توجه کافی نسبت به رسانه و خصوصیات آن می باشند.
معرفی و تحلیل بصری نگاره های نسخه خطی جَرون نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۱ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
39 - 52
حوزههای تخصصی:
جَرون نامه، حماسه ای منظوم و مصور متعلق به نیمه دوم دوره صفوی و مکتب نقاشی اصفهان است که در موزه بریتانیا نگهداری می شود. این اثر را به قدری شیرازی نسبت داده اند و داستان آن شرح نبرد سپاه ایران با پرتغالی ها در زمان شاه عباس اول و توصیف صحنه های رزم و رشادت های فرماند هان سپاه صفوی می باشد. ده نگاره جَرون نامه فاقد هر گونه امضا یا شناسه است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و شیوه استقرایی، جَرون نامه را به عنوان یکی از نسخه نگاره های ناشناخته هنر صفوی معرفی کرده و به بررسی جزییات صوری و مشخصات هنری تصاویر آن پرداخته است. نتایجی که محقق شده است نشان می دهد؛ نگاره های جَرون نامه در سه مضمون رزم، بزم و سوگواری به تصویر درآمده اند و عناصر بصری و ساختاری هر یک از آنها در خدمت موضوع قرار دارند. علاوه بر آن، از ویژگی های بصری خاص نسخه می توان به مواردی چون تناسب رنگ ها با فضای بیان گرانه و حسی، طراحی شتاب زده مناظر و تزیینات، چهره های منفعل، تعدد پیکره ها و پیروی ابعاد صفحه از تناسبات اشاره کرد. قرابت سبکی تصاویر جَرون نامه با اصول زیبایی شناسی مکتب نقاشی اصفهان متقدم و شیوه مبتنی بر سنت نقاشی ایرانی، در طراحی و قلم گیری، پیکره های فاقد شکوه و اهمیت انسان بر فضای تصویر به ظهور می رسد.
مطالعه تطبیقی نقوش قلمدان های روسی و ایرانی به سبک روسی در مجموعه آثار لاکی ناصر خلیلی
حوزههای تخصصی:
در دوران قاجار، بیش از هر زمان دیگری، قلمدان های کاغذی در ایران رونق داشته و نقوش و تصاویری که بر روی سطوح قلمدان و جهت تزئین آنها به کار گرفته می شد از تنوع فراوانی برخوردار بوده است. از این میان، مجموعه ای از نقوش بر روی قلمدان های ایرانی آن زمان که با تصویر بانویی در سطح فوقانی قلمدان وتصاویری از دسته های گل، پرندگان و یا پرتره هایی از مردان یا زنان در ناحیه بالایی و پایینی این تصویر بانو قرار داشت، مجموعه ای از قلمدان ها را پدید آورده است که نمونه های مشابهی از آن در قلمدان های تولیدی آن زمان کشور روسیه نیز موجود است. در این مقاله قصد برآن بوده است که با روش توصیفی تحلیلی و رویکردی ساختارشناسانه به مطالعه تطبیقی میان نقوش قلمدان های روسی و ایرانی به سبک روسی در مجموعه آثار لاکی ناصر خلیلی، پرداخته شود و نقاط اشتراک و افتراق میان این دو گروه قلمدان، بررسی شود. با توجه به مدارک موجود، تاکنون بررسی دقیق و موشکافانه ای برای مطالعه تطبیقی میان نقوش این دو گروه قلمدان صورت نگرفته است و این مقاله اشاره برآن دارد که، هم هنرمندان روسی از سبک نقاشی ایرانی تاثیر پذیرفته اند و هم هنرمندان ایرانی از موضوعات مورد استفاده در تابلوهای روسی و غربی، اقتباس نموده اند و از آن ها در تصویرگری قلمدان های ایرانی، استفاده نموده اند.
