فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
اثر دوره ۴۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۳)
474 - 507
حوزههای تخصصی:
پیوند معماری گذشته و حال همواره تحول آفرین است. تحولی که می تواند هویت های دوره معاصر و آینده را شکل دهد، سنت های معماری را حفظ نماید و جذابیت های زیبایی شناختی یادمان ها، بناها و مناظر شهری را ظهور و بروز بخشد. میراث معماری هر منطقه به مرور زمان تحت تأثیر محیط طبیعی و انسان ساخت تکامل یافته و رشد کرده است. این سیر تکاملی، تنوعی از معماری را ایجاد کرده است که بر اثر آن هر شهر، منطقه، محله و حتی گذر خصوصیات منحصربه فرد خود را دارا است. این تنوع، در عین همبستگی و هماهنگی، نمایانگر هویت فرهنگی و محیطی شهرها است. با استخراج اصول پایدار، که استخوان بندی معماری تاریخی را شکل داده اند، ریخت شناسی به عنوان مرجعی الهام بخش به معماران و برنامه ریزان شهری کمک می کند تا بتوانند سنت های معماری را با روش های خلاقانه در معماری معاصر به دور از تقلید تجسد بخشند. هدف از این پژوهش دست یابی به اصول و الگوهای معماری تاریخی برای استفاده در طراحی بناهای معماری جدید با توجه ریخت شناسی آن ها است. در این راستا ابتدا به روش تحلیلی توصیفی مفاهیم پژوهش تبیین و فرایند ریخت شناسی بناهای تاریخی تدوین می شود. در بخش بعدی خانه های تاریخی شهر رشت به عنوان نمونه موردی مطالعه و بررسی می شوند. یافته ها نشان می دهند که توجه به مراتب فرهنگی و هویت که در ساختارهای فضایی بروز می یابند درکنار مؤلفه های کالبدی در ریخت شناسی بناهای تاریخی اهمیت دارد. در مطالعه فرم و ویژگی های کالبدی و کیفیت های بصری رابطه معناداری میان بنا در محوطه و موقعیت آن در بافت وجود داشت. شکل بنا، تناسب میان عناصر و کلیت فرم، سطح اشغال و تعداد طبقات خانه های تاریخی رشت دارای ویژگی های منحصربه فردی هستند. ریخت شناسی ساختارهای فضایی در خانه های تاریخی رشت نشان داد روابط بین فضاهای عملکردی در فضاهای داخلی و ارتباط آن با فضای بیرونی عمدتاً به وسیله فضاهای نیمه باز (ایوان) اتفاق می افتد. این ویژگی علاوه بر شفافیت فضایی موجب غنای بصری نمای بیرونی نیز می شود. فرایند ریخت شناسی در دست یابی به اصول و الگوهای معماری تاریخی می تواند در طراحی فضاهای جدید مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل جنبه های نمادین آیه نور در محراب های مساجد ایران سده های ۵ تا ۱۰ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
27 - 45
حوزههای تخصصی:
از دیرباز بکار گیری نمادها در هنر و معماری موردتوجه بوده است، شاید بتوان ادعا کرد که یکی از مولفه هایی که معماری را ماندگار می سازد و آن را از یک هنر زیبا به یک هنر کامل و ماندگار بدل می کند، امکان بهره گیری این هنر از نمادها و سمبل ها در آن است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نمادشناسی آیه نور و کنکاش دقیق برای یافتن مفهوم نمادین آیه نور در قالب تزئینات معماری اسلامی در مساجد ایران می باشد. و در صدد پاسخ به این سوالات است که: ۱. مفهوم نمادین آیه نور به چه صورت در تزئینات مساجد ایران نمایش داده شده است؟ ۲. کدام نقش بیش از دیگر نقوش از اشتهار و کاربرد بیشتری برخوردار است؟ روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و با رویکرد تطبیقی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای و اطلاعات میدانی است. نتایج این تحقیق نشان می دهد: آیه نور یکی از معدود مواردی است که در قرآن کریم به عنصری به عنوان نماد اشاره می کند. همانطور که از معنای آیه قابل برداشت است خداوند برای درک بهتر مفاهیم در ذهن مخاطب، نور خود را با تمثیل از چراغی درون محراب بصورت نماد بیان می کند. پس از تفسیر آیه به وسیله مفسران و عالمان اسلامی، نقش قندیل در هنر اسلامی به عنوان مفهوم نمادین آیه نور بصورت مکرر استفاده شده است. به غیر از این نقش، نمادگرایی آیه نور، در دیگر عناصر تزئینی مسجد همچون مقرنس ها، کاربندی ها به وجوه منظم و مشبک های حائل نور که در آن ها هندسه و نور به یاری یکدیگر تجلی گر هستی هستند قابل مشاهده و تحلیل است. به علت ارتباط مستقیم بین ماهیت تصویری قندیل و مثالی که در آیه نور ذکر شده است، این نقش بیش از دیگر نقوش تزئینی مساجد، به عنوان یادآور آیه نور عمل کرده است.
