مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
عقب ماندگی ذهنی
حوزه های تخصصی:
"پژوهش حاضر با هدف تهیه پرسش نامه ارزیابی اختلالات رفتاری در دانش آموزان با عقب ماندگی ذهنی خفیف دوره راهنمایی صورت گرفته است.پس از مصاحبه با معلمان این دانش آموزان،پرسش نامه ای شامل 29 پرسش تهیه شده است و مطالعه مقدماتی بر روی 30 نفر از دانش آموزان پسر با عقب ماندگی ذهنی خفیف دوره راهنمایی صورت گرفت.در پایان پرسش نامه بر روی 150 نفر از این دانش آموزان که از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده بودند، اجرا و نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته های پژوهش حاضر که بر اساس تحلیل عوامل پرسش ها به دست آمده است،بیانگر آن است که مشکلات رفتاری گروه نمونه را می توان به چهار عامل طبقه بندی کرد: مشکلات سلوک،تمایلات بزهکارانه،فزون کنشی،حواس پرتی.
"
بررسی مقایسه ای کارکردهای غلبه طرفی مغز در کودکان عقب مانده ذهنی با سن عقلی 6-5 ساله مراکز آموزش و پرورش استثنایی با کودکان عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
بررسی رشد روانی - حرکتی کودکان از جمله مقوله های مورد توجه متخصصان اطفال و توانبخشی می باشد. این رشد وابسته به چگونگی روند تکامل سیستم اعصاب مرکزی می باشد و لذا هر گونه اختلال در روند تکامل این سیستم می تواند باعث بروز اختلالات قابل توجه در زمینه های حسی، حرکتی و شناختی شود. گذر طبیعی از مراحل مختلف رشدی پایه و اساس پیشرفت کودک برای نیل به سطح شناختی مطلوب می باشد. کودکان عقب مانده ذهنی علاوه بر نقص در توانمندی های ذهنی، در زمینه حرکات درشت حرکات ظریف، مهارت های درکی - حرکتی، جهت یابی و تعادل نیز دارای اختلالات قابل توجه می باشند. صرف نظر از اتیولوژی بروز عقب ماندگی های ذهنی و اختلالات ناشی از آن، چگونگی تکامل کارکردی مغز در روند پردازش درون داده های حسی و برون داده های حرکتی؛ بستر مهمی را در توان بخشی این کودکان فراهم می آورد که باید مورد توجه قرار گیرد. در این میان توجه به پدیده طرفی شدن کارکردی نیمکره های مغز، غلبه طرفی، که بخشی از روند تکامل طبیعی مغز می باشد، که در به کارگیری روش های درمانی حسی - حرکتی توان بخشی در مورد کودکان عقب مانده؛ بسیار مهم می باشد. از آنجا که تاکنون در زمینه بررسی مقایسه ای کارکردهای غلبه طرفی مغز در بین کودکان سالم و عقب مانده در کشور ما مطالعه ای انجام نشده است، در تحقیق حاضر به مقایسه پارامترهای کارکردی معرف طرفی شدن مغز شامل غلبه طرفی بینایی، شنوایی، حرکات دست و حرکات پا در دو گروه کودکان سالم و عقب مانده با سن عقلی یکسان از طریق به کار بردن جدول ارزیابی رشد عصبی - مغزی دلاکاتو پرداختیم بررسی آماری نتایج به دست آمده نشان دهنده تفاوت معنادار در اغلب پارامترهای شاخص غلبه کارکردی طرفی مغز بین دو گروه کودکان یاد شده است. با توجه به نتایج حاصل؛ اعتقاد ما بر این است که روند متفاوت طرفی شدن کارکردی مغز در کودکان عقب مانده ذهنی، دقت و احتمالا تجدیدنظر در روش های توانبخشی این کودکان را ایجاب می نماید.
