فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۲۱ تا ۲٬۲۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
34 - 46
حوزههای تخصصی:
اگرچه ادراکات حسی انسان که در فرآیند های پیچیدهِ عصب شناختی، اطلاعات را از محیط دریافت و به مغز ارسال می کند، عموماً به شکلی مجزا و مستقل درنظر گرفته می شوند، اما تجربه انسان در جهان، تجربه ای چند حسی نیز هست. به نحوی که گاه، تحریک یک گذرگاه حسی، به تجربه ای غیر ارادی در یک گذرگاه حسی دیگر منجر می شود. این امر که در روان شناسی به سینستزیا (حس آمیزی) شناخته می شود، در خلق و آفرینش برخی آثار هنری به کار گرفته شده و شاعران و هنرمندان بسیاری نظیر رمبو، کله، کاندینسکی، کورساکف، مسیان، لیتس و نظایر آن ها، به عنوان روشی در طراحی به کار برده اند. قباد شیوا که در دهه پنجاه، پوسترهایی با مضمون موسیقی طراحی و منتشر نمود، به نوآوری های مهم و قابل توجهی در زمینهِ دریافت و پردازش ترکیبی دو حس بینایی و شنوایی، دست یافت. حال پرسش این است که، فرآیند حس آمیزی در پوسترهای با موضوع موسیقی دههِ پنجاه قباد شیوا، چگونه قابل تحلیل است؟ پژوهش کیفی حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و آرشیوی به انجام رسید. نوع نمونه گیری غیر تصادفی بوده که به روش هدفمند، تعداد سی و نه اثر از سال 1349 تا 1359 شامل پوسترهایی با موضوع موسیقی نمونه گیری و سپس، طبقه بندی و تحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که، فرآیند خلق و آفرینش این پوسترها بر شش دسته ِ بازنمایی خلاصه سازی شده اشیای موسیقیایی، همراه با عناصر بصری، بازنمایی چهره انسان، بازنمایی گیاهان، بازنمایی پرنده، کاربست هفت اصل تزیینی (اصل ابر) و کارکرد عناصر بصری، قابل مشاهده است که هنرمند در دسته ششم، با استفادهِ آگاهانه از کارکرد عناصر بصری و نفی بازنمایی و دست یابی به شیوهِ بیانی ویژه، به تحقق حس آمیزی در این پوسترها دست یافته است.
تاثیر موقعیت ستارگان بر نگاره های انسانی در دو نسخه صور الکواکب قرن نهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
125 - 143
حوزههای تخصصی:
«صورالکواکب الثابته» اثر صوفی رازی جزو کتب آموزشی نجوم قدیم است. این کتاب یک راهنمای مصور شناخت آسمان است که توضیحات جامعی درباره مختصات و ویژگی های نجومی اجرام سماوی دارد. در صورالکواکب برای هر یک از صورت های فلکی دو تصویر قرینه دیده می شود که یکی مربوط به آسمان و دیگری مربوط به کره آسمانی است. از میان 48 صورتِ فلکی مندرج در صورالکواکب، چهارده نگاره با پیکره انسان مرتبط است که از نظر ساختار در دو دسته انسانی (شامل یازده صورت) و موجودات پنداری انسان نما (شامل سه صورت) قرار می گیرد. با توجه به ویژگی های تصویرسازی کتاب مذکور، می توان نگاره های آن را به عنوان نمادی از نگارگری دوره های گوناگون مورد مطالعه قرار داد. پژوهش حاضر با هدف روشن نمودن میزان و نحوه تاثیرپذیری طرح و نقش پیکره های آسمانی در دو نسخه از صورالکواکب قرن نهم هجری از موقعیت سماوی اجرام و ستارگان انجام شده است. نگارندگان در پاسخ به این سوال که "نگارگران صورالکواکب در قرن نهم هجری با هدف رعایت ضوابط نجومی و موقعیت ستارگان، چه تغییراتی در پیکره نگاره های انسانی ایجاد کرده اند؟" به آن دسته از تفاوت های ترسیمی در پیکرنگاری و جامه آرایی پرداخته اند که منشا علمی-نجومی دارد. آن مواردی که نگارگران بر اساس ملاحظات نجومی(برای ثبت موقعیت دقیق ستارگان)، ناچار به اعمال تغییراتی در حالت متعارف پیکره ها بوده اند به طوری که جز با دلایل نجومی توجیه پذیر نیست. و یا به واسطه شکل پیکره آدمی، مجبور به جابه جایی های جزیی در موقعیت ستارگان شده اند. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و با استفاده از منابع کتابخانه ای به تجزیه وتحلیل کیفی چهارده نگاره انسانی و نیمه انسانی در دو نسخه صورالکواکب متعلق به قرن نهم هجری محفوظ در کتابخانه های ملی فرانسه و کنگره آمریکا پرداخته است. نگاره های مربوطه در مقایسه با اصول و قواعد پیکرنگاری رایج در قرن نهم هجری و نیز مطابقت با نقشه آسمان مورد واکاوی قرار گرفته اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که نگارگران صورالکواکب در قرن نهم هجری توانسته اند در زمینه رعایت وجه زیبایی در کنار حفظ ضوابط نجومی به نوعی از توازن دست پیدا کنند. این نوآوری با اعمال اندک تغییراتی در سنن رایج تصویرسازی صورالکواکب، ازجمله جابه جایی علائم و نشانه های ستارگان بر روی پیکره ها و تغییر در شکل لباس ها و ابزار جانبی آنها انجام شده است.