Explaining The Impact of Facade Architectural Components on the Visual Clutter (Case S tudy: Selected Facades of Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۲ - Serial Number ۴۸, Spring ۲۰۲۳
27 - 38
حوزههای تخصصی:
Nowadays, clutter and visual clutter have become common characteris tics of cities. The main cause of this confusion and visual clutter is the presence of urban facades with an abnormal appearance that s tands out in the city. Meanwhile, the firs t image seen of a building is its facade, which can play a role in creating the order or visual clutter. This heterogeneity is more apparent in the facades of Tehran city, especially in the vicinity of its main s treets, which have the mos t daily passers-by. However, what parts of the facade have caused visual clutter, and what was the mos t colorful visual part of the facade in this context? In the field of visual clutter, urban facades can be as effective as urban walls. Materials, colors, changing s tyles and contexts, different compositions of forms. These can be the factors that create and increase this visual clutter in monographs. In this research, by examining the three s treets that collect garbage in the areas that have had the highes t number of building permits issued in the las t ten years, single facades with visual clutter have been identified, and then by examining the components of these facades, the common characteris tics of each in terms of components have been identified. The composition of the facade was checked. This research shows that additions, materials, colors, and windows have the greates t impact on the visual clutter of urban facades in the examined samples.
سنجش تاثیرات اجتماعی گردشگری بر کیفیت زندگی با شیوع Covid-19 در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۵۴-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: با شروع Covid-19 در دنیا یکی از بحرانها در زمینه صنعت گردشگری است که به نوبه خود بر روی کیفیت و رفاه زندگی ساکنان مناطق گردشگری تاثیر گذاشته، که در این میان توجه به اثرات اجتماعی گردشگری بسیار ضروری است. هدف: هدف تحقیق حاضر سنجش تاثیرات اجتماعی گردشگری بر کیفیت زندگی با شروع Covid-19 در شهر تبریز می باشد. روش ها: تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق جمعیت بالای 18 سال شهر تبریز می باشد. تحلیل اطلاعات از معادلات ساختاری (EMS) با نرم افزار Amos و SPSS استفاده شد. یافته ها: یافته ها حاکی از این است که اعتماد بین فردی، دلبستگی به مکان، درک اثرات اجتماعی و Covid-19 ﺑﺎ ﺿﺮیﺐ ﺗﺄﺛیر 825/0 و 801/0 و 735/0 و 711/0 بیشترین اثرات را بر کیفیت زندگی داشته است. نتیجه گیری: در نتیجه هنگامی که افراد به مکان وارد می شوند، رفتارهای طرفدار اجتماعی و طرفدار محیط زیست را برای حفاظت از مکان خود برای کمک به هدف کاربردی آن ( مزایای گردشگری) اتخاذ می کنند و از این رو از توسعه گردشگری حمایت می کنند. این امر به نوبه خود می تواند در برآورده کردن دیگر اهداف کلیدی پایداری و رفاه و ارتقای کیفیت زندگی ساکنان شهر تبریز در زمان ، کووید 19و پیماریهای همه گیر و پس از آن نقش بیشتری داشته باشد.
بازیابی مظاهر نو سنتگرایی در دوازده پرده از نقاشیهای جنبش سقاخانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲)
119 - 131
حوزههای تخصصی:
در تاریخ هنر معاصر ایران، پاره ای از جریان های هنری با تأثیر از انگاره های مدرنیستی و در پیوند با ارزش های پیشین به قصدِ نیل به هنر ملی صورت پذیرفت. در همین راستا، گرایشی تحت عنوان نو سنت گرایی مطرح گشت که با تأکید بر تشخص بومی، عناصر شاخص هنرهای سنتی را با نگاه معاصر ارائه می داد. بر این اساس در دهه 1340 شمسی زمینه پیدایش «جنبش سقاخانه» مهیا شد. مقاله حاضر با هدفِ تدقیق در آثار سقاخانه ای تلاش دارد تا معنای نو سنت گرایی را در این مصداق مورد کاوش قرار دهد. به این ترتیب پرسش اصلی آن است: «نقاشی های جنبش سقاخانه، چگونه و با استفاده از کدام عناصر تصویری با رویکرد نوسنت گرایی نسبت پیدا می کند؟» با این نگاه، پژوهش کیفی حاضر، به شیوه توصیفی- تحلیلی و با گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی و مطالعه تصویری شکل گرفت. نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده از نقاشی های صادق تبریزی، حسین زنده رودی، فرامرز پیلآرام، منصور قندریز، ناصر اویسی و مسعود عربشاهی نشان داد این هنرمندان به مدد خوانش شخصی، شکل ویژه ای از مدرنیسم ایرانی را با زبان بصری سنتی هستی بخشیدند. به واقع گرایش نو سنت گرایی با هم پوشانی در مفاهیم مشترک، به نوعی تمایل به هنر پسانوگرا را نشان می دهد و به طور کلی، از لحاظ تکنیک و محتوا در حوزه کثرت گرایی قرار می گیرد اما در تعریفی ژرف تر، توجه به هویت بومی و ملی مهم ترین شاخصه در معنای نو سنت-گرایی به حساب می آید. به این ترتیب این رویکرد می کوشد با به کارگیری نشانه های آشنای برگرفته از سنت ها و آمیختن آن با سیاقی نو، راهی سازگار با نگرش مخاطب معاصر را ایجاد کند.
