فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۴۱ تا ۳٬۷۶۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
12 - 19
حوزههای تخصصی:
آثار باقی مانده از دوران حکومت کوتاه زندیه در شیراز بسیار متنوع بوده و با تزیینات مختلفی آراسته شده اند. استفاده از سنگ در بخش های مختلف این بناها قابل دیدن است به طوری که در ازاره های بیرونی و داخلی بنا، ستون ها، کف فرش حیاط و حوض ها مورد استفاده قرار گرفته است. ازاره ها گاهی با نقاشی و گاهی با حجاری مزین شده اند و یکی از ازاره های منحصر به فرد حجاری نبرد رستم و اشکبوس در حیاط مجموعه دیوان خانه است. هدف از انجام این پژوهش آسیب نگاری علمی تغییرات و تخریب های ایجادشده در حجاری عمارت دیوان خانه است. سؤال اصلی مطرح شده این است که چگونه فناوری فتوگرامتری برد کوتاه می تواند به دقت در مستندسازی آسیب های واردشده به آثار تاریخی کمک کند؟ روش تحقیق به صورت کاربردی تجربی است؛ که با استفاده از تحقیقات پیمایشی و میدانی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل شده بیان می دارد که استفاده از روش فتوگرامتری یک روش بی خطر بوده که در آسیب نگاری بسیار مؤثر است و می تواند میزان تغییرات ایجادشده در ساختار اصلی سنگ را به نمایش بگذارد. در این روش میزان پوسیدگی و تخریب های مختلف اثر حجاری ارزیابی و آنالیز گردید که شامل جدایش، ترک و شکاف، از دست دادن مواد و فرسایش و تغییر رنگ و رسوب است.
جایگاه زری بافی در پوشاک زنان استان هرمزگان
حوزههای تخصصی:
نقش مطالعه پوشاک و تزئینات رودوزی بر روی آنها، نه تنها از نظر تاریخ و هنر دارای اهمیت است بلکه از دید جامعه شناسی و نشانه شناسی نیز بسیار مورد توجه است. در این میان رودوزی های پوشاک سنتی زنان هرمزگان از جایگاه ویژه ای در هنرهای سنتی ایران برخورداراست. در این مقاله سعی شده تا نقوش زری بافی در پوشاک سنتی زنان هرمزگان، شناسایی و معرفی شود تا جایگاه آن در پوشاک سنتی این منطقه مشخص گردد. مقاله حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه مطالعه کتابخانه ای و مشاهدات میدانی انجام گرفته است. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که در زری بافی های هرمزگان از چه نقوش گیاهی و هندسی استفاده شده و این هنر در پوشاک سنتی هرمزگان از چه جایگاهی برخوردار است؟نتایج به دست آمده بیانگر این است که هنرمندان این منطقه بر اساس نگاره های بومی و محلی و تأثیر پذیری از عواملی مانند طبیعت به آفرینش نقوش زری بافی همت گماشته اند. این نقوش را می توان در دو گروه طرح های شکسته (هندسی) و طرح های گردان ( گل و بته) جای داد که برای لباس های سنتی زنان که شامل تن پوش، سرپوش و روبند است، استفاده می شود.
معماری سبز: هماهنگی و سازگاری با محیط زیست (نمونه موردی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
539 - 559
حوزههای تخصصی:
معماری سبز یکی از گرایش ها و رویکردهای نوین معماری است که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از طراحان، مدیران و برنامه ریزان شهری و طراحان حوزه ساختمان قرار گرفته است. این معماری نوین که برخاسته از مفاهیم توسعه پایدار می باشد در پی سازگاری و هماهنگی با محیط زیست یکی از نیازهای اساسی بشر در جهان کنونی است. لذا هدف پژوهش حاضر ارزیابی تحقق معیارها و اصول معماری سبز از دیدگاه شهروندان به عنوان کنشگران اصلی شهر رشت می باشد. تحقیق حاضر، یک تحقیق کاربردی و دارای ماهیتی توصیفی- تحلیلی و بر حسب نحوه اجرا از نوع پیمایشی می باشد؛ . در نهایت جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار SPSS و آزمون t تک نمونه ای و نرم افزار Excel استفاده شده است سپس با استفاده از مدل بارومتر پایداری میزان پایداری معماری سبز شهر رشت از دیدگاه شهروندان مورد سنجش قرار گرفته است. مولفه های پژوهش شامل، حفاظت از انرژی، کار با اقلیم، کاهش استفاده از منابع جدید، احترام به سایت، احترام به کاربران می باشد. نتایج حاصل نشان می دهد پایداری معماری سبز به صورت متوسط (48/0) بوده؛ که این نشان دهنده وضعیت نامطلوب در کل مولفه های معماری سبز در شهر رشت می باشد. سوال: 1-هماهنگی بامحیط زیست چه تاثیر برمعماری سبز دارد؟ 2-سازگاری با محیط زیست چه تاثیر بر معماری سبز دارد؟ هدف: 1- معماری سبز تاثیر پایداری بر سازگار محیط زیت دارد. 2-معماری سبز تاثیر شگرفی بر هماهنگی با محیط زیست دارد.
