مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
فرهنگ بصری
حوزه های تخصصی:
حکومت سلجوقیان با گسترش قلمرو سرزمین ایران و تکامل شعر و هنر یکی از درخشان ترین ادوار تاریخ هنر، فرهنگ و تمدن ایران است. در عصر شکوفایی سلجوقیان، تاثیر رویکرد زیبایی شناسی ایرانی ـ اسلامی نه تنها بر هنر سلجوقی بلکه در تمدن اسلامی شاکله ای از سنت های تصویری و مفهومی را فراهم آورد که بسیاری از آثار برجسته ی هنری، حتی در دوره های بعد، تحت تاثیر آن قرار گرفتند. در آغاز ظهور اسلام، هنر نگارگری ایران به دلیل ممانعت های تصویری موجود به سمت نقوش انتزاعی، هندسی و گیاهی متمایل گشت. بررسی و تحقیق نگاره های موجود در آثار سفالی و فلزی دوره ی سلجوقیان حکایت از آن دارد که به رغم ممنوعیت های تصویری حاکم در آن زمان به شیوه ای ظهور کرد، که باز تولید سنت نگارگری مانوی محسوب می شود.
چهره نگاری های سلجوقیان تحت تاثیرکدام فرهنگ بصری بوده است؟ یا الگوی هنری چگونه بر آن سایه افکنده؟ پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی26 نمونه از آثار برجای مانده از دو دوره ی هنری ایران؛ مانویان و سلجوقیان می پردازد و به دنبال اثبات این فرضیه است که شیوه های صوری و الگوهای چهره نگاری در نگاره های مانویان، مجدداً در نگاره ها و آثار هنری سلجوقیان نمود پیدا کرده است. در این مقاله، مطالب به طریق اسنادی و کتابخانه ای گردآوری و با روش تحلیلی و توصیفی ـ تاریخی بررسی شده است. شناخت اشتراکات موجود میان هنر نگارگری به ویژه چهره نگاری مانویان و سلجوقیان از اهداف این پژوهش است.
بررسی تطبیقی فرهنگ بصری، در پوسترهای دفاع مقدس و پوسترهای انگلستان درجنگ جهانی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درجهان معاصر، بسیاری از اشکال هنرهای تجسمی نه تنها با اهداف زیبایی شناسانه بلکه با تأکید بر فرهنگ بصری، توصیف، تحلیل و تفسیر می شوند، در مطالعات فرهنگ بصری، تمرکز در معنای فرهنگی تصویر برتر از ارزش زیبایی شناختی آن بوده و روابط فرهنگی بین تصاویر و مخاطب مورد بررسی و کنکاش قرار می گیرد، به همین سبب مطالعة فرهنگ بصری، به یک زمینة غالب تحقیق در علوم انسانی و هنر تبدیل شده است. از آنجا که جنگ جهانی اول نه تنها مقابلة نیروهای مسلح، بلکه مقابلة ایدئولوژی و فرهنگ ها بود. در طراحی پوسترهای جنگ تلاش در حفظ و حراست زمینه های خاص فرهنگی، از جمله فرهنگ های بومی و منطقه ای مشهود بوده، از این لحاظ قابل مقایسه با پوسترهای دفاع مقدس است. سؤال این است : نقش فرهنگ بصری در طراحی پوسترهای دفاع مقدس و پوسترهای انگلستان درجنگ جهانی اول چیست؟ این مقاله با گزینش نمونه هایی از پوسترهای انگلستان و دفاع مقدس و با روش توصیفی و تحلیلی، تلاش می کند به تفسیر معانی پنهان درپشت این تصاویر بپردازد و ضمن مقایسة آنها با یکدیگر، نقش فرهنگ بصری را در طراحی پوسترهای دو کشور، با فرهنگ های متفاوت، و موضوع مشترک ""جنگ""مشخص کند. در پایان به این نتیجه می رسد که : طراحان پوستر در هر کشور از عناصر بصری، نوشتاری و گفتاری استفاده می کنند که ریشه در فرهنگ، تمدن، آداب وسنن، باورها و اعتقادات ملت آن کشور دارد. زمینه های اجتماعی در طراحی پوستر نقش حیاتی دارد، و فرهنگ بصری عاملی است که سبب ایجاد هویت در پوسترهای هر کدام از کشورها شده است.
