مطالب مرتبط با کلیدواژه

پیکرنگاری درباری


۱.

بازیابی طرح و نقش پارچه های عصر فتحعلی شاه قاجار با استفاده از پیکرنگاری درباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فتحعلی شاه قاجار پیکرنگاری درباری پارچه طرح نقش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۴ تعداد دانلود : ۲۷۶
هم گام با پیکرنگاری درباری که در نیمه نخست قاجار، پویا بود و در دوره دوم با رواج طبیعت نگاری از رونق افتاد، نساجی سنتی چنین مسیری پیمود و به رغم شکوفایی در ابتدای کار، در زمان پادشاهان میانه این سلسله با ورود پارچه های صنعتی، جایگزینی بیشتری یافت. به واقع در نیمه نخست این حکومت هم زمان با فرمانروایی فتحعلی شاه، هنوز این هنر از نفس نیفتاده و هم چون نقاشی این عصر، با آمیختگی هنر داخلی و خارجی، پیشتاز میدان رقابت بود. برای رهگیری طرح و نقش پارچه های آن روزگار، مقاله حاضر به دنبال این پرسش است: «چگونه می توان با مطالعه در پیکرنگاری های عصر فتحعلی شاه قاجار، نسبت به شناسایی طرح و نقش پارچه های رایج در آن دوره اقدام کرد؟». هدف مقاله آن است که به شیوه تحلیلی_تاریخی و با بررسی هفده مورد از پیکرنگاری های آن روزگار، نقش و طرح پارچه های متداول را بر اساس اصول هنرهای سنتی ایران شناسایی کند. البته مسلما به جهت بستر اصلی این پژوهش و جستجو در هنر پیکرنگار، طرح و نقش پارچه های انواع تن پوش، بیشتر از دیگر گونه های کاربردی موردریزبینی واقع می شوند. نتیجه مطالعه نشان می دهد افزون بر پارچه های بدون طرح و نقش، بیشتر منسوجات آن عصر از طرح های واگیره ای، انواع قابی، محرمات و افشان بهره می گرفتند که معمولا با نقوش گیاهی آرایه بندی می شد. در این بین، طرح های افشان و محرمات در طبقه عامه کاربرد بیشتری داشت؛ طرح افشان تقریبا با پوشاک زنانه و مصارف خانگی تعریف می گشت و محرمات، پوشش معمول خدمه دربار بود. به عکس، انواع منسوج بدون طرح بیشتر در پوشش خاندان سلطنتی مجال ظهور می یافت و گاه با حاشیه دوزی محرمات زینت می شد. طرح های واگیره ای و انواع قابی نیز با گستردگی بسیار، احتمالا در پوشش زن و مرد اقشار گوناگون جامعه مورداستفاده قرار می گرفت.
۲.

مطالعه تطبیقی آثار صنیع الملک و تابلوهای مادونای فولین یو و عروج مسیح (ع) اثر رافائل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابوالحسن غفاری شمایل نگارگری پیکرنگاری درباری هنر رنسانس ایتالیا رافائل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵ تعداد دانلود : ۲۴۱
ابوالحسن غفاری، ملقب به صنیع​الملک، یکی از شمایل نگاران، تصویرسازان و نقاشان پیشرو ایرانی در دوره قاجار است که توانست در مدت کوتاهی آثار هنری بیشماری را خلق کند و تأثیر شگرف و ماندگاری در هنر نقاشی، تصویرگری و شمایل نگاری ایران به جای گذارد. او نخستین هنرآموز ایرانی است که به ایتالیا سفر کرد و پس از بازگشت از این سفر، دستاوردهای خود را در هنرکدهای که خود تأسیس کرده بود، در اختیار هنرآموزان قرارداد. شاگردان صنیع​الملک در دوره​های بعدی، هنرمندان تأثیرگذار و جریان سازی بودند که سیاست کلان هنری حاکم را رقم زدند. این پژوهش در پی یافتن پاسخ این سؤال است که سفر به ایتالیا و مشاهده و رونگاری تابلوهای هنرمندان اوج رنسانس چه تأثیری بر آثار بعدی هنرمند گذارده است. هدف اصلی این پژوهش آن است که با روش توصیفی- تطبیقی پرتره​های طراحی شده توسط صنیع​الملک پس از سفر به اروپا با دو تابلوی رافائل که در سفر به ایتالیا توسط هنرمند کپی​برداری شده، مقایسه شود تا از این رهگذر، تأثیرات این سفر آموزشی بر آثار هنرمند مورد ارزیابی قرار گیرد. افزایش مهارت​های تکنیکی که منجر به تولید شمایل​های جاندار و پویا گردید و استفاده از برخی نقش مایه​های هنر اروپایی، ازجمله فرشتگان و انسان​ها در آسمان، در راستای القای فضایی آسمانی و ماورائی به شمایل​ها را می​توان ازجمله این تأثیرات بر آثار متأخر ابوالحسن غفاری دانست. همچنین در آثار این دوره شاهد عناصری در شمایل​ها هستیم که نشان می​دهد چرا مدل برای شمایل نگاری به نقاش سفارش داده شده است.
۳.

انحراف چشمان در چهره پردازی های صنیع الملک

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: چهره پردازی صنیع الملک انحراف چشم هنر قاجار پیکرنگاری درباری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۳۱
پژوهش حاضر به یافتن پاسخی برای توضیح انحراف بیرونی قابل توجه چشمان در چهره پردازی های ابوالحسن خان غفاری ملقب به صنیع الملک می پردازد. نظر به اهمیت مسأله سبک شناسی آثار و تأثیر سنت پیکرنگاری درباری زند و قاجار بر آثار هنرمند، ابتدا ویژگی های آثار صنیع الملک از این منظر مورد بررسی قرار گرفته است و سپس فرضیه ها یک به یک طرح و بررسی شده اند؛ اینکه انحراف بیرونی چشمان حاصل تکرار سنت، شبیه سازی واقعیت چهره، زیبایی شناسی وجنات همایونی پادشاه و یا قلم شوخ و جسور هنرمند، یا حتی خطای فنی بوده باشد، یا آنکه عامدانه از سنتی اروپایی اقتباس شده باشد. نهایتاً حاصل یافته ها و تحلیل ها، دو فرضیه یا ترکیبی از آن ها را مستحکم تر نشان می دهد؛ این که انحراف چشمانحاصل ترکیبی از ضعف تکنیک و برخی چهارچوب های سبکی حاکم بر آثار اوست و تآثیر انکارناپذیر سنت پیکرنگاری درباری؛اصولاً چشمان را در آثار او بسیار مشخص تر و آشکارتر ازنقش چشمان در نقاشی عینیت گرای متأثر از غرب ساخته است. و دیگر اینکه صنیع الملک طی سفر خود به ایتالیا احتمالاً با شمایل نگاری های پیشارنسانسی آن دیار روبرو شده و با الهام از ویژه گی چشمان این آثار که با رویکردی قراردادی دارای انحراف ترسیم شده اند، همین قاعده را در آثار خود نیز مرئی داشته است. پژوهش حاضر از نوع بنیادی است و با روش توصیفی تحلیلی به بررسی نمونه های تصویر شده به قلم هنرمند پرداخته است.
۴.

نشانه های تصویری تنعم در تک پیکر نگاری های درباری زنانه عصر زند و قاجار در قیاس با نگارگری مکتب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نقاشی قاجار نقاشی زند پیکرنگاری درباری مکتب اصفهان نشانه تصویری تنعم مکنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۲۱۸
بیان مسئله: پیکرنگاری درباری، سبکی در نقاشی ایرانی است که مقارن با دوره زند شکل گرفته و تقریباً تا پایان فرمانروایی سومین پادشاه قاجار دوام می آورد. این نوع پیکر نگاری در زمام داری طولانی مدت فتحعلی شاه شناخته شده تر است و نمونه های آن از قواعد ثابتی پیروی می کند. از آنجا که نمادینه های تصویری در مقایسه وانمود آشکارتری پیدا می کند پرسش اصلی آن است، نشانه های تصویری تنعم در تک پیکر نگاری های درباری زنانه عصر زند و قاجار، در قیاس با نگاره های مکتب اصفهان چگونه اند. هدف: جستجو در نشانه های تصویری تنعم در تک پیکر نگاری های عصر زند و قاجار است که به فرم زنانه محدود شده هدف این پژوهش است. روش پژوهش: این مقاله با نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده دوازده تابلو از پیکرنگاری های درباری در مقابله با چهار نگاره از مکتب اصفهان به شیوه تحلیلی تطبیقی به مقصود خود دست پیدا می کند. یافته ها: برخلاف پیکره های زنانه در مکتب اصفهان که معمولاً با حالت لمیده و در فضای خارجی بر زمینه ساده با حداقل فضا سازی به تصویر درآمده اند؛ در عصر زند و نیمه نخست قاجار، زنان با حالت های مختلف نشسته، ایستاده، حرکات موزون و البته کمتر لمیده؛ بیشتر قاب تصویر مبتنی بر فضای داخلی را به اشغال درآورده و انواع خوراک، نوشیدنی و حیوانات خانگی به نشانه مکنت در خدمت آن ها بوده است. اسلوبی که نه فقط در سبک نقاشی که در نگاه به دولتمندی از یک سو و جنسیت زنانه از سوی دیگر برخلاف دوره پیشین تعریف می شود.
۵.

قرابت های سبک شناختی و ساختاریِ پرتره های سلطنتی و عامیانه در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقاشی قاجار پیکرنگاری درباری پرتره های سلطنتی پیکرنگاره های عامیانه ساختار و سبک شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۹۸
نقاشی قاجار دارای مضامین گوناگون و بدیعی است که بهترین نمود آن در مکتب «پیکرنگاری درباری» جای دارد. این پرتره های درباری، در یک تقسیم بندی کلی، مشتمل بر سه حالت ایستاده، نشسته و سواره اند. در این بین، تک چهره های نشسته به لحاظ ساختار فیزیکی و طرز ایستایی دارای مشخصاتی هستند که بعدتر در حوزه ی شمایل نگاری یا پیکرنگاری عامیانه جلوه گر می شوند. اما بازنمایی این چهره نگاره های سلطنتی در حیطه ی غیردرباری با پرسش هایی همراه است؛ از جمله اینکه قرابت های سبک شناختی و ساختاریِ پرتره های سلطنتی در تطبیق با نمونه های عامیانه ی قاجاری چیست؟ و دیگر آنکه نحوه ی نمایش وضع بدن و پیکربندی ها، به خصوص در حالت نشسته، تابع چه معیارهایی است؟ نتایج پژوهش حاضر که به روش تطبیقی و توصیفی- تحلیلی انجام گرفته مبیّن آن است که پیکرنگاری درباری و چهره پردازی عامیانه، با محوریت شاکله ی انسانی و توسّل به خیالی سازی و آرمان گرایی، در واقع نشان از استمرار یک سبک با دو موضوع متفاوت دارند. به طوری که پیکرهای ترسیم شده شخصیت پردازی شده و سوژه حضور خود را بر فضای کار تحمیل می کنند. در پرتره های عامیانه، طرز نشستن ها (عموماً دوزانو) با ویژگی هایی چون تشخّص، تفرّد و تمایز سوژه مشخص گشته و مؤلفه هایی چون بازوان ستبر، سینه ی فراخ و کمر باریک از ترکیب پیکرها حذف می شود و بدین وسیله وجهه ی شاهانه ی آثار تقلیل می یابد.
۶.

خوانش آثار پیکرنگاری مهرعلی، نقاش دوره قاجار، با رویکرد ترامتنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پیکرنگاری درباری لایه های معنایی مهرعلی دوره قاجار ترامتنیت ژارژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۱۹۷
در تاریخ هنر ایران، نقاشی قاجار از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و پیکرنگاری به عنوان شاخه ای برجسته از نقاشی در دوره فتحعلی شاه قاجار قابل تأمل است. پیکرنگاری مکتبی است که در آن روش های طبیعت پردازی، نگاری و آذین گری به طرز درخشان با هم سازگار شده است. «مهرعلی» یکی از نقاشان این دوره است بوده که علاوه بر پیکرنگاری از شخص فتحعلی شاه، تعدادی از زنان قاجاری را نیز به تصویر کشیده است. هدف اولیه از این پژوهش: مطالعه آثار مهرعلی(نقاش سبک پیکرنگاری) بر اساس ویژگی های تجسمی و نحوه برخورد آن ها با مقوله سنت گرایی و کاربرد عناصر تزئینی است. اما هدف کلی این پژوهش بازخواهی و خوانش آثار مهرعلی با روش ترامتنیت ژرار ژنت می باشد. سؤالات تحقیق عبارت اند از : 1. عناصر تزئینی و رویکرد سنت گرایانه در آثار مهرعلی چگونه ظهور یافته است؟ 2. چگونه می توان با استفاده از تقسیم بندی ترامتنیت در نظریه ژرار ژنت معادل های تصویری را بصورت هدفمند در آثار مهرعلی پیگیری کرد؟ روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای-اینترنتی است. نتایج پژوهش بیانگر آن است آثار مهرعلی روابط بینامتنی صریح و آشکاری با نوشته ها و سروده های شاعران و ادیبان، حجاری های برجای مانده از روزگاران گذشته ایران، برقرار نموده است. همچنین آثارش رابطه بینامتنی ضمنی و پنهانی با اسطوره های باستانی ایران دارد. آثارمهرعلی دربردارنده سرمتن مکتب پیکرنگاری درباری قاجار است. کلیه تفاسیر و نقدهای مربوط به آثار مهرعلی فرامتن های آثار ایشان محسوب می شود. همچنین کارهای تبلیغی فتحعلی شاه قاجار از قبیل فرستادن تابلوهای پیکرنگاری به نشانه پیشکش به دربار هند و کاخ ورسای،  پیرامتن آثار مهرعلی می باشد. بیش متنیت آثار مهرعلی سفارش دهنده آثار یعنی فتحعلی شاه قاجار و مکاتب نگارگری پیشین ایران است. همچنین خود آثار مهرعلی به عنوان بیش متن در آثار هنرمندان بعد از ایشان به شمار می آید. 
۷.

بازشناسی هنر نقاشی پیکرنگاری درباری از مظفرالدین شاه در دورلأ انتهایی قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قاجار نقاشی پیکرنگاری درباری مظفرالدین شاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۱۷
بیان مسئله: هنر پیکرنگاری درباری از هنرهای اصلی دوره قاجار است که تا دوره مظفرالدین شاه نیز ادامه داشته است برخی از آثار این دوره پیکر نگاره ها، به ویژه پیکرنگاری درباری از مظفرالدین شاه که  تا کنون، چندان مورد توجه نبوده اند. محور کار پژوهش حاضر مطالعه هنر نقاشی پیکرنگاری درباری دوره مظفرالدین شاه و بررسی نمونه های متنوع نیم تنه و تمام قد ارائه شده از او است. برهمین اساس در این پژوهش سؤال اصلی پژوهش حاضر به این قرار است: نقاشی های پیکرنگاری دوره مظفرالدین شاه قاجار، دارای چه ویژگی های ساختاری و محتوایی هستند؟هدف: شناخت آثار هنر پیکرنگاری درباری دوره مظفرالدین شاه به صورت نیم تنه و تمام قد از اهداف این پژوهش است.روش پژوهش: پژوهش پیش رو توصیفی-تحلیلی بوده و با استفاده از منابع کتابخانه ای و نمونه های تصویری موزه ای صورت گرفته است.یافته ها: پژوهش حاضر نشان می دهد تلفیق هنر و سیاست در نقاشی های دوره مظفرالدین شاه قاجار از طریق به کارگیری نمادهای قدرت در تصاویر، در ادامه سنت های تصویری دوره های قبل است. به کارگیری فراوان نقاشی پیکرنگاری در همه دوران قاجار را می توان تلاشی در جهت مشروعیت بخشیدن به سلطنت دانست، برخی از این نقاشی ها نیم تنه و برخی پیکرنگاری تمام قد  هستند و تأثیر عکاسی و طبیعت پردازی واقع گرایانه غربی در نقاشی ها دیده می شود.
۸.

تفسیر انتقادی بازآفرینی نقش مایه فتحعلی شاه در آثار هنرمندان معاصر ایران باتوجه به «پیکرنگاری درباری قاجار»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ گرایی نوین فتحعلی شاه قاجار پیکرنگاری درباری هنر معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۲۶
هدف پژوهش این است با مطالعه نقش مایه دومین شاه قاجار در آثار هنر معاصر ایران، پیوست یا گسست آنها را از هنجارهای تصویری پیکرنگاری درباری قاجار مشخص کنیم تا با تحلیل آنها درباره دلایل ایجاد این گرایش سخن گوییم و سیاق کاری هنرمندان را ارزیابی کنیم. روش پژوهش، تحلیلی-تطبیقی است. به طورکلی مطالعه هنجارهای تصویری قاجار و آثار هنرمندان پیشکسوت و معاصران بر اساس آن، نشان می دهد پیشکسوتان مانند آغداشلو و بنی اسدی با ادامه دادن فرم های رؤیت پذیر شاهان و گفتمان پیکرنگاری درباری قاجار به دنبال گفتمان هویتی با تفسیری نو در نقاشی معاصر هستند. در آثار آغداشلو رویکرد انتقادی هم دیده می شود. هنرمندان معاصر مانند سعید خضایی با ارائه نگاهی نو بر فرم های رؤیت پذیر نقش مایه فتحعلی شاه قاجار از یک سو، با تأکید بر نقش شاهان قاجار و استفاده از آن به سمت جریانی پیش می روند که در بعضی از آثار تبعیت از فرم های رؤیت پذیر موجد سلطنت دوره قاجار را بر نمی تابند و با رویکردی انتقادی هر چه بیشتر از آن می گسلند. افزون برآن، تمایل به جهانی شدنِ ایرانی شدن درگیر با مسائل اجتماعی مطرح در سطح جهان، خواست برخی هنرمندان مانند حامدصدرارحامی را در دوره معاصر به سمت دوره قاجار متمایل می کند. می توان از پیشگامان آثار آغداشلو و از معاصرین اثر سعید خضایی را از نظر سبکی و محتوایی تأمل برانگیزتر ارزیابی کرد. 
۹.

بررسی تحلیلی مکتب نقاشی زندیه و قاجاریه

کلیدواژه‌ها: نقاشی زندیه قاجاریه پیکرنگاری درباری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۰ تعداد دانلود : ۱۶۳
مکتب نقاشی زند وقاجار یا به اصطلاح درست تر «پیکرنگاری درباری» به آثار نقاشی اطلاق می شود که در دوره زندیه آغاز شد و تا دوره قاجار ناصری نیز ادامه پیدا کرد. این شیوه بیشتر از تلفیق ویژگی های هنرنقاشی سنتی ایرانی با عناصر و شیوه های از نقاشی اروپایی شکل گرفت که میراث دار دوران فرنگی سازی عصر صفوی می باشد. در آن دوران پرورش هنر نقاشی بیشتر وابسته به دربار بود و شاهان و شاهزادگان مهم ترین سفارش دهندگان آثار هنری و تنها حامیان هنر بوده اند. در روزگار فتحعلی شاه، شاه که با رویکرد به گذشته درخشان سرزمین ایران چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام با پیوند این دو به یکدیگر خود را وارث شاهان گذشته ایران و تمدن آن قلمداد می کرد و با مقام نیمه خدایی که پیدا کرده بود، مجوز کاری را از روحانیون گرفت که تا پیش از آن سابقه نداشت. نقاشی دوره قاجار را می توان به دو دوره کلی تقسیم کرد: از آغاز تا اواخر سلطنت ناصرالدین شاه که نقاشان در این دوره مواردی از نقاشی خارجی را که به مذاقشان خوش می آمد، انتخاب و آن را در سنت خود ادغام کردند که تلفیق شیوه های نو و کهنه منجر به شیوه نقاشی متمایزی شد که کاملا ایرانی بود. دوره دوم مقارن با سلطنت ناصرالدین شاه و پس از او است که در این دوره روز به روز محدودیت هنر درباری آشکارتر و محسوس تر می شد و نقاشی رسمی و کلاسیک نیازهای فرهنگی و هنری زمان را برآورده نمی کرد. نگارگری قاجاری در این دوره نقاشی روی بوم رواج یافت. نقاشی ها بسیار متاثر از نقاشی غربی بودند. پرتره کشیدن خاصه بسیار مورد توجه قرار گرفت. یک شیوه دیگر نقاشی هم برای تزیین قلمدان، قاب آینه، جعبه آرایش و دیگر اشیای تزئینی به کار رفت که نقاشی زیر لاکی نامیده شد. در این شیوه نقاشی را با لایه ای از ورنی می پوشانند. نوع دیگر نقاشی این دوران گل و مرغ سازی است که در اواخر صفویه آغاز شد و در دوره قاجار رواج یافت.
۱۰.

مطالعه تحولات تمثال های نقاشی شده مینایی با تصویرشاهان وشاهزادگان دردوره قاجار (فتحعلی شاه تا انتهای دوره ناصرالدین شاه)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاهان قاجار تمثال پیکرنگاری درباری نقاشی جواهر میناکاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۲۳۵
هنر پیکرنگاری درباری از هنرهای اصلی دوره قاجار است و درهنرهای مختلف این دوره دیده می شود. یکی از هنرهای وابسته به پیکرنگاری ترکیب نقاشی و جواهر به صورت تمثال های مینایی نقاشی شده است که نمادین بوده و دارای ویژگی های تزیینی است و معمولاً به نمایندگان خارجی اهدا می شده است. در دوره فتحعلی شاه برای هدیه به سفرای خارجی ساخت مدال آغاز شد و در دوره های بعد هم ادامه یافت. موضوع تمثال های نقاشی شده، چهره شاه در وسط قابی دایره یا بیضی شکل بود که به عنوان پیش کش به نمایندگان داخلی و دول خارجی اهدا می شد، باتزیینات طلا و جواهر دردورقاب نقاشی شده همراه بود. هدف از این پژوهش مطالعه تمثال های نقاشی شده دوره قاجار و بررسی نمونه های آن از دوره فتحعلی شاه تا انتهای دوره ناصری است که در حراج های مختلف دنیا ارائه شده است. سؤال اصلی این پژوهش به این قراراست: تمثال های نقاشی شده دوره قاجار دارای چه ویژگی های ساختاری و محتوایی درهر دوره قاجاراست؟ روش تحقیق در پژوهش پیش رو توصیفی- تحلیلی بوده و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج این پژوهش در بررسی تمثال ها نشان می دهد، درتمامی ابعاد، قوانین پیکرنگاری در نقاشی این دوره درتمثال های کوچک نیز رعایت می شده و مضمون آن ها چهره شاه در اندازه کوچک بوده و به صورت یاد بودی تزیینی و جواهرنشان تهیه می شده است. در دوره فتحعلی شاه جواهر بیشتری استفاده می شده است و دوره فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه پرتعدادترین دوره در خلق این تمثال ها است. بررسی های این پژوهش نشان می دهد تلفیق هنر و سیاست در تمثال های دوره قاجار از طریق به کارگیری نمادهای قدرت در تصاویر دیده می شود و هر چه از دوره فتحعلی شاه به دوره ناصرالدین شاه از تعداد جواهرات مصرفی کاسته می شود. به کارگیری فراوان تمثال در همه دوره قاجار را می توان تلاشی در جهت مشروعیت بخشیدن به سلطنت دانست. اکثرتمثال ها برای اهدا به سفرای خارجی کارشده و هنر زیبای نقاشی روی مینا و ترکیب آن با جواهر تشکیل شده است و با سنجاق به لباس نصب می شده است. بعضی از این تمثال ها در پشت کار نیز دارای نقاشی بوده و برخی در پشت ساده و تک رنگ می باشند. تولید در دوره اول قاجار بیشتر و سپس دوره ناصری و کمترین موارد دوره محمدشاه است. جواهرات در دوره فتحعلی شاه بیشترین کاربرد درتمثال ها را در همه دوره ها داشته است. سیر چهره شاه از آرمان گرایی به سمت واقع گرایی  مسیر نقاشی پیکرنگاری این دوره را طی می کند.
۱۱.

کارکرد زیبایی شناسی پیکرنگاری زنان رقصنده و نوازنده در نقاشی دوره اول قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پیکرنگاری درباری زیبایی شناسی نقاشی زنان هنر قاجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۸۱
هدف: نقاشی های پیکرنگاری درباری در دوره اول قاجار بیشتر با چهره شاه و درباریان شناخته می شود ولی بخشی از نقاشی این دوران تصاویر نقاشی شده از زنان درحال رقص و نوازندگی می باشند. این تصاویر نیز از قوانین پیکرنگاری درباری پیروی می کند ولی بخش پیکرنگاری از زنان به صورت مستقل هیچ گاه هدف پژوهش نبوده است. این نوع نقاشی ها برخلاف پیکرنگاری درباری جنبه سیاسی و تبلیغاتی نداشته و با معیارها و قوانین پیکرنگاری درباری برای  تزیین کاخ ها به کار می رفته است و بدون امضای هنرمندان نقاشی می شده است. هدف از این پژوهش مطالعه تحلیلی نقاشی پیکرنگاری درباری از زنان در دوره اول قاجار و معیارهای زیبایی شناسی آن می باشد. سوال دراین پژوهش به این شرح است که چه معیارهای زیبایی شناسی برای پیکرنگاری از زنان در دوره اول قاجار وجود دارد؟ چه شباهت ها و تفاوت هایی با نقاشی رسمی پیکرنگاری درباری دراین دوران  وجود دارد؟روش شناسی: روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و بررسی نمونه های نقاشی پیکرنگاری زنان  و نمونه های موزه ای انجام شده است، شیوه تحلیل آثار براساس بررسی اصول و قواعد تجسمی به کار رفته در ویژگی های ظاهری نقاشی های زنان در دوره اول قاجار است.یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که نقاشی پیکرنگاری از زنان در دوره قاجار بخش مهمی از نقاشی پیکرنگاری درباری رسمی دراین دوران بوده است، نقاشی ها جنبه تزیینی و آرمان گرایانه داشته و دارای نقوش و تزیینات متنوع تری هستند. در قوانین زیبایی شناسی، آرمان گرایی، استفاده از تزیینات و نقوش، اغراق درچهره پردازی دارای اشتراکاتی با پیکرنگاری رسمی از شاه و درباریان است. در این نقاشی ها زنان مطابق با الگوهای تعریف شده در ادبیات ایران جوان، زیبا، درحال رقص، نواختن ساز و حرکات آکروبات بازی نشان می دهد
۱۲.

مطالعه ی تطبیقی عکاسی درباری قاجار و نقوش کاشی قاجاری از منظر وانمایی بودریار (مورد پژوهی عمارت قاجاری در استان کرمانشاه)

کلیدواژه‌ها: پیکرنگاری درباری عکاسی قاجار نظریه وانمایی بودریار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۱۳
بیان مسئله: در دوران قاجار، نوعی از نقاشی با عنوان پیکرنگاری درباری با مختصات زیبایی شناسی جدید پدیدار شد که انفصالی از سنت نگارگری ایرانی را به همراه داشت. این سنت جدید، در نمایش واقعیت، متفاوت از گذشته عمل می کرد که بیشتر شبیه به واقع نمایی عکاسانه بود. هدف: پژوهش حاضر با ترسیم نمایی تاریخی از نقاشی پیکرنگاری درباری و عکاسی قاجار، تاثیر زیبایی شناسی عکاسانه را بر واقع نمایی پیکرنگاری درباری بررسی می کند و آن را بر اساس نظریه وانمایی بودریار مطالعه می نماید.سوال: مسئله اصلی پژوهش بررسی تاثیر واقع نمایی عکاسانه بر تغییر زیبایی شناسی نقاشی پیکرنگاری درباری است. روش تحقیق: برای رسیدن به پاسخ پژوهش از روش توصیفی و تحلیلی استفاده شده و شیوه ی دستیابی به اطلاعات، با استناد به منابع کتابخانه ای و براساس مطالعات نظری بوده است. نقاشی های بنای صارم الدوله به عنوان مورد پژوهشی مورد مطالعه قرار گرفتند.نتیجه گیری: با بررسی انجام گرفته میان عکاسی دوره قاجار و نقاشی های بنای صارم الدوله این نکته مشخص شد که عکاسی با ورودش به ایران در زمینه شبیه سازی و واقع نمایی بسیار مؤثر بوده است. شباهت های نقاشی های این بنا با مختصات زیبایی شناسی عکاسانه در ارائه شبیه سازی و مفاهیم، بسیار حائز اهمیت بوده و نشان دهنده آن است که هنرمندان برای رسیدن به شباهت ظاهری عکس و نقاشی بر پایه واقع گرایی تلاش کردند و تفاوت ها را به حداقل رساندند. در نهایت از منظر نظام سه گانه بودریار چنین نتیجه شد که نقاشی های پیکره نگاری درباری، به طور خاص آثار بنای صارم الدوله در مرحله آغاز مدرنیته تولید شده اند و به زعم بودریار به مرحله ی تولید، تکثیر و شبیه سازی تعلق دارند. هنرمند برای رسیدن به این شبیه سازی از تکنیک های چاپ و عکاسی کمک گرفته است و از نظر مفهومی نیز، حضور واقعیت و سوژه به طور توامان وجود داشته و در آخر به کمرنگ شدن رابطه ی واقعیت و سوژه منتج شده است.