بررسی و تحلیل نمادشناسانه نقش آتش در ایران پیش از اسلام با تأکید بر آثار دوره ماد و هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
24 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با مشاهده جایگاه آتش و آتشدان در نقش برجسته های آثار به جا مانده از پادشاهان مادی و هخامنشی می توان دریافت که آتش در ایران پیش از اسلام جایگاهی بس والا و مقدس داشته است؛ به طوری که در آثار به جا مانده از این دوران، حضور و تجلی آتش را در گوردخمه ها، مراسم بار عام پادشاهان، مراسم دینی و آیینی و نیز در آثار هنری و تشریفاتی به مراتب مشاهده می کنیم؛ از این رو سؤالی که در این رابطه مطرح می شود، این است که: نقشمایه آتش در دوره های ماد و هخامنشی دارای چه مفاهیم نمادینی است؟ هدف: بررسی و تحلیل نمادشناسانه نقش آتش در تاریخ ایران پیش از اسلام (دوره ماد و هخامنشی) و جایگاه این عنصر در فرهنگ و هنر این دوره هدف پژوهش حاضر است. روش پژوهش: با توجه به جنبه تاریخی تحقیق پیش رو، روش اتخاذ شده توصیفی- تحلیلی است. تجزیه و تحلیل اطلاعات در این پژوهش به روش توصیفی و ارائه تصاویر انجام گرفته و اطلاعات به دست آمده، طبقه بندی و بررسی و تحلیل شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که در بررسی نقش های به جای مانده از آثار مرتبط با دوره ماد و هخامنشی، آتش نمادین همیشه منطق پاکسازی شر توسط خیر را به نمایش می گذارد. آتش مظهر اَشَه (تقوا و درستی)، بر روی زمین است و آتشگاه جایگاه برخواندن و ستودن اهورامزدا است؛ همچنین آتش، نشان پاکی و آرامش هستی، بهره مند از ویژگی پاکسازی ماده و جوهره روان است. در حقیقت، چنانچه آتش عاری از این ویژگی می بود، هیچگاه نمی توانست رابطی بین دنیای انسان خاکی و قلمروی روحانی اهورا باشد.
نقشِ توصیف در گفتارِ «شخصیت های بی نام» در تراژدی های یونان باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توصیف[i] در تراژدی های یونان باستان جایگاهی مهم دارد و هسته داستانی وپیرنگ غالب این تراژدی ها، علاوه بر آنکه بر بنیاد کنش و گفتار قهرمانان شکل می گیرد، بر اساسِ توصیف نیز استوار گشته است. یکی از انواع شخصیت هایی که در تراژدی های یونان باستان نقش مهمی ایفا می کند، «شخصیت بی نام 2[ii] » است که در زمره اشخاصِ فرعی تراژدی جای دارد و تراژدی نویسان معمولاً برای آنها نامی برنگزیده اند و از آنها با عناوین کلی، مانند پیک، مربی، دایه، نام می برند. هدف از این پژوهش، کشفِ شیوه های پیشبرد پی رنگِ تراژدی، توسط گفتار[iii] ِتوصیفیِ «شخصیت های بی نام»، در گزیده ای از تراژدی های آیسخولوس[iv]، سوفوکل[v] و اوریپید[vi] است. پرسش اصلیِ این است که «شخصیت بی نام»، چگونه و با چه الگویی در به کاربردنِ توصیف، در بازآفرینی روایت دراماتیک تراژدی ها از روایت اسطوره ای، نقش ایفا می کند؟ پژوهشِ حاضر، به شیوه ای توصیفی- تحلیلی، با ترسیم جدول در طبقه بندیِ انواع توصیف از زبان «شخصیت های بی نام»، به نتیجه می رسد که شخصیت های بی نام اگرچه در تراژدی نقش فرعی بر عهده دارند، اما در پیشبرد پی رنگِ روایت دراماتیک، نقشی اساسی و غیر قابل حذف دارند و گاه، مهم ترین نقاط عطف در نمایشنامه ها، مثل ترغیب شخصیت اصلی به عمل، یا آوردن خبر مرگ شخصیت های اصلی و یا آشکار ساختن راز و مانند اینها بر عهده آنها است.
زیباشناسی تصویر کارگر در آثار نقاشی سه دهه پایانی سده نوزدهم تحلیل گفتمان انتقادی آثار ماکسیمیلیان لوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
29 - 40
حوزههای تخصصی:
منظور مارکس از توده ها، کارگران صنعتی به آگاهی رسیده ای بود که قادر به ایجاد تغییر در شرایط زندگی و در دست گرفتن چرخه تولید بودند. او صنعت ماشینی را عامل اصلی فاصله طبقاتی ندانسته و معتقد بود که تسلط طبقه قدرت بر تکنولوژی، ماهیت آن را به نفع خود تغییر داده است و کارگران قادر به تغییر شرایط موجود به شرایط مطلوب هستند. این پژوهش با طرح این پرسش که نقش آرای فلسفی مارکس در خلق آثار هنری مربوط به طبقه کارگر چیست؟ به بررسی مولفه های زیباشناسی تصویر کارگر در آثار نقاشی سه دهه پایانی سده نوزدهم پرداخته و بر این فرض استوار است که ساختار هنر در این برهه آغازی بر تاثیرپذیری هنر از فلسفه مارکس در حوزه ماشین، تکنولوژی و تشریح جامعه در دوران صنعت در حیطه کار و سرمایه بود. برای تبیین فرضیه، گفتمان آثار نقاشی ماکسیمیلیان لوس با موضوع کارگر مورد تحلیل انتقادی قرار گرفته است. آثاری که بازتابی از دو گانه آرای مارکس مبنی بر ظالمانه دانستن زندگی صنعتی و تاثیر منفی آن بر زندگی کارگران، و از سویی ضرورت وجود ماشین برای کاهش کار سخت در آرمان شهر او بود. این تحقیق بر اساس ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است.
