مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
منظر تاریخی
حوزه های تخصصی:
میدان نقش جهان شاخص ترین میراث معماری دوران شکوفایی اقتصادی - سیاسی شهر اصفهان در عصر صفوی است. با وجود حدود چهارصد سال تالیف و ترجمه پیرامون ویژگی های این فضای پویای تاریخی و تجدید چاپ مکرر اسناد و مدارک تاریخی مرتبط با این میدان، اسناد مصور ارزشمندی وجود دارد که تاکنون گمنام مانده است. از سوی دیگر در حوزه مرمت معماری، یکی از مهم ترین مسایل موثر در بهبود روند تحول و تداوم و کنترل اصالت اقدامات مرمتی در بناها و شهرهای تاریخی، شناخت بهتر ویژگی های منظر تاریخی آنها است.در این راستا با بهره گیری از روش توصیف تاریخی و مطالعات تطبیقی می توان ضمن گویاسازی اسناد مصور کهن از طریق مقایسه آنها با یکدیگر و منابع مکتوب به بررسی تحول و تداوم ویژگی های این فضای زنده تاریخی نسبت به وضع موجود پرداخت. از یافته های علمی تاریخی - باستان شناسی و معماری این پژوهش می توان به مطالبی که این اسناد مصور در تایید و تکمیل منابع مکتوب و تصویری ارایه می دهد، چیدمان عناصر داخل میدان (میله قپق، توپ ها)، تحول و تداوم عناصر پیرامونی (تزیینات ایوان کاخ سلطنتی، ساعت شاه و عملکرد و کالبد معماری نقاره خانه و قیصریه) و روابط اجتماعی مردمان اشاره کرد. همچنین پلکان کنار ایوان کاخ عالی قاپو در دوران صفوی و حوضی در جلو خان مسجد شیخ لطف اله در دوران قاجار که امروزه دیگر وجود ندارد ناگفته هایی از کالبد تاریخی این میدان به شمار می رود. چنین به نظر می رسد برخی دیگر از نویافته های اسناد مصور همچون احتمال وجود بادبند در میان ستون های عمارت عالی قاپو، کیفیت مسیرها و دروازه جلفا در بدنه غربی میدان پرسش هایی هستند که در آینده در دیگر اسناد و مدارک تاریخی می تواند مورد کنکاش قرار گیرد.لذا این مقاله تلاش دارد با معرفی و نقد اسناد تصویری - تاریخی ارزشمند تازه یافته و کم نظیری که مواریث فرهنگی کشور محسوب می شوند به بازشناسی و بیان ناگفته هایی در مورد ویژگی های کالبدی و کارکردی عناصر تاریخی این میدان بپردازد.
معیارهای مرمت منظر محوطه های تاریخی و طبیعی با تأکید بر محوطه بیستون کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقة بیستون جزو مناطق بینظیر در کشور و حتی جهان است که آمیختگی تاریخ و طبیعت، فرهنگ و افسانه را یک جا به نمایش میگذارد. این منطقه به عنوان پناهگاه حیات وحش از یکسو ارزشهای طبیعی منحصر به فردی دارد و از دیگر سو دارای آثار تاریخی با ارزش جهانی است. در این مقاله به نقش معماری منظر به عنوان پیونددهنده و احیاکنندة ارتباط بین لایههای طبیعی، تاریخی و روایتهای داستانی منظر در چارچوب دیدگاه جامعنگر «مرمت منظر» تأکید شده است. این پژوهش با هدف بازشناسی طبیعی و فرهنگی منطقه بیستون که عرصهای مناسب برای طرح دیدگاه جدید مرمت منظر به محوطههای تاریخی و طبیعی است به بررسی بومشناسانة لایههای این محوطه پرداخته است تا از این رهگذر راهکارهایی عملی در مرمت جامع منظر بیستون به دست آید.
در این مقاله ابتدا به طرح موضوع و روش تحقیق اشاره میشود و پس از واکاوی مفهوم واژههای مرمت بومشناسی و مرمت منظر، اصولی برای مرمت جامع منظر به دست میآید. در ادامه به تحلیل بومشناختی منطقه پرداخته و با توجه به ارکان مرمت منظر که شامل انسان، طبیعت، فرهنگ و تاریخ است، نقاط ضعف، قوت، فرصتها و تهدیدات طبیعت و فرهنگ منطقه در دو جدول جمعبندی میشود. از آنجا که تأکید دیدگاه مرمت منظر به بازخوانی و احیای تمامی لایههای منظر است، در انتها با کنار هم قراردادن اصول مرمت منظر و مطالعات بومشناسانة سایت، معیارهای مرمت منظر طبیعی و فرهنگی بیستون به دست میآید. نتیجه کلی آنکه صرفاً با مرمت تمامی لایههای موجود در منظر و درک رابطة بین آنهاست که میتوان به احیای جامع محوطههای تاریخی و طبیعی دست یافت. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفیـ تحلیلی در بستری از مطالعات کتابخانهای و همچنین مشاهدات میدانی متعدد بهره گرفته شده است.