سنجش آسایش حرارتی درونی فصل گرم تحت تأثیر گشودگی ها با کمک روش PMV در خانه های سنتی و آپارتمانی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
117 - 131
حوزههای تخصصی:
آسایش حرارتی، شرایط ذهنی است که رضایت مندی از محیط حرارتی را بیان می کند. مناسب بودن داخل ساختمان از لحاظ حرارتی، نه تنها آسایش را برای ساکنان فراهم می آورد، بلکه باعث صرفه جویی در مصرف انرژی، سلامت، بالا رفتن میزان بهره وری و بهبود روحیه ساکنان خواهد شد. با توجه به آن که گشودگی یا بازشو به عنوان یکی از شاخص های کنترل شرایط آسایش و جریان هوا در فضای داخلی نقش مؤثری خواهد داشت، بررسی قابلیت ها و مقایسه آسایش حرارتی درونی ساختمان های مسکونی تحت تأثیر گشودگی های ساختمانی مورد توجه موضوع پژوهش قرار گرفته است. در پژوهش حاضر نحوه تغییرات آسایش حرارتی درونی خانه های سنتی و مدرن شهری تحت تأثیر گشودگی های ساختمانی در فصل گرم بررسی شده، سپس میزان نارضایتی1 PPD در دو حالت گشودگی باز و بسته در خانه های مدرن و سنتی مقایسه شده و در نهایت مؤثرترین عامل در کاهش میزان نارضایتی PPD برآورد شده است. جهت بررسی عملکرد بازشوها در اقلیم نیمه گرم و خشک شیراز میزان دما، رطوبت و باد با دستگاه دیتالاگر برداشت شد و با کمک سنجش میزان نارضایتی PPD، شاخص متوسط محدوده آسایش حرارتی2 PMV استخراج شد. دو نمونه موردی خانه سنتی صالحی و آپارتمان مدرن نور و تأثیر بازشو در دو حالت باز و بسته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که میزان نارضایتی از آسایش حرارتی درونی در فصل گرم در خانه سنتی، حالت گشودگی باز 18% و حالت گشودگی بسته 59% و در آپارتمان با بازشوی باز61% و حالت بازشوی بسته 91% است. گشودگی مورد مطالعه در خانه سنتی پنج دری بوده، بنابراین در ایجاد آسایش حرارتی فضای داخلی نقش مؤثرتری داشت. به طور کلی می توان چنین برداشت نمود که گشودگی و بازشو نقش مؤثری در سرمایش و تهویه هوای داخلی خواهد داشت. امری که امروزه در طراحی پایدار بسیار مورد توجه است و در اصول معماری ایرانی با عنوان مردم واری در فضاهای ساختمان نمایان می شود.
جایگاه ایزد مهر در متون آیینی کهن و سلسله های باستانی ایران و انعکاس آن بر نگاره های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
138 - 152
حوزههای تخصصی:
از زمان های بسیار کهن ایزد مهر مورد پرستش اقوام آریایی بود. صفات منحصربه فردی که برای این ایزد برشمرده اند؛ مانند، دوستی، نور، فروغ، خورشید، عهد و میثاق، وی را خدایی خاص و محبوب برای پرستش قرار داده است. در تاریخ اسطوره های ایرانی نیز نقش آفرینی در پیروزی فریدون بر ضحاک در هفتمین ماه سال و یا آغاز پادشاهی وی را در ماه مهر می توان پیدا کرد. مهر خدایی آرام بخش، نیکخواه و پشتیبان اعمال و مناسبات شرافتمندانه بوده و برخلاف خدای ورونه که دهشتناک و خشن معرفی شده است، دشمن خشونت و تندی است. مهر ایرانی نیز همان مفاهیم لطف و مهربانی مهر هندی را دربردارد. نام او همواره با مظاهر آسمانی چون خورشید و ستارگان و ماه پیوند خورده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که ایزد مهر در میان قوم آریایی های باستان به عنوان خدای بزرگ عهد و پیمان و فروغ روشنایی خورشید از منزلت و مقام سترگی برخوردار بود؛ به طوری که جایگاه والای این ایزد پس از مهاجرت آنان به هند و ایران در کنار سایر خدایان حفظ گردید. در منابع ودایی ایزد مهر دارای صفات و کارکردهای منحصربه فردی است که این ویژگی های در مراتب و اشکال دیگری در منابع زرتشتی نمود یافته است و جایگاه ویژه ای را برای وی در سلسله های هخامنشی تا ساسانیان ترسیم کرده است. نماد مهر در هنر اسلامی به خصوص در نگارگری اسلامی نیز تداوم یافته است.اهداف پژوهش:بررسی نقش ایزد مهر در ایران باستان.بررسی جایگاه ایزد مهر نگاره های دوره اسلامی.سؤالات پژوهش:جایگاه ایزدمهر در سلسله های هخامنشی تا ساسانیان چگونه بوده است؟انعکاس جایگاه ایزدمهر بر نگاره های اسلامی چگونه است؟
شیوه های انتقال مفاهیم تعلیمی مولانا در نی نامه با تکیه بر عناصر انسجام بخشی متن و تصویر نسخه خطی مصور محفوظ در موزه هنر والترز بالتیمور امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
527 - 552
حوزههای تخصصی:
مثنوی مولانا از متون گران سنگ کلاسیک زبان دری است. کسب معرفت در دیدگاه مولانا از اهم امور است و پیوسته مخاطب خویش را تا نیل به سرمنزل سعادت همراهی می کند. مفاهیم این اثر چندبُعدی از زوایای مختلف قابل کندوکاو است. تصویرسازی در فضای شعری از مختصات سبک مولانا است؛ چگونگی تأثیر این سبک بر انتقال مفاهیم تعلیمی مسئله ای است که پژوهش حاضر دنبال می کند. یکی از معدود آثار مصور مثنوی در موزه والتزر بالتیمور نگهداری می شود که نمونه منحصربه فردی در سنجش تصویرسازی در اثر مولانا است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. ابزار اصلی در استخراج شگردهای مولانا در این پژوهش نظریه انسجام بخشی «مایکل هالیدی» و «رقیه حسن» است. متن نی نامه در دو سطح فرم و محتوا بررسی می شود و همه عناصر درهم تنیده معنایی کشف می گردد. عناصر ارجاع، حذف، ادات ربط و همچنین در حیطه بازآیی تکرار، تضاد معنایی و شمول معنایی بیشترین ابزارهای کارآمد در انتقال مفاهیم در نی نامه هستند و زیبایی سخن و کلام مولانا را به وضوح نشان می دهند. نتیجه اینکه برای درک بخشی از رموز موفقیت مولانا در انتقال معانی و مفاهیم بایستی از ابزارهای معناشناسی جدید نیز در مطالعه مثنوی به کار گیریم تا زوایای جدیدی از این شاهکار ادبی و عرفانی را بیابیم.اهداف پژوهش:بررسی ارتباط متن و تصویر در مثنوی مولوی و نقش آن در انتقال مفاهیم تعلیمی.بررسی تکنیک های بلاغی مثنوی از لابه لای ابیات تعلیمی آن با کاربست تئوری هالیدی.سؤالات پژوهش:ارتباط متن تصویر در مثنوی مولوی چه ارتباطی در انتقال مفاهیم تعلیمی دارد؟تکنیک های بلاغی چه میزان از انتقال معانی بُعد تعلیمی را در مثنوی مولانا پوشش می دهد؟
ارزش ناملموس نیارش میراث جهانی گنبد سلطانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
59 - 77
حوزههای تخصصی:
علم نیارش برای پایداری و ایستایی بنا انجام می شود و حاصل سه علم استاتیک، مصالح شناسی و فن ساختمان است. این پژوهش بر آن است که با مطالعه و بررسی نحوه عملکرد سازه گنبد سلطانیه به عنوان هفتمین اثر ایران از بناهای مهم ثبت شده در فهرست یونسکو، نشان دهد که چگونه این بنای باشکوه و سنتی با تلفیقی از معماری و سازه شکل گرفته است. سازه در گنبد سلطانیه به مثابه معماری عمل کرده است. راز ثبات این ساختمان آجری در طول قرن های گذشته، در ساختار و مواد استفاده شده برای ساخت آن است. در این نوشتار از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. در ابتدا مطالعات تاریخی و معماری بنای گنبد سلطانیه معرفی شده سپس با جستاری در بخش های مختلف پی، ساقه گنبد، پوشش بنا، تزئینات و مصالح کاربردی به بیان این خصائص که به نوعی در پایداری این بنا مؤثرند، می پردازد. این پژوهش سعی در بررسی دقیق تر این موضوع دارد که چگونه بنای سنتی با استفاده از حداقل مصالح و حداکثر تکنولوژی زمان خود به معماری یکپارچه ای دست یافته است. باتوجه به اینکه ساختار و نحوه انتقال نیرو در این بنای عظیم به صورت آشکار و عیان قابل مطالعه نیست، لذا بررسی های صورت گرفته باتوجه به شواهد موجود و مطالعه ترک های عمیق امکان پذیر بوده است. در این مقاله به نقشی که سازه گنبد سلطانیه در بیان هویت معماری داشته و نقشی که می تواند در بیان هویت معماری امروزی بنا داشته باشد، پرداخته است.اهداف پژوهش:بررسی ارزش ناملموس نیارش میراث جهانی گنبد سلطانیه.بررسی بنای سنتی با استفاده از حداقل مصالح و حداکثر تکنولوژی زمان خود.سؤالات پژوهش:ارزش ناملموس نیارش میراث جهانی گنبد سلطانیه چگونه است؟گنبد سلطانیه چگونه با استفاده از حداقل مصالح و حداکثر تکنولوژی زمان خود به معماری یکپارچه ای دست یافته است؟
ضرباهنگ کاوی قرارگاه های رفتاری در بوستان های شهری؛ مطالعه موردی: بوستان بهارستان و ابن سینای زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
17 - 28
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های شهری بررسی اثر ریتمیک مصرف فضاهای عمومی شهری با نام ضرباهنگ کاوی مطرح است. قرارگاه رفتاری نوعی از تولید و مصرف فضا توسط گروه های اجتماعی مختلف است که در فضاهای عمومی مانند بوستان های شهری بیشتر نمود می یابد. این پژوهش با روش تحقیق کیفی، توصیفی_تحلیلی و با ماهیت اکتشافی به بررسی ضرباهنگ قرارگاه های رفتاری در بوستان های شهری با نمونه بوستان بهارستان و ابن سینای شهری زنجان پرداخته است. جمع آوری داده های مورد نیاز به صورت برداشت میدانی و با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی مبتنی بر نمونه دسترس و بدون سوگیری و روش مشاهده و مصاحبه انجام گرفته است. با توجه به طبقه بندی شاخص ها به سه مؤلفه اصلی ساختاری، پویایی و محیط اجتماعی، داده های جمع آوری شده طبقه بندی شده و با روش مبتنی بر جداول کیفی، ماتریس ارتباط و ریتم ضرباهنگ تحلیل صورت پذیرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد قرارگاه های رفتاری مبتنی بر عملکرد ایستا و گروهی، ضرباهنگ مصرف فضای فصلی تابستانه و روزانه بعد از ظهری داشته و قرارگاه های مبتنی بر عملکرد های فردی پویا مانند ورزش عمدتاً مصرف فضای چهار فصل و روزانه صبح و عصر دارند. از طرفی موقعیت و مبلمان مکانی قرارگاه در شکل گیری نوع ضرباهنگ اثر گذار و ارتباط مؤلفه های ضرباهنگی عمدتاً دارای انسجام و همبستگی عملکردی است.