بازآفرینی پایدار نواحی پیراشهری (محدوده آزادگان شهر اقبالیه)
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
100 - 112
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه شهرنشینی علاوه بر تمامی مزیت ها، پیامدهای منفی نیز همراه خود داشته است. یکی از مهمترین پدیده های رشد بدون برنامه ریزی شهری، شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی در نواحی پیراشهری است. تجارب صورت گرفته نسبت به این پدیده بر بازآفرینی پایدار به عنوان متأخر ترین رویکرد مقبول تاکید دارند. محدوده آزادگان شهر اقبالیه یکی از سکونتگاه غیر رسمی این شهر است که ساکنان آن از مشکلات عدیده ای از جمله فقر، بیکاری، اعتیاد، عدم تعلق به محل زندگی و مشکلات کالبدی فراوان رنج می برند. هدف پژوهش حاضر، ارائه راهکارهای شهرسازانه جهت تعدیل مشکلات موجود در محدوده آزادگان شهر اقبالیه از طریق بازآفرینی پایدار است. این پژوهش از موضع هدف، کاربردی و از جنبه ماهیت، توصیفی و تحلیلی می باشد. با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای چارچوب بازآفرینی سکونتگاه های غیررسمی تدوین و با کمک مشاهده های میدانی و نظرسنجی از ساکنان (در قالب پرسشنامه) مسائل محدوده مورد شناسایی قرار گرفت. با استناد به جمعیت 2850 نفری محدوده آزادگان تعداد پرسشنامه های مورد نیاز برای این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 339 نفر تعیین شد. عدم وجود امکانات و خدمات، ریزدانگی، عدم دوام و پایداری سازه های ساختمانی، ایمنی و امنیت پایین، مشکلات بهداشتی و زیست محیطی فضاهای شهری موجود، روشنایی نامناسب معابر و حوادث رانندگی از مهمترین مشکلات این محدوده است. مطابق با رویکرد راهبردی در برنامه ریزی این محدوده، پیشنهادهایی برای آن طرح شد که می توان به تعریف نقش هایی همچون جاده سلامت، پارک بانوان، تالار و رستوران شهر، انتقال راسته تجاری-خدماتی از خیابان امام خمینی(ره) به کنار کمربندی برای این محدوده در شهر اقبالیه اشاره کرد.
مطالعه تطبیقی دو قالیچه محرابی جانمازی بافت ایران و ترکیه(هِرِکه) با تأکید بر گفتمان مذهبی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶
51 - 60
حوزههای تخصصی:
در قرن شانزدهم در ایران قالیچه هایی با طرح محراب تولید می گردد که منبع الهام بسیاری از هنرمندان در قرن نوزدهم در شهر هِرِکه می شود. ازجمله این قالیچه ها، قالیچه محرابی جانمازی است که منبعی برای هنرمندان هرکه می گردد. قالیچه بازتولید شده در هرکه از نظر نشانگان دیداری و کلامی تفاوت مختصری با قالیچه محرابی جانمازی محفوظ در موزه فرش دارد. ازآنجاکه ویژگی اصلی قالیچه ها متنی مملو از آیات قرآنی و احادیث است، با توجه به آنکه دو قالیچه مذکور در دو زمان و مکان متفاوت بافته شده اند و تفاوتی آشکار در مذهب و فرهنگ دارند، بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که تفاوت های موجود در مذهب در دو دوره چگونه در بازتولید قالیچه مشاهده می گردد؟ هدف از این پژوهش تأثیر گفتمان مذهبی در خوانش قالیچه های محرابی ایران و هِرِکه است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تطبیقی مورد مطالعه قرار گرفته است و جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای است. از تطبیق دو قالیچه، این نتیجه حاصل شد که قالیچه بافته شده در ایران در نشانگان دیداری و کلامی به تشیع و ادیان ایران باستان اشاره داشته و در قالیچه تولیدشده در هِرِکه، نشانگانی که ارجاع مستقیم به ادیان شیعه و پیش از اسلام داشته باشد حذف گشته است و متن کلامی به صورت کلی ارجاع به اسلام دارد و در متن بصری نیز ارجاع به هیچ یک از ادیان مشاهده نمی شود. به نوعی می توان گفت با توجه گفتمان هر دوره خوانش متفاوتی از قالیچه ها شده است.