فرم یابی، ساخت و کنترل هندسه ی سازه های قیچی سان فرم آزاد تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
211 - 224
حوزههای تخصصی:
سازه های تطبیقی با یکپارچه سازی سه بخش اصلی حسگر، پردازشگر مرکزی و کنترل گر، خود را با تغییرات محیطی منطبق می سازند. برای مدلی از انطباق با تغییرات محیطی که حرکت کل یا بخشی از سازه را می طلبد می بایست سیستم های سازه ای مناسبی ارائه شده تا قابلت حرکت و گسترش پذیری را فراهم سازند. هدف اصلی مقاله ی حاضر فرم یابی، ساخت و کنترل هندسه ی سازه ی قیچی سان فرم آزاد است که با به کارگیری آن بتوان سایبان تطبیقی نسبت به تغییرات تابش نور روز با قابلیت ایجاد سایه اندازی مطلوب بهنگام برای کاربر تولید نمود. سؤال اصلی تحقیق آنست که چگونه می توان با الحاق عناصر جنبی و یا المان های جدید به اجزاء سازه ی قیچی سان متداول که از دیدگاه کنترلی غیرفعال هستند، نحوه ی گسترش پذیری را در پاسخ به تغییر حرکت خورشید کنترل نموده و به یک سازه ی قیچی سان تطبیقی دست یافت؟ از این رو ابتدا سطح فرم آزاد یک سایبان و شرایط تکیه گاهی آن با توجه به نیاز کاربر و شرایط محیطی فرم یابی شده و سپس با استخراج منحنی های همتراز سطح، مدل خطی از مسیرهای گسترش سازه ی قیچی سان فرم آزاد تعیین گردید. سایبان فرم آزاد در افزونه ی پارامتریک گرس هاپر و پلاگین فایرفلای و همچنین به کمک نرم افزار آردوینو جهت برقراری ارتباط بین حسگرهای نوری، کیت آردوینو به عنوان پردازشگر و سرو -موتور به عنوان کنترل گر شبیه سازی شده است. سپس یک مدل آزمایشگاهی در مقیاس 1 به 20 ساخته شده و عملکرد کنترلی مطلوب سازه ی قیچی سان تطبیقی نسبت به حرکت خورشید از طریق تغییر فرم آن به صورت تغییر خیز در دهانه ی ثابت سایبان نشان داده شده است.
استعاره های مفهومی در حوزه عرفان و هنر با تأکید بر ترکیبات گروه اسمی و عناصر نمادین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
706 - 727
حوزههای تخصصی:
زبان عرفانی همواره از مفاهیم انتزاعی سخن می گوید و بدین جهت برای قابل درک شدن، پیوسته از استعاره های مفهومی که خود زنجیروار به هم پیوسته اند، بهره می گیرد. کاربرد استعاره های مفهومی در هر هنر و متنی، نشان از بینش گوینده و تجربه زیسته است که او دارد. تجربه های زیسته عارف که از برخورد با امور غیبی به دست می آید، به کمک زبان رمزی و استعاری، در انتقال مفاهیم به کار گرفته می شوند. در ترکیبات زبان عرفانی، بدون استفاده از استعارهای مفهومی، درک مفاهیم عرفانی آسان نخواهد بود. این پژوهش در چارچوب زبان شناسی شناختی و با تکیه بر نظریه استعاره مفهومی، به معرفی برخی ترکیبات نو در عرفان پرداخته است. برای انجام این پژوهش، از سه فرهنگ دهخدا، سخن و عرفان، تعدادی از واژه های ترکیبی که به فارسی امروز نزدیک هستند، انتخاب و بررسی شده اند. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و کتابخانه ای است. آنچه از دستاوردهای این پژوهش حاصل گردید بیانگر این امر است که استعاره ساختاری پربسامدترین نوع استعاره مفهومی در اصطلاحات عرفانی است و عارفان تمایل بیشتری به کاربرد معانی استعاری برای تولید و درک اسم های مرکب در حوزه عرفان دارند. استعاره توانمندترین ابزار زبانی در بیان شناخت عارفانه از هستی است که برای بیان معانی پیچیده، مبهم، عمیق و گاه ناگفتنی به کار گرفته می شود. در هنر اسلامی نیز نمادپردازی و کاربرد استعاره های مفهومی جایگاه مهمی دارد.اهداف پژوهش:تعیین فرایندهای شناختی دخیل در شکل گیری اسم های مرکب زبان فارسی (استعاره) در حوزه عرفان هنر.مشخص کردن میزان خلاقیت فرایند ترکیب باتوجه به چارچوب نظری بنسز.سؤالات پژوهش:فرایندهای شناختی دخیل در شکل گیری اسم های مرکب زبان فارسی (استعاره) در حوزه عرفان و هنر اسلامی کدام اند؟میزان خلاقیت فرایند ترکیب باتوجه به چارچوب نظری بنسز چگونه است؟
مطالعه تطبیقی نقوش تزئینی گنبد های مساجد قبه الصخره بیت المقدس و شیخ لطف الله اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
20 - 34
حوزههای تخصصی:
