فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مساجد در شهرهای اسلامی، یکی از عناصر نشانه ای در منظر شهری است که ضمن هویتبخشی و معنا دادن به محیط شهری، موجب خوانایی و جهت دهی شهر می گردد؛ اما تغییر و تحولات ایجاد شده در ساختار معماری و شهرسازی معاصر، شکل و شمایل دیگری به جایگاه مساجد امروزی بخشیده است. در این تحقیق که به روش توصیفی- تحلیلی تهیه شده است، نویسندگان باهدف ارتقای کیفیت بصری و معنایی مناظر شهری به بررسی جایگاه مساجد معاصر در منظر شهرهای امروزی می پردازند. جامعه آماری تحقیق دانشجویان ارشد معماری و شهرسازی دانشگاه آزاد زنجان در سال 1400-1401 به تعداد 78 نفر هستند. نمونه آماری نیز طبق فرمول کوکران به تعداد 65 نفر به صورت هدفمند از میان جامعه آماری انتخاب شده است. ارزیابی ها بر پایه رویکرد نشانه شناسی در قالب سه بعد «کالبدی»، «عملکردی» و «معنایی» با 16 معیار، از طریق آزمون های آماری تی تکنمونه ای و رگرسیون چند متغیره انجام پذیرفته است. بررسی ها نشان می دهد ازنظر جامعه آماری، میزان تحقق پذیری نشانه ای بودن مساجد معاصر، در سطح متوسط و حتی پایینی قرار دارد؛ به طوری که بعد «کالبدی» با میانگین 19/3 نسبت به بعد عملکردی، 98/2 و بعد معنایی 74/2 دارای تحقق پذیری بیشتری است. در میان معیارها نیز، معیار «شکل و فرم بنا» با میانگین 524/3 و معیار «هویت مکان» با میانگین 014/2 به ترتیب بیشترین و کمترین میزان تحقق پذیری را دارند. نتایج تحقیق بیانگر این است که در روند مدرن شدن شهرها، مساجد به عنوان عناصر نشانه ای هویت ساز در درجه دوم اهمیت قرارگرفته و با از دست دادن رابطه خود با ساختار شهر و محلات، عملکرد آن ها نیز تغییر یافته است.
بررسی ساخت و کاربرد شیشه های تخت رنگی در معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
185 - 198
حوزههای تخصصی:
هنر شیشه گری، اگرچه دارای قدمتی دیرینه است، اما کاربرد آن در معماری ایران به شکل شیشه های تخت رنگی با توجه به شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و هنری از دورهٔ صفوی بیش تر موردتوجه قرار گرفت و در دورهٔ قاجار ادامه و اوج گرفت. هدف این پژوهش بررسی کیفیت ساخت شیشه ها با تأکید بر شیشهٔ تخت رنگی در معماری ایران است و به این سؤال پاسخ می دهد که نحوهٔ ساخت این دسته از شیشه ها در ایران چگونه بوده و مراودات تجاری و فرهنگی در این روند چه تأثیراتی داشته اند؟ ماهیت تحقیق، توصیفی - تحلیلی با رویکرد کیفی و دستیابی به اطلاعات و نمونه ها، به شیوهٔ کتابخانه ای بوده است. پس از جمع آوری داده ها، و تحلیل و طبقه بندی شیوه های ساخت شیشه های تخت رنگی در ایران، به مطالعهٔ عوامل تأثیرگذار بر ساخت آن ها پرداخته شده است. نتایج نشان می دهند که ساخت شیشه در ایران به صورت پشت بیلی بسیار نامرغوب بوده و روش ساخت شیشه های تخت رنگی وارداتی به ایران شامل روش های دمیدن، ریخته گری، نورد، کششی و شناور بوده و روش های دمیدن، ریخته گری و نورد در ابتدا و به صورت دستی انجام می شده اند. هم چنین نحوهٔ رنگ کردن این شیشه ها به دو روش سطحی و سطحی - مغزی و به وسیلهٔ اکسیدهای فلزی در رنگ های مختلف صورت می گرفته است. استفاده از این شیشه ها در ابتدا توسط رومیان و از منطقهٔ قسطنطنیه آغاز و وارد اروپا شد. سپس در دورهٔ صفوی ویژگی هایی مانند الگوبرداری از شیشه های تخت کلیساها در غرب (روش استیند گلاس)، توجه پادشاهان صفوی، خلاقیت معماران، به کاربردن کاشی با رنگ های متنوع، ابداع کاشی هفت رنگ و تزئینات کاخ ها، توسعهٔ گره چینی، هم زمانی با انقلاب صنعتی، و گسترش روابط سیاسی با غرب سبب شد تا کاربرد شیشه در معماری بیش تر موردتوجه قرار گیرد و در دورهٔ قاجار ادامه پیدا کند.