راهکارهای افزایش هماهنگی طرح های جامع حمل ونقل و شهرسازی در ایران: تبیین چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
69 - 82
حوزههای تخصصی:
یکپارچگی ضعیف بین برنامه ریزی کاربری زمین و حمل ونقل می تواند منجر به مشکلات عمده ای از جمله اتلاف منابع برای اصلاح ناهماهنگی ها، تعریف کلان پروژه های ناسازگار یا دست کم ناهماهنگ در دو حوزه حمل ونقل و کاربری زمین و در نتیجه کاهش کارایی مدیریت شهری شود. در ایران، برنامه ریزی کاربری زمین در قالب «طرح جامع شهرسازی» و توسعه شبکه حمل ونقل در قالب «طرح جامع حمل ونقل» انجام می شود. در این مطالعه روند تهیه و تصویب طرح های جامع شهرسازی و حمل ونقل با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 20 نفر از متخصصان این دو حوزه مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر این بررسی اسناد و ضوابط قانونی برای تکمیل مصاحبه ها انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که روند حاکم بر تهیه و تصویب طرح های جامع حمل ونقل و شهرسازی تا حد زیادی مستقل از یکدیگر بوده و می توان گفت هماهنگی بین این دو طرح پایین است. در ادامه، با مرور تجارب خارجی در این زمینه و مصاحبه با مدیران شهری و متخصصان داخلی و خارجی، تلاش شده تا پیشنهاداتی به منظور بهبود هماهنگی بین این دو طرح ارائه شود. همچنین برای راهکارهای پیشنهادی مطرح شده در سه دسته شامل 1) تلفیق طرح های جامع شهرسازی و حمل و نقل در قالب یک طرح واحد، 2) تهیه و تصویب همزمان طرح ها و 3) اصلاح روند فعلی تصویب طرح های جامع حمل ونقل و شهرسازی، چالش هایی با استفاده از نتایج مصاحبه ها بیان شده است. در نهایت، با توجه به چالش های جدی تلفیق و انجام همزمان دو طرح، به نظر می رسد زمینه سازی برای تغییر نگرش در فرآیند تهیه و تصویب طرح ها و همچنین توسعه ابزارهای تحلیل یکپارچگی، راهکاری عملیاتی باشد.
پژوهشی در طرح و نقش سنگ قبرهای گورستان بُزلَر هفشجان و قبرستان ارامنه ی سیرَک با رویکرد تطبیقی-تحلیلی (با تأکید بر طرح و نقوش گیاهی و حیوانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
127 - 139
حوزههای تخصصی:
سنگ قبرها در مناطقی که مردمش به کمال صناعت و ذوق و غنای تمدن آراسته باشند، منظومه ای بکر جهت مطالعه خواهد بود. کثرت طرح و نقش در متن و زمینه ای که موضوعش با اساسی ترین مقوله ی زندگی انسان یعنی مرگ و زندگی عجین است، داستانی جذاب از تنوع نمادها و کیفیت یگانه ی تجربه ی زیبایی شناختی دارد. قبرستان «بُزلَر[i] هفشجان» و «ارامنه سیرَک[ii]» در چهارمحال و بختیاری از این دست منظومه ها هستند.این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و رویکرد تطبیقی می کوشد ارزش های هنری و نمادین (خصوصا نقوش گیاهی و حیوانی) سنگ قبور این دو حوزه را بررسی کرده و نحوه تعامل آن دو را با وجود تفاوت در دین و مذهب شان نشان دهد. از همین منظر نیم نگاهی به مطالعات جامعه شناختی در داد و گرفت فرهنگی ایرانیان با مهاجرین میهمان خواهیم انداخت. روش گردآوری داده ها عمدتا میدانی است و بر مبنای تحلیل طرح و نقش ها صورت می گیرد.جایی که پای هنر و زیبایی به میان می آید، حصارها و تمایزات ناشی از تعصب مذهبی در بحث تعاملات فرهنگی رنگ می بازد. یافته های پژوهش نشان می دهد در فرهنگ تصویری سنگ قبرهای «بزلر» و «سیرک» در یک منطقه ی واحد با دو مذهب متفاوت مردمش، کارکرد هنر و زیبایی بر تعصبات خاص مذهبی هرچند که اثر محرز دارد، تفوق تام می یابد.
بررسی تطبیقی معماری بازار سنتی و مرکز خرید گلستان در کرمانشاه براساس نظریه سینومرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم دی ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ایجاد ارتباط مطلوب بین کاربران و محیط کالبدی یکی از مسائلی است که معماران معاصر با آن روبه رو هستند، به طوری که می توان میزان موفقیت برنامه کارکردی هر فضا را با سنجش ارتباط کالبد و رفتار ارزیابی کرد. بارکر بیان می دارد هر چه سازگاری ساختارهای کالبدی- اجتماعی محیط که آن را سینومورفی می نامد، قوی تر باشد، فضا از کارایی بیش تری برخوردار خواهد بود. مطالعه رابطه محیط کالبدی و الگوهای رفتاری در فضاهای عمومی، به سبب درک رابطه بین انسان و نیازهای آن با شکل بروز رفتار در محیط و این که طیف گسترده ای از رفتارهای انسانی را در برمی گیرد، همواره اهمیت دارد. هم چنین عدم ارزیابی اکولوژیک محیط های انسان ساخت می تواند سبب نابسامانی معماری شود. بدین منظور در این پژوهش دو فضای تجاری با ساختار کالبدی متفاوت بررسی شد تا تأثیرات کالبد متفاوت بر تشکیل رفتارها ارزیابی شود. از این رو سؤال پژوهش عبارت است از چگونه می توان عملکرد بازارها (اعم از سنتی و معاصر) را با تأکید بر نظریه قرارگاه های رفتاری بارکر بهبود بخشید؟
هدف پژوهش: هدف کلی این پژوهش بررسی پیوند سینومورفیک ساختارهای محیطی و رفتار محیطی در بازار سنتی کرمانشاه و مرکز خرید گلستان به عنوان نمونه ای از مراکز تجاری معاصر است.