از جمله اولین بناهای ساخته شده توسط مسلمانان، بنای قبه الصخره در فلسطین است که در قرن اول هجری ساخته شده و دارای تزیینات زیادی است. مسجد شیخ لطف الله نیز از جمله مساجد زیبا و شناخته شده ایران و جهان اسلام است که در قرن یازدهم در اصفهان بنا شده است. این دو بنا دارای تزیینات زیبا و منحصر به فردی در زیر گنبد خود هستند که در نگاه اول بیننده را به خود جلب می کند و در همان نگاه اول می توان نقاط اشتراکی را بین آن ها تشخیص داد. هدف از انجام این پژوهش، شناخت نقوش زیر گنبد این دو بنا و تطبیق آن ها با یکدیگر است و در همین راستا به این سؤالات پرداخته شده است: 1- در زیر گنبد مساجد قبه الصخره و مسجد شیخ لطف الله اصفهان، از چه تزییناتی استفاده شده است؟ 2- وجوه اشتراک و افتراق نقوش تزئینی در زیر گنبدهای مساجد قبه الصخره و شیخ لطف الله اصفهان در چیست؟ هم چنین در این پژوهش اطلاعات کتابخانه ای و داده های اسنادی و نمونه های پژوهش که شامل دو گنبد مساجد قبه الصخره و شیخ لطف الله اصفهان است، با روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتابج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که در تزیینات زیر گنبد هر دو بنا، اشاره به اصل توحید، از مهم ترین اهداف طراح بوده است و همچنین استفاده از نماد طاووس در هر دو بنا، نکته ای قابل توجه است و حتی می توان گفت که تزیینات زیر گنبد مسجد شیخ لطف الله، تحت تأثیر قبه الصخره به وجود آمده است و نقاط مشترک زیادی را می توان در این تزیینات یافت.
اولویت بندی ابعاد و مولفه های الگوی مدیریت بحران های ترافیکی در بلایای طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۳
57 - 81
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف اولویت بندی ابعاد و مولفه های الگوی مدیریت بحران های ترافیکی در بلایای طبیعی، جهت شناسایی اولویت هر یک از ابعاد،مولفه ها و شاخص های الگو در مدیریت بلایای طبیعی صورت گرفته است.روش: با توجه به اینکه هدف از انجام این تحقیق دستیابی به یک الگو برای مدیریت ترافیک در بحران های طبیعی، می باشد . این تحقیق از نوع کاربردی- توسعه ای و از منظر روش شناسی، از نوع «پژوهش آمیخته اکتشافی» است؛ جامعه آماری بخش کیفی تحقیق نخبگان و صاحب نظران نهادهای حوزه حمل و نقل (مهندسی ، قضایی ، جغرافیایی ، مدیریتی ، پلیسی،سوانح ،فرهنگی و اجتماعی،امنیتی)و جامعه آماری بخش کمی افراد مرتبط با مدیریت ترافیک در بحران های طبیعی هستند که با روش نمونه گیری احتمالی و با استفاده از جدول مورگان(ز تعداد جامعه آماری 432 نفری ، تعداد 205 ) انتخاب گردیدند. ابزار گرد آوری داده ها در بخش کیفی ، مصاحبه عمیق و در بخش کمی ، پرسش نامه بر آمده از بخش کیفی است و داده ها در نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها نشان می دهد که اولویت بندی ابعاد و مولفه های الگوی مدیریت بحران های ترافیکی در بلایای طبیعی به ترتیب عبارتند از مدیریت تعاملات سازمان های ذیربط در مواجهه با بحران های طبیعی در اولویت اول ، مدیریت درون سازمانی سازمان های ذیربط در اولویت دوم، مدیریت جامع ترافیک در بحران های طبیعی در اولویت سوم قرار د ارند.
واکاوی ساختار دوام و تسری فساد در شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فساد در حوزه عمومی را پدیده ای پیچیده، سیستمی، نظام یافته و جمعی که گاهی اوقات از نظر اجتماعی عادی سازی شده است، تعریف می کنند. با فراگیری فساد در دو دهه گذشته، یک توافق کلی به وجود آمده است که فساد در برابر تلاش برای مهار آن مقاومت می کند. این در حالی است که تأکید عمده پژوهش های انجام شده معطوف بر شناسایی بسترهای شکل گیری فساد بوده است. بنابراین، تلاش پژوهش حاضر بر این است تا در قالب مفاهیم نوین شبکه ای و نظام مند فساد، ساختار دوام پذیری و تسری فساد را شناسایی کند. از آن جایی که حکومت های محلی یکی از محمل های اصلی فساد به لحاظ حجم کاری، میزان تعاملات، نوع فعالیت و منابع در اختیار هستند، هدف پژوهش حاضر، شناسایی ساختار «دوام و تسری فساد» در شهرداری تهران است. این پژوهش در دسته پارادایم تفسیرگرایی قرار می گیرد و در آن از تحلیل محتوای کیفی برای تفسیر داده های متنی منتج از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شده است. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که «انحصار نظام قدرت» مهم ترین مفهوم شناسایی شده است، به گونه ای که «مرجعیت مراجع قدرت» و «نبود نظام ارزیابی» ناشی از هم پوشانی متقابل اشتراک و تعارض منافع، به ترتیب منجر به «تحکیم و تسری شبکه روابط فاسد» در ساختار شهرداری تهران شده است.
