فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۶۱ تا ۳٬۹۸۰ مورد از کل ۲۹٬۴۵۲ مورد.
منبع:
نقش جهان سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
33-48
حوزههای تخصصی:
اهداف: بررسی سازگاری حرارتی در آپارتمان های شیراز با تعیین محدوده آسایش حرارتی، اولویت رفتار حرارتی ساکنان و علل نارضایتی حرارتی، مهمترین اهداف پژوهش می باشد. روش ها: روش تحقیق کمی با استفاده از نظر سنجی های آسایش حرارتی، اولویت رفتاری و عوامل نارضایتی حرارتی مورد استفاده قرار گرفت. سپس با تحلیل همبستگی بین متغیرها و توصیف تحلیلی و استنباطی، به بررسی سازگاری حرارتی پرداخته شده است. یافته ها: محدوده آسایش حرارتی ساکنان در دمای بالاتری، نسبت به استانداردها می باشد و 45% نارضایتی ساکنان از شرایط حرارتی به علت عدم طراحی مناسب اقلیمی می باشد. اولویت اول رفتار حرارتی در ماه های گرم به طور مشترک تغییر لباس و استفاده از وسایل سرمایشی و اولویت دوم بازکردن پنجره ها و در ماه سرد کشیدن پرده، بستن پنجره و درب فضای سرد و تغییر لباس می باشد که نشان از اولویت بهره گیری از راهکارهای غیر فعال در زمستان است . همچنین بررسی تاثیر فصول بر رفتار و رفتارهای واکنشی ساکنان از دیگر یافته های پژوهش است. نتیجه گیری: قرارگیری محدوده آسایش حرارتی و دمای خنثی در محدوده بالاتری از استانداردها و بررسی رفتارهای واکنشی، غیرواکنشی و عادات فصلی ساکنان، نشان از سازگاری حرارتی افراد دارد که بهره گیری از آن ها در طراحی تاثیرات قابل توجهی در بهبود آسایش حرارتی و کاهش مصرف انرژی می گذارد.
"نوزاینده رود" پژوهشی در بازشناسی رودخانه زاینده رود و تحلیل آن به مثابه سیستم یکپارچه اجتماعی-اکولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
101 - 114
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: رودخانه زاینده رود به عنوان اصلی ترین و مهم ترین عامل اکولوژیک دشت اصفهان، عامل اصلی تداوم سکونت و تنظیم کننده اکوسیستم منطقه، طی چند سال اخیر به دلایل مختلف از جمله تغییرات آب و هوایی، خشکسالی، نگاه سنتی در سدسازی، افزایش جمعیت، اصرار بر الگو های کشاورزی سنتی، صنایع آب بر، برداشت های بی رویه و خارج از برنامه، تفکیک مدیریت یکپارچه و تصمیمات غیرکارشناسانه و غیرقانونی، با کم آبی و بحران خشکی مواجه شده است. این موضوع سبب قطع متناوب جریان آب رودخانه در شهر اصفهان، و به تبع آن نقصان هایی در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و گردشگری شهر شده است.هداف پژوهش: در همین راستا پژوهش حاضر با خاستگاه نظری دیسیپلین منظر و اتخاذ نگاه سیستمی به پدیده طبیعی؛ مهم ترین مسئله پیرامون بحران رودخانه زاینده رود در اصفهان را در تفکیک مؤلفه های سازنده کلیت آن در نتیجه فقدان نگاه سیستمی و کل نگر درتحلیل و مدیریت آن می داند. از این رو به عنوان راهبرد اصلی در مواجهه با این موضوع؛ نگاه کل نگر به رودخانه به مثابه یک سیستم یکپارچه، فهم پیوسته مسائل اکولوژیک و تحلیل تأثیر جامعه بر ادراک از یک رودخانه شهری را مطلوب خود قرار داده است.روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش تحقیق مطالعه موردی با تکیه بر منابع کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و اسناد تصویری و انطباق نظریه «فهم و تحلیل رودخانه شهری به مثابه سیستم یکپارچه اجتماعی-اکولوژیک»، به فهم زیرسیستم ها، کشف روابط درونی، شرایط، فشارها و جریان های آن در انطباق با وضعیت رودخانه زاینده رود می پردازد.نتیجه گیری: نتیجه این پژوهش نشان می دهد عدم تناسب میان فشارها و جریان های درونی میان زیرسیستم های اکولوژیک و اجتماعی در این ساختار، این مجموعه را از تعادل خارج و ویژگی تطبیق پذیری و خودسازمان دهی آن را با اختلال مواجه کرده است. موضوعی که می بایست با بازیابی روابط نادیده گرفته شده میان مؤلفه های اجتماعی اصلی (ارزش ها، مردم و حکومت) و روابط از بین رفته میان شرایط و فرآیندهای اکوسیستم و نقش زیرساخت های اجتماعی در تصمیمات کلان، مورد توجه قرار گیرد و با اجرای برنامه ای چندسطحی، زمان مند و راهبردی این تعادل به سیستم بازگردد.
عوامل معمارانه تأثیرگذار بر ماندگاری معماری سنتی ناحیه فلات مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه جوامع پیوسته شاهد ساختمان های در حال تخریبی هستند که چهره شهرها را آشفته کرده اند. در پی تخریب هر ساختمان بتنی یا فلزی، مشکلات فراوانی نهفته هستند. در حال حاضر، به تبع دلایل متعددی از جمله؛ پیشرفت تکنولوژی از یک سو و عوامل فرهنگی از سوی دیگر، مصیبت تخریب و حمل و نقل نخاله های بناها گریبان جامعه ما را گرفته است. بسیاری از کشورهای جهان، گام های مؤثری برای افزایش عمر مفید بناها برداشته اند و در مسیر حفظ انرژی و سرمایه های ملی و منابع زمین، توصیه های بسیاری دیده می شوند. ضرورت طولانی بودن عمر مفید بناها در کشور ما، یکی از مسائلی است که پس از ورود ایران به دوره تجدد، به دست فراموشی سپرده شده است. این در حالی است که ماندگاری معماری در جامعه سنتی ایران همواره مورد توجه بوده و رویکردهای این معماری، ضامن تداوم حیات بناها در طول زمان بوده اند. در این راستا، هدف مقاله حاضر، تبیین عوامل معمارانه مؤثر بر عمر مفید معماری سنتی است. از منظر روش تحقیق، این پژوهش از نوع کیفی و به روش نظریه زمینه ای است. در این پژوهش، رویه ای از جزء به کل و استقرایی متکی بر تجزیه و تحلیل داده ها حاکم است. از طریق گردآوری نظام مند داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای، مطالعات میدانی، مصاحبه با معماران سنتی و تحلیل استقرایی آن، دانشی درباره ماندگاری معماری سنتی به دست آمده و در قالب دستگاه نظری "عوامل مؤثر بر ماندگاری معماری سنتی فلات مرکزی ایران" بیان شده است. تداوم کالبد و تداوم کارکرد، دو اصل کلی برای ماندگاری معماری سنتی ایران هستند. در این میان، ملاحظات مربوط به مکان یابی و استقرار شهر یا بنا، مصالح، تکنیک ساخت و محافظت از بنا، تداوم کالبد معماری را سبب می شوند. از طرفی، بقای کالبد در گرو استفاده عملکردی مداوم از بنا است. اجتماع پذیری و انعطاف پذیری معماری سنتی، تداوم کارکرد آن را تضمین می کنند.
