مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
پارکینسون
حوزه های تخصصی:
اثر پیش درمان تمرین اختیاری بر سطح دوپامین و تیروزین هیدروکسیلاز جسم مخطط موش های صحرایی مبتلا شده به پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق عبارت است از بررسی اثر تمرین اختیاری بر حفاظت از نرون های دوپامینرژیک جسم مخطط پس از القای تخریب با 6-هیدروکسی دوپامین در موش صحرایی. 25 موش به سه گروه سالم، کنترل پارکینسونی و تمرین پارکینسونی تقسیم شدند. گروه تمرین دوازده هفته روی چرخ دوار تمرین کردند. برای ایجاد مدل پارکینسونی، ترکیب 6-هیدروکسی دوپامین و سرم فیزیولوژی با غلظت 250 میکرولیتر، با جراحی استریوتاکسی، داخل بطن مغز آزمودنی ها تزریق و سطوح دوپامین و تیروزین هیدروکسیلاز با استفاده از روش الایزا اندازه گیری شد. از سوی دیگر، داده ها به روش آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD تجزیه و تحلیل شدند. میانگین تمرین آزمودنی ها 5384 متر در روز بود. در این پژوهش بین سطوح دوپامین گروه تمرین و گروه کنترل پارکینسونی تفاوت معناداری مشاهده شد؛ به عبارت دیگر، از کاهش سطح دوپامین در گروه تمرین پیشگیری شد (001/0=P) و تقریباً هم سطح با گروه سالم باقی ماند (129/0P=)؛ اما سطح تیروزین هیدروکسیلاز در گروه تمرین تفاوت معناداری با گروه کنترل پارکینسونی نداشت (805/0P=). نتایج نشان داد که انجام تمرینات اختیاری مقاومت و طول عمر نرون های دوپامینرژیک جسم مخطط موش های صحرایی را در برابر تخریب اکسیداتیو بر اثر سمیت 6-OHDA افزایش می دهد و نقش حفاظتی در برابر بیماری پارکینسون دارد.
تأثیر تمرینات ترکیبی (تعادلی و مقاومتی) بر تعادل، انعطاف پذیری و عملکرد حرکتی بیماران مرد مبتلا به پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیماری پارکینسون یک عارضه ی پیش رونده ی مزمن است که سیستم عصبی مرکزی را تحت تأثیر قرار می دهد و با ایجاد اختلال در عقده های قاعده ای مغز، مشکلات حرکتی زیادی را در بیماران ایجاد می کند. هدف این تحقیق، بررسی تأثیر تمرینات ترکیبی )تعادلی و قدرتی( بر تعادل، انعطاف پذیری و عملکرد حرکتی بیماران مرد مبتلا به پارکینسون بود. تعداد 22 نفر از بیماران مبتلا به پارکینسون شهرستان اصفهان به صورت در دسترس انتخاب و داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند که به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (11 نفر) و گروه کنترل (11 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 10 هفته به انجام برنامه ی تمرینی منتخب پرداختند. قبل و بعد از دوره ی تمرینی، تعادل ایستا (چشمان باز و بسته)، انعطاف پذیری (آزمون بشین و برس) و عملکرد حرکتی (با پرسش نامه ی UPDRS) تمامی بیماران اندازه گیری و نتایج با استفاده از t وابسته و مستقل٬ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بیماران گروه تجربی، تعادل (پای برتر و غیربرتر و در هر دو حالت چشمان باز و بسته)، انعطاف پذیری و عملکرد حرکتی بعد از مداخله ی تمرینی به طور معناداری بهبود یافت (P< 0.05). در متغییر های فوق، تفاوت معناداری بین دو گروه تجربی و کنترل مشاهده شد .(P< 0.05) از یافته های تحقیق می توان نتیجه گیری کرد که تمرینات مقاومتی و تعادلی باعث بهبود تعادل، انعطاف پذیری و عملکرد حرکتی در بیماران مبتلا به پارکینسون شده است. بنابراین می تواند به عنوان یک مداخله ی تمرینی برای این دسته از بیماران توصیه شود.
تأثیر تمرین های تعادلی بر افسردگی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر به کارگیری تمرین های تعادلی در جهت کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی بیمارانی است که حملات پارکینسونی آنها با وجود مصرف دارو کنترل نمی شود. پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل است. 20 مرد مبتلا به پارکینسون به صورت هدفمند و داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تمرینی علاوه بر درمان های دارویی به مدت 12 هفته، هر هفته سه جلسه 60 دقیقه ای نیز به انجام تمرین های تعادلی پرداختند؛ درحالی که بیماران گروه کنترل در این مدت جز درمان های دارویی، هیچ فعالیت بدنی را تجربه نکردند. در ابتدا و انتهای این دوره، افسردگی و کیفیت زندگی بیماران به ترتیب با پرسش نامه افسردگی بک و پرسش نامه کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون ارزیابی شد. نتایج نشان داد، افسردگی در گروه تجربی به شکل معناداری نسبت به پیش از دوره تمرینی کاهش یافت؛ درحالی که در گروه کنترل، تغییر معناداری مشاهده نشد. همچنین کیفیت زندگی در تمامی ابعاد در گروه تجربی بهبود یافت درحالی که در گروه کنترل تغییر معناداری مشاهده نشد. نتایج پژوهش نشان داد که ورزش های تعادلی به عنوان یک روش درمانی مفید و مؤثر می تواند در جهت بهبود افسردگی و به دنبال آن بهبود در عملکرد زندگی روزانه وکیفیت زندگی بیماران پارکینسون مورد استفاده قرار گیرد.
تاثیر تمرینات مقاومتی و تعادلی بر قدرت عضلانی بیماران مرد مبتلا به پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیماری پارکینسون که از بیماری های گروه سنی سالمندان می باشد یک عارضه پیشرونده مزمن بوده که سیستم عصبی مرکزی را تحت تاثیر و با ایجاد اختلال در عقده های قاعده ای مغز، مشکلات حرکتی زیادی را در بیماران ایجاد می کند. هدف این تحقیق بررسی تاثیر تمرینات مقاوتی و تعادلی بر عملکرد عضلانی-اسکلتی، بیماران مرد مبتلا به پارکینسون بود. تعداد 22 نفر از بیماران مبتلا به پارکینسون به صورت در دسترس انتخاب و بطور داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. بیماران بصورت تصادفی در دو گروه تجربی ( 11 نفر ) و کنترل ( 11 نفر ) تقسیم شدند. بیماران گروه تجربی به مدت 10 هفته به انجام برنامه تمرینی منتخب پرداختند. قبل و بعد از دوره تمرینی قدرت عضلات چهارسر رانی، همسترینگ و دوقلو تمامی بیماران با استفاده از دینامومتر اندازه گیری شد. نتایج با استفاده از t وابسته و مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. افزایش معناداری در قدرت عضله چهار سر هر دو پای راست و چپ (P< 0.05) و قدرت عضله همسترینگ پای راست (P< 0.05) مشاهده شد در حالیکه قدرت عضله همسترینگ پای چپ به طور معناداری کاهش (P< 0.05) و تغییر معناداری در قدرت عضله دوقلوی پای راست و چپ مشاهده نشد (P>0.05). در بیماران گروه کنترل هیچ گونه تغییرات معنادری مشاهده نشد (P>0.05). از یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که ده هفته تمرینات مقاومتی و تعادلی موجب بهبودی قابل ملاحظه ای در قدرت عضلانی بیماران پارکینسون می شود، بنابراین می تواند به عنوان یک مدالیته در برنامه درمانی این دسته از بیماران گنجانده شود.
اثر حفاظتی چهار هفته تمرین روی نوار گردان همراه با مصرف مکمل ویتامین D3 بر سطح عامل رشد عصبی در جسم مخطط موش های پارکینسونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثر حفاظتی چهار هفته دویدن روی نوار گردان همراه با مصرف مکمل ویتامین D3 بر روی سطح فاکتور رشد عصبی جسم مخطط موش های پارکینسونی شده با شش هیدروکسی دوپامین می باشد. 48 سرحیوان (با وزن 10± 276 گرم و سن 12 هفته) به شش گروه شم، کنترل، کنترل پارکینسون، ورزش و پارکینسون، مکمل ویتامین D3 و پارکینسون، مکمل ویتامین D3 و ورزش و پارکینسون تقسیم شدند. گروه تمرینی به مدت چهار هفته و هفته ای پنج روز به صورت دو جلسه در روز و به طور مجزا، 15 دقیقه با فاصله زمانی یک ساعت و درمجموع به مدت 30 دقیقه روی نوار گردان با سرعت 15 متر در دقیقه با شیب صفر درجه به تمرین پرداختند. گروه مکمل ویتامین D3 به مدت چهار هفته و هفته ای دو روز مکمل با دوز یک میکروگرم در کیلوگرم به صورت درون صفاقی مکمل دریافت کردند. سپس، مدل تجربی پارکینسون با استفاده از جراحی استریوتاکسی و تزریق 6- هیدروکسی دوپامین با دوز تزریقی 250 میکروگرم در حجم پنج میکرولیتر به داخل جسم مخطط ایجاد شد. همچنین، سطح عامل رشد عصبی جسم مخطط موش ها با روش الایزا اندازه گیری گردید. نتایج نشان می دهد که ورزش به تنهایی با شدت پروتکل تمرینی ارائه شده در این پژوهش می تواند سطح عامل رشد عصبی را افزایش دهد؛ اما این افزایش معنادار نمی باشد (P=0.372). از سوی دیگر، مصرف مکمل ویتامین D3 به تنهایی توانسته است سطوح عامل رشد عصبی را به طور معنا داری (P=0.002) افزایش دهد. علاوه براین، ترکیب آن با ورزش به طور برجسته ای از کاهش سطح عامل رشد عصبی در جسم مخطط موش ها جلوگیری می کند (P=0.001). یافته های ما نشان می دهد که پیش درمان با استفاده از تمرین روی نوار گردان به همراه مصرف مکمل ویتامین D3می تواند سبب افزایش محافظت نرو ن های دوپامینرژیک در برابر تخریب ناشی از 6هیدروکسی دوپامین شود، از این رو می تواندنقش حفاظتی در برابر بیماری پارکینسون داشته باشند.
اثر پیش آماده سازی تمرین هوازی به همراه مصرف ویتامین D3 بر سطوح VEGF موش های پارکینسونی شده با تزریق شش- هیدروکسی دوپامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر پیش آماده سازی تمرین هوازی همراه با مصرف ویتامین D3 بر سطوح فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) جسم مخطط موش های پارکینسونی شده با شش- هیدروکسی دوپامین می باشد. 48 موش صحرایی نر هفت هفته ای با وزن 300 250 گرم به صورت تصادفی به شش گروه کنترل سالم، کنترل پارکینسون، شم، تمرین پارکینسون، ویتامین پارکینسون و تمرین + ویتامین پارکینسون تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت چهار هفته و هفته ای پنج روز به مدت 30 دقیقه روی نوارگردان با سرعت 15 متر در دقیقه با شیب صفر درجه به تمرین پرداختند. همچنین، گروه های دریافت کننده ویتامین D3، به مدت چهار هفته، هفته ای دو روز و با دوز یک میکروگرم در کیلوگرم وزن بدن ویتامین دریافت نمودند. پس از چهار هفته تمرین و دریافت ویتامین، ایجاد مدل تجربی پارکینسون با استفاده از جراحی استریوتاکسی و تزریق شش- هیدروکسی دوپامین به داخل جسم مخطط انجام گرفت. سه هفته پس از تزریق شش- هیدروکسی، تست چرخشی آپومورفین به منظور تأیید پارکینسونی شدن موش ها انجام شد و پس از کشتار و استخراج جسم مخطط از مغز موش ها، سطوح VEGF به روش الایزا اندازه گیری گردید. یافته ها نشان می دهد که چهار هفته تمرین هوازی همراه با مصرف ویتامین D3 پیش از القای شش- هیدروکسی دوپامین توانسته است به شکل معنا داری سطوح VEGF جسم مخطط را افزایش دهد (005.P≤0). به طور کلی، نتایج پژوهش بیانگر آن است که پیش آماده سازی با استفاده از تمرین هوازی به همراه مصرف ویتامین D3 می تواند با افزایشسطوح VEGF، سبب افزایش محافظت نرون های دوپامینرژیک در برابر تخریب ناشی از شش- هیدروکسی دوپامین گردد و نقشی حفاظتی در برابر بیماری پارکینسون ایفا نماید.
اثر هشت هفته تمرین هوازی پس از پیوند سلول های بنیادی مغز استخوان بر سطوح فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و دوپامین جسم مخطط موش های مدل پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی بر فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و دوپامین جسم مخطط در موش های پارکینسونی، پس از پیوند سلول های بنیادی مغز استخوان بود. بدین منظور، 35 موش صحرایی نر هفت هفته ای با وزن 300 250 گرم به صورت تصادفی به گروه های کنترل سالم، پارکینسونی کنترل، سلول درمانی، تمرین و سلول درمانی + تمرین تقسیم شدند. برای ایجاد مدل پارکینسونی، تخریب جسم مخطط با تزریق پنج میکروگرم محلول شش- هیدروکسی دوپامین به صورت استریوتاکسی صورت گرفت و برای تأیید آن از آزمون چرخشی آپومورفین استفاده شد. علاوه براین، به منظور جداسازی سلول های بنیادی، از مغز استخوان ران و درشت نی موش های صحرایی نر شش تا هشت هفته ای استفاده شد که پس از کشت، حدود 105 سلول در دو میکرولیتر محیط از طریق کانال به داخل جسم مخطط گروه های دریافت کننده سلول تزریق شد. همچنین، تمرین شامل هشت هفته دویدن روی نوارگردان با سرعت 15 متر بر دقیقه در دو وهله 15 دقیقه ای و پنج روز در هفته بود. قابل ذکر است که فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و دوپامین به روش الایزا اندازه گیری شد. یافته ها نشان می دهند که مقادیر فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و دوپامین جسم مخطط در گروه تمرین، سلول و به ویژه تمرین + سلول، افزایش معناداری نسبت به گروه کنترل پارکینسون داشته است (0.05P≤). به طور کلی، نتایج پژوهش حاضر، اثر مثبت هشت هفته تمرین روی نوارگردان در موش های پارکینسونی پیوند شده با سلول های بنیادی مغز استخوان را مورد تأیید قرار داد که می تواند به عنوان یک روش کمک کننده به درمان غیردارویی مورد توجه قرار گیرد.
تأثیر تمرینات ترکیبی تعادلی و ثبات دهنده مرکزی پیش رونده بر تعادل بیماران مسن مبتلا به بیماری پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پارکینسون (PD)اختلالی مزمن در مغز است که روی حرکات بدن تأثیر می گذارد. هدف این پژوهش، بررسی اثر تمرینات ترکیبی تعادلی و ثبات دهنده مرکزی پیش رونده بر تعادل بیماران مسن مبتلا به بیماری پارکینسون بود. این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح متقاطع بود. از بین بیماران مرد مبتلا به پارکینسون شهر ساری 16 بیمار به صورت داوطلبانه و در دسترس در این پژوهش شرکت کردند. سپس بیماران به روش انتساب تصادفی و رعایت اصل معادل سازی، به دو گروه تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل دو بخش چهارهفته ای تمرین پیش رونده تعادلی و ثبات دهنده مرکزی )هفته ای سه جلسه، میانگین 30 دقیقه) بود که به صورت ضربدری در چهار هفته دوم نوع تمرین گروه ها جابه جا شد. متغیر تعادل چشم باز و بسته به عنوان متغیر وابسته اندازه گیری شد. تحلیل آماری داده ها در پایان برنامه، بیانگر تغییر معنادار نمره های آزمون تعادل در هر دو وضعیت چشم باز و بسته بود (001/0=P). همچنین تفاوت دو گروه در نمره های تعادل چشم باز معنادار بود (023/0=P). براساس این نتایج در مجموع برنامه ترکیبی تعادلی و ثبات دهنده مرکزی برای ارتقای تعادل بیماران مبتلا به پارکینسون مناسب است و برنامه ای که در آن ابتدا تمرینات ثبات دهنده مرکزی انجام می گیرد، برنامه مفیدتری برای آنهاست.
بررسی و نقد کتاب تاریخ فلسفه ی راتلج؛ ج. 4(مقاله علمی وزارت علوم)
در مقاله ی پیش رو چنان که از عنوانش پیداست می خواهیم به معرفی، نقد و بررسی ترجمة فارسی جلد چهارم از دورة ده جلدی تاریخ فلسفة راتلجبا عنوان رنسانس و عقل باوری سده ی هفدهمبپردازیم. نگارش این اثر را جمعی از برجستگان و صاحب نظران طراز اول دانشگاه های دنیا درباره ی دوره ی نوزایی و عقل گرایی برعهده دارند و سرویراستار این مجلد نیز اسپینوزاشناس معروف، پارکینسُن است. این اثر را انتشارات راتلج به سال 1993 منتشر کرده و در سال 1392 نیز حسن مرتضوی آن را به فارسی درآورده و انتشارات پویه نگار وظیفه ی نشر آن را عهده دار شده است. نویسنده قصد دارد در مقدمة مقاله، نخست معرفی اجمالی از این دوره ی ده جلدی و ویژگی های آن به دست داده و در ادامه، مجلد چهارم از این مجموعه را معرفی کند و جایگاه این اثر را در میان آثار مشابه در زبان فارسی را نشان دهد. سرانجام پیش از ورود به بخش اصلی مقاله، مترجم کتاب به اجمال معرفی می شود. نقد و بررسی ترجمة فارسی این اثر که بخش اصلی مقاله را به خود اختصاص می دهد، در دو بخش صوری و محتوایی تنظیم شده که نخست از جنبة صوری و شکلی به نقد و ارزیابی می پردازیم و در بخش دوم، ترجمه را از منظر محتوایی و تخصصی بررسی می کنیم.
تأثیر هشت هفته تمرینات ثبات دهنده مرکزی بر میزان انگیزه درونی بیماران پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شیوع بیماری پارکینسون در سال های اخیر به خصوص در میان سالمندان افزایش یافته است. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر 8 هفته تمرینات ثبات دهنده مرکزی بر میزان انگیزه درونی بیماران پارکینسون بود. روش: طرح تحقیق، نیمه تجربی و میدانی بود که آزمودنی ها در دامنه سنی 55-75 سال و با سطح بیماری خفیف تا متوسط از مقیاس هون و یار (H&Y) به صورت در دسترس و تصادفی به دو گروه آزمایش (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. مداخله به مدت 8 هفته و در هر هفته 3 جلسه تمرینی ثبات دهنده مرکزی برگزار شد. در این تحقیق از پرسش نامه انگیزش درونی (مک آئولی و همکاران، 1989) استفاده شد. برای توصیف داده ها از میانگین و انحراف استاندارد برآمده از آزمون های توصیفی و برای تغییرات بین گروه ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که گروه آزمایش دارای برتری معنی داری به لحاظ آماری در شاخص های انگیزه کلی، شایستگی ادراک شده، علاقه و لذت و کوشش و تلاش داشته است. نتیجه گیری: احتمالاً در پژوهش حاضر، افزایش تجربیات حرکتی و همچنین بهبود قوای جسمانی منجر به افزایش انگیزه درونی (علاقه و لذت، شایستگی ادراک شده، کوشش) شد.
مقایسه آثار شدت فعالیت ورزشی بر یادگیری، حافظه فضایی و رفتار اضطرابی در رت های مبتلا به اختلال حرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازعلایم شایع گزارش شده دربیماران بااختلال حرکت از قبیل پارکینسون،مشکلات حافظه و یادگیری است. نقش تمرین در بهبود علایم حرکتی بیماری پارکینسون مشخص گردیده است. لذا، هدف مطالعه حاضر مقایسه آثار شدت فعالیت ورزشی بر یادگیری، حافظه فضایی و رفتار اضطرابی در رت های مبتلا به اختلال حرکت میباشد. در این مطالعه تجربی 24 سر رت نر، به صورت تصادفی در 5 گروه شامل: کنترل سالم، کنترل پارکینسونی، تمرین پارکینسونی (با شدت کم، متوسط و زیاد) تقسیم شدند. ایجاد مدل پارکینسونی با تزریق داخل مغزی6-هیدروکسی دوپامین) صورت گرفت. جهت ارزیابی یادگیری و حافظه فضایی از آزمون ماز آبی موریس استفاده شد، شمارش تعداد گرومینگ به عنوان شاخصی از رفتار اضطرابی در نظر گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آنالیز واریانس یک طرفه در سطح معناداری(05/0.P
تاثیر تمرینات وای فیت بر مهارت هماهنگی دستی در افراد مبتلا به بیماری پارکینسون
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال دوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
211 - 218
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر تاثیر تمرینات وای فیت بر مهارت هماهنگی دستی در افراد دارای بیماری پارکینسون بود. روش شناسی: روش تحقیق دراین پژوهش نیمه تجربی است.پژوهش حاضربا دو گروه تجربی باطرح پیش آزمون و پس آزمون انجام گرفته هست. نمونه شامل بر 24 نفر که شرایط لازم برای شرکت در پژوهش را داشتند. این تعداد بطور تصادفی در دو گروه، 12 نفر قرار گرفتند. فرم رضایت نامه افراد منظورگردید. درآغاز طرح پژوهش افراد در پیش آزمون پردو شرکت نمودند و اطلاعات مربوطه به عنوان نمرات پیش آزمون ثبت شد. .پس ازجمع آوری اطلاعات مداخله های تمرینی آغازگردید. نتایج: از آمار توصیفی برای توصیف، طبقه بندی و تنظیم نمرات خام استفاده شد و در بخش آمار استنباطی برای اطمینان از طبیعی بودن توزیع داده ها از آزمون شاپیرو-ویلک، برای تعیین تجانس واریانس ها از آزمون لوین استفاده شد. همچنین برای آزمون فرضیه ها از آزمون تی و تحلیل واریانس چندمتغیری (مانکوا) استفاده شد. کلیه تحلیل ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 ، در سطح معناداری 05/0 p< انجام گردید. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تاثیر تمرینات وای فیت بر مهارت هماهنگی دستی در افراد دارای بیماری پارکینسون تاثیر مثبت دارد
اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی بیماران پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم زمستان (بهمن) ۱۳۹۸ شماره ۸۳
2213-2221
حوزه های تخصصی:
زمینه: بروز بیماری های مزمن همچون پارکینسون، علاوه بر سلامت جسمی، کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مبتلایان را نیز با آسیب جدی مواجه می سازد. اما آیا درمان ذهن آگاهی به بهبود کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی بیماران پارکینسون کمک می کند؟ هدف: بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی بیماران پارکینسون انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه ودوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل افراد مبتلا به بیماری پارکینسون شهر اصفهان در سه ماهه زمستان سال 1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 فرد مبتلا به بیماری پارکینسون با روش نمونه گیری غیرتصادفی دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (15 بیمار در گروه آزمایش و 15 بیمار در گروه گواه). گروه آزمایش مداخله درمان ذهن آگاهی (سیگل، 2010) را طی سه ماه در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1994) و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (ریف، 1980) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی (0/001 P< ). و بهزیستی روانشناختی (0/001 P< ). بیماران پارکینسون تأثیر معنادار دارد. میزان تأثیر بسته درمان ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی بیماران پارکینسون به ترتیب 68 و 67 درصد بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که درمان ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت افزایش کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی بیماران پارکینسون شود.
اثربخشی بسته امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر بر خودکارآمدی و احساس تنهایی بیماران پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
73 - 92
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بروز بیماری های مزمن همچون پارکینسون، علاوه بر سلامت جسمی، سلامت روان شناختی مبتلایان را نیز با آسیب جدی مواجه می سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر بر خودکارآمدی و احساس تنهایی بیماران پارکینسون انجام گرفت . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل افراد مبتلا به بیماری پارکینسون شهر اصفهان در سه ماهه زمستان سال 1397 بود. در این پژوهش تعداد 40 فرد مبتلا به بیماری پارکینسون با روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند (20 بیمار در گروه آزمایش و 20 بیمار در گروه کنترل). گروه آزمایش مداخله آموزشی امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر را طی سه ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خودکارآمدی (شرر و آدامز، 1982) و پرسشنامه احساس تنهایی (راسل، 1996) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار آماری 23SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت . یافته ها: نتایج نشان داد که بسته آموزشی امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر بر خودکارآمدی و احساس تنهایی بیماران پارکینسون تأثیر معنادار دارد (0001/0>p). این در حالی بود که این تأثیر در مرحله پیگیری نیز ثبت خود را حفظ کرده بود . نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که بسته آموزشی امیددرمانی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر به دلیل برخورداری از روش های امیددرمانی و روان درمانی مثبت نگر، می تواند منجر به بهبود خودکارآمدی و احساس تنهایی بیماران پارکینسون شود.
تأثیر شش هفته تمرین های هوازی تداومی و تناوبی بر شاخص آنتی اکسیدانی تام هیپوکمپ و تعادل رت های مدل پارکینسونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۵
95-108
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شش هفته تمرین های تداومی و تناوبی هوازی بر شاخص آنتی اکسیدانی تام هیپوکمپ و تعادل رت های مبتلا به پارکینسون بود. در این پژوهش از 24 سر رت نر نژاد ویستار 12 هفته ای با میانگین وزن 250 تا 350 گرم استفاده شد. آزمودنی ها با استفاده از رزرپین به پارکینسون مبتلا شدند. سپس، تمرین های هوازی تداومی و تناوبی به مدت شش هفته و هر هفته پنج جلسه و با زمان 15 دقیقه و سرعت 10 متر در دقیقه در هفته اول اجرا شد که زمان تمرین در هفته آخر به 40 دقیقه و سرعت تمرین به 20 متر در دقیقه رسید. این تمرین در گروه تناوبی در هفته اول در دو مرحله، در هفته های دوم تا چهارم در چهار مرحله و در هفته های پنجم و ششم در شش مرحله اجرا شد و در پایان شش هفته، تعادل با استفاده از آزمون روتارود اندازه گیری شد و سپس، رت ها با استفاده از کتامین و زایلازین کشته شدند. پس از آن، بافت هیپوکمپ از سایر قسمت های مغز جدا شد و شاخص آنتی اکسیدانی تام (TAC) اندازه گیری شد. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی LSD تجزیه وتحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که شش هفته تمرین هوازی تداومی و تناوبی باعث بهبود شاخ ص آنتی اکسیدانی تام در هیپوکمپ (P ≤ 0.000) و تعادل (P ≤ 0.000) رت های مبتلا به پارکینسون می شود. همچنین، در مقایسه بین دو گروه تمرینی در متغیر شاخص آنتی اکسیدانی تام تفاوت معناداری مشاهده نشد (P ≤ 0.46)، اما در شاخص تعادل، تمرین تناوبی در مقایسه با تمرین تداومی تأثیر بیشتری را نشان داد (P ≤ 0.000)؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت که از این نوع تمرین ها می توان برای بهبود سیستم آنتی اکسیدانی هیپوکمپ و تعادل بیماران مبتلا به پارکینسون استفاده کرد.
تاثیر حاد دویدن روی نوارگردان با سه شدت متفاوت بر عامل نوروتروفیک دوپامین مغزی در مخچه موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : پروتئین های نوروتروفیک نقش های گوناگونی را در مغز ایفا می کنند. عامل نوروتروفیک دوپامین مغزی ( CDNF ) نوروتروفین حفاظت کننده سلول های دوپامینی در مغز می باشد. تاکنون در رابطه با تأثیر ورزش و فعالیت های بدنی روی تغییرات سطوح این پروتئین در مغز مطالعه ای صورت نگرفته است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر حاد دویدن روی نوارگردان با سه شدت متفاوت بر CDNF مخچه موش های صحرایی نر بود. روش تحقیق : 32 سر موش صحرائی نر نژاد ویستار هشت هفته ای پس از 7 جلسه آشنایی با نحوه ی فعالیت روی دستگاه نوارگردان ویژه جوندگان به طور تصادفی به 2 گروه اصلی کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه های تمرینی (هر گروه 8 سر) به انجام یک جلسه تمرین حاد با شدت های مختلف (پایین، متوسط و بالا) پرداختند. از روش الایزا برای اندازه گیری CDNF مغز استفاده گردید. بررسی تفاوت میانگین گروه ها با روش تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 صورت گرفت. یافته ها : انجام تمرین حاد روی نوارگردان با سه شدت پایین (0/04= p )، متوسط (0/001= p ) و بالا (0/001= p ) موجب افزایش سطوح CDNF مخچه گردید و شدت های گوناگون از این نظر تفاوت معنی داری با هم نداشتند (0/05> p ) نتیجه گیری : بر اساس نتایج به دست آمده، یک جلسه فعالیت استقامتی دویدن روی نوارگردان بدون در نظر گرفتن شدت آن، بهبود سطوح CDNF مخچه را به همراه دارد؛ و احتمالا این راهبرد می تواند برای تنظیم شدت تمرین به منظور تاثیرگذاری مطلوب بر دستگاه عصبی، مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر فعالیت هوازی با شدت متوسط بر تعادل، رفتار حرکتی، سروتونین و آنزیم شیمیایی تیروزین هیدرکسیلاز در مدل حیوانی پارکینسونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : در پژوهش های اخیر تعادل و ناپایداری وضعیتی به عنوان یک اختلال حرکتی رایج در بیماران پارکینسونی گزارش شده است که موجب افتادن های مکرر، کاهش کیفیت زندگی و مرگ ومیر در این بیماران می شود. از سوی دیگر بر اساس شواهد ورزش در درمان علائم حرکتی و شناختی بیماران نورودژنراتیو مؤثر است. روش پژوهش: بدین منظور 24 موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به سه گروه هشت تایی کنترل سالم، کنترل پارکینسونی و تمرین پارکینسونی تقسیم شدند. حیوانات گروه تمرین به مدت چهار هفته، روی دستگاه نوار گردان قرار گرفتند. در انتهای دوره، اختلالات حرکتی (تعادل و رفتار حرکتی) با استفاده از آزمون های روتارود و اوپن فیلد و فاکتورهای بیوشیمیایی به روش الایزا ارزیابی شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری (0/05<P)، به وسیله نرم افزار اس پی اس اس نسخه 19 انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که هرچند گروه پارکینسون بدون تمرین از نظر عملکرد حرکتی، به طور معناداری در سطح پایین تری نسبت به سایر گروه ها بود (0/05<P)، اما چهار هفته تمرین هوازی با شدت متوسط، موجب افزایش تعادل (0/05<P) و بهبود اختلالات حرکتی در رت های پارکینسونی شد (0/05<P)، همچنین تمرین به طور معناداری موجب افزایش میزان سروتونین (0/05<P) و تیروزین هیدروکسیلاز (0/05<P)، شد. نتیجه گیری: به طور کلی یافته های این پژوهش نشان داد تمرین هوازی با شدت متوسط می تواند اختلالات بیوشیمیایی و حرکتی ناشی از تزریق 6 -هیدروکسی دوپامین را در رت های مدل پارکینسونی کاهش دهد.
بررسی اثر یک دوره تمرینات شنای تناوبی شدید بر بیان ژن LRRK2 و mir-205 موش های مبتلا به پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: اختلال در miRNAها می تواند موجب بروز و پیشرفت بیماری هایی از جمله پارکینسون شود. اثر فعالیت های ورزشی بر عوامل مؤثر در پیشرفت بیماری پارکینسون و miRNA های مرتبط با آن به درستی مشخص نیست. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر یک دوره تمرینات شنای تناوبی شدید بر بیان ژن LRRK2 و mir-205 موش های مبتلا به پارکینسون بود.مواد و روش ها: تعداد 14 سر موش نر صحرایی نژاد ویستار 8 تا 10 هفته ای با تزریق روزانه 1 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن ماده رزرپین و به مدت 5 روز به پارکینسون مبتلا شدند. سپس موش ها به طور تصادفی در دو گروه تمرین شنا و کنترل بیمار قرار گرفتند. 7 سرموش نیز بدون تزریق رزرپین به عنوان گروه سالم کنترل در نظر گرفته شد. موش های گروه تمرین، به مدت شش هفته و در قالب 20 نوبت 30 ثانیه ای با 30 ثانیه استراحت بین هر نوبت تمرینات شنا را اجرا کردند. پس از 48 ساعت از آخرین جلسه تمرینی، حیوانات کشتار و بیان ژن هیپوکامپی LRRK2 و mir-205 اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و در سطح معنی داری 0.05>P بهره گرفته شد.یافته ها: بیان ژن LRRK2 در گروه بیمار نسبت به گروه کنترل سالم و گروه تمرین به طور معنی داری بالاتر بود (به ترتیب 0.001=P و 0.001=P) اما تفاوت معنی داری بین گروه تمرین و کنترل سالم مشاهده نشد (0.1=P). بیان ژن mir-205 در گروه بیمار نسبت به گروه سالم و گروه تمرین به طور معنی داری پایین تر بود (به ترتیب 0.001=P و 0.01=P). ارتباط معکوس و معنی داری بین بیان ژن هیپوکامپی LRRK2 و mir-205 مشاهده شد (0.01=P و 0.71-=r).بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین شنای تناوبی شدید می تواند با کاهش بیان ژن LRRK2 و افزایش بیان ژن mir-205 در بهبود بیماری پارکینسون مؤثر باشد.