مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
تمرین پیلاتس
حوزه های تخصصی:
در تحقیقات بر سازگاری های ساختاری و عملکردی دستگاه تنفسی پس از ورزش تأکید شده است، اما نوع و ماهیت تمرین می تواند اثرات متفاوتی ایجاد کند. هدف این تحقیق مقایسه تأثیر تمرینات ایروبیک و پیلاتس بر شاخص های عملکرد تنفسی دانشجویان دختر دارای اضافه وزن است. 45 دانشجوی دختر دارای اضافه وزن با میانگین شاخص توده بدنی 81/1±05/26 به صورت تصادفی به سه گروه ایروبیک، پیلاتس و کنترل تقسیم شدند و شش هفته تمرین را با تکرار چهار جلسه در هفته اجرا کردند. تمرینات ایروبیک شامل حرکات جهشی و پرشی از تمرینات با تماس پایین به تمرینات با تماس و تمرینات پیلاتس شامل حرکات ارّه، گربه، کشش تک پا، شیرجه فرشته، پیچ ستون مهره ها و ... بودند که با شدت 50 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره افراد به اجرا درآمدند. عملکرد تنفسی با شاخص های ظرفیت حیاتی با فشار (FVC)، حجم بازدمی با فشار در ثانیه اول (FEV1) و نسبت حجم بازدمی در ثانیه اول به ظرفیت حیاتی با فشار ((FEV1/FVC بودند که با استفاده از دستگاه اسپیرومتری مدل ST- 90 و اجرای مانورهای تنفسی متداول اندازه گیری شدند. برای استخراج نتایج از آزمون t همبسته، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد و سطح معنی داری 05/0>p منظور شد. نتایج آزمون t همبسته نشان داد پس از شش هفته تمرین ایروبیک و پیلاتس تغییر معنی داری در هیچ یک از شاخص های تنفسی اندازه گیری شده ایجاد نمی شود (05/0 p>). به علاوه، نتایج آزمون آنالیز واریانس نیز نشان داد میزان تغییر در شاخص FVC (68/0 =p)، FEV1 (76/0p=) و FEV1/FVC (66/0p=) از پیش آزمون تا پس آزمون سه گروه شرکت کننده تفاوت معنی داری با هم ندارد. بر اساس یافته های تحقیق، شش هفته تمرین ایروبیک و پیلاتس با تکرار چهار جلسه در هفته موجب بهبود شاخص های عملکرد تنفسی در زنان دارای اضافه وزن نمی شود و نمی توان بین تأثیر دو نوع تمرین بر شاخص های عملکرد تنفسی تفاوتی قائل شد.
تأثیر سه روش تمرینی پیلاتس، یوگا و فعال رایج بر دامنه حرکتی اندام فوقانی و خودپنداره بدنی در زنان مبتلا به سرطان پستان پس از جراحی ماستکتومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال حرکتی، حسی و اندام لنفاوی در اندام فوقانی و کاهش خودپنداره، از جمله مشکلات پس از جراحی ماستکتومی است. اثر برنامه های بازتوانی بر این مشکلات متناقض است. ازاین رو، این تحقیق با هدف تأثیر سه روش تمرینی یوگا، پیلاتس و فعال رایج بر دامنه حرکتی، اندام فوقانی و خودپنداره بدنی زنان متعاقب جراحی ماستکتومی اجرا شد. در یک کارآزمایی نیمه تجربی، 38 زن (45-28 ساله و میانگین وزن08/22±66 کیلوگرم) مبتلا به سرطان پستان به صورت تصادفی در سه گروه یوگا، پیلاتس و فعال رایج قرار گرفتند. گروه یوگا به مدت دو هفته در زمان بستری شدن، 15 جلسه تمرین یوگا شامل پنج حرکت آسانا یوگا را انجام داد و گروه پیلاتس در همین مدت تمرینات mat پیلاتس و گروه فعال رایج پنج حرکت اندام فوقانی را اجرا کردند. دامنه حرکتی، محیط و خودپنداره بدنی قبل و پس از فعالیت اندازه گیری شد و با استفاده از تحلیل واریانس یکطرفه و تی همبسته در سطح معناداری 05/0 بررسی شد. پس از تمرینات یوگا و پیلاتس میزان فلکشن، اکستنشن، چرخش داخلی و خارجی شانه، فلکشن و اکستنشن آرنج، فلکشن، اکستنشن، انحراف به سمت زند اعلا و زند اسفل مچ و خودپنداره بدنی افزایش معنادار و محیط بازو و ساعد کاهش معنادار یافت. درحالی که فلکشن، اکستنشن، چرخش داخلی و خارجی شانه، فلکشن، اکستنشن آرنج و فلکشن مچ و خودپنداره بدنی در گروه فعال رایج افزایش معنادار یافت. نتایج نشان داد تمرینات یوگا و پیلاتس در کاهش عوارض جانبی ماستکتومی از جمله افزایش دامنه حرکتی اندام فوقانی و خودپنداره بدنی و کاهش ادم مؤثرتر بوده اند، ازاین رو پیشنهاد می شود از این تمرینات به عنوان روش مؤثر در بازتوانی بیماران پس از جراحی ماستکتومی استفاده شود.