بررسی رابطه شهر های اسلامی مرتبط با هویت شهری و حس تعلق شهروندان (نمونه موردی میدان فلسطین، تهران)
منبع:
هویت محیط دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
1 - 20
حوزههای تخصصی:
رویکرد هایی که سعی در تعریف هویت واحد برای طراحی نما و منظر شهر دارند عملاً هویت شهر را که از برخورد چند هویت، سلیقه، ارزش و... به وجود می آید، با تعریف یک هویت واحد که در نهادهای دارای قدرت تعریف می شوند، تبدیل به شهر تک هویتی و یکسان می کند. هدف کلی که در این پروژه دنبال شد نشان دادن رابطه حس تعلق با عوامل و روابط اجتماعی و المان های شهر های اسلامی که فضا را شکل می دهند و بررسی ماهیت این روابط اجتماعی است. از این نظر جمعآوری اطلاعات بر پایه برداشت میدانی بر اساس پرسشنامه های مردمی است. از آن جهت که فقط یک محله در این پژوهش بررسی و بیش از دو متغییر برای سنجش انتخاب شده بود، برای انجام تحلیل این پژوهش 4 گزینه موجود بود که شامل آنالیز کوورایانس، واریانس با اندازهگیریهای مکرر، رگرسیون چند متغییره و تحلیل عاملی میشدند که به وسیله نرم افزار Smart PLS تحلیل گردید. متغییر های مورد بررسی به دوسته عوامل فردی و اجتماعی و عوامل ادراکی و بصری تقسیم بندی شده است. با تحلیل و بررسی نتایج بدست آمده می توان گفت که میزان ارتباط حس تعلق شهروندان ساکن در محدوده با المان های بصری موجود، پایین و با عوامل فردی و اجتماعی نظیر مشارکت در برنامه ریزی محله خود بالا می باشد.
بررسی ویژگی های فنی و هنری قاشق های چوبی دوره های صفوی و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاشق های چوبی از جمله آثار هنری هستند که به عنوان شیئ تزئینی و کاربردی در دوره های صفوی و قاجار شناخته می شوند. شناسایی و بررسی ویژگی های به کار رفته در قاشق های هر دوره، نشانگر تکرار و تداوم این ویژگ یها در تزئینات، ترکیب بندی و ساختار کلی این قاشق ها است. از آنجایی که این قاشق ها ویژگی های هنری و فنی مشابه داشته و در بازه زمانی نزد کی به هم ساخته شده اند، پرسش اصلی مقاله ای نگونه مطرح می شود که وجوه اشتراک و افتراق فنی و هنری قاشق های چوبی صفوی و قاجار چه هستند؟ و پرسش فرعی این است که در قاشق های چوبی قدیمی از نظر ویژگی های هنری، بر چه مواردی تأکید بیشتری شده و متداول ترین و پرکاربردترین ویژگی های فنی و هنری در تزئینات کدام هستند؟ هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیل ویژگی های هنری و فنی موجود در این قاشق ها بر اساس توصیف و تطبیق آنها است تا وجوه مشترک و متفاوت آنها تعیین شده و در نتیجه با بررسی میزان اشتراکات، متداول ترین و پرکاربردترین ویژگی های فنی و هنری در آنها مشخص شوند. در این پژوهش، روش تحقیق، توصیفی- تطبیقی با رویکردی کیفی است. جمع آوری اطلاعات با بهره گیری از اسناد مکتوب صورت گرفته است. نمونه های آماری پژوهش، 17 تصویر متعلق به دوره های صفوی و قاجار هستند که به صورت هدفمند انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان دادند که فرم کلی قاشق ها در هر دو دوره صفوی و قاجار، از الگوی کاملاً مشابهی پیروی نموده است و جزئیات مشترکی دارد. وجود نقوشی چون؛ هندسی، اسلیمی، گل های چند پر و نقوش حیوانی در هر دوره، نمایانگر میزان تأثیرپذیری مشترک این هنرها از الگوهای مشابه است. تر یک ببندی اجزای قاشق ها شامل؛ دهانه، دسته و تزئینات که به صورت یک تکه و چندتکه درست شده اند. تزئینات دربردارنده نقوش متنوع و مختلف با ساختار و به روش انتقالی هستند. قاشقها غالباً یک تکه و از چوب گلابی و با فن منبت و مشبک ساخته شده اند. استفاده از الگوی یکسان دهانه و دسته، هنرمندان مشترک، منطقه جغرافیایی، نوع چوب های موجود و قابل استفاده برای قاشق تراشی و محدودیت فضای طراحی و ساخت برای استفاده از نقوش متنوع تر، از ویژگی های پرکاربرد در ساخت قاشق های چوبی هستند.
