بازشناسی مضامین برجسته در مطالعات غرب درباره هنرهای تجسمی پساانقلاب ایران
منبع:
مطالعات هنر سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
35 - 60
حوزه های تخصصی:
هنر ایران همواره مورد توجه محققان غربی بوده و انقلاب اسلامی به واسطه رویکردهای خاص فرهنگی، این اقبال را شدت بخشیده است. مقاله حاضر به شناسایی مضامین شاخص در پژوهش هایی از کشورهای امریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان می پردازد که هنرهای تجسمی پساانقلاب را مورد مطالعه قرار داده اند. تاکنون تحقیق جامعی در این باره صورت نپذیرفته و آثار موجود بیشتر بر سیر تحول مطالعات هنر معاصر از دیدگاه تاریخی تمرکز داشته اند. تحقیق حاضر از لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی است و با واکاوی 50 متن به شیوه فراترکیب، درصدد پاسخ به این پرسش است که مضامین فراگیر در این متون کدامند؟ اگرچه تحقیق استقرایی بر پیش فرضی استوار نیست، اما از آنجاکه مطالعات هنر معاصر عموماً متأثر از چالش های انسان در جهان جدید است، انتظار می رود مضامین اصلی این متون نیز با چالش های تجربه هنری در جهان معاصر پیوندی وثیق داشته باشند. یافته های پژوهش تا حد زیادی این انتظار را برآورده ساخته و مطالعات انجام گرفته بر چهار مضمون هویت (هویت بازنمودشده در آثار هنری و هویت هنرمند)، معاصریت (تعلق و خاص بودگی فرهنگی)، ایدئولوژی (آرمان خواهی و مشروعیت بخشی به قدرت) و جنسیت (بدن به عنوان خاستگاه منش فردی و پوشش به عنوان بستری برای بروز این منش) تمرکز دارند. نظر به نقش محوری تبادل بینافرهنگی در ترسیم راهبردهای کارکردی هنر و ضرورت شناخت رویکرد مطالعاتی غرب برای ترسیم خطوط کلی این تبادلات، نتایج این تحقیق برای جامعه هنری، مدیران و سیاست گذاران هنری شایان توجه است.