تصویر: «حبسیه ای برای زن» (تصویر زنان حرم به مثابه بازتولید گفتمان مردسالار در عهد ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوژه زنانه (زنان حرم در عهد ناصری)، در تصویر، نه تنها در برابر گفتمان مردسالار از خود مقاومتی نشان نمی دهد؛ بلکه آنرا تثبیت می نماید. این مهم از طریق سنجه های تحلیلی »همانند سازی» و «حاشیه و مرکز» و همینطور سوژه های زن، زن شی ء، دیگری و بالاخره شاه، نحوه درونه گیری قدرت در تصاویر را آشکار می سازد. این همه در سطح تصویر رخ می دهند و با تحلیل تصویر در بافت فرهنگ بصری، سوای اسناد زبانی آن دوران میسر می شوند. در نتیجه تصویر چنان حبسگاهی است که حبس هویت زن و بسط اقتدار مردسالار یا الگوی دوگانی زن (منفعل) / مرد (فعال) از طریق آن بازنمایانده می شود.
صُوَرِ اَعاظِم و چهره یابی دولت:خوانشی از پرتره های روزنامه در عهد ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آن حوزه ای که امروزه هنر دوران قاجار دانسته می شود، یک بخش مهم شامل تجربیات پیچیده ای بود که به بازنمایی تصویری شاه و صاحب منصبان بستگی داشت. این سلسله از کردارهای معطوف به تصویر در آن روزگار اهمیتی ویژه داشت، اما طی همین زمان تغییرات بنیادینی را نیز از سر گذراند. مسألة این پژوهش فراهم کردن روایتی معتبر از این جنبة فرهنگ بصری در دوران قاجار است، به نحوی که پیوندهای سیاسی آن با بستر تاریخی ویژه ای که از آن برخاسته نگسلد. به این منظور دو مورد تاریخیِ شاخص از پرتره های چاپ سنگیِ عهد ناصری در روزنامه ها ی رسمی دولت علّیة ایران (1277-1287ق) و شرف (1300-1309ق) مورد بررسی و تفسیر قرار گرفته اند: نخست از نظر تحولات تکنیکی درهم تنیده در حوزه هایی چون نقاشی، عکاسی و چاپ کهزمینه ساز ظهور چنین تصاویری بوده اند؛ و سپس از نظر معنای سیاسی و اهمیت فرهنگی ویژه ای که آن ها را به نقاط چرخشی شاخص در سنت مستقر بازنمایی بصری قدرت از دوران فتحعلی شاه تا آن زمان بدل ساختند. بر مبنای چنین روایتی ممکن است فهمی از پرتره ها به مثابه ظهور و بروز فرآیند چهره یابی دولت مدرن در آغاز عصر جدید حاصل شود؛ این فهم شاید گام کوچکی در فراهم آوردن اسباب و مقدمات لازم برای گشودن چشم اندازی تاریخی به مناسبات میان هنرها و دولت در ایران معاصر باشد. Abstract Within the boundaries of what today is known as Qajar art in Iran, complex experiments linked with the mission of visually representing the king and noble ranks was a significant chapter. These particular series of visual experiments were of special importance during the whole era, however, this did not stop them from being subject to fundamental transformations at the same time. This study presents a genuine narrative on this aspect of Qajar visual culture, without breaking its political ties with the historical context from which it has emerged. To that purpose, two historically important set of images from lithographic portraits of Naser al-Din Shah Era in official newspapers of “Dowlat-e Aliyye-ye Iran”(1860-1871) and “Sharaf” (1882-1891) have been investigated and interpreted: First, in relation to codependent technical developments in painting, photography and printing, which laid the ground for the images to be produced at first place and second, from the view point of their very political meaning and cultural importance that makes them a critical turning point in the established tradition of visual representation of power since Fath-Ali Shah Era. Based on this narrative, we may reach an understanding of these portraits as the emerging face of the modern state in Iran at the end of the 19 th century; An understanding this might lead, although in small degrees, to an oversight observing the relation between arts and the state in contemporary Iran from a historical point of view. Keywords: Qajar Period, State-building, Visual Culture, Portraits, Painting, Photography, Printing, Newspapers.