تحلیل نقوش مینای سیاه (سیاه قلم) قوم صابئین مندایی اهواز براساس نظریه بازتاب فرهنگی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
51 - 73
حوزههای تخصصی:
قوم صابئین مندائی اهواز در استان خوزستان از اقلیت های دینی و منسوب به ادیان توحیدی هستند که نام آنها در قرآن کریم نیز ذکر شده است. این قوم به صنعت زرگری، طلاسازی و بالاخص هنر مینای سیاه شهرت دارند و به این هنر به عنوان صنعت اجدادی اشتغال دارند. نظام دینی این قوم یک نظام بسته و بدون ویژگی تبلیغ می باشد. از آن جا که بین هنر اقوام و عقاید ایشان در همه فرهنگ ها ارتباطات و پیوستگی وجود دارد؛ بنابراین اهمیت فرهنگ و هنر قومی و ضرورت مطالعه ی این دو مورد در بستر اجتماعی موجب شناسایی ویژگی های خاص هنری اقوام می گردد، همین امر ضرورت انجام پژوهش هایی در این خصوص را طلب می کند. چگونگی بازتاب فرهنگ بومی در نقوش به کار رفته در هنر مینای سیاه (سیاه قلم) قوم صابئین مندائی اهواز نیز زمینه ساز شناخت فرهنگ بومی و عقاید مرسوم قوم صابئین مندایی و معرفی هنر بومی مینای سیاه در بین ایشان می گردد. شناسایی نقوش هنر مینای سیاه و ارتباط این نقوش با فرهنگ قومی صابئین به عنوان هدف پژوهش حاضر است. بر این اساس مسئله تحقیق نیز بر چگونگی ارتباط بین نقوش تزئینی هنر مینای سیاه مندائیان و فرهنگ بومی ایشان استوار است. اطلاعات و داده های پژوهش به شیوه کتابخانه ای و داده های اسنادی و میدانی گردآوری شده است و تحقیق بر اساس ماهیت با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تطبیقی انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد رابطه ی مستقیمی بین هنر مینای سیاه قوم صابئین مندائی و فرهنگ بومی ایشان وجود دارد و موضوع هجرت و جغرافیای زیستی (در کنار آب های روان و محیط بیابانی) از مهم ترین مضامین در ایجاد نقوش در هنر ایشان است.
تدوین مدل جامع فرایند طراحی مشارکتی در مراکز آموزشی دانش آموز محور
منبع:
رف سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
25 - 40
حوزههای تخصصی:
آموزش به سمت تربیت یادگیرندگان متفکری که خلاق، نقاد، محقق، مستقل و فعال هستند، سوق پیدا کرده-است که در قالب آموزشی تحت عنوان ساختن گرایی با رویکرد آموزش دانش آموز محور طی یک فرایند یاددهی فعال و مشارکتی مطرح می شود. از آنجاییکه طراحی مشارکتی به عنوان یکی از راهکارهای دستیابی به طراحی بهینه در معماری مطرح می شود ؛ ب ه منظ ور کنت رل ای ن ام ر ، مشارکت ذی نفعان در تمام بخش های فرایند-طراحی به عنوان یک ضرورت مدنظر است. بدین ترتیب نمود مشارکت در درک و ابزازهای مختلف در جهت دستیابی به ادراک مناسب در مسیر فرایند طراحی نمود می یابد. مقاله حاضر به هدف تبیین فرایند طراحی مشارکتی فضاهای معماری بر اساس رویکردهای دانش آموز محور در مسیر دستیابی به مدلی کامل تر به جهت تامین بیشترین بازدهی در فضاهای اموزشی انجام گرفته است. تحقیق پیش رو پژوهشی کیفی است که با روش توصیفی- تحلیلی به صورت ترکیبی از تحلیل استقرایی و قیاسی و با استفاده از محتوای بر گرفته از متون تخصصی مربوط به رویکردهای آموزشی و فرایندهای طراحی معماری و نیز ویژگی های کاربر به عنوان حلقه واسط میان آن ها به تحلیل محتوای نظریات هر یک از این حوزه ها و روابط و تاثیرات مولفه های این مقولات بر یکدیگر پرداخته است. بررسی ها نشان می-دهد که فرایند طراحی مشارکتی به تنهایی نمی تواند زمینه های بستری مناسب برای آموزش طبق جدیدترین رویکردهای آموزشی موفق در دنیا را هموار سازد، چرا که تحقیقات در زمینه ی رویکردهای آموزشی نیز بر فردیت هر دانش اموز و توجه به ویژگی های متمایز فردی در امر آموزش تاکید-دارد. لذا شناسایی ویژگی های فردی در کنار عوامل موثر بر فرایند طراحی مشارکتی میتواند مدلی کامل تر از فرایند طراحی ارائه دهد. بنابراین نتایج طی ارائه ی یک مدل جامع پیشنهادی نشان می دهد که طراح جهت دستیابی به یک فرایند طراحی کارا و جامع نیازمند تطبیق چند الگو در لایه های مختلف است که از مرحله ی برنامه ریزی تا تصمیم گیری و برنامه دهی اغاز ودر مرحله کشف مولفه های ادراک در سه حوزه ی فردی، اجتماعی و مکانی به صورت متمایز تا مرحله طراحی و دستیابی به کالبد نهایی در هشت لایه ادامه می یابد.
روایت تصویری و تطبیق نگاره های بشارت تولد حضرت عیسی(ع) در اسلام و مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر ادیان اسلام و مسیحیت، در خدمت اعتقادات و روایات دینی کتب قرآن کریم و انجیل قرار داشته و هنرمندان ادیان مذکور با توجه به شرایط تاریخی و اجتماعی، دست به خلق آثاری با مضامین دینی زده اند. بشارت تولد عیسی (ع) نیز از جمله موضوعات دینی مشترک میان دو دین اسلام و مسیحیت است که مورد توجه هنرمندان در ادوار مختلف قرار گرفته است. اغلب نگاره های بشارت تولد عیسی (ع)، در هنر مسیحیت با اهداف دینی ترسیم می شدند. در واقع، این کار به منظور درک بهتر آموزه های انجیل برای مردم انجام می گرفت. مقاله حاضر، به بررسی ارتباط دین و هنر می پردازد و قصد دارد با مطالعه تطبیقی و محتوایی تصاویر معجزه بشارت تولد حضرت عیسی (ع) در ادیان اسلام و مسیحیت مشخص شود روایت بصری کدام تصویر انطباق بیشتری با دینی که در آن به تصویر درآمده دارد؟ و تأثیر دین در کدام عنصر یا عناصر تصویری نمود یافته است؟ همچنین، چه تفاوت ها و شباهت های بصری در تصاویر معجزه بشارت در میان ادیان اسلام و مسیحیت وجود دارند؟ این تحقیق، به روش توصیفی، تطبیقی و تحلیلی و با هدف بررسی میزان تطبیق تصاویر معجزه بشارت تولد حضرت عیسی (ع) در دو دین مذکور صورت گرفته است. اطلاعات و نمونه های مطالعاتی این پژوهش، به شیوه کتابخانه ای و اینترنتی گردآوری شده اند. یافته های این تحقیق نشان می دهند با توجه به مفاهیم و اعتقادات تقریباً مشابه در دو دین اسلام و مسیحیت که در مورد معجزه بشارت تولد حضرت عیسی (ع) وجود دارند، نگارگران مسلمان در به تصویر کشیدن برخی عناصر تصویری این موضوع، گاه متأثر از هنرمندان مسیحی بوده و گاه به آیات قرآن و متون تفسیری وفادار مانده اند. هنرمندان مسیحی نیز در بازنمایی این موضوع، بسیار نزدیک به تفاسیر انجیل عمل کرده و در این راه از نماد نیز استفاده نموده اند.