روش پژوهش: این پژوهش، تحقیقی کاربردی با رویکردی کیفی، از نوع توصیفی-تحلیلی، میدانی و غیرشبیه سازی شده است که در بازه ها و مقاطع زمانی معینی اجرا شده است.
نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت بازار سنتی کرمانشاه با توجه به هم ساختی قوی تر کالبد-رفتار کارایی مناسب تری داشته و پاسخ گوی الگوهای رفتاری کاربران است، اگرچه در آینده با توجه به عوامل تهدیدکننده و نقاط ضعف موجود، احتمال کاهش تنوع الگوهای رفتاری و در نتیجه تضعیف برنامه بازار وجود دارد. در مرکز خرید گلستان نیز ارتباط کالبد-رفتار نامطلوب ارزیابی شد که با استفاده از پیشنهاداتی که ارائه شده است می توان در جهت ارتقاء کارکرد آن قدم برداشت.
مطالعه مصادیق ارکان اصلی قدرت (قدرت سیاسی، اقتصادی و مذهبی) در مجموعه های معماری دوره ایلخانی (مطالعه موردی؛ گنبد سلطانیه)
حوزههای تخصصی:
هر یک از روش شناسی های مختلف در مطالعه هنر و معماری دوران اسلامی، با محوریت قرار دادن برخی مؤلفه ها، به مطالعه آثار و داده های باقی مانده از دوران گذشته پرداخته و با توجه به رویکردها و مبانی نظری متفاوت، نتایج ناهمگون و بعضاً ضدونقیضی حاصل کرده اند. سنت گرایی، تاریخی نگری، پدیدارشناسی و هرمنوتیک از جمله این دیدگاه ها و روش ها هستند. هدف اصلی این پژوهش شناسایی رابطه ی گفتمانی بین مجموعه های معماری دوره ایلخانی با مطالعه موردی ارگ و گنبد سلطانیه و ارکان اصلی قدرت بوده و در این راه از مبانی تاریخی نگری و جامعه شناسی هنر استفاده خواهد شد. روش تحقیق تحلیلی توصیفی و نوع کیفی و تاریخی می باشد و داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی گردآوری شده است. نتایج نشانگر پیوند ارکان اصلی قدرت (قدرت سیاسی، اقتصادی و مذهبی) در مهم ترین بنای مذهبی و شاهانه ی باقی مانده از عهد ایلخانی می باشد. سازمان دهی بناهایی از قبیل مساجد جامع و خانقاه، دیوان حکومتی، بازارها و راه های تجاری در یک مجموعه معماری، بازتاب ارکان قدرت ساز و مشروعیت بخش در معماری و شهرسازی اواخر عهد ایلخانی است.
توسعه به شرق، راه حل مدیریت شهری مشهد برای بازگرداندن حرم مطهر به مرکزیت؟!(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال یازدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰
75 - 78
حوزههای تخصصی:
توسعه شهر مشهد به لحاظ شکلی و جغرافیایی بنابر دلایل گوناگون به سمت شمال غرب بوده است. به طوری که در حال حاضر شهر دارای کشیدگی شمال غربی - جنوب شرقی است. مدیریت شهری مشهد در دوره اخیر - به دلایل معلوم و غیرمعلوم - به دنبال توسعه تحمیلی شهر به سمت شرق بوده است. از جمله دلایل مطرح شده برای این تصمیم کلان در سازمان فضایی شهر، خارج شدن حرم از مرکزیت و به حاشیه رفتن آن ذکر شده است. این یادداشت با تبیین مفهوم مرکزیت، رویکرد مدیریت شهری مشهد در اتخاذ این گونه تصمیمات کلان شهری را مورد نقد قرار داده، چرا که به دلیل فقدان نگاه تخصصی، فهم مدیران از مفهوم «مرکز»، به امری سطحی چون «وسط بودن» در شهر تقلیل یافته است و با توسعه شهر به سمت جنوب شرقی قصد بازگرداندن حرم مطهر به مرکز (وسط) شهر را دارد. این در حالی است که اساساً «مرکز» فراتر از جایگاهش در سازمان فضایی شهر، دارای مفهومی ذهنی و مجرد است. هر چند فرصت پیش روی این رویکرد مدیریت شهری را می توان حرکت در راستای ارتقای عدالت در ابعاد گوناگون آن همچون عدالت فضایی، اقتصادی، توجه به مناطق حاشیه ای و... دانست، اما هرگونه برنامه ریزی، طراحی و مداخله در مقیاس شهر مستلزم بررسی های تخصصی و نگاهی کل نگر به شهر است، در غیر این صورت محکوم به شکست خواهد بود و نتیجه ای جز هدررفتن منابع نخواهد داشت.