صورتِ معماریِ دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویر و تصویرسازی در سراسر روزگار قاجار امری پراهمیت بود و میان محصولات تصویری این دوران، مضمون ابنیه و محیط مصنوع تقریباً همواره حضور داشت. اگرچه معماری قاجار بیشتر به عمل معطوف بود تا نظریه ، و شیوه های خود را در صُوَر مبسوطی از متون یا ترسیمات سامان نداد، در تمام آن عصر جریانی متکثر از تصاویر قابل ردیابی بود که بیش و پیش از بناهای ساخته شده، بناهای تصور شده را انعکاس می داد. مسئله این پژوهش ارائه روایتی معتبر از این جنبه فرهنگ بصریِ آن دوران، در پیوند با دو حوزه مرجع به هم وابسته است: نخست تاریخِ عمومیِ دوران قاجار به عنوان بستری برای ظهور مفاهیم «دولت» و «ملت» در معنای معاصر آن ها؛ و سپس تاریخ معماری معاصر ایران به عنوان خاستگاه اصلی این تصاویر و نیز عرصه ای که هر روایت تاریخی از آن ها در نهایت، باید درون آن عمل کند. به این منظور دو مورد تاریخی شاخص از تصاویر چاپ سنگی عهد ناصری در روزنامه های رسمی دولت عَلی ّ ه ایران (1287-1277ق) و شَرَف (1309-1300ق) بررسی شده و به مثابه نشانه ای از وقوفِ دولتِ مدرن به عنوان پدیده ای در شُرُفِ تکوین، بر اهمیت فُرم و بیان گریِ فُرمالِ ابنیه و محیط مصنوع مورد تفسیر قرار گرفته اند. آن ها به این تعبیر به منزله اَسنادی از بروز یک دگردیسیِ اساسی در شیوه های مفهوم پردازی از معماری بازخوانی شده اند که به یاری شان، ممکن است فهمی از گشایش چشم دولت در آغاز عصر جدید بر «صورت معماری» همچون وجهی از خویش حاصل آید. این فهم شاید گام کوچکی در فراهم آوردنِ اسباب و مقدمات لازم برای اتخاذ چشم اندازی تاریخی به مناسبات میان معماری و دولت در ایران معاصر باشد.
فرهنگ بصری ترسیم شیاطین در نگارگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیستم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
225 - 254
حوزه های تخصصی:
ابلیس، شخصیتی مهم در داستان آفرینش است. او که سابقه طولانی در عبادت پروردگار داشته، پس از تمرد از دستورات خداوند، از بارگاه الهی رانده می شود. در منابع مکتوب، او و یارانش پس از رانده شدن از بارگاه الهی، با نام کلی شیاطین نیز معرفی شده اند. در سنت کتاب آرایی ایرانی، نیاز به ساخت تصویر برای شیاطینی که در داستان های مکتوب مورد اشاره قرار گرفته اند، باعث شد تا هنر نگارگری شاهد نمونه های بدیعی از تصاویر ابلیس و یارانش باشد. این مقاله از طریق یک مطالعه توصیفی و تحلیلی و با رویکرد نشانه شناسی و به شیوه کتابخانه ای، یافتن وجوه بصری رایج برای تصویر کردن شیاطین و درک فرهنگ بصری حاکم بر ترسیم این موجودات را در دستور کار خود داشته است. پرسش های مطروحه در پژوهش، چگونگی توصیف شیاطین در متون مکتوب، وجوه بصری رایج برای ترسیم ایشان و درک فرهنگ بصری حاکم بر ترسیم این موجودات در نگارگری قدیم را مورد جستجو قرار داده است. نتیجه پژوهش، به رغم اعلام شباهت ظاهری شیاطین با آدمیان، دیوان و گروه هایی از جنیان و خازنان جهنم و ذکر دشواری تشخیص این موجودات در نگاره ها، آشنایی با موضوع و داستان هر نگاره را راهگشای تشخیص پیکره شیاطین دانسته است. فرهنگ بصری حاکم بر ترسیم شیاطین نیز به رغم وابستگی به آگاهی مخاطب از موضوع نگاره ها، در دو شکل دیوآسا و انسانی جلوه گر شده که هر یک مبتنی بر داستانی است که نگاره روایت می کند. بنابراین، نگارگران قدیم ایران، با توجه کامل به مضمون داستان ها، شیاطینی مطابق با فحوای کلام روایات را ترسیم می کرده اند.
