فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۴٬۴۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
موضوع شکار به روش های گوناگون در بیشتر آثار و در تمامی ادوار تاریخی بروز یافته و تنها، مفهوم آن است که به واسطه زمان تغییر یافته است. این مفهوم در دوره ساسانی فراتر از شکار صرف است. از دوران ساسانی بخش قابل توجهی از ظروف سیمین باقی مانده است. از آنجایی که هنر ساسانی عمدتاً درباری و نمایانگر شکوه ایزدیِ پادشاهان ساسانی است، بنابراین اغلب آثار، دربردارنده موضوعاتی مرتبط با پادشاه و از جمله شکار شاهانه است. بطوری که صحنه های شکار در اغلب آثار هنری این دوره از جمله ظروف سیمین و نقش برجسته ها نیز به نمایش درآمده است . از مهمترین این نقش برجسته ها صحنه شکارگاه طاق بستان می باشد سوال این است که: چه ارتباطی بین ظروف سیمین با صحنه شکار شاهی و نقش برجسته شکارگاه طاق بستان به لحاظ عناصر صحنه و ترکیب بندی وجود دارد؟ برای یافتن پاسخ، به شیوه توصیفی – تطبیقی، به بررسی تعداد شش ظرف سیمین با مضمون شکار و مقایسه عناصر شکار بین آنها و صحنه شکارگاه طاق بستان پرداخته شده است. با مقایسه آنها می توان گفت که این عناصر تقریباً در تمام آثار مشترک اند.در طاق بستان صحنه شکار برگرفته از ترکیب بندی هایی مشابه است، با این تفاوت که عناصر مکمل صحنه زیادتر و هم زمانی نیز در آن دیده می شود.
مطالعه پیکرک های انسانی شمال شرقی ایران باستان و آسیای میانه در عصر مفرغ از منظر ریخت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره ی مفرغ یکی از مهم ترین ادوار باستانی در ایران است. در این عصر رابطه ی بازرگانی و تجاری گسترده ای بین شمال شرق ایران باستان و آسیای میانه بوجود آمده بود. در جریان این تعاملات ارتباطات قابل توجه فرهنگی و هنری بین این دو منطقه دیده می شود. پیکرک های انسانی در قبور مناطقی در شمال شرقی ایران باستان و آسیای میانه یافت شده اند که به صورت تجریدی و انتزاعی از جنس گل و سنگ با قطر کم ساخته شده و از ظرافت و دقت زیادی برخوردارند که می تواند بازگوی ارتباط و برهم کنش های این دو منطقه در عصر مفرغ باشد. هدف از پژوهش حاضر، یافتن پاسخ این پرسش است که: پیکرک های انسانی شمال شرقی ایران باستان و آسیای میانه از لحاظ ریخت و کاربرد چه رابطه ای با هم داشته اند؟ در دوره مفرغ بیشترین پیکرک های پیداشده را زنان تشکیل می دهند. این آثار ازلحاظ ساختار و فرم بدن به شیوه انتزاعی و با لطافت، دقت و ظرافت قابل ملاحظه ای در اندازه های کوچک از جنس سنگ و گلِ رنگی ساخته شده اند و بر اندام های مادینگی تأکید داشته اند. این پیکرک ها علاوه بر کاربرد مذهبی و آیینی، به مفهوم باروری و زایش اشاره دارند. پژوهش حاضر با استفاده از داده های کتابخانه ای و به روش تطبیقی توصیفی انجام گرفته است.
بررسی و تحلیل نقوش پرنده سفالینه های اسلامی نیشابور با پرندگان موجود در زیست بوم منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مشاهده مقالات منتشر شده در حوزه سفالینه های نیشابور به روشنی می توان دریافت که بسیاری از این مقالات بر روی تاثیر این نقوش از آثار و مفاهیم نمادین از جمله منظومه منطق الطیر عطار متمرکز شده اند اما آیا سفالگر نیشابوری هنگام تزئین اثر خود تنها متاثر از اینگونه آثار بوده است؟ آیا وجود انواع گونه های مختلف پرندگان در زیست بوم منطقه) باعث تاثیرپذیری هنرمند در منقوش نمودن ظروف سفالی خود با نقش پرنده نداشته است؟ با طرح این پرسش ها با انجام یک پژوهش از نوع توصیفی- تطبیقی سعی شده است تا با بازطراحی انواع نقوش بکار رفته در تصاویر ظروف سفالی منتشر شده و مقایسه ویژگی های ظاهری آن ها و گونه های مختلف پرندگان موجود در منطقه، تاثیر زیست بوم در تولیدات سفالی نیشابور نشان داده شود. در این پژوهش با بررسی سفالینه ها بیش از 29 نقش شناسایی گردید. بعد از مطالعه ویژگی های ظاهری نقوش و مقایسه آنان با گونه های مشابه مشخص گردید که تمامی نقوش در غالب 8 راسته و 23 گونه مختلف قرار دارند از این بین حجم عمده مربوط به پرندگانی است که عموما در مناطق مسکونی زیست و پرورش دارند و انسان ارتباط نزدیکی با آنان دارد. از نکات مهم نبود هیچ گونه پرنده شکاری در بین نقوش مورد بررسی است.
