نگار باقری

نگار باقری

مدرک تحصیلی: کارشناس ارشد دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی دانشگاه تهران-ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

بازیابی مظاهر نو سنتگرایی در دوازده پرده از نقاشیهای جنبش سقاخانه

کلیدواژه‌ها: نو سنت گرایی پسانوگرایی جنبش سقاخانه نقاشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۴۲
در تاریخ هنر معاصر ایران، پاره ای از جریان های هنری با تأثیر از انگاره های مدرنیستی و در پیوند با ارزش های پیشین به قصدِ نیل به هنر ملی صورت پذیرفت. در همین راستا، گرایشی تحت عنوان نو سنت گرایی مطرح گشت که با تأکید بر تشخص بومی، عناصر شاخص هنرهای سنتی را با نگاه معاصر ارائه می داد. بر این اساس در دهه 1340 شمسی زمینه پیدایش «جنبش سقاخانه» مهیا شد. مقاله حاضر با هدفِ تدقیق در آثار سقاخانه ای تلاش دارد تا معنای نو سنت گرایی را در این مصداق مورد کاوش قرار دهد. به این ترتیب پرسش اصلی آن است: «نقاشی های جنبش سقاخانه، چگونه و با استفاده از کدام عناصر تصویری با رویکرد نوسنت گرایی نسبت پیدا می کند؟» با این نگاه، پژوهش کیفی حاضر، به شیوه توصیفی- تحلیلی و با گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی و مطالعه تصویری شکل گرفت. نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده از نقاشی های صادق تبریزی، حسین زنده رودی، فرامرز پیلآرام، منصور قندریز، ناصر اویسی و مسعود عربشاهی نشان داد این هنرمندان به مدد خوانش شخصی، شکل ویژه ای از مدرنیسم ایرانی را با زبان بصری سنتی هستی بخشیدند. به واقع گرایش نو سنت گرایی با هم پوشانی در مفاهیم مشترک، به نوعی تمایل به هنر پسانوگرا را نشان می دهد و به طور کلی، از لحاظ تکنیک و محتوا در حوزه کثرت گرایی قرار می گیرد اما در تعریفی ژرف تر، توجه به هویت بومی و ملی مهم ترین شاخصه در معنای نو سنت-گرایی به حساب می آید. به این ترتیب این رویکرد می کوشد با به کارگیری نشانه های آشنای برگرفته از سنت ها و آمیختن آن با سیاقی نو، راهی سازگار با نگرش مخاطب معاصر را ایجاد کند.
۲.

شناسایی و الویت بندی ابعاد بلوغ تحول دیجیتال در صنایع غذایی با رویکرد DANP فازی

کلیدواژه‌ها: تحول دیجیتال مدل بلوغ صنایع غذایی تصمیم گیری چندمعیاره DANP فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۳۲
بروز مشکلات عدیده در زنجیره تامین جهانی، باعث گردیده تحول دیجیتال در صنایع غذایی تسریع گردد اما بررسی مطالعات بیانگر این است نرخ نوآوری و استفاده از فناوری های نوین در صنایع غذایی و آشامیدنی ایران سرعت پایینی دارد و مطالعات اندکی در این حوزه انجام شده است. پژوهش حاضر باهدف کاهش شکاف مطالعات انجام شده است. بدین منظور برای شناسایی و اویت بندی معیارهای بلوغ قابلیت تحول دیجیتال، مدل مفهومی هرندی و همکاران(2022)، به عنوان مدل پایه انتخاب شد. همچنین برای اولین بار از تکنیک DANP فازی جهت استخراج، تعیین اوزان و الویت بندی معیارها و زیر معیارهای بلوغ تحول دیجیتال در این صنعت استفاده شد. این رویکرد روابط متقابل پیچیده در طراحی نقشه روابط شبکه ابعاد تحول دیجیتال را نیز توسعه داد. نتایج نشان داد در بین صنایع منتخب استان تهران، معیار زیرساخت ها، مدیریت ارشد دیجیتال و معیار رهبری تحویل دیجیتال، به ترتیب در رتبه اول تا سوم قرارگرفتند. همچنین معیارهای رهبری و مدیریت ارشد دیجیتال به عنوان معیارهای تاثیرگذار بر زیرساخت ها خصوصا فرهنگ دیجیتال هستند. زیر معیارهای زیرساخت های انسانی، مدیریتی و فنی نیز جزو زیرمعیارهای تاثیر گذار و علت هستند. همچنین در بین معیارهای مدیریت ارشد دیجیتال زیرمعیار های طرح ریزی و هدایت دیجیتال و پایش محیطی و شبکه سازی دیجیتال جنبه معلول و هماهنگی و اقدامات دیجیتال جنبه علت دارد. در بین معیارهای رهبری تحول دیجیتال، تنها زیرمعیار منابع دیجیتال از نوع معلول و مابقی زیرمعیارها از نوع علت هستند.
۳.

خلق جهان مشترک هنری در فرارفتن هنرمند از خود نتیجه ای بر مبنای بررسی تطبیقی آثار دیوید هاکنی و کمال الدین بهزاد

کلیدواژه‌ها: دیوید هاکنی کمال الدین بهزاد فرارفتن پرسپکتیو سطح رنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۸ تعداد دانلود : ۴۶۳
هنرمند برای پویایی و متمایز ساختن خود همواره به روش های گوناگونی دست می زند؛ روش هایی که در صورت موفقیت می تواند شیوه هایی جدید و سبک هایی تازه را در هنر به وجود آورد. این رویک رد را اگر "فرا رفتن " هنرمن د از خود بنامیم، می توان هنرمن دان بسیاری را جست وجو کرد که اقدام به آن کرده اند و شیوه های بدیعی را به وجود آورده اند. فرا رفتن هنرمند از خود می تواند از دو نظام مشخص تأثیر پذیری از سایر هنرمن دان و کنش ضد سبک ی تثبیت شده در خود هنرمن د تبعیت کن د. در راستای این فرایند تحولی، برخی هنرمندان فارغ از اندیشه یا حوزه جغرافیایی خود به یکدیگر نزدیک شده و محدوده کار آن ها دارای فضاهای مشترک با یکدیگر شده اند؛ در این فرآیند شباهت های متعددی میان آثارشان به وجود آمده و تأثیر پذیری هریک از دیگری باعث خلق شیوه ها و سبک های تازه در هنر شده است. دو تن از این هنرمندان کمال الدین بهزاد1و دیوید هاکن ی2 هستند که اولی در فرایند ضدیت با سبک خود و دیگری با تأثیر پذیری از نگارگری شرق، از خود و شیوه های نقاشی رایج  فراتر رفتند. این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی تطبیقی برخی آثار بهزاد و هاکنی پرداخته و با ارزیابی و تحلیل شباهت های موجود در میان آثار این دو هنرمند ایرانی و انگلیسی، روند فرا رفتن از خود توسط هنرمند را بررسی کرده است. این پژوهش بر آن است تا تأکید کند در کنش فرا رفتن از خود توسط هنرمندان، جهان های سبکی با یک دیگر تداخل می یابد و همین تداخل شکلی و محتوایی است که باعث ایجاد جریان های تازه و بدیع هنری می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان