در قالب های مختلف هنر درباری ایران، نوعی تداوم در به کار بردن برخی مفاهیم و اصول از جمله رعایت تشریفات مشاهده می شود. این تداوم به گونه ای موجب تبدیل ترتیب ها و تشریفات به قواعد اساسی در فرهنگ سنت بصری مقامی ایرانی شده است. عکاسی در دورة قاجار که تعارفات و تشریفات جزء لاینفک زندگی مردم به شمار می رفت، وارد ایران (1842م/1258ه .ق) شد. تقارن ورود عکاسی به ایران و حکومت ناصرالدین شاه که سخت شیفتة پدیدة عکاسی شده بود، موجبات رشد و ترقی این هنر را فراهم کرد. عکاسی در بدو ورود به ایران به علت هزینه هنگفت در خدمت دربار قرار گرفته و در آن محیط رشد کرد و به نوعی هنر درباری به شمار می رود، این قضیه انگیزه بخش انجام تحقیق پیش روست. پرسش طرح شده این است : تداوم سنت بصری مقامی ایرانی در نوع چیدمان پیکره ها در عکس های دورة ناصری به چه شکلی رخ نمایانده و از سوی دیگر ویژگی های فنی عکاسی چه تغییری در نحوه نمایش آن ایجاد کرده است؟
فرضیه حاکی از آن است که سیر تکامل عکاسی در محیط درباری سبب تأثر این پدیده در نوع چیدمان افراد، از تشریفات درباری شده که با بررسی مقوله ترکیب بندی پیکره ها در نقش برجسته های ایران و پیگیری این امر در بازنمایی های مشابه در عکس های دوره ناصری به اثبات می رسد. نقش برجسته یکی از هنرهای درباری است که همواره مورد توجه پادشاهان و تحت نظارت مستقیم دربار بوده و از این جهت شباهت بسیاری با محیطی که عکاسی در آن رشد کرده دارد. روش تحقیق به شیوه تحلیلی و مقایسه ترکیب بندی پیکره های موجود در نقش برجسته ها و عکس های دسته جمعی دورة ناصرالدین شاه قاجار است. نمونه های مورد مطالعه از عکس های عکاسان درباری دورة ناصرالدین شاه قاجار انتخاب شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در ترکیب بندی افراد در عکس های دورة مذکور نیز سنت پرسپکتیو مقامی موجود در آثار هنری ادوار پیشین تداوم یافته، اما محدودیت های فنی رسانة عکاسی موجب دگردیسی در نحوه بازنمایی آن شده است.
ماهیت وجودی یک عکس چیست؟به نظر می رسد یکی از مهم ترین سوالاتی که باید در باره این ابزار و جایگاهش در زندگی بشر، به آن پاسخ داد این پرسش باشد. ما در این مقاله سعی داریم با توجه به یکی از مهم ترین دوران تاریخی ایران، از لحاظ تاریخی و هم از لحاظ هنر عکاسی، یعنی دوران ناصرالدین شاه، با رویکردی تطبیقی بین نظریات موجود درباره عکاسی با عکس های این دوران، از منظرگاهی جامعه شناختی و همچنین نشانه شناسانه، به تفسیری مستقل از رویکردهای تاریخی به برخی سوالات درباره این دوران پاسخ دهیم. همچنین ناصر الدین شاه از بعدی دیگر نیز برای نگاه امروزی مهم و قابل بررسی است و آن حضور و دخالت زنان در امور مملکتی آنهم بصورتی که این تصمیمات نقش مهمی را در شکل گیری برخی از اتفاقات تاریخی داشته باشد، است. این دو بعد زنان سوژه شده و بی تاثیر در عکس ها و زنان با عملکردی زیر لایه ای در تاریخ تضادی است که ما درتفسیر و تاویل عکس ها به دنبال آن هستیم. این رویکرد کاملا نشانه شناسانه و تفسیری در راستای این مورد بررسی قرار می گیرند که نشان داده شود؛ عکس ها جدا از اینکه یک سند تاریخی به حساب می آیند رمزگانی با خود دارند که زیر لایه ها را فرا از تصور عکاس به معرض نمایش و همین طور در معرض تاویل قرار می دهند.