مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
زیرساخت منظرین
حوزه های تخصصی:
در طی قرن ها شهرهای فلات ایران در پیوندی عمیق و متقابل با شبکه ها و منابع آبی شکل گرفته، پایدار شده و توسعه یافته بودند. امروز بازخوانی پیوند و رابطه چندوجهی و چندعملکردی این زیرساخت ها با شهر و استخراج اصول حاکم بر آن ما را در بازتعریف رابطه تک بعدی حاکم بر شبکه های انتقال آب، به عنوان گونه ای از شبکه های زیرساختی مدرن، باکلان شهرهایمان یاری می کند.
یکی از پیشرفته ترین نمونه های پیوند همه جانبه شهر و سیستم آبی، در شمال شرق ایران (ازبکستان کنونی) و در شهر بخارا شکل گرفته است. سیستمی توسعه یافته براساس بهره گیری از آب های جاری که امروز نیز باوجود نابودی تقریباً 90 درصدی، بازمانده های آن در بافت قدیم شهر، مهم ترین مؤلفه های منظر شهر بخارا به شمار می روند. اینکه چگونه این شبکه آبی به زیرساختی منظرین2 برای شهر تبدیل شده و نقشی چندوجهی در شهر و زندگی شهروندان داشته است و اینکه چگونه این شبکه در طول 10 قرن گذشته به صورتی پایدار در شهر حضورداشته و سیستم وار با توسعه شهر توسعه یافته است، سؤالاتی هستند که این نوشتار با پژوهش در مکتوبات و مستندات موجود در باب بخارا از قرن 10 تا 21 میلادی در پاسخ به آنها می کوشد و تلاش می کند با یافتن جنبه های مختلف پیوند این شبکه با ساختارهای فضایی - کالبدی و فعالیتی شهر از یک سو و ساختارهای ذهنی مردم بخارا از سوی دیگر، اصول حاکم بر شکل گیری و توسعه شبکه آبی بخارا را بیابد. نتایج این بررسی دو نکته مهم و مرتبط با هم را در مورد شبکه آبی شهر بخارا نشان می دهد : نخست اینکه شبکه آبی شهر بخارا در لایه های مختلف، ارتباط تنگاتنگ و عمیقی را با ساختار فضایی و اجتماعی شهر (زندگی عینی و ذهنی شهر و شهروندان و حوزه های شخصی و عمومی زندگی) برقرار ساخته و همین مسئله موجب شده بوده است که این شبکه نقشی کلیدی را در درک شهر بخارا بازی کند و از یک شبکه زیرساختی با نقش معیشتی و خدماتیِ صرف به شبکه ای منظرین با نقش سمبولیک برای شهر بخارا ارتقا یابد. دوم اینکه نیاز کارکردی به این شبکه، شرط لازم در پیوند و حضور مؤلفه های شبکه آبی در فضاهای شهری و زندگی مردم بخارا بوده است و نه شرط کافی. پیوند ذهنی این شبکه و مؤلفه های آن با مردم و زندگی آنها نحوه و کیفیت حضور پایدار مؤلفه های شبکه را در شهر بخارا تضمین می کرده است.
زیرساخت شهری و لزوم تغییر نگاه در تعریف و برنامه ریزی آن؛ زیرساخت منظرین مفهومی نو در تعریف زیرساخت های شهری قرن بیست و یک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای مدرن در طی قرن ها بر پایه زیرساخت های تکنولوژیک شکل گرفته و پایدار شده اند. امروز شهر و زندگی شهری بدون، بزرگراه ها و شبکه های حمل ونقل ریلی، فرودگاه ها، شبکه های تأمین آب، شبکه های فاضلاب، تلفن، برق، و اخیراً شبکه های اینترنت و موبایل غیرقابل تصور است و حضور پایه ای شان به مانند نور آفتاب، درختان، هوای پاک و … برای شهروندان عادی و طبیعی به نظر می رسد. این شبکه های زیرساختی بیش از هر دستاورد مدرن دیگر دوران صنعت بر شکل شهرها و رابطه انسان مدرن با محیط و طبیعت پیرامونش تأثیر گذاشته است. با ورود غرب به دوران پس از صنعت، از اواخر قرن بیست، همزمان با گسترش و توجه به مخاطرات اکولوژیکی ناشی از توسعه بی رویه شهرهای مدرن و زیرساخت های تکنیکی عظیم، که رویکردهای انتقادی به شهرسازی و تکنولوژی مدرن در دهه های آخر قرن بیست را به همراه داشت، بروز شکست ها و بحران ها در شبکه های زیرساختی اوایل قرن بیست و یک و عدم پاسخ گویی زیرسا خت های تک بعدی موجود به نیازهای چندبعدی جامعه پساصنعت، نیاز به بازنگری در رویکردهای رایج در تعریف و توسعه زیرساخت های مدرن را مورد توجه قرار داد. این پژوهش با بررسی و تحلیل مفهوم، ویژگی ها، بحران های پیش روی زیرساخت های شهری و در نهایت ویژگی های مورد انتظار از زیرساخت های دوران پس از صنعت را مورد سؤال قرار می دهد. از سوی دیگر با