تبیین نحوه نشستن فریدون بر تخت (جلوس شاهانه) در نگاره های شاهنامه شاه تهماسبی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶
61 - 74
حوزههای تخصصی:
نحوه نشستن فریدون بر تخت، یا جلوس شاهانه، نشان از موقعیت خاص و حتی فرازمینی او دارد. ویژگی های تخت پادشاهی، لباس و ادواتی که وی در بردارد، همچنین موقعیت و ترکیب ترسیمی او همه می تواند نشان از حساسیتی باشد که نگارگر نگاره ها نسبت به شخص اول داستان با محوریت فریدون دارد. این پژوهش با هدف شناسایی و طبقه بندی نحوه نشستن فریدون در نگاره های شاهنامه شاه تهماسبی در ترکیب بندی نگاره های ذکر شده و شناسایی و شناساندن ویژگی های تصویری حاصل از این عنصرها در نگاره ها انجام یافته است. برای دست یابی به نتایج پرسش اصلی این مقاله چنین تدوین یافته است: 1. نحوه قرارگیری و حالت نشستن فریدون بر تخت پادشاهی چه ویژگی های بصری در بردارد؟ در این پژوهش به تحلیل خطی شاه، تخت، عصا و قرارگیری شاه در ترکیب بندی نگاره پرداخته شده و پژوهشگران پس از شرح و تحلیل داده ها به این نتیجه رسیده اند که از میان نه نگاره بررسی شده نوع نشستن فریدون در تخت شاهی معنی دار است و با محتوی متن (شخصیت منحصر به فرد فریدون در شاهنامه) مطابقت دارد. به طورکلی و مشخص، تخت پادشاهی به دو دسته مهم تخت های دوبخشی و سه بخشی تقسیم می شده است. همچنین پیکره های پادشاهی در اکثر نگاره ها دارای تاج و لباس فاخر و همچنین در دستان فریدون یا ملازمانش گرزی گاو سر که نمادی از پادشاهی اوست دیده می شود. ترکیب قرارگیری فریدون در نگاره نیز جلب توجه می نماید و حالتی مرکزی دارد. همه این موارد نمایش جایگاه رفیع، پراهمیت و دارای فرّه ایزدی است.
تاثیر طراحی شهری بر امنیت فضاهای شهری نمونه موردی :شهر جدید سهند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
55 - 65
حوزههای تخصصی:
پایین بودن امنیت یک مساله مهم در شهرهای جدید امروز است. به همین منظور هدف این مقاله راهنمای طراحی شهری با تاکید بر ارتقا امنیت در فضاهای شهری شهر جدید سهند است. روش پژوهش بر مبنای روش شناسی تحقیق پیمایشی انجام می شود که با استفاده از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه برای سنجش امتیاز هر معیار از نقطه نظر ساکنان سوالاتی بر مبنای طیف 5 قسمتی لیکرت صورت گرفته است حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر 383 نفر بدست آمد. برای تجریه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار لیرزل به همراه نرم افزار SPSS انجام می شود. نتایج یافته ها نشان می دهد که ﻣﻘﺪار ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه ﺑﺮاى ﺷﺎﺧﺺ کالبدی برابر 31/7 اﺳﺖ. ﻛﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻣﻌﻨﺎدارى امنیت ﺳﺎﻛﻨیﻦ را توجیه ﻣیﻛﻨﺪ. ﻫﻤﭽﻨیﻦ ایﻦ ﻣﻘﺪار ﺑﺮاى ﻣﺘﻐیﺮ اﺟﺘﻤﺎﻋی ﺑﺮاﺑﺮى ﺑﺎ 67/5 ﺑﻮده و ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه راﺑﻄﻪ ى ﻣﻌﻨﺎدار و ﻣﺴﺘﻘیﻢ ایﻦ ﻣﺘﻐیﺮ ﺑﺎ امنیت در ﻣیﺎن شهروندان شهر سهند اﺳﺖ. ﻣﺘﻐیﺮ عملکردی ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﺎ 41/4 ﺑﻮده اﺳﺖ. همجنین با توجه به نتیجه بدست آمده از ضریب همبستگی پیرسون می توان گفت بین امنیت شهروندان و کیفیت فضاهای شهری سهند رابطه مستقیم معنی داری با سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد.
ارزیابی و تحلیل ریسک شریان های حیاتی با رویکرد پدافند غیرعامل (نمونه موردی: بندر امیرآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
67 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای طرح های پدافند غیرعامل کاستن آسیب پذیری شریان های حیاتی و دارایی های کلیدی در شرایط بحرانی ناشی از تهدیدات انسان ساخت است. شریان های حیاتی، بخشی از بنیان های اصلی هر شهر و جامعه به شمار می آیند که با آسیب آن ها بیشتر منطقه تحت تأثیر قرار می گیرد. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی ریسک دارایی های کلیدی بندر امیرآباد در استان مازندران در برابر تهدیدات انسان ساخت سخت می باشد بندر امیرآباد جزو بنادر چندمنظوره و اصلی سطح دو کشور محسوب می شود و طبق پیش بینی طرح جامع بنادر بازرگانی ایران، به بندر اصلی سطح یک تبدیل خواهد شد. پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی می باشد. از روش های اسنادی (کتابخانه ای) و مشاهده و پرسشنامه برای گردآوری داده ها و اطلاعات استفاده گردیده و جهت تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 48 نفر انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات روش ارزیابی ریسک API780 (انجمن نفت آمریکا) می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد دارایی های اسکله های تجاری و خدمات شرقی و غربی، اسکله رورو، کانال ورودی و دهانه کانال، حوضچه کانال، پست برق، نیروگاه گازی ماهتاب گستر، تأسیسات صنایع فعال، مرکز کنترل و ترافیک دریایی (برج کنترل) و انبار کالاهای خطرناک و جرثقیل ها از میزان ریسک بالا (عدد 4 و 5) در برابر تهدیدات سخت برخوردار می باشد و در پایان نیز میزان تأثیر راهکارها در میزان کاهش ریسک دارایی های کلیدی مورد ارزیابی قرار گرفته و ریسک مورد بازنگری قرار گرفت.