مطالعه ی موضوعی و محتوایی مجسمه های زنانه در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
109 - 124
حوزههای تخصصی:
نصب مجسمه در شهر تهران از زمان حکومت قاجار متداول شد و پس از انقلاب اسلامی با سرعتی رو به رشد ادامه یافت. در این میان، موضوع زن در مجسمه سازی از لحاظ محتوایی و ساختاری از اهمیت خاصی برخوردار است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای و میدانی، به دنبال مطالعه و دسته بندی موضوعی و محتوایی مجسمه های شهری زنانه ی تهران و پاسخگویی به این سؤال است که موضوع زن از نظر کیفی چگونه مورد توجه هنرمندان و سفارش دهندگان بوده است و کدام ابعاد وجودی و هویتی زن مورد توجه و تأکید بیشتری قرار گرفته است. نتایج تحقیق مبین آن است که در مجسمه های زنانه شهر تهران، علاوه بر الزامات شرعی، فرهنگی و دوری از برهنگی، از لحاظ موضوعی مضمون مادر بیشترین وجه هویتی را به خود اختصاص داده است که از منظر اجتماعی، نموداری از پذیرش عام این تصویر از زن در جامعه و از سوی دیگر جنبه تبلیغاتی آن توسط سفارش دهندگان آثار است و سایر هویت ها و جنبه های مرتبط با زنان نظیر جنبه های اجتماعی، همچون تصویر مفاخر و مشاهیر زن ایرانی کمتر مورد توجه هنرمندان و سفارش دهندگان قرار دارد. از لحاظ فرمی نیز، اکثر این آثار سبک واقع گرایانه را به خود اختصاص داده اند.
تقابل نور و ظلمت در مضامین نقوش سفال های دوره سلجوقی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفال ها در طول تاریخ پر فراز و نشیب ایران، همواره هنری جاودان و ماندگار بوده اند و در هر دوره باورها و افکار حاکم بر جوامع را در نقوش خود انعکاس داده اند. در این میان سفال های دوره سلجوقی بسیار حائز اهمیت هستند. نقوش این سفال ها اغلب در فضایی اسطوره ای حماسی ترسیم شده اند. برخی از این نقوش حاوی مضامینی هستند با بن مایه تقابل نور و ظلمت، که اصل بنیادین حکمت ایران باستان است. در این مقاله، که به روش کیفی است، به بررسی تأثیر این بن مایه کهن ایرانی بر نقوش سفال های دوره سلجوقی اشاره می شود. در نتیجه پژوهش مشخص می شود که تداوم بنیان های حکمت ایران باستان که در آن نور، قطب خیر و مثبت و ظلمت، قطب شر و منفی است، در سفال های دوره سلجوقی به خصوص در نقوشی که تحت تأثیر شاهنامه فردوسی ترسیم شده اند، دیده می شود. سفال ها دارای نقوشی هستند که یا به طور مستقیم نمادهای نور و ظلمت یا خیر و شر در آن ها ترسیم شده و یا محتوا و درون مایه نقوش نشان از تقابل این دو قطب دارد. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی عهده دار بررسی تداوم این بن مایه کهن ایران باستان بر نقوش سفال سلجوقی است.
بررسی سازوکار نظریه لحظه قطعی هنری کارتیه برسون با تأکید بر تأثیر سوررئالیسم بر نگاه هنری او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی سازوکار «لحظه قطعی» هنری کارتیه برسون بر پایه دو المان «آنیت» و «مواجهه تصادفی» می پردازد. این دو المان دو مفهوم سوررئالیستی بوده که اولی بیان می دارد راه اکتشاف برای هنرمند از طریق ارتباط با ناخودآگاه او میسر می شود و دومی مطرح می کند که مواجهات روزمره انسان با پیرامونش بی معنی و اتفاقی نبوده، بلکه بر اساس خواست و نیاز درونی هر کس روی می دهد و به موجب آن اشیا اطراف هر فرد می توانند سطحی از اکشتاف و یا آشکارسازی را برای او به همراه داشته باشند. این تحقیق، پژوهشی کیفی بوده و با رویکرد تحلیلی-توصیفی بر اساس گردآوری کتابخانه ای اطلاعات تلاش کرده با بررسی مؤلفه های «هندسه» و«اصول گشتالت» در کنار «آنیت» و «مواجهه تصادفی» سازوکار این شیوه عکاسی را به طور واضح تبیین کند. نتیجه این تحقیق نشان می دهد لحظه قطعی برخلاف برخی تفاسیر نامفهوم پیرامون آن شکلی از کاربرد سوررئالیسم در عکاسی مبتنی بر ساختاری هندسی و هدفمند در راستای ارتباط میان ناخودآگاه و درونیات عکاس با جهان پیرامون و مواجهات او می باشد که عالی ترین سطح آن در هماهنگی میان هندسه و شکلی از تجلی درونیات عکاس در جهان بیرون روی خواهد داد.
مطالعه پیکرک های زنانه عصر مفرغ شوش از منظر ریخت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
33 - 40
حوزههای تخصصی:
تولیدات کاربردی و هنری ایران در عصر مفرغ توسعه پیدا کرده بود. شوش نیز در این دوره از تحول و توسعه چشمگیری برخوردار شده بود. شیوه تندیس گری در شوش از حدود نیمه ی دوم هزاره سوم ق.م شروع شد. پیکرک تراشی شوش شامل پیکرک های حیوانی و انسانی است. تعداد پیکرک های زنان نسبت به مردان بیشتر است. تندیسک های زنانه در اوایل عصر مفرغ متأثر از دوره متأخر(مس و سنگ) بوده و از حالت انتزاعی به سوی واقع گرایی تحول پیدا نموده اند. ساخت پیکرک های زنانه به عنوان نمادهای تولیدمثل، مادرانه و پیشکش دارای کاربرد و تنوع ظاهری بیشتری بوده است. هدف از این پژوهش پاسخ دادن به پرسش مطرح شده می-باشد: سیر تحول پیکرک های زنانه در شوش از منظر ریخت شناسی چگونه بوده است؟ پیکرک ها در ابتدا به صورت ابتدایی و بدوی ساخته شده اند و به لحاظ باورها و اعتقادات، اغراق هایی در برجسته سازی نمادها و نشانه های زنانه پیکرک های برهنه انجام شده است. تندیسک های پوشیده ای نیز وجود دارند که با دقت در جزییات اجزای بدن، صورت، آرایش مو، جواهرات و لباس های منقوش همراه با اصول و شناخت اندام انسانی به حالتی واقعگرایانه ساخته شده اند. این موضوع به اهمیت جایگاه زن در تمدن شوش عصر مفرغ اشاره دارد. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای انجام شده است.
بررسی نقوش گلیم سفره کُردی شمال خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
111 - 124
حوزههای تخصصی:
دست بافته های کردهای شمال خراسان ازجمله هنرهای بومی این منطقه است که از گذشته های دور استفاده میشد. سفره های کردی یکی از انواع دست بافته هاست و کاربرد اولیه آن محل قرار دادن نان بوده که توسط زنان کوچ نشنین کرد بافته می شده؛ اما امروزه کاربرد اصلی خود را از دست داده و بیشتر به عنوان کفپوش یا جنبه تزیینی استفاده می شود. نقوش سفره های کردی اهمیت و تنوع خاصی دارد، از جهت معناشناسی برگرفته از باورهای گذشتگان و بیانگر مفاهیم فرهنگی جامعه عشایری است همچنین از نظر بصری ساختاری منسجم دارد. این نقوش شامل چهار گروه هندسی، گیاهی، حیوانی و انسانی است که نقوش حیوانی بیشتر به کار رفته است؛ چرا که متأثر از زندگی کوچ نشینی می باشد و در میان نقوش انسانی نیز نقش مایه دختر بیشتر دیده می شود؛ زیرا زنان و دختران بافندگان اصلی سفره هایند. همچنین نقشمایه ها فرم های انتزاعی و طبیعت گرایانه دارند. گرچه امروزه با تغییر در سبک زندگی مردم مناطق شمال خراسان طرح ها و نقوش قدیمی در حال تغییرند، عمده نقشمایه ها برگرفته از نقوش پیشین است. هدف این نوشته معرفی نقشمایه های گلیم سفره کردی و تبیین علل پدید آمدن آنهاست. اطلاعات به روش میدانی (مصاحبه و مشاهده) گردآوری شده و انواع نقوش با رویکرد توصیفی- تحلیلی طبقه بندی و بررسی شده است.
تحلیل انتقاد ی گفتمان مسلط بر صورتگری حضرت پیامبر(ص) د ر مکتب ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نخستین کتاب هایی که پس از اسلام آغازگر تحولاتی د ر هنر نگارگری ایران بود و پس از قرن ها به صورتگری حضرت پیامبر(ص)پرد اخت، کتاب جامع التواریخ اثر خواجه رشید الد ین فضل الله همد انی بود که د ربرد ارند ه نگاره هایی با موضوع زند گانی و توصیف پیامبر اسلام(ص) است. لذا پژوهش حاضر د ر پی پاسخ به این پرسش شکل گرفت که چگونه مقوله تصویرگری پیامبر(ص) که تا پیش از این مقوله ای نارایج و حتی انجام آن نزد یک به احتیاط بود ، د ر گفتمان حاکم د وره ایلخانی به امری طبیعی بد ل شد ؟ پاسخ د هی به این پرسش با استفاد ه از روش تحلیل انتقاد ی گفتمان فرکلاف میسر شد . نتایج پژوهش حاکی از آن است که حکومت ایلخانی با پذیرش برخی ارزش های ایرانی، یعنی اسلام و تشیع و با کنار هم نشانی آن با برخی ارزش های مغولی، پیش متن هایی از د و تمد ن ایرانی- اسلامی و مغولی را برگرفته و د ر یک گفتمان بیناتمد نی، آثاری بینامتنی را خلق کرد ند که هم از جانب شهروند ایرانی مسلمان قابل پذیرش بود و هم سیطره مغولان بر این سرزمین را امری طبیعی جلوه می د اد . به عنوان مثال د ر نمونه مطالعاتی این پژوهش با انتخاب موضوعی تاریخی از د وره اسلامی و هم نشانی آن با برخی ارزش های مغولی، مطلوب خود را به شیوه ای بصری به منصه ی ظهور رساند ه اند .
خوانش بینامتنی آثار فیگوراتیو منصور قندریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
95 - 104
حوزههای تخصصی:
بنا بر تعریف بینامتنیت، هر متن با بازآفرینی معانی گذشته، صورت متحول شده متون پیش از خود است. رولان بارت با طرح بینامتنیت خوانشی و توجه به مخاطب، گستره نوینی را به روی تاویل معنا و خوانش چندباره آثار هنری و ادبی گشود. در این نوشتار سه اثر از مجموعه آثار فیگوراتیو منصور قندریز، به روش توصیفی- تحلیلی، توسط نویسنده و جامعه آماری منتخب وی، مورد خوانش بینامتنی قرار گرفته است. هدف اصلی در این پژوهش، اول: امکان کاربرد روش بینامتنی در خوانش آثاری بدون امکانات ارجاعی مختلف (نوشتار، رنگ و...) و دوم: شناخت میزان و چگونگی بهره-برداری از روابط بینامتنی (همچون ارجاع صریح به متن های دیگر) توسط مخاطبینی با جامعه آماری متفاوت است. بنا بر نتیجه الف) با وجود آنکه این آثار، از وجوه شاخص خوانش آثار تجسمی به روش بینامتنی، همچون کلاژ و نوشتار و گاه رنگ و بافت بهره نبرده اند، اما به دلیل وجود فضای سورالیستی حاکم بر تصویر، خوانش های متفاوتی را پذیرا هستند. ب) بسیاری از مخاطبین، با خوانشی ترکیبی، بطور همزمان از انواع شیوه متنی، بینامتنی و بافتاری بهره برده اند ج) تحلیل خوانش ها مشخص نمود که ارتباط نزدیکی میان شناخت و پیش متن های ذهنی هر فرد با خوانش بینامتنی وی وجود دارد.
بی کرانگی تصویر و کران مندی زبان در نقش برجسته های ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
109 - 116
حوزههای تخصصی:
بررسی نقوش برجسته ساسانی نه تنها در مطالعات تاریخ هنر ایران بلکه در بررسی های فرهنگی و هنری این دوره اهمیت ویژه ای دارد زیرا این نقوش علاوه بر داده های هنری، شواهدی از دولت، جامعه و باورهای رایج آن دوره را در اختیارمان قرار می دهند. برخی از این نقوش علاوه بر تصویر دارای متن نوشتاری اند. این جستار سعی دارد تا با روش پژوهشی توصیفی-تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای (اسنادی) ارتباط میان متن زبانی و متن تصویری را در نقش برجسته های ساسانی که حاوی زبان و تصویر هستند مورد بررسی قرار دهد. به نظر می رسد گرچه هر دو بخش درون یک قاب جای می گیرند و یک کل را می سازند اما نگاره ها در این نقوش به دلیل ویژگی های تصویری و نشانه ای حاوی اطلاعاتی فراتر از متن اند و به سبب معنای اسطوره ای و آیینی خود برای بیننده همواره حاضر به نظر می آیند، در صورتی که متن نوشتاری از این ویژگی برخوردار نیست و تنها به موضوع و واقعه ای خاص مربوط به همان دوره اشاره دارد. بنابراین گرچه تصویر و زبان در یک قاب قرار گرفته اند اما روش تفسیری باید در مورد هر بخش متفاوت باشد چنانکه دریافت مان از دو وجه زبانی و تصویری نیز در این نقوش گوناگون است.
تأثیر متقابل کاربرد و معنا بر فرم اشیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
115 - 124
حوزههای تخصصی:
به طور عمده اشیاء در چرخه عمر خود با ابتکار یا اقتباس به وجود آمده، با گذر زمان فرم های مختلف به خود گرفته و در نهایت رها شده و از بین می روند. سوال های اساسی عبارتند از: فرم یک شیء بر چه مبنا و بر اساس چه فرآیندی و چگونه با نیازهای کاربردی و معنایی انسان مرتبط می شود؟ و دلیل بهره مندی برخی اشیاء از ارزش های نمادین چیست؟ این مطالعه، محیط زندگی را به عنوان سیستمی در نظر می گیرد که در آن انسان ها و اشیاء به طور مداوم باهم در تعامل اند تا محیط حالت تعادلی خود را حفظ کند. هدف پژوهش بررسی فرم شیء در چرخه عمر خود در مواجه با خواست ها و نیازهای کاربردی و معنایی انسان است. انسان به جهت استفاده و فرم دادن به شیء، و شیء به وسیله قابلیت های بالقوه خود با انسان ارتباط برقرار می کند. روش این تحقیق کیفی است و با بهره مندی از فرآیندی استقرایی به دنبال تبیین تمام روابط ممکن بین کاربرد، معنا و فرم است. در یک فرآیند و مدل نُه مرحله ای چگونگی توسعه فرم اشیاء در ارتباط با معنا و کاربرد مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد که علی رغم تغییرات در طول زمان فرم شیء نیازهای کاربردی و معنایی انسان را در سطوح مختلفی تأمین می کند.
بازشناسی کاربرد طلق در هنر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
85 - 94
حوزههای تخصصی:
تزیین کاخ ها، بناهای عمومی و خصوصی در دوره ی صفوی رونقی فراوان داشت، چنانچه آرایه های گوناگونِ به کاررفته، شامل انواع مختلفی در طرح و نقش و اجرا است که با وجود پژوهش های بسیار، اطلاعات کاملی درباره ی چگونگیِ همه انواع این تزیینات وجود ندارد. تحقیقات در این زمینه نیز اغلب پیرامون انواع شیوه های رنگی و پرکار است، و شناختِ تزیینات ساده تر به نوعی در سایه و حاشیه قرار گرفته است. در میان همه ی گونه های تزیینات در دوران صفوی، برخی از سطوح به صورت ساده و سفیدرنگ با جلوه ای صدف گونه و درخشان تزیین شده اند. هدفِ این پژوهش شناساییِ نوع ماده ی بکاررفته برای ایجاد چنین جلوه ای در کاخ هشت بهشت و یکی از خانه های تاریخی اصفهان است. شناسایی این شیوه ی تزیینی با اتکا بر مشاهدات میدانی، منابع تاریخی و بکارگیری روش های دستگاهی آزمایشگاهی صورت گرفت چراکه تنها با بسنده کردن به روش های تجربی و بازخوانی منابع کهن نمی توان به بازشناسی کاملِ روش های بکاررفته در گذشته، دست یافت. دستیابی به شناختِ یکی از گونه های آرایه های معماری ایرانی با چنین روش هایی می تواند گامی در جهت رفع ابهامات هنر نقاشی های دیواری در ایران باشد. نتیجه حاکی از استفاده از پولک های برخی کانی های گروه میکا با جلای شیشه ای و صدفی است که درگذشته با عنوان سنگ طلق شناخته می شد و در پژوهش پیش رو با خوانش متون تاریخی، دیگر کاربردهای هنریِ آن در کتابت و کتاب آرایی بررسی خواهندشد.