بررسی تاریخی- تفسیری مفهوم منظر، توانایی رویکرد منظرین در برنامه ریزی و مدیریت زیرساخت های قرن بیست و یک را مورد پژوهش قرار می دهد. در نهایت مطالعات تحلیلی این دو مفهوم نشان می دهد که از یک سو راهکار گذر از زیرساخت های شهری دوره صنعت به زیرساخت های شهری دوران پساصنعت، بهره گیری از رویکردهای چندوجهی و کل نگر است که امکان پیوند چندبعدی زیرساخت با وجوه مختلف اکولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی شهر را مهیا ساخته و بر تسلط مهندسی عمران، که در طی بیش از یک قرن به شکل گیری زیرساخت های صلب و تک بعدی شهری به دور از تغییرات و نیازهای چندبعدی جامعه انجامید، پایان می دهد. از سوی دیگر دانش منظر که در قرن گذشته همگام با تغییرات نگاه بشر به محیطش دچار تغییرات مفهومی عظیم شده، به واسطه صفت ذاتی میانجی و بینابینی بودنش که امکان تقلیل به شی ءگرایی و تک بعدنگری را از بین می برد، به ما اجازه گذر از رویکردهای تک بعدی و شی ءگرای حاکم بر برنامه ریزی و مدیریت زیرساخت های شهری را می دهد. به این ترتیب با برقراری رابطه قیاسی میان این دو مفهوم، بهره گیری از رویکرد منظرین در برنامه ریزی و توسعه زیرساخت های شهری، با توجه به پیوند چندوجهی منظر با حوزه های مختلف ابژکتیو و سوبژکتیو، یکی از راهکارهایی است که به ما اجازه عبور از صلبیت و تک بعدی بودن زیرساخت های شهری را می دهد.
زیرساخت آبی بخارا نمونه ای از ارتقای سیستم آبی به زیرساخت منظرین
منبع:
هنر و تمدن شرق سال سوم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۸
33 - 46
حوزه های تخصصی:
زیرساخت های آبی در شهرهای حوزه فلات ایران بدون شک از قابل توجه ترین مؤلفه های منظر شهری به شمار می روند؛ مؤلفه هایی که متناسب با نوع سیستم آبی با نمودهای مختلفی در منظر و ساختار شهرهای ایران ظاهر شدند و نقشی چندبعدی در ساختار شهر بازی می کردند. امروز بازخوانی تاریخی نحوه ظهور و حضور رابطه چندوجهی و چندعملکردی این زیرساخت ها با شهر و استخراج اصول حاکم بر شکل گیری و توسعه آن، می تواند ما را در بازتعریف رابطه تک بعدی حاکم بر زیرساخت های آبی مدرن شهرهای امروز یاری کند. یکی از پیشرفته ترین نمونه های پیوند همه جانبه شهر و سیستم آبی، در کشور ازبکستان و در شهر بخارا شکل گرفته است. سیستمی توسعه یافته براساس بهره گیری از آب های جاری که امروز نیز، با وجود نابودی تقریباً 90 درصدی، بازمانده های آن در بافت قدیم شهر، مهم ترین مؤلفه های منظر شهر بخارا به شمار می روند. سؤال اصلی این نوشتار نه نحوه شکل گیری، بلکه نحوه و چرایی تداوم حضور سیستمی آبی در سطح شهر است؛ سیستمی که با هوشمندی کامل در پیوند چندجانبه با شهر بخارا توسعه یافته بود و به زیرساختی منظرین برای شهر تبدیل شده بود. به این منظور این پژوهش با برشمردن اصول حاکم بر شکل گیری و توسعه شبکه آبی بخارا در طی 10 قرن دوران اوج حضورش در شهر بخارا، در سنجش معکوس با زمینه های زوال و انحطاط سیستم در آغاز قرن 20، زمینه های تبدیل زیرساخت آبی بخارا به زیرساخت منظرین برای شهر بخارا را مورد پژوهش قرار می دهد. نتایج این بررسی دو نکته مهم و مرتبط باهم را در مورد شبکه آبی شهر بخارا نشان می دهد : نخست اینکه شبکه آبی شهر بخارا در لایه های مختلف، ارتباط تنگاتنگ و عمیقی را با ساختارهای کالبدی و اجتماعی شهر در مقیاس های متنوع (از عمومی تا خصوصی) برقرار ساخته و همین مسئله موجب شده است که این شبکه نقشی کلیدی را در درک شهر بخارا بازی کند و از یک شبکه زیرساختی با نقش معیشتی و خدماتیِ صرف به شبکه ای منظرین با نقش سمبولیک برای شهر بخارا ارتقا یابد. دوم اینکه نیاز کارکردی به این شبکه، شرط لازم در پیوند و حضور مؤلفه های شبکه آبی در فضاهای شهری و زندگی مردم بخارا بوده است و نه شرط کافی تداوم حضور آن. در واقع پیوند ذهنی میان این شبکه و مؤلفه های آن با مردم و زندگی آن ها به صورت مستقیم بر نحوه و کیفیت حضور پایدار شبکه آبی بخارا و مؤلفه های شکل دهنده به آن تأثیرگذار بوده است.