موسیقی خیابانی، هنر عمومی شهری و برنامه ریزی شهری (توسعه شهری خلاق با تاکید بر آفرینش فضاهای شهری مردم گرا) مطالعه موردی: تحلیل تطبیقی محدوده های شهرچایی و خیام جنوبی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
71-52
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: مفهوم هنر عمومی شهری و ظهور آن در قلمرو همگانی از مهمترین عوامل تقویت و تسریع فرآیند و فعالیت های شهر خلاق محسوب می گردد. موسیقی خیابانی به عنوان هنر عمومی شهری، رویدادی اثرگذار در جوامع شهری می باشد که سعی در بهبود سطح کیفی حیات اجتماعی، تقویت خاطرات جمعی، افزایش سطح سرزندگی و میزان پویایی شهری و نیل به توسعه شهری خلاق را دارد. هدف: تلاش نگارندگان در این نوشتار، بازتعریف اهمیت و ارزش مهم رویداد هنرهای عمومی شهری در فضاهای شهری، شناسایی امکان سنجی اجرای موسیقی خیابانی در محیط های اجتماعی و آفرینش و توسعه فضاهای شهری مردم گرا می باشد که با ارزیابی تطبیقی محدوده های مطالعاتی کریدور سبز شهرچایی و پیاده راه خیام جنوبی شهر ارومیه به مطالعه آن پرداخته شده است. روش: در تحقیق حاضر با هدف کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از روش های اسنادی-کتابخانه ای، ابزار پرسشنامه و مصاحبه به گردآوری اطلاعات اقدام شده است. جامعه آماری و حجم نمونه متشکل از دو گروه متخصصین، اندیشمندان و اساتید دانشگاهی و اعضای فعال موسیقی خیابانی می باشد که با احتساب روش نمونه گیری طبقه ای یا گروهی تعداد 60 نمونه احتساب گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل کمی نیز از روش های کولموگروف-اسمیرنوف، همبستگی اسپیرمن، سوارا و کوکوسو بهره گرفته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: طبق یافته ها، ابعاد اجتماعی، فرهنگی و محیطی و شاخص های «امکان اجرای زنده موسیقی» و «کیفیت طراحی محیط» به ترتیب بیشترین و کمترین سطح اهمیت را کسب نموده اند. همچنین محدوده کریدور سبز شهرچایی نسبت به پیاده راه خیام جنوبی شهر ارومیه، شرایط مطلوب تری را نسبت به اجرای هنرهای عمومی شهری (موسیقی خیابانی) به خود اختصاص داده است.
بررسی و تحلیل تصویر داریوش در نقش برجسته های بیستون و نقش رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
161 - 181
حوزههای تخصصی:
هنر هخامنشی اگر اوج قله هنر ایران در دوران پیش از ورود اسلام نبوده باشد، دست کم می بایست آن را یکی از اوج های درخشان هنر ایران در همه ادوار آن دانست؛ هنر رسمی هخامنشی، اغلب در نقش برجسته های صخره ای و دیواری ظهور یافته و داریوش اول، بیشترین نقش را در شکل گیری این هنر داشته است. نقش برجسته های صخره ای بیستون و آرامگاه داریوش در نقش رستم، دو یادمان اصلی و کتیبه دار هخامنشی بوده که در زمان داریوش برپاشده و تصویر او را در دو قاب مجزا اما ممتد نمایش داده اند. هدف این پژوهش، بررسی و شناخت بصری و معنایی تصویر داریوش به عنوان مهم ترین عنصر مشترک در این دو نقش برجسته و تبیین ارتباط تصویر پادشاه با دیگر عناصر بصری موجود در این آثار بوده است. سؤالات پژوهش عبارت اند از 1. نقش برجسته های بیستون و نقش رستم چه تصویری از داریوش را نمایش داده و چه نسبتی میان این دو تصویر وجود دارد؟ 2. اصلی ترین خط بصری پیونددهنده نقش برجسته های بیستون و آرامگاه داریوش کدام بوده و معنای آن چیست؟ 3. تصویر داریوش در دو نقش برجسته مذکور چه تفاوتی داشته و این تفاوت از کجا ناشی شده است؟ این پژوهش با روش توصیفی_تاریخی_تحلیلی انجام شده و اطلاعات موردنیاز آن از طریق منابع کتابخانه ای گردآوری شده است. در این مقاله، تصویر پادشاه و دیگر عناصر بصری در دو نقش برجسته بیستون و آرامگاه داریوش موردبررسی قرارگرفته و تلاش شده تا تصویر شفاف تری از داریوش (شاهنشاه پارسی) در هنر رسمی هخامنشی نمایان گردد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که در نقش برجسته بیستون، داریوش، شاهنشاه پارسی پیروز، مقتدر و برحقی نمایش داده شده که با خواست اهورامزدا و حمایت سپاهیانش، توانسته بر شورشیان و مخالفان دروغ زنی که قصد برهم زدن اتحاد شاهنشاهی هخامنشی را داشته چیره گردد. تصویر داریوش در نقش رستم نیز شاهنشاه پارسی مقتدر، معتقد و پارسامنشی را نمایش داده که با خواست اهورامزدا و با پشتیبانی همراهان و سپاهیانش، بااقتدار و انصاف بر سرزمین های بسیاری فرمانروایی کرده و اینک آماده عزیمت به جهان دیگر است. تصویر داریوش در نقش رستم تکرار تغییریافته تصویر او در بیستون بوده و اصلی ترین خط بصری پیونددهنده میان این آثار، ایستادن داریوش در برابر اهورامزدا در ارتباطی دوسویه و منحصربه فرد بوده که به معنای برگزیده شدن او از جانب خدای بزرگ است. علاوه بر ماهیت و کارکرد متفاوت دو نقش برجسته، تفاوت تصویر داریوش در این دو اثر، به واسطه بومی سازی و شبیه سازی بیشترِ تصویر شاه و خدا در نقش رستم بوده است.
مطالعه گفتمان قرآن از دیدگاه براون و لوینسون و بررسی آن در ساختار مساجد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
254 - 281
حوزههای تخصصی:
قرآن به عنوان یک گفتمان اجتماعی و مذهبی سرشار از تعاملات شخصیت های مختلف است. در طی تعاملات قرآنی اختلاف نظرهایی رخ می دهد که تاکنون ازنظر ادب بندرت مورد تحلیل قرارگرفته اند. بنابراین، مطالعه کیفی-توصیفی کنونی با هدف بررسی ادب اختلاف نظرهای قرآنی براساس نظریه ادب براون و لوینسون انجام شده است. تمام سوره های قرآن در دو زبان فارسی و عربی به طور مقایسه ای بررسی تا نوع اختلافات و سپس نوع ادب به کار رفته در آن ها مشخص شود. در کل قران 256 آیه حاوی اختلاف نظرها یافت شد. پس از جدول بندی، آن ها براساس مدل فوق تحلیل ادبی شدند. تجزیه وتحلیل جدول آیات نشان داد که از مجموع 256 اختلاف نظر در آیات قرآن ، 255 مورد (99/6%) شامل ادب منفی و یک مورد (0.39 درصد) شامل ادب مثبت بودند. از ده استراتژی ادب منفی ، همه آن ها به جز «بیان عمل تهدیدآمیز وجهه به عنوان یک قاعده کلی» و «عذرخواهی» به وقوع پیوستند. بیشترین استراتژی ادب منفی «بدبینی» بود که 98 بار (43/38٪)، «سؤال پرسیدن و مصون سازی» 63 بار (38.43٪) و «به حداقل رساندن تحمیل تهدید وجهه» 29 بار (11.37٪) رخ داده اند. تنها نشانگر ادب مثبت در اختلافات قرآن «استفاده از نشانگرهای هویت درون گروهی» با 1 مورد بروز (0.39٪) بود. راجع به اصطلاحات یا مقوله های نشانگر اختلاف نظر، «سؤال پرسیدن» با 63 (24.60٪) اختلاف نظر ، «استدلال کردن» با 36 (14.4) اختلاف نظر و «ابراز تردید« با 28 (10.39) اختلاف نظر رخ دادند. این مطالعه برای زبان شناسان، تحلیل گران گفتمان و محققان ترجمه تأثیراتی دارد.اهداف پژوهش:بررسی ادب اختلاف نظرهای قرآنی براساس نظریه ادب براون و لوینسون.بررسی وجود مخالفت های گوناگون در قرآن کریم براساس نظریه ادب.سؤالات پژوهش:بررسی ادب اختلاف نظرهای قرآنی براساس نظریه ادب براون و لوینسون چگونه می باشد؟گفتمان قرآن کریم چگونه در ساختار مساجد اسلامی منعکس شده است؟
رابطه میان بازی دهنده عروسک و عروسک -شی بر اساس نظریه «قدرت» فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۵)
65 - 74
حوزههای تخصصی:
میشل فوکو یکی از برجسته ترین اندیشمندان قرن بیستم است که مفهوم نوینی از واژه قدرت را ارائه داده و از تعاریف رایج آن فاصله می گیرد. به باور او قدرت متعلق به طبقه خاصی نبوده و کنشی دوطرفه است که در همه سطوح جامعه، ارتباطات و مناسبات جریان داشته و همه افراد را در هر سطحی درگیر می کند. هنر عروسکی از گونه های مهم هنر تئاتر به شمار می رود که برای درک و ایجاد ارتباط با مخاطب، تمامی تلاش خود را بر پایه باورپذیری عنصر بی جان خود، یعنی عروسک شیء بنا می گذارد؛ به همین دلیل یک نمایشگر عروسکی جهت زنده نشان دادن عروسک شیء در ارتباطی فراتر از تعاریف متداول با یک شیء قرار می گیرد و با تغییر ماهیت با استفاده از قوای ذهنی و فیزیکی خود، به آن جان می بخشد.در این پژوهش سعی بر آن است تا با بررسی مفهوم قدرت از دیدگاه فوکو به ایجاد این ارتباط میان بازی دهنده عروسک و عروسک شیء پرداخته شود. همچنین پرسش اصلی این پژوهش این است که بر اساس نظریه قدرت فوکو رابطه میان عروسک شیء و بازی دهنده آن چگونه بوده و این مفهوم چه تأثیری بر این رابطه دارد؟مؤلف ابتدا به بررسی مقوله قدرت بر اساس نظریه فوکو و سپس به ارتباط میان بازی دهنده عروسک با عروسک شیء پرداخته و در پایان نظریه قدرت را با ارتباط میان بازی دهنده عروسک و عروسک شیء تطبیق می دهد. نتایج این پژوهش نشان داد که میان انسان و عروسک شیء به دلیل جان بخشی و تظاهر به جاندار بودن آن توسط بازی دهنده بر روی صحنه، قدرت سیال موجود در طبقات مختلف اجتماعی تأثیر داشته و هر دو از آن تبعیت می کنند، تا جایی که عدم ایجاد تعامل قدرت و به هم خوردن توازن دوسویه آن بین این دو عنصر، می تواند عروسک شیء را از هدف اصلی خود دور و قرارداد زنده بودن عروسک را در نزد مخاطب برهم زند و عروسک را (در صورت شیء بودن) تبدیل به همان اشیای روزمره مورد استفاده انسان کند. این مقاله توصیفی تحلیلی بوده و به صورت کتابخانه ای و بر اساس پژوهش های صورت گرفته توسط پژوهشگران حوزه جامعه شناسی و هنر عروسکی انجام شده است.
مناظره در «چیستی ربط سلام با اسلام»، و چگونگی فاعلیّت و تأثیر اصول و قوانین نتیجه شونده از این دو در هنر و معماری اسلامی گذشته، حال و آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
263-328
حوزههای تخصصی:
روش شناسی ارزیابی و بهینه سازی طراحی محصولات از مسیر تجزیه و تحلیل مولفه های تعاملی (با تاکید بر سه مولفه افردنس، پیش خورد و بازخورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
7 - 20
حوزههای تخصصی:
طراحی تعاملی به معنای برنامه ریزی و طراحی فرایند ارتباط دوسویه بین کاربر و محصول است و بر این اساس باید مولفه های تاثیرگذار در این ارتباط شناسایی و کنترل شوند. در چند دهه اخیر پژوهش های متعددی به منظور معرفی و تبیین نقش مولفه های مورد نظر انجام پذیرفته است، اما شیوه بررسی، تحلیل و کاربرد آن ها در فرایند طراحی محصولات، مبحثی ارزشمند در حوزه روش شناسی طراحی است که کم تر مورد توجه قرار گرفته است و در نتیجه، با چالش هایی روبه رو است. لذا، هدف این پژوهش، ارایه شیوه ارزیابی و بهینه سازی طراحی محصولات بر مبنای تجزیه و تحلیل افردنس ها، پیش خوردها و بازخوردهاست. بر این اساس، ابتدا، مفاهیم کاربردی مرتبط با افردنس، پیش خورد و بازخورد و انواع آن ها به اختصار معرفی شده و در ادامه، مدل گِیور در تفکیک اطلاعات معرف افردنس از امکان پذیری های عملکرد، و هم چنین، روش تجزیه و تحلیل کار ارایه شده است؛ تا بتواند به عنوان مبنای نظری و اجزای روش پیشنهادی مورد استفاده قرار گیرد. سپس، شیوه تجزیه و تحلیل مولفه های تعاملی محصولات با عنوان «روش تجزیه و تحلیل افردنس» در سه گام به همراه یک مثال کاربردی و جدول های تحلیلی تشریح شده است. این شیوه که حاصل مطالعات متعدد در حوزه طراحی تعاملی و هم چنین، تدریس و تجربه اجرایی نگارندگان در این حوزه است، می تواند در فرایند طراحی با اهداف ایده پردازی، ارزیابی و اصلاح و بهینه سازی طرح، نقش ارزشمندی ایفا نموده و مورد استفاده دانشجویان و طراحان قرار گیرد.
مقدمه ای بر رهیافت ایران شناختی در شرق شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فصلنامه دانشگاهی و تخصصی هنر و تمدن شرق اینک یازدهمین سال انتشار خود را سپری م یکند. هما نگونه که از نام و عنوان و درو نمایه نوشتارهای هنر و تمدن شرق در این یازده سالی که گذشت، آشکار است، بررسی عالمانه و انتقادی و تحلیلی پیوندهای فرهنگی-اجتماعیِ تاریخی و هنریِ فرهنگ و تمدن مردمان شرقی با رویکردی ایرانی - و نه غربی – سرمشق تحریریه و سردبیری آن بوده است؛ البته، این رویکرد ایرانی به معنای نفی کوشش و تکاپوی شر قشناختی غرب و اروپا در سده های گذشته نیست که ایران و دنیای شرقی برای آن همیشه یک سوژه شناختِ استوار بر تفسیری برگرفته از ارزش های فرهنگی غربی و مکاتب فلسفی رنگارنگ اروپایی بوده است )برای نمونه ر.ک. Said, 1978; Macfie, 2002 ( یا این که هنر شرق را صرفاً از روزنه زیبایی شناسی کانتی و هگلی فهم و ارزیابی کرده اند )برای نمونه ر.ک. Gombrich, 1950 ( بلکه ترکیب بین المللی تحریریه هنر و تمدن شرق گویای آن است که مدیریت پژوهشکده نظر می کوشد تا گف توگویی فرهنگی و عالمانه میان اندیشمندان و پژوهشگران ایرانی با همتایان شرقی و همچنین اروپایی ایشان برقرار کند تا درون مایه فرهنگی ایران و شرق را از منظر ارزش های فرهنگی و تاریخیِ خویشتنِ مردمان شرقی بنگرند و تحلیل و تفسیر کنند؛ که البته در این میان، ایران و تاریخ و فرهنگ و تمدن ایرانی با بیش از پنج هزاره دیرینگی و گستردگی از کرانه دجله تا سند و آمویه و از دربند قفقازیه تا کرانه خلیج فارس ) Qazwini, 1919 ( که شماری رنگارنگ از فرهنگ ها و مردمان و اقوام هم تبار و هم زبان را دربرگرفته است و خاستگاه کیش ها و دین های گوناگونی در گذر تاریخ بوده است، چنان پلی که میان شرق و غرب استوار است، نقشی پر رنگ و بی بدیل دارد: دیرینگی و هم تباری زبان ها و باورهای ایرانی و هندی، گسترش زبان و ادب فارسی دری از کاشغر تا دهلی و قونیه، پیوند زبان کردی در آسیای باختری با زبان پشتون در آسیای میانه به واسطه زبان پهلوی باستان، گوناگونی گویش ها و لهجه های ترکی در پهنه ایرانی از خراسان تا قشقایی، ستایش شمس تبریزی و مولوی بلخی در سروده های فارسی و اردوی علامه اقبال لاهوری، اثر پذیری هنر و معماری و آیین های آراراتی، عیلامی و ماننایی و هخامنشی از بین النهرین باستان، اثرگذاری هنر و معماری ایرانی در فرهنگ عثمانی اولیه و میانه ) ،)Sarre, 1910 درهم آمیختگی زبان و ادب ترکی و فارسی با عربی و آموزه های قرآنی و البته برای نخستین بار در تاریخ، بازتاب و گردآمدن فشرده ای از تاریخ کهن مردمان شرق و فرنگ از روزگار باستان تا سده های میانه در « جام عالتواریخ رشیدی » به قلم «دستور ایران » خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی )ربع رشیدی، تبریز، 706 ق( و صدها نمونه دیگری که مجال آن در این کوته نوشته نیست، همگی بر جایگاه استوار و کتما نناپذیر ایران و ایران زمین در تاریخ و فرهنگ و هنر و تمدن مشرق زمین و تکاپوهای شرق شناختی دارد؛ و به همین سبب است که فصلنامه هنر و تمدن شرق اینک در یازدهمین سالی که از انتشار آن می گذرد، رویکردی نو به پرسمان شرق و جایگاه ایران در شرق شناسی دارد و رهیافتی ایران شناختی به شرق شناسی درمی افکند تا به گفته خواجه حافظ شیرازی فلک را سقف بشکافد و طرحی نو دراندازد. وانگهی، شایسته است که به مناسبت 150 مین سالگرد زادروز اندیشمند و ادیب فارسی سرا و ایران شناس بنام، علامه محمد اقبال لاهوری ) 1317 - 1252 (، با یکی از سروده های وی درباره ایران، از ایشان یاد شود: چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما، ای جوانان عجم، جان من و جان شما غوط هها زد در خمیر زندگی اندیش هام، تا به دست آورد هام افکار پنهان شمایرسد مردی که زنجیر غلامان بشکند، دید هام از روزن دیوار زندان شما حلقه گرد من زنید ای پیکران آب و گل، آتشی در سینه دارم از نیاکان شما
تحلیل دست نگاره ها ی مفهومی دانشجویان معماری بر اساس تفکر سیستمی و سبک های پردازش اطلاعات در فرایند طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
99 - 110
حوزههای تخصصی:
دست نگاره ها مهم ترین ابزار بیان ایده، بازنمای ایده های ذهنی و تفکر طراحان معماری است. ارتقای دست نگاره ها، همواره موردتوجه متخصصان آموزش معماری هست. دست نگاره به قدرت شناختی طراح معماری در تفکر و پردازش شناختی وابسته است، لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه دست نگاره ها ی مفهومی دانشجویان معماری بر اساس تفکر سیستمی و سبک های پردازش اطلاعات در فرایند طراحی بود. روش پژوهش ترکیبی کمی (توصیفی – همبستگی) و کیفی (تحلیل نمونه دست نگاره های دانشجویان) است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشکده هنر و معماری دانشگاه های همدان بود. 162 دانشجو به عنوان نمونه به شیوه ی در دسترس و هدفمند انتخاب شدند و به پرسش نامه های تفکر سیستمی و سبک های پردازش اطلاعات پاسخ دادند. دست نگاره های مفهومی نیز توسط دو داور ارزیابی شدند. داده ها با روش آمار توصیفی و همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تحلیل شدند. نتایج نشان داد سبک پردازش تجربی توان پیش بینی دست نگاره های مفهومی را ندارد، ولی سبک پردازش عقلانی و تفکر سیستمی توان پیش بینی دست نگاره های مفهومی را دارند.
تحلیل آیکونوگرافی نقوش صخره ای تنگ موردان شهرستان فاریاب استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۱)
293 - 311
حوزههای تخصصی:
هنر صخره نگاری از دیرباز مورد توجه جوامع انسانی بوده است. یکی از مناطق شاخص این هنر، تنگ موردان شهرستان فاریاب در جنوب استان کرمان است. در مسیر این درّه نقوش متنوعی نقر شده که شامل نقوش انسان، عقرب، سگ، بز، پرنده، ماهی، پلنگ، شیر، ماه و نقوش مبهم روی صخره ها و یا سنگ های بزرگ حاشیه رودخانه است. برای درک مفاهیم و معانی این نقوش نیاز به شناخت مؤلفه های نمادینی است که روزگاری همانند زبان کلامی، معنایی مشخص در فرهنگ های کهن داشته اند. به نظر می رسد هنرمندان این تنگه درصدد بازگویی روایاتی بوده اند. هدف اصلی این پژوهش دسته بندی نقوش صخره ای تنگ موردان و تحلیل معنای آن ها براساس روش آیکونوگرافی است و در پی پاسخ به این سؤال است که نقوش سنگ نگاره های تنگ موردان از منظر آیکونوگرافی چه معنا و مفهومی می تواند داشته باشند؟ در این راستا آیکونولوژی می کوشد این مؤلفه های نمادین را که به صورت مکرر دیده می شوند با روشی علمی تفسیر نماید. رویکرد پژوهش تاریخی - تحلیلی و مستند نگاری نقوش، به صورت میدانی و کتابخانه ای انجام پذیرفته که بر مبنای بررسی جزئیات و سبک ترسیمی نقوش است. تاکنون امکان تاریخ گذاری دقیق این نقوش به کمک روش های آزمایشگاهی میسر نشده؛ اما نگارندگان با رهیافت سنتی مقایسه ای و تحلیل محتوای نقوش، آن ها را معرفی و تاریخی نسبی را مطرح کرده اند.
الزامات راهبردی ارتقاء ظرفیت خودسازماندهی شهرها در راستای هوشمندسازی؛ مطالعه موردی: کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، شهرهای هوشمند، پارادایمی نوین در نظام شهرسازی دنیا محسوب می گردند؛ که مبتنی بر قابلیت های فناوری اطلاعات و ارتباطات، سعی در ارتقای کیفیت زندگی در شهرهایی را دارند؛ که در میان معضلات متعدد؛ با ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و غیره غوطه ور هستند. اما شهر هوشمند، پدیده ای جامع، چند بعدی و پیچیده؛ و مبتنی بر پارادایم برنامه ریزی شهری در چهارچوب نظریات نوین پیچیدگی و آشوب است؛ که می توان با تکیه بر این پارادایم، به برنامه ریزی و مدیریت موفق پدیده نوین شهرهای هوشمند پرداخت. در این راستا، پژوهش حاضر از منظر نظریه نوین آشوب، به هدف تدوین الزاماتی راهبردی در راستای تحقق شهر هوشمند اهواز به تحقیق پرداخته است. این مقاله در زمره پژوهش های کاربردی- توسعه ای محسوب می گردد؛ که سوال محور بوده و به صورت اکتشافی، با بهره گیری از روش گردآوری داده های اسنادی- کتابخانه ای و پیمایشی؛ و با استفاده از روش های تحلیل عاملی اکتشافی، آزمون آماری تی به صورت تک نمونه ای و همچنین آزمون آماری رتبه بندی فریدمن در نرم افزار SPSS، انجام یافته است. ابزار پیمایش، پرسشنامه لیکرت 5 درجه ای بوده است که روایی محتوایی نهایی آن با نظر اساتید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 0/906 تائید گردید. جامعه آماری، کارشناسان نهادهای دخیل در فرآیند هوشمندسازی کلانشهر اهواز می باشند. روش نمونه برداری، تلفیقی از روش های گلوله برفی خوشه ای و شبکه ای نظارت شده در دسترس بوده است؛ که در نهایت 380 پرسشنامه تکمیل گردید. کفایت تعداد نمونه ها با روش KMO تائید گردید. بر اساس یافته های تحقیق، شاخص های 37 گانه ای در چارچوب مولفه های دهگانه شناسایی شد. سپس وضعیت شاخص ها و مولفه های شناسایی شده در شرایط کنونی کلانشهر اهواز ارزیابی گردید؛ در نهایت نیز، با بهره گیری از نتایج تحقیق، در هفت محور الزاماتی راهبردی تدوین شد.
شناسایی مزایا و معایب و چالش های پیش روی خانه هوشمند از منظر کاربران در شهر تهران
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، فناوری ها به حدی از پیشرفت و توسعه رسیده اند که در سطح زندگی روزمره نیز غیر قابل چشم پوشی هستند. خانه هوشمند نمایانگر تعریف جدیدی از فضای خانگی است که با ورود هرچه بیشتر فناوری به خانه ها همراه می باشد. جایگاه هوشمندسازی در ایران، به عنوان یک پدیده وارداتی نیازمند مطالعه و بررسی های بیشتر است. هدف از این پژوهش پیدا کردن چالش های پیش روی هوشمند سازی در خانه های ایرانی و دریافتن نوع نگرش کاربران به این موضوع است. در ادامه سعی شده است تا مزایا و معایب و نقاط قوت و ضعف خانه هوشمند با تکیه بر تجربه زیسته کاربران شهر تهران مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش برمبنای هدف یک تحقیق بنیادی و از حیث روش، یک مطالعه کیفی به شیوه مردم نگاریست که با انجام مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با دو گروه کاربران بالفعل و بالقوه خانه هوشمند در شهر تهران انجام شده است. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار اطلس تی نسخه 9 مورد تحلیل موضوعی قرار گرفته است. یافته های این پژوهش حکایت می کند که مؤلفه های مختلفی در میزان رضایت کاربران از هوشمندسازی خانه ها مؤثر هستند که در گروه کاربران بالفعل عبارتند از مؤلفه های؛ روان شناختی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، زیرساخت و تکنولوژی و در گروه کاربران بالقوه نیز شامل مؤلفه های؛ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می باشد. نتایج نشان می دهد که علیرغم تصورات اولیه، کاربران بالفعل غالباً از زیستن در این فضاها احساس رضایت می کنند و حتی در صورت عدم رضایت کامل، مزایای هوشمند سازی را انکار نمی کنند. درواقع مهم ترین چالش برای پذیرش خانه هوشمند از دیدگاه هر دو گروه، هزینه های بالای آن است.
بررسی تطبیقی آموزش معماری کشورهای امریکا و ایران؛ بر اساس سه نظریه یادگیری رفتارگرایی، شناخت شناسی و سازنده گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
99 - 124
حوزههای تخصصی:
آموزش و یادگیری معماری ازجمله مباحثی است که در سال های اخیر توجه بسیاری را به خود جلب نموده است. گره زدن آموزش معماری یا نظریه های یادگیری و ویژگی های هر کدام از آن ها، کمک زیادی به هدفمند نمودن آموزش و ارتقاء آن دارد. این پژوهش بر آن است که به تجربه آموزش معماری در دو کشور ایران و امریکا بر اساس سه نظریه رفتارگرایی، شناخت شناسی و سازنده گرایی بپردازد. روش به کار گرفته شده در این پژوهش از نوع کیفی و به شیوه پدیدارشناسی است و مبتنی بر نمونه گیری هدفمند 8 نفر از اساتید دانشگاه های کشورهای ایران و امریکا است. یافته های این پژوهش در قالب 2 کد تبیینی (تجربه فرد از آموزش آکادمیک و تجربه فرد از محیط آکادمیک)، حاصل استخراج از 115 کد توصیفی، 12 زیرکد تفسیری، 6 کد تفسیری، است. تجارب شرکت کنندگان در این مصاحبه نشان می دهد تفاوت آشکاری بین آموزش معماری کشورهای ایران و امریکا به عنوان کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته وجود دارد و آموزش معماری در ایران، در حال حرکت از ویژگی های نظریه رفتارگرایی به سمت شناخت شناسی و آموزش معماری امریکا، در حال حرکت از ویژگی های نظریه شناخت شناسی به سمت سازنده گرایی است.
مطالعه نگاره و خط نگاره محراب گچی مسجد دوم بایزید بسطامی از دوره ایلخانی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
43 - 60
حوزههای تخصصی:
مجموعه آرامگاهی بایزید بسطامی در شهر بسطام آثار متنوعی از دوره های مختلف تاریخی را در دل خود جای داده است. پژوهش های صورت گرفته از این مجموعه به توصیف کلی محراب، کتیبه ها، نقش مایه های تزیینی و روابط هندسی اشاره شده است. هدف و تمرکز این پژوهش بررسی نگاره و خط نگاره محراب مسجد مردانه بایزید است. سؤالاتی که برای دستیابی به این هدف می توان مطرح کرد: «نگاره های به کاررفته در این محراب به چه صورت است؟ خط نگاره ها دارای چه نوع خط و متونی هستند؟» روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با رویکرد کیفی است. شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، برداشت میدانی، مصاحبه و عکس است. یافته های به دست آمده بیانگر آن است که نگاره ها و خط نگاره ها محراب از جنس گچ و با ضخامت برجسته و برهشته بوده، کتیبه ها از خط کوفی، ثلث و نسخ با زمینه ای از نقوش گیاهی و هندسی و متن کتیبه ها سوره های مبارکه توبه، بقره، جن، گفتار، کلمه الله ربی و محمد است بنی نوشته شده است. نگاره های محراب را می توان به سه شکل گیاهی دهان اژدری، ساقه ها، گل ها و برگ های ختایی، هندسی گره چینی، چندضلعی ها، هندسی ساده، و ترکیبی هندسی گیاهی درهم تنیده یا به شکل آژده کاری بر بدنه نقوش گیاهی تقسیم کرد. تعادل متقارن در محراب و هماهنگی بین نگاره و خط نگاره در کتیبه ها قابل مشاهده است. محراب و نگاره های هندسی و گیاهی دارای ساختار و روابط هندسی منظم بر پایه نسبت های طلایی است.
میزان تأثیر تغییرات اجتماعی مخاطب بر درک آثار نقاشی (مطالعه موردی: مردم شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
27 - 45
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ جوامع بشری همواره در معرض تحولات گوناگونی بوده اند، تحولاتی که هرکدام به تنهایی منجر به تأثیرات گوناگونی بر فرهنگ جوامع ازجمله هنر شده است، تحولات اجتماعی و فرهنگی نقشی انکارناپذیر در جهت گیری هنر زمان خود داشته اند. هدف پژوهش حاضر، سنجش میزان ارتباط تغییرات اجتماعی و اقتصادی مخاطب با درک آثار هنری است. تحقیق حاضر ترکیبی از روش های نیمه تجربی و توصیفیِ تحلیلی بود. جامعه آماری، ساکنین شهر کرمان در سال 1398 بودند. نمونه گیری از نوع خوشه ای بود. در حین نمونه گیری، با روش گلوله برفی هم اقدام به یافتن افرادی کردیم که طبقه اجتماعی- اقتصادی آن ها در کوتاه مدت ارتقاء قابل توجهی داشته است. یافته ها نشان داد که تغییرات اجتماعی مخاطب بر درک و خوانش او از آثار نقاشی تأثیرگذار است، زیرا طبقات اجتماعی می تواند باعث تغییر در سبک زندگی و نیز سلیقه افراد زیرمجموعه خود باشند و این تغییر در سبک و سلیقه جامعه باعث تغییر در نگرش و نگاه آن ها در تمامی سطوح زندگی ازجمله درک و خوانش آثار نقاشی می شود.اهداف پژوهش:سنجش میزان ارتباط تغییرات اجتماعی و اقتصادی مخاطی بر درک آثار هنری براساس نظریه دریافت.شناسایی عوامل مؤثر بر مدت زمان مواجهه مخاطب باتوجه به تغییرات اجتماعی و اقتصادی وی با آثار نقاشی.سؤالات پژوهش:تغییرات اجتماعی و اقتصادی در نوع نگرش و درک مخاطب آثار نقاشی چه تأثیراتی دارد؟چه عواملی بر مدت زمان مواجه مخاطب با آثار نقاشی تأثیر دارد؟
سنجش درجه هم پیوندی نظام فضایی با استفاه از تکنیک چیدمان فضا (مطالعه موردی: خانه های شهر بندر کنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
522 - 535
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش سنجش هم پیوندی الگوی خانه های سنتی بندر کنگ با استفاده از نرم افزار دپس مپ (چیدمان فضا) تکنیک هم پیوندی صورت می گیرد که در دو فاز بررسی و شناخت مبانی نگرش نحو فضا در معماری با تأکید بر هم پیوندی در بناهای مسکونی بومی بندر کنگ و بررسی چیدمان فضایی بناهای مسکونی در جهت شناخت الگوهای فضایی و تأثیر روابط اجتماعی و فرهنگی به آن پرداخته می شود. برای رسیدن به این هدف پژوهشی با رویکرد توصیفی-تحلیلی، و خروجی های نرم افزار و داده های کتابخانه ای و مقالات معتبر علمی به بررسی درجه هم پیوندی در خانه های مسکونی بندر کنگ به عنوان بافتی بکر و دست نخورده در معماری بومی استان هرمزگان صورت گرفته است. فرآیند شبیه سازی نرم افزار تخصصی نحو فضا جهت بررسی شاخص هم پیوندی برای رسیدن به تحلیل جامع و دقیق استفاده شده است. این بررسی، استدلال منطقی تحلیل و نظام فضایی خانه ها را به وسیله هم پیوندی مورد ارزیابی قرار می دهد داده های حاصل از تحلیل با استفاده از نمودارهای توجیهی منتج به آن ها به ارزیابی درجه هم پیوندی فضاها می پردازد. نتایج حاصل از تحقیق و ثبت مشاهدات حیاط با بالاترین درجه هم پیوندی و فعال ترین فضا به عنوان کانون اجتماع پذیری و منعطف ترین و یکپارچه ترین فضا در خانه ها ارزیابی کرده که بیشترین تعاملات اجتماعی در آن رخ می دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد هم پیوندی به عنوان یک ویژگی مشترک در تمامی خانه ها وجود دارد اما دارای نوسان درونی است و در مجموع می توان تمامی خانه ها را یکپارچه دانست.اهداف پژوهش:۱. سنجش هم پیوندی در الگوی خانه های سنتی کنگ با استفاده از روش چیدمان فضایی.۲. مقایسه تطبیقی هم پیوندی در نظام فضایی خانه های بندر کنگ.سوالات پژوهش:هم پیوندی در الگوی خانه های سنتی بندر کنگ توسط روش چیدمان فضای به چه صورت قابل سنجش می باشد؟۲. آیا هم پیوندی در نظام فضایی خانه های بندر کنگ با یکدیگر قابل مقایسه و بررسی است؟
نشانه های مشترک فرهنگ عامه در قصه نوشآفرین گوهر تاج و کتاب مصور هزار و یکشب صنیع الملک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
571 - 594
حوزههای تخصصی:
قصه نوش آفرین گوهرتاج، داستان عامیانه و منثور دوره صفوی است که نویسنده آن نامعلوم است. این داستان، قصه عشق ابراهیم شاهزاده چین به نوش آفرین گوهرتاج شاهزاده دمشق است. قصه به شرح تلاش ها، جنگ ها و دلاوری های شاهزاده ابراهیم برای رسیدن به نوش آفرین گوهرتاج می پردازد. ازآنجاکه قصه نوش آفرین گوهرتاج، داستانی عامیانه است، عناصر مختلف فرهنگ عامه در این اثر به گستردگی دیده می شود. ازجمله؛ موجودات عجیب، اتفاقات شگفت انگیز، مکان ها و اشیاء عجیب، اعتقادات و باورهای مذهبی، باورهای خرافی، آداب ورسوم اجتماعی، کنایات و ضرب المثل ها. کتاب هزار و یک شب نیز از معروف ترین منابع ادبی و داستانی مربوط به حوزه فرهنگی شرق است که در دوره قاجار توسط صنیع الملک مصور شده است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. در این پژوهش با ذکر نمونه های از عناصر فرهنگ عامه، در قصه نوش آفرین گوهرتاج و تطبیق آن با نگاره های نسخه مصور هزار و یک شب صنیع الملک به تحلیل و بررسی بارتاب فرهنگ عامه در این دو اثر پرداخته شده است. در بررسی فرهنگ عامه در قصه نوش آفرین گوهرتاج، جنبه ها و ابعاد مختلف زندگی مردم عادی قابل مشاهده است. این اثر حاوی مطالب مهم و ارزشمندی از فرهنگ مردم دوره صفوی و تا حدودی قاجار است و اعتقادات و باورهای عامیانه آن دوره در این اثر بازتاب گسترده ای دارد. درحالی که کتاب مصور هزار و یک شب صنیع الملک مربوط به دوره قاجار است و یک مجموعه داستانی است نه یک داستان واحد.اهداف پژوهش:آشنایی با مؤلفه های فرهنگ عامه در قصه نوش آفرین گوهرتاج و نسخه مصور هزار و یک شب.بررسی نقش اوضاع اجتماعی و فرهنگی در زمان قصه نوش آفرین گوهرتاج.سؤالات پژوهش:مهم ترین مؤلفه های فرهنگ عامه در قصه نوش آفرین گوهرتاج و نسخه مصور هزار و یک شب صنیع الملک چیست؟اوضاع اجتماعی و فرهنگی در زمان قصه نوش آفرین گوهرتاج چگونه بوده است؟
معماری معاصر ایران و مسئله هویت: بازنمایی رئالیستی از خوانش انتقادی پست مدرنیسم در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
65 - 86
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیسم، وجه غالب باور فرهنگی زمانه ای است که تمامی کنش ها را دوباره قالب ریزی می کند؛ تا آن جا که قدرت متمرکز، جای خود را به کثرت گسسته داده، جلوه ای از معاصریت هویت را آشکار می کند. این پژوهش کیفی داده بنیاد، با هدف تأویل هویت معماری معاصر ایران بر مبنای پست مدرنیته و اندیشه انتقادی، به دنبال پاسخ این پرسش است که هویت چگونه می تواند به مثابه رویکردی انتقادی، بر بازشناسی معماری پست مدرن، به ویژه در دوره ایران معاصر، تأثیر داشته باشد؟ یافته ها نشان می دهند پیامد جمع بندی متغیرهای علّی پژوهش در شرایط میانجی وضعیت موجود، رویدادی را رقم می زند که در نگرشی بنیادی میان حقیقت (خودشیفتگی تا خودباختگی) و ماهیت (خودباوری) ایرانی، و در گفتمانی تاریخی میان بازخوانی آن چه هست و بازنمایی از آن چه باید باشد، به صورت سلبی (و نه ایجابی)، در خوانشی از یک رئالیسم انتقادی، در حال شدن است و در ارزیابی خودانعکاسی از تفسیری بازخوردی، نحوه بودن را بازمی آفریند.
خوانشی نو از تابلوی شمس اثر استاد نصرالله افجه ای با رویکرد ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوانش بینامتنی یکی از شیوه های نقد نو محسوب می شود که تلاش دارد به ارتباط متن با دیگر متون پرداخته و با مدنظر قرار دادن روابط میان متون مختلف و تأثیر و تأثرهای آن ها بر یکدیگر، رهیافتی نو از معنا را روشن سازد. بر این بنیان این مقاله در نظر دارد تا به بازخوانی تابلوی شمس اثر استاد نصر الله افجه ای بپردازد و دلالت های نوشتاری و نشانه های تصویری موجود در آن را مورد خوانش قرار داده و به این پرسش پاسخ دهد که هرکدام از این نشانه ها بر چه چیز دلالت می کنند و روابط میان آنها چه معانی مستتری را می تواند شکل دهد؟ از آنجا که این اثر نقاشی خط، دارای بُعد نوشتاری و تصویری به صورت هم زمان است، ابتدا دلالت های نوشتاری و تصویری تبیین شده و سپس در خوانش ارتباط میان آنها با یکدیگر از رویکرد ترامتنی ژرار ژنت بهره گرفته می شود و روابط بینامتنیت و بیش متنیت موجود در اثر مورد تحلیل قرار می گیرد. داده های متنی این تحقیق به روش مطالعه کتابخانه ای و شیوه استنادی تهیه شده و داده های تصویری نیز به روش میدانی و مشاهده مستقیم اثر جمع آوری شده است. نتایج تحقیق نشانگر وجود بینامتن های قوی در زمینه های فرهنگ ایرانی- اسلامی و همچنین خلق هدفمند اثر بر بنیان روابط بیش متنی میان خط ثلث، خط نستعلیق و تصویر حضرت امام خمینی(ره) است که در نهایت اثری را شکل می بخشد که علاوه بر دارابودن بُعد زیبایی شناسانه و پایبندی به اصول هنر نقاشی خط، نمایانگر اعتقادات قلبی هنرمند از مهم ترین تحول تاریخی زمانه خود نیز هست.