فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۸۱ تا ۳٬۷۰۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
1 - 21
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تفکیک و تصریح مرزهای مفهومی زیست پذیری با مفاهیم کیفیت زندگی، پایداری و رفاه به دلیل تشابهات و تفاوت های مفهومی مختلف ابهام آمیز است. اصطلاحاتی از این دست اغلب بدون تعریف یا زمینه مطالعاتی کافی استفاده می شوند. در نتیجه، این اصطلاحات به معنای واقعی هر آنچه پژوهشگران خودشان از آن ها به شناخت مفهومی رسیدند، تعریف شده و اجماع غیرممکن است. این سردرگمی با این واقعیت زیاد می شود که بسیاری از این اصطلاحات غالباً به جای یکدیگر استفاده می شوند. بنابراین بازخوانش هستی شناختی زیست پذیری برای جلوگیری از سردرگمی موجود پژوهشگران در تقابل و تعامل با این مفاهیم ضروریست. لذا هرگونه خلط مفهومی در ساحت های شناخت زیست پذیری می تواند در بنیان های علمی و فلسفی شناخت و نتایج تجربی تر سبب نوعی کژفهمی گردد.هدف: پژوهش حاضر با هدف بازخوانش هستی شناختی زیست پذیری در مطالعات شهری انجام گرفته است.روش: نوشتار حاضر از نوع تحقیق توسعه ای-اکتشافی است، با مدد از روش کیفی و به واسطه مرور اسناد کتابخانه ای و از طریق توصیف، تحلیل، بسط آرا، گفتمان ها و رویکردهای نظری، در پی بازخوانش ساحت های هستی شناختی زیست پذیری است. بنابراین، به استنباط مفاهیم چیس تی و هس تی شناختی زیست پذیری، با مراجعه به متون این حوزه و منابع مرتبط با آن، به دریافت مفاهیم و تحلیل آن ها می پردازد.یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد زیست پذیری یک فرامفهوم برای کیفیت زیست محیطی و زیرمجموعه ای از پایداری است که مستقیماً بر ابعاد فیزیک ی، اقتصادی و روانی زندگی مردم تأثیر می گذارد و دربرگیرنده مجموع ه ای از ویژگی های اکتسابی محیط است که آن را به مکانی مطلوب، مناسب و جذاب برای زندگی، کار و بازدید همه مردم تبدیل می کند.نتیجه گیری: به نظر می رسد که ماتریالیسم و مدرنیسم بر مفهوم بنیادی زیست پذیری تأثیر گذاشتند و در ادامه این مفهوم با قرار گرفتن در هسته ارزش های پساماتریالیستی به عنوان یک سیستم و جنبش ارزشی علاوه بر برآورد ساختن نیازهای مادی ساکنین (مانند امنیت، معیشت و سرپناه)، برای انتقاد و مقابله با افراط در سیاست های حاکم بر رشد شهری و نظریه کارکردگرایی مدرن استفاده شده است. از این رو، زیست پذیری به عنوان یک گفتمان متقابل از شهر "عادلانه"، "خوب" یا "حق به شهر" برای طرفداری و دفاع از طبقات فرودست که توسط گفتمان های غالب شهری به حاشیه رانده شده اند، ایجاد شده است.
تحلیل رضایت شهروندان تبریز از خدمات عمومی شهر به لحاظ ابعاد ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
76-59
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: مدیریت خدمات عمومی در مناطق شهری به عاملی تعیین کننده در جذب و ساماندهی جمعیت تبدیل شده است. مدیریت صحیح این برای دستیابی به رضایت شهروندان ضروری است. برآوردن انتظارات افرادی که از یک شهر بازدید می کنند بسیار مهم است، زیرا می تواند در تصمیم گیری برای اقامت در آن مکان تعیین کننده باشد. دلبستگی شهروندان به یک شهر بستگی به ارائه کافی خدمات عمومی دارد. هدف: این مطالعه به بررسی عوامل ذهنی اثرگذار بر میزان رضایتمندی شهروندان از خدمات شهرداری می پردازد. سه عامل: دلبستگی به مکان، کیفیت زندگی و ارتباط بین شهرداری و شهروندان در نظر گرفته شده است. روش ها: این مطالعه بر پایه تحلیل کیفی و کمّی انجام شده است. چارچوب مفهومی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری ( SEM ) تدوین شده است. یافته ها: نتایج نشان داد، ارتباط دارای بیشترین میزان تاثیر بر رضایتمندی از خدمات عمومی (کل اثرات مستقیم و غیرمستقیم= 938/0) است، پس از آن کیفیت زندگی (اثرات کل = 315/0) و در نهایت، دلبستگی به شهر (اثر غیرمستقیم= 256/0) قرار دارند. نتیجه گیری: بنابراین، شهرداری ها برای برقراری ارتباطات کارآمدتر و سریع تر با شهروندان در تبریز باید از سیستم های فناورانه استفاده کرده و فعالیت های لازم را بر روی آنها ایجاد کنند تا بتوانند به نحو احسن با شهروندان ارتباط برقرار کنند. در ضمن، نهادهای عمومی نباید از این ترفندها برای رویدادهای نامنظم یا دوره های زمانی محدود مانند انتخابات سو استفاده کنند.
