فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آذر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
29 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:کاروان سراهای دوره صفویه از ابتدا تا اواخر این سلسله، دست خوش تغییرات چشم گیری در گونه شناسی و ساختار معماری خود شده اند. این تغییرات گونه شناختی، تحت تأثیر عوامل مختلفی بوده است که شناسایی و بررسی این عوامل تأثیرگذار مهم است. هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی تغییرات اجزای مختلف گونه معماری کاروان سرا در دوره صفویه با توجه به تغییر مسافت و حجم تجارت در مسیرهای تجاری منتهی به مقاصد زمینی به دریایی است. حال سؤال پژوهش این است که تغییر مسیرهای تجاری در دوره صفویه، منجربه چه تغییراتی در گونه شناسی و ساختار کاروان سراهای این دوره شده است؟روش پژوهش: این پژوهش با تکیه بر نظریه گونه شناسی تکاملی و به شیوه توصیفی- تحلیلی و با کمک مجموعه داده های کمی و کیفی، تأثیر تغییر مکان مسیرهای تجاری کاروانی در دوره صفویه را بر تغییر مشخصات کالبدی 15 کاروان سرای مهم احداث شده در مسیرهای مزبور که با توجه به امکان بررسی متغیرهای گوناگون هدفمند انتخاب شده اند را بررسی کرده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که تغییر حجم تردد و تجارت از مسیرهای زمینی پیشین جاده ابریشم به مسیرهای منتهی به بنادر به عنوان پایانه های تجارت دریایی، بر ساختار و گونه کاروان سراهای احداث شده در این مسیرها تأثیر گذاشته است. برخلاف ساختار متداول کاروان سراهای مسیر تجارت زمینی جاده ابریشم که ساختار و حجم آ ن ها متناسب با اقامت طولانی مدت کاروان های بزرگ بوده است، کاروان سراهای مسیرهای دریایی، دارای پلان ساده تر و متناسب با اقامت های کوتاه مدت و حجم مال التجاره بالاتر ساخته شده اند.
بررسی بازنمود مولفه های هویت فرهنگی ایرانی در کتاب های مصور نوجوان با استفاده از روش نشانه شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
39 - 52
حوزههای تخصصی:
کتاب های مصور ازجمله محصولات فرهنگی مهم، برای گروه سنی نوجوان است که در پی بازنمایی مسایل مربوط به زندگی نوجوانان در قالب گونه های مختلف ادبی هستند. کتاب های مصور می تواند نوجوانان را به طور غیرمستقیم با مسایل بنیادی چون هویت فرهنگی جامعه ای که در آن زندگی می کنند، آشنا کند. هویت فرهنگی یکی از شاخه های مهم هویت ملی هر کشوری به شمار می آید. به خصوص که در عصر جهانی شدن و مواجه ملت ها با این پدیده، شناخت مولفه های هویتی به خصوص، هویت فرهنگی امری ضروری به حساب می آید. هدف از انجام این پژوهش بررسی چگونگی بازنمایی هویت فرهنگی در کتاب های مصور نوجوان است. روش این پژوهش توصیفی و تحلیلی است و تصاویر با روش نشانه شناسی اجتماعی مورد تفسیر قرار می گیرند. این پژوهش در تلاش برای پاسخ دهی به این سوالات است: 1) مولفه های اساسی هویت فرهنگی که در کتاب های گروه سنی نوجوان بازنمایی می شوند، چیست؟ 2) منابع فرهنگی که تصویرگران در کار خود استفاده می کنند، کدامند؟ 3) چگونه طراحان و تصویرگران از منابع فرهنگی موجود با توجه به بافت جامعه ای که اثر را در آن ارایه می دهند، استفاده می کنند؟ نتایج پژوهش نشان داد که، سه دسته کلی برای معرفی هویت فرهنگی در کتاب های نمونه تحقیق بیش تر به کار گرفته شده است. عامل اول، زبان که در آثار نثر و نظم مشهوری که در زمره فرهنگ ایران در ادوار مختلف تاریخ ایران ثبت شده است، تجلی پیداکرده است. عامل دوم، اساطیر ایران باستان، عامل سوم، آداب ورسوم، سنت ها و آیین ها. هم چنین، طراحان برای تصویرگری آثار خود به انبوه منابع فرهنگی موجود در کشور ایران -که شامل گنجینه تصویری غنی که از ادوار مختلف تمدن ایران باقی مانده است، با توجه به مضمون آثاری که در پی تصویرگری آن ها بوده اند- رجوع کرده اند و با تلفیق سبک های تصویرگری معاصر با این منابع غنی تصویری تاریخی، سعی در بازنمایی فضایی اصیل، ولی درعین حال، بدیع دارند.
تحلیل ظرفیت های قصه های عرفانی به مثابه راهبردی در آفرینش درام ایرانی (با بهره گیری از مطالعات قاسم هاشمی نژاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۸)
75 - 94
حوزههای تخصصی:
مروری بر آثار تولیدی در عرصه ی درام ایرانی، نشان از تلاشی مستمر در پرداخت روایت های نو دارد اما آنچه مشهود است اینکه محصول این تجربیات چون در پی یافتن مصادیق در جایی بیرون از جغرافیای فرهنگی-ادبی ایران بوده اند؛ و مهم تر از آن، سعی در گزینش چارچوب نظری اصطلاحاً غیربومی و سوارکردن آن بر داستان سرایی ایرانی داشته اند، نسبت تامی با اهداف خود ندارند. بر مبنای این مسئله، پژوهش حاضر بنا دارد، در راستای ارائه راهبردی نو در آفرینش روایت و درام ایرانی، برخلاف آسیب های برشمرده فوق گام بردارد. لذا با اتخاذ روشی توصیفی- تحلیلی، نخست چارچوب نظری خود را برگرفته از آراء یکی از صاحب نظران بومی، قاسم هاشمی نژاد، استوار خواهد ساخت که در صورت بندی یک دستگاه تحلیلی ایرانی در مواجهه با هر دو حوزه امر داستانی و نمایشی تلاش کرده و دوم در عرصه مصادیق، فرض بنیادین خود را به «قصه های عرفانی» و ارائه تمهیدات و مصادیقی برگرفته از سنت روایت در ادبیات عرفانی معطوف خواهد داشت. یافته های تحقیق نشان می دهند که با نگاه به جوهره ادبیات فارسی، ویژگی ها و تجلیات آن می توان به عمق ظرفیت های شگرفی دست یافت که توأمان در تحلیل و مصادیق مشهود است. ماهیتی که خصیصه بودشی هنرش در برابر ویژگی نمودشی هنر غرب، پوشاندن ردای غیر ایرانی را بر آن بدقواره می سازد. کمینه های عرفانی جدای ماهیت وحدانی و هدف باطنی آن در شناخت محبوب ازلی، واجد کیفیت های بیانی، روایی و حتی نمایشی هستند که به مثابه راهکاری برای خلق روایت های نو، ظرفیت فراوانی برای پرداخت درام ایرانی داشته و می تواند دریچه ای به سوی درام ملی در این عرصه بگشاید. درامی که نسخه بدلی هیچ فرهنگ دیگری نبوده، از هویت این سرزمین بیرون آمده و ازجمله کیفیت های نمایشی آن ها تمهیدات به کاررفته در گشایش، ساختار روایت، خلق موقعیت، سیاق دیالوگ پردازی، ایجاز، الگوهای بیان مضمون، مستندسازی، باورپذیری و درنهایت وجه انفجاری پایان بندی است.