تحلیل عوامل عدم تحقق پذیری طرح های جامع در شهرهای کوچک (مطالعه موردی: شهرهای سنگر، خشکبیجار و شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : ارزیابی تحقق پذیری طرح های توسعه شهری در پژوهش های متعدد صورت گرفته، حاکی از عدم موفقیت آن ها بوده و ضرورت بازنگری و ریشه یابی علل عدم تحقق پذیری چنین طرح هایی را در برنامه ریزی شهری آشکار می سازد.
هدف پژوهش : پژوهش حاضر به دنبال واکاوی و تحلیل عوامل مؤثر بر عدم تحقق پذیری طرح های جامع در شهرهای کوچک است که بدین منظور سه شهر کوچک استان گیلان به عنوان نمونه موردی انتخاب شدند.
روش پژوهش : جهت حصول به هدف مورد نظر از روش تحقیق کیفی از نوع نظریه زمینه ای استفاده شد تا اطلاعات و نظرات موثق و قابل اطمینانی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند حاصل شود. بدین ترتیب جهت رسیدن به اشباع نظری، با 23 نفر از افراد مطلع و صاحب نظر در حوزه مدیریت شهری شهرهای کوچک مصاحبه صورت گرفت که هر مصاحبه حدود یک ساعت تا یک ساعت و سی دقیقه به طول انجامید. فرایند تحقیق به صورت رفت و برگشتی بوده است.
نتیجه گیری : پس از تجزیه و تحلیل مصاحبه ها و کدگذاری ها، هفت محور اصلی برای علل عدم تحقق پذیری طرح جامع استخراج شد. این محورها عبارتند از: ضعف نظام مدیریتی، مشکلات نظام قانونی، مشکلات نظام اجرایی، مشکلات مالی، مشکلات ماهوی طرح، نبود مشارکت سازنده و مشکلات نظام فرایند تهیه طرح. در هر محور راه حل های متناسب با کدهای باز اولیه و فراوانی آن ها ارائه شده است. یافته های این پژوهش نشانگر این بود که مقوله های متفاوت در عدم تحقق پذیری طرح های جامع، ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و به عبارتی دیگر به صورت زنجیره وار می توانند به یکدیگر متصل باشند و با اصلاح برخی موارد می توان به بهبود مقوله های دیگر نیز کمک نمود.
Ecotourism Development Model to Economic Growth and Job Creation (Case Study: from Emamzadeh Hashem to Rudbar)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۳ - Serial Number ۴۵, Summer ۲۰۲۲
43 - 56
حوزههای تخصصی:
The ultimate purpose of the present s tudy is to provide a model for ecotourism development, economic growth, and job creation. The research methodology was descriptive-inferential, and the data collection method was a researcher-made ques tionnaire. The firs t part included considering the models of ecotourism development. After inferring and confirming the research hypothesis, the second part presented the economic development model and job creation in the free margin of the northern roads between Emamzadeh Hashem and Rudbar. For proving the research hypothesis, at firs t, the factors affecting the development of ecotourism were identified and identified, which included eight topics including national identity, job creation, productivity growth, service prosperity, environmental, physical, socio-cultural, and community attitudes and awareness to determine which variable will have the mos t significant impact on the development of ecotourism. Accordingly, 384 natives and touris ts from tourism-recreational and ecotourism complexes in the s tudy area were asked. SPSS software was used for inferential measurement of data, and PLS software was used to present the s tructural model of the research. The ques tionnaire and their analysis based on the correlation coefficient and s tructural model in the firs t part showed that employment is the mos t critical factor in tourism development. The analysis results in the firs t part include the presentation of 32 factors affecting the development of ecotourism. The findings in the second section also present the 11 factors of economic development and economic growth.
تحلیل رفتار هیدرودینامیکی بادگیرها در میانگین دمای داخلی سکونتگاه های اقلیم نیمه گرم و خشک کاشان با هدف کارآیی بیشتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
49 - 58
حوزههای تخصصی:
یکی از راهها جهت دستیابی به ساختمان با کارایی بالاتر در مصرف انرژی و نیل به یک سامانه کارآمد، بهره گیری ازتجربیات معماری بومی میباشد.در این بین بادگیر یکی از المانهایی است که درگذشته به منظور ایجاد آسایش در اقلیم های گرم و خشک کاشان استفاده می شدند. این مطالعه رفتار هیدرودینامیکی باد دراین المان را تحت تاثیر سطوح نم دار،دارای حوضچه و دارای فواره آب در میانگین دمای داخلی سکونتگاههای این اقلیم با هدف کارآیی بیشتر این عنصر توسط نرم افزار سی اف دی، انرژی پلاس و اپن استودیو با روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار داده و سپس نتایج حاصله را مورد تحلیل قرار داده است.ودرنهایت مشخص میکندکه بیشترین افت دما در بادگیرهای دارای فواره آب می باشد و از عوامل اصلی افت دما در این بادگیرها، متناسب بودن ابعاد - دریچه ورود هوا به بادگیر، دمای آب، ابعاد و ارتفاع ستون بادگیر می باشد .