اثر تمرین پیلاتس بر سطوح سرمی عامل نوروتروفیک مشتق از مغز، مالون دی آلدئید و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام بیماران زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثر هشت هفته تمرین پیلاتس بر سطوح سرمی عامل نوروتروفیک مشتق از مغز، مالون دی آلدئید و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام بیماران زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود. بدین منظور، 21 زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (با میانگین سنی 30/8±40/36 سال، نمایه توده بدنی 80/5±39/25 کیلوگرم بر متر مربع و نمره ناتوانی 70/1±67/2) به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته) به انجام تمرینات پیلاتس پرداخت و نمونه های خونی 24 ساعت قبل و 48 ساعت پس از دوره تمرین جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از آزمون تی وابسته و مستقل با سطح معناداری 0.05>P تحلیل شدند. نتایج آزمون تی وابسته نشان می دهد که در گروه تجربی، سطح سرمی عامل نوروتروفیک مشتق از مغز به دنبال تمرینات پیلاتس به شکل معناداری افزایش یافته است (P=0.01)، اما سطوح سرمی مالون دی آلدئید و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام تغییر معناداری را نشان نمی دهد (مقادیر P به ترتیب 14/0 و 34/0). همچنین، سطح سرمی مالون دی آلدئید در گروه کنترل افزایش معناداری (P=0.04) و سطح ظرفیت آنتی اکسیدانی تام کاهش معناداری یافت (P=0.02). علاوه براین، یافته های آزمون تی مستقل حاکی از این است که سطح سرمی مالون دی آلدئید در گروه کنترل در مقایسه با گروه تجربی افزایش معناداری داشته است (P=0.03). به طورکلی، به نظر می رسد تمرینات پیلاتس می تواند عاملی کمک کننده جهت بهبود عوامل نوروتروفیکی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس باشد. اگر چه ، این احتمال وجود دارد که این تمرینات قادر به بهبود وضعیت اکسایشی این بیماران نباشند، اما می توانند از روند رو به گسترش آن جلوگیری نمایند.
تأثیر یک جلسه تمرین پیلاتس بر احساسات مثبت زنان چاق: بررسی تعامل انگیزش موقعیتی و شدت ادراک شده تمرین برای پیش بینی احساسات مثبت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: انگیزش برای فعالیت های مختلف قویاٌ تحت تأثیر ادراکات خودمختاری فرد نسبت به آن فعالیت ها قرار می گیرد. هدف از این پژوهش، مطالعه ارتباط بین انگیزش موقعیتی و شدت ادراک شده تمرین در زنان چاق برای پیش بینی تغییر در احساس مثبت ناشی از یک جلسه تمرین پیلاتس بود. روش: در پژوهش شبه تجربی حاضر، 17 زن چاق با میانگین وزن، 0/10 ± 4/87، سن، 0/10±1/39 و شاخص توده بدن، 4/3 ± 9/35 به طور داوطلبانه شرکت کردند. شرکت کنندگان قبل از انجام برنامه تمرینی به پرسش نامه احساسات مثبت و مقیاس انگیزش موقعیتی پاسخ دادند. سپس به تمرین پیلاتس پرداخته و بلافاصله بعد از انجام تمرین، مجدداً پرسشنامه احساسات مثبت را تکمیل کردند. شدت تمرین توسط مقیاس میزان فشار ادراک شده، بعد از تمرین سنجیده شد. داده ها از طریق آزمون تی زوجی و رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دهنده تفاوت معنادار بین احساس مثبت قبل و بعد از تمرین بود (5 0/0 ≥P). تجزیه و تحلیل رگرسیون بازگوکننده پیشی بینی معنادار احساسات مثبت توسط تعامل انگیزش درونی و میزان شدت ادراک شده و همچنین تعامل شان با عامل تنظیم شناسایی شده (05/0≥P) بود. نتیجه گیری: یافته های حاضر نشان داد انگیزش درونی به عنوان عامل قوی برای انجام پیش بینی احساسات مثیت در زنان چاق است. بنابراین، تقویت انگیزش درونی در زنان چاق جهت انجام فعالیت بدنی و حصول احساس مثبت ناشی از آن توصیه می شود.
تاثیر تمرینات پیلاتس بر برخی عوامل روانی و رابطه آن با شاخص توده بدنی زنان چاق غیرفعال.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
119 - 133
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه بحث سلامت در حوزه های جسمانی و روانشناختی افراد غیر فعال از موضوعات مهم جهانی است. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر یک دوره تمرینات پیلاتس بر برخی عوامل روانی و رابطه آن با شاخص توده بدنی زنان چاق غیرفعال شهر اهواز بود. روش: این پژوهش مطالعه ای نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون بود. 30 نفر از زنان چاق و غیر فعال از مناطق مختلف شهر اهواز به عنوان آزمودنی در تحقیق انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تجربی به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته و هر جلسه 40-60 دقیقه در تمرینات منتخب پیلاتس شرکت کردند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی و پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس ( DASS21) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری T مستقل، Paired T-test و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین امتیازات استرس، اضطراب و افسردگی نمونه های پژوهش قبل و بعد از مداخله در گروه تجربی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین شاخص توده بدنی و میزان افسردگی، استرس و اضطراب آنان رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج مطالعه حاضر نشان داد که احتمالا تمرینات پیلاتس موجب بهبود و پیشگیری مشکلات روانشناختی زنان چاق غیر فعال می گردد.