خوانش نشانه شناسانه ی رولان بارت از متن به عکس: خوانشی ساختارگر تا پساساختارگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار رولان بارت در نشانه شناسی، مطالعه نمادها و نشانه ها، باعث نوعی فراشد از ساختارگرایی به پساساختارگرایی شد. پایدارترین مفهوم نزد بارت که پیوسته مضامین گسترده تر به خود می گرفت، مفهوم متن است. این ویژگی باعث شد متن فراتر از نشانه های نوشتاری و الفبایی به شمار آید. عکس هم چون نظام نشانه ای متفاوت نسبت به نوشتار ولی همیشه محصور در زبان و معنادهی است، و بارت درصدد خوانش تصویر و به ویژه عکس از طریق نشانه شناسی شد. وی باور داشت عکس بیش از آنکه واقعیت را منعکس یا بازنمایی کند، بر آن دلالت دارد. نشانه ها و چیزهایی که برای بیننده در مقام خواننده ی عکس مهم تلقی می شود، مبنای تفسیر و واکاوی قرار داد. در پژوهش حاضر سوالات زیر پاسخ داده می شود. اول این که، ویژگی های نشانه شناسانه بارت در متن و عکس چیست؟ دوم، چه گذاری در این خوانش نشانه شناسی بارت از ساختارگرایی به پساساختارگرایی رخ می دهد؟ در نهایت، چگونه مفاهیم نشانه شناسی بارت در عکس مطرح می شود؟ روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات، با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است. ابزارهای رویکرد نشانه شناسی در تحلیل متون، به صورت اختصار و نقش و اهمیت آنها در تحلیل و خوانش عکس، تشریح و تبیین می شود. نتیجه بنیادین این پژوهش در فراشد پساساختارگرایی بارت، عکس هم چون متن، خواننده و بیننده یا مخاطب را همانند هنرمندی خلاق می داند که بر گستره معنایی اثر می افزاید.
تحلیل محتوای رساله های دکتری شهرسازی ایران با تأکید بر رابطه دانش و پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مروری بر نقدهای صورت گرفته درباره ی شهرسازی ایران، نکات قابل توجهی را در رابطه باکیفیت فعالیت های حرفه ای شهرسازی، خروجی های پژوهشی و سیستم تولید دانش آن نشان می دهد. نقص ها و کاستی هایی که هر یک به صورت مجزا تجربه می کنند، حاصل یک نقص کلی در ارتباط میان آن ها است. برگزاری دوره های دکتری شهرسازی در دانشگاه های مختلف جهان از سابقه قابل توجهی برخوردار است و ماحصل پژوهشی آن تلاش در غنی ساختن پایه ی دانش این رشته دارد. دوره ی دکتری شهرسازی در ایران از سال 1347 در دانشگاه تهران آغاز شد و از سال 1388 دانشگاه های شهید بهشتی و تربیت مدرس و پس از آن دانشگاه های دیگر به این جریان پیوستند. اما سؤال این است که محتوای رابطه ی دانش-پژوهش در شهرسازی ایران چگونه تعریف می شود و برای بهبود دانش شهرسازی ایران، رساله های دکتری چه حیطه ی محتوایی را می بایست پوشش دهند؟ هدف: این پژوهش تلاش دارد تا دریابد رساله های دکتری در این سال ها چه تأثیر محتوایی در دانش شهرسازی ایران داشته و در سال های آتی چه نقشی را می بایست ایفا کنند. روش: با نوع پژوهش حاضر بنیادی بوده و روش تحقیق آن تحلیل محتوای کیفی است. نمونه های موردمطالعه در این تحقیق تعداد 461 رساله ی دکتری شهرسازی جهانی و 123 رساله ی شهرسازی دانشگاه های سطح یک کشور بوده است. یافته ها: مطالعات صورت گرفته حاکی از آن است که مقوله ی فلسفه و نظریه ها اولویت اول در دانش و پژوهش داخلی و جهانی در دوران معاصر بوده است. نتیجه گیری: درنتیجه ی مقایسه رابطه ی دانش-پژوهش داخلی و جهانی از خلال مطالعات صورت گرفته در این مقاله، می توان گفت که پژوهشگر دوره دکتری برای تعیین موضوع رساله خود می تواند سه هدف را دنبال کند. در پی غنی ساختن دانش شهرسازی ایران برآید؛ در راستای دانش شهرسازی جهانی گام بردارد یا تلفیقی از این دو هدف را مدنظر قرار دهد. مبتنی بر انتخاب هر یک از این اهداف، لیستی از اولویت های موضوعی برای پژوهشگران دوره دکتری پیشنهادشده است.
