مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
نقش رستم
حوزه های تخصصی:
ابوعبدالله احمد بن محمّد بن اسحاق به ابراهیم هَمَدانی ابن فَقیه هَمَدانی، جغرافیدان ایرانی (نزدیک به: 255-330ﻫ. ق.) در کتاب ارزشمند خود «اخبار البُلدان» که احتمالاً در 290ﻫ. ق./ 903م. نوشته شده است، ترجمه متن دو سنگ نوشته در دامنه کوه الوند همدان (= سنگ نوشته های گنج نامه) را آورده است. با وجود این، ترجمه او کوچک ترین همانندی ای با متن سنگ نوشته های داریوش بزرگ و خشایارشا در دامنه کوه الوند ندارد و آشکارا پژواکی از محتوای سنگ نوشته داریوش بزرگ در کوه بیستون و سنگ نوشته آرامگاه او در نقش رستم پارس است. هدفِ این پژوهش پاسخ به این پرسش است که چرا هنوز در سده سوم ﻫجری قمری از بین همه سنگ نوشته های هخامنشیان، تنها بازتابی از دو سنگ نوشتة بیستون و آرامگاه داریوش بزرگ در خاطره مردم همدان وجود داشته است و ابن فَقیه هَمَدانی پژواکی از سنگ نوشته های بیستون و نقش رستم داریوش بزرگ را به عنوان ترجمه سنگ نوشته های کوه الوند آورده است.
پژوهشی در اختلاف پوشش الهه آناهیتا در نقوش برجسته نقش رستم و طاق بستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
45 - 52
حوزه های تخصصی:
نقش برجسته یکی از مصادیق جاودانه نمودن صحنه تاج گذاری در دوره ساسانی بود که، باعث ایجاد چندین نقش از این دست شده است. پادشاهان ساسانی، صحنه های نقش برجسته زیادی ایجاد کردند. این نقوش، بازگو کننده اعتقادات مذهبی و اندیشه های سیاسی پادشاهان ساسانی در مدت بالغ بر چهار قرن بود. الهه آناهیتا، جزوی از این باور اعتقادی به شمار می رفت که از زمان نرسی، تصویرسازی آن بر نقوش برجسته آغاز گردید. هدف پژوهش حاضر، بررسی نحوه نگرش هنرمندان ساسانی به وضعیت محیطی در زمینه ایجاد نقوش برجسته می باشد؛ به صورت مطالعه موردی، به نحوه پوشش آناهیتا در دو نقش می پردازیم. اقلیم، یکی از تاثیرگذارترین عوامل در نحوه ارائه پوشش در نقوش برجسته آناهیتا در نقش رستم و طاق بستان بوده است. در طاق بستان، آناهیتا پوشاک گرم متناسب با آب و هوای سرد کرمانشاه دارد؛ حال آن که، لباس نازک و چسبان این الهه در نقش رستم، احتمالاً در کنار سایر عوامل مذهبی، از محیط نسبتاً گرم منطقه فارس حکایت دارد. باورهای مذهبی و توصیفات متون زرتشتی نیز در کنار عوامل محیطی از جمله اقلیم، بر نحوه ارائه پوشاک آناهیتا در نقوش برجسته را نباید از نظر دور داشت. حجار و کارفرمایان ساسانی نقوش برجسته یاد شده، خود را ملزم به رعایت توصیفات اوستا از پوشاک و ظاهر آناهیتا دانسته اند. در مقاله پیش رو، در پی پاسخ گویی به این پرسش هستیم که، تفاوت پوشش الهه آناهیتا، در دو مکان نقش رستم و طاق بستان چه دلیلی داشته است؟ فرضیه متناظر با این پرسش نیز چنین است که، مهم ترین دلیل تفاوت در پوشش الهه آناهیتا، تفاوت در اقلیم و توجه بانیان امر به رعایت شعائر مذهبی وابسته به این الهه بوده است.
بررسی ترک های آثار صخره ای محوطه تاریخی نقش رستم با استفاده از تحلیل داده های سنجش ازدور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محوطه تاریخی نقش رستم یکی از آثار منحصربه فرد ایران واقع در استان فارس است که یادمان هایی از عیلامیان، چهار مقبره مربوط به دوران هخامنشی، و همچنین 7 نقش برجسته عظیم بر روی صخره مربوط به دوران ساسانی در خود جای داده است. ازآنجایی که این آثار تاریخی در فضاهای باز کوهستانی واقع شده اند، آسیب های بسیاری را که متأثر از شرایط اقلیمی بوده، پشت سر گذاشته است. وجود ترک های متعدد و عمیق با دلایل ناشناخته بر روی سطوح این آثار صخره ای در محوطه باستانی نقش رستم، منجر به شکل گیری این تحقیق گردید. لذا جهت شناسایی دلایل به وجود آمدن این ترک ها، داده های سنجش ازدور منطقه مطالعه و از سامانه اطلاعات جغرافیایی جهت تحلیل و تفسیر استفاده گردید. در این راستا از تصاویر هوایی و ماهواره ای با قدرت تفکیک مکانی برای بررسی دیداری از منطقه موردمطالعه و محیط پیرامون، از مدل رقومی ارتفاع برای نمایش ناهمواری های زمین و تفسیر ساختارهای سه بعدی از سطح زمین، و GIS به عنوان یک سامانه اطلاعاتی مکان مبنا و ابزاری برای پردازش، تحلیل و مدیریت اطلاعات استفاده گردید. با توجه به نتایج تحلیل ها، مشخص گردید که این آثار صخره ای در انتهای آبراهه ها واقع شده اند و در طول زمان و در فصل های پربارش، تحت تأثیر وجود ترک های زمین ساختی باعث ایجاد جریان روان آب ها و تجمع آب شده و دلیل توسعه فرایندهای فرسایشی در منطقه موردمطالعه هستند.
بازنگری در روش شناسی پایش محیطی آلودگی هوا در محوطه های میراث صخره ای
حوزه های تخصصی:
میراث صخره ای ایران در میان انواع هنر صخره ای جهان، جایگاه ویژه ای دارد. نمونه هایی از این آثار، نظیر بیستون در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیده اند و بسیاری از آن ها همچون نقش رستم در منظر فرهنگی میراث جهانی قرار گرفته اند. ارتباط این آثار با محیط در حال توسعه موجبات تهدید آن ها در معرض فعالیت انسانی، به خصوص در شکل آلودگی محیطی را افزایش داده است. خطرات و تهدید آلاینده های محیطی ایجاد شده در مناطق فوق ناشی از حضور صنایع آلایندۀ خرد و کلان و به ویژه مجموعه های پتروشیمی می تواند تهدید کنندۀ موضوع یکپارچگی چنین منظرهای فرهنگی قلمداد گردد. به همین دلیل برنامه ریزی جهت پایش دقیق محیطی این آثار ضروری است و در گام نخست، ضرورت دارد روش های مختلف پایش آلاینده های هوایی در میراث صخره ای مورد ارزیابی قرار گیرد. در واقع شیوه های مختلفی از اندازه گیری های محیطی برای ارزیابی شرایط حفاظت میراث صخره ای در ایران و جهان به کار رفته اند. در این میان، روش های پایش را می توان به دو گروه مستقیم و غیرمستقیم دسته بندی نمود. پرسش اصلی پژوهش در زمینۀ مزایا و معایب هر یک از این دو شیوه جهت انتخاب سامانۀ مناسب پایش میراث صخره ای است. در این مقاله، پس از گردآوری اطلاعات برآمده از مشاهدات عینی و مطالعات نظری، داده ها از طریق شیوۀ تجزیه و تحلیل کیفی حاصل آمده است. در این تحقیق با بررسی ویژگی های پایش، شیوۀ پایش مستقیم جهت شناخت بستر محیطی میراث صخره ای و کنترل آن ضروری تشخیص داده شده است. در این میان تجارب جدید حفاظت در محوطه های تاریخی می تواند نگرانی در مورد محدودیت مربوط به ایجاد زیرساخت های انرژی را برطرف نموده و هزینۀ پایش ممتد میراث صخره ای را کاهش دهد؛ لذا نتایج حاصل، علاوه بر دارا بودن ارزش های بنیادی و نظری، کاربردی نیز خواهند بود.
از آرامگاه تا تختگاه: مجموعه آرامگاهی نقش رستم و تخت جمشید در منظر پارسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
417 - 431
حوزه های تخصصی:
مجموعه آرامگاهی و بنای معروف به کعبه زرتشت در نقش رستم در دوره هخامنشی بنا شده است. مجموعه آثار نقش رستم به خصوص بنای کعبه زرتشت به عنوان میراث معنوی پادشاهان هخامنشی همواره در مشروعیت مذهبی دوره های پس از هخامنشی نقش پویایی در ساختار حاکمیتی، سیاسی و مذهبی داشته است که این موضوع ریشه در سنّت های دیرینه پیشا هخامنشی در خاورمیانه باستان به ویژه دوره عیلامی داشته است. نزدیکترین تفسیر از کارکرد این بنا در ارتباط با آرامگاه های هخامنشی و ارتباط آن با تختگاه تخت جمشید می تواند معنا یابد. شناخت ارتباط مکانی نقش رستم و تختگاه تخت جمشید از نظر کارکردی اهمیت دارد. تخت جمشید در دل یک شهر شکل گرفته و کاخ های هخامنشی بخشی از این شهر بوده است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای انجام شده است. این پژوهش پهنه محیطی پیرامون تختگاه تخت جمشید، معروف به شهر پارسه را مورد بررسی قرار داده و فرضیه بازسازی شهر تاریخی پارسه را در محدوده حریم درجه 1 تخت جمشید قابل تصور ساخته است. یافته های پژوهش حاکی از این است به استناد آثار بجای مانده و کتیبه ها، مجموعه آثار نقش رستم در دوره هخامنشی، سلوکی، اشکانی و ساسانی همواره مورد استفاده و تکریم بوده است. در دوره هخامنشی ارتباط مجموعه آرامگاهی نقش رستم به عنوان بخش مهم و کارکردی شهر پارسه مرتبط با تختگاه تخت جمشید بوده است. سنّت دفن پادشاه درگذشته بر اساس آئین زرتشتی در این محل انجام می شده و پس از دفن پادشاه در آرامگاه، مراسم به تخت نشستن پادشاه جدید در بنای یادمانی و مقدس کعبه زرتشت انجام می شد. اهداف پژوهش: 1- بررسی موقعیت مکانی نقش رستم و کعبه زرتشت و علل وابستگی آن به شهر پارسه بر اساس بررسی های ژئوفیزیک. 2-بررسی و مطالعه کارکرد بنای کعبه زرتشت از دوره هخامنشی تا انتهای دوره ساسانی. سؤالات پژوهش: 1- بنای کعبه زرتشت در دوره های مختلف تاریخی چه کاربردهایی داشته است؟ 2-بررسی های ژئو فیزیک چه اطلاعاتی در مورد موقعیت مکانی کعبه زرتشت و وابستگی آن به شهر پارسه ارائه می دهد؟
بررسی سنجش نقاط ضعف، قوت، تهدیدها و فرصت ها در محوطه میراث جهانی تخت جمشید و نقش رستم با تاکید بر موضوع مدیریت بحران و حفاظت پیشگیرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع مدیریت بحران و حفاظت پیشگیرانه یکی از مهمترین چالشهای آثار تاریخی به ویژه در محوطه های میراث جهانی که در فهرست یونسکو ثبت شده شده اند است. این مقاله به شناسایی پتانسیل ها و تهدیدات درزمینهی مدیریت بحران و حفاظت پیشگیرانه در محوطه میراث جهانی تخت جمشید و حرایم سه گانه آن که در سال 1979 در فهرست آثار جهانی یونسکو به ثبت رسیده است به طور خاص پرداخته و نقاط قوت، ضعف فرصت ها و تهدید ها پیش رو در محوطه میراث جهانی تخت جمشید و نقش رستم را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. در این پژوهش از روش SWOT به بررسی عوامل بیرونی و درونی اعم از نقاط ضعف، قوت، تهدید ها و فرصت ها استفاده شده است. این پژوهش با ترسیم ماتریس SWOT به بررسی و ارایه استراتژی (WT) استراتژی در برابر نقاط ضعف داخلی و تهدیدات بیرونی،(ST) استراتژی در برابر نقاط قوت داخلی و تهدیدات بیرونی، ( WO) استراتژی نقاط ضعف داخلی و فرصت های بیرونی و بالاخره (SO) به استراتژی نقاط قوت داخلی و فرصتهای بیرونی می پردازد. قابل ذکر است که نتایج مذکور جهت استفاده در چگونگی مدیریت بهینه در سایت های تخت جمشید و نقش رستم پیشنهاد می گردد و با توجه به روند مطالعات انجام شده در سایر محوطه های تاریخی نیز قابل استفاده خواهد بود.
نام اشکانی و یونانی محوطه تاریخی «نقش رستم» بر اساس متن کتیبه شاپور بر کعبه زرتشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۸۴)
88-76
حوزه های تخصصی:
کتیبه شاپور اول ساسانی بر دیواره بنای معروف به «کعبه زرتشت» واقع در محوطه تاریخی نقش رستم استان فارس بی تردید یکی از بزرگ ترین و مهم ترین مستندات تاریخی اوایل سلسله ساسانی در ایران است. این سنگ نوشته به سه خط و زبان اشکانی، فارسی میانه (پهلوی ساسانی) و یونانی، بر سه دیواره ساختمان کعبه زرتشت حک شده است. از زمان حفاری محوطه نقش رستم و خارج کردن این سنگ نوشته از زمین، دانشمندان بارها به بررسی آن پرداخته و نکاتی گران بها درباره وضعیت جغرافیایی، سیاسی، فرهنگی و نظامی دوره سلطنت شاپور از آن استخراج کرده اند. با بررسی دقیق تر این کتیبه، به نظر می رسد می توان یافته های جدیدی از این سنگ نوشته ارزشمند به دست آورد که محققان هنوز به آن توجهی نکرده اند. در پژوهش حاضر، با دلایل منطقی برای واژه nibušt در کتیبه شاپور بر کعبه زرتشت، که بسیاری از محققان را با خطا مواجه کرده است، معنای دقیق تری ارائه شده است؛ بدین ترتیب که واژه اشکانی nibušt اسم خاص و منطبق با اصطلاح «دژنبشت/ دزنفشت» در متون فارسی، عربی و زرتشتی است و احتمالاً نامی به شمار می آید که در اوایل دوره ساسانی برای مجموعه تاریخی «نقش رستم» کاربرد داشته است.
زمینه های تاریخی-اساطیری در بنیان های طراحی سنگ نگاره های ساسانی (با تأکید بر سنگ نگاره اردشیر بابکان در نقش رستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۴۶
55 - 66
حوزه های تخصصی:
سنگ نگاره های ساسانی که تعدادشان نزدیک به سی می رسد، اهمیت بسزایی در شناخت سیر هنر تصویری ایران دارند. هدف این پژوهش،گسترش مطالعات بصری، با غور در این آثار و با تأکید بر سنگ نگاره اردشیر بابکان در نقش رستم می باشد. مقاله حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و شیوه کتابخانه ای و میدانی صورت پذیرفته است. ابتدا عناصر مشهودِ سنگ نگاره مورد مطالعه قرار گرفته، سپس با تجزیه و تحلیل بصری؛ به بررسی ساختار و ترکیب بندی اثر می پردازد. این موارد با جست و جو در اساطیر ایرانی و متن های تصویری متقدم، در پیِ شناخت بُنما یه ها و مفاهیمِ پنهان موجود در نگاره، همراه گشته است. نتایج حاصل بر آن است که سنگ نگاره اردشیر، با بهره گیری از زمینه های تاریخی- اساطیری ایران و استفاده از تمهیدات و پیام های تجسمی، شمایلی و زبانی ارائه شده است. حضور ایزد وای(تجسمی از فضا) و همراهی دو ایزد میترا و باد با مظهر اهورا مزدا، اسطوره و تاریخ را درمی آمیزد. توجه به هماهنگیِ سنگ نگاره با مجموعه نقش رستم، با استفاده آگاهانه از نور، جهت های باز و بسته در کادر و حذف شکل آتشدان از ترکیب اثر، نشان می دهد که سنگ نگاره با فضا در تعامل است. در پی این موارد، ضمن ادامه سنت دیوارنگاری، ویژگی ها و محتوای تبلیغاتی آشکاری ضمیمه مضمون اثر شده است که می توان آن را از موارد مهم در بررسی پیشینه تبلیغ محیطی در ایران دانست.
بررسی و تحلیل تصویر داریوش در نقش برجسته های بیستون و نقش رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
161 - 181
حوزه های تخصصی:
هنر هخامنشی اگر اوج قله هنر ایران در دوران پیش از ورود اسلام نبوده باشد، دست کم می بایست آن را یکی از اوج های درخشان هنر ایران در همه ادوار آن دانست؛ هنر رسمی هخامنشی، اغلب در نقش برجسته های صخره ای و دیواری ظهور یافته و داریوش اول، بیشترین نقش را در شکل گیری این هنر داشته است. نقش برجسته های صخره ای بیستون و آرامگاه داریوش در نقش رستم، دو یادمان اصلی و کتیبه دار هخامنشی بوده که در زمان داریوش برپاشده و تصویر او را در دو قاب مجزا اما ممتد نمایش داده اند. هدف این پژوهش، بررسی و شناخت بصری و معنایی تصویر داریوش به عنوان مهم ترین عنصر مشترک در این دو نقش برجسته و تبیین ارتباط تصویر پادشاه با دیگر عناصر بصری موجود در این آثار بوده است. سؤالات پژوهش عبارت اند از 1. نقش برجسته های بیستون و نقش رستم چه تصویری از داریوش را نمایش داده و چه نسبتی میان این دو تصویر وجود دارد؟ 2. اصلی ترین خط بصری پیونددهنده نقش برجسته های بیستون و آرامگاه داریوش کدام بوده و معنای آن چیست؟ 3. تصویر داریوش در دو نقش برجسته مذکور چه تفاوتی داشته و این تفاوت از کجا ناشی شده است؟ این پژوهش با روش توصیفی_تاریخی_تحلیلی انجام شده و اطلاعات موردنیاز آن از طریق منابع کتابخانه ای گردآوری شده است. در این مقاله، تصویر پادشاه و دیگر عناصر بصری در دو نقش برجسته بیستون و آرامگاه داریوش موردبررسی قرارگرفته و تلاش شده تا تصویر شفاف تری از داریوش (شاهنشاه پارسی) در هنر رسمی هخامنشی نمایان گردد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که در نقش برجسته بیستون، داریوش، شاهنشاه پارسی پیروز، مقتدر و برحقی نمایش داده شده که با خواست اهورامزدا و حمایت سپاهیانش، توانسته بر شورشیان و مخالفان دروغ زنی که قصد برهم زدن اتحاد شاهنشاهی هخامنشی را داشته چیره گردد. تصویر داریوش در نقش رستم نیز شاهنشاه پارسی مقتدر، معتقد و پارسامنشی را نمایش داده که با خواست اهورامزدا و با پشتیبانی همراهان و سپاهیانش، بااقتدار و انصاف بر سرزمین های بسیاری فرمانروایی کرده و اینک آماده عزیمت به جهان دیگر است. تصویر داریوش در نقش رستم تکرار تغییریافته تصویر او در بیستون بوده و اصلی ترین خط بصری پیونددهنده میان این آثار، ایستادن داریوش در برابر اهورامزدا در ارتباطی دوسویه و منحصربه فرد بوده که به معنای برگزیده شدن او از جانب خدای بزرگ است. علاوه بر ماهیت و کارکرد متفاوت دو نقش برجسته، تفاوت تصویر داریوش در این دو اثر، به واسطه بومی سازی و شبیه سازی بیشترِ تصویر شاه و خدا در نقش رستم بوده است.
تحلیل باستان شناختی سازه نقر شده بر سکه های شاهان محلی پارس (فرترکه ها)
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۰
35 - 60
حوزه های تخصصی:
سکه های شاهان محلی پارس از جمله اسناد مهم برای شناسایی و بازسازی تاریخ ایالت پارس باستان در دو عصر سلوکی و اشکانی محسوب می شوند. هدف از این پژوهش که با روش توصیفی و میدانی انجام می شود، شناسایی سازه نقر شده بر پشت برخی از سکه های شاهان محلی پارس است. سکه های مورد مطالعه در این پژوهش بیست عدد بوده که اکنون در موزه بانک سپه نگهداری می شوند. ده عدد از این سکه ها متعلق به گروه اول و دوم شاهان محلی پارس است. ابهامات درباره این سازه، سبب شده تا پژوهشگران و باستان شناسان نظریات مختلفی را در این خصوص ابراز دارند. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، دلیل نقر این سازه بر سکه ها با توجه به آثار و شواهد موجود باستان شناسی پیشینه مذهبی آن بوده است چنانکه در سازه منسوب به کعبه زردشت در نقش رستم نیز این امر قابل مشاهده است. نقر این سازه در ضرب سکه ها به مرور زمان دچار تغییر و تحولاتی شده و همین امر موجب افت ظرافت هنری در ضرب این سکه ها شده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و کتابخانه ای به این مهم پرداخته است.
استودان (تاقچه های سنگ تراش): دو سنگ نوشته نویافته پهلوی در محوطه نقش رستم مرودشت Nrs1 و Nrs2(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
77 - 96
حوزه های تخصصی:
شواهد باستان شناسی نشان می دهد که پیش از آموزه های دین زرتشتی، ایرانیان کُهن رسم داشتند مُردگان خود را درون خاک دفن نمایند. اما با فراگیری آیین زرتشتی، شیوه های تدفین در برخی نواحی فلات ایران دچار دگرگونی بنیادین گردید، به طوری که در وندیداد و مینوی خرد، مُرده سوزی و خاک سپاری گناه نابخشودنی شمُرده شد و به همین دلیل، پیروان دین بهی می بایست برای نیالودن عناصر مقدّس همچون آب، خاک و گیاه، کالبد درگذشتگان (نَسو که پلید و تهی از روان بود) را از این عناصر مقدس دور نمایند. از سوی دیگر به باور دیانت زرتشتی، چون دنیای درون خاک، دنیایی خاموش، تاریک و راکد بود و همه این افعال ریشه در باورهای اهریمنی داشت، بهدینان سعی وافر داشتند که هر چه سریعتر روان درگُذشته را از کالبد آن آزاد نمایند و به سوی عالم بالا و روشنایی رهنمون سازند. بر این اساس، گذاشتن اجساد در درون دخمه های آفتاب (صعود گذروار روان بوسیله پرتوهای خورشید)، تهی کردن استخوان از گوشت بوسیله پرندگان لاشه خوار و مراسم خورشید نِگرشن (پاک نمودن استخوان ها بوسیله تابش خورشید)، پیش درآمدی برای گذاشتن استخوان های پاک شده مُردگان در شیوه های تدفینی نوینی بود که با معاد جسمانی دیانت زرتشتی مطابقت ایده آلی داشت. یکی از این شیوه های نوین، استودان بود که اغلب به فضاهایی تاقچه ای شکل گفته می شود که در دل صخره ها ایجاد گردیده و در کنار برخی از آنها سنگ نوشته هایی به خط پهلوی به نگارش در آمده است. هدف پژوهش حاضر نیز که به شیوه توصیفی- تحلیلی ارائه گردیده، نگرشی بر ساختار استودان ها و معرفی دو سنگ نوشته نویافتهِ تدفینی، یکی در شش سطر و دیگری در پنج سطر به خط پهلوی کتابی است که در اواخر دوره ساسانی در دیواره صخره های نقش رستم برای استودان های به دینان زرتشتی به نگارش در آمده اند.
مستندنگاری، حفاظت و مرمت نقش برجسته ساسانی بهرام دوم در محوطه نقش رستم
حوزه های تخصصی:
نقش برجسته های ساسانی از مهمترین آثار تاریخی ایران باستان هستند که محل اصلی نمایش این نوع نقش ها استان فارس است. در حدود 30 عدد نقش برجسته ساسانی در استان فارس وجود دارد که موضوع اصلی این نقش برجسته ها صحنه های القاء قدرت، دیهیم بخشی و یا صحنه های جنگ و شکار است. متأسفانه بسیاری از این نقش برجسته ها به دلیل این که در فضای باز قرار داشته و عموماً تحت تأثیر شرایط اقلیمی می باشند، بسته به نوع سنگ موردنظر و موقعیت مکانی، در طول سالیان، آسیب هایی را متحمل شده اند. برنامه مطالعه، مستندنگاری، تهیه طرح حفاظت و مرمت این مجموعه نقش برجسته ها از نظر تاریخی برای تاریخ و میراث فرهنگی کشور اهمیت بسیار دارد. بالغ بر 11 عدد از این نقش برجسته ها و همچنین کتیبه های خطی متعددی در مجموعه نقش رستم قرار دارد که همگی در فضای روباز و در معرض تهاجم عوامل محیطی (بارش باران، باد، دما و غیره) قرار دارند و همه این عوامل باعث فرسایش تدریجی این نگاره ها گردیده اند. پرسش اصلی در این مقاله در زمینه نحوه و روند مطالعات، آسیب شناسی، آسیب نگاری و اجرای مرمت یک اثر صخره ای بوده است. در جهت جوابگویی به مشکلات نقش برجسته بهرام دوم پس از انجام مستندنگاری و آسیب نگاری اثر مطالعات بصورت آزمایشگاهی و میدانی به انجام رسید. در همین باره مطالعات آزمایشگاهی با مطالعه مشخصات فیزیکی، بررسی های پتروگرافی و آزمایشات دستگاهی XRD، XRF همراه بوده است. بر اساس این مطالعات نمونه های سنگ به طورکامل از کلسیت با مقادیر کمی منگنوکلسیت تشکیل شده است. وقوع هوازدگی فیزیکی و شیمیایی در ساختار سنگ آهک به ایجاد اشکال مختلف آسیب همانند تورق، ترک، شکستگی در سطح نقش برجسته بهرام دوم بوده است. همچنین به منظور حل بخشی از مشکلات فرسایشی بر روی نقش برجسته برخی اقدامات اضطراری حفاظت و مرمت با تمرکز بر استحکام بخشی و مقاوم نمودن سطح در برابر عوامل فرساینده برنامه ریزی و اجرا شد.