مقایسه تأثیر هشت هفته تمرینات مقاومتی و پیلاتس بر برخی از شاخص های عملکرد جسمانی زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: بیماری MS شایع ترین علت ناتوانی های نورولوژیایی در میان بالغین جوان می باشد و از مهم ترین بیماری های تغییردهنده مسیر زندگی افراد است. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرینات مقاومتی و پیلاتس بر برخی از عملکردهای جسمانی در زنان مبتلا به ام.اس بود.
مواد و روش ها: این پژوهش نیمه تجربی بود و 33 زن مبتلا به MS شرکت داشتند (EDSS بین 1 تا 4). آنها هدفمند انتخاب و تصادفی به دو گروه تجربی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. تمرینات، هشت هفته، سه جلسه در هفته انجام شد. گروه تمرینات مقاومتی حرکات فلکشن و اکستنشن پا، قایقی، پروانه، پرس پا و کرانچ را از شدت 40 درصد یک تکرار بیشینه شروع و بعد از هشت هفته به 60 درصد یک تکرار بیشینه رساندند. گروه تمرینی پیلاتس نیز طی هشت هفته، سه جلسه در هفته، 70-60 دقیقه تمرین کردند و گروه کنترل هیچ تمرینی نداشتند. در طول تمرین، حرکات از سه ایستگاه به 10 و ست ها از یک به سه رسید. استقامت و قدرت عضلانی، تعادل و انعطاف پذیری قبل و بعد از دوره تمرین ارزیابی شد. آزمون آنووای یک سویه برای مقایسه شاخص ها بین گروه ها و آزمون تی زوجی برای تغییرات درون گروهی استفاده شد. برای تشخیص محل اختلاف میانگین بین گروه ها،آزمون تعقیبی توکی استفاده شد (0.05>P).
یافته ها: تحلیل آماری یافته ها نشان داد؛ هشت هفته تمرین مقاومتی و پیلاتس نسبت به گروه کنترل، سبب بهبود معناداری در شاخص های قدرت،استقامت عضلانی و تعادل شد. انعطاف پذیری در تمرینات پیلاتس و شاخص تعادل در تمرینات مقاومتی تاثیر بهتری داشتند (0.05>P).
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج، احتمالاً بتوان تمرینات پیلاتس و مقاومتی را به عنوان روشی مؤثر برای بهبود عملکرد حرکتی به بیماران MS، پیشنهاد کرد.
بررسی تأثیر هشت هفته تمرین پیلاتس و مصرف عصاره عناب بر شاخص های سندرم متابولیک در زنان میانسال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: سندرم متابولیک شامل مجموعه ای از عوامل خطرساز است که احتمال بروز بیماری های قلبی عروقی را افزایش می دهد. فعالیت بدنی و تغذیه مناسب به عنوان راهکاری موثر برای کاهش عوامل خطرساز سندرم متابولیک است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین پیلاتس و مصرف عصاره عناب بر شاخص های سندرم متابولیک در زنان میانسال بود.مواد و روش ها: 40 زن میانسال یائسه به طور تصادفی به گروه های تمرین پیلاتس، عصاره عناب، گروه تمرین پیلاتس با عصاره عناب و گروه کنترل تقسیم شدند. در گروه هایی که عصاره عناب مصرف کردند، پودر عناب روزانه 200 میلی گرم به ازای کیلوگرم وزن بدن به همراه یک لیوان آب به مدت هشت هفته مصرف شد. برنامه تمرینی، شامل تمرینات پیلاتس به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هفته انجام شد. تفاوت درون گروهی با روش تی وابسته و تفاوت بین گروهی با تحلیل واریانس یک طرفه ارزیابی شد. سطح معنی داری برای انجام محاسبات 0.05=a در نظر گرفته شد.یافته ها: در گروه تمرینات پیلاتس و مصرف عصاره عناب LDL (P < span lang="FA">=0.005) ،HDL (P < span lang="FA">=0.001) ،TG (P < span lang="FA">=0.002)، فشارخون دیاستولی (0.02=P < span lang="FA">) و دور کمر (0.001=P < span lang="FA">) کاهش معنی داری داشت، اما قندخون ناشتا (0.06=P < span lang="FA">)، TC (P < span lang="FA">=0.008) و فشارخون سیستولی (0.1=P < span lang="FA">) تغییر معنی داری نداشتند.بحث و نتیجه گیری: به طور کلی به نظر می رسد هشت هفته تمرین پیلاتس با مصرف عصاره عناب در کاهش اندازه دور کمر، بهبود فشارخون و برخی از شاخص های سندرم متابولیک تاثیر مثبتی داشته باشد.