افول شبکه آبرسانی شهر سمنان، از یک زیرساخت منظرین شهر تا عنصر فراموش شده در منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال یازدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۱
72 - 75
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های همیشگی شهرهای فلات مرکزی ایران دست وپنجه نرم کردن با مشکل کمبود آب در همه دوران ها بوده است. چالشی که منجر به ظهور نبوغ اهالی این پهنه سرزمینی در شیوه های بهره گیری از آب شده است. در طول تاریخ و به فراخور بستر جغرافیایی و زمین شناسی این شیوه ها متفاوت و متنوع بوده اند. از جمله این شیوه ها که در شهر کویری سمنان مورد استفاده قرار گرفته است استخراج آب، هدایت و جمع آوری در استخرهای ذخیره آب و سپس تقسیم بین زمین های زراعی بوده است. این ساختار آبرسانی بنابر شواهد تاریخی و موجود زیرساخت اصلی شکل گیری شهر بوده است و مطالعات نگارنده نشان می دهد این زیرساخت به عنوان یک زیرساخت منظرین در تمامی دوران ها مطرح، زنده و پویا بوده است. ابعاد مختلف عملکردی، هویتی و زیبایی شناسانه در حوزه های مختلف کالبدی، معنایی، فرهنگی و اجتماعی که در شناخت این ساختار قابل شناسایی است آن را به عنوان زیرساختی منظرین معرفی می کنند که بدون شک نقشی بنیادین در شکل دادن به منظر شهر قدیم داشته است. نقشی که با ورود زیرساخت های مدرن شهری از جمله شبکه آبرسانی مدرن نه تنها اثری در پدیدآمدن منظر شهر جدید ندارد بلکه در منظر شهر امروز درحال رنگ باختن است. این درحالی است که زنده نگاه داشتن چنین زیرساختی نه تنها می تواند پاسخگوی ابعاد زیباشناسانه و کالبدی منظر شهری سمنان باشد، بلکه به واسطه لایه های متنوع معنایی بارگزاری شده بر آن می تواند خلأهای اجتماعی و مردمی را نیز در عرصه برنامه ریزی شهری پوشش دهد.
مطالعه تطبیقی سه شبکه آبرسانی شهری به عنوان زیرساخت های منظرین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۵
72 - 79
حوزه های تخصصی:
آب به عنوان حیاتی ترین نیاز بشری و عنصری زندگی بخش، اولین دغدغه او در ایجاد هر سکونتگاه دائم یا موقت بوده است. شبکه آبرسانی در شهرها نیز اولین تأسیسات شهری بوده اند که حیات را به جای بستر منتخب انسان برای زندگی منتقل می کنند و بدین ترتیب در مقیاس کلان نقشی زیرساختی برای شهرها بازی می کنند. اما در طول تاریخ نحوه حضور آنها در شهر ابعادی محدود به یک تأسیسات مکانیکی نداشته است. چراکه همواره امر عینی و ذهنی در آنها درهم آمیخته است و آنها را تبدیل به یک عنصر منظر شهری کرده است. در این چارچوب به مطالعه تطبیقی شبکه های آبرسانی در شهرهای سمنان در ایران، بخارا در ازبکستان و فاس در مراکش به عنوان زیرساخت هایی منظرین پرداخته شده است. زیرساخت منظرین در شهر زیرساختی شهری است که علاوه بر یک تأسیسات مکانیکی و کارکردی در شهر، بخشی از تصویر و ذهنیت شهروندان از شهر در بستر طبیعت است که در مقیاسی کلان و با بازیگری اجزای مختلف نقش یک عنصر عمده منظر را بازی می کند. مقایسه تطبیقی سه شهر نامبرده، نشان می دهد هرچند ایده یا کانسپت سیستم آبی در آنها به عنوان یک زیرساخت منظرین مطرح است، اما بسته به عوامل جغرافیایی و کارکردی در شهر تفاوت هایی در برخی ابعاد سه گانه منظر در شکل گیری اجزاء و عناصر آنها وجود دارد که نحوه اثرگذاری آنها در منظر شهر را نیز متفاوت ساخته است. استخرهای ذخیره آب در سمنان، حوض های هندسی بخارا در یک مجموعه خدماتی فرهنگی و چشمه های متعدد آب در فاس بخشی از تفاوت هایی است که به دلیل اقتضائات عملکردی و نوع استفاده از آب متأثر از جغرافیا و اقلیم شهر در هر یک از این شبکه ها به چشم می خورد. با وجود این تفاوت ها در دو بعد عملکردی و زیبایی شناسانه، قرابت فرهنگی میان این شهرها موجب نزدیکی بعد هویتی این زیرساخت ها شده است.
تلاو به مثابه یک زیرساخت منظرین؛ بازشناسی ماهیت «چاه های تَلاو» و نقش آن در حیات اجتماعی شهر-بندر لافت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۸
38 - 47
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ در شهرهای مرکزی و جنوبی ایران، به دلیل مشکلات و محدودیت در استحصال منابع آب، تأمین و بهره برداری از آب همیشه یکی از معضلات اصلی مردم و در عین حال یکی از نقاط قوت ایشان در دانش مرتبط با آب بوده است. چنانچه در تاریخ مهندسی آب در ایران شاهد خلق شاهکارهایی چون قنات و آب انبار هستیم. شهر لافت نیز به دلیل موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی خاص از این قاعده مستثنی نیست. به طوری که این شرایط ویژه منجر به خلق پدیده ای تحت عنوان «چاه های تَلاو» شده است. این پژوهش با مطالعه و تحلیل منابع مکتوب و شفاهی مرتبط با منطقه لافت و چاه های تلاو و نیز با تکیه بر شناخت علوم مرتبط با پدیده چاه های آب شیرین، به بازبینی ماهیت مجموعه تلاو به عنوان یک زیرساخت آبی باستانی و نقش آن در حیات اجتماعی شهر-بندر لافت از دیدگاه دیسیپلین منظر می پردازد. تاآنجاکه جایگاه چاه های تلاو را فراتر از یک سیستم مهندسی برای تأمین آب لافت دانسته و آن را به عنوان یک پدیده و زیرساخت منظرین تعریف می کند. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق مطالعه موردی با تکیه بر منابع کتابخانه ای، مصاحبه و مشاهدات میدانی انجام شده است. براساس نتایج این پژوهش می توان گفت که «تلاو» به عنوان تنها زیرساخت آبی بندر لافت، یک زیرساخت منظرین است. آب شیرین به عنوان عنصری حیاتی و ارزشمند در شهر، مهمترین عامل تشکیل دهنده شهر-بندر لافت و سبب تبدیل آن به یک زیستگاه تمدنی بوده است. چنانچه با وجود موقعیت جغرافیایی ویژه لافت به عنوان نزدیک ترین نقطه ارتباطی جزیره قشم با سواحل جنوبی خلیج فارس و نقش مؤثر آن در ایجاد سکونت و رونق تجارت، بدون کشف و مدیریت منابع آب شیرین در این بندر، امکان سکونت دائم و شکل گیری یک شهر باستانی وجود نداشت و لافت تنها به یک استراحتگاه موقت و پل ارتباطی صرف میان جزیره قشم و سواحل هرمزگان مبدل می شد. علاوه بر آن چاه های تلاو به دلیل ایجاد بستر دسترسی به منابع محدود و ارزشمند آب شرب، جایگاه ویژه ای در میان اهالی لافت دارد. تاآنجاکه جایگاه ویژه و فرازمینی آب در این خطه، سبب تعالی نقش چاه های تلاو از یک تکنیک آبرسانی شهری به بستری برای تجلی مفاهیم فلسفی، باورهای قدسی، تعامل و مشارکت اجتماعی مردم در حفاظت از ارزش های آب شده است.