تحلیل سبک شناختی مجلسِ نقاشی شیخ صنعان و دختر ترسا در تالار مسقف تکیه هفت تنان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
110 - 138
حوزههای تخصصی:
داستان شیخ صنعان و دختر ترسا از موضوعاتی است که بارها دستمایه ی خلق آثار تصویری قرارگرفته و هنرمندان متعددی بدان پرداخته اند. از میان این آثار، مجلس شیخ صنعان و دختر ترسا در تالار مسقف تکیه هفت تنان شیراز، اهمیت خاصی دارد. این اثر به دستور کریم خان زند، با تکنیک نقاشی رنگ و روغن روی گچ اجراشده است. شخصیت های متعددی در این اثر حضور دارند؛ ازجمله دختر ترسا، شیخ صنعان، مریدان وی و سه شخصیت که در داستان حاضر نبوده و هویت مجهول دارند. با توجه به تأثیرگذاری نقاشی غربی بر نقاشی ایران از اواخر دوره صفوی، می توان نقاشی های این بنا را نیز متأثر از آثار غربی دانست که این اثرپذیری مشخصاً در نوع پوشش بعضی افراد دیده می شود. ضروری بود با توجه به مبهم بودن هویت برخی اشخاص در تصویر، در خصوص شناسایی آن ها بررسی صورت گیرد. از پرسش های اساسی مربوط به نقاشی مذکور، می توان اشاره کرد که نحوه برقراری ارتباط میان فرم و محتوا در این نگاره چگونه است؟ تصویر حاضر به کدام بخش از داستانِ منظوم مربوط می شود؟ پژوهش حاضر از حیث هدف، بنیادی بوده و از منظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و روش تجزیه و تحلیل کیفی بوده است. جامعه آماری تحقیق متشکل از مجلس نقاشی «شیخ صنعان و دختر ترسا»، واقع در تکیه هفت تنان شیراز است که به صورت انتخابی بوده و حجم نمونه مساوی با کل جامعه آماری است. نتیجه کاوش ها نشان داد ارتباط میان فرم و محتوا، بیشتر از طریق به کارگیری خصوصیات نقاشی ایرانی، همچنین کاربرد هندسه در تصویر ایجادشده است؛ به علاوه، نقاشی حاضر، مربوط به ابیات چهل وهشت تا صدوشانزده از شعر شیخ صنعان در کتاب منطق الطیر، اثر عطار نیشابوری است که به نخستین لحظات عاشقی شیخ صنعان می پردازد. مشخص شد شخصیت کتاب به دست در نقاشی شخصیتی که کتاب در دست دارد، مرید صادق شیخ نیست و البته جنسیت شخصی که سمت چپ و بالای نگاره در کنار دختر ترسا ایستاده، مذکر است.
مشخصه یابی و آنالیز عنصری سفال های مینایی دژ الموت با استفاده از میکروسکوپ روبشی پروتون
حوزههای تخصصی:
شناسایی و اندازه گیری عناصر سازنده ترکیبات سفالینه های تاریخی از اهمیت خاصی برخوردار است. با بررسی ترکیبات عنصری بدنه و لعاب زمینه سفالینه های تاریخی می توان اطلاعات بسیار ارزنده ای در زمینه تعیین مواد اولیه مورد استفاده در ساخت و تنوع آن ها و همچنین فن شناسی این اشیاء تاریخی به دست آورد. در این پژوهش ۱۲ نمونه از سفال های مینایی و لاجوردینه دژ الموت که قدمت آن ها به سده 6-7 هجری قمری برمی گردد، با استفاده از روش های آنالیز با باریکه ی یونی مطالعه شده است. در این مطالعه ترکیبات عنصری بدنه، رنگ دانه های مختلف استفاده شده در نقاشی ها و همچنین لعاب زمینه با استفاده از روش میکروپیکسی اندازه گیری شده اند. همچنین ضخامت لایه زراندود به کار رفته بر روی سطوح تعدادی از این سفال ها نیز با استفاده از روش Micro-RBS مطالعه شده اند. مهم ترین اهداف پژوهش پیش رو، دستیابی به عناصر تشکیل دهنده و مواد اولیه استفاده شده در ساخت بدنه، لعاب زمینه و نوع رنگ دانه ها در ترسیم نقوش سفال های مینایی و لاجوردینه است. اندازه گیری ضخامت لایه زراندود به کار رفته در این تزیینات نیز یکی دیگر از اهداف پژوهش است. براساس نتایج به دست آمده از بررسی ترکیبات عنصری بدنه و لعاب زمینه این سفال ها می توان دریافت که در ساخت نمونه های دژ الموت از منابع مختلف سیلیس و گدازآورها استفاده شده است. همچنین با بهره گیری از نقشه توزیع عنصری به دست آمده از روش میکروپیکسی، عامل عنصری ایجاد و تولید رنگ دانه های قرمز، سفید، لاجوردی و فیروزه ای به ترتیب؛ آهن، قلع، کبالت و مس مشخص شده اند. ضخامت لایه زراندود استفاده شده در تزیینات نیز از 300 تا 800 نانومتر در نمونه ها متغیر است.
مطالعه ی کمّی تغییرات هویت منظر اجتماعی- اکولوژیک با رویکرد تاب آوری فضایی و داده های ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
39 - 53
حوزههای تخصصی:
اه داف: پیش رفتهای اخی ر در مباح ث بوم شناس ی منظ ر و داده ه ای ماه واره ای فرصت ی را ب رای تغیی ر رویکرده ا در برنامه ری زی پای دار ش هری فراه م آورده و پتانس یل بالای ی ب رای بهب ود ت اب آوری در تعام ات سیس تمهای اجتماع ی- اکولوژی ک ایج اد نم وده اس ت. در ای ن پژوه ش ب ا اس تفاده از مفه وم ت اب آوری فضای ی و س نجش مولفه ه ا و رواب ط کلی دی منظ ر اجتماعی-اکولوژیک ی در ط ول زم ان، آس تانه های مرتب ط ب ا هوی ت ب ه ص ورت کم ی اس تخراج گردی د ت ا راه کاری را ب رای پیون د اه داف ملم وس مدیریت ی و نظری ه ی ت اب آوری ارائ ه نمای د.
روشه ا: ب ا ارزیاب ی منظ ر اکول وژی ش هر ق م به وس یله ی متریک ه ای MN-AREA ،NP ،CA ،PLAND و داده ه ای ماه واره ای، تغیی رات ت اب آوری منظ ر ای ن ش هر ط ی ی ک دوره س ی س اله مبتن ی ب ر نظری ه ی ت اب آوری فضای ی م ورد تحلی ل ق رار گرف ت.
یافته ه ا: ب ا تعری ف و اس تخراج آس تانه های هویت ی، تغیی رات هویت ی منظ ر ش هر در ارتب اط ب ا ت اب آوری در س الهای آت ی پیش بین ی ش د. س پس ب ا شناس ایی الگوه ای فضایی-هویت ی ش هر در دوره ه ای مختل ف و س نجش آنه ا ب ر اس اس ابع اد ت اب آوری، پیش نهاداتی قابل اندازه گی ری و س نجش ب رای سیاس تگذاران و برنامه ری زان در راس تای قرارگی ری منظ ر ش هر در تعادل ی جدی د، ت اب آور و پای دار ارائ ه گردی د. نتیجه گی ری: منظ ر ش هر ق م در س ال 2009 و 2019 از آس تانه ی اول و دوم هویت ی عب ور ک رده اس ت و ب ا ادام ه ی رون د کنون ی در 20 س ال آین ده عب ور از س ومین آس تانه (دگرگون ی کام ل هوی ت منظ ر) اتف اق خواه د افت اد و چنانچ ه رون د کاه ش مس احت س اختارهای س بز ادام ه یاب د، منظ ر ب ه مرحل ه ی جبران ناپذی ری از لح اظ ت اب آوری میرس د.
نقش ذکر در تکوین هویت معنوی معماری اسلامی با تأکید بر کتیبه های سده های نخست تا پنجم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ذکر، یک مفهوم باطنی در فرهنگ اسلامی و عرفان است. نظر به اهمیت این مفهوم، هنرمندان از آن جهت که هنر در اساس، ظهور است و با صورت سر و کار دارد، در آثار خود این مفهوم باطنی را به شکل بصری ترجمه کرده اند. پژوهش حاضر، ضمن بررسی مفهوم دینی عبارت ذکر در وجوه مختلف آن، تمهیدات بصری هنرمندان و معماران در ترجمان مفهوم باطنی ذکر به صورت مادی و بصری در معماری اسلامی را مورد توجه قرار داده است. استفاده از آیات و روایات و نام های خداوند و پیامبر و امامان شیعه و استفاده از اصل وحدت مهمترین راهکارهای بصری ایشان در تکوین هویت بخشی اسلامی به بنا با توجه به مفهوم ذکر است. اساساً در مطالعات هنر اسلامی کمبود مباحث نظری در روند خلق آثار به چالش اصلی تبدیل شده است. از این رو این مقاله سعی دارد چگونگی کاربست مفاهیم نظری اسلام را در هنر به روش کیفی و بر اساس تحلیل داده بنیاد تحلیل کند. در همین راستا 10 نمونه از ذکرهای اسلامی در قالب کتیبه در بناهای سده نخست تا پنجم هجری، بر مبنای مطالعات کتابخانه ای به عنوان نمونه انتخاب شده اند. نتایج حاکی از آن است که کاربرد اذکار در صورت های متنوع آن، موجب شده است تا آن بنا رنگ و بوی مذهبی و اسلامی گرفته و خواسته و ناخواسته، شخص را در جذبه خویش فروگیرد. توجه به جنبه روحانی و معنوی در هنرهای اسلامی به طور عام و معماری به طور خاص، از یک سو موجب تکوین هویت معنوی اثر شده، هویتی مستقل از فرم و کالبد که حتی به صورت مانعی در برابر رشد هویت فیزیکی واحد و منسجم اثر عمل نماید. از سوی دیگر موجب تکوین اصول بصری خاص همچون اصل وحدت در نظام بصری اسلامی شده است.
تحلیل ویژگی های صوری و محتوایی نقاشی دوره های کاماکورا و آشیکاگا؛ با تأکید بر آموزه های بودیسم و ذن بودیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و هنر ژاپن بسان همه فرهنگ های اصیل، دارای مؤلفه های منحصربه فرد است، اما آن چه ژاپن را از دیگر فرهنگ ها متمایز می کند، دستاورد اصیل آن، در جریان فراز و نشیب ها و مواجهه های تاریخی، دینی و فلسفی است. نقاشی یکی از قدیمی ترین انواع هنر ژاپنی است و شامل طیف گسترده ای از گونه ها است. در نقاشی ژاپن، دوره های کاماکورا و آشیکاگا به دلیل تأثیر مکتب های ذن و ذن بودیسم اهمیت بسزایی دارند. اهمیت این موضوع، ضرورت پژوهشی درباره تطبیق مبانی نظری نقاشی، به لحاظ مضمون و شیوه، مبتنی بر بودیسم و ذن بودیسم را نشان می دهد. هدف از این پژوهش، تبیین ویژگی های صوری و محتوایی نقاشی های قرون ۱۲ تا ۱۶ ژاپن (کاماکورا و آشیکاگا) است. بر این اساس، پرسش اصلی در این پژوهش عبارت است از: ویژگی های صوری و محتوایی در نقاشی کاماکورا و آشیکاگا مبتنی بر بودیسم و ذن بودیسم چگونه است؟ در این پژوهش، روش گردآوری اطلاعات، اسنادی و مشاهده تصاویر و روش تحلیل، فرمی-کیفی است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که قدرت تفکر ذن بودیسم در دوران کاماکورا اولویت هایی چون لزوم پرداختن به مضامین و روایت های مربوط به بودا، بیان اندیشه های دینی و تاکید بر روایت انسانی را ایجاد کرده است. در نقاشی آشیکاگا، قدرت تفکر ذن، عشق به طبیعت، ستایش زیبائی، احساسات و غیره را تقویت کرده است. همچنین این هنر، نتیجه وحدت میان انرژی های معنوی و تجربه عملی است. نمایش فضاهای خالی، سکون و سکوت و تأکید بر موضوعات انتزاعی و غیر واقعی از ویژگی های هنر این دوران است. در نتیجه موضوعات روایی و حتی مذهبی در این دوره کاهش یافته است.