تحلیل مقایسه ای شاخص های حکمروایی خوب شهری
حوزههای تخصصی:
محقق در این مقاله در صدد تحلیل مقابسه ای بین وضعیت مطلوب و موجود شاخص های حکمروایی شهری می باشد. بر این اساس نظریات ارائه شده نظریه پردازان بکار برده شد. از دل جامعه آماری تحقیق 823453 آمار ، منطقه 5 شهرداری تهران ، حجم نمونه 380 نفری انتخاب شده و جهت تکمیل پرسشنامه در نظر گرفته شده اند. بدین ترتیب روش تحقیق پیمایشی و شیوه نمونه گیری هم خوشه ای و تصادفی سیتماتیک بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است. با عنایت به اینکه حکمروایی خوب شهری شاخصه هایی دارد، لذا محقق در صدد می باشد تا این شاخص ها را در قالب وضعیت مطلوب و موجود حکمروایی شهری در شهرداری منطقه 5 تهران تبیین نماید. مهمترین نتایج حاصل از آزمون T نشان داد که بین وضعیت مطلوب و موجود همه شاخصهای حکمروایی شهری تفاوت های معنی داری وجود دارد. بدین ترتیب شکل مطلوبی بابت حکمروایی خوب شهری بدست نیامده است. برخی دیگر از نتایج تحقیق که با استفاده از آزمون فریدمن انجام گرفت، نشان میدهد بیشترین رتبه را در بین دو وضعیت مذکور شاخص کارایی دارد و کمترین رتبه نیز هم به ترتیب در وضعیت مطلوب و موجود مسؤلیت پذیری داراست.
مطالعه ساختارشناسی سکه های نقره خسرو پرویز موجود در موزه آرامگاه بوعلی سینا به روش طیف سنجی فلورسانس اشعه ایکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلورسانس اشعه ایکس ( XRF ) یک تکنیک تحلیلی است که از برهم کنش پرتوهای ایکس با یک ماده برای تعیین نوع عنصر موجود در آن ترکیب استفاده می شود. میراث فرهنگی یکی از شاخه هایی است که در تایید اطلاعات روایی دوران تاریخی و اصالت سنجی و مرمت از این روش استفاده می کند. در واکاوی حاضر 20 سکه موجود در موزه آرامگاه بوعلی سینا همدان با استفاده از دستگاه XRF پرتابل ساخت بروکر مورد آزمایش قرار گرفت. این پژوهش با هدف آشنایی با فنون ضرب سکه و تایید اطلاعات تاریخی دوران خسرو پرویز اجرا گردید. مطالعه عناصر شاخص و ردیاب آشکار سازی شده درنتایج آزمایش سکه های نقره موزه آرامگاه بوعلی همدان ، نشان می دهد 1: سکه ها با شیوه ذوب و قال گذاری بر اساس الگو حکومت مرکزی درضرابخانه ها ضرب گردیده است. در سالهای شروع جنگ و اوج حکومت خسروپرویز حدود سالهای 620 میلادی درصد نقره به بالاترین سطح خود می رسد و پس از آن با ادامه جنگ و آغاز بحران اقتصادی درصد نقره و مس به ترتیب پایین و بالا می رود. همچنین با توجه به درصد پایین تر از یک برای طلا درآنالیز این سکه ها ، استخراج آنها از معادن سروسایت ( PbCO 3 ) محرز می باشد.
تحلیل عناصر تصویری نقاشی های منتخب از صادق تبریزی با رویکرد نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب نقاشی سقاخانه جریان هنری بود که در دهه ی 1340 شمسی با استفاده از عناصر شکل از هنر مدرن و برخی از عناصر سنتی- مذهبی و باستانی در ایران شکل گرفت. نقاشان سقاخانه در تلاش بودند که به آثار خود هویتی قومی-ایرانی بدهند. هنرمندان منتسب به این جنبش ضمن ارج نهادن به عناصر تصویری کهن، آثاری پدید آوردند که به دنبال تفاوت در هنر خود بودند. پس با استفاده از هنر کهن، ارتباطی میان هنر مدرن و هنر سنتی برقرار کردند. آن چه در بررسی آثار سقاخانه ای بیشتر دیده می شود عناصر تصویری-نشانه ای هستند که از مضامین و مبانی فکری عمیقی ناشی می شوند. در علم نشانه شناسی به بررسی انواع نشانه ها و قواعد و مبانی فکری پرداخته می شود. همچنین در این علم به تشریح رمزگان نشانه شناسی تصویری و نوشتاری در آثار صادق تبریزی با توجه به هم سو بودن آثارش با اهداف این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد. بنابراین این تحقیق در تلاش است ضمن معرفی و شناسایی آثار این هنرمند، به وارسی ویژگی های عناصر تصویری در نقاشی های ایشان بپردازد و همچنین ساختار و مضامین این عناصر تصویری را با رویکرد نشانه شناختی مورد تشریح قرار دهد. لذا دو سوال اساسی در این تحقیق مطرح است: عناصر تصویری در آثار صادق تبریزی واجد چه مؤلفه های بصری است؟ این عناصر از چه نوع ساختار نشانه ای برخوردارند، به عبارتی عملکرد رویکرد نشانه شناختی در آثار منتخب چگونه است؟ این تفحص به شیوه ی توصیفی-تحلیلی با روش کیفی می باشد و همچنین گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اینترنتی انجام شده است. برآیند پژوهش نشان داد؛ در آثار صادق تبریزی نشانه های تصویری در شش دسته طبقه بندی می شوند. به طور کلی عناصر تصویری بیشتر به صورت نمایه ای و نمادین می باشد. بیشترین حجم عناصر تصویری از نوع نمادین-شمایلی بوده و از نشانه فیگوراتیو و انتزاعی ناشبیه ساز تشکیل شده است و کمترین نشانه طبیعت گرایانه می باشد. در نمونه های مطالعاتی وجوه اشتراک بین نشانه های تصویری و نیز تقسیمات نشانه شناسی مفاهیم بسیار مشاهده شده است. نقوش نوشتاری، در آثار تبریزی از جایگاه خاصی برخوردار است که با مضامین دینی و معنوی و با خط ثلث ایرانی توأم شده است. از این نقوش در تمامی آثار مشاهده شده است. نقوش گیاهی بیشتر به صورت نمادین و نقوش انسانی و جانوری بیشتر به صورت شمایلی قابل رویت است.
تبیین مؤلفه های الگوپذیری کالبدی فنوتایپ در الگوی سکونتگاهی قاجار (مطالعه موردی: خانه های اعیانی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
271 - 302
حوزههای تخصصی:
در طول دوره های مختلف و با گذشت زمان، نمودهای کالبدی در خانه های ساخته شده در سبک های گوناگون معماری ایرانی به صورت های متفاوتی بروز یافته است. ازآنجاکه کالبد بنا یکی از اصلی ترین مفاهیم در معماری است. همچنین فضای سکونت ازجمله عملکردهایی است که مؤلفه های شکلی و کالبدی در بروز اشکال مختلف آن ضروری است. این پژوهش به دنبال یافتن مؤلفه های الگوپذیری کالبدی فنوتایپ در زبان الگوی بناهای قاجار تهران به بررسی شواهد و مدارک تاریخی و فرهنگی موجود پرداخته و نمونه های مورد مطالعه در این تحقیق خانه های سنتی مربوط به دوره قاجار در تهران و نتیجه حاصل مقایسه و ارائه تجزیه وتحلیل نهایی براساس نمونه های مورد مطالعه خواهد بود. هدف از این پژوهش، تبیین مؤلفه های الگوپذیری کالبدی فنوتایپ در الگوی سکونتگاهی قاجار می باشد؛ به عبارتی دیگر، مقایسه نگاه شکلی در قالب فرهنگ یک سرزمین خاص هدف این پژوهش است. از طرفی بررسی چگونگی سیر تغییرات مؤلفه های کالبدی در تحولات خانه ها در دوران قاجار هدف دیگری ست که این پژوهش به دنبال پاسخی برای آن خواهد بود. روش تحقیق در این پژوهش روش کیفی است. بدین منظور ابتدا با کمک مطالعه کتابخانه ای و همچنین مصاحبه با متخصصین شاخص های اصلی تعیین گشته و همچنین به بازشناسی ارزش های کالبدی کهن در معماری ایران پرداخته می گردد در گام بعد از داده های حاصل از شبیه سازی نرم افزاری به منظور استخراج یافته ها استفاده شده و در نهایت بعد از جمع آوری داده ها مقایسه و تحلیل گرافیکی صورت می گیرد. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که چهار شاخص اندام های هندسه فضایی/آرایه ای/نما و سازه ای در سه دوره قبل از ناصری/ناصری و بعد از ناصری با چه تغییراتی به مرور زمان همراه بوده اند.اهداف پژوهش:تبیین مؤلفه های الگوپذیری کالبدی فنوتایپ در الگوی سکونتگاهی قاجار.بررسی تحولات کالبدی در خانه های اعیانی دوره قاجار.سؤالات پژوهش:مؤلفه های الگوپذیری کالبدی فنوتایپ در الگوی سکونتگاهی قاجار چگونه است؟در دوره قاجار در خانه های از نظر کالبدی چه تغییراتی ایجاد شده است؟