تأثیر آموزش آگاهی واج شناختی بر توانایی خواندن دختران کم توان ذهنی پایه دوم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: از آنجا که آگاهی واج شناختی بر یادگیری خواندن اولیه بسیار موثر می باشد، هدف پژوهش حاضر این بود که مشخص کند آیا آموزش آگاهی واج شناختی به کودکان عقب مانده ذهنی می تواند بر مهارت خواندن این کودکان تاثیر بگذارد؟
روش: در یک بررسی مداخله ای، از دو گروه 30 نفری مورد و شاهد که در پایه دوم دبستان استثنایی رجائیه تهران تحصیل می کردند و از نظر سطح آگاهی واج شناختی یکسان بودند، استفاده شد. در آغاز طرح آزمون های آگاهی واج شناختی، درستی و سرعت خواندن برای دو گروه اجرا گردید. بعد هر دو گروه طی مدت سه ماه آموزش خواندن دیدند. گروه مورد، علاوه بر آموزش خواندن در همین مدت، طی 20 ساعت تحت آموزش آگاهی واج شناختی قرار گرفت. پس از سه ماه هر دو گروه دوباره تحت همان آزمون ها قرار گرفتند.
یافته ها: امتیاز آگاهی واج شناختی هر دو گروه بعد از سه ماه افزایش معنی دار یافت، ولی این افزایش در گروه مورد بیشتر بود. امتیاز درستی و سرعت خواندن هر دو گروه نیز افزایش غیر معنی دار یافت. امتیاز کل آگاهی واج شناختی با درستی و سرعت خواندن همبستگی معنی دار داشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت آموزش خواندن به کودکان عقب مانده ذهنی موجب افزایش امتیاز آگاهی واج شناختی و درستی و سرعت خواندن آنها می گردد.
تاثیر ورزش صبحگاهی در کاهش تمایلات پرخاشگری کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر بر آن است که تاثیر ورزش صبحگاهی را بر کاهش پرخاشگری کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر بررسی کند. به این منظور 60 نفر از دانش آموزان عقب مانده ذهنی خفیف را بین سنین 10 الی 13 سال انتخاب کرده و با استفاده از پیش آزمون پس آزمون گروه کنترل و گزینش تصادفی تاثیر برنامه ورزش صبحگاهی را بر کاهش پرخاشگری این کودکان مورد سنجش قرار داده است . به منظور اجرای آزمایش گروه نمونه به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند آزمون ناکامی روزنزوایک به عنوان پیش آزمون در مورد گروه نمونه اجرا گردید و سپس گروه آزمایش به مدت سه ماه و هر هفته شش روز تحت آموزش قرار گرفتند. در طول این دوره گروه گواه هیچ گونه آموزشی را دریافت نمی کردند پس از خاتمه دوره آزمایش ، آزمون ناکامی روزنزوایک از دو گروه آزمایش و گواه به عمل آمد و در پایان نتایج تحلیل آماری به کمک طرح اندازه گیری های مکرر تفاوت معنا داری را بین دو گروه نشان داد یافته ها همچنین نشان داد که گروه آزمایشی در نمره تطابق با گروه رشد پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته و تمایلات پرخاشگرانه آنها به شدت کاهش یافته است.
تاثیر تمرین بدنی و ذهنی بر یادگیری حرکتی دانش آموزان عقب ماندة ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی و مقایسة تأثیر شیوه های مختلف تمرین بدنی و ذهنی بر یادگیری مهارت شوت بسکتبال بود. به منظور تحقق اهداف 40 نفر از دانش آموزان عقب ماندة ذهنی آموزش پذیر مبتدی مقطع راهنمایی استان تهران به صورت تصادفی انتخاب شده و بر اساس نمره های پیش آزمون و بهرة هوشی در 5 گروه 8 نفری همگن سازماندهی شدند. پس از توجیه کلی در مورد چگونگی انجام تمرینات مربوط، آزمودنی ها تمرینات خود را به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه به تعداد 30 تکرار انجام دادند. جمع آوری اطلاعات لازم در زمینة چگونگی وضعیت و پیشرفت آزمودنی ها در مهارت ملاک، با استفاده از آزمون پرتاب آزاد بسکتبال از نقطة پنالتی صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها که با استفاده از آزمون آماری K-s، t همبسته، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام شد، نشان داد که تمرین بدنی و ذهنی بر یادگیری حرکتی دانش آموزان عقب ماندة ذهنی تأثیر معنی داری داشته است و تمرین بدنی که تمرین ذهنی دنبال شود، به بیشترین میزان یادگیری منجر می شود. ازاین رو، نتایج تحقیق نشان می دهد ترکیب تمرین بدنی و تمرین ذهنی در افراد کم توان ذهنی به بیشترین میزان یادگیری منجر می شود.
مطالعه مقایسه ای عوامل آمادگی جسمانی در عقب ماندگان ذهنی با و بدون سندرم داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه عوامل آمادگی جسمانی در عقب ماندگان ذهنی با و بدون سندرم داون است. نمونه آماری این پژوهش شامل 30 دانش آموز دختر عقب مانده ذهنی با سندرم داون (سن 77/1±96/13 سال، قد 19/8±40/135 سانتی متر، وزن 21/9±86/42 کیلوگرم، IQ 73/3±12/59) و 30 دانش آموز دختر عقب مانده ذهنی بدون سندرم داون (میانگین سن 96/1±30/14 سال، قد 07/8±30/136 سانتی متر، وزن 67/8 ± 46/41 کیلوگرم، IQ 02/5±73/61) است که به¬صورت تصادفی به¬عنوان آزمودنی انتخاب شدند. ابتدا، بر اساس پرونده پزشکی و دموگرافیکی آنان اطلاعاتی مانند بهره هوشی، وضعیت قلبی ـ عروقی و ریوی، قد، وزن و سن جمع¬آوری شد. سپس متغیرهای آمادگی جسمانی با آزمون های تعدیل شده معلولان (براکپورت و ...) شامل آمادگی قلبی ـ عروقی با آزمون 600 یارد راه رفتن - دویدن، قدرت عضلانی با آزمون قدرت پنجه دست، استقامت عضلانی با آزمون دراز و نشست، انعطاف پذیری با آزمون خمش و رسش و ترکیب بدنی با محاسبه شاخص توده بدن اندازه گیری شد. برای مقایسه متغیرهای آمادگی جسمانی در دو گروه از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد بین تمامی متغیرهای آمادگی جسمانی، به¬جز ترکیب بدنی، بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0P≤)؛ بنابراین با توجه به نتایج پژوهش حاضر به مربیان و معلمان توصیه می شود پیش از هر گونه برنامه ریزی و تجویز فعالیت های حرکتی برای عقب ماندگان ذهنی، به¬ویژه کودکان سندرم داون، ابتدا به ارزیابی آمادگی جسمانی آن ها بپردازند.
مقایسه اثر الگودهی ویدئویی فرد ماهر و خود الگودهی ویدئویی بر یادگیری پرتاب آزاد بسکتبال در کودکان عقب مانده ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق، بررسی اثر الگودهی ویدئویی فرد ماهر و خود الگودهی ویدئویی بر یادگیری پرتاب آزاد بسکتبال در دانش آموزان عقب مانده ذهنی مقطع ابتدایی بود. 24 نفر از دانش آموزان عقب مانده ذهنی مقطع ابتدایی پس از برگزاری جلسه پیش آزمون، به صورت تصادفی، در سه گروه الگودهی ویدئویی، خود الگودهی ویدئویی و کنترل قرار گرفتند. گروه الگودهی ویدئویی، یک نوار ویدئویی از یک فرد ماهر و گروه خود الگودهی ویدئویی، نوار ویدئویی اجرای خود را تماشا کردند و به تمرین فیزیکی مهارت پرداختند. گروه کنترل در این برنامه ی مداخله ای شرکت نکردند. پس از 10 جلسه اکتساب، آزمون یادداری فوری بعد از یک روز و آزمون یادداری تاخیری بعد از 5 روز برگزار شد. نتایج نشان داد الگودهی ویدئویی یک مداخله سودمند برای یادگیری مهارت پرتاب آزاد بسکتبال در دانش آموزان عقب مانده ذهنی است (05/0>p). با این وجود، خود الگودهی ویدئویی نسبت به الگودهی ویدئویی فرد ماهر سودمند تر است و مهارت آموخته شده از این طریق، با گذشت زمان حفظ می شود
ارزیابی اثربخشی بازی های رایانه ای بر میزان توجه مبتلایان به عقب ماندگی ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این تحقیق، ارزیابی اثربخشی بازیهای رایانهای بر میزان توجه افراد عقبماندهی ذهنی بود.
روشکار: مطالعهی حاضر یک کارآزمایی بالینی کنترل شده بود که در سال 84-1383 انجام شد. دو مرکز از مراکز نگهداری افراد عقبماندهی ذهنی در شهر تهران که حاضر به همکاری بودند، انتخاب شدند. یکی از مراکز به تصادف به عنوان گروه آزمون و مرکز دیگر به عنوان گروه شاهد و در هر مرکز تعداد 30 نفر به تصادف انتخاب شدند. برنامهی بازیهای رایانهای طی 12 هفته 3 جلسهای اجرا گردید. نمرهی توجه افراد با استفاده از ابزار تولوز-پیرون در 3 مرحلهی قبل، بلافاصله بعد و 5 هفته بعد از مداخله محاسبه شد. برای مقایسهی نمرات توجه در مراحل مختلف مداخله از آزمون اندازهگیری تکراری استفاده شد. عملیات آماری با استفاده از SPSS نسخهی 19 انجام شد.
یافتهها: بر اساس نتایج بلافاصله بعد از مداخله، میانگین نمرهی توجه افراد گروه آزمون 33/19 وگروه شاهد 09/9 بود و مداخله، تاثیر معنی داری در افزایش نمرهی توجه افراد داشت (001/0P<، 7/13=F1.3, 75.2). همچنین در گروه آزمون پس از 5 هفته از پایان مداخله، نمرهی توجه نسبت به بلافاصله بعد از مداخله کاهش یافت.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این مطالعه، بازیهای رایانهای به مدت 35 جلسه می تواند نمرهی توجه افراد عقبماندهی ذهنی را افزایش دهد، اما این نمرهی توجه 5 هفته بعد از مداخله رو به کاهش می رود. لذا این مداخله پایا نیست.
مقایسه شیوه های مقابله با فشار روانی مادران کودکان عقب مانده ذهنی، فلج مغزی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه شیوه های مقابله با فشار روانی مادران کودکان عقب مانده ذهنی، فلج مغزی و عادی است. روش این پژوهش علّی- مقایسه ای بود. به منظور انجام پژوهش 90 نفر از مادران کودکان عقب مانده ذهنی، فلج مغزی و عادی (هر گروه 30 نفر) به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقیاس سنجش شیوه های مقابله با فشار روانی راجر بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه آماری تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد، بین شیوه های مقابله با فشار روانی مادران کودکان عقب مانده ذهنی، فلج مغزی و عادی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0> P ). مادران کودکان عقب مانده ذهنی نسبت به دو گروه دیگر از شیوه های منفی و ناکارآمد مقابله با فشار روانی به میزان بیشتری استفاده می کنند. این مادران با به کار بردن شیوه های منفی و ناکارآمد، فشار روانی را در خود افزایش می دهند. مادران کودکان عقب مانده ذهنی از شیوه های مرور هیجانی (نشخوار ذهنی)، بازداری هیجانی، مقابله ی انفصالی و مقابله اجتنابی، مادران کودکان فلج مغزی از شیوه موفقیت گرایی سمی و مادران کودکان عادی از شیوه های کنترل شخصی و انعطاف پذیری (که شیوه های مثبت و کارآمد است) به میزان بیشتری استفاده می کنند.
تأثیر تمرینات تعادلی بر تعادل ایستا و پویای دانش آموزان دختر کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودکان عقب مانده ذهنی در مقایسه با کودکان عادی همسن خود از نظر آمادگی جسمانی از امتیاز کمتری برخوردارند. از آنجا که تمرینات تعادلی می تواند راهکاری برای حل این مشکل باشد، هدف از این مطالعه بررسی تأثیر تمرینات تعادلی بر تعادل ایستا و پویای دانش آموزان کم توان ذهنی بود.
در این پژوهش نیمه تجربی 32 دانش آموز دختر کم توان ذهنی شهر یزد در دو گروه 16 نفره تجربی و کنترل قرار گرفتند. برای اندازه گیری تعادل از تست ستاره، لک لک و شارپند رومبرگ استفاده شد. پیش و پس از 8 هفته اجرای تمرینات تعادلی روی گروه تجربی از آزمودنی های هر دو گروه آزمون تعادل گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون T مستقل تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها نشان داد که پس از اجرای تمرینات تعادلی، تعادل پویا و ایستا روی یک پا در گروه تجربی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون در مقایسه با گروه کنترل بهبود معنا داری (05/0P≤) داشت. اما در تعادل ایستا روی هر دو پا در هیچ کدام از گروه ها بهبود معنا داری مشاهده نشد (05/0P≥). از یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که 8 هفته تمرینات تعادلی در بهبود تعادل ایستا و پویای دانش آموزان کم توان ذهنی مؤثر بوده است. بنابراین انجام چنین تمریناتی به عنوان بخشی از برنامه تربیت بدنی افراد کم توان ذهنی توصیه می شود.
تأثیر تمرینات تعادلی بر تعادل ایستا و پویای دانش آموزان دختر کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودکان عقب مانده ذهنی در مقایسه با کودکان عادی همسن خود از نظر آمادگی جسمانی از امتیاز کمتری برخوردارند. از آنجا که تمرینات تعادلی می تواند راهکاری برای حل این مشکل باشد، هدف از این مطالعه بررسی تأثیر تمرینات تعادلی بر تعادل ایستا و پویای دانش آموزان کم توان ذهنی بود. در این پژوهش نیمه تجربی 32 دانش آموز دختر کم توان ذهنی شهر یزد در دو گروه 16 نفره تجربی و کنترل قرار گرفتند. برای اندازه گیری تعادل از تست ستاره، لک لک و شارپند رومبرگ استفاده شد. پیش و پس از 8 هفته اجرای تمرینات تعادلی روی گروه تجربی از آزمودنی های هر دو گروه آزمون تعادل گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون T مستقل تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد که پس از اجرای تمرینات تعادلی، تعادل پویا و ایستا روی یک پا در گروه تجربی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون در مقایسه با گروه کنترل بهبود معنا داری (05/0P≤) داشت. اما در تعادل ایستا روی هر دو پا در هیچ کدام از گروه ها بهبود معنا داری مشاهده نشد (05/0P≥). از یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که 8 هفته تمرینات تعادلی در بهبود تعادل ایستا و پویای دانش آموزان کم توان ذهنی مؤثر بوده است. بنابراین انجام چنین تمریناتی به عنوان بخشی از برنامه تربیت بدنی افراد کم توان ذهنی توصیه می شود.
مطالعه آنتروپومتری نسبت انگشت اشاره به حلقه (D4:D2) دست چپ پسران سالم و عقب مانده ذهنی 7 تا 10 سال در اقوام سیستانی ساکن شهرستان زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده : هدف:نسبت طول انگشتان می تواند در تشخیص عقب ماندگی ذهنی بکار رود. طول انگشتان یکی از پارامترهای مورد استفاده در علم آنتروپومتری است، علمی که به سنجش ابعاد خطی و زاویه ای بدن انسان می پردازد. مطالعه حاضر به منظور بررسی نسبت های آنتروپومتریک طول انگشتان اشاره و حلقه در افراد سالم و عقب مانده ذهنی انجام شد تا بتواند کمکی به جلوگیری و تشخیص زود هنگام این بیماری باشد و نیز آرشیوی از داده های عددی برای کمک به جراحی های دست و صنعت ساخت انگشتان یا دست مصنوعی مرتبط با این قوم در اختیار قرار دهد. روش:در این پژوهش تعداد 180 پسر 7 تا 10 ساله سالم و عقب مانده ذهنی در سه گروه سنی 8-7 ، 9-8 و 10-9 سال مورد بررسی قرار گرفتند. فاصله بین نوک انگشتان تا بند انتهایی با کولیس دیجیتال اندازه گیری شد. داده ها با نرم افزارهای EXCEL 2007، SPSS 16و Minitab 16پردازش شد. میانگین داده ها ونسبت طول انگشت دوم به چهارم ( 2D:4D )در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت و نمودارهای مربوطه محاسبه و رسم شد. یافته ها:نتایج نشان داد میانگین طول انگشتان دست چپ پسران سالم از پسران عقب مانده ذهنی بیشتر می باشد. بنابراین در سنین مورد مطالعه یکسان، می توان گفت که پسران سالم از نظر مورفولوژی انگشتان طویل تری نسبت به پسران عقب مانده ذهنی دارند. نتیجه گیری:این مطلب می تواند برای پیشگویی و تشخیص زود هنگام عقب ماندگی ذهنی مورد استفاده قرار گیرد .
مقایسه اکتساب بازنمایی درونی حرکتی توسط مشاهده یک نمایش نقاط روشن کودکان کم توان ذهنی خفیف و کودکان بهنجار با توجه به سطح دشواری تکلیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : یادگیری مهارت های حرکتی توسط مشاهده مدل به ندرت در کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی بررسی شده است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تمرین مشاهده ای با استفاده از نمایش نقاط روشن بر اکتساب بازنمایی درونی مهارت های حرکتی با دشواری های مختلف در کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی انجام شده است. روش : بیست کودک مبتلا به عقب ماندگی ذهنی متوسط و 20 کودک سالم آزمون مرتب سازی تصاویر مهارتهای حرکتی پرتاب آزاد بسکتبال و پرتاب بیسبال را قبل و بعد از مشاهده مدل نقاط روشن انجام دادند. تعداد تصاویری که به درستی مرتب شده بودند و زمان مرتب سازی این تصاویر به عنوان متغیرهای وابسته اندازه گیری شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی عملکرد خود را در پرتاب آزاد بسکتبال از پیش آزمون تا پس آزمون به طور معنی داری بهبود دادند، اما در مهارت پرتاب بیسبال این بهبود مشاهده نشد. همچنین یافته ها نشان داد که کودکان سالم نسبت به کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی در مرتب سازی تصاویر مربوط به مهارت پرتاب بسکتبال عملکرد بهتری نشان دادند، اما در مهارت پرتاب بیسبال تفاوت معنی داری در دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری : با توجه به توانایی کودکان عقب مانده ذهنی برای یادگیری مهارت های حرکتی توسط مشاهده مدلهای نقاط روشن و همچنین نقش دشواری مهارت حرکتی مورد بحث قرار می گیرد.
بررسی تطبیقی جنون در فقه و روانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی تا اجتهادسال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳
77 - 100
حوزه های تخصصی:
با شکل گیری علم نوین روان شناسی و قرار گرفتن مفهوم جنون در قلمرو این حوزه، فصل تازه ای از توصیف، تبیین و معرفی جنون شکل یافته و ابهاماتی را در تشخیص مصادیق جنون در حوزه علوم اسلامی، به ویژه در فقه اسلامی، ایجاد نموده است. پژوهش حاضر با شیوه توصیفی-تحلیلی در پی یافتن معنای اصطلاحی جنون در فقه، معنای جنون در روان شناسی و یافتن مصادیق جنون فقهی در روان شناسی امروز است. برای تبیین معنای اصطلاحی جنون، علاوه بر کتب فقها، به بررسی اجمالی روایات اسلامی پرداخته شده است. شهید ثانی، فاضل هندی، فاضل مقداد، صاحب ریاض، صاحب جواهر و قاضی ابن براج، از جمله فقهایی هستند که نظرات آنها در این باب بررسی شده و در بررسی مفهوم جنون در روان شناسی از بحث جنون در سیر تاریخ نیز استفاده گردیده است. محقق، در نهایت به چهار دسته کلی از اختلالات و بیماری ها دست یافته که می توانند مصداق جنون در فقه باشند. «روان گسیختگی» اولین مصداق جنون فقهی در روان شناسی امروز است. دومین مصداق آن، «اختلال عصبی-رشدی» (شامل دلیریوم و زوال عقل)، سومین مصداق، «اختلال آشفتگی» (مانیا) و چهارمین مصداق، «عقب ماندگی ذهنی» است. هریک از موارد فوق، شاخه های مختلفی را در بر می گیرد که همه آنها را نمی توان در عنوان فقهی قرار داد.