تحلیلی تبیینی درباره عوامل مؤثر بر شکل گیری ریخت شهری در یک بافت خودانگیخته (نمونه موردی: محله زیادلو، گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
311 - 325
حوزههای تخصصی:
پیش از استقرار نظام شهرسازی نوین در ایران، اغلب بافت های مسکونی طی فرایندهای برنامه ریزی نشده ای شکل می گرفته اند که به دلیل فقدان نظام جامع ثبت املاک، اطلاعات دقیقی از نحوه تقسیمات اراضی شهری و احداث معابر و بناها در کوی های مسکونی در دست نیست. به منظور شناخت نحوه پیدایش یک بافت مسکونی خودانگیخته، محدوده ای از بافت میانی شهر گرگان انتخاب شده و کوشش شده تمام رویدادهای مؤثر بر شکل گیری ریختِ شهریِ از 1300 تا 1350 ه.ش. کاوش گردد. طرح این مقاله مبتنی بر رویکرد کیفی و ترکیب روش نظریه زمینه ای با خوانش سیستماتیک و روش ریخت شناسیِ تطبیقیِ درزمان است. بدین ترتیب که داده ها هم از درون مصاحبه های ساختاریافته و هم به کمک تکنیک آنالیز توسعه ای ریخت شناسی استخراج شده اند تا فقدان داده های مکتوب با استحصال داده های شفاهی از آگاهی ساکنان اولیه بافت جبران گردد. یافته ها نشان می دهد عوامل شکل دهنده به ریخت شهری به صورت الگویی ماتریسی عمل می کنند و نحوه اثرگذاری آن ها مطابق با یک فرایند خطی نیست. اجزاء این ماتریس را سه ساحت کنشگران، عمل/تعامل و شرایط تشکیل می دهد که هرکدام شامل مجموعه ای از مقولات تأثیرگذار و دارای انواع و ابعاد مختص به خود است. فرد/خانواده، جامعه محلی به ترتیب مؤثرترین کنشگران قلمدادشده اند؛ در ساحت عمل/تعامل، حق مالکانه برای تفکیک اراضی، توافق میان صاحبان حقوق و نظام حقوقی مؤثرترین عوامل شناخته شده و مهم ترین شرایط زمینه ای به ترتیب اقلیم و اقتصاد زمین و بعد خانوار به دست آمده اند. همچنین عارضه موجود به صورت فرم مصنوع و فرم طبیعی در ورای تمام ساحت های برشمرده نقش عمده ای را در شکل گیری ریخت شهری ایفا کرده است.
تحلیل کارکرد اسطوره های نوین در نقاشی معاصر ایران؛ مطالعه ی موردی آثار بهمن محصص، علی اکبر صادقی، محمود سبزی، مهران صابر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویدادهای دنیای مدرن منجر به ظهور اسطوره هایی نوین شده که در عین بهره گیری از تعریف سنتی اسطوره، اشکال جدید و متفاوتی از آن را ارائه می دهند. هنرمند نقاش معاصر نیز تلاش می کند در آثار خویش به جست وجوی کارکردهای گوناگون اسطوره های نوین برآید. پژوهش حاضر باهدف تحلیل چرایی، چگونگی استفاده و کارکرد اسطوره های نوین در نقاشی معاصر ایران صورت گرفته است. پرسش های پژوهش عبارت اند از: 1. چرا نقاشان معاصر ایران از اسطوره های نوین برای انتقال پیام اثر به مخاطب بهره برده اند؟ 2. نقاشان معاصر ایران چگونه و با چه کارکردی از اسطوره های نوین برای انتقال پیام اثر به مخاطب بهره برده اند؟ موردهای مطالعاتی این پژوهش 5 تابلو از میان آثار چهار نقاش معاصر ایران است. نتایج پژوهش گویای آن است که تحولات تاریخی چون جنگ های جهانی، ظهور مکاتب و ایدئولوژی های جدید و مصرف گرایی منبعث از جهان سرمایه داری را می توان از دلایل کلی نمودارشدن اسطوره های نوین در نقاشی ایرانی برشمرد. هنرمندان موردمطالعه علاوه بر اینکه نسبت به اسطوره های قدیمی رویکردی انتقادی داشته اند، این رویه را نسبت به اسطوره سازی های دنیای معاصر نیز در پیش گرفته اند و با بازسازی اسطوره های قدیم در بستر جدید، سعی در تسکین آلام خود نسبت به گذشته ی خوب ازدست رفته ونیز صلح طلبی، هویت یابی و نجات اصالت فرهنگی و اجتناب از ایدئولوژی های مخرب داشته اند.
