فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۸٬۰۲۶ مورد.
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
173 - 194
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش و نوآوری مسئولانه، فرایندی شفاف و تعاملی است که طی آن بازیگران فعال در حوزه علم، فناوری و نوآوری جامعه با توجه به مقبولیت (اخلاقی)، پایداری و مطلوبیت اجتماعی، با هم و نسبت به هم از منظر فرآیند نوآوری و محصولات قابل ارائه، به منظور نهادینه سازی پیشرفت های علمی و فناورانه، نسبت به جامعه و رفع یا کاهش مسائل آن پاسخگو می شوند. با توجه به پیچیده تر شدن سیستم های اجتماعی و افزایش سطح مشکلات و مسائل آنها و نیاز جوامع به رفع مسائل مبتلابه، امروزه نقش پژوهش و نوآوری در حل مسائل و چالش های جامعه از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این راستا، نقش دانشگاه ها، پژوهشگاه ها، اندیشکده ها و سایر مراکز علمی بسیار کلیدی است. پژوهش و نوآوری مسئولانه یک چارچوب سیاستی است که هدف آن همسویی پژوهش ها و نوآوری های فناورانه با ارزش های اجتماعی، درگیر کردن ذینفعان مختلف در گفتگوی چندبُعدی در مورد موضوعات کلیدی مانند اخلاق، آموزش علمی، دسترسی آزاد به علم، و مشارکت اجتماعی است. لذا، هدف این پژوهش، مطالعه مسیر تکامل مفهوم پژوهش و نوآوری مسئولانه و چگونگی تاثیرگذاری آن در رفع یا کاهش مسائل جامعه است.
روش: پژوهش حاضر یک مطالعه جامع علم سنجی در حوزه نوآوری و پژوهش های مسئولانه است. در گام اول، با استفاده از داده های وب آو ساینس و تحلیل مقالات معتبر آی.اس.آی.[1] در سه دهه اخیر به بررسی مفهوم «نوآوری و پژوهش مسئولانه» پرداخته شده است. در گام بعدی پس از غربالگری های اولیه و شناسایی مقالات مرتبط از منظر عنوان، چکیده و محتوا، مقالات نهایی براساس بسته تحلیلی- فرآیندی با عنوان بیبلیومتریکس[2] در نرم افزار آر[3] تحلیل شدند. این بسته تحلیلی- فرآیندی، ابزاری برای تحقیقات کمّی در حوزه علم سنجی می باشد که برای تحلیل آماری مقالات استخراج شده از پایگاه های استنادی مورد استفاده قرار می گیرد. این تحلیل های آماری که در مطالعه حاضر نیز بکار گرفته شده است، در حوزه های تحلیل همکاری های علمی محققان، کو-سایتیشن و هم افزایی های صورت گرفته میان فعالیت های علمی بوده است. در نهایت مبتنی بر ارزیابی کیفی مقالات منتخب و غربال شده، نتایج بدست آمده با نتایج تحلیل علم سنجی مقایسه شده و مفاهیم جدید معرفی شده اند.
یافته ها: تحلیل های صورت گرفته در این مطالعه نشان می دهد که گروه های مختلفی وجود دارند که از حیث مسئولیت به هم وابسته هستند و بر اهمیت هم صدا بودن بین آن ها تأکید شده است. به علاوه، مفاهیم اساسی مانند مشارکت عمومی، پایداری، اخلاق، حکومت، و خود مفهوم پژوهش و نوآوری مسئولانه، مفاهیم تکاملی در این حوزه دانشی از ادبیات به شمار می روند. در این پژوهش، مقالات منتخب شناسایی شده از ابعاد مختلف متنی و ظهور مفاهیم جدید مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و در نهایت، 33 مفهوم در 8 تِم مختلف شناسایی شد. همچنین براساس تحلیل علم سنجی و تحلیل رخداد واژه ها، 10 واژه پرکاربرد شناسایی شدند. در نهایت با یک بررسی مشترک، 5 مفهوم کلیدی برای این حوزه شناسایی و معرفی شده است. این 5 مفهوم شامل مشارکت عمومی، پایداری، اخلاق، حکمرانی، و پژوهش و نوآوری مسئولانه است.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که ادبیات پژوهش و نوآوری مسئولانه در سال های اخیر با روند قابل توجهی در حال رشد و تکامل است. یافته های این پژوهش می تواند هم در سطح تحقیقات دانشگاهی و هم تجربیات بنگاهی، مسیر روشنی از تکامل حوزه نوآوری و پژوهش مسئولانه ارائه دهد و همچنین بینش های عمیقی از مسیر رو به تکامل حوزه پژوهش و نوآوری و مسئولیت آن در قبال جامعه مطرح کند. مطابق با نتایج بررسی های کمّی و علم سنجی این مطالعه، ظهور مفاهیمی همچون فناوری نانو و زیست شناسی مصنوعی، نشان دهنده گستره پژوهش های مسئولانه در بخش های فناورانه بوده و نشان دهنده گذار پارادایم های پژوهشی به سمت اخلاق مداری و توسعه پایدار است. همچنین این تحلیل ها به درک منشأ تاریخی، روندها و جهت گیری های آینده پژوهش و نوآوری مسئولانه کمک کرده و راهنمایی های ارزشمندی برای سیاستمداران و افرادی که به ترویج برنامه ریزی و سیاست های نوآورانه علاقمند هستند، ارائه می دهد.
ارائه الگویی برای توسعه روش شناختی مطالعات سواد اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:پژوهش حاضر بر آن است که چارچوب های روش شناختی به کار رفته مقالات حوزه سواد اطلاعاتی را مورد مطالعه قرار دهد و بر اساس همین چارچوب ها، الگوی جدیدی را برای مطالعات سواد اطلاعاتی به منظور توسعه روش شناختی پیشنهاد نماید.روش: در پژوهش حاضر از چارچوب آمیخته برای دستیابی به نتایج استفاده شده است. جامعه پژوهش، همه مقالات فارسی و انگلیسی حوزه سواد اطلاعاتی طی سال های 1992 تا 2023 شامل 682 مقاله بود که با روش نمونه گیری نظری، مقالاتی که دارای اصالت روش شناختی بودند انتخاب و باقی مقالات کنار گذاشته شد و در آخر 193 مقاله به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. ابتدا به روش مقوله بندی، پژوهش های حوزه سواد اطلاعاتی در سه رویکرد کمی، کیفی و آمیخته تقسیم بندی شد. در ادامه به روش تحلیل مضامین، چارجوب روش شناختی مقالات منتخب مشخص گردید و مضامین و ایده های روش شناختی متمایز آن ها استخراج شد و با بهره گیری از اندیشه های روی باسکار و روش طبقه بندی مفاهیم، الگویی برای توسعه روش شناختی مطالعات این حوزه ارائه گردید.یافته ها: چارچوب های روش شناختی در سه دسته شناخت تجربی، شناخت رویه ای و شناخت استفهامی جای گرفتند. شناخت تجربی، سطح ارائه روش شناسی های نازل، و عموماً شامل روش هایی است که با آنها می توان به درکی کلی از مسئله رسید و روش های پیمایشی، تجربی، دلفی و امثال آن در این سطح اند. شناخت رویه ای، سطح میانی پژوهش های سواد اطلاعاتی است و بیشتر به دنبال بررسی رویه هاست. این سطح بالاتر از شناخت تجربی است و درکی از مراحل دستیابی به سواد به دست می دهد. شناخت استفهامی، سطح عالی پژوهش های سواد اطلاعاتی است که در آن تضادها، درگیری ها، زدوخوردها، و