بازخوانش ساحت های هستی شناختی زیست پذیری (زیست پذیری یک مقوله غالب از گفتمان شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
1 - 21
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تفکیک و تصریح مرزهای مفهومی زیست پذیری با مفاهیم کیفیت زندگی، پایداری و رفاه به دلیل تشابهات و تفاوت های مفهومی مختلف ابهام آمیز است. اصطلاحاتی از این دست اغلب بدون تعریف یا زمینه مطالعاتی کافی استفاده می شوند. در نتیجه، این اصطلاحات به معنای واقعی هر آنچه پژوهشگران خودشان از آن ها به شناخت مفهومی رسیدند، تعریف شده و اجماع غیرممکن است. این سردرگمی با این واقعیت زیاد می شود که بسیاری از این اصطلاحات غالباً به جای یکدیگر استفاده می شوند. بنابراین بازخوانش هستی شناختی زیست پذیری برای جلوگیری از سردرگمی موجود پژوهشگران در تقابل و تعامل با این مفاهیم ضروریست. لذا هرگونه خلط مفهومی در ساحت های شناخت زیست پذیری می تواند در بنیان های علمی و فلسفی شناخت و نتایج تجربی تر سبب نوعی کژفهمی گردد.هدف: پژوهش حاضر با هدف بازخوانش هستی شناختی زیست پذیری در مطالعات شهری انجام گرفته است.روش: نوشتار حاضر از نوع تحقیق توسعه ای-اکتشافی است، با مدد از روش کیفی و به واسطه مرور اسناد کتابخانه ای و از طریق توصیف، تحلیل، بسط آرا، گفتمان ها و رویکردهای نظری، در پی بازخوانش ساحت های هستی شناختی زیست پذیری است. بنابراین، به استنباط مفاهیم چیس تی و هس تی شناختی زیست پذیری، با مراجعه به متون این حوزه و منابع مرتبط با آن، به دریافت مفاهیم و تحلیل آن ها می پردازد.یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد زیست پذیری یک فرامفهوم برای کیفیت زیست محیطی و زیرمجموعه ای از پایداری است که مستقیماً بر ابعاد فیزیک ی، اقتصادی و روانی زندگی مردم تأثیر می گذارد و دربرگیرنده مجموع ه ای از ویژگی های اکتسابی محیط است که آن را به مکانی مطلوب، مناسب و جذاب برای زندگی، کار و بازدید همه مردم تبدیل می کند.نتیجه گیری: به نظر می رسد که ماتریالیسم و مدرنیسم بر مفهوم بنیادی زیست پذیری تأثیر گذاشتند و در ادامه این مفهوم با قرار گرفتن در هسته ارزش های پساماتریالیستی به عنوان یک سیستم و جنبش ارزشی علاوه بر برآورد ساختن نیازهای مادی ساکنین (مانند امنیت، معیشت و سرپناه)، برای انتقاد و مقابله با افراط در سیاست های حاکم بر رشد شهری و نظریه کارکردگرایی مدرن استفاده شده است. از این رو، زیست پذیری به عنوان یک گفتمان متقابل از شهر "عادلانه"، "خوب" یا "حق به شهر" برای طرفداری و دفاع از طبقات فرودست که توسط گفتمان های غالب شهری به حاشیه رانده شده اند، ایجاد شده است.
گونه شناسی مدارس سنتی ایران براساس جغرافیای تاریخی (مطالعه موردی: مدارس جغرافیای تاریخی خراسان و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
375 - 390
حوزههای تخصصی:
مدارس، یکی از مهمترین بناهای ادوار تاریخ هنر و معماری ایران محسوب می شوند. از شاخص ترین نمونه های آن ها می توان به مدارس دوره ی اسلامی اشاره کرد؛ که مطالعه و تحقیق برروی کالبد و طرح معماری آن ها در بازشناسی هویت این ابنیه تاریخی گامی موثر است.تاکنون مطالعات گوناگونی در زمینه گونه شناسی مدارس سنتی ایران انجام گرفته است، لیکن ارزیابی مصادیقی از دو حوزه جغرافیای تاریخی مشخص در یک مطالعه ی تطبیقی، وجه مشخصه این پژوهش است. جغرافیای تاریخی، در کنار عواملی همچون شیوه های ساخت و دستاوردهای معماری ادوار مختلف، یکی از مولفه های مهم ابنیه تاریخی است که توجه به آن برای شناسایی هویت معماری آن ها لازم است. اما در پژوهش های تاریخ معماری ایران کمتر به این رویکرد توجه شده است. هدف این مقاله گونه شناسی مدارسی است که در دو حوزه جغرافیای تاریخی خراسان و اصفهان قرار گرفته اند. این مسئله با طرح این پرسش محقق می شود که آیا مدارس واقع در یک جغرافیای تاریخی از یک الگوی مشخص در ویژگی های کالبدی پیروی می کنند؟ بدین منظور ابتدا به تبیین مفهوم جغرافیای تاریخی، معرفی جغرافیای تاریخی ایران و به ویژه دو حوزه ی خراسان و اصفهان پرداخته شده است. از آنجایی که این تحقیق از نوع کیفی است، پس از شناسایی مدارس، تعدادی از مدارس هریک از دو حوزه ی مذکور بصورت هدفمند انتخاب شدند و در روندی استقرایی و به روش توصیفی- تحلیلی بررسی و تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان می دهد باتوجه به وجود ویژگی های مشترک زیاد در میان مدارس حوزه ی جغرافیای تاریخی خراسان بزرگ، می توان یک الگوی مشخص برای آن تعریف نمود. این الگو شامل موقعیت و تعداد برخی عناصر معماری نظیر مدرس ها، برجک های برروی محیط خارجی بنا، پله ها، تالارها، دستگاه ورودی و همچنین تعداد محورهای تقارن و سلسله مراتب فضاهای دستگاه ورودی است. اما در بین مدارس حوزه ی اصفهان، با وجود تنوع زیاد الگوها، الگوی واحدی نمی توان یافت.