تمایزهای کیفی و کمی در سیر تحول ارسی های قاجاری تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۱ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
77 - 84
حوزههای تخصصی:
ارسی ها به عنوان یکی از مهم ترین نورگیرها در معماری سنتی ایران به شمار می رود. شاید بتوان دوران قاجار را به عنوان عصر طلایی و یا نقطه ی اوجی در ساخت و به کارگیری ارسی ها محسوب نمود. تبریز به عنوان یکی از مهم ترین شهرهای دوران قاجار در بردارنده ارسی های فراوانی است. طیف وسیع ارسی های قاجاری تبریز از جنبه های متفاوتی قابل تفکیک هستند. سوال اصلی این است که علاوه بر دسته بندی تاریخی، چه مولفه هایی در ارسی های قاجاری تبریز برای طبقه بندی آنها وجود دارد. با هدف رسیدن به پاسخ این سوال، در سه بازه ی زمانی پیشنهادی در دوران قاجار، وجوه تمایز و مشابهت ارسی ها در فراوانی، طرح و نقش، شکل کلی، رنگ شیشه ها و تکنیک های ساخت، مورد مطالعه قرار می گیرد. این که ارسی ها متاثر از عوامل مختلف، دارای سیر تحول در این دوران سه گانه هستند، از فرضیات این مقاله به شمار می رود. شیوه ی تحقیق، توصیفی تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای میدانی است. بررسی های انجام گرفته نشان می دهد، ارسی های دوران اول، دوم و سوم با وجود مشابهت هایی در بخش تکنیک ساخت، تمایزات چشم گیری در فراوانی، طرح و نقش و شکل کلی دارند. اگر این تمایزات ارزش گذاری کیفی و کمی شوند، سیر نزولی در تحول ارسی های قاجاری تبریز از دوران اول تا دوران سوم قابل مشاهده است.
چیدمان عکس: پرتره ای از درخت!!!؛ درگفتگویی با مریم زندی
حوزههای تخصصی:
چیدمان عکس: آنچه که باید تغییر کند
حوزههای تخصصی:
چیدمان عکس: ضرورت مباحث نظری در عکاسی؛ در گفتگویی با دکتر محمد ستاری، دکترمهدی مقی منژاد، دکتر محمدعلی بیدختی، نادر داوودی، محمدمهدی رحیمیان، مهرداد افسری
حوزههای تخصصی:
سفالگری در مند گناباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفالگری در گناباد که حداقل پیشینه ای سه هزارساله دارد، با مراکز هم عصر خود از شیوه ای یکسان پیروی می کرد. سفال مند با مصالح و تزئینات متفاوت، به عنوان پدیده ای نوظهور از اواخر قرن یازدهم هجری در مند رایج شد. این سفال که با سفال میبد یزد و شهررضای اصفهان شباهت زیادی دارد، درطول زمان از محیط نیز تأثیر پذیرفته است. سفال مند به دلیل داشتن نقش مایه های سنتی و رنگ های گرم و شاد، همواره جذاب و در مجامع هنری مطرح است. هدف مقالة حاضر، بررسی سفالگری در مند گناباد است. در این پژوهش، مواد اولیه و تکنیک سفالگری مند، چگونگی رنگ و لعاب کاری سفال های مند و نقوش به کاررفته در آن ها را بررسی می کنیم.
این مقاله ازنوع توصیفی است و اطلاعات آن را با روش میدانی (عکس، گزارش و مصاحبه) و کتابخانه ای (یادداشت نویسی و گردآوری اطلاعات از منابع) جمع آوری کردیم. همچنین، از پژوهش های باستان شناسی، اطلاعات تاریخی، جمع بندی ها، نتیجه گیری ها و تحلیل های به دست آمده استفاده کردیم. بخش های اصلی مقاله شامل طرز تهیة مواد سفال، نقوش و لعاب است. مهم ترین ویژگی سفال مند عناصر تزئینی برگرفته از طبیعت است که در چهار گروه انسانی، حیوانی، گیاهی و هندسی جای می گیرند و نشان دهندة آیین ها و باورهای کهن ایرانی در خاستگاه آن نگاره ها هستند.
خوانش ترامتنی صحنه کشته شدن نر گاو آسمانی در تصویرسازی های روایت گیلگمش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حماسه گیلگمش از کهن ترین حماسه های منظوم بشری است که تاریخ ثبت آن را بر الواح گلی مکشوف از کتابخانه آشور بانیپال در حدود 1800 ق. م. رقم زده اند. این منظومه از شاهکارهای ادبیات حماسی جهان به شمار می آید که روایت آن در دوازده لوحه گلی ثبت شده و به شرح حوادثی می پردازد که گیلگمش (پادشاه اوروک) طی حل معمای مرگ تا پذیرفتن سرنوشت با آنها روبرو بوده است. این الواح گلی در طول تاریخ و در فرهنگ های گوناگون توسط مؤلفان بسیاری برگردانده شده و نظر نویسندگان و هنرمندان بسیاری را به خود جلب کرده است. از این میان بازآفرینی ادبی «احمد شاملو» با تصویرسازی «مرتضی ممیز»(1340 ه.ش) و تألیف «هانیبال الخاص» با تصویرسازی «منوچهر صفرزاده» (1351 ه.ش) در این نوشتار قابل تأمل است. با نظر به اینکه متن روایتی مشابهی دستمایه تصویرگری مصوران قرار گرفته، گوناگونی در تصاویر ایجاد شده دیده می شود که البته عوامل مختلفی در این امر دخیل هستند. این مقاله تلاش دارد با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی و با روش بینامتنی ( ترامتنیت) و رویکرد بیش متنی به بررسی عوامل مختلف در دریافت تصویرگران از این روایت (گیلگمش) و بازنمود متفاوت آن در آثارشان بپردازد. بنابراین از مهم ترین اهداف این پژوهش بررسی عوامل فرامتنی چون بافت و پیش متن های فرهنگی و عوامل درون مؤلفی در نظام های تصویری مشابه از روایت است، تا با مطالعه این موارد شناخت بهتری در مورد ساختارهای ژرف این تصاویر و میزان همگرایی و ارتباطشان پیدا کنیم. از سوی دیگر علل تفاوت های ظاهری را در نظام های تصویری این روایت با مطالعه موردی یک صحنه مشترک (کشته شدن نرگاو آسمانی) با وجود محتوای مشابه بررسی کنیم. نتیجه بررسی ها بیانگر این است که اگرچه این تصاویر دارای مضمونی مشابه هستند لیکن، به دلیل تفاوت هایی که ناشی از تأثیر عوامل فرامتنی و پیش متن های فرهنگی هنری مؤثر بر هنرمندان است، از دیدگاه های تخیلی متفاوت در بازآفرینی مصوران دیده می شود.
مطالعه تطبیقی و جامعه شناختی دو نگاره از کتاب جامع التواریخ رشیدی و ظفرنامه تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
15 - 25
حوزههای تخصصی:
دانش بین رشته ایِ جامعه شناسی هنر، برای شناخت جوامع، به آثار هنری نیز رجوع می کند. در این مقاله، هنر نگارگری دوره ایلخانی و تیموری ازنظر جامعه شناختی بررسی می شود. هدف اصلی این تحقیق بنیادی که با روش توصیفی و نمونه پژوهی انجام گرفته، یافتن عوامل مؤثر بر هنر و هنرمندان این دو دوره تاریخی است. فرضیه اصلی نیز بر تأثیر عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بر هنر و هنرمندان، در مقابل تأثیر هنر بر جامعه مبتنی است. برای این منظور، دو نگاره از کتاب های جامع التواریخ رشیدی و ظفرنامه تیموری به عنوان نمونه، تحلیل تطبیقی می شوند. وجه اشتراک این دو نگاره، تأکید بر عظمت مقام شاهی است و تنها وجه تمایز این دو اثر، در نوع نگاه هنرمندان به پادشاه است که در شرایط سیاسی و اجتماعی این دو دوره تاریخی ریشه دارد. در جمع بندی کلی، ارتباطی دوسویه در عظمت بخشی به حاکمان و هنر این دوره ها دیده می شود. بنابراین، می توان گفت هنر نگارگری دوره ایلخانی و تیموری، نقش بسیار مهمی در بقا و القای عظمت این حکومت ها داشت و درواقع، حمایت از هنر، قدرتی والا برای پادشاهان به ارمغان می آورد.
جایگاه هنرمندان زن نقاش در عرصه تاریخ هنر ایران «با تاکید دهه های 70 و 80 ه.ش»
حوزههای تخصصی:
هنر در ایران، خاصه روند هنر نگارگری تا نقاشی معاصر بر اساس شرایط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و در ارتباط مستقیم با نظام حکومتی دستخوش تغییر و تحولات گوناگونی شده است. زنان نیز به مثابه عضوی از این فضا در ادوار مختلف جایگاه و شأن و منزلت متفاوتی را تجربه میکنند. هدف از پژوهش حاضر تعیین جایگاه و موقعیت زنان هنرمند نقاش در تاریخ هنر ایران به ویژه پس از انقلاب مشروطه و شکل گیری جنبش آزادیخواهانه زنان تا به امروز است. این پژوهش با روش ت وصیفی ت اریخی و ت حلیلی محتوایی و استناد به منابع موجود کتابخانه ای صورت گرفته است. در راستای مطالعات صورت گرفته می توان استنباط کرد که نقاشان زن پس از دگرگونی های اجتماعی از دوره صفویه به بعد و انقلابات صورت گرفته در دوره قاجار فضای مناسبی برای تعلیم یافتند. از آن پس توانستند به عنوان هنرمند مستقل در فضای هنر ایران خود را مطرح کنند. با گذر زمان و شکل گیری جنبش های مدنی و تحقق آزادی های اجتماعی این نقش پررنگ تر شد، به گونه ای که امروزه نقاشان زن در فضای هنر معاصر ایران دارای پایگاه مستقلی هستند.