انیمیشن مستقل و متریالیستی به مثابه تروما، مطالعه موردی آثار رابرت بریر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طی دهه های اخیر مسئله روان زخم و نحوه بیان و بازنمایی تجربه تروماتیک با استفاده از تمهیدات ساختاری و تصویری ویژه، مسئله ای مهم در مطالعات حافظه و سینما شمرده می شود. در این راستا، فیلم آوانگارد و کشف قابلیت ها، نوآوری ها و فرم فلاشبک وار این گونه از فیلم سازی، مبحثی جالب توجه هست که در اغلب این قبیل مطالعات بدان پرداخته شده است. ازاین رو این پژوهش برآن است تا با شناخت و معرفی آثار آوانگارد و تأثیرات آن ها بر آثار پس از خود، قابلیت های بالقوه موجود در فیلم و انیمیشن ساختارگرا، ارتباط و مشابهت آن با حافظه آسیب دیده و چگونگی خلق تجربه اداراکانه جدید را مورد کنکاش قرار دهد. در این راستا ابتدا با تکیه بر دیدگاه روانشناسان و نظریه پردازان حوزه تروما مانند کریس بروین و کتی کاروت، مشخصه های این حافظه غیریکپارچه، تکه تکه و پنهان، تعیین گردد. پس از آن در ارتباط بین فلاش بک ذهنی و فلاش بک فیلمی در مباحث مورین توریم و با استفاده از نظریات برخی از نظریه پردازان فیلم آوانگارد چون پ.آدامز سیتنی و پیترگیدال، به بررسی شاخصه های فیلم متریالیستی و ساختارهای مشابه آن با این حافظه آسیب دیده می پردازیم. در پایان پژوهش نیز تلاش می شود تا مشابهت مشخصه های تصاویر ذهنی برآمده از رویداد و فضای تروماتیک با ویژگی های فلاشبک وار فیلم های آوانگارد و متریالیستی رابرت بریر به تفصیل بیان گردد.
بررسی تحلیلی مکتب نقاشی زندیه و قاجاریه
حوزههای تخصصی:
مکتب نقاشی زند وقاجار یا به اصطلاح درست تر «پیکرنگاری درباری» به آثار نقاشی اطلاق می شود که در دوره زندیه آغاز شد و تا دوره قاجار ناصری نیز ادامه پیدا کرد. این شیوه بیشتر از تلفیق ویژگی های هنرنقاشی سنتی ایرانی با عناصر و شیوه های از نقاشی اروپایی شکل گرفت که میراث دار دوران فرنگی سازی عصر صفوی می باشد. در آن دوران پرورش هنر نقاشی بیشتر وابسته به دربار بود و شاهان و شاهزادگان مهم ترین سفارش دهندگان آثار هنری و تنها حامیان هنر بوده اند. در روزگار فتحعلی شاه، شاه که با رویکرد به گذشته درخشان سرزمین ایران چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام با پیوند این دو به یکدیگر خود را وارث شاهان گذشته ایران و تمدن آن قلمداد می کرد و با مقام نیمه خدایی که پیدا کرده بود، مجوز کاری را از روحانیون گرفت که تا پیش از آن سابقه نداشت. نقاشی دوره قاجار را می توان به دو دوره کلی تقسیم کرد: از آغاز تا اواخر سلطنت ناصرالدین شاه که نقاشان در این دوره مواردی از نقاشی خارجی را که به مذاقشان خوش می آمد، انتخاب و آن را در سنت خود ادغام کردند که تلفیق شیوه های نو و کهنه منجر به شیوه نقاشی متمایزی شد که کاملا ایرانی بود. دوره دوم مقارن با سلطنت ناصرالدین شاه و پس از او است که در این دوره روز به روز محدودیت هنر درباری آشکارتر و محسوس تر می شد و نقاشی رسمی و کلاسیک نیازهای فرهنگی و هنری زمان را برآورده نمی کرد. نگارگری قاجاری در این دوره نقاشی روی بوم رواج یافت. نقاشی ها بسیار متاثر از نقاشی غربی بودند. پرتره کشیدن خاصه بسیار مورد توجه قرار گرفت. یک شیوه دیگر نقاشی هم برای تزیین قلمدان، قاب آینه، جعبه آرایش و دیگر اشیای تزئینی به کار رفت که نقاشی زیر لاکی نامیده شد. در این شیوه نقاشی را با لایه ای از ورنی می پوشانند. نوع دیگر نقاشی این دوران گل و مرغ سازی است که در اواخر صفویه آغاز شد و در دوره قاجار رواج یافت.
بررسی جایگاه کلیدی شیر به مثابه عنصر در کلیت فرهنگ هنر ایرانی بر اساس رویکردی تیپولوژیک
حوزههای تخصصی:
یکی از پرتکرارترین کلماتی که ایرانیان همیشه سعی در تعمیم دادنش به بسیاری مباحث داشته و دارند، کلمه شیر است. چیزی که در بحث جناس در ادبیات به نمودهای بسیاری راه یافته، ولی در تلخ ترین اتصالات هم مجدد وی دارای جایگاهی ارزشمند است؛ حتی کسی که صحنه شکار کردن یک شیر را می بیند، در برابرش یا سکوت کرده یا از ابهتش می گوید؛ در حالی که اگر امر کشتار توسط حیوان یا موجود دیگری صورت می گرفت، سریع وی را محکوم می کردیم. پس این بود که با رویکردی تیپولوژیک سعی بر آن داشتیم تا حدی علت این نوع تکرر و ارزش گیری را در عالم هنر با علم مشخص تر سازیم. هدف در این پژوهش، علاوه بر آن چه ذکر شد، با نگاهی آینده نگر به جایگاه شیر در اعتبار فرهنگ ایرانی (به ویژه) این مضمون را که اصل خلاقیت کار ما است، همیشه رک بیانه داریم، اما پیشینه کار را بسی مدیون صدرالدین طاهری و آرتور پوپ هستیم. همچنین در این پژوهش، از منابع کتابخانه ای و تجارب میدانی بهره برده و جنبه عملکرد کیفی ما بر رکنی توصیفی-تحلیلی استوار است. باشد که در پایان قطره ای از فرهنگ از دست رفته را با سمبول هایی که باقی مانده مصون داشته و در تعالی با دیدی نو شاید با اتکا بر نشانه و کهن الگوهایمان بتوانیم در مبحث هنر درمانی حتی بابی جد به نام نشانه درمانی ایرانی داشته و پایدار بماند، امید که مفید واقع گردد.
مقایسه دیدگاه آنه ماری شیمل و شیلا بلر درباره خوشنویسی اسلامی
حوزههای تخصصی:
در میان هنرهای سنتی اسلامی، خوشنویسی یکی از مهم ترین هنرها است؛ تا جایی که برخی از جریان های فکری مانند سنت گرایان آن را هنر قدسی یا هنر مقدس می دانند. از یک سو، می توان خوشنویسی اسلامی را هنری همگام با حکمت و عرفان دانست و از سوی دیگر، ممکن است آن را صرفا هنری برخاسته و برگرفته از تمدن اسلامی بدانیم. در هر صورت، نمی توان جایگاه بی بدیل و ارزنده این شاخه هنر سنتی میان هنرهای اسلامی را نادیده انگاشت. در بررسی هر موضوع و از جمله آثار یا شاخه های هنر اسلامی، انتخاب روش و رویکرد متفاوت ما را به نتایج متفاوتی می رساند. این امر در زمینه مطالعات هنر اسلامی نتایج بسیار متفاوتی به همراه دارد. با در نظر گرفتن همین امر، اندیشمندان و پژوهش گران مختلفی در زمینه خوشنویسی اسلامی پژوهش انجام داده اند. آنه ماری شیمل و شیلا اس. بلر از جمله پژوهش گران مهمی هستند که در زمینه هنر اسلامی و خوشنویسی اسلامی پژوهش کرده اند. با توجه به این نکات، هدف اصلی در این پژوهش، بررسی دیدگاه شیمل و بلر در زمینه خوشنویسی اسلامی است. بر همین اساس، پرسش اصلی در این پژوهش عبارت است از این که مولفه های خوشنویسی اسلامی در دیدگاه شیمل و بلر چیست؟ در این پژوهش، پس از بیان مبانی نظری و تعریف مفاهیم مورد نیاز، دیدگاه شیمل و بلر در زمینه خوشنویسی اسلامی بررسی و تحلیل می شود. این پژوهش ماهیت کاربردی دارد و از نوع توصیفی - تحلیلی به شمار می رود. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. روش تحلیل، کیفی است. این پژوهش نشان می دهد که شیمل در بررسی خوشنویسی اسلامی، از رویکرد پدیدارشناسی و بلر از تاریخ نگاری بهره می برند.
بررسی رابطه ساختار و معنا در نقاشی های علی اکبر صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
49 - 62
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به اهمیت تزلزل تولید معنای قطعی، رسیدن به معانی جدید و ساختارگریزی متن از دیدگاه متفکران پساساختارگرا چون دریدا و بارت پرداخته و همچنین به به مف اهیم مهم ی چون وارونگی تقابل های دوگانه، واسازی و بینامتنیت، تکثر دلالت ها، مرکزیت زدایی، مؤلف زدایی، آرایه، چندمعنایی، غیاب مدلول، توجه داشته است است. روش انجام تحقیق بر مبناى ماهیت توصیفى- تحلیلى بوده است و شیوه گردآورى اطلاعات به صورت ترکیبى (کتابخانه اى و میدانى) و تعداد نمونه 6 تصویر بود. روش تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز کیفی است. همچنین این پژوهش به این پرسش پاسخ می دهد که رابطه ساختار و معنا در مجموعه آثار نقاشی هنرمندان معاصر پس از بر چیست؟ در این مقاله نگارنده پس از اشاره به مفاهیم نشانه شناسی ساختارگرا و پساساختارگرایانه از این مباحث در راستای خوانش آثار موردنظر پرداخته است و سعی شده تا به تحلیل در راستای سؤالات پژوهش بپردازد. نتایج به دست آمده از بررسی نمونه ها نشان می دهد که تمامی نظام منسجم و ساختارمند اثر دچار تعلیق و ویرانی است. بازی بی پایان دال ها به نحوی انسجام گریز، خوانشی نهایی از متن را ناممکن می کند. هدف پژوهش:بررسی رابطه ساختار و معنا در هنرهای معاصر.بررسی مفاهیم نشانه شناسی ساختار گرا و پساساختارگرایانه.سؤالات پژوهش:بررسی رابطه ساختار و معنا در هنرهای معاصر چگونه می باشد؟تحلیل مفاهیم نشانه شناسی ساختارگرا و پساساختارگرایانه چگونه می باشد؟
