مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
مضامین اجتماعی
منبع:
اخلاق بهار ۱۳۸۹ شماره ۱۹
حوزه های تخصصی:
پژوهشگران در مقالهی پیش رو، زیر نظر و راهنمایی استاد، دکتر سیّد مهدی نوریان، بر آن شدند با مراجعه به کتاب نفیس و ارزشمند نهجالبلاغهی امام علی 7و مجموعهی اشعار شاعر توانای ادب پارسی، شیخ مصلح الدّین سعدی شیرازی و منابع معتبر و موثّق دیگر، مضامین اجتماعی و اخلاقی را درحوزهی ادب تعلیمی بازبینی و بررسی کرده، حاصل پژوهش خودرا به محضر ادب دوستان تقدیم دارند. نخست، چهارده مضمون و موضوع غالباً اخلاقی، از قبیل قناعت و صرفهجویی، صدق و راستی، تواضع و فروتنی، پرهیز از حرص و طمع، اخلاق و پاکی و ...که در دو اثر گرانسنگ سعدی، بوستان و گلستان، نمودی چشمگیرتر دارند انتخاب شد و به روش تطبیقی، مضامین مربوط به آن در سخن امام علی 7ریشهیابی و استخراج و ذیل هر عنوان تدوین گردید.
حاصل این تلاش آمیزهای است از سخنان گهربار امیر سخن علی 7و استاد سخن سعدی که امید است توانسته باشد قطرهای از دریای بیکران معارف نهج البلاغه را در شعر فارسی بشناساند و بشناسانند.
تحلیل مضامین اجتماعی در آثار «زویا پیرزاد» با تاکید بر زنان اقلیت های مذهبی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
چالش اصلی ادبیات، متوجه کردن انسان به موضوعات و مطالبی است که از آن غفلت دارد. در میان صد ها حوزه مطالعاتی مربوط به ادبیات ، داستان یا رمان این فضا را فراهم می کند که وارد فضا های مسکوت بشویم. یکی از موضوع هایی که کمتر به آن توجه شده ،نقش و جایگاه ادبیات _خصوصاً رمان_ با اندیشه های اقلیت های مذهبی در ایران است. زویا پیرزاد نویسنده رمانهای «چراغ ها را من خاموش می کنم» و «عادت می کنیم» از جمله نویسندگان موفق ایران است که توانسته جایگاه مناسبی در میان خوانندگان و منتقدان به دست آورد. این رمان ها علاوه بر ارزش های ادبی و هنری خود، از این نظر نیز شایسته بررسی اند که نخستین رمان های فارسی اند که به دست نویسنده ای ارمنی نوشته شده؛ ماجراهایشان در محیطی ارمنی زبان می گذرند و یکی از تم هایشان مناسبات یک جامعه قومی بسته با جامعه بزرگ محاط بر آن است. در این جستار سعی می شود که نقش رمان های پیرزاد در آشنایی مردم با زندگی اقلیت ها خصوصاً جامعه زنان آن ها، بیشتر و بهتر نمایان گردد. در این راستا پایه کار بر اساس بررسی دو رمان ذکر شده گذاشته شده و در لابلای آن از دیگر آثار این نویسنده هم بی بهره نخواهیم بود.
بررسی تطبیقی مضامین اجتماعی در اشعار نیما یوشیج و احمد شوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد و تحلیل مضامین اجتماعی رمان سووشون (سیمین دانشور)
منبع:
زن و فرهنگ سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
7-19
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت فضای اجتماعی سال های پیش از انقلاب و تحلیل مسائلی هم چون نقش زنان در اجتماع، مردسالاری، غرب زدگی و حضور استعمار و خانواده با تکیه بر رمان سووشون سیمین دانشور، به روش، توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است. جامعه شناسی ادبیات از سویی با ادبیات و از سوی دیگر با جامعه شناسی در ارتباط است. در این شیوه نقد، ساختار و محتوای اثر ادبی و ارتباط آن با جامعه و تأثیرات متقابل ادبیات و جامعه و چگونگی انعکاس مسائل اجتماعی از دیدگاه خالق اثر مورد بررسی قرار می گیرد. رمان سووشون محصول شرایط اجتماعی سال های وحشت و خشونت پس از کودتای 28 مرداد 1332 است؛ دوره ای که آمال و آرزوهای ملتی آزادی خواه و استقلال طلب در اثر دسیسه عوامل بیگانه و داخلی و پاره ای اشتباهات رهبران سیاسی و مذهبی بر باد رفت و یأس و ناامیدی، احساس شکست و انزواطلبی، گریبانگیر جامعه ازهم گسیخته ایران گردید. نتیجه پژوهش نشان داد که سیمین دانشور با تیزبینی و درایتی متعهدانه تلاش کرده است بخشی از حقایق تلخ اجتماعی و نیز دردها، رنج ها و مصائبی را که در این سال های سیاه بر ملت ایران رفته است، ترسیم نماید. وی به مشکل هویت و جایگاه زن ایرانی در تغییرات و تحولات اجتماعی می پردازد و تلاش برای خودیابی و باید و نبایدها را با انتقاد از جامعه مردسالار در هم می آمیزد.
بازتاب اندیشه های سیاسی و اجتماعی در اشعار نادر نادرپور
منبع:
شفای دل سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵
205 - 231
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر پیشینه مضامین سیاسی و اجتماعی را در اشعار نادرپور از شاعران شعر معاصر مورد بررسی قرار داده است؛ درحالی که مضامین سیاسی و اجتماعی او در پژوهش های معاصر مغفول مانده است. اگر نادرپور را شاعر تصویرها بنامیم، سخنی به گزافه نگفته ایم. زمینه اصلی مضامین شعر نادرپور، فردی یا انسانی فلسفی است و خیلی متمایل به اندیشه های سیاسی و اجتماعی نیست، امّا در دفتر سرمه خورشید و در دفترهای بعدی گاهی به سراغ مضامین سیاسی و اجتماعی به صورت سمبلیک می رود. مصداق های عاطفی شعر او از عواطف رمانتیکی سیاه آغاز شده و به سوی عاطفه های اجتماعی حرکت می کند و سرانجام به عاطفه های اندوهگین ناشی از غربت و مرگ اندیشی خیام گونه پایان می پذیرد. رمانتی سیسم فردگرایانه نادرپور در دهه های 30 تا 50 تبدیل به رمانتی سیسم اجتماعی انقلابی می شود و شعر عاشقانه رمانتیکی را با شعر سیاسی انقلابی در هم می آمیزد. در پس زمینه های شعری او هراس، عصیان، انتقام، شکست های عصبی، اجتماعی و سیاسی بسامد بالایی دارد. در برخی اشعار نادرپور ما شاهد نگاه نو شاعر به انسان و اجتماع و مفاهیمی چون عشق، آزادی، عدالت و مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جهان معاصر هستیم.
بررسی و تطبیق مضامین اجتماعی در ادبیات جبران خلیل جبران و نیما یوشیج
حوزه های تخصصی:
شاعران و نویسندگان در هر دوره ای متأثّر از محیط سیاسی – اجتماعی خویش هستند و این تأثیر در آثار و نوشته ها یشان نمود می یابد. از عدالت و برابری خرسند بوده اند و زبان به بیان عشق خود به وطن، زن، آزادی و...گشوده اند و از ظلم و ستم ها، بی عدالتی ها و ... شکایت کرده اند. از جمله این شاعران می توان جبران خلیل جبران را نام برد که در سال(1931 –1833م) در «البشری» در لبنان متولد شد و به خاطر ترس از فقر و تحت تأثیر اوضاع سیاسی- اجتماعی مجبور به ترک لبنان شد. و نیما یوشیج از جمله شاعران سیاسی و اجتماعی است که در سال( 1274- 1338ش) در یوش، دهکده نور مازندران متولد شد. او زندگی خود را به ناچار دور از زادگاه و در تهران سپری کرد. جبران و نیما مانند هر شاعر دیگری متأثر از محیط و اوضاع سیاسی- اجتماعی زمان خویش بوده اند و مسائل سیاسی- اجتماعی به وضوح در آثار شان نمود پیدا کرده است. از جمله این مضامین می توان به طبیعت، آزادی، انسان گرایی و جامعه آرمانی، سیاست و... اشاره کرد. این مقاله کوشش تطبیقی است در بررسی مضامین اجتماعی از دیدگاه دو شاعر معاصر عرب زبان جبران خلیل جبران و شاعر فارسی زبان، نیما یوشیج. جبران و نیما به خوبی توانسته اند مضامینی مانند وطن، طبیعت، آزادی، سیاست و ظلم ستیزی و ... را به تصویر بکشند. از طبیعت زنده و پویای لبنان و یوش سخن بگویند و با یاد وطن آرام گیرند و با طامعین و ظالمان مبارزه کنند و مرگ در راه آزادی را برتر از زندگی با ذلت بدانند. روش پژوهش بر اساس مکتب تطبیقی آمریکاست. در این مقاله، تفاوت و شباهت فکری این دو شاعر و نقاش در رابطه با مضامین اجتماعی موجود در عصرشان به تصویر کشیده می شود.