تبیین نقش خرده فروشی های موقت در کیفیت محیطی پیاده راه های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۹۹
91 - 104
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه شاهد گسترش مال ها و مگامال ها و مراکز خرید بزرگی هستیم که علی رغم هزینه های هنگفتی که ساخت این دست فضاها به شهر تحمیل می کند، در بسیاری موارد به دلیل شرایط اجتماعی، فرهنگی و... عملاً در جذب مخاطب موفق نبوده و از رونق چندانی برخوردار نیست. این در حالی است که بررسی کیفیت محیطی ناشی از وجود خرده فروشی موقت در فضاهای شهری و به خصوص فضای پیاده، پدیده ای است که امروزه از منظر اقتصادی و اجتماعی مورد بحث و بررسی زیادی قرار گرفته است. هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر، تحلیل و ارزیابی استقرار خرده فروشی های موقت از نگاه ذی نفعان و ذی نفوذان در تغییرات کیفیت محیطی محورهای پیاده شهری است.روش پژوهش: این پژوهش با رویکردی کیفی و با بهره گیری از نظریه زمینه ای انجام شده است. بر این اساس، با استفاده از تکنیک مشاهده مستمر و با انجام 47 مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با کاربران، رهگذران، کسبه دائمی خیابان، شاغلین خرده فروشی موقت، متخصصان و مدیران شهری در یکی از پیاده راه های شهری معروف در شهر تاریخی اصفهان در ایران، مجموعه ای از مضامین اولیه طی فرایند کدگذاری، بازگردآوری شده و از بطن آن ها مقولاتی استخراج گردید.نتیجه گیری: یافته های این مطالعه 33 کد محوری و هفت مقوله هسته ای در مطالعه خرده فروشی در قالب الگوی نظری بر مبنای نظریه گراندد تئوری ارائه کرده است. نتایج پژوهش به هفت مقوله هسته ای در قالب شبکه مضامین شامل تعاملات اجتماعی، سنخیت فعالیتی، تحرک اقتصادی خردمقیاس، ادراکات چندلایه، ترکیب بصری موزون، تناسب زیست محیطی و کنترل هدفمند در بررسی نقش خرده فروشی موقت در کیفیت فضاها و پیاده راه های شهری تأکید می کند.
چشم انداز آینده صنعت مُد با به کارگیری فناوری تولید افزایشی(چاپ سه بُعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
7 - 17
حوزههای تخصصی:
حدود ربع قرن است که محققان به فناوری تولید افزایشی یا معادل عمومی تر آن فناوری چاپ سه بُعدی دست یافته اند. استفاده از چاپ سه بُعدی در تعدادی از صنایع، از جمله صنعت مُد، در حال گسترش است. این روش در صنعت مُد برای ایجاد نمونه های اولیه، محصول نهایی و هم چنین، برای تهیه محصولات سفارشی مورد استفاده قرار می گیرد و تعدادی از مزایای آن در مقایسه با فرایندهای تولید سنتی شامل فرایند طراحی سریع، زمان تولید کم تر و هزینه های پایین تر مربوط به گرفتن فهرست موجودی، انبارداری، بسته بندی و حمل و نقل است. پرسشی که این پژوهش در راستای پاسخ گویی بدان پیش می رود، این است: فناوری چاپ سه بُعدی در صنعت مُد چگونه به کار گرفته می شود؟ به نظر می رسد، قابلیت های فناوری چاپ سه بُعدی می تواند به طراحان جهت تولید طرح های متنوع و سفارشی سازی محصول با مواد و ساختارهای مختلف، کمک کند. امکاناتی که نرم افزارهای سه بُعدی در اختیار طراحان قرار می دهند، به خلاقیت بیش تر آن ها می انجامد. هدف از این پژوهش که در زمره پژوهش های توسعه ای قرار دارد و با بهره گیری از مطالعات اسنادی و با روش تجزیه و تحلیل کیفی فراهم آمده، مطالعه ویژگی های فناوری چاپ سه بُعدی و کاربردهای آن در صنعت مُد است که به طراحان یاری می رساند؛ تا طرح های متنوع و سفارشی را با مواد و ساختارهای مختلف تولید نمایند. نظر به این که استفاده از چاپ سه بُعدی در صنعت مُد یک موضوع نوظهور برای بحث است، نتایج حاصل از پژوهش حاضر معرفی تعدادی از روش های چاپ سه بُعدی خواهد بود که در این صنعت کاربرد بیش تری دارند؛ هم چنین، پیش بینی می شود تلاش های متنوع تری برای استفاده از فناوری چاپ سه بُعدی، به خصوص، در جهت ارتقای خواص پایداری زیستی مواد و ویژگی های آن در صنعت مُد دنبال شود.
خاستگاه و ماهیت نظریه مولد، مبتنی بر تئوری طراحی، با تمرکز بر طراحی در رشته معماری
منبع:
رف سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
98 - 123
حوزههای تخصصی:
تئوری طراحی، هسته معرفتی و دانش شناسانه در فرایند طراحی، و بن مایه هویت بخش آن است. درک این تئوری به صورتی که به فلسفه علم انسان معاصر نزدیک باشد، باعث می گردد که مسئله تعریف و استفاده از دستاوردهای علمی سایر رشته های مرتبط به معماری، در کنار سایر منابع درون رشته ای مطرح گردد. نکته مهم در این باره، داشتن الگویی است که بتواند بر پیچیدگی های ناشی از بین رشته ای و چندوجهی بودن این مقوله فائق بیاید. همچنین به صورتی این مقوله را باید بیان کند که درک آن برای طراحان، به زبان و روش جدید آنان، یعنی فرایندهای چرخه گونه الگوریتمیک و پارامتریک از مفاهیم، نزدیک باشد. از سویی دیگر، باید توان هماهنگ سازی این جنبه های مختلف غالباً نظری و مرتبط با طراحی معماری را به سمت ایجاد هم افزایی نیز داشته باشد. براین اساس، هدف پژوهش جاری ارائه تعریف سیستماتیکی از تئوری طراحی، در سه سطح، ترویج، تطبیق و تولید علم، در برداشتی فرایند محور و مولد گونه برای ارتقاء آن به نظریه مولد است. پژوهش حاضر، با روش کیفی و نوع بنیادین خود، ضمن اتکای به گردآوری منابع کتابخانه ای و بهره گیری از گفتمان تحلیلی و توصیفی، شکل گرفته است. باتوجه به این که تئوری طراحی در هسته بسیاری از زمینه های مختلف طراحی، از جمله طراحی صنعتی، طراحی مهندسی، طراحی معماری و موارد دیگر قرار دارد، کاربرد نتایج این پژوهش نیز می تواند علاوه بر معماری به سایر رشته های طراحی محور کمک کند. همچنین از لحاظ روش شناسی، دارای دستاورد نوینی در ارائه راهکارهایی ضمنی برای بیان فرایند مواجه با پیچیدگی، بسیط گونگی و ابهام های ناشی از چندوجهی بودن تئوری طراحی است. بدیهی است الگوی ارائه شده برای این امر، موجب شکل گیری ساختار فکری پژوهشگران به سمت دیدگاه های بین رشته ای مبتنی بر مقوله مشترکی به نام طراحی و روش مشترکی به نام واقعیت و داده پنداری می گردد.