طراحی بسته بندی صنایع فرهنگی مکتوب با استفاده از نقوش پارچه های ایرانی موزه کلیلوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
128 - 147
حوزههای تخصصی:
امروزه صنایع فرهنگی مکتوب یکی از ابزارهای مهم انتقال آگاهی، اطلاعات و دانش محسوب می شوند. به همین دلیل قشری زیادی از جامعه با آن ها سروکار دارند. باتوجه به جایگاه این آثار در محیط زندگی افراد جامعه، چگونگی ارائه این آثار می تواند نقش مهمی در حفظ بازار این صنعت و تداوم انتقال حافظه فرهنگی داشته باشد لذا بحث اهمیت بسته بندی برای آن ها مطرح می گردد. در طراحی صنعتی یکی از مقوله های مهم، امکان کاربست الگوهای کهن و مفهومی هنری است. بسته بندی به دلیل وفور تولید و کاربرد در جامعه امروزی یکی از وسایل مهم و کاربردی در زندگی روزمره هستند که ماهیت طراحی در آن ها می تواند نقش مهمی در انتقال انگاره های فرهنگی داشته باشد. برخی از آثار فرهنگی و تاریخی موجود در موزه ها به لحاظ بهرمندی از غنای هنری و پیشینه تاریخی می تواند به عنوان الگو موردتوجه قرار گیرد. موزه هنری کلیولند اوهایو آمریکا یکی از موز های بزرگی است که آثار هنری تاریخی ایران نیز در آن نگهداری می شود. وجود نمونه های متعددی از پارچه ها و منسوجات تاریخی ایرانی در این موزه می تواند این مکان را به محلی برای آشنایی با طرح های کهن تبدیل کند. لذا بررسی نمونه های موجود در آن به عنوان الگو در طراحی پک های هدیه برای صنایع فرهنگی مکتوب می تواند طراحی صنعتی در این زمینه را با مجموعه ای از نقوش زیبا و نمادین غنی سازد و زمینه آفرینش طرح های نو را فراهم سازد.اهداف پژوهش:بازشناسی نقوش پارچه های ایرانی موزه کلیولند.بررسی امکان کاربرد نقوش پارچه های ایرانی موزه کلیولند در طراحی بسته بندی صنایع فرهنگی مکتوب.سؤالات پژوهش:پارچه های ایرانی موزه کلیولند دارای چه نقوشی است؟چگونه می توان از نقوش پارچه های ایرانی موزه کلیولند برای طراحی بسته بندی صنایع فرهنگی مکتوب استفاد کرد؟
تأثیر نوآوری های فنی رنگ بر تحولات بصری سفال قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های منحصربه فرد سفال قاجار که آن را از سفال دیگر دوران متمایز می سازد، به کارگیری تنوعی از طیف های رنگی نوظهور است که پیش از آن سابقه نداشته اند. در اغلب پژوهش های صورت گرفته پیرامون خصلت های بصری سفال قاجار، این مسئله، نتیجهٔ منطقی تغییر ذائقهٔ زیبایی شناختی این دوره قلمداد شده، اما به تحولات صورت گرفته در زمینهٔ فناوری توجهی نشده است. از این رو، هدف پژوهش حاضر، مطالعه نقش نوآوری های فنی در شکل گیری تحولات بصری سفال قاجار در عرصهٔ رنگ پردازی است، ضمن آن که زمینه های پیدایش نوآوری های فنی در سفال قاجار به ویژه در حیطهٔ فناوری رنگ را مورد بررسی و ارزیابی قرار می دهد. در پژوهش کیفی حاضر، از روش تحقیق تاریخی- تحلیلی استفاده شده و گردآوری داده ها با مراجعه به اسناد کتابخانه ای و میدانی انجام پذیرفته است. این تحقیق بر مطالعه نمونه هایی از سفال قاجار متمرکز شده که ترکیبات رنگ آن ها تحت آنالیزهای شیمیایی و ریزساختاری قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رواج رنگیزه های جدید در دورهٔ قاجار نظیر نانوذرات طلا، آنتیمونات سرب، اکسید اورانیوم و اکسید کروم که از آن ها به ترتیب رنگ های قرمز- صورتی، زرد، زرد- نارنجی و سبز حاصل گشته، عامل تنوع و کثرت رنگی به ویژه در شیوهٔ زیرلعابی بوده است. افزون بر این که خلاقیت و دستاوردهای سفالگران قاجار در زمینهٔ ساخت رنگ های ترکیبی و بهره گیری از قابلیت غلظت رنگ ها در رنگ پردازی، در گسترش دامنهٔ این پدیده مؤثر واقع شده است. رواج نوآوری های فنی در این دوره نیز در پی تسهیل انتقال علوم جدید از اروپا به ایران طی فرایندهای مختلف ازجمله تحصیل و آموزش علوم جدید، ترجمه و تألیف کتب علمی جدید و واردات فناوری های نوظهور تحقق یافته است.