تحلیل تجربه گردشگران از فنون معماری در حمام های سنتی کویر ایران: بررسی برداشت های بازدیدکنندگان از راهکارهای صرفه جویی انرژی و جلوگیری از اتلاف حرارت
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تجربه و برداشت گردشگران از فنون معماری به کاررفته در حمام های سنتی کویر ایران با تمرکز بر راهکارهای صرفه جویی انرژی و کاهش اتلاف حرارت می پردازد. در عصر حاضر و با توجه به نگرانی های فزاینده در مورد تغییرات اقلیمی و حفاظت از منابع طبیعی، اهمیت استفاده از اصول معماری سنتی به عنوان راهکاری مؤثر در بهینه سازی مصرف انرژی و حفظ منابع بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. حمام های سنتی ایران، به ویژه در اقلیم های گرم و خشک، به عنوان نمونه های برجسته ای از طراحی های خاص و تکنیک های پیشرفته در سیستم های گرمایشی شناخته می شوند. این بناها نه تنها در پاسخ به چالش های اقلیمی موفق عمل کرده اند، بلکه به عنوان نمادهایی از تاریخ و فرهنگ معماری ایران نیز مطرح اند. روش تحقیق این مقاله شامل تحلیل های کیفی و کمی است که از طریق مصاحبه های عمیق با گردشگران و کارشناسان انجام شده است. این روش به پژوهشگران امکان می دهد تا برداشت های گردشگران از ویژگی های فنی و عملکردی حمام ها را بررسی کرده و درک عمیق تری از تجربیات آن ها به دست آورند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که درک عمومی گردشگران از ویژگی های معماری سنتی، به ویژه در زمینه صرفه جویی انرژی و کاهش اتلاف حرارت، هنوز به طور کامل شناخته نشده است. این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا گردشگران به جنبه های فنی این بناها توجه دارند یا بیشتر بر جنبه های زیبایی شناختی آن ها متمرکز هستند. همچنین عواملی که از دیدگاه گردشگران در ارزیابی کارایی انرژی و عملکرد حرارتی این بناها اهمیت دارند، مورد بررسی قرار می گیرند. نتایج این تحقیق می تواند به تدوین استراتژی های نوآورانه برای بهره برداری بهتر و مؤثرتر از حمام های سنتی ایران به عنوان بخشی از میراث فرهنگی و تاریخی کشور منجر شود. شناخت بهتر از دیدگاه ها و برداشت های گردشگران می تواند به حفاظت و بازسازی بهینه این بناها کمک کرده و به نگاهی جامع تر به تأثیرات معماری سنتی بر عملکرد حرارتی آن ها بیانجامد.
والایی قطعات گذشته: تبیین نسبت ویرانی و والایی در چاپ های پیرانزی بر مبنای آراء زیباشناختی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمتر اثری را می توان در میان چاپ های متعدد «پیرانزی» یافت که اساساَ مربوط به «گذشته» نباشد. در این مجموعه آثار، ویرانی پرتکرارترین مضمون است. در این مقاله در یک سطح «چگونگی» بازنمائی ویرانه ها در آثار پیرانزی محل پرسش است و در سطحی دیگر بر پایه شواهد متنی «چرایی» چنین نمودی با تشریح مفهوم «والایی» در چارچوب زیباشناسی کانت بررسی شده است. یافته های «توصیفی - تحلیلی» این پژوهش حاکی از آن است که «قطعه وارگی» مشخصه اصلی نمایش «گذشته» در آثار پیرانزی است. برجسته ترین نمودِ ویرانه های پیرانزی ابعاد عظیم آنهاست و از سوی دیگر این عظمت با گذر «زمان»، همچون نمودی از قدرت قاهره طبیعت، دچار زوال گشته و تنها قطعاتی از آن باقی مانده است. چنین نمایشی از یادمان ها یادآور «والای ریاضی» و «والای پویا» در دستگاه زیباشناختی کانت است. گویی «متخیله» در مواجهه با «والاییِ» چنین ویرانه هایی از «تلفیق» دریافت های فزاینده ادراکی باز می ماند. این شکست ناشی از مواجهه با ایده «والایی تمدن روم» است. پیرانزی در آثار مختلف خود به زبان تصویر و کلام کوشش کرده که این شکوه ازدست رفته را باز یابد، اما این تمدن و تمثلش در شهر رم چنان «والاست» که لزوماَ به صورت امری «ناتمام» و «قطعه وار» تصویر می شود.
دلالت های معنایی بازنمایی اندام جدا از بدن در نقاشی پست مدرن ایران (پایان قرن چهاردهم خورشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۷
58 - 75
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در هنر پست مدرن، بدن به عنوان موضوع، رسانه و ابزار آفرینش هنری و هم به عنوان مکان تجربه و ادراک اثر هنری، مورد توجه قرار گرفت. متفکران علوم انسانی تعاریف رایج از بدن را به چالش کشیدند و هنرمندان معادل بصری آن را به تصویر درآوردند. یکی از گونه های پست مدرنیستی بازنمایی بدن در نقاشی، تصویرگری بدن های تکه تکه شده و اندام های جدا از بدن است. هدف پژوهش حاضر تبیین خاستگاه نظری ظهور اندام های جدا از بدن در نقاشی های دهه پایانی قرن چهاردم خورشیدی ایران و دلالت های معنایی این گسست تصویری است. در این پژوهش سعی می شود به این پرسش پاسخ داده شود که مرجع تصویرگری اندام های بدون بدن در نقاشی های دهه نود ایران چیست و بازنمایی تصویری قطعه/ اندام در این آثار بر چه مضامینی دلالت دارد؟روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی است که به روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به داده های اسنادی انجام پذیرفته است. به این ترتیب از میان جامعه آماری- شامل نقاشی های هنرمندان ایرانی با موضوع بدن قطع شده یا اندام های جدا از بدن در دهه نود خورشیدی- نمونه هایی که مشخصه اصلی آن ها بازنمایی اندام های بدون بدن است، گزینش شده و براساس مبانی نظری پژوهش تحلیل شدند.یافته ها: مرکزیت زدایی از تمامیت بدن، در نمونه های پژوهش، ارجاعی به معلولیت، رنج و مرگ فیزیکی ندارد، بلکه نشانه ایست دال بر مفاهیم انتزاعی مانند تغییر و دگردیسی، به چالش کشیدن تعاریف کلاسیک درباره بدن، نقد اجتماعی، بیان حالات ذهنی و متافیزیکی انسان و یادآوری گذشته از دست رفته ای که تنها در حافظه حاضر است.نتیجه گیری: ظهور اندام های جدا از بدن در نقاشی دهه نود ایران متأثر از عقلانیت پست مدرنیستی و تغییر در نگرش انسان نسبت به جهان بیرون و درون است. نقاشان با آشنایی زدایی از شیوه های متعارف نمایش بدن فضایی برای نقد و به چالش کشیدن قالب های فکری از پیش تعیین شده و خلق مفاهیم جدید ایجاد می کنند که بازتابی از وضعیت انسان در عصر حاضر است.
فلسفۀ بازگشت: راهکاری برای پایداری و تداوم سکونت پذیری شهری (مطالعه موردی: شهرری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
107 - 116
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، تغییرات زیست محیطی و پیامدهای ناشی از آن موجب کاهش کیفیت زندگی شهری و تضعیف هویت طبیعی شهرها شده است. این موضوع چالشی جدی برای پایداری و بقای شهرها ایجاد کرده است. هدف این پژوهش، شناسایی و ارائه ی راهکارهایی برای ارتقای پایداری شهرها و بازیابی هویت شهری با رویکردی زیست محور است. برای این منظور، شهر ری به عنوان نمونه ی موردی انتخاب شده است. روش تحقیق شامل تحلیل داده های تاریخی از طریق اسناد و مصاحبه و همچنین بهره گیری از روش های طراحی شهری تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که با تکیه بر عوامل تاریخی و زیست محیطی، می توان الگوهایی ریاضی برای تصمیم گیری های آینده تدوین کرد. همچنین، شناسایی عناصر کلیدی پایداری و روابط میان آن ها امکان ارائه ی رهیافت هایی منطقی و سازگار با شرایط محلی را فراهم می کند. نتایج این مطالعه می تواند به عنوان چارچوبی برای برنامه ریزی و طراحی شهری پایدار به کار رود.
ارزیابی میزان رضایت ساکنان از کیفیت معماری مسکن مهر شهر جدید سهند(مورد مطالعه: مسکن مهر الزهرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
۵۲-۳۳
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مباحث مهم در زمینه معماری و شهرسازی مطالعه شاخص های کیفیت زندگی و کیفیت سکونتی در رابطه با میزان رضایت ساکنان از محیط زندگی خودشان است. هدف این تحقیق بررسی و ارزیابی میزان رضایت ساکنان مسکن مهر از لحاظ کیفیت معماری می باشد. روش تحقیق حاضر بصورت توصیفی- تحلیلی و گردآوری داده ها بصورت مطالعات پیمایشی و کتابخانه ای انجام شد. جامعه آماری تحقیق نیز شامل ساکنان مسکن مهر الزهرای سهند که برابر 25394 هستند که با روش نمونه گیری کوکران 378 نفر به عنوان نمونه جهت توزیع پرسشنامه انتخاب شدند. برای روایی سوالات از روایی صوری و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار Spss و Amos استفاده شد. نتایج نشان داد که بر اساس تحلیل عاملی مرتبه دوم بارهای عاملی تمام عوامل کیفیت معماری بر میزان رضایت ساکنین مسکن مهر بزرگتر از 4/0 بوده و در سطح احتمال 99% باهم معنی دار هستند. نتایج تحقیق نشان داد بیشترین تأثیرات مربوط به عوامل کالبدی-عملکردی بوده با بار عاملی (70/0) و بعد آن به ترتیب عوامل اجتماعی-معنایی با بار عاملی(63/0) کیفیت ساختاری-فضایی با بار عاملی(58/0) و کیفیت محیطی با بار عاملی (45/0) قرار دارند. می توان نتیجه گرفت دولت در پروژه توسعه مسکن مهر در شهر جدید سهند، به واسطه نوع فضای تولید شده، مفهوم برساختی جدیدی را درباره مسکن شهری می توان مطرح نمود؛ برساختی دوگانه از ساخت مسکن شهری و تظاهر شکل علیه محتوا، در این مجموعه ها، کالبد فیزیکی واحد مسکونی توسعه یافته، اما به ارائه خدمات، امکانات و رفاه ضروری آن توجه چندانی نشده است.
مطالع تحلیلی تزیینات گره چینی منبر محراب الجایتو مسجد جامع اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
۲۱-۱۲
حوزههای تخصصی:
هندسه در معماری به عنوان یک ابزار برای ایجاد تنوع و حرکت در طراحی ها استفاده می شود. منابر چوبی یکی از عناصر ویژه آثار دوران اسلامی ایران است که خلاقیت ها، نوآوری ها و زیبایی های هنر کار با چوب را به نمایش می گذارند. مسجد جامع اصفهان با داشتن چندین منبر چوبی که در دوران متفاوتی ساخته شده دارای ارزش ویژه ای در مطالعه تزیینات منبرهای تاریخی است. از این جمله می توان به منبر محراب الجایتو اشاره کرد که در شبستان الجایتو مسجد جامع اصفهان قرار دارد. در پژوهش پیش رو نویسندگان سعی در تحلیل ساختار تزیینات چوبی این منبر دارند. سؤالات این پژوهش عبارتند از: 1. تزیینات گره چینی منبر محراب الجایتو مسجد جامع اصفهان دارای چه شاخصه و ویژگی هایی است؟ 2. منبر محراب الجایتو مسجد جامع اصفهان دارای چه نوآوری هایی براساس ویژگی های فنی و هنری است؟ اهداف پژوهش شامل تحلیل هندسی، شناخت هندسه گره ها و بررسی ویژگی های فیزیکی و ظاهری منبر محراب الجایتو و نوآوری های آن براساس ویژگی های فنی و هنری این اثر هنری است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی، منبر مسجد جامع اصفهان را مطالعه و اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی را به صورت کیفی تجزبه و تحلیل کرده است. یافته های این مقاله نشان می دهد منبر مسجد جامع اصفهان با گره های هشت وطبل، ده تند، ده کند و شل و هشت و چهارلنگه تزیین شده است. در انتها، این تزیینات گره چینی به صورت دقیق ترسیم و ارائه شده است. تحلیل هندسی گره های کارشده در منبر مسجد جامع اصفهان نقش مهمی در شناخت تزیینات هندسی دوره تاریخی خود ایفا می کنند. این تحلیل می تواند به درک بهتری از نحوه ساخت و طراحی سازه های چوبی در گذشته بیانجامد و به حفظ تزیینات چوبی تاریخی کمک کند.
شناخت فرآیند ارزیابی رضایتمندی در محیط های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری با هدف ارتقای محیط زندگی ساکنان، توجه ویژه ای به بهبود کیفیت محیط های مسکونی دارد. ارزیابی رضایتمندی از محیط های مسکونی نیز به منظور بهبود کیفیت زندگی و ارتقا رضایت ساکنان از محیط سکونت شان انجام می گیرد. در واقع، شناخت صحیح رویکرد رضایتمندی در محیط های مسکونی، مستلزم درک چیستی ماهیت فرآیند ارزیابی رضایتمندی به عنوان یک رویکرد عینی- ذهنی و مؤلفه های تأثیرگذار بر آن است. هدف پژوهش پیش رو، شناخت تأثیرات مؤلفه های مؤثر در فرآیند ارزیابی رضایتمندی بر پایه مؤلفه های عینی (تجربه تغییرات کالبدی محیط توسط ساکنان) و ذهنی (واکنش های عاطفی ساکنان نسبت به تغییرات) در قالب یک چارچوب مفهومی است. رویکرد پژوهش حاضر، کیفی است. در این رویکرد ضمن مطالعه اسناد کتابخانه ای از مصاحبه های نیمه ساختار یافته با متخصصان روانشناسی محیط بهره گرفته شده و به تبیین مؤلفه های مؤثر در فرآیند ارزیابی رضایتمندی، تأثیرات آ ن ها و ارتباط مؤلفه ها با یکدیگر در قالب چارچوب فرآیند ارزیابی رضایتمندی پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ارزیابی رضایتمندی مسکونی فرآیندی است که بر پایه دریافت تجربه تغییرات کالبدی ساکنان و واکنش های عاطفی آ ن ها به این تغییرات، ضمن توجه به ویژگی ها و تفاوت های فردی صورت می گیرد. دریافت تجربه کالبدی ساکنان بر گرفته از مؤلفه های قابلیت محیط، خودگستردگی و اهمیت محیط زندگی است که موجب شکل گیری اولیه چارچوب ذهنی ساکنان می شود. واکنش های عاطفی ساکنان به تغییرات به وجود آمده در محیط، سبب ایجاد نقاط لنگرگاهی جدید ذهنی و انطباق با شرایط جدید در ساکنان می شود که در نهایت، رفتار ساکنان در محیط را تغییر می دهد و به رضایتمندی آ ن ها از محیط مسکونی منتهی می شود
بررسی پیوند کنش ارتباطی عقل اجتماعی و توافق بین اذهانی در نگرش هابرماس و تطبیق آن با مضامین اجتماعی در نقاشی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
261 - 281
حوزههای تخصصی:
نظریه کنش ارتباطی هابرماس نوآوری جدیدی در حوزه فلسفه، جامعه شناسی و اندیشه سیاسی به وجود آورده است.این نظریه با استفاده از مفاهیم جهان زیست و سیستم دو چشم انداز درونگرا و برونگرا را با یکدیگر پیوند می زند و از پارادایم خرد آگاهی محور به جانب پارادایم زبان در قالب گفتار روی می آورد؛ از سویی، جهان زیست مشترک ارتباطی ای را بنیان می گذارد که دربرگیرنده پس زمینه معانی مشترک و شامل عناصر ساختاری است که بازآفرینی اجتماعی را امکان پذیر می سازد. تلفیق میان دو مفهوم کنش و ساختار و نظام درواقع تلفیق دو نظریه لیبرالی و مارکسیستی در مورد جامعه در قالب یک نظریه اجتماعی جدید و انتقادی است که با ارائه نظریه خود تحت عنوان کنش ارتباطی به آن می پردازد نقش عقل اجتماعی و زبان و اخلاق گفت وگویی در رهایی از ستم در این نظریه بسیار پررنگ جلوه می نماید لذا تمرکز این پژوهش بر بررسی پیوند کنش ارتباطی عقل اجتماعی و توافق بین اذهانی در نگرش هابرماس و تطبیق آن با مضامین اجتماعی در نقاشی معاصر است.اهداف پژوهش:چگونگی ارتباط کنش ارتباطی با عقل اجتماعی.بررسی پیوند عقل اجتماعی با توافق بین اذهانی و مضامین اجتماعی در نقاشی معاصر.سؤالات پژوهش:1. چگونه می توان بین کنش ارتباطی و عقل اجتماعی پیوند ایجاد کرد؟پیوند عقل اجتماعی با توافق بین اذهانی و مضامین اجتماعی در نقاشی معاصر چگونه است؟
مردم نگاری زیورآلات یکصد سال اخیر شوشتر با رویکرد چند فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیورآلات مجموعهٔ عظیمی از اشیاء فرهنگی هستند که کاربرد تزئینی، تجملی و بعضاً کارکرد بلاگردان دارند. فارغ از وجه مادی و سرمایه ای، برخی از انواع آن ها کارکردی روزمره و آیینی داشته و بازنمای هویت فرهنگی، اندیشه ها و باورهای جوامع بوده و مهارت و ادراک زیباشناسانهٔ زیورسازان هر دوره را نشان می دهند. در این میان شهر شوشتر که روزگاری مرکز استان خوزستان بوده است، یکی از مراکز ساخت زیورآلات بوده که با توجه به تنوع فرهنگی مردم این منطقه، رویکرد چندفرهنگی در زیورآلات آنان دیده می شود. بر این اساس مسئله پژوهش حاضر، چگونگی شکل گیری رویکرد چندفرهنگی در صنایع دستی این شهر و چیستی زیورآلات ساخته شده در این بستر است. شناخت تزئینات و معناهای مشترک فرهنگیِ جامعهٔ ایرانیِ نهفته در زیورآلات به ویژه آثار منطقهٔ خوزستان و شهر شوشتر و اطراف آن در محدودهٔ یک صد سال گذشته هدف این پژوهش است. رویکرد این پژوهش کیفی، مردم نگارانه است که در آن به طور عمده با بهره گرفتن از منابع میدانی و سپس کتابخانه ای و شیوهٔ تحلیل نشانه شناسانه به بررسی موضوع پرداخته شده است. منابع میدانی پژوهش حاضر، افراد آگاه به موضوع و هم چنین مردم محلی و مجموعه داران شخصی بوده اند. بر اساس یافته های پژوهش، بافت چندفرهنگی شوشتر و وجود تقاضاهای مختلف، سبب شده تا زیورسازان این شهر اقلام مختلف تزئینی، ملزومات زندگی و نیز اشیاء دوگانهٔ تزئینی و بلاگردان یا دفع شر را بر اساس سلیقه های مختلف ساکنانی که جمعیت بیش تری در این شهر دارند، به تولید برسانند. وجود تزئین یا نقش اندازی بر اشیاء و ارزش آفرینی اشیائی نه چندان پراهمیت (به زعم افکار امروزی) چون سنگ پا و قطعه فلز پایین و بالای بادبزن، نشان از تداوم سنت تزئین گرایی در هنر ایرانی است که در بطن شهری با ویژگی هم گرایی فرهنگی، همواره برای آن تقاضا وجود داشته است.
واکاوی نقش مخاطب در شکل گیری رسه بر بنیان متون کهن هندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۹)
55 - 70
حوزههای تخصصی:
نمایش های کهن و سنتی هندی، اجراهایی آیینی هستند که با هدف ایجاد رسه در مخاطب شکل می گیرند. جایگاه این اجراها در نظام تفکری هندوستان از چنان اهمیتی برخوردار است که کتب خاصی به بسط روند شکل گیری نمایش و اجزای یک اجرا چون ادوات صحنه، دکور، موسیقی، روایت، نحوه اجرای بازیگر و حتی چگونگی مواجه مخاطب با نمایش پرداخته اند. ازآنجایی که هدف از امر اجرا در جامعه برآمده از سنت چیزی بیشتر از لذت زیبایی شناسانه است، این مقاله در نظر دارد با هدف شناخت عمیق تر نسبت به نحوه ادراک پذیری نمایش، نقش مخاطب در ایجاد رسه را به عنوان اصل اساسی در نمایش مدنظر قرار داده و به این پرسش پاسخ دهد که چه نسبتی میان مخاطب و ایجاد رسه وجود دارد؟ این تحقیق از نوع کیفی و به شیوه توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته و روش گردآوری اطلاعات در آن از طریق مراجعه به منابع کتابخانه ای و اسناد دست اول هندی است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در نمایش آیینی هند، مخاطب صرفاً به عنوان بیننده نمایش نیست، بلکه حضوری فعال در اجرای نمایش دارد. ازآنجایی که تفکر سنت بر بنیان اصل کل گرایی است، در پروسه اجرای نمایش لحظاتی فرامی رسد که میان بازیگر و مخاطب، تفکیک دقیقی وجود ندارد. درواقع در جریان اجرا، کنش مخاطب می تواند در پی کنش بازیگر قرار گرفته و موجب برانگیختن احساسات در بازیگر نیز شود. از این رو ایجاد و تداوم رسه صرفاً وابسته به روایت، ادوات صحنه و بازیگر نیست، بلکه با کنش مخاطب به عنوان مشارکت کننده ای فعال ارتباطی مستقیم دارد.
خوانشی نو از سرزندگی شهری؛ جُستاری انتقادی به خوانش های معاصر سرزندگی شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
145 - 167
حوزههای تخصصی:
سرزندگی شهری، مفهومی دشوار و چندوجهی است که تبیین و خوانش آن به سادگی تجربه اش نیست. اگرچه این مفهوم طی شش دهه که از حیات آن در عرصه شهرسازی دنیا می گذرد مورد توجه نگره پردازان و حرفه مندان قرار گرفته اما تاکنون به گونه ای مناسب «مفهوم سازی» نشده است. ضمن آنکه در ادبیات موضوعی اش با فقدان انسجام نظری روبرو است. ابعاد این مسئله، در عرصه پژوهش های داخلی، گستردگی بیشتری پیدا کرده که برآمده از برداشت ها و خوانش های ناصحیح و آمیختگی های لفظی و معنایی با مفهوم «زیست پذیری» است. این مقوله به شکل گیری ابهامات و آشفتگی هایی در رابطه با سرزندگی شهری انجامیده که تا به امروز، پژوهشی نسبت به آن، رویکردی انتقادی نداشته و در جهت اصلاح آن گامی مؤثر برنداشته است. بنابراین، شفاف سازی پیرامون اشتباهات پرتکرار پژوهش های داخلی پیشین و همچنین ارائه خوانشی نو مطابق با ماهیت و اهمیت این مفهوم، ضروری است. بر این اساس، پژوهش پیش رو، در سطح اول با استفاده از روش تحلیل محتوای متون به بررسی خوانش های سرزندگی شهری در پژوهش های خارجی پرداخته و در سطح دوم، 48 مقاله داخلی منتخب(بر اساس معیارهای ترجیحی دستورالعمل پریزما) انتشار یافته در بازه زمانی (1386-1400) را با رویکردی تحلیلی-انتقادی مورد بررسی قرار می دهد. در سطح سوم نیز، خوانشی نو از سرزندگی شهری ارائه می نماید. بر اساس نتایج پژوهش پیش رو، سرزندگی شهری، یک «فرامفهوم» یا «اَبَرمفهوم» است که خوانش یا بازخوانی آن نیازمند «رویکردی کل نگر» است، به گونه ای که می توان آن را با استفاده از استعاره کوه یخ، مدل سازی کرد. در پژوهش حاضر، این فرامفهوم، «چشم انداز آرمانی طراحی شهریِ خوب» خوانده شده و در قالب کوه یخی دارای یک لایه بیرونیِ قابل مشاهده با عنوان «پرسونای سرزندگی» و چهار لایه زیرینِ پنهان مشتمل بر «کیفیت زندگی»، «کیفیت محیطی»، «مدیریت سرزندگی» و «نیروهای هدایتگر سرزندگی» مفهوم سازی گردیده است . سرزندگی شهری، مفهومی دشوار و چندوجهی است که تبیین و خوانش آن به سادگی تجربه اش نیست. اگرچه این مفهوم طی شش دهه که از حیات آن در عرصه شهرسازی دنیا می گذرد مورد توجه نگره پردازان و حرفه مندان قرار گرفته اما تاکنون به گونه ای مناسب «مفهوم سازی» نشده است. ضمن آنکه در ادبیات موضوعی اش با فقدان انسجام نظری روبرو است. ابعاد این مسئله، در عرصه پژوهش های داخلی، گستردگی بیشتری پیدا کرده که برآمده از برداشت ها و خوانش های ناصحیح و آمیختگی های لفظی و معنایی با مفهوم «زیست پذیری» است. این مقوله به شکل گیری ابهامات و آشفتگی هایی در رابطه با سرزندگی شهری انجامیده که تا به امروز، پژوهشی نسبت به آن، رویکردی انتقادی نداشته و در جهت اصلاح آن گامی مؤثر برنداشته است. بنابراین، شفاف سازی پیرامون اشتباهات پرتکرار پژوهش های داخلی پیشین و همچنین ارائه خوانشی نو مطابق با ماهیت و اهمیت این مفهوم، ضروری است. بر این اساس، پژوهش پیش رو، در سطح اول با استفاده از روش تحلیل محتوای متون به بررسی خوانش های سرزندگی شهری در پژوهش های خارجی پرداخته و در سطح دوم، 48 مقاله داخلی منتخب(بر اساس معیارهای ترجیحی دستورالعمل پریزما) انتشار یافته در بازه زمانی (1386-1400) را با رویکردی تحلیلی-انتقادی مورد بررسی قرار می دهد. در سطح سوم نیز، خوانشی نو از سرزندگی شهری ارائه می نماید. بر اساس نتایج پژوهش پیش رو، سرزندگی شهری، یک «فرامفهوم» یا «اَبَرمفهوم» است که خوانش یا بازخوانی آن نیازمند «رویکردی کل نگر» است، به گونه ای که می توان آن را با استفاده از استعاره کوه یخ، مدل سازی کرد. در پژوهش حاضر، این فرامفهوم، «چشم انداز آرمانی طراحی شهریِ خوب» خوانده شده و در قالب کوه یخی دارای یک لایه بیرونیِ قابل مشاهده با عنوان «پرسونای سرزندگی» و چهار لایه زیرینِ پنهان مشتمل بر «کیفیت زندگی»، «کیفیت محیطی»، «مدیریت سرزندگی» و «نیروهای هدایتگر سرزندگی» مفهوم سازی گردیده است .
کاربرد هنر نقاشی در تربیت زیباشناختی و پرورش تفکر خلاق در کودکان از منظر فبک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
33 - 52
حوزههای تخصصی:
فلسفه برای کودکان (p4c) به همت لیپمن بنیان نهاده شد. وی تلاش نمود با طرح فرایندی از فعالیت ها به کمک داستان، تفکر را توسعه دهد. داستان، پایه اصلی تفکر و ارتباط و یکی از ابزارهای پرورش تفکر در فبک هست؛ اما آیا فبک در مورد سایر هنرها ازجمله نقاشی به عنوان ابزار و واسطه ای در فلسفه برای کودکان کارا هست؟ هدف این پژوهش که به روش توصیفی – تحلیلی است، بهره گیری از ظرفیت های نهفته در نقاشی از منظر لیپمن به عنوان واسطه ای در تقویت و رشد تفکر کودکان در برنامه فلسفه برای کودکان هست. این ویژگی های نهفته در هنر، لیپمن را بر آن داشت تا در کتاب «رویداد هنری» به ویژگی های هنرها ازجمله نقاشی بپردازد. در این مقاله تلاش شده با استناد به نظرات لیپمن این سوال پاسخ داده شود که نقش نقاشی در پرورش مشرب های فکری با همه اهداف فبک چیست؟ لیپمن، هنر را نوعی رویداد می داند که ماهیت آن معمای ثابت و چالش برانگیزی است. او هنر را یک فرایند هوشمندانه خرد با زندگی می داند و هنر را یک دستگاه واحد می داند که تجزیه وتحلیل آن مفید است. همچنین نقاشی را سبب بروز خلاقیت های فردی و وضوح بخشی به موضوع و چندجانبه گری و پرورش فکر می داند. نتایج تحقیق حاکی است: کودکان از طریق نقاشی کردن، به کار عملی و هنری می پردازند و با گفت وگو حول نقاشی ها و آثار هنرمندان تفکرات و ذهنیات شان بهبود می یابد. نقاشی به عنوان روشی کارآمد می تواند این مسئولیت را به درستی انجام دهد. لذا نقاشی بر بهبود تفکر فلسفی کودکان از نظر لیپمن مؤثر است.اهداف پژوهش:بررسی نقش هنر نقاشی در تربیت زیباشناختی در کودکان از منظر فبک.بررسی نقش هنر نقاشی در پرورش تفکر خلاق در کودکان از منظر فبک.سؤالات پژوهش:هنر نقاشی چه نقشی در تربیت زیباشناختی در کودکان از منظر فبک دارد؟هنر نقاشی چه نقشی در پرورش تفکر خلاق در کودکان از منظر فبک دارد؟ **این نوشتار برگرفته از رساله دکتری حلیمه احمدیوسفی با عنوان «جایگاه هنر نقاشی در آموزش تفکر فلسفی به کودکان بر اساس آرای لیپمن» است که به راهنمایی آقای دکتر سعید ناجی و مشاوره خانم دکتر شهلا اسلامی در گروه گروه فلسفه واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی در حال انجام است.