بررسی ساختار اجرایی و ریخت شناسی نقوش حیوانی رنگین نگاره های استان لرستان (مطالعه موردی: نگاره های رنگی کوهدشت و پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۱
68 - 87
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: سنگ نگاره یکی از رایج ترین شیوه های بیان و انتقال پیام در جوامع بوده که در پهنه سنگ های صخره ای بازتاب یافته است. در این میان استان لرستان و کوه های زاگرس، از مناطق ویژه ای است که این نوع رنگین نگاره ها در آن یافت شده است. در این پژوهش، به بررسی ساختار اجرایی و ریخت شناسی نقوش حیوانی رنگین نگاره های استان لرستان در دو شهرستان کوهدشت و پلدختر پرداخته شده است. اکنون سؤال این است، ساختار اجرایی، طراحی، ویژگی های بصری و موضوع نقوش حیوانی رنگین نگاره های استان لرستان چگونه است؟هدف: بررسی ویژگی های بصری، ادراک موضوعی و صحنه های روایی نقوش حیوانی رنگین نگاره های استان لرستان هدف این پژوهش است.روش پژوهش: این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و تطبیقی است و مبتنی بر گردآوری اطلاعات به شیوه میدانی، آزمایشگاهی و کتابخانه ای است.یافته ها: در مجموع شصت و سه نقشمایه حیوانی (اسب، بزکوهی، شتر، گوزن و سگ) شناسایی شد. سبک ترسیم نقش ها عمدتاً به صورت واقع گرایانه و بدون بسترسازی است و در برخی موارد (نقشمایه بز و سگ) سبک انتزاعی به کار برده شده است. نقوش فاقد حجم پردازی بوده و عمق نمایی و عدم رعایت تناسبات در برخی از نقوش قابل مشاهده است. نقوش با رنگ های قرمز، سیاه و نارنجی بر سطح سنگ، بدون سایه روشن ترسیم شده است. برمبنای مطالعات آزمایشگاهی رنگ استفاده شده در این سنگ نگاره ها، ترکیبی از اکسیدآهن II و III است. بررسی تطبیقی نشان داد نقوش از لحاظ ساختار مورد نظر شبیه سنگ نگاره های فلات ایران (زاگرس) است. در نهایت با بررسی نقوش حیوانی در استان لرستان می توان به اهمیت این جانوران در زندگی مردم ساکن این دیار و شناختی کلی از جریان زندگی ایشان نیز دست یافت.
تبیین نسبت نظام فضایی و نشانه ای در رویدادپذیری فضاهای بزرگ مقیاس (مطالعه موردی: راسته سبزه میدان و بازار مسگرها در بازار بزرگ تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم خرداد ۱۴۰۲ شماره ۱۲۰
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در سنت پژوهش های بینارشته ای معماری و علوم انسانی از دهه 80 میلادی به این سو، رابطه و هم کنش انسان و فضا، اغلب در گستره علوم رفتاری مطالعه شده است. در این پژوهش با بهره گیری از حوزه علوم شناختی، این هم کنش انسان و فضا مبتنی بر جنبه های شناختی، ذهن و حافظه در تجربه فضایی مطالعه شده است تا نشان دهد رویدادپذیری فضا در کنار مؤلفه های دیگر، به حافظه بخشی و شناختی انسان وابسته است.
هدف پژوهش: مقصود این مقاله، تعیین نسبت کیفی نقش حافظه بخشی در رویدادپذیری فضاهای بزرگ مقیاس از طریق مقایسه نظام های فضایی و نشانه های نمادین و تصویری است.روش پژوهش: این جستار با بهره گیری از روش های کیفی، توصیفی و عمل نگر، از طریق پیمایش و نگاشت رفتار در فضا، تلاش می کند تا رویدادپذیری در فضا را به ثبت فضا در حافظه فعال پیوند زند. برداشت ها به صورت میدانی، از طریق مشاهده مستقیم و تفسیر داده ها برای نگاشت رویدادهای فضایی در دو راسته از بازار بزرگ تهران انجام شده است.نتیجه گیری: دستاورد این پژوهش نشان می دهد که دو نظام فضایی و نشانه ای، سهم گذاری و اثرگذاری متفاوتی در حافظه فعال و رویدادپذیری فضا دارند. نظام فضایی به صورت درون زا، مستقیم، بی واسطه و از طریق ادراک و تجربه فضایی، زمینه رویدادپذیری را پیش می برد؛ و نظام نشانه ایی از طریق ثبت و بازخوانی، به صورت غیرمستقیم و با واسطه، تشخیص اجزای فضایی با اثرگذاری در حافظه بخشی انسان را فراهم می کند.
پژوهشی تاریخی در بازیابی هویت فرهنگی ایرانی در ابداع و گسترش خط نستعلیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم خرداد ۱۴۰۲ شماره ۱۲۰
71 - 86
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ابداع خط نستعلیق در دوره تیموری یکی از مؤلفه های هویت ساز فرهنگ و هنر ایران و نیز فراهم آورنده محملی مناسب برای شعر و ادبیات ایرانی است. سیر تحول خوش نویسی در فرهنگ ایرانی مانند آینه ای هویت ایرانی را بازتاب داده و توانسته با گفتمان ادب محور خود در هدایت هنرهای دیگر هم تأثیر شگرفی بگذارد. خوش نویسان ایرانی با ابداع خطوطی که سرآمد آنها عروس خطوط اسلامی یعنی خط نستعلیق است، توانسته اند به نسبت ها و توازن ویژه ای دست یابند که جذابیت منحصربه فردی را در میان دیگر خطوط اسلامی ایجاد کند. اینکه هویت فرهنگی ایرانی چگونه در ادبیات فاخر فارسی در دوره های ابداع بازتاب و همگام با رشد و گسترش خط نستعلیق توسعه یافته و چگونه ترجمان بصری فرهنگ ایرانی در قالب خوش نویسی تجلی یافته و اینکه چه دوره هایی برای تطول و تحول خط نستعلیق در بازتاب ادبیات فارسی می توان در نظر گرفت مسائلی است که درباره آنها کمتر مطالعه شده و این پژوهش به دنبال پاسخ به آنهاست.هدف پژوهش: این پژوهش علل پایبندی هویت فرهنگی ایران در رویکرد به هنر خوش نویسی را بررسی و بیان می کند که هم نوا با شعر و ادب پارسی به عنوان پشتوانه اصلی رشد و گسترش آن، از اهمیت بالایی برخوردار بوده است.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی بوده و مطالب با روش کتابخانه ای و خوانش منابع فراهم شده، همچنین با بررسی و خوانش بصری آثار خوش نویسی در دوره های یادشده به نتایج خود رسیده است.نتیجه گیری: این تحقیق بر هفت فراز تاریخی از شکوفایی و بالندگی خوش نویسی ایرانی می پردازد. به عبارت دیگر یافته های مقاله به رشد و گسترش ادب پارسی، در پرتو شکوفایی هنر خوش نویسی به معنای همواره به روزبودن آن دلالت می یابد. سرانجامِ این سیر تکاملی، خوش نویسی را برای بازتاب ادبیات فارسی و تثبیت هویت فرهنگی ایرانی مهم ترین مؤلفه قلمداد می کند.