واکاوی رویکردهای نظری ادراک تجربه زیبایی شناسی و تطبیق آن در حوزه علوم محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
37 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: زمینه های پژوهشی حوزه زیبایی شناسی محیط نیازمند قواعد و مبانی نظری اند که بتواند مقدمه ای اساسی از درکی تجربی، شناختی و یا عاطفی از رسوخ زیبایی در محیط را از طریق تجربه انسان معرفی کنند. لذا پژوهش حاضر، با توجه به خلأ نظری موجود در زمینه مبانی نظری ماهیت تجربه زیبایی شناسی محیط و فرایند ادراک و شکل گیری آن، قصد دارد تا به این موضوع از دریچه ای دیگر بنگرد تا بتواند مسیرهای جدیدی را برای شناخت دقیق آن در حوزه های دیگر (که به طور دقیق به این موضوع پرداخته اند) جست وجو و معرفی کند. از این رو این سؤالات مطرح می شوند که فرایند شکل گیری و ادراک تجربه زیبایی شناسی در زمینه های نظری روانشناسی هنر چگونه است. لذا بر این مبنا، کدام تئوری ها قابلیت کاربرد بیشتری در حوزه زیبایی شناسی محیطی دارند؟ هدف پژوهش: هدف بازخوانی مدل های شاخص ادراک تجربه زیبایی شناسی در حوزه روانشناسی هنر است تا با شناسایی ساختار های زیربنایی تئوری ها، بتواند از قابلیت های آنها به عنوان مبنایی برای بحث درباره مفاهیم نظری علوم محیطی بهره مند شود. روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد کیفی و به صورت تحلیلی به شناسایی مدل های ادراکی مختلف در خصوص تجربه زیبایی شناسی در حوزه روانشناسی هنر پرداخته است. پس از بررسی مدل های ادراکی شاخص، شش مدل انتخاب شد و پس از شناسایی رابطه بین متغیرهای این مدل ها از طریق تحلیل محتوای آنها، در نهایت دو مدل اصلی معرفی شد. سپس مبتنی بر مفاهیم حوزه زیبایی شناسی محیطی و پتاسیل های موجود در دو مدل منتخب، با پیشنهاد ایجاد هم گرایی در مسیر این دو مدل، سعی شد تا بستری نظری را برای روش های چندگانه پژوهشی در زمینه زیبایی شناسی محیطی ارائه کند. نتیجه گیری: تئوری مدل لدر (رویکرد شناختی) و نظریه سیلویا (رویکرد ارزیابی ذهنی هیجان) در تکامل یکدیگر، شبکه ای یکپارچه از فرایندهای ادراکی، شناختی و عاطفی را معرفی می کنند و مکانیزمی را برای مدل سازی های انعطاف پذیر و طیف وسیعی از متغیرها را در خصوص اولویت های تجربه زیبایی شناسی ارائه می کنند که می تواند فرضیاتی جدید را در حوزه زیبایی شناسی محیطی معرفی کند.
معرفی الگوی بهره گیری از نقاشی قهوه خانه در طراحی محیط بازی رایانه ای
منبع:
فردوس هنر سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۴
104 - 120
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در میان صنایع مرتبط با وسایل سرگرم کننده برای جامعه، صنعت بازی های رایانه ای روند پرشتابی داشته است. کودکان، نوجوانان و تمامی افراد خانواده به تناسب سن و علایق خود زمان بسیاری را صرف این بازی ها می کنند. باتوجه به اینکه در نقاشی قهوه خانه مخاطب نقش مهمی در شکل گیری نقاشی دارد، به مخاطب آموزش داده می شود و داستان ها برگرفته از اساطیر ملی هستند، استفاده از آن در طراحی بازی رایانه ای که رسانه ای متکی به مخاطب و روایت است، موفق به نظر می رسد. هدف: پژوهش حاضر تلاش برای طراحی یک الگو در جهت استفاده از مفاهیم نقاشی قهوه خانه شامل بینش، مضمون و تمهیدات بصری در طراحی فضا برای انواع ژانرهای بازی است. سؤالات: محققان در این پژوهش شامل 1. نقاشی قهوه خانه چه ویژگی های شاخصی در بینش، مضمون و تمهیدات تجسمی دارد؟ 2. از کدام یک از این ویژگی ها می توان برای ساخت فضای بازی های رایانه ای بهره برد؟ روش: این مطالعه به روش دلفی انجام شده است. بدین منظور ۴۹ پرسش نامه در میان متخصصان حوزه طراحی بازی و آشنا به نقاشی قهوه خانه توزیع شد که تنها ۱۶ تن حاضر به همکاری شدند. نظرات این افراد به وسیله پرسش نامه محقق ساخته، جمع آوری شد. متخصصان می بایست با مطالعه دو مفهوم بازی و نقاشی قهوه خانه، در صورت موافق بودن با ارتباط این دو مفهوم، فارغ از میزان این ارتباط اقدام به انتخاب نمایند. در ادامه تعداد این توافق ها شمارش و میانگین هر ردیف و ستون محاسبه شد. یافته ها: نظرات متخصصان برای استفاده از این نقاشی ها در طراحی بازی همگرایی دارد. نتیجه گیری: مطالعه نشان می دهد که استفاده از بینش این نقاشی در ژانرهای استراتژی، ماجراجویی و اکشن ماجراجویی موفق تر خواهد بود همین طور استفاده از مضامین این نقاشی در ژانرهای ماجراجویی، اکشن، اکشن ماجراجویی و نقش آفرینی به خوبی عمل خواهد کرد. در حوزه طراحی فضای بازی، استفاده از تمهیدات بصری این نقاشی برای طراحی محیط بازی چندان موفق نخواهد بود.