بررسی ساختار و گونه روایی داستان بعثت پیامبر (ص) در ادبیات و نگارگری بر اساس نظریه ژپ لینت ولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
17 - 24
حوزههای تخصصی:
ولت، روایت را ابزار مشترک بیان در گونه های مختلف ادبی و هنری؛ دربرگیرنده سه موقعیت: راوی، کنشگر و مخاطب می داند. به زعم او، از تقابل میان راوی و کنشگر، دو گونه روایت همسان و غیرهمسان با زیرمجموعه ها و الگوهای روایتی ویژه ای شکل می گیرد. تاکنون این نظریه تنها در آثار ادبی بررسی شده، پس مقاله حاضر، گونه های روایی و طرح ساختاری نظریه ولت را هم زمان در اشعار و نگاره های داستان بعثت پیامبر مدنظر قرار می دهد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، نحوه گردآوری مطالب کتابخانه ای است و اشعار عطار، ژولیده، ریلکه و نگاره های جامع التواریخ ، مجمع التواریخ و سیره النبی ، انتخاب شد. فرضیه پژوهش تاییدی بر گفته ولت است که روایت را مختص متون ادبی ندانسته، بلکه تحلیل هنرهای گوناگون چون نگارگری را امکان پذیر می سازد. نتیجه آنکه، شعر ندای محمد، ریلکه، از نوع روایت ناهمسان، با گونه متن نگار و زاویه دید صفر است. در اشعار عطار و ژولیده نیشابوری، زاویه دید صفر و ابیات ابتدا از نوع ناهمسان و متن نگار است که در ادامه به روایت همسان کنشگر تغییر می کند. تمامی تصاویر از نوع ناهمسان، گونه روایتی از نوع کنشگر با زاویه دید بیرونی است.
بازشناسی عملکرد نظیره سازی در نقاشی صفوی سده ی دهم (بررسی رابطه ی دوسویه ی میدان و منش با تمرکز بر آثار سلطان محمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشکیل دولت صفوی را می توان نقطه ی عطفی در روابط میان کنشگران عرصه ی نقاشی ایرانی برشمرد. تا پیش از آمدن بهزاد به تبریز، سلطان محمد سرآمد نقاشان کتابخانه ی سلطنتی به شمار می رفت اما ارجحیت نمادینی که شاه اسماعیل برای بهزاد در نظر گرفت، او را وادار کرد تا به فراخور روابط جدید حاکم بر میدان نقاشی، استراتژی مناسبی را در پیش گیرد. این استراتژی روی آوردن به نظیره سازی بود. پژوهش حاضر ضمن توجه به روابط تاریخی و تحولات اجتماعی مؤثر در نقاشی متقدم صفوی، به مناسبات مابین کنشگرانِ عرصه ی نقاشی و تأثیر روابط مذکور در عملکرد نهاییِ نقاشان تأکید داشته است. هدف اصلی، شناخت رابطه ی میان عملکرد نقاشان و نیروهای مؤثر در صحنه ی نقاشی سده ی دهم می باشد. ماهیت پژوهش کیفی و تاریخی است و با روش تحلیلی توصیفی به تبیین عملکرد سلطان محمد در جریان تغییرات اجتماعی و سیاسی آن دوران پرداخته است. رویکرد مورد استفاده در تفسیر متنها، عملکردها و نگاره ها، جامعه شناسی رابطه گرایانه ی پی یر بوردیو می باشد. این رویکرد سبب گردید تا دریابیم روابط موجود در میدان نقاشی صفوی به گونه ای بود که کنشگران حاضر در آن براساس منش شخصی شان دست به انتخاب استراتژی مناسب با مقتضیات میدان می زدند و در این راستا از قوانین حاکم بر میدان های موازی (مانند ادبیات) نیز بهره می بردند.