واکاوی ابعاد و مؤلفه های CPULsرویکردی جدید به سوی توسعه پایدار مناظر شهری مبتنی بر مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
1 - 24
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با توجه به اینکه امروزه مناطق شهری میزبان اکثریت جمعیت جهان هستند، وابستگی اکثر شهرها به منابع جهانی،آنها را در برابر شوک هایی که سیستم های تأمین فعلی آنها را مختل می کنند، بسیار آسیب پذیرکرده است، چنانچه شکنندگی شهرها پس از شیوع اخیر همه گیری کووید-19 بیشتر آشکار گردید؛ بنابراین برای جلوگیری از یک فاجعه قریب الوقوع، شهرها باید اقدامات سریعی را در تعامل با متابولیسم اکوسیستم های طبیعی برای آمادگی بهتر در مقابل بحران های آینده به کارگیرند، ازاین رو موضوع بازنگری در شیوه های جدید تولید برای سازگاری با چشم انداز پایدار برای شهر آینده، چالش فوری سیاست های امروز است. هدف: کمک به افزایش تاب آوری شهرها با به کارگیری استراتژی مناظر شهری مولد یکپارچه(continuous productive urban landscapes) از طریق ایجاد امنیت غذایی، سرمایه اجتماعی و ارتقاء اقتصاد دایره ای است. روش: این پژوهش از طریق روش مرور نظام مند مبتنی برالگوی چهار مرحله ای با تدوین استر اتژی جستجوی مقالات و فرایند جستجو با واژگان «منظرمولد»،«مناظر شهری مولد یکپارچه»و «منظر شهری مولد» در پایگاه های استنادی برتر آغاز گردید، در جستجوی اولیه 366 مقاله در سال های 2000 تا 2022 شناسایی شدند که از این تعداد 93 مقاله به عنوان مقالات برتر واجد شرایط به منظور بررسی عمیق تر و پاسخ به سؤالات پژوهش انتخاب شدند و به منظور ارائه چهارچوب استراتژیک CPULs مورد کاوش محتوایی قرار گرفت. یافته ها: شناسایی ابعاد و مؤلفه های مناظر شهری مولد یکپارچه به منظور ارائه چهارچوب استراتژیک مناظر شهری مولد یکپارچه CPULs نتیجه گیری: دستاورد نهایی این پژوهش چهارچوب نظری جامعی از CPULs به عنوان الگوی جدیدی از توسعه شهری و راه حلی مبتنی بر طبیعت NBS رای تاب آوری شهری و توسعه پایدار شهرهای حال و آینده است.
An Examination of the Sexuality Meaning in the Female S tudents and Relation with the school-level environment (Case S tudy: Secondary Schools in Baneh)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۴ - Serial Number ۴۶, Autumn ۲۰۲۲
27 - 40
حوزههای تخصصی:
ABSTRACT: Education is effected by many factors, including the mental and emotional conditions as well as the physical environment. The quality of architectural space in educational spaces, since it can affect students' sensory, intellectual and perceptual cognitions, can also affect their satisfaction with the school environment. This research tries to identify satisfaction as one of the factors affecting the quality of school architecture and takes steps to improve the situation. In addition to addressing the basic needs, qualitative considerations are also addressed. Research Method: In this research, documentary and survey research method (descriptive-applied) has been used to analyze the perception of adolescent girls about the meaning of sexuality in society and compare it with their level of satisfaction with the educational environment. The statistical population of female high school students in Baneh city is considered to be 120 students through Cochran's formula. The results were analyzed in SPSS software. Findings: There is a perception and understanding of sexuality in female students and also there is a significant relationship between perception of sexuality awareness in students and their satisfaction with the environmental quality of school. In this way, the more students know about their gender, the better they understand and respond to the school environment.
نقش فرهنگِ مذاهب اسلامی در اِنسجام اجتماعی محلات تاریخی با مطالعه موردی محله سرتپوله سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
161 - 191
حوزههای تخصصی:
فرهنگ اسلامی، ازجمله مسائل اساسی انسان است که انتظار می رود جامعیت قرآن کریم و روایات صحیحه، پاسخ مناسبی به آن داشته باشد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی جنبه های تأثیرات فرهنگ اسلامی در روابط اجتماعی ساکنین محله سرتپوله و بررسی تأثیر عناصر کالبدی با عملکردهای مختلف به ویژه ابنیه مذهبی در نوع معاشرت ساکنین می باشد. نظر به کاسته شدن از اهمیت اجتماعی محلات درگذر زمان، هدف پژوهش دستیابی به الگویی جهت ارتقای کیفیات اجتماعی محلات با عناصر انسجام بخش می باشد. لذا از روش تحلیل مضمون مبنای مبانی نظری در حوزه انسجام اجتماعی منطبق بر قرآن کریم، سنت پیامبر (ص) و نهج البلاغه، سه مؤلفه حسن معاشرت عام یا انسجام اجتماعی شامل فضیلت، کرامت و مشارکت به دست آمد. ضمن تهیه پرسشنامه منطبق بر مصادیقِ مؤلفه های فوق، منطبق بر فرمول کوکران تعداد 100 نفر از ساکنین و کسبه محله به عنوان نمونه انتخاب و نتایج حاصله نشان داد که مؤلفه های کرامت دارای امتیاز 3.44، فضیلت 3.36 و مشارکت 0.66 می باشند. بر اساس استاندارد تحلیل پرسشنامه طیف پنجگانه لیکرت، مؤلفه های فضیلت و کرامت در بازه 2 الی 3.5 یعنی بی اثر و مؤلفه مشارکت در محدوده مخالف بوده و نشانگر این است که ازنظر روابط اجتماعی و حسن مشارکت روابط ضعیف مابین همسایگان برقراراست. نهایتاً انسجام اجتماعی در وضعیت نسبتاً مناسبی بوده و پیشنهاد هایی ارائه می گردد.
تحلیل عوامل عدم تحقق پذیری طرح های جامع در شهرهای کوچک (مطالعه موردی: شهرهای سنگر، خشکبیجار و شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : ارزیابی تحقق پذیری طرح های توسعه شهری در پژوهش های متعدد صورت گرفته، حاکی از عدم موفقیت آن ها بوده و ضرورت بازنگری و ریشه یابی علل عدم تحقق پذیری چنین طرح هایی را در برنامه ریزی شهری آشکار می سازد.
هدف پژوهش : پژوهش حاضر به دنبال واکاوی و تحلیل عوامل مؤثر بر عدم تحقق پذیری طرح های جامع در شهرهای کوچک است که بدین منظور سه شهر کوچک استان گیلان به عنوان نمونه موردی انتخاب شدند.
روش پژوهش : جهت حصول به هدف مورد نظر از روش تحقیق کیفی از نوع نظریه زمینه ای استفاده شد تا اطلاعات و نظرات موثق و قابل اطمینانی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند حاصل شود. بدین ترتیب جهت رسیدن به اشباع نظری، با 23 نفر از افراد مطلع و صاحب نظر در حوزه مدیریت شهری شهرهای کوچک مصاحبه صورت گرفت که هر مصاحبه حدود یک ساعت تا یک ساعت و سی دقیقه به طول انجامید. فرایند تحقیق به صورت رفت و برگشتی بوده است.
نتیجه گیری : پس از تجزیه و تحلیل مصاحبه ها و کدگذاری ها، هفت محور اصلی برای علل عدم تحقق پذیری طرح جامع استخراج شد. این محورها عبارتند از: ضعف نظام مدیریتی، مشکلات نظام قانونی، مشکلات نظام اجرایی، مشکلات مالی، مشکلات ماهوی طرح، نبود مشارکت سازنده و مشکلات نظام فرایند تهیه طرح. در هر محور راه حل های متناسب با کدهای باز اولیه و فراوانی آن ها ارائه شده است. یافته های این پژوهش نشانگر این بود که مقوله های متفاوت در عدم تحقق پذیری طرح های جامع، ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و به عبارتی دیگر به صورت زنجیره وار می توانند به یکدیگر متصل باشند و با اصلاح برخی موارد می توان به بهبود مقوله های دیگر نیز کمک نمود.
نوقاجارگرایی در هنرهای تجسمی معاصر و جدید ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۵
5 - 12
حوزههای تخصصی:
هنر دوره قاجار به نوعی هنر دوره گذار محسوب می شود. مضامین آن اشاره به آینده ای است که هنوز متولد نشده و تنها گذشته را هم نشان نمی دهد. هنر این دوره به دلایل قابل توجهی از جمله، آغاز دوره مدرنیسم در ایران، ورود صنعت چاپ و کتاب، گسترش روشنفکری، تأسیس دارالفنون و رواج بیان فردیت، وضعیت ناایستا و گذرایی را نشان می دهد. با این وجود در چند دهه اخیر، هنرمندان تجسمی به استفاده از مضامین، مفاهیم و عناصر دیداری هنر این دوران در آثارشان، گرایش زیادی نشان داده اند که هدف این پژوهش بررسی آن تمایلات است. در این پژوهش با بررسی نمونه های انتخاب شده - بر اساس سؤال تحقیق- عناصر و نشانه های آشکار و پنهان آثار هنرمندان معاصر و جدید ایران که پیوندی با دوره قاجار دارند، شناسایی و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی مورد واکاوی قرار گرفته است. پس از بررسی های اولیه روشن شد که بسیاری از عناصر و ویژگی های هنر قاجار، در هنر امروز ما هنوز جریان دارند که می توان آنها را در سه سطح: آثاری که به طور مستقیم از هنر دوران قاجار اقتباس شده اند، آثاری که از نقش مایه ها و نمادهای دوران قاجار استفاده کرده اند و آثاری که در لایه های پنهان خود، از این فرهنگ الهام گرفته اند؛ طبقه بندی و بررسی کرد. توجه به گستردگی فرهنگ تصویری واقع گرایانه دوره قاجار به عنوان آغاز دوره مدرنیسم در ایران از جمله موضوعات مورد توجه هنرمندان مدرن ایران بوده است که مجموعه داران و دارندگان نگارخانه ها، درجهت رشد و رونق بازارهای هنری به آن دامن زده اند.
بازخوانی تقابل سنت و مدرنیسم در مساجد پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
55 - 70
حوزههای تخصصی:
بدون شک مساجد مهمترین جلوه معماری مذهبی جهان اسلام بوده است. اسلام اندکی پس از ظهور، در بسیاری کشورها پذیرفته شد و همه عرصه های زندگی خصوصی و اجتماعی مردم را تحت تأثیر قرار داد. شبه قاره هند از جمله جوامعی بود که با حضور مسلمانان به شدت تحت تأثیر اسلام قرار گرفته و معماری آن دچار تغییراتی شد. هدف از این پژوهش بررسی ساختار مساجد سنتی و معاصر پاکستان از نقطه نظر گونه شناسی و در راستای پاسخگویی به این سؤال است که مساجد سنتی و معاصر پاکستان چه نوع گونه شناسی داشته و برخورد سنت و مدرنیست در آن ها به چه صورت نمود یافته است؟ در این راستا، این پژوهش در ابتدا با استناد به اسناد کتابخانه ای در بخش مساجد سنتی، به بررسی پنج نمونه شامل پنج مسجد مهم پاکستان که نماینده ای از هر یک سبک ها هستند پرداخته و در بخش معاصر نیز تعداد پنج نمونه از مساجد معاصر انتخاب و ویژگی های آن ها استخراج شده است. سپس با بررسی تحلیلی-توصیفی هر یک از نمونه های موردی، ویژگی های هر سبک ارائه شده است و در نهایت از طریق مقایسه تطبیقی به بررسی سنت و مدرنیسم در مساجد این کشور پرداخته شده است. در نهایت نتایج نشان داد معماری مساجد پاکستان در گذر از سنت به مدرنیسم دستخوش تغییرات بسیاری شده و سبک معماری مساجد آن به دلیل تغییراتی که در نگرش و نحوه تأثیرپذیری معماران آن ها از معماری غرب اتفاق افتاد، دگرگون شده است. مساجد سنتی این کشور را می توان در دو گونه شبستانی حیاط دار و چهارایوانی و مساجد معاصر آن را در چهار نوع فرم گرا، ناب گرا، التقاطی و محلی تقسیم بندی کرد. در نهایت به نظر می رسد معماران معاصر پاکستان، در اکثر موارد به دنبال خوانش جدیدی از عناصر معماری مساجد سنتی در دنیای مدرن هستند اما در اغلب این موارد، به توفیقی در این زمینه دست نیافته اند و در بیشتر موارد، معماری آن ها منجر به جدایی کامل سنت از مدرنیسم شده است.