واکاوی مضامین اجتماعی در شعر ایمن العتوم (مطالعه موردی دیوان «نبوءات الجائعین»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات، رابطه محکمی با اوضاع اجتماعی هر جامعه دارد. در رابطه میان ادبیات و اجتماع یک بازخورد دو طرفه تاثیر پذیری و تاثیر گذاری وجود دارد. در این میان شعر ارتباط تنگاتنگی با مضامین اجتماعی دارد و شاعر از شعر در جهت بیان مشکلات جامعه بهره برده است. این پژوهش در پی آن است که مضامین اجتماعی را در شعر ایمن العتوم بررسی کند. العتوم مانند هر شاعر دیگری از اوضاع اجتماعی زمان خویش تاثیر پذیرفته و مضامینی همچون فقر، عدالت خواهی، وطن گرایی، ظلم و خشونت در اشعار او به وضوح نمایان است. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و با تاکید بر مطالعات کتابخانه ای و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا بر آن است که دیدگاه شاعر را نسبت به اوضاع اجتماعی جامعه بررسی کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که نویسنده زاویای مختلف جامعه نابسامان را با زبانی برنده و دیدی در خور تحسین، بیان می کند و شاعر به عنوان فردی اصلاح کننده؛ با بیان مضامین اجتماعی، وظیفه خود را در خدمت به همنوعان خود به خوبی ایفا می کند و خواستار احیای حقوق پایمال شده مردم و برقراری عدالت و دوری از ظلم و ستم و پرهیز از خشونت است.
بررسی تطبیقی مهم ترین مضامین اجتماعی در اشعار قاسم حدّاد و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۲
29 - 44
مقایسه ادبای ایران و جهان عرب از جمله موضوعاتی است که مورد توجّه محقّقان عربی و فارسی قرارگرفته است. امروزه، مسائل مشترک اجتماعی، زمینه هایی را جهت مشترکات فکری فراهم کرده است. همچنین مضامین اجتماعی، از مضامین پرتکرار میان ادبای معاصر در سراسر جهان به شمار می رود و به سبب تقارب فرهنگی و اجتماعی که میان ادبیّات و ادبای ایران و جهان عرب وجود دارد، بررسی از این چشم انداز، دستاوردهای جدیدی به پژوهش خواهد داد. قاسم حدّاد و احمد شاملو دو شاعر بحرینی و ایرانی هستند که با توجّه به مسائل جامعه و مشکلات مردم، بخش عظیمی از اشعارشان را به بیان واقعیّت های جامعه اختصاص داده اند. در این پژوهش که به روش کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی تدوین شده است، مضامین اجتماعی در اشعار هر دو شاعر با نگاه تطبیقی بررسی شده است. در این بررسی پی می بریم علی رغم تفاوت های زبانی و مکانی، اشعار حدّاد و شاملو به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جوامع آن ها، دارای مشترکات فراوانی می باشد. مباحثی چون؛ وطن پرستی، آزادی، ظلم ستیزی و عدالت خواهی از موتیف های مشترک این دو شاعر است که با بافت روایتگرانه و داستان گونه، گزیدن واژگان مناسب و استفاده از موسیقی درونی مطرح شده اند.
واکاوی مضامین اجتماعی در شعر محمود درویش و قهّار عاصی، مورد پژوهی مجموعه های شعری «لا تعتذرعما فعلت- کزهر اللوز او ابعد» و «تنها ولی همیشه- از آتش از ابریشم»)(مقاله علمی وزارت علوم)
شعر اجتماعی، بیشتر به بیان مشکلات، نیازمندی ها و مسائل روزمره زندگی در جامعه می پردازد. این گونه شعری حاصل ارتباط مستقیم شاعر با جامعه است. شاعر سعی می کند تا از این رهگذر رخدادها و واقعیت های عینی جامعه خویش را بازتاب دهد. شعر معاصر عربی و فارسی با تحولات عمده ای که در ساختار و مضامین آن رخ داده است، در کنار دیگر مباحث بیشتر به دردها و رنج های مردم می پردازد. محمود درویش و قهّار عاصی همچون دیگر شاعران معاصر از محیط و اوضاع سیاسی و اجتماعی زمان خویش تأثیر پذیرفته اند. استبداد حاکم در این دو کشور این شاعران را وامی دارد تا آنان رسالت اجتماعی خود را به خوبی ایفا کنند. گرچه شعر اجتماعی زیرمجموعه شعر پایداری است؛ اما ازآنجاکه این موضوع بخش زیادی از اشعار ایشان را به خود اختصاص داده است، در پژوهشی مستقل موردبررسی، تحلیل و واکاوی قرار گرفت تا نگاه و دیدگاه این دو شاعر آشکار شود. یافته ها نشان می دهد که مهمترین مضامین اجتماعی در اشعار این دو شاعر مشتمل است بر: همدردی با مردم، درد و اندوهِ آوارگان جنگ، غربت، امید به آینده و نوید صلح؛ همچنین رویدادهای سیاسی در زادگاه آنان و تفاوت محیطی تفاوت در نوع نگاه آنان را به دنبال داشته است.
