احمد چیت ساز

احمد چیت ساز

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی بسته درمانی مبتنی بر عوامل روان شناختی مرتبط با بیماری پارکینسون و آموزش اختصاصی سازی حافظه (MEST) بر خلق این بیماران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیماری پارکینسون عوامل روان شناختی حافظه زندگینامه ای بیش کلی گرایی آموزش اختصاصی سازی حافظه خلق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۹۱
علائم غیر حرکتی همچون اختلالات خلقی کیفیت زندگی بیماران پارکینسون را تحت تأثیر قرار می دهند. به دلیل ارتباط متقابل و چندگانه علائم غیر حرکتی با یکدیگر درمان هایی جامع لازم است تا همزمان به جنبه های مختلف روان شناختی بیماران بپردازد. پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی بسته درمانی مبتنی بر عوامل روان شناختی مرتبط با بیماری پارکینسون و آموزش اختصاصی سازی حافظه (MEST) بر خلق این بیماران انجام شد. مطالعه از نوع نیمه تجربی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. پژوهش در سال 1399-1398 بر روی بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون انجام گرفت. 18 بیمار پارکینسون با دارا بودن شرایط ورود به پژوهش حاضر به همکاری شدند، بنابراین انتخاب افراد نمونه به صورت غیراحتمالی بود که با انتساب تصادفی در سه گروه جای گرفتند. با توجه به ناهمتایی احتمالی بین گروهها و برای تعدیل آن از روش آنالیز کواریانس استفاده شد و نمرات پیش آزمون کوواریت گرفته شدند. گروه ها به لحاظ جنسیت نیز همتا سازی شدند. ابزار گردآوری داده ها آزمون حافظه سرگذشتی (AMT)، و ویرایش دوم پرسشنامه ی افسردگی بک (BDI-II) بود. داده ها با روش کوواریانس و با نرم افزار SPSS-25 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان داد میانگین سطح افسردگی در گروه کنترل افزایش یافته است، درحالی که در گروه بسته درمانی و آموزش اختصاصی سازی حافظه سطح افسردگی کاهش بافته است. میانگین نمرات خلق پس آزمون تنها در گروه آموزش اختصاصی سازی حافظه تفاوت معنی داری با گروه کنترل داشت (05/0>P). اختلاف معنی داری در میانگین نمرات خلق گروه بسته درمانی و کنترل در پس آزمون مشاهده نشد، با این حال میانگین نمرات خلق در دو گروه بسته درمانی و آموزش اختصاصی سازی حافظه نیز معنی دار نبود. آموزش اختصاصی سازی حافظه می تواند به عنوان مداخله چندبعدی در بهبود خلق بیماران پارکینسون موثر باشد. حمایت از تأثیر بسته درمانی مبتنی بر عوامل روان شناختی بر خلق نیاز به تحقیقات بیشتر دارد.
۲.

اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی بیماران پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان ذهن آگاهی کیفیت زندگی بهزیستی روانشناختی پارکینسون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۶ تعداد دانلود : ۴۱۲
زمینه: بروز بیماری های مزمن همچون پارکینسون، علاوه بر سلامت جسمی، کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مبتلایان را نیز با آسیب جدی مواجه می سازد. اما آیا درمان ذهن آگاهی به بهبود کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی بیماران پارکینسون کمک می کند؟ هدف: بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی بیماران پارکینسون انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه ودوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل افراد مبتلا به بیماری پارکینسون شهر اصفهان در سه ماهه زمستان سال 1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 فرد مبتلا به بیماری پارکینسون با روش نمونه گیری غیرتصادفی دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (15 بیمار در گروه آزمایش و 15 بیمار در گروه گواه). گروه آزمایش مداخله درمان ذهن آگاهی (سیگل، 2010) را طی سه ماه در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1994) و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (ریف، 1980) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی (0/001 P< ). و بهزیستی روانشناختی (0/001 P< ). بیماران پارکینسون تأثیر معنادار دارد. میزان تأثیر بسته درمان ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی بیماران پارکینسون به ترتیب 68 و 67 درصد بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که درمان ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت افزایش کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی بیماران پارکینسون شود.
۳.