اهمیت توسعه و ترویج فعالیت های فرهنگی هنری در تقویت هویت ملی (60-67)
حوزههای تخصصی:
هویت ملی احساس تعلق خاطر فرد به یک ملت است. احساسی که بازتاب خود را در سنت ها، فرهنگ یا زبان یا سیاست نشان می دهد. جوامع انسانی روزبه روز تعلقات بیشتری نسبت به جهان پیرامون خود پیدا می کنند. هویت های ملی برایند مقاومت در مقابل فرهنگ های جهانی هستند چرا که قدرت و ظهور بیشتری در برابر جوامع دارند. حال باید ببینیم که وضعیت فرهنگی کشور ما، ایران، در این دوران چگونه خواهد بود و آیا قادر خواهیم بود که هویت فرهنگی و ملی خود را بر اساس نیازها و درخواست های خود شکل دهیم؟ در مقاله حاضر تلاش بر این است تا با استفاده از روش تحلیلی توصیفی، متوجه شویم که آیا راهکارهای دقیق و منسجم و سیاست گذاری صحیح با ترویج فعالیت های فرهنگی هنری می تواند هویت ملی ایرانیان را در مقابل تهاجم فرهنگی در تعارض قرار ندهد و چه عواملی می توانند باعث قوت و بالندگی فرهنگی ما شود.
واکاوی معنا و کارکردهای تعاملی هنر در فضاهای عمومی شهر موردپژوهی: دیوارنگاره های کلیسایی سده های میانه، رومانسک و گوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آبان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
31 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : دیوارنگاره های سده های میانه همواره تحت گفتمان دینی مسلط بر این دوره بازخوانی می شوند. در این میان، کمتر به بینامتن های ارجاعی آن در معنای هنر و شهر و هویت های بینامتنی آثار در نسبت با تحولات منطقه ای آن اشاره شده است.
هدف پژوهش : هدف از این پژوهش واکاوی معنایی بصری مضامینی است که با حضور در فضاهای عمومی شهر جهت اعتباربخشی گفتمان های اندیشه ای عمل می کنند و با بینامتن های هویتی و بافتارهای بومی، روایت تصویری هدفمند جهت حضور در فضای عمومی شهر می سازند. لذا چیستی معنا و چگونگی دست یابی به آن در هنر شهرهای پیشامدرن در دو سؤال: چیستی معنایی هنر و شهر و کارکردهای تعاملی هنر در شهر، در نسبت با این اندیشه واکاوی می شود.
روش پژوهش : روش تحقیق به لحاظ هدف بنیادین-نظری است و با جستجوی معنایی در متون تاریخی شهر و هنر آغاز و بر محوریت تاریخ و مصادیق تصویری دیوارنگاره های کلیسایی با روش توصیفی و بعدتر تفسیری-تبیینی بنا شده است.
نتیجه گیری : نتایج نشان می دهند معنای هنر در شهر سده میانه بر ساختاری قدرتمند در نسبت شهر با هنر، ذیل نیروی ماورایی، با روابط جانشینی: خدا (پادشاه، پاپ)، شهر (قلعه، شهر خدا) و هنر (فن، راز) تعریف می شود. لذا، کارکردهای تعاملی آن در نسبت میان شهر و هنر با نیروی برتر بنیان گذارده شده و مخاطب که ماهیتی ذیل اندیشه خدای گون دارد، تنها در نسبت خواننده پیام هویت می یابد.