تبیین مفاهیم و رویکردهای ساختار فضایی در مناطق شهری چندمرکزی: ارائه چارچوبی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
37 - 62
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: گرایشات اولیه تمرکززدایی و تغییرات در تکنولوژی اطلاعات، حمل ونقل و ارتباطات منجر به تغییر ساختاری عمده ای در شهرها شد که ظهور مناطق شهری چندمرکزی را در پی داشته است. با این حال در سال های اخیر توسعه شهری چندمرکزی به بحثی مهم بین محققان شهری، جغرافیدانان، برنامه ریزان، اقتصاددانان و سیاست گذاری شهری تبدیل شده است و هر کدام از دیدگاه خود به آن پرداخته و تعاریفی ارائه کردند. هدف: این پژوهش با این هدف به بررسی رویکردهای نظری مناطق شهری چندمرکزی و تبیین آن از منظر مفاهیم مرتبط و رویکردهای آن پرداخته تا یک مدل مفهومی برای درک ساختار فضایی تبیین کند. روش: روش تحقیق به کار گرفته شده تحلیل محتوی کیفی بود؛ به طوری که با مفروض گرفتن تعریف های مشخص به مطالعه متون تعیین شده پرداخت شد. این مفاهیم و تعاریف عملیاتی بر اساس مباحث نظری استخراج شد که گام نخست یعنی برنامه ریزی را شامل می شد. منابع تحقیق براساس معتبرترین پایگاه علمی جهانی مورد بررسی قرار گرفت. در گام دوم بازیابی منابع بر اساس کلید واژگان، عنوان و چکیده انجام شد و نهایتاً در مرحله سوم تحلیل و چارچوب مفهومی تدوین شد. یافته ها : یافته های تحلیل نشان داد مفهوم چندمرکزی بر مبنای بعد مقیاس جغرافیایی درون و برون شهری و ماهیت تحلیل و تجویزی قابل تبیین است. همچنین بررسی ها نشان داد که منطقه شهری چندمرکزی عملکردی نسبت به چندمرکزی ریخت شناسی کمتر درک شده است. رویکرد ریخت شناسی بر پایه میزان جمعیت، فعالیت یا اشتغال است و رویکرد عملکردی بر شبکه های زیرساختی، جریان ها و تعاملات بین گره های شهری به عنوان روابط بین شهری، فاصله، رفت وآمدهای روزانه و شبکه فعالیت ها تاکید دارد. توزیع جریان ها در این رویکرد می تواند یک طرفه یا دوطرفه باشد. همچنین سیستم های شهری دارای یکپارچگی فضایی ساختار عملکردی ممکن است، نامتعادل باشد و از سویی دیگر سیستم های شهری متعادل به لحاظ عملکردی ممکن است دارای یکپارچگی فضایی ضعیف یا قوی باشند. نتیجه گیری: در نهایت اینکه برای مناطق شهری چندمرکزی چهار بعد پژوهش های تحلیلی – توصیفی برای نشان دادن، اندازه گیری و مشخص کردن وضعیت موجود یک ساختار فضایی، بعد مفهومی است برای تشخیص پیکربندی فضایی چنین ساختاری، بعد حوزه فضایی برای تحقق بعد مفهومی تحلیلی یا تجویزی و بعد عملکردی و ریخت شناسی قابل تشخیص است.
تبیین نقش قدرت-دانش در برنامه ریزی فضایی با تأکید بر قدرت انضباطی و زیست-قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
133 - 151
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با وجود چند دهه سابقه ی تهیه طرح های توسعه شهری در کشورهای در حال توسعه و بهره مندی عمده از عقلانیت ابزاری در تهیه این طرح ها، مشاهده می شود که مسائل و مشکلات این شهرها از جمله سکونتگاه های غیررسمی، بافت فرسوده و اقتصاد شهرها نه تنها حل نشده است؛ بلکه روز به روز بر وسعت و شدت مشکلات آن ها افزوده می شود. بنابراین، به جای ردیابی ریشه این مسائل در نحوه ی تهیه و اجرای طرح ها، باید از دریچه ای دیگر به آن نگریست و به جنبه پنهان و کمتر توجه شده نظریه برنامه ریزی، یعنی قلمروی قدرت و اعمال آن بر فرآیند برنامه ریزی فضایی پرداخت که عمدتاً توسط برنامه ریزان شهری نادیده گرفته شده است. هدف: هدف اصلی این پژوهش تبیین نقش قدرت-دانش در برنامه ریزی فضایی با تأکید بر واکاوی دو مفهوم قدرت انضباطی و زیست-قدرت است. روش: این پژوهش با اتکا به معرفت شناسی برساخت گرایی اجتماعی و روش پژوهش تحلیل گفتمان فوکویی با پیش فرض پذیرش گذار نظام سرمایه داری از امپریالیسم به امپراتوری، به واکاوی دو مقوله قدرت-دانش یعنی قدرت انضباطی و زیست-قدرت پرداخته است و سپس با واکاوی نقش برنامه ریزی فضایی، سعی در تبیین نقش قدرت-دانش در برنامه ریزی فضایی دارد. یافته ها: از دیدگاه قدرت-دانش فوکویی تولید فضا صرفاً برآمده از قوانین و مقررات و نظام رسمی برنامه ریزی فضایی نمی باشد و عوامل متعددی از جمله دانش و گفتمان انضباطی، نهادهای انضباطی، وضعیت استثنایی دائمی و زیست-قدرت در برنامه ریزی فضایی مؤثر هستند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که برنامه ریزان فضایی در کنار رهیافت های برنامه ریزی که به طور مرسوم در محیط آکادمیک آموخته اند، باید به مباحث قدرت-دانش نیز بپردازند، تا در کنار نظام رسمی برنامه ریزی فضایی در نظام غیررسمی نیز قابلیت کنش و اثربخشی بیشتری داشته باشند.
