فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین تأثیر هشت هفته تمرین ترکیبی (مقاومتی و تسهیل عصبی عضلانی گیرنده های عمقی) بر عملکرد عضلانی و حرکتی و نیز درجه ناتوانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز می باشد. بدین منظور، 37 زن و مرد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس به صورت هدفمند و تصادفی به دو گروه تمرین (تعداد 19 نفر با میانگین سنی 51/6±53/34 سال، وزن 4/13±02/67 کیلوگرم و درجه ناتوانی 21/1±55/2)و گروه کنترل (تعداد 18 نفر با میانگین سنی 93/4±78/36 سال، وزن 13/10±92/66 کیلوگرم و درجه ناتوانی 97/0±88/2) تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت هشت هفته در یک برنامه تمرین ترکیبی (تمرین قدرتی و تمرین تسهیل عصبی عضلانی گیرنده های عمقی) شرکت کرد. همچنین، پیش و پس از پروتکل تمرینی، عملکرد عضلانی و حرکتی و نیز درجه ناتوانی بیماران ارزیابی گردید. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل و وابسته استفاده شد. نتایج نشان می دهد هشت هفته تمرین ترکیبی موجب افزایش معنادار قدرت پایین تنه (P=0.001)، قدرت بالاتنه (P=0.001)، تعادل پویا (P=0.001)، انعطاف پذیری (P=0.001)، استقامت راه رفتن (P=0.001) و سرعت راه رفتن (P=0.001) گردیده است؛ اما هیچ تفاوت معناداری در فاکتور درجه ناتوانی (P=0.32) مشاهده نمی شود؛ بنابراین، یک دوره تمرین ترکیبی (مقاومتی تسهیل عصبی عضلانی گیرنده های عمقی) باعث افزایش قدرت، تعادل، انعطاف پذیری، مسافت و سرعت راه رفتن در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بدون تغییر درجه ناتوانی آن ها می گردد؛ لذا، پیشنهاد می شود این نوع تمرینات به عنوان بخشی از مداخله درمانی در برنامه توانبخشی و بهبود این بیماران مورد توجه قرار گیرد.
اثر تمرین در آب به همراه دلفین و بدون دلفین بر مهارت های حرکتی درشت کودکان هشت ساله مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه اثر تمرین در آب به همراه دلفین و بدون دلفین بر مهارت های حرکتی درشت کودکان هشت ساله مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم می باشد. آزمودنی ها، 10 کودک هشت ساله مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم در جزیره کیش بودند که به صورت تصادفی در دو گروه تمرین در آب به همراه دلفین و تمرین در آب بدون دلفین قرار گرفتند. جمع آوری داده ها از طریق آزمون برونینکس اوزرتسکی انجام گرفت و آزمودنی های هر دو گروه پس از پیش آزمون که اجرای آزمون برونینکس اوزرتسکی بود، به مدت 16 جلسه برنامه اسپارک را در خشکی انجام دادند. علاوه براین، گروه تمرین در آب به همراه دلفین پس از اجرای برنامه اسپارک، به تمرین در آب به همراه دلفین پرداخت؛ درحالی که گروه دیگر به اندازه گروه تمرین در آب به فعالیت در آب بدون حضور دلفین مشغول بود. در پایان جلسه شانزدهم، از آزمودنی های هر دو گروه آزمون برونینکس اوزرتسکی به عمل آمد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس نشان می دهد که پس از دوره تمرین، تفاوت معناداری در مهارت های تعادل، قدرت و هماهنگی اندام فوقانی دو گروه مشاهده می شود (P<0.05)؛ در حالی که در فاکتورهای سرعت دویدن، چابکی و هماهنگی دو سویه تفاوتی مشاهده نمی شود (P>0.05). همچنین، مقایسه نمره کلی مهارت حرکتی درشت بر اساس مجموع نمرات هر یک از خرده آزمون ها بیانگر تفاوت معنادار گروه تمرین در آب به همراه دلفین با گروه تمرین در آب بدون دلفین می باشد (P<0.05). این یافته ها تأیید مجددی است بر این نکته که تمرین در آب به همراه دلفین موجب بهبود مهارت های حرکتی درشت کودکان دارای اختلالات طیف اوتیسم می گردد
بررسی ارتباط بین قدرت عضلات اندام تحتانی و تعادل عملکردی در کودکان فلج مغزی اسپاستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدمه به مغز در حال رشد افراد فلج مغزی، منجر به نقص در تعادل و قدرت عضلانی می شود و مشکلاتی را در انجام فعالیت های زندگی روزمره و راه رفتن به وجود می آورد و سبب افتادن می شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین قدرت عضلات اندام تحتانی و تعادل عملکردی کودکان فلج مغزی اسپاستیک می باشد. بدین منظور، 54 کودک فلج مغزی پسر 6 تا 12 ساله که طبق کلاس بندی عملکرد حرکتی درشت در کلاس های یک تا سه قرار داشتند، انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد که بین قدرت عضلات اندام تحتانی و تعادل عملکردی، رابطه معناداری وجود ندارد؛ بنابراین، این دو عامل مستقل از یکدیگر هستند و تمرینات می بایست به صورت مکمل و در جهت بهبود کارایی در انجام فعالیت های روزمره و جلوگیری از افتادن مورد استفاده قرار گیرند.
تأثیر یک دوره تمرین قدرتی تعادلی بر تعادل ایستا و قدرت ایزومتریک دختران کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به مشکلات تعادل و قدرت در دانش آموزان کم توان ذهنی، این پژوهش با هدف بررسی تأثیر یک دوره تمرین قدرتی تعادلی بر تعادل ایستا و قدرت ایزومتریک دختران کم توان ذهنی آموزش پذیر انجام گردید. 26 نفر از دختران کم توان ذهنی آموزش پذیر 10 تا 15 سال در این پژوهش شرکت کردند که به دو گروه تجربی) با میانگین سنی 82/1±72/13 سال،قد 46/±8 146 سانتی متر، وزن 94/15±15/43 کیلوگرم، ضریب هوشی 17/7±38/61 و سن عقلی 22/1±16/7 سال) و گروه کنترل (با میانگین سنی 88/1±06/14 سال، قد 75/92±10/148 سانتی متر، وزن 07/11±48/46 کیلوگرم، ضریب هوشی 03/5±30/61، سن عقلی 07/1 ±18/7 سال و حدود عقب ماندگی 44/82±1/5 سال) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه 50 دقیقه ای تمرینات تعادلی و قدرتی را انجام دادند. پیش و پس از اتمام دوره تمرین از شرکت کنندگان آزمون ایستادن روی یک پا برای سنجش تعادل ایستا با چشم باز و بسته و نیز آزمون قدرت ایزومتریک عضلات باز کننده کمر به عمل آمد. نتایج آزمون تحلیل واریانس بین گروهی با اندازه های تکراری نشان می دهد که نمرات تعادل ایستا با چشم باز و چشم بسته و نیز قدرت عضلات باز کننده کمر در سطح 05.0 ≥P معنا دار می باشد و گروه تجربی در هر سه متغیر بهبود معناداری را تجربه کرده است؛ بنابرین، تأثیر تمرین بر تعادل ایستا با چشمان باز و بسته و نیز قدرت عضلات تنه، معنا دار می باشد و می توان از این شیوه تمرینی برای بهبود تعادل ایستا و قدرت ایزومتریک دختران کم توان ذهنی آموزش پذیر استفاده نمود
تأثیر و ماندگاری کوتاه مدت یک دوره تمرین ثبات مرکزی بر تعادل ایستا و پویای کودکان دارای تأخیر در رشد تعادل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر و ماندگاری تمرینات ثبات مرکزی بر تعادل ایستا و پویای کودکان دارای تأخیر در رشد تعادل بود. بدین منظور 30 دانش آموز پسر پایه اول دبستان (با میانگین سنی 5/8 سال) از میان 162 نفر اولیه با خرده آزمون های تعادلی تبحر حرکتی بروینینکس- اوسرتسکی (BOT-2) غربال شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (15 نفر) و تجربی (15 نفر) گمارده شدند. گروه کنترل برنامه عادی تمرینات کلاس ورزش را داشتند. قبل از اجرای برنامه تمرینی ثبات مرکزی، تعادل ایستای آزمودنی ها با تست رومبرگ و تعادل پویا با تست وای مورد سنجش قرار گرفت. گروه تجربی تمرین ثبات مرکزی را برای هشت هفته انجام دادند و تعادل ایستا و پویای آنان اندازه گیری شد. سپس جهت پی گیری ماندگاری کوتاه مدت اثر تمرین، آنان تمرین را برای چهار هفته متوقف کردند و متغیرهای مورد نظر دوباره اندازه گیری شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس یک طرفه مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از تأثیر معنادار تمرین ثبات مرکزی بر عملکرد تعادل در گروه آزمایشی بود. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری نمود که برنامه تمرینی ثبات مرکزی دارای اثرات کوتاه مدتی بر عملکرد حرکتی کودکان می باشد. یکی از پیشنهادات این پژوهش این است که این گونه برنامه های تمرینی جهت افزایش قابلیت حرکتی کودکان به ویژه تعادل استفاده شود.
بررسی اثر یک دوره تمرینات تعادلی و ترکیبی شناختی بر نوسانات قامتی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر یک دوره تمرینات تعادلی و ترکیبی شناختی بر نوسانات قامتی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می باشد. در این پژوهش، 30 نفر از زنان 25 تا 45 ساله عضو انجمن ام . اس خراسان رضوی با نمره ناتوانی جسمانی (یک تا چهار) شرکت داشتند که به صورت تصادفی به سه گروه مساوی (دو گروه تجربی و یک گروه کنترل) تقسیم شدند. گروه های تجربی به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه تمرینات تعادلی مرکز ثقل را انجام دادند و گروه تمرینات ترکیبی نیز علاوه بر تمرینات مرکز ثقل، یک تکلیف شناختی را حین انجام حرکات اجرا نمود . ارزیابی نوسانات قامتی بیماران به وسیله تست ایستادن روی صفحه نیرو، قبل و بعد از دوره تمرینات انجام شد و میانگین نوسانات مرکز فشار اندازه گیری گردید. همچنین، جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون لون و تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که تفاوت معناداری بین میانگین نوسانات گروه ها در دو سطح قدامی خلفی و میانی جانبی وجود دارد. آزمون توکی نیز بیانگر آن است که بین میانگین نوسانات گروه های تجربی با گروه کنترل در هر دو سطح قدامی خلفی و میانی جانبی تفاوت معناداری وجود دارد (P<0.05). به طور کلی، نتایج پژوهش نشان می دهد که تمرینات تعادلی مرکز ثقل و ترکیبی شناختی، موجب کاهش نوسانات قامتی زنان مبتلا به ام. اس می شود.
تأثیر تمرینات ترکیبی تعادلی و ثبات دهنده مرکزی پیش رونده بر تعادل بیماران مسن مبتلا به بیماری پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پارکینسون (PD)اختلالی مزمن در مغز است که روی حرکات بدن تأثیر می گذارد. هدف این پژوهش، بررسی اثر تمرینات ترکیبی تعادلی و ثبات دهنده مرکزی پیش رونده بر تعادل بیماران مسن مبتلا به بیماری پارکینسون بود. این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح متقاطع بود. از بین بیماران مرد مبتلا به پارکینسون شهر ساری 16 بیمار به صورت داوطلبانه و در دسترس در این پژوهش شرکت کردند. سپس بیماران به روش انتساب تصادفی و رعایت اصل معادل سازی، به دو گروه تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل دو بخش چهارهفته ای تمرین پیش رونده تعادلی و ثبات دهنده مرکزی )هفته ای سه جلسه، میانگین 30 دقیقه) بود که به صورت ضربدری در چهار هفته دوم نوع تمرین گروه ها جابه جا شد. متغیر تعادل چشم باز و بسته به عنوان متغیر وابسته اندازه گیری شد. تحلیل آماری داده ها در پایان برنامه، بیانگر تغییر معنادار نمره های آزمون تعادل در هر دو وضعیت چشم باز و بسته بود (001/0=P). همچنین تفاوت دو گروه در نمره های تعادل چشم باز معنادار بود (023/0=P). براساس این نتایج در مجموع برنامه ترکیبی تعادلی و ثبات دهنده مرکزی برای ارتقای تعادل بیماران مبتلا به پارکینسون مناسب است و برنامه ای که در آن ابتدا تمرینات ثبات دهنده مرکزی انجام می گیرد، برنامه مفیدتری برای آنهاست.
اثر تمرین پیلاتس بر سطوح سرمی عامل نوروتروفیک مشتق از مغز، مالون دی آلدئید و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام بیماران زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثر هشت هفته تمرین پیلاتس بر سطوح سرمی عامل نوروتروفیک مشتق از مغز، مالون دی آلدئید و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام بیماران زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود. بدین منظور، 21 زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (با میانگین سنی 30/8±40/36 سال، نمایه توده بدنی 80/5±39/25 کیلوگرم بر متر مربع و نمره ناتوانی 70/1±67/2) به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته) به انجام تمرینات پیلاتس پرداخت و نمونه های خونی 24 ساعت قبل و 48 ساعت پس از دوره تمرین جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از آزمون تی وابسته و مستقل با سطح معناداری 0.05>P تحلیل شدند. نتایج آزمون تی وابسته نشان می دهد که در گروه تجربی، سطح سرمی عامل نوروتروفیک مشتق از مغز به دنبال تمرینات پیلاتس به شکل معناداری افزایش یافته است (P=0.01)، اما سطوح سرمی مالون دی آلدئید و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام تغییر معناداری را نشان نمی دهد (مقادیر P به ترتیب 14/0 و 34/0). همچنین، سطح سرمی مالون دی آلدئید در گروه کنترل افزایش معناداری (P=0.04) و سطح ظرفیت آنتی اکسیدانی تام کاهش معناداری یافت (P=0.02). علاوه براین، یافته های آزمون تی مستقل حاکی از این است که سطح سرمی مالون دی آلدئید در گروه کنترل در مقایسه با گروه تجربی افزایش معناداری داشته است (P=0.03). به طورکلی، به نظر می رسد تمرینات پیلاتس می تواند عاملی کمک کننده جهت بهبود عوامل نوروتروفیکی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس باشد. اگر چه ، این احتمال وجود دارد که این تمرینات قادر به بهبود وضعیت اکسایشی این بیماران نباشند، اما می توانند از روند رو به گسترش آن جلوگیری نمایند.
مقایسه تأثیر بازی درمانی و دارو درمانی بر رشد مهارت های حرکتی و دامنه توجه کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر بازی درمانی و دارو درمانی بر رشد مهارت های حرکتی درشت و دامنه توجه دانش آموزان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه می باشد. بدین منظور، از بین 65 دانش آموز مبتلا به اختلال بیش فعالی، تعداد 40 نفر انتخاب گردیدند و بر اساس سن و نتایج پیش آزمون که به وسیله آزمون اولریخ و خرده آزمون تیک زنی آزمون کیتلر لارنت تیریو انجام شد به چهار گروه کنترل، بازی درمانی، دارو درمانی و ترکیبی (10=N) تقسیم شدند. سپس، کودکان در گروه بازی درمانی به مدت 18 جلسه 45 دقیقه ای تحت تأثیر بازی های برگرفته از برنامه ""ورزش برای همه"" مؤسسه هیومن کنتیک آمریکا قرار گرفتند. افراد گروه دارو درمانی نیز دوره دارویی خود را براساس تشخیص پزشک معالج و به مدت شش هفته آغاز کردند. همچنین، کودکان گروه ترکیبی تحت تأثیر عامل مداخله گر (بازی و دارو) قرار گرفتند و در پایان، توسط ابزار اندازه گیری اولریخ، مهارت های حرکتی درشت و دامنه توجه توسط ابزار اندازه گیری کیتلر لارنت تیریو ارزیابی گردید. علاوه براین، به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره مانوا استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که بازی درمانی و درمان ترکیبی باعث بهبود مهارت های حرکتی درشت و دامنه توجه دانش آموزان بیش فعال/ نقص توجه گردیده است. همچنین، دارو درمانی تنها باعث بهبود دامنه توجه این کودکان گردیده و بر رشد مهارت های حرکتی بی تأثیر بوده است. با توجه به یافته های این پژوهش پیشنهاد می شود برای کودکانی که مبتلا به این اختلال هستند از درمان ترکیبی استفاده شود.
اثربخشی درمان یکپارچگی حسی حرکتی بر مهارت های حرکتی در دانش آموزان با کم توانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف ازپژوهش حاضر،بررسی اثربخشی درمان یکپارچگی حسی حرکتی بر بهبود مهارت های حرکتی در دانش آموزان با کم توانی یادگیریاست. به منظورانجام این پژوهش،24 نفرازدانش آموزان مبتلا بهناتوانی یادگیریکهبهمراکز ناتوانی های یادگیریشهر یاسوجمراجعهکردهبودندبهشیوهنمونه گیری در دسترسانتخابشدندو به صورت تصادفیدردو گروهآزمایشو کنترلقرار گرفتند. سپس، آزمون رشدحرکتیلینکلن اوزرتسکی به عنوانپیش آزمون درمورد هر دو گروهبه عملآمد.همچنین،درمانیکپارچگی حسی حرکتیبه مدت 10 جلسهبهگروهآزمایش ارائه گردید. بلافاصلهپساز اتمامآموزش، مجدداً آزمون رشد حرکتیلینکلن اوزرتسکی به عنوانپس آزمون از هر دو گروهبه عمل آمد و از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که تفاوت معناداری در نمره مهارت های حرکتی در دو گروه وجود دارد. بدین صورت که گروه آزمایش در پس آزمون عملکرد بهتری داشته است.به طور کلی، نتایج حاکی از آن است که درمانیکپارچگی حسی حرکتی، منجر به بهبود مهارت های حرکتیدر دانش آموزان با کم توانی یادگیری شده است.
ارزیابی موانع مؤثر بر مشارکت افراد ضایعه نخاعی ایران در فعالیت های بدنی تفریحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی موانع مؤثر بر مشارکت افراد ضایعه نخاعی ایران در فعالیت های بدنی تفریحی اجرا شد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری اطلاعات از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی بود که به صورت پیمایشی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش شامل افراد ضایعه نخاعی تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور بود (12851=N) که 443 نفر به صورت خوشه ای از 10 استان کشور به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی محتوایی آن را استادان متخصص حوزه اوقات فراغت (10 نفر) و ضایعه نخاعی (5 نفر) تأیید کردند و پایایی آن نیز در یک مطالعه راهنما با 50 نفر و استفاده از آلفای کرونباخ، 87/0محاسبه شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل اکتشافی و آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. پس از دسته بندی موانع با تحلیل اکتشافی در شش گروه موانع طراحی محیطی و ساختمانی، موانع اطلاعاتی، موانع روحی و جسمانی، موانع دسترسی، موانع حمایت اجتماعی و موانع اقتصادی، مدل پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل مسیر، بررسی شد. نتایج نشان داد مدل پژوهش در سطح قابل قبولی از برازندگی قرار دارد و از بین شش مانع شناسایی شده برای مدل، موانع اقتصادی بیشترین و موانع اجتماعی کمترین تأثیر را بر مشارکت افراد ضایعه نخاعی ایران در فعالیت های بدنی تفریحی داشتند. در نتیجه با توجه به تأثیر زیاد موانع اقتصادی، پیشنهاد می شود برای کمک به افزایش مشارکت افراد ضایعه نخاعی ایران در فعالیت های بدنی تفریحی، اولویت بیشتری به رفع این موانع داده شود.
اثر ده هفته تمرینات ترکیبی در سطوح پایدار و ناپایدار بر قدرت عضلات و ظرفیت عملکردی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ده هفته تمرینات ترکیبی در سطوح پایدار و ناپایدار بر قدرت عضلات و ظرفیت عملکردی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود. بدین منظور، 30 بیمار در دو گروه تمرینی و یک گروه کنترل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که در هر دو گروه تمرینی، افزایش معناداری در تمام پارامترهای اندازه گیری شده مشاهده می شود. همچنین، یافته ها بیانگر این هستند که گروه تمرین در سطح ناپایدار، پیشرفت معنادارتری در قدرت عضلات و آزمون های پنج بار نشستن و بلندشدن و بالارفتن از پله نسبت به گروه تمرین در سطح پایدار و کنترل داشته است. به طورکلی، می توان گفت تمرینات در سطوح پایدار و ناپایدار، منجر به افزایش معناداری در قدرت ایزومتریک عضلات و ظرفیت عملکردی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می شود.
تأثیر تمرینات پاریاد بر رشد مهارت های حرکتی کودکان 6 تا 8 سال مبتلا به اختلال اوتیسم با عملکرد بالا (HFA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر یک دوره برنامه تمرینی پاریاد بر رشد مهارت های حرکتی کودکان 6 تا 8 سال مبتلا به اختلال اوتیسم با عملکرد بالا بود. به همین منظور 30 دختر مبتلا به اختلالHFA با میانگین سنی 6/.±1/7 سال به صورت تصادفی از بین مدارس استثنایی شهر سنندج انتخاب شدند و براساس نمره های پیش آزمون در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند. نمره های پیش و پس آزمون آزمودنی ها با استفاده از مجموعه آزمون برونینکس- اوزرتسکی اندازه گیری شد. برنامه مداخله حرکتی نیز شامل تمرینات پاریاد بود که به مدت شانزده جلسه برای این افراد اجرا شد. از آزمون K-S برای تعیین چگونگی توزیع داده ها و از آزمون لوین و تحلیل کوواریانس برای مقایسه میانگین ها استفاده شد. نتایج نشان داد که برنامه تمرینی پاریاد، تأثیر معناداری بر رشد خرده مقیاس های سرعت دویدن و چابکی، تعادل، هماهنگی دوسویه و قدرت در کودکان HFA دارد (05/0P< ). اما در خرده مقیاس ها شامل سرعت پاسخ، کنترل بینایی- حرکتی و سرعت و چالاکی اندام فوقانی تأثیر معناداری مشاهده نشد (05/0P> ). با توجه به این نتایج می توان گفت که برنامه تمرینی مورد استفاده احتمالاً می تواند موجب بهبود مهارت های بنیادی کودکان مبتلا به HFA شود.
تأثیر تمرینات تعادلی بر تعادل ایستا و پویای دانش آموزان دختر کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودکان عقب مانده ذهنی در مقایسه با کودکان عادی همسن خود از نظر آمادگی جسمانی از امتیاز کمتری برخوردارند. از آنجا که تمرینات تعادلی می تواند راهکاری برای حل این مشکل باشد، هدف از این مطالعه بررسی تأثیر تمرینات تعادلی بر تعادل ایستا و پویای دانش آموزان کم توان ذهنی بود. در این پژوهش نیمه تجربی 32 دانش آموز دختر کم توان ذهنی شهر یزد در دو گروه 16 نفره تجربی و کنترل قرار گرفتند. برای اندازه گیری تعادل از تست ستاره، لک لک و شارپند رومبرگ استفاده شد. پیش و پس از 8 هفته اجرای تمرینات تعادلی روی گروه تجربی از آزمودنی های هر دو گروه آزمون تعادل گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون T مستقل تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد که پس از اجرای تمرینات تعادلی، تعادل پویا و ایستا روی یک پا در گروه تجربی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون در مقایسه با گروه کنترل بهبود معنا داری (05/0P≤) داشت. اما در تعادل ایستا روی هر دو پا در هیچ کدام از گروه ها بهبود معنا داری مشاهده نشد (05/0P≥). از یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که 8 هفته تمرینات تعادلی در بهبود تعادل ایستا و پویای دانش آموزان کم توان ذهنی مؤثر بوده است. بنابراین انجام چنین تمریناتی به عنوان بخشی از برنامه تربیت بدنی افراد کم توان ذهنی توصیه می شود.
ارتباط بین رشد حرکتی و رشد اجتماعی کودکان درخودمانده 10-6 سال شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح درخودمانده در مورد افرادی به کار می رود که دارای مجموعه ای از اختلالات رشدی وابسته به سیستم اعصاب مرکزی باشند. این کودکان با نقص در تعامل اجتماعی، زبان و ارتباطات شناخته می شوند. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین رشد حرکتی و رشد اجتماعی کودکان درخودمانده10-6 سال شهر مشهد بود. نمونه آماری تحقیق 41 دانش آموز (31 پسر و 10 دختر) مبتلا به اختلال درخودماندگی با عملکرد بالا بود. محقق نخست با استفاده از پرسشنامه ارتباطات اجتماعی(SCQ)، نمره رشد اجتماعی کودکان را به دست آورد. سپس برای تعیین سطح رشد حرکتی، از مقیاس رشد حرکتی لینکلن– ازرتسکی بهره برد. در بررسی آماری داده ها، در بخش توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در بخش استنباطی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون در سطح اطمینان 95 درصد استفاده شد. نتایج نشان داد که بین رشد حرکتی با رشد اجتماعی پسران و دختران درخودمانده ارتباط معنا داری وجود دارد (05/0P<). همچنین در بخش پسران این ارتباط بین مهارت های حرکتی درشت، مهارت های حرکتی ظریف و هماهنگی چشم و دست با رشد اجتماعی معنا دار بود (05/0P<). در بخش دختران ارتباط بین مهارت های حرکتی ظریف و هماهنگی چشم و دست با رشد اجتماعی معنا دار بود (05/0P<)، اما ارتباط معنا داری بین چابکی انگشتان با رشد اجتماعی در هیچ یک از دو گروه پسران و دختران مشاهده نشد (05/0<P). نتایج در زمینه ارتباط بین رشد حرکتی و رشد اجتماعی نشان می دهد که اعمال مهارت های حرکتی ممکن است در بهبود دانش آموزان اوتیسمی مؤثر باشد.
توجه به دیدگاه های مختلف توانایی ها: تأثیر بازخورد عمومی و غیر-عمومی در یادگیری مهارت های حرکتی کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تأثیر بازخورد عمومی و غیر عمومی بر اجرا و یادگیری حرکتی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر بر اساس دو دیدگاه متفاوت به توانایی ها می باشد. گروه نمونه پژوهش شامل 30 کودک کم توان ذهنی آموزش پذیر بود که به دو گروه بازخورد عمومی و غیر عمومی تقسیم شدند و دو آزمایش را اجرا نمودند. در آزمایش اول از افراد خواسته شد تا توسط یک توپ فوتبال، به هدفی مشخص با پا شوت بزنند. در این تکلیف، تفاوتی بین دو گروه در دوره تمرینی مشاهده نگردید (P=0.918). زمانی که هر دو گروه بازخورد منفی دریافت نمودند، ارائه بازخورد عمومی منجر به نامطلوب بودن اجرا نسبت به بازخورد غیر عمومی گشت (P=0.003). در آزمون یادداری نیز گروه تمرین عمومی عملکرد پایین تر و معناداری را نسبت به گروه بازخورد غیر عمومی داشتند (P=0.001). علاوه براین، آزمایش دوم تأثیرات پایدار بیشتری را مورد بررسی قرار داد. نتایج آزمون های یادداری که یک روز پس از تمرین تکلیف پرتابی انجام گردید نشان داد زمانی که بازخورد منفی ارائه گشت، آزمودنی هایی که بازخورد غیر عمومی را در زمان اجرای تکلیف دریافت کرده بودند، عملکرد بهتری نسبت به گروه بازخورد عمومی داشتند (P<0.05). این یافته ها اهمیت جمله بندی (نوع کلمات و شیوه بیان) بازخورد را اثبات نموده و نشان می دهد بازخورد غیر عمومی در اجرا و در یادگیری حرکتی مؤثر تر از بازخورد عمومی می باشد و مربیان هنگام ارائه بازخورد باید بر جنبه هایی از توانایی ها که قابل یادگیری است تأکید داشته باشند.
بررسی میزان کارایی سیستم های حسی درگیر در کنترل پاسچر ناشنوایان ورزشکار و غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان کارایی هریک از سیستم های حسی بینایی، دهلیزی و حس پیکری در کنترل پاسچر ناشنوایان ورزشکار و غیرورزشکار بود. به این منظور، 30 نفر از نوجوانان 15 تا 20 ساله ناشنوای مادرزادی عمیق و شدید در دو گروه ورزشکار و غیرورزشکار ( 17/1 ± 08/18 سال، 82/6 ± 04/173 سانتی متر، 47/7 ± 41/59 کیلوگرم) به صورت نمونه گیری هدفمند بررسی شدند. برای تفکیک سهم هریک از سیستم های حسی بینایی، دهلیزی و حس پیکری، وضعیت کنترل پاسچر نمونه ها با دستگاه تعادل سنج بایودکس در چهار حالت حسی مختلف اندازه گیری و کارایی هریک از سیستم های حسی به وسیله فرمول ناشنر محاسبه شد. اطلاعات خام به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS18 و بهره گیری از آمار توصیفی و آزمون تی مستقل (05/0α≤) تجزیه وتحلیل شد.
نتایج نشان داد میزان کارایی همه سیستم های حسی درگیر در کنترل پاسچر گروه ناشنوای ورزشکار به طور معناداری بهتر از ناشنوایان غیرورزشکار است و کاراترین سیستم حسی درگیر در کنترل پاسچر هر دو گروه سیستم حس پیکری است و بعد از آن به ترتیب سیستم های بینایی و دهلیزی قرار داشتند. احتمالاً بهتر بودن وضعیت قدرت اندام تحتانی و نیز کنترل عصبی عضلانی بهتر در ورزشکاران دلیل وضعیت تعادلی بهتر آنان است. اثر منفی ضعف داده های دهلیزی در فرایند خیره شدن نیز می تواند در کاهش کارایی سیستم بینایی در کنترل پاسچر ناشنوایان اثرگذار باشد. از نتایج این تحقیق می توان در طراحی برنامه های توانبخشی ناشنوایان استفاده کرد و نشان می دهد تمرینات عصبی عضلانی که حس پیکری را بهبود بخشند، احتمالاً اثر بیشتری در بهبود وضعیت تعادلی ناشنوایان خواهند داشت، ازاین رو پیشنهاد می شود این گونه تمرینات در برنامه های ورزشی و توانبخشی ناشنوایان بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل محتوای مطبوعات ورزشی کشور با رویکرد ورزش معلولین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عادات و رفتار ورزشی اقشار مختلف جامعه، نگرش ها وباورهای آنها در مسائل ورزشی، همگی تحت تاثیر متقابل گرایش های جامعه و رسانه ها قرار گرفته است. هدف این پژوهش بررسی تحلیلی مطبوعات ورزشی کشور با رویکرد ورزش معلولان بود. جامعه آماری پژوهش، شمارگان 2 روزنامه ورزشی کشور در 6 ماهه دوم سال 1393 بود. روش نمونه گیری تصادفی منظم و بر مبنای هفته آماری بود و از هر روزنامه 2 هفته آماری انتخاب شد. ابزار اندازه گیری برگه کد گزاری بود و روایی آن را 14 نفر از متخصصان مدیریت ورزش و رسانه تایید کردند. همچنین ضریب عینیت و پایایی بر اساس فرمول اسکات برای مقوله های (توزیع پوشش ورزش معلولین 89%، رشته های ورزشی معلولین 96%، جنسیت در ورزش معلولین وافراد سالم 94%، مولفه های ورزشی 85%، مرزبندی اخبار ورزشی معلولین 88%، سوگیری مطالب 81%، توزیع مطالب ورزشی عکس دار 91%، توزیع فراوانی نوع معلولیت مطالب چاپ شده 82% ) محاسبه شد. نتایج نشان داد محتوای نشریات مورد نظر 99 درصد را به ورزش افراد سالم و فقط 1 درصد را به ورزش معلولین اختصاص داده بودند. در کلاس بندی نوع معلولیت هم در اخبار ورزشی چاپ شده، معلولین قطع عضو با 26درصد، فلج مغزی با 22 درصد و نابینایان وناشنوایان هر کدام با 11 درصد به ترتیب قرار گرفتند. با توجه به یافته های تحقیق که نشان از پوشش بسیار کم ورزش معلولین داشت، توصیه می شود مطبوعات و مسئولین با توجه بیشتر به ورزش معلولین زمینه جذب هر چه بیشتر معلولین به ورزش فراهم کنند.
تأثیر تمرینات ژیمناستیک بر ویژگی های عصب روان شناختی کودکان دچار اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیرات احتمالی تمرینات ژیمناستیک بر برخی ویژگی های عصب روان شناختی در کودکان پسر 8 تا 10 ساله دچار اختلال هماهنگی رشدی شهر تهران بود. 34 کودک 10-8 سالة دچار اختلال هماهنگی رشدی که در سال 1392 به کلینیک های کاردرمانی و توانبخشی شهر تهران مراجعه کرده بودند، به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (19 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. به منظور غربالگری، از پرسشنامه اختلال هماهنگی رشدی و آزمون هوش ریون استفاده شد. همچنین به منظور ارزیابی متغیرهای وابسته از پرسشنامه عصب روان شناختی کانرز استفاده شد. گروه آزمایش برنامه حرکتی مداخله ای ژیمناستیک را به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته، هر جلسه 45 دقیقه) دریافت کردند. تجزیه وتحلیل آماری با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره در سطح معناداری 05/0≤P با کمک نرم افزار SPSS 16 انجام گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در تمامی متغیرهای کارکردهای اجرایی (001/0P≤، a492.454F=) و حسی – حرکتی (001/0P≤، a285.693F=) مشاهده شد. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که برنامه تمرینی ژیمناستیک می تواند بر بهبود بر ویژگی های عصب روان شناختی کودکان دچار اختلال هماهنگی رشدی مؤثر باشد.
اثر هشت هفته تمرینات هوازی داخل آب بر سرعت راه رفتن و مقیاس وضعیت ناتوانی جسمانی توسعه یافته (EDSS) زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولتیپل اسکلروزیس یا به اختصار ام.اس بیماری مزمن دمیلینه کننده (ازبین برنده میلین) سیستم عصبی مرکزی است که با اختلال در هدایت عصبی همراه می باشد و با مشخصه های کلینیکی متعدد ظاهر می شود. با توجه به بار مالی سنگین، عوارض جانبی و عدم درمان قطعی این بیماری به وسیله داروها، درمان های غیردارویی برای کنترل علائم ام.اس پیشنهاد می شود. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات هوازی داخل آب بر سرعت راه رفتن و EDSS زنان مبتلا به ام.اس بود. به این منظور 30 بیمار زن مبتلا با درجه 2 EDSSتا 5.5 و دارای فرم R-R(عودکننده-فروکش کننده بیماری و دامنه سنی 40-20 سال به عنوان نمونه های تحقیق انتخاب شدند و به طور تصادفی هدفدار در دو گروه تجربی (پانزده نفر) و کنترل (پانزده نفر) همتاسازی شدند. گروه تجربی برنامه تمرینی هوازی داخل آب را به مدت هشت هفته هر هفته سه جلسه و هر جلسه به مدت 60-40 دقیقه با 40 تا60 درصد حداکثر ضربان قلب انجام دادند. هر جلسه شامل سه مرحله حرکات کششی و انعطاف پذیری خارج از آب، حرکات نرمشی و حرکتی داخل آب، بازی و سرگرمی داخل آب بود.EDSS بیماران با استفاده از ابزار EDSS و توسط نورولوژیست و سرعت راه رفتن به وسیله آزمون 10 متر ارزیابی شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون T مستقل و وابسته استفاده شد. براساس نتایج بین نمره EDSS و سرعت راه رفتن بیماران مبتلا به ام.اس در دو گروه تجربی و کنترل تفاوت معناداری دیده شد (P<0.05) . بنابراین تمرینات هوازی داخل آب می تواند EDSS و سرعت راه رفتن افراد مبتلا به ام.اس را بهبود بخشد.