تحلیل بصری نقش سریر پادشاهی در نگاره های شاهنامه شاه تهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
103 - 124
حوزههای تخصصی:
موضوع جلوس پادشاهان، به دلیل جذابیت های روایی و بصری خاص اش، در اغلب شاهنامه های مصور مورد توجه نگارگران بوده و با کیفیت های متنوع به تصویر کشیده شده است. شاهنامه تهماسبی، یکی از مهمترین نسخی است که به تصویرسازی این مجلس توجه ویژه داشته و از سریرهای پادشاهی به عنوان نمادی از فرّ و عنصر بصری خاص در تبیین جایگاه پادشاه به خوبی بهره گرفته است. هدف از این پژوهش در گام نخست شناسایی ویژگی های بصری نقوش سریر پادشاهی در شاهنامه تهماسبی و پس از آن تبیین میزان همگامی تصویر با متن است. پرسش این است: در تحلیل وجوه بصری نقش سریر پادشاهی در شاهنامه شاه تهماسبی چه ویژگی هایی مشهود است؟ ماهیت این تحقیق توسعه ای می باشد و از روش تاریخی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که گوناگونی فرم و ترکیب بندی قرینه، با غلبه ی نقشمایه های تزئینی، از ویژگی های عمده نقوش سریر پادشاهی در شاهنامه تهماسبی است. در شیوه بازنمایی نقوش سریر تنوع قابل ملاحظه ای وجود دارد که این امر بر مبنای شواهد موجود از تفاوت در شرح و توصیف پادشاهان در متن ادبی شاهنامه نشأت می گیرد، هر چند که در برخی موارد توصیفی از سریر در متن نیآمده و هنرمند با تخیل خود آن را ترسیم کرده است.
«هنر های پنج گانه تزیین سقف» و «قالی ایرانی» به عنوان معیاری در شکل دهی به تناسبات فضایی خانه قاجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
98 - 117
حوزههای تخصصی:
ارزیابی کیفی وضعیت پاسخ به شرایط اضطراری در زمان وقوع رویدادهای طبیعانه لرزه ای در شهر تهران با کمک از درس آموزی های حاصله از حوادث گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲
18 - 34
حوزههای تخصصی:
دهه های اخیر با تولد و رشد صنایع جهان شاهد اثرات مخرب ناشی از تاثیر رویدادهای شدید طبیعی بر روی کارخانه های صنعتی بوده است و تبعات و وقایع ناشی از حواث رویداده باعث جلب توجه بسیار به این دسته نوظهور از رویدادهای فنآورانه ناشی از وقایع طبیعی (رویدادهای طبیعانه) شده است. عدم آمادگی برای مواجهه با این دسته از رویدادها و سردرگمی برای تصمیم گیری در ارائه پاسخ مناسب به شرایط موجود توسط تصمیم گیرندگان کلان و نیروهای پاسخ اضطراری و مردم همیشه مشاهده شده است که دلایل مختلفی از جمله چند رشته ای بودن موضوع، نوظهور بودن و کم بودن آمار این رویدادها، ناکافی بودن اطلاعات تخصصی و اتخاذ رویکردهایی مشابه با حوادث فرآیندی را می توان برای آن نام برد. انواع خرابی های زیرساخت ها و شریان های حیاتی به دلیل وقوع رخداد طبیعی از موارد برجسته و مشکلات عدید و موانع موجود در پاسخگویی لازم به شرایط روی داده می باشد. در این مقاله به بررسی رویدادهای طبیعانه لرزه ای رویداده در سایر کشورها پرداخته می شود و پس از مرور شرح رویدادها، وضعیت پاسخ در شرایط اضطراری مورد بررسی و دسته بندی قرار گرفته است. با استفاده از سایر مطالعات صورت گرفته وضعیت شریان های حیاتی و زیرساخت ها مورد بررسی قرار می گیرد وضعیت پاسخ به شرایط اضطراری در صورت وقوع رویداد طبیعانه لرزه ای محتمل در شهر تهران مورد بحث قرار می گیرد.
تبیین مفهوم تخیل همدلانه در اندیشه های پراگماتیستی رورتی به مثابه راهی برای برون رفت از اغتشاش در نمای بناهای مسکونی در شهرهای معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
79 - 91
حوزههای تخصصی:
اغتشاش و آشفتگی در نمای بناهای مسکونی در شهرهای معاصر، مسئله ای است که در ادبیات معماری و شهرسازی بسیار به آن اشاره می شود. مدیران و طراحان شهری معتقدند که عوامل طراحی و فردگرایی معماران معاصر یکی از عوامل مؤثر در به وجود آوردن وضعیت فوق است. بدین منظور راه حل ها و قوانینی در صورت معماری و از لحاظ فرمی و بصری در جهت کنترل و مداخله برای بهبود اوضاع کنونی وضع شده که به نظر می رسد در عمل، کارایی و مقبولیت لازم را نداشته است. این پژوهش جهت فهم عمیق تر موضوع و بازخوانی و تبیین دوباره این مسئله، در جستجوی یک چارچوب نظری است که با پذیرش واقعیت گریزناپذیر فردگرایی در دوران معاصر، به دنبال تقویت هم بودی و همبستگی انسانی باشد. چارچوبی که بتواند با تکیه بر اهمیت نقش نما به عنوان چهره ای که مالک و طراح بنا برای خود متصورند، شیوه تفکر معماران در تعریف خود و تأثیر آن در مرحله تفسیر مسئله نما و قاب بندی آن را تغییر دهد و به عنوان نقطه عزیمت در فرایند طراحی مفید واقع شود. این پژوهش با تکیه بر معرفت شناسی پراگماتیستی و نظریات و روش پیشنهادی ریچارد رورتی، به دنبال راهکاری نظری مختص زمان اکنون است. تحقیق حاضر در مجموع به روش کیفی و مشاهده اوضاع کنونی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای انجام شده است. در پایان همدلی با دیگری به مثابه راهی جهت توسعه مفهوم خود (طراح-مالک)، مااندیشی و ایجاد همبستگی در چهره بناهای مسکونی پیشنهاد می شود. اندیشه ای که مبتنی بر طراحی های مشارکتی و کاربر- محور در معماری است و با گسترش دایره خود در طراحی نماهای مسکونی، هم بودی به جای هم ستیزی با دیگران در فضاهای همسایگی را تشویق می کند.