بررسی ناپدیدی هنر در عصر فراواقعیت از منظر بودریار با تاکید بر آثار ریچارد پرینس به مثابه مصادیق آن اندیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دهه 1960 به بعد با رشد فزاینده شمار تصاویری که در زندگی روزمره رسوخ می کردند، مفهوم وانموده به مرور وارد مباحث نقد هنری گردید. از نظر بودریار در فرهنگ پسامدرن، وانموده ها بر همه وجوه زندگی بشر سلطه یافته اند و به هیچ روی قابل تشخیص از امر واقعی نیستند. ایماژها در عصر پسامدرن نه تنها ادعای نمایش واقعیت را ندارند بلکه خود را به جای آن معرفی می کنند. افزون بر این نقشی که عکاسی در دوره پسامدرن ایفا می کند، بسیار تحت تاثیر اندیشه های بودریار است. عکاسان پسامدرن بر اتمام جهان تصویری تاکید می کنند و معتقدند تنها حقیقتی که اکنون در اختیار ماست، جهان عکاسی شده است. متفکران پسامدرن و از جمله بودریار نیز بر این اندیشه اند که بازنمایی همه آن چیزی است که هست و می تواند باشد. ریچارد پرینس از جمله هنرمندان پسامدرنی است که با از آن خودسازی تصاویر دیگر هنرمندان، تمایز میان اصل و کپی را مخدوش می کند. این پژوهش می کوشد ضمن تحلیل چرایی آرای بودریار درباره ناپدیدی هنر معاصر، به تبیین آثار پرینس به مثابه مصادیق آن اندیشه بپردازد و به روش توصیفی و تحلیلی نشان دهد که وی از ماهیت تصویر به عنوان وانموده بهره گرفته است.
سرآغاز عکاسی در ایران (درآمدی انتقادی بر تاریخ عکاسی ایران در دوره ی ناصری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
125 - 134
حوزههای تخصصی:
بایگانی عکس های دوره ی قاجار، یکی از بزرگترین گنجینه های تصویری تاریخ ایران است. اگر این بایگانی را همچون یک فضای بصری متصور شویم، می توان چیستی و چگونگی آن را مورد تحلیل انتقادی قرار داد و اگر نام دیدمان را به کلیت این فضای بصری اطلاق کنیم، می توان پرسید چه دیدمانی، چرا و چگونه در دوره ی ناصری صورت بندی شده و این دیدمان چه کارکردی می توانست در گذشته داشته و یا حتی در ادوار بعدی می تواند داشته باشد؟ چنین موضعی در قبال تاریخ عکاسی ایران، می تواند فصلی آغازین و مطالعه ای بنیادین در این حیطه باشد؛ امری که در تحقیقات انجام شده کم و بیش مورد غفلت قرار گرفته است. تبارشناسی به عنوان یک نظریه-روش تاریخی، راه گشای مناسبی برای این نوشتار خواهد بود. هدف، ارائه ی تحلیلی کیفی از تاریخ عکاسی ایران از بدو ورود دوربین عکاسی به این سرزمین، در دوره ی ناصری است. آنچه که نگارندگان در این مجال موجه می سازند، این مهم است که دیدمان عکاسی در دوره ی ناصری به شکلی سیاسی، البته با توجه به مفهوم سنتی سیاست، صورت بندی شده است. البته در این میان نباید دیدمان سیاسی-اریانتالیستی را هم از نظر دور داشت؛ موردی که می تواند کارکرد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود را به نحوی حتی تا به اکنون حفظ کند.
آثار چوبی باقی مانده از مسجد جامع بَرزُک، مطالعه کتیبه های نویافته و معرفی هنرمندی از تبار ابوزید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
87 - 98
حوزههای تخصصی:
ابوزید ابن محمد ابن ابوزید ازجمله هنرمندان کاشی ساز و سفالگر کاشان است که بیشترین رقم های باقی مانده بر روی آثار سده های میانه به او تعلق دارد. باوجود دامنه دار بودن کار هنری در برخی خاندان های هنرمند و صنعتگر کاشان در سده های میانه همچون خاندان ابوطاهر، تاکنون اطلاعاتی دقیق از هنرمند دیگری از تبار ابوزید به دست نیامده است. لذا این پرسش قابل طرح است که آیا فرد یا افراد دیگری از تبار او به کار هنری اشتغال داشته اند یا خیر؟ این مقاله با مطالعه آثار چوبی باقیمانده و ناشناخته از مسجد جامع برزک در پی شناسایی و معرفی هنرمند دیگری از خاندان یادشده است. روش تحقیق این مقاله توصیفی تحلیلی و با رویکرد تاریخی است و مطالعات آن به صورت میدانی شامل مراجعه به محل نگهداری آثار و مستندسازی آنها و همچنین مطالعات کتابخانه ای به انجام رسیده است. در ادامه، داده های به دست آمده از مطالعات میدانی و ازجمله خوانش کتیبه ها با مطالعات پیشین مقایسه و یافته ها تحلیل شده است. نتیجه مطالعات نشان می دهد که در سال 705 ه ق هنرمندی که در ساخت مسجد جامع برزک شرکت داشته است و دست کم به کار خطاطی و حکاکی روی چوب مسلط بوده خود را با نام محمدبن ابوزید معرفی کرده و در کتیبه منحصر بفردی، نسبش را تا ابوزید ابن محمد نیای خود برمی شمارد.
مطالعه تطبیقی عکس و تاریخ مکتوب جنگ تحمیلی عراق بر ایران در فاصله سال های 1361-1359(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی بررسی مضامین و مفاهیم موجود در عکاسی جنگ تحمیلی و مقایسه آن با تاریخ مکتوب است. رویکرد نظری بینشی در این مطالعه بر مبنای دیدگاه تاریخ تحلیلی کالینگوود شکل گرفته و روش تحلیل محتوای تجمیعی در حکم رویکرد نظری روشی مقاله به کار رفته است. بازه زمانی موضوع مقاله از آغاز جنگ تا فتح خرمشهر یعنی حدود 22 ماه است و 667عکسِ مورد مطالعه از مجموعه مجلدات«جنگ تحمیلی» انتخاب شده است. در بخش تاریخ مکتوب نیز مجموعه مجلدات «تقویم تاریخ دفاع مقدس» نیروی زمینی ارتش در قالب 17039 صفحه، مرجع بررسی قرار گرفته است. پس از شناسایی و استخراج مقولات تصویری و متنی، تاریخ مصور و تاریخ مکتوب جنگ با هم مقایسه شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که هم عکس ها حاوی برخی مفاهیم و پیام های مستقل از متن مکتوب هستند و هم برخی اطلاعاتی که متن مکتوب ارائه می دهد در عکس ها نه وجود دارد و نه قابل ارائه در قالب تصویر است. به طور کلی عکس های جنگ تحمیلی عمدتاً قلمرو مفاهیم متعین و آشکارسازی احساسات و درونیات هستند و متن مکتوب در بیشتر موارد از قابلیت پردازش اطلاعات تاریخی و طرح مفاهیم نامتعین بهره می برد.
خوانش نشانه گی و رموز تصاویر آیینی- حرکتی در نخستین سفال نگاری های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران پیش از تاریخ، پدیده های هنری_انسانی بسیاری قابل شناسایی است که با مطالعه بر روی آنها کاربست نماد در ساختار آنها مشهود می آید. از میان این پدیدارهای هنری به هنر تصویرسازی بر روی سفالینه ها باید اشاره کرد. پدیدارشناسی اینگونه از پدیدارها، نیاز به رمزگشایی نشانه های نمادین کاربردی در ساختار آنها را دارد. علم نشانه شناختی و رویکردهای وابسته آن، جهت پدیدارشناسی تبار چنین پدیده هایی و نیز رمزگشایی از این نمادها کارآمد خواهد بود. بخش قابل توجه ای از هنر مزبور به نگاره گری تصاویری انسانی در حال اجرای موزون نمادین آیینی مربوط است. این مقاله سعی بر آن دارد تا با تکیه بر مطالعات، روش ها،آراء و رویکردهای نوین علم نشانه شناسی به خوانش و رمزگشایی تصاویر باقی مانده از حرکات نمادین آیینی بر روی سفالینه ها به مثابه اثر هنری و متن تصاویرسازی شده هنری_ فرهنگی ایران در پیش از تاریخ، نائل آید. به واسطه این مطالعه،هم بخشی از تاریخ مطالعات هنرهای تجسمی ایران مورد واکاوی قرار می گیرد و هم بخش مغفول مانده باوری، فرهنگی و آیینی حرکات آیینی_نمادین موزون در گذشته ایران، به مثابه هنر آیینی و نمادین خوانش خواهد شد. نتیجه بنیادین این پژوهش آشکار خواهد کرد که بخش اعظم تصاویر ساده سفال نگاره ها پیش از تاریخ در ایران به صورت نمادگرایانه ای به تصویر در آمده اند که برای خوانش، نیاز به رمزگشایی نشانه گی دارند.