تبیین مفاهیم و رویکردهای مرتبط با جابه جایی در فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بخشی از مسائل کنونی مرتبط با جابه جایی در فضاهای شهری به نوع تعریف و سنجش مفهوم جابه جایی برمی گردد. جابه جایی ظرفیت متمایز متحرک بودن است و برحسب اینکه این ظرفیت با ذهن افراد یا محیط ساخته شده مرتبط شود؛ به شیوه های متفاوتی تعریف می شود. هدف: هدف از انجام این پژوهش، مرور نظریات مرتبط با جابه جایی و درنتیجه ارائه چارچوبی نظری و عملیاتی برای سنجش جابه جایی در فضاهای شهری است. روش : در این راستا به تحلیل محتوی نظریات مرتبط با جابه جایی در سه مرحله آماده سازی، سازمان دهی و طبقه بندی و خلاصه سازی پرداخته شده است. یافته ها : تحلیل محتوی نظریات نشان دهنده این است که این نظریات در مجموع به سه دسته نظریات ذهن گرا، محیط گرا و تکثرگرا قابل تقسیم هستند؛ نظریات ذهن گرا بر ماهیت ذهنی جابه جایی توجه دارند و جابه جایی را تابعی از عادات، نگرش ها، انگیزه ها و هنجارهای افراد می دانند؛ در مقابل، نظریات محیط گرا به تأثیر عوامل محیطی نظیر تراکم، اختلاط کاربری و دسترسی بر جابه جایی افراد توجه ویژه ای دارند. نظریات تکثرگرا نیز تفاوت های شهروندان را با توجه به ویژگی های فردی و موقعیتی آنها مدنظر قرار می دهند و از این رو تنوع و تفاوت را در جابه جایی مؤثر می دانند و آن را در ارزیابی و سنجش دخالت می دهند. نتیجه گیری: بررسی عوامل تأثیرگذار بر جابه جایی نشان دهنده این است که جابه جایی مفهومی پیچیده و چند سطحی است که تحت تأثیر عوامل بسیاری قرار دارد؛ بنابراین چنانچه برنامه ریزان شهری درصدد بهبود سیستم جابه جایی درون شهری باشند، باید به نقش مجموع این عوامل و ارتباطات بین آنها توجه ویژه ای داشته باشند.
بازتاب اشعار مثنوی معنوی مربوط به داستان های پیامبران در نگاره های دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
67 - 83
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مثنوی معنوی مولوی یکی از برترین کتاب های ادبیات عرفانی کهن فارسی و حکمت پارسی پس از اسلام است که مضامین عرفانی و ادبی آن یکی از موضوع های اصلی نگاره های دوره صفویه (907-1135 ه.ق) محسوب می شود. حکایات موجود در مثنوی دستمایه ای برای بیان اندیشه های عرفانی مولوی است. سرچشمه این داستان ها، قرآن و احادیث و روایاتی است که مولوی از آن استفاده کرده و از داستان های پیامبران برای القاءِ مضامین عرفانی بهره گرفته است. از آنجا که تبیین زیبایی شناسی هنر نگارگری مبتنی بر آموزه های عرفانی به ویژه عالم خیال یا عالم مثال بوده است، هم راستا با حکایات مثنوی، هنرمندان نگارگر صفوی نیز با برداشت هایی از اشعار و اندیشه های عرفانی مولوی و تأثیر از آیات قرآنی به تصویرگری این داستان های دینی، به ویژه داستان های پیامبران همت گماشته اند و ماحصل بیان تصویری داستان های پیامبران به شیوه فضاسازی چندساحتی نگارگری، نمود معانی حکمی و عرفانی در این نگاره هاست. سؤال اصلی تحقیق به این شرح است که کاربرد چه عناصر بصری از نگاره های مثنوی و معنوی داستان های زندگی پیامبران دوره صفوی نمود مضامین عرفانی و حکمی است؟ هدف: هدف اصلی پژوهش در بر دارنده بررسی مفاهیم موجود در اشعار مثنوی معنوی در نگاره های دوره صفوی (با تکیه بر داستان های مثنوی مولوی) است. روش پژوهش: این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای (اسنادی)، در صدد بررسی ارتباط بین دو موضوع کاربرد عناصر بصری و شیوه فضاسازی در نگاره های عصر صفوی با مضامین عرفانی و مذهبی مثنوی معنوی با تکیه بر داستان های پیامبران است. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از این است که با توجه به ارتباط نزدیک قوه خیال در نگارگری با مضامین عرفانی، انعکاس فضاهای چندساحتی، عدم بُعدنمایی، کاربرد فرم یا صورت در نگاره های دوره صفوی بی شک متأثر از بینش عرفانی اسلامی است که به نگارگری دوره صفوی معنا و مفهوم ویژه ای بخشیده و اوج کمال و انسجام نظام چندساحتی نگارگری ایرانی در کنار ادبیات عرفانی در این نگاره ها جلوه گر شده است.
ارجاعات صورت گرایانه به پیشینه معماری ایران به منظور هویت بخشی به مسکن معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۶
53 - 74
حوزههای تخصصی:
معماری مسکن معاصر در ایران با پدید آمدن برونگرایی و الگوهای جدید ساختمانی، آنچنان که در گذشته بازتاب دهنده هویت و فرهنگ جامعه بود تحقق نیافت و به تدریج دچار بحران هویت شد. بنابراین جریانات هویت گرایی متعددی شکل گرفت و معماران با رویکردهای گوناگون به پیشینه معماری ایران رجوع و سعی کردند به معماری مسکن معاصر هویت ببخشند. بخشی از این ارجاعات با رویکردهای صورت گرایانه همراه بوده است. در این تحقیق جهت تبیین انواع رویکردهای صورت گرا و بررسی نمود کالبدی آن ها در مسکن، تعدادی از آثار مسکونی معاصری که با دغدغه هویتمندی طراحی و اجرا گردیده اند گزینش شدند. آثار برگزیده به کمک ابزار مشاهده، جستجو در اسناد و مدارک و بهره مندی از نظریات معماران و منتقدان، از منظر صورت گرایانه مورد بررسی و تحلیل دقیق قرار گرفتند تا بدین طریق ارجاعات صورت گرایانه به پیشینه معماری ایرانی در آثار استخراج و تفکیک شوند. انواع رویکردهای صورت گرا در چند گروه شامل بهره گیری از «الگوهای فضایی»، «ایده های سازمان دهنده فضا»، «عناصر و اجزای کالبدی»، «مصالح رایج»، «نظم و اشکال هندسی رایج» و «رنگ های مرسوم» در معماری ایرانی تقسیم شدند. تبیین این زیرمجموعه ها، دو رویکرد «ذهنیت گرا» و «عینیت گرا» را در ارجاعات صورت گرایانه معین کرد و میزان توانایی هر کدام را در هویت بخشی به مسکن معاصر آشکار ساخت و مشخص نمود که هویت بخشی به معماری مسکن معاصر چنانچه با وام گیری از وجوه صورت گرایانه معماری تاریخی ایران همراه باشد، نیازمند برقراری تعاملی اندیشمندانه میان عینیت گرایی و ذهنیت گرایی در رویکرد صورت گرا است.