مقایسه ی اثربخشی روش دوساهو و ماساژدرمانی در افزایش شادی، سازگاری اجتماعی، امید، کیفیت زندگی و سلامت روان بیماران مبتلا به پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلامت بیماری پارکینسون دوساهو ماساژدرمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۷ تعداد دانلود : ۷۸۰
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی اثربخشی درمان دوساهو و ماساژدرمانی در بهبود شادی، سازگاری اجتماعی، امید، سلامت روان و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون بود. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه تجربی بود. جامعه ی آماری این پژوهش، شامل کلیه ی بیماران مبتلا به پارکینسون مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان در سال 1394 بودند که از میان آنها تعداد 28 بیمار به شیوه ی نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه ی پژوهش انتخاب شدند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش دوساهو و ماساژدرمانی گمارش شدند(هر رگوه 14 نفر). پرسشنامه ی شادکامی آکسفورد، مقیاس سازگاری اجتماعی، مقیاس امید بزرگسال، پرسشنامه ی سلامت عمومی و پرسشنامه ی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی به عنوان ابزار پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. داده ها توسط Mixed ANOVA، مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که هردو مداخله ی به کار رفته در این پژوهش می توانند به طور معناداری شادی، امید و سلامت روان را در بیماران مبتلا به پارکینسون بهبود ببخشند (05/0 Pنتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش، درمان دوساهو و ماساژدرمانی، مداخلات مؤثری در افزایش شادی، امید و سلامت روان بیماران مبتلا به پارکینسون می باشند.
۵.

مقایسه اثربخشی آموزش اصلاح سبک زندگی و درمان با فراورده حاصل از طب سنتی (اطریفل گشنیزی) بر کاهش علایم افراد مبتلا به میگرن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی طب سنتی علایم میگرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۱ تعداد دانلود : ۵۸۲
زمینه و هدف :اختلال سردرد میگرن از جمله اختلالات روان تنی است که به عنوان یکی از رایج ترین اختلالات ناتوان کننده در میان تمام بیماری های غیر مسری در جهان به شمار می رود. پژوهش حاضر به مقایسه و تعیین اثربخشی آموزش سبک زندگی و طب سنتی بر کاهش علایم میگرن افراد مبتلا پرداخت. مواد و روش ها:پژوهش از نوع نیمه تجربی دارای پیش آزمون، پس آزمون و گروه شاهد و پیگیری بود. 45 نفر از مراجعه کنندگان به درمانگاه نورولوژی بیمارستان الزهرا (س) طی زمستان سال 1392 و بهار سال 1393 وارد مطالعه گردیدند که توسط پزشک متخصص عصب شناسی مبتلا به میگرن تشخیص داده شدند. انتخاب افراد به صورت در دسترس بود و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه شاهد و در هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول در 8 جلسه آموزش اصلاح سبک زندگی شرکت نمودند. گروه آزمایش دوم توسط متخصص طب سنتی ویزیت و درمان دریافت کردند. علایم میگرن مشارکت کنندگان و سردرد ناشی از آن با پرسش نامه سردرد میگرن نجاریان طی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (40 روز پس از پس آزمون) ارزیابی شد. یافته ها:آموزش اصلاح سبک زندگی، تأثیر معنی داری بر نمرات میگرن در مرحله پس آزمون داشت (001/0 > P). درمان طب سنتی بر روی کاهش نمرات میگرن تأثیر معنی داری نشان نداد و در مرحله پیگیری نیز معنی دار نبود. سن از بین متغیرهای جمعیت شناختی همبستگی منفی با علایم میگرن داشت؛ به طوری که با افزایش سن، علایم میگرن کاهش می یافت. نتیجه گیری:نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که می توان از آموزش اصلاح سبک زندگی به عنوان یک درمان مکمل بر روی افراد مبتلا به میگرن جهت کاهش علایم آن ها استفاده کرد. برای پژوهش های آینده پیشنهاد می گردد که بر سایر رویکردهای طب سنتی متمرکز شوند و اثربخشی آن ها را بر کاهش علایم میگرن بررسی نمایند.
۶.

اثر تمرینات شناختی بر انجماد راه رفتن و کارکردهای شناختی مرتبط با آن در سالمندان پارکینسونی مبتلا به انجماد راه رفتن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیماری پارکینسون کارکردهای اجرایی تمرینات شناختی انجماد راه رفتن بهره حافظه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی ورزش معلولین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی رفتار حرکتی یادگیری حرکتی
تعداد بازدید : ۱۳۰۹ تعداد دانلود : ۵۶۴
این پژوهش که با هدف بررسی اثر هشت هفته تمرینات شناختی بر انجماد راه رفتن و کارکردهای شناختی مرتبط با آن (کارکردهای اجرایی و بهره حافظه) در بیماران پارکینسونی مبتلا به انجماد راه رفتن انجام گردید، از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. 14 بیمار پارکینسونی مبتلا به انجماد راه رفتن (مرحله دو تا پنج مقیاس هوهن و یاهر ) با میانگین سنی 92/10±21/60 به صورت در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه کنترل (پنج مرد و دو زن) و تجربی ( چهار مرد و سه زن) تقسیم گردیدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته در تمرینات شناختی شرکت کرد. انجماد راه رفتن، کارکردهای اجرایی و بهره حافظه در پیش آزمون و پس آزمون به ترتیب به وسیله پرسش نامه انجماد راه رفتن، آزمون برج لندن و حافظه بالینی وکسلر اندازه گیری گردید. همچنین، داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس و واریانس چند متغیره در سطح معنا داری (0.05=α) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که اثر یک دوره تمرینات شناختی بر میانگین کاهش امتیازات انجماد راه رفتن و افزایش امتیازات کارکردهای اجرایی و بهره حافظه در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل معنا دار می باشد. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که تمرینات شناختی می توانند به عنوان یک روش مداخله ای در بهبود انجماد راه رفتن، کارکردهای اجرایی و بهره حافظه بیماران مبتلا به انجماد راه رفتن مؤثر باشند.
۷.