تطبیق مضامین شعری ملک الشعرای بهار و سامی البارودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۵
95 - 116
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی یکی از دانش های نوپا، مفید و کارآمدی است که ادبیات کلیه ملل جهان را در مجموعه ای به هم پیوسته و مقوله ای واحد(علیرغم اختلافات شکلی و زبانی ) معرفی می کند. مسلماً بسیاری از شاعران ایران زمین با سایر شاعران جهان (از جمله شاعران عرب) در شعر و زبان همانندی دارند. در آثار هر شاعری مضامین مختلفی مانند مضامین ادبی، سیاسی و اجتماعی به چشم می خورد، اما میان اشعار ملکالشعرای بهار و محمود سامی البارودی دو شاعر معاصر ایرانی و عرب، همانندی های بسیاری وجود دارد. با توجه به همانندی های شعر این دو شاعر در این مقاله، سعی بر آن است تا مضامین مشترک شعری آنان مورد بررسی قرار گیرد
پیوند عرفان و مضامین اجتماعی در شعر عبدالوهاب البیاتی و محمدرضا شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۴)
165 - 190
حوزه های تخصصی:
پیوند عرفان و مضامین اجتماعی در شعر عبدالوهاب البیاتی و محمدرضا شفیعی کدکنی امیر مقدم متقی * صفورا نظری * * مسعود باوان پوری * * * چکیده عبدالوهاب البیاتی و شفیعی کدکنی از شاعران نامور معاصر در ادبیات عربی و فارسی هستند که اشتراک های فراوانی در اشعار خویش دارند؛ یکی از این ویژگی های مشترک، توجه به مضامین اجتماعی است که در شعر دو شاعر با عرفان سنتی و نوین درهم آمیخته شده است. نگارندگانِ مقاله ی حاضر بر پایه ی روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی به تبیین وجوه اشتراک در شعر این دو شاعر پرداخته اند. با بررسی الأعمال الشعریه البیاتی مشخص شد که وی هرچند از مضامین و رموز عارفانه استفاده کرده؛ اما آن را با هدف شعری خود که همان طرح انقلاب و آزادی و بیان مضامین اجتماعی است، هم رنگ ساخته و درواقع این رموز را از معانی اولیه ی خود خالی کرده و همچون لباسی بر پیکره ی افکار انقلابی اش پوشانده است. عرفان شفیعی کدکنی نیز در مجموعه های زمزمه ها ، گل آفتابگردان ، از زبان برگ و در کوچه باغ های نیشابور موردبررسی قرار گرفت و مشخص شد که عرفان او نوعی دید است که با دید اجتماعی و عاشقانه و طبیعت گرایانه اش درهم آمیخته است. حلاج در شعر هر دو نمادی از شورش و تمرد در برابر زورگویی و استبداد و نیز نمادی از شهادت و آزاداندیشی است. هردو شاعر در برابر ظلم و ستم حاکم بر کشور خویش فریاد برآورده و حاکمان ظالم زمانه را محکوم کرده اند؛ اما البیاتی صریح و بی پروا و کدکنی در قالب استفاده از نماد. دو شاعر به وفور از اصطلاحات عرفانی بهره گرفته اند؛ اما البیاتی درجهت مبارزه با ظلم حاکم بر جامعه ی خویش و کدکنی برای تبیین مقاصد عارفانه و عاشقانه ی خود. درمجموع می توان گفت که اگرچه هردو شاعر برای تبیین اوضاع سیاسی و اجتماعی زمانه ی خویش از مضامین عرفانی بهره جسته اند؛ اما این امر در شعر البیاتی بیشتر رخ نمایانده است. * دانشیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد a.moghaddam@ferdowsi.um.ac.ir ** کارشناس ارشد زبان و ادبیات عربی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران s.nazari@yahoo.com *** استاد مدعو زبان و ادبیات عربی دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، ایرانmbavanpouri@yahoo.com (نویسنده ی مسئول) تاریخ دریافت مقاله : 19/8/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 25/4 /1401