آسیب شناسی صادرات صنایع دستی ایران در شرایط تحریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
7 - 20
حوزههای تخصصی:
ارزش های هنری و فرهنگی در کنار ارزش افزوده زیاد و ارزآوری بالا، صنایع دستی را به یک کالای ایدئال صادراتی تبدیل می کند. مقاله حاضر با هدف کمک به وضعیت نابسامان صادرات صنایع دستی، برای آسیب شناسی و شناخت مشکلات صادرات صنایع دستی ایران در شرایط تحریم و پیشنهاد راه حل هایی برای رفع و بهبود آنها شکل گرفته است. این پژوهش کیفی و توصیفی تحلیلی است که با هدف کاربردی نگارش شده و برای جمع آوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و روش میدانی به شکل مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شده و روش تحلیل آن، روش مضمون (تماتیک) است. حوزه میدان پژوهش شامل تولیدکنندگان، صادرکنندگان و مسئولان صنایع دستی است که با توجه به سطح اشباع داده، با روش نمونه گیری هدفمند بر اساس موارد بارز ۱۰ نفر برای مصاحبه و ۱۰ مصاحبه چاپ شده در جراید انتخاب شده اند. بر اساس یافته ها بزرگ ترین آسیب های صادرات صنایع دستی ایران در 4 مضمون اصلی «تحریم های داخلی علیه صنایع دستی»، «دردسرهای تحریمی»، «بازرگانی حلقه گم شده صادرات» و «دوگانه سنتی و مدرن» خلاصه شده است. مشکلات در مضمون اول به سه گروه مدیریت ضعیف، قانون گذاری به مثابه تحریم و ضعف نهاد متولی تقسیم می شود. در مضمون دوم به تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم تحریم های خارجی در دو گروه نیمه پر لیوان تحریم و نیمه خالی آن و در مضمون سوم به آثار فقدان وجود بازرگانان متخصص در پنج مضمون فرعی بازرگان، خریدار، اصل بقا در بازار، فروش مجازی و غفلت از برندسازی و تبلیغات توجه شده است. در نهایت مضمون چهارم نگاهی دارد به شخصیت هنرمند و محصول تولیدی او در کشمکش دوگانه سنتی و مدرن. یافته های این پژوهش می تواند برای نهادهای تسهیلگر صادرات صنایع دستی و شرکت های صادراتی مفید باشد.
بررسی جایگاه سوژه و رخدادِ حقیقت در عرصۀ تبلیغات تعاملی- مشارکتیِ زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
35 - 47
حوزههای تخصصی:
آلن بدیو فیلسوف معاصر، فلسفه را در پی جست وجوی حقیقت می داند و معتقد است حقیقت در چهار عرصه سیاست، علم، هنر و عشق بروز می یابد که در این بین وجود فلسفه را برای بیان این حقیقت ضروری می داند. در دستگاه فکری او سوژه از اهمیت زیادی برخوردار است تا بدان جا که او را عامل نهایی تولید حقیقت معرفی می کند. وی به صورت مستقیم در ارتباط با رسانه های نوین و به ویژه تبلیغات تعاملی به عنوان شاخه ای میان رشته ای در هنر اعلام نظر نکرده است. از آن جا که در این نوع تبلیغات نیز مخاطب نقش به سزایی در تکمیل پیام و هدف تبلیغات دارد، ما را برآن داشت تا این پژوهش را با هدف بررسی مفاهیم کلیدی فلسفه بدیو نظیر رخداد، سوژه و حقیقت در تبلیغات تعاملی- مشارکتی از نوع زیست محیطی آن انجام دهیم. پژوهش حاضر که با روش توصیفی تحلیل محتوا انجام شده است و نشان می دهد تبلیغات تعاملی- مشارکتی اگر حامل پیام هایی باشند که پیامد عمل به آن ها به نوعی شکاف و گسست در وضعیت موجود ایجاد نمایند، رخداد اتفاق می افتد و در نهایت اگر سوژه ها رخداد را بپذیرند و طبق قوانین رخداد در جهت تغییر ساختار موجود برآیند، حقیقت شکل می گیرد. از این جهت قسمی از تبلیغات تعاملی که دغدغه های فرهنگی را ترویج می کنند تبلیغات راستین اند. در واقع تبلیغات تعاملی مشارکتیِ زیست محیطی، فرهنگی را ترویج می کند که مخاطب را برخلاف سیاست های اقتصادی دولت ها، به عدم مصرف تولیدات صنعتی وامی دارد.
نوع شناسی استعاره بصری در تبلیغات تجاری (مطالعه منتخبی ازتبلیغات تجاری در شبکه اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
103 - 113
حوزههای تخصصی:
تبلیغات تجاری و کاربرد استعاره بصری در شبکه های اجتماعی از منظر رویکرد نوع شناسی، مبتنی بر الگوهای ساختاری و معنایی می باشد. مطالعات اندیشمندان در این نوع استعاره، اغلب معطوف به وجه ادبی بوده، اما نظریه فیلیپس و مَککواری، عناصر بصری در استعاره را مورد مداقه قرار می دهد. پرسش پژوهش در پی نوع شناسی استعاره بصری به روش توصیفی-تحلیلی است و ساختار بصری و عملکرد معنایی در استعاره بصری تبلیغات اینستاگرام را مورد مطالعه قرار می دهد. همچنین تحلیلی از پیچیدگی بصری و غنای معنایی در یک نمونه آماری مشتمل بر 24تبلیغ اینستاگرامی مبتنی بر استعاره بصری را ارائه می دهد. نتایج نشانگر آن است که سه اصل: مجاورت، ترکیب و جایگزینی که به ترتیب پیچیدگی آنها افزایش می یابد در ساختار استعاره بصری تبلیغات تجاری اینستاگرام حضور دارد. عملکرد معنایی نیز بر سه نوع رابطه متمایز: ارتباط، شباهت و تضاد استوار است که به ترتیب بر غنای آن افزوده میشود. نمونه های مورد تحلیل حاکی از آن است که نیمی از تبلیغات تجاری اینستاگرام از عملکرد معنایی ارتباط و بقیه به عملکردهای شباهت و تضاد تعلق دارند. البته تعداد تبلیغات با عملکرد تضاد کمتر از عملکرد شباهت است و افزایش غنا در بسیاری از موارد با کاربرد اثر نسبت معکوس دارد.
خوانش بینامتنی تداوم نقوش ساسانی در بافته های بیزانس و مصر در دوران پساساسانی(7-10م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
121 - 130
حوزههای تخصصی:
نقوش دوره ساسانی (۲۲۴ تا ۶۵۱ م.) تا قرن ها پس از فروپاشی این سلسله، در منسوجات بسیاری از نقاط جهان مورد پذیرش بوده و تکرار می شده است. اما علیرغم این تقلید وسیع و شباهت بسیار میان این نقوش و نقوش ساسانی، در منسوجات مناطق مختلف خصایصی وجود دارد که موجب شناسایی و تفکیک آنها از یکدیگر شده و امروزه موجب تمایز و تشخیص این منسوجات به اصطلاح پساساسانی می شود. مقاله حاضر قصد دارد با بررسی نقوش ساسانی و نحوه گسترش آنها در منسوجات مصر و بیزانس در دوران پساساسانی (10-7 م.)، عوامل مؤثر در پذیرش این نقوش و تفاوت های میان نقوش منسوجات مناطق گوناگون در زمان تقلید از برخی نقوش مشابه ساسانی را بازیابد. پژوهش با روش تطبیقی - تاریخی و با استفاده از رویکرد بینامتنیت و در نظر گرفتن نقوش ساسانی و منسوجات مصر و بیزانس به مثابه متن، ساختار نقوش و همچنین نحوه تکثیر و بازآفرینی آنها در دو منطقه مختلف مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشانگر آن است که تمدن های گوناگون که مناطق مختلف با توجه به دانش قبلی و پیش متن های خود تفسیر متفاوتی از یک نقش مشابه ارائه می دهند و در فرآیند بازتولید آن نقش، متن جدیدی با توجه به شاخصه ها و مفاهیم برگرفته از هویت منطقه ای پدید می آید که شباهت خود را با نمونه اولیه حفظ کرده است.
مطالعه ی تطبیقی انذار و تبشیر در نگاره های اسلامی و مسیحی قرن های 13 تا 16م با موضوع سرگذشت حضرت یونس(ع) مبتنی بر آرای پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
121 - 129
حوزههای تخصصی:
انذار و تبشیر ابزارهایی برای راهنمایی انسانهاست که در کتب مقدس به آن اشاره شده است. در هر دوره ای این ابزار به نحوه های مختلف همچون سرگذشت اقوام و پیامبران به کار برده شده است. یکی از این نمونه ها، سرگذشت یونس پیامبر(ع) است که در قرآن و انجیل با قدری اختلاف در روایت، به آن اشاره شده است. در نگاره های اسلامی و مسیحی با موضوع این سرگذشت، بخشی از روایت برجسته شده است. نگاره های اسلامی بیشتر بخش پایانی و نگاره های مسیحی بیشتر بخش ابتدایی آن را به تصویر کشیده اند. این پژوهش با هدف شناخت بیشتر نگاره های اسلامی و مسیحی، با توجه به مفاهیم انذار و تبشیر و بر مبنای آرای شمایل نگارانه ی پانوفسکی با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد تطبیقی، به دنبال پاسخ گویی به این پرسش ها است: وجوه شباهت و تفاوت نگاره های اسلامی و مسیحی با موضوع حضرت یونس (ع)، در ارتباط با مفهوم انذار و تبشیر چیست؟ دلیل تاکید نگاره های اسلامی و مسیحی بر بخش خاصی از سرگذشت حضرت یونس(ع) چیست؟ از نتایج پژوهش می توان به هم پوشانی خوانش نگاره ها با مراحل سه گانه ی تفسیر اثر هنری پانوفسکی اشاره کرد و همچنین، در نگاره های اسلامی و مسیحی از هر دو مفهوم انذار و تبشیر، اما به گونه ای متفاوت، استفاده شده است.