کاهش مصرف انرژی از طریق بازشوهای بهینه در ساختمان های بلندمرتبه مسکونی در تطبیق با نورگیر های بناهای سنتی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
416 - 430
حوزههای تخصصی:
از گذشته دور تاکنون مسئله مدیریت انرژی از دغدغه های انسان در معماری بوده است. موضوع پوسته های ساختمان به دلیل اهمیت آن به عنوان اولین عنصر خارجی ساختمان در مدریت انرژی دارای اهمیت ویژه ای است. اشاره دارد. مطالعه بناهای تاریخی در ایران نشان می دهد این مسئله در گذشته نیز مورد توجه معماران بوده است. شهر شیراز یکی از شهرهای کهن ایران است که دارای بناهای تاریخی و سنتی متعددی است. مسئله ای که می توان اینجا مطرح کرد تطبیق روش های نوین در مصرف انرژی با نورگیر بناهای سنتی در شهر شیراز است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با رویکرد کمی و کیفی در صدد پاسخگویی به این مسئله است. با توجه به این اهمیت، در پژوهش حاضر درصد بهینه بازشوها، زاویه بهینه لوورها و شیشه بهینه در یک ساختمان بلندمرتبه مسکونی با استفاده از نرم افزار Design Builder شبیه سازی شده است. بدین منظور ابتدا برای درصد بهینه بازشوها، درصد پنجره های بیرونی از 0% تا 100% هر با گام 10% مورد بررسی قرار گرفت، سپس برای تعیین بهترین زاویه لوور در ساختمان در سه جبهه جنوب، شرق و غرب، 17 حالت مختلف زاویه لوور در نظر گرفته شد و به منظور تعیین شیشه بهینه در جداره بیرونی ساختمان جهت تأثیر آن ها بر بار سرمایش ساختمان سه نوع شیشه انتخاب گردید. با توجه به اینکه نورگیرها در معماری سنتی کارایی لازم را داشته اند و سال ها مورد استفاده قرار گرفته و نتایج استفاده از آن ها مشخص می باشد و اکثر روش های سنتی نورپردازی و کنترل نور قابل جایگزینی با روش های نوین طراحی پوسته ها با همان عملکرد و کیفیت می باشد لذا می توان از روش هایی که در گذشته در طراحی نورگیرها در ساختمان ها استفاده می شده است برای ساختمان های جدید نیز الگوبرداری نمود. اهداف پژوهش : 1-شناخت بهترین حالت موقعیت پنجره در راستای کاهش مصرف انرژی و آسایش ساکنان ساختمان. 2-استفاده از الگوهای استفاده شده در نورگیرهای سنتی در ساختمان های امروزی در جهت کاهش انرژی. سوالات پژوهش: 1-آیا با بهینه سازی نورگیرها در ساختمان بلندمرتبه مسکونی تا چه میزان می توان در مصرف انرژی صرفه جویی نمود؟ 2- آیا نورگیرهای سنتی قابلیت تطبیق و الگوبرداری برای ساختمان های امروزی را دارند؟
مروری بر امکان تحقق و تاثیرگذاری گردشگری حیات وحش با رویکرد احداث سافاری پارک در حریم کلان شهر مشهد
منبع:
هویت محیط دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
87 - 74
حوزههای تخصصی:
گستردگی فعالیت در حوزه گردشگری حیات وحش منجر به نیازهای مختلف و متفاوتی میشود. برای عموم مردم، بعضی از انواع گردشگری حیات وحش نسبت به انواع دیگر جذابیت بیشتری دارند، با این حال، به دلیل حساسیت و شکنندگی منابع، لازم است به نحوه عملکرد گردشگری حیات وحش بیش از هر مورد دیگر توجه نشان داده شود. لذا هدف پژوهش حاضر شناخت و درک بهتر امکان تحقق و تاثیرگذاری گردشگری حیات وحش با رویکرد احداث سافاری پارک در حریم کلانشهر مشهد است. روش تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی، به لحاظ هدف، از نوع کاربردی و روش جمع آوری داده ها و اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی است. در سطح توصیفی از جدول میانگین و ... برای توصیف داده ها و در سطح استنباطی برای متغیرهای مقایسه ای از آزمون کای اسکوئر استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد در ابعاد مختلف محیطی، اقلیمی، ترافیکی، کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، حقوقی و ... امکان احداث سافاری پارک در مشهد حریم جنوبی وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون کای اسکوئر نشان داد که که گردشگری حیات وحش با رویکرد احداث سافاری پارک بیشترین تاثیر را در افزایش تنوع در شیوه های گذراندن اوقات فراغت در منطقه خواهد داشت. بنابراین آزمون کای اسکوئر تفاوت معنادار(کمتر از 05/0) بین فراوانی های مشاهده شده و مورد انتظار حاصل شده از جامعه مورد مطالعه را به خوبی نشان داد.
مقایسه عملکرد حرارتی شگردهای اقلیمی دُرچَه، کُلَک و خارخُنَه در دوره گرم سال در مسکن بومی منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
67 - 88
حوزههای تخصصی:
آسایش حرارتی یکی از مسائل مهم و مورد توجه در معماری است. مطالعه در این زمینه از اوایل قرن بیستم شروع شده و دستاوردهای قابل توجهی داشته است. با وجود این یکی از چالش های معماری امروز، تأمین آسایش حرارتی ساکنانِ بناها با کمترین وابستگی به انرژی های فسیلی است. در عین حال به نظر می رسد معماری بومی که حاصل قرن ها تجربه و برآمده از آزمون های واقعی است موفقیت های قابل توجهی در این زمینه داشته و به شگردهای پاسخ ده اقلیمی خاصی دست یافته است که می تواند به طراحی غیرفعال و ایجاد معماری پایدار در اقلیم های مختلف کمک کند. معماری بومی منطقه سیستان نمونه ای از این نوع معماری است که توانسته است شرایط اقلیمی محیط داخل را در اغلب اوقات برای ساکنان قابل پذیرش کند. ازاین رو پژوهش حاضر در یک نمونه پژوهی به بررسی عملکرد شگردهای اقلیمی و نقش آن ها در تأمین آسایش حرارتی در معماری بومی منطقه سیستان می پردازد. برای این منظور، یک بنای بومی انتخاب شده و از طریق تحلیل کیفی و کمّی، عملکرد شگردهای درچه، کلک و خارخنه که به تأمین آسایش حرارتی در دوره گرم سال کمک می کنند مورد بررسی قرار گرفته و میزان تأثیر آن ها بر سه پارامتر دمای هوا، رطوبت نسبی و سرعت باد در فضای داخلی و آسایش حرارتی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد اگرچه در دوره گرم سال، شرایط محیطی فضای داخلی معماری بومی منطقه سیستان در محدوده آسایش حرارتی کلاسیک (23 تا 27 درجه سانتی گراد) قرار ندارد ولی بهره گیری از شگردهای اقلیمی مورد اشاره تأثیر قابل ملاحظه ای بر بهبود پارامترهای محیطی فضای داخل در اوقات مختلف شبانه روز داشته است. علاوه بر آن، این پژوهش ثابت می کند پارامتر های محیط داخل حاصل از عملکرد شگرد خارخنه نتایج خوبی را برای اوقات گرم روز نشان داده و شگردهای درچه و کلک می توانند فضاهای داخلی را در مواقعی که محیط خارج خنک تر است قابل تحمل نمایند.