پژوهشی در فرصت های شغلی نوین در حرفه معماری منظر
حوزه های تخصصی:
بازخوانی کالبد باغ هزارجریب بر پایه مطالعات مقایسه ای اسناد توصیفی-تصویری و میدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۷
6 - 21
حوزه های تخصصی:
براساس شواهد و اسناد موجود، در دوره صفوی، باغ های زیادی در اصفهان ساخته شده که امروزه تنها نامی از آنها برجای مانده است. باغ هزارجریب از شناخته شده ترین آنهاست. این باغ در جنوب زاینده رود و در دامنه کوه صفه جای داشته است. امروزه دانشگاه اصفهان و بخش هایی از یکی از محلات شهری (مرداویج) بر روی بقایای آن ساخته شده است. بازخوانی این باغ در راستای معرفی ویژگی های کالبدی آن، به شناخت بیشتر بخشی از ارزش های باغسازی کهن ایرانی کمک می کند. در این راستا، اسناد توصیفی و تصویری می تواند راهکاری برای تحلیل ویژگی های کالبدی باغ هزارجریب در زمان آبادانی آن باشد. سیاحان بسیاری در دوره های مختلف به توصیف این باغ به لحاظ معماری و رویدادهای آن در زمان آبادانی و افول پرداخته اند. این پژوهش برای نخستین بار تلاش می کند به بازنمایی بصری کالبد باغ هزارجریب و عناصر آن به گونه ای جامع بپردازد. از سوی دیگر چگونگی آبیاری این باغ در فرایند بازنمایی تصویری آن آشکار خواهد شد. جهت انجام این مدلسازی از اطلاعات کتابخانه ای به عنوان اسناد توصیفی از یک سو، و از اسناد تصویری از سوی دیگر بهره گرفته شد. مطالعات میدانی منطقه مورد نظر تکمیل کننده بخشی از ناشناخته های این باغ در گذر زمان بود. این مقاله بر آن است تا با بازنمایی باغ هزارجریب در گذر زمان به دگرگونی های آن نیز بپردازد. یافته های این پژوهش بر پایه چهار نظام اصلی باغ ایرانی: راه، گیاه، ساختمان و آب نهاده شدند. با تحلیل های انجام گرفته ارتباط فضایی بخش های گوناگون باغ هزارجریب، نسبت فضاهای پر و خالی، تعداد سطوح و فرم شکلی عمارات به دست آمدند. از سوی دیگر تغییراتی که در گذر زمان پدید آمده بود نیز آشکار شد.
کاربست روش میان یابی وزن دار در تحدید پهنه های بارزه مند میراثی و حفاظت کالبدی از منظر تاریخی شهر* (موردپژوهی: شهر قدیم لار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
۳۴-۱۹
حوزه های تخصصی:
"منظر تاریخی شهر" را لایه های متنوعی از ارزشمندی های نهان و آشکار تکوین می بخشند. این ارزش ها موجب تمایز منظر تاریخی هر شهری نسبت به سایر شهرها می شوند. حفاظت و ارتقا مبتنی بر شناخت دقیق و درک درست از زمینه، موجب تداوم بارزه ها و ارزشمندی های منظر تاریخی می شود. این مقاله، در خلأ روش شناسانه تعیین و تحدید پهنه های حفاظت از میراث و منظر تاریخی و پاسخ به نارسایی تعریف حریم عناصر ارزشمند میراثی، درصدد ارائه شیوه ای نوین با هدف حفاظت کالبدی از ویژگی های کالبدی (شامل ابعاد معماری و طبیعی) منظر تاریخی شهر قدیم لار بوده است. روش آغازین در این پژوهش، "ارزیابی بارزه مندی پهنه های حفاظتی" است که بر اساس چهار دسته معیار شامل؛ "ارزش مبتنی بر شواهد (کالبدی)"، "ارزش تاریخی"، "ارزش زیبایی شناختی و معماری" و "اصالت و یکپارچگی"، مورد سنجش قرار گرفته و بدین منظور، دو رویکرد حفاظت "نقطه-مبنا" (مبتنی بر تک عناصر واجد ارزش میراثی) و "پهنه- مبنا" (بر مبنای حریم عناصر و پهنه های حفاظت) هم زمان مورد توجه بوده اند. این پژوهش با بسط تعریف پهنه های حفاظتی، از جمله مطالعات کاربردی بوده و در پیشبرد آن، از روش های کیفی و کمی به شیوه تلفیقی استفاده شده است. در ابتدا، و با نگاهی نقطه-مبنا از طریق برداشت میدانی و مصاحبه با کارشناسان، نقاط ارزشمند و میراثی موجود در بافت (علاوه بر عناصر ثبتی) شناسایی شده اند. این مرحله، به منظور تدقیق و گسترش حوزه شمول عناصر ارزشمند میراثی بوده است. سپس به کمک وزن دهی معیارها توسط متخصصین و وارد کردن آن در فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، نسبت به رتبه بندی اهمیت معیارها و زیرمعیارهای بارزه مندی اقدام شده است. در گام بعدی، با استفاده از شیوه درون یابی در نرم افزار GIS، پهنه های حفاظت بافت تاریخی شهر لار حول نقاط ارزشمند در قالب "پهنه های بارزه مند" تعیین شده اند. این پهنه ها در سه سطح؛ واجد بارزه مندی زیاد (درجه 1)، بارزه مندی متوسط (درجه 2) و بارزه مندی کم (درجه 3) پیشنهاد شده اند. تعیین این پهنه ها، ملاکی برای در نظر گرفتن ضوابط مداخله و نیز حفاظت از منظر تاریخی شهر خواهد بود.
شناسایی و تبیین مؤلفه های ارتقای کیفیت منظر بر بازخوانی آرامستان های تاریخی: رویکردی پدیدارشناسانه به تجربیات زیسته مراجعه کنندگان؛ مطالعه موردی، آرامستان وادی السلام قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
77-59
حوزه های تخصصی:
اهداف: این پژوهش با هدف حفاظت از منظر آرامستان های تاریخی شهر از دریچه شناخت ابعاد، لایه ها و مؤلفه های آشکار و پنهان در سطوح عمیق ادراک به آشکارسازی ظرافت ها و پیچیدگی های دشوار در بازآفرینی این مکان های ارزشمند تاریخی در خلال مرور تجارب زیسته مراجعه کنندگان می پردازد. روش ها: این پژوهش به صورت کیفی و با رویکرد پدیدارشناسانه و با روش ابداعی کوشنباخ از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته حول پنج محور اصلی و همچنین توزیع پرسش نامه های تکمیلی، ثبت و دریافت معانی تجارب زیسته مراجعین به منظر و تحلیلی کیفی، صورت پذیرفته است. یافته ها: بررسی تجارب زیسته پیرامون منظر آرامستان های تاریخی در شش محور «مراجعه، تصویر ایده آل، فعالیت، بهبود و ابعاد ذهنی» نشان می دهد گورستان های تاریخی دارای کیفیت های چندبعدی و تنوع، تکثر و پیچیدگی بسیار شگرفی در لایه های ادراکی برخوردار است . نتیجه گیری : فروکاست نقش گورستان ها به یک زیرساخت ضروری برای شهر و محلی برای دفن اموات منجر به قطع ارتباط میان دنیای زندگان و مردگان گشته، آن را بدل به زمینی جهت دفن پسماند شهری در خارج شهر می نماید. حفاظت از منظر تاریخی به دلیل دارا بودن ساختارها و عناصر ارزشمند، اصالت و ارزش های نهفته که نشان دهنده ی تعامل فرهنگ و طبیعت در طول زمان است، از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است، چراکه این ارزش ها حافظ هویت و خاطرات جمعی و حافظه تاریخی جامعه هستند. لذا بدون بررسی لایه های عمیق ادراکی نهفته در روح این مکان امکان خوانش مجدد این ویژگی ها در بازآفرینی آرامستان ها آن میسر نیست.
فراموشی منظر، پدیده ای مدرن (با تأکید بر بررسی منظر تاریخی شهرهای سمنان و دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹
39 - 46
حوزه های تخصصی:
منظر دیسیپلینی میان رشته ای است و در تحلیل فضا، تنها کالبد و فیزیک فضا را مورد توجه قرار نمی دهد، بلکه همواره در پی درک و شناخت کلیت و شخصیت فضایی است که در اثر تعامل و کنش و واکنش عوامل بیشمار اجتماعی، تاریخی، هویتی، فعالیتی، کالبدی و امثال آن ها شکل گرفته است. امروزه بسیاری از فضاهای شهری، کیفیت های منظرین خود را از دست داده اند حتی شهرهایی که به لحاظ تاریخی سابقه درخشانی در خلق فضاهای با کیفیت و با معنا داشته اند نیز بسیاری از کیفیات فضایی و منظرین خود را از دست داده اند. این پژوهش بر آن است تا با مطالعه منابع کتابخانه ای و تاریخی و بررسی میدانی منظر تاریخی دو شهر سمنان و دامغان، به عنوان شهرهایی که به لحاظ تاریخی در خلق فضاهای شهری موفق بوده اند، و با بررسی و تحلیل چندین فضا از این دو شهر به عنوان نمونه موردی، علت یا علت های افول منظر در شهرهای ایرانی را شناسایی کند.
تحلیل منظر پاتوق های شهری با روش گیندرُز (مطالعه موردی: سبزراه پیادۀ خسروآباد سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
113 - 139
حوزه های تخصصی:
به دلیل شیوع و استمرار بیماری همه گیر کرونا، تمایل به استفاده از فضاهای باز و عمومی رونق یافته است. در این میان سبزراه خسروآباد شهر سنندج که به دلایلی چون وجود عمارت تاریخی، قرارگیری در مرکز شهر و سبزینگی فراوان، یکی از مقاصد مهم تفریحی شهروندان و مسافرین شهر سنندج می باشد نیز رونقی دوچندان یافته است. با این حال فرضیه نویسندگان این است که این محور می تواند کیفیات بهتری را به بازدیدکنندگانش عرضه نماید. از آنجا که تاکنون پژوهش منسجمی در زمینه تحلیل طراحی شهری این محور به مثابه مهمترین سبز راه استان کردستان به انجام نرسیده است، لذا انجام این پژوهش ضروری می نماید.پژوهش حاضر، به لحاظ نوع هدف، کاربردی و به لحاظ نوع روش در دسته تحقیقات پیمایشی قرار می گیرد. هدف اصلی پژوهش، بررسی منظر شهری سبزراه پیاده خسروآباد سنندج با استفاده از روش کمی- کیفی گیندرُز می باشد. چارچوب نظری با استفاده از روش اسنادی، جمع آوری شده و 3 مورد «اجتماعی/ انسانی؛ زیست محیطی؛ کالبدی» به عنوان مؤلفه های مورد بررسی در منظر شهری شناسایی شد. ابزار تحلیلی مورد استفاده در این پژوهش، تکنیک گیندرُز می باشد. در روش گیندرُز، تراکم خطوط نشانگر تراکم اتفاقات کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی و طول خطوط بیانگر اهمیت اتفاقات رخ داده است....
بازخوانی کالبدی باغ مزار شیخ شهاب الدین اهری و بازیابی طرح اصیل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
شهر تاریخی اهر با قرارگیری در کریدور قدیمی تجاری منطقه ای در شمال غرب فلات ایران، تجسدی از آمیختگی ارزش های تاریخی، فرهنگی و طبیعی به صورت توأمان در پیکره اش می باشد. در این بین ارسن شیخ شهاب الدین اهری در سیر تکوین منظومه کالبدی و جنبه های بصری خویش از قرن ششم تا یازدهم ه.ق، تنها مجموعه خانقاهی آرامگاهی در این شهر است که تبلوری از ساختارهای هم پیوند یاد شده و مصداق عینی از نحوه اندیشه ورزی پیشینیان در امر صناعت محیط مصنوع به حساب می آید. لکن اغتشاش در هنجارهای محیطی محوطه و مداخلات کالبدی در آن با گسست ساختار تاریخی و روابط میان اجزای اثر طی سده اخیر متاثر از الگوهای نامتوازن توسعه شهری، موجب شکل گیری فضاهای بی هویت که فاقد عناصر بازگو کننده ارزش های تاریخی می باشد؛ گردیده است. در پژوهش پیش رو تلاش بر این بود برای نخستین بار کیفیت و ساختار فضایی محوطه ارسن شیخ شهاب و اجزاء معمارانه آن مشخص گشته و در ادامه به بازنمایی بصری کالبد باغ شیخ و عناصر ملزومه و دگرگونی های آن در گذر زمان پرداخت شود. در این مسیر جهت حصول معرفت به کیفیت چشم انداز عینی مجموعه، روش تفسیری تاریخی بر پایه اطلاعات کتابخانه ای(اسناد توصیفی) و مدارک تصویری بهره گرفته شده است. همچنین دست یابی به برخی اطلاعات کالبدی و فضایی جز از طریق بررسی و کاوش های میدانی میسر نبود. در نتیجه تحقیق مشخص گردید اقدامات عمرانی در محوطه مذکور از نیمه اول قرن هفتم ه.ق با احداث بنیان خانقاه آغاز و در نیمه اول قرن یازده ه.ق سازمان فضایی آن با ترتیب باغ شیخ بر پایه هنجارهای اصلی باغ ایرانی یعنی آب، گیاه، راه و استقرار و ساختمان تکمیل گشت. با تحلیل های انجام یافته، جزئیات انتظام و ارتباط فضایی عناصر انسان ساخت محیطی(مصنوع) و آراء معمارانه آن نسبت به هم در محوطه مجموعه همچون هندسه و نظام آبیاری بدست آمد. در این راستا بازخوانی کیفیت و ساختار محوطه مجموعه شیخ شهاب(باغ مترتب شده بر آن) می تواند به شناخت بخشی از ارزش های مغفول مانده در باغ سازی ایرانی در منطقه آذربایجان کمک نماید.