نقش معنایی و عملکردی مصالح هوشمند در شکل دهی به بدنه های شهری مدرن در عصر ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
145-155
حوزه های تخصصی:
مصالح هوشمند شکل دهنده پوسته ها با فعالیت ویژه خود بر اصالت دهندگی به فضا و نمایش هویت یک جامعه تأثیرگذار می باشند و مانند هر تکنولوژی و عنصری آثار و پیامدهای خود را داشته و می توان گفت که بر اساس جذابیت های بصری و فلسفه عصر ارتباطات و بصری سازی فرهنگ جوامع بنیان نهاده شده اند. تحقیق حاضر به دنبال آن است که تأثیرات مصالح و پوسته های هوشمند را از جنبه روانی و ناهنجاری های فکری و فرهنگی بازشناسی کرده و به استفاده منطقی از آن از سوی طراحان متناسب با فرهنگ و ساختار فکری جامعه ایرانی کمک نماید. این پژوهش دارای ابعاد اثباتی-محتوایی و هنجاری-محتوایی بوده و از حیث روش شناسی، روش توصیفی و تحلیلی همراه با راهبرد کیفی را شامل می شود. اخذ اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی صورت پذیرفته است. آثار و پیامدهای کالبدی و محتوایی مصالح هوشمند شکل دهنده سطوح بر مبنای فرهنگ بصری در وجه ادراکی: حقیقت و واقعیت، زمان و مکان، تجربه و واقعه، برابری و عدالت، دانش و اطلاع را در یک جامعه مورد خدشه قرار داده و قاطعیت را با سماجت، سخاوت را با اسراف، بردباری را با بی تفاوتی، پایبندی را با سعه صدر و زیبایی را با تظاهر یکسان انگاشته و فرهنگ سازی می نمایند و در وجه حسی: یکسان انگاری، دوری و فاصله از جهان هستی، خدشه به سایر حواس، خدشه به پیام و معنای فرستنده پیام، جدایی، انزوا، دل بستگی ظاهری، محدود کردن سلیقه، غیرانسانی بودن معماری و شهرسازی از نتایج حاصل از بهره گیری روزافزون آن می باشد.
تحلیل نقوش اسکناسهای ایران پس از انقلاب اسلامی بر اساس رویکرد بازتاب در جامعه شناسی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل نقوش اسکناسهای پس از انقلاب اسلامی بر اساس رویکرد بازتاب در جامعه شناسی هنر اختصاص یافته است. این رویکرد به بررسی هرگونه تحولات اجتماعی و بازتاب آنها در آثار هنری می پردازد. بر این اساس، مسئله اصلی این است که تحولات اجتماعی پس از انقلاب اسلامی چه تأثیری بر شکلگیری و تنوع نقوش اسکناسها داشته و تا چه اندازه بازنمایی کننده این اتفاقات است. برای دستیابی به هدف پژوهش، نقوش 35دد اسکناس از سال 1357 تا 1369 بررسی قرار گرفت و با تحولات اجتماعی دورههای چاپ اسکناسها تطبیق داده شد. نتایج نشان می دهد که پس از دستورات بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی مبنی بر برچیده شدن آثار و نمادهای طاغوت، تمامی این عناصر از اسکناسها حذف شده و تحولات اجتماعی از جمله تشکیل جهاد سازندگی، راهپیماییهای مردم در زمان انقلاب اسلامی، آزادسازی خرمشهر، ایران هستهای، رشد علم و فناوری و نیز وامگرفتن مؤلفه های مورد نظر دولت از مذهب و دین اسلام در طراحی نقوش اسکناسهای ایران پس ازانقلاب مشهود بوده است و بازتاب آنها در این آثار دیده میشود. پژوهش حاضر بر اساس هدف بنیادی، و از نظر روش و ماهیت، تاریخی و توصیفی تحلیلی است. روش جمعآوری اطلاعات به شیوه - کتابخانهای و میدانی بوده است.
جهانی شدن رسانه ها و طراحی گرافیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۱ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
27 - 38
حوزه های تخصصی:
امروز سخت نیست که ببینیم رسانه ها به طور فزاینده ای درحال جهانی شدن هستند و تعریف جدیدی از روش زندگی و شیوه های ارتباط بین انسان ها را ارایه می دهند که در آن، تعامل میان فرهنگی، ایجاد روابط، و شیوه های کسب وکار، به راحتی برای همگان میسر می گردد. منتقدان جهانی شدن استدلال کرده اند که جهانی شدن رسانه ها منجر به استانداردسازی، تجانس فرهنگی و ناپدیدشدن تفاوت های فرهنگی خواهد شد. یکی از زمینه هایی که تا حد زیادی توسط این تحول تحت تاثیر قرارگرفته، طراحی گرافیک است، زیرا جهانی شدن رسانه ها، از طرفی جهانی شدن فرهنگ، زبان و زبان بصری را به دنبال دارد و از سوی دیگر، طراحان گرافیک را برای اولین بار، درموقعیت کار با مشتریان بین المللی و طراحی برای مخاطبان جهانی قرارداده است. سوال این است که پیامدهای جهانی شدن رسانه ها درطراحی گرافیک چیست؟ این مقاله سعی دارد با روش توصیفی و تحلیل نمونه هایی منتخب از آثار طراحی گرافیک، پاسخگوی سوال تحقیق باشد. بر این اساس ابتدا پیامد های جهانی شدن رسانه ها را مطرح و سپس تاثیرآنها را در طراحی گرافیک بررسی خواهدکرد و در پایان راه حل های پیشنهادی خود را ارایه می نماید. روش گردآوری اطلاعات اسنادی و نمونه گیری انتخابی می باشد.