افول شبکه آبرسانی شهر سمنان، از یک زیرساخت منظرین شهر تا عنصر فراموش شده در منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال یازدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۱
72 - 75
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های همیشگی شهرهای فلات مرکزی ایران دست وپنجه نرم کردن با مشکل کمبود آب در همه دوران ها بوده است. چالشی که منجر به ظهور نبوغ اهالی این پهنه سرزمینی در شیوه های بهره گیری از آب شده است. در طول تاریخ و به فراخور بستر جغرافیایی و زمین شناسی این شیوه ها متفاوت و متنوع بوده اند. از جمله این شیوه ها که در شهر کویری سمنان مورد استفاده قرار گرفته است استخراج آب، هدایت و جمع آوری در استخرهای ذخیره آب و سپس تقسیم بین زمین های زراعی بوده است. این ساختار آبرسانی بنابر شواهد تاریخی و موجود زیرساخت اصلی شکل گیری شهر بوده است و مطالعات نگارنده نشان می دهد این زیرساخت به عنوان یک زیرساخت منظرین در تمامی دوران ها مطرح، زنده و پویا بوده است. ابعاد مختلف عملکردی، هویتی و زیبایی شناسانه در حوزه های مختلف کالبدی، معنایی، فرهنگی و اجتماعی که در شناخت این ساختار قابل شناسایی است آن را به عنوان زیرساختی منظرین معرفی می کنند که بدون شک نقشی بنیادین در شکل دادن به منظر شهر قدیم داشته است. نقشی که با ورود زیرساخت های مدرن شهری از جمله شبکه آبرسانی مدرن نه تنها اثری در پدیدآمدن منظر شهر جدید ندارد بلکه در منظر شهر امروز درحال رنگ باختن است. این درحالی است که زنده نگاه داشتن چنین زیرساختی نه تنها می تواند پاسخگوی ابعاد زیباشناسانه و کالبدی منظر شهری سمنان باشد، بلکه به واسطه لایه های متنوع معنایی بارگزاری شده بر آن می تواند خلأهای اجتماعی و مردمی را نیز در عرصه برنامه ریزی شهری پوشش دهد.
شناسایی مزایا و معایب و چالش های پیش روی خانه هوشمند از منظر کاربران در شهر تهران
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، فناوری ها به حدی از پیشرفت و توسعه رسیده اند که در سطح زندگی روزمره نیز غیر قابل چشم پوشی هستند. خانه هوشمند نمایانگر تعریف جدیدی از فضای خانگی است که با ورود هرچه بیشتر فناوری به خانه ها همراه می باشد. جایگاه هوشمندسازی در ایران، به عنوان یک پدیده وارداتی نیازمند مطالعه و بررسی های بیشتر است. هدف از این پژوهش پیدا کردن چالش های پیش روی هوشمند سازی در خانه های ایرانی و دریافتن نوع نگرش کاربران به این موضوع است. در ادامه سعی شده است تا مزایا و معایب و نقاط قوت و ضعف خانه هوشمند با تکیه بر تجربه زیسته کاربران شهر تهران مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش برمبنای هدف یک تحقیق بنیادی و از حیث روش، یک مطالعه کیفی به شیوه مردم نگاریست که با انجام مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با دو گروه کاربران بالفعل و بالقوه خانه هوشمند در شهر تهران انجام شده است. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار اطلس تی نسخه 9 مورد تحلیل موضوعی قرار گرفته است. یافته های این پژوهش حکایت می کند که مؤلفه های مختلفی در میزان رضایت کاربران از هوشمندسازی خانه ها مؤثر هستند که در گروه کاربران بالفعل عبارتند از مؤلفه های؛ روان شناختی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، زیرساخت و تکنولوژی و در گروه کاربران بالقوه نیز شامل مؤلفه های؛ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می باشد. نتایج نشان می دهد که علیرغم تصورات اولیه، کاربران بالفعل غالباً از زیستن در این فضاها احساس رضایت می کنند و حتی در صورت عدم رضایت کامل، مزایای هوشمند سازی را انکار نمی کنند. درواقع مهم ترین چالش برای پذیرش خانه هوشمند از دیدگاه هر دو گروه، هزینه های بالای آن است.