تفسیر نگاره های دیوان حافظ (سام میرزا. تبریز) با تأکید بر هرمنوتیک متن محور ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
23 - 38
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک متن محور یکی از رویکردهای علم هرمنوتیک است که جهت تفسیر و فهم متن در مفهوم گسترده آن از جمله آثار هنری به کار می رود. یکی از پیچیدگی های اعمال چنین رویکردی در تفسیر آثار هنری، مسئله بسط آن از نوشتار به تصویر است؛ مسئله ای که در استفاده از این رویکرد در تفسیرنگاره ها به دلیل ارتباط وسیع نوشتار و تصویر در آنها پیچیده تر می شود. هدف این جستار، بررسی امکان ارائه تفاسیری مبتنی بر روش تفسیر پل ریکور یکی از نظریه پردازان رویکرد مذکور، از نگاره های دیوان حافظ سام میرزا است. اعمال روش مذکور بر نگاره ها با استفاده از شیوه توصیف و تحلیل، اگرچه بر امکان پذیری ارائه چنین تفسیری دلالت دارد، امّا تأکید بر شخصی بودن تفاسیر، داوری و تشخیص درستی و نادرستی آنها را غیرممکن می سازد؛ از سویی ابهام معنایی ناشی از حضور دیسکورس شعری، قالب شعر و آگاهی بر ارتباط وسیع ساختاری_ محتوایی نگاره ها با متن دیوان باعث می شود تا تفسیر نگاره ها به عنوان جزئی از کل دیوان بر تفسیر آنها به مثابه متونی مجزا ارجحیت یابد که مستلزم چشم پوشی از اصول روش ریکور است؛ از این رو شاید روش های تفسیری معطوف به زمینه شکل گیری یا مؤلف اثر جایگزینی مناسب برای روش مذکور باشند.
چیدمان خوشنویسی، گرافیک و نقاشیخط: مطالعه تطبیقی دو سبک رایج خط نستعلیق (سبک میرعماد الحسنی و محمدرضا کلهر)
حوزههای تخصصی:
قلم نستعلیق به عنوان دومین خط خاص ایرانیان در دوره اسلامی، پس از شکل گیری و پیدایش به همت خوشنویسان از دوره ای به دوره دیگر شاهد ویژگی ها و اختلافاتی هر چند جزئی در ساختار حروف، کلمات، اتصالات و نیز ترکیب بندی ها شد و در نتیجه این اختلافات جزئی، خوشنویسی نستعلیق هر یک از دوره ها از هم متمایز گشت. برخی از خوشنویسان شاخص هر دوره، ابتکارات و خلاقیت های نوینی را در ارتقاء زیبایی و تکامل خط نستعلیق به کار بردند که منجر به شکل گیری، تکمیل و ترویج طریقه و روش نگارش آنان شد. بعدها اقدامات و تلاش آنان توسط شاگردان و پیروانشان توسعه و ترویج یافت تا اینکه امروزه در خوشنویسی نستعلیق با دو قالب و ساختار متمایز با نام های ""مکتب قدیم"" یا ""مکتب میرعماد"" و ""مکتب جدید"" یا ""مکتب کلهر"" روبه رو هستیم. میر عماد الحسنی قزوینی از هنرمندان دوره صفوی نامدارترین خوشنویس نستعلیق که تکامل این قلم با نام وی رقم خورده است با عنایت به پیشینیان موجد سبکی شد که خوشنویسان پس از او به خط وی اقتدا نمودند. سبکی که در آن دوایر، اتصالات و کشیده ها قدری درشت تر از حد معمول و در عین حال از تناسـب کامـلی برخوردار بودند. اندام حروف نیز بسیار مسـتحکم، واضح و مشـخص و همچنین با ظرافتی استادانه نگاشته می شد و اما میرزا محمدرضا کلهر از خوشنویسان برجسته دوره قاجار با تکیه بر نبوغ سرشارش نیز براساس اصول و خواست زمانه، برپایه سبک میرعماد سبکی را پی ریخت که قلم نستعلیق را با صنعت تازه وارد چاپ سنگی آشتی داد. وی طی این فرآیند در ساختار حروف و کلمات نستعلیق با پرهیز از نازک نویسی و تیزنویسی، نوعی چاق نویسی را مرسوم ساخت که در آن دوایر کوچکـتر و تنگ تر نوشته شده و کشیده ها و فاصله پیوند حروف و کلمات کوتاه تر و ضخیم تر می شدند.
چیدمان عکس: نگاهی به سیر نظریه پردازی در عکاسی
حوزههای تخصصی:
تحلیل کارکرد رنگ در جذب مخاطب برنامه های تلویزیونی در شهر تهران (با رویکرد به نظریه زیباشناسانه آدورنو)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که اولین انگیزه شکل گیری و ساخت تصویر ، مجذوب ساختن و جلب نظر بیننده و ارائه مفاهیم و احساس دراماتیک با توجه به ویژگی فرم ورنگ در صحنه ی نمایش است، تضاد، ترکیب و همگونی اشکال و رنگ ها در فیلم های رنگی و سیاه وسفید و استفاده از تونالیته های خاص می تواند ویژگی های خاصی به تصاویرمورد استفاده بدهدکه با شناخت تاثیر روانی رنگ ها به بهترین نحو صورت می گیرد. انتخاب رنگ صحیح برای هویت بخشی به موضوع و فضای نمایش، تاثیرگذاری کامل رنگ را باعث می شود و همچنین انتخاب غلیظ و نا به جا موجب بد نشان دادن یا بی خاصیت ساختن رنگ که اصطلاحاًمرگ رنگ می نامند، می گردد. آدورنو در نظریه زیبایی شناسانه اش، به وجود یک دوگانگی برای یک اثر هنری معتقد است و این دوگانگی را «مفهوم و کارکرد» می نامد. آدورنو با داشتن دیدگاهی جامعه شناسانه ، هنر را از رویکردهای تجربی و هرمنوتیک به هنر مجزا می سازد.این تحقیق سعی دارد با رویکرد به نظریه زیباشناسانه ی آدورنو به تاثیرگذاری رنگ بر مخاطب در برنامه های تلویزیونی با توجه به دو جنبه ی مفهومی وکارکردی بپردازد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی که به صورت تکمیل پرسش نامه می باشد، انجام گرفته است. نمونه برداری از جامعه آماری مورد مطالعه، به صورت حضوری و استفاده از روش تصادفی در انتخاب نمونه هاست. تعداد نمونه های مورد پرسش 200 نفر با درنظر گرفتن احتمال 5 %خطا می باشدکه با استفاده از فرمول کوکران به دست آمده است. حوزه مطالعه این پژوهش و جامعه آماری نیز مخاطبین برنامه های تلویزیونی در تهران می باشند. این تحقیق نشان می دهد که رنگ در تصویر به عنوان عنصری قوی، بیشترین تاثیر را در جذب مخاطب برنامه های تلویزیونی دارد.
شاخصه های خلق شخصیت تبلیغاتی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
71 - 78
حوزههای تخصصی:
شخصیت های تبلیغاتی مثل یام یام، میمونک چی توز، آقای ایمنی و ... سال هاست که خاطرات نسل های مختلفی از مصرف کنندگان ایرانی را رقم زده و توانسته اند تاثیر زیادی در فروش محصولات داشته باشند. هدف این مقاله یافتن تعریفی روشن از نقش و کارکرد شخصیت های تبلیغاتی و مزایا و معایب تبلیغات شخصیت محور و یافتن اصول و معیارهایی که متضمن خلق شخصیت تبلیغاتی متناسب با تفاوت های فرهنگی، دینی و تاریخی ما باشد و بتواند صاحبان تبلیغات را در خلق شخصیت تبلیغاتی ماندگار، کارآمد و ایرانی یاری دهد، است. این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تطبیقی، از طریق منابع اسنادی و مشاهده انجام گردید و طی آن مشخص شد، یک شخصیت تبلیغاتی، تصویری نمادین و فرهنگی است. بنابراین باید نمادهای بصری و کلیشه های رفتاری را تقویت کند که متناسب با ارزش ها و فرهنگ مخاطب بوده تا مخاطب بتواند پیام و مفاهیم ضمنی را از طریق شخصیت، به درستی رمزگشایی و پیام مورد نظر را دریافت کند. با توجه به زمینه های فرهنگی ایران، لازم است هویت یابی فرمی، معنایی و رفتاری شخصیت های تبلیغاتی برای دوری از نسخه برداری کورکورانه از شخصیت های تبلیغاتی خارجی و کمک به مخاطب در پذیرش و درک معانی ضمنی و کلیشه های رفتاری شخصیت در تبلیغات شخصیت محور مد نظر قرار گیرد.