مطالعه تطبیقی نسخ مصور بهگودپورانه و حمزه نامه با رویکردی بر هنر دربار و هنر توده ای هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم تیر ۱۴۰۲ شماره ۱۲۱
69 - 84
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:کتاب بهگودپورانه (یا بهاگاواتا – پورانا)، در قرن نهم میلادی به تلاش توده مردمی هند شکل گرفت و در دوره گورکانیان در قرن 17 میلادی مصور شد و نیز نسخه حمزه نامه که موضوع آن داستان های کهن ایرانی است در دوره اکبر از شاهان گورکانی هند در قرن 16 میلادی مصور شده است، با توجه به این که نگارگری حمزه نامه زیر نظر دربار گورکانی انجام گرفت، هنرمندان نامی با امکانات و حمایت فراوان بدان گمارده شده بودند و نتیجه امر پدیدآمدن، یک شاهکار بی نظیر بود. برای بازشناسی دقیق دو گونه، شیوه نگارگری در نسخه های مورد نظر، وجه تمایز آن ها با نام های هنر درباری و هنر توده ای مورد تطبیق قرار گرفت.
هدف پژوهش: این پژوهش شناخت عوامل تأثیرگذار بر هنر نگارگری توده ای هند و هم چنین واکاوی نقش حمایت مالی و معنوی در شکل گیری هنر درباری هند است. سؤال اصلی این پژوهش عبارت است از: نقش حامیان درباری در تطبیق نسخ مصور حمزه نامه و بهگودپورانه چه بازنمودی را نشان می دهد؟
روش پژوهش: توصیفی-تحلیلی و «تطبیقی-مقایسه ای» است و شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی است.
نتیجه گیری: نتایج مطالعات حاکی از آن است که نگاره های بهگودپورانه که توسط هنرمندانی فرودست تر و ناورزیده تر کشیده شده و تهی از تبلیغات و حمایت های حکومتی است، به نظر در بین توده مؤثرتر می آید. هرچند که اشتراکاتی در صحنه های بزم و رزم حمزه نامه و بهگودپورانه دیده می شود، اما نمایش صحنه ها در نگاره های حماسه هندی بهگودپورانه، در عین ظاهر خام دستانه دارای یک اصالت بومی است و واقعیت ملموس تری را نمایش می دهند و بر باورهای موجود نزدیک ترند. مقایسه دو نسخه در واقع، مقایسه هند حکومتی و هند مردمی است.
تأثیر بسته آموزش هنر دیسیپلین محور بر افزایش درک زیبایی شناسی کودکان 7 تا 9 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم شهریور ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
67 - 80
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: وجود برنامه های آموزشی هنر در راستای اهدافی مشخص و با رویکردی متناسب با آن می تواند تأثیرگذاری مطلوبی بر کودکان داشته باشد. از سویی، با توسعه حس زیبایی شناسی در کودکان که به صورت بالقوه در نهاد آن ها نهفته است می توان در دریافت پیوسته زیبایی ها و شگفتی های جهان اطراف به آن ها کمک کرد و هنر ابزار مناسبی برای برای افزایش و توسعه این درک است. از سویی دیگر، رویکرد آموزشی دیسیپلین محور با تمرکز بر روی آثار هنری می تواند در طراحی برنامه های آموزشی با این هدف مؤثر باشد؛ از این رو، سؤال پژوهش این است که بسته آموزشی طراحی شده با رویکرد دیسیپلین محور بر درک زیبایی شناسی کودکان چه تأثیری دارد؟
هدف پژوهش: هدف این پژوهش، سنجش تأثیر یک بسته آموزشی تدوین شده برمبنای رویکرد دیسیپلین محور بر درک زیبایی شناسی کودکان 7 تا 9 شهر اصفهان است.
روش پژوهش: به لحاظ هدف، کاربردی و در روش به صورت ترکیبی است. در ابتدا با روش کیفی از نوع اکتشافی با رویکرد دیسیپلین محور به طراحی برنامه آموزشی پرداخته شد و سپس جهت سنجش تأثیر این برنامه به روش کمّی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از آزمون زیبایی شناسی پیرسون که براساس تحول زیبایی شناسی پارسونز طراحی شده، بر روی 10 کودک در سنین 7 تا 9 سال انجام گرفت. کودکان به صورت تصادفی انتخاب و در پژوهش شرکت داده شدند. برنامه مداخله به مدت 12 جلسه آموزشی، که هر جلسه 90 دقیقه طول می کشید، انجام گرفت. داده های به دست آمده با روش آماری میانگین t زوجی بررسی شد.
نتیجه گیری: یافته های آماری نشان داد که بین عملکرد کودکان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0>p) و می توان نتیجه گرفت که برنامه آموزشی حاضر بر افزایش زیبایی شناسی کودکان تأثیر داشته است.