تأثیر یک دوره تمرین هوازی منتخب روی برخی عوامل فیزیولوژیکی بیماران مبتلا به میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میگرن تمرین هوازی CGRP

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۰۹۴ تعداد دانلود : ۶۷۴
میگرن عبارت است از حمله های مکرر سردرد که به طور معمول یکطرفه و با اختلال پیچیده عصبی-عروقی و تحریک همزمان مسیر های درد اعصاب حسی ترژمینال همراه است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر یک دوره تمرین هوازی منتخب روی برخی عوامل فیزیولوژیکی بیماران مبتلا به میگرن بود. آزمودنی های تحقیق 22 زن مبتلا به میگرن، در دامنه سنی 22 تا 53 سال بودند که به شکل دردسترس و غیرتصادفی در دو گروه تجربی (13 نفر) و کنترل (9 نفر) قرار گرفتند. گروه تجربی علاوه بر درمان دارویی به مدت دوازده هفته، سه جلسه هفتگی در تمرینات منتخب شامل فعالیت روی نوارگردان، و دوچرخه کارسنج به مدت 35 تا60 دقیقه و با شدت50 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب شرکت داشتند. گروه کنترل تحت درمان دارویی، اما غیرفعال، و صرفاً در پیش آزمون-پس آزمون شرکت داشتند. تحلیل آماری داده ها نشان داد که پروتکل تمرینی موجب کاهش معنادار شدت سردرد، سطوح CGRP، درصد چربی؛ و افزایش معناداری در استقامت قلبی- عروقی گروه تجربی شد (05/0>P). شدت سردرد از 23/34 به 30/14 مورد کاهش، سطوح CGRP از50/53 به 45/48 درصد در پس آزمون کاهش، درصد چربی از 45/31 درصد به 25/25 درصد کاهش، و استقامت قلبی- عروقی از 81/24 به 81/41 میلی لیتر/کیلوگرم/ وزن بدن افزایش نشان داد. نتیجه گیری می شود که احتمالاً می توان از تمرینات هوازی به عنوان یک روش درمانی مکمل در کنار سایر درمان های دارویی برای بیماران مبتلا به میگرن استفاده کرد.
۸.

اثربخشی مدیریت استرس بر افسردگی، اضطراب و استرس مبتلایان به سرگیجه روان تنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی اضطراب استرس مدیریت شناختی- رفتاری استرس سرگیجه ی روان تنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷۰ تعداد دانلود : ۲۵۹۲
زمینه وهدف: مداخلات روان شناختی می تواند به واسطه بهبود وضعیت روانی، اجتماعی و خانوادگی سهم به سزایی در کاهش علایم بیماران مبتلا به سرگیجه ی روان تنی داشته باشد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی مدیریت شناختی- رفتاری استرس بر کاهش اضطراب استرس و افسردگی در بیماران زن مبتلا به سرگیجه روان تنی بوده است. مواد و روش ها: این پژوهش به روش مورد- شاهدی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه درسال 1390 در آزمایشگاه روانشناسی دانشگاه اصفهان انجام شده است. نمونه شامل 28 بیمار زن مبتلا به سرگیجه روان تنی با تشخیص متخصص مغز و اعصاب بود که به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی (14 نفر) و گواه (14نفر) گمارده شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه DASS (مقیاس اضطراب استرس افسردگی) استفاده شد که در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط افراد تکمیل گردید. مداخله ی شناختی- رفتاری مدیریت استرس طی 10 جلسه ی2ساعته و به مدت5/2 ماه در گروه آزمایش انجام گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین نمرات اضطراب، استرس و افسردگی در گروه آزمایش به طور معنی داری نسبت به گروه گواه در دو مرحله پس آزمون و پیگیری کاهش پیدا کرد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از اثر بخشی مدیریت شناختی- رفتاری استرس بر کاهش اضطراب، استرس و افسردگی در بیماران زن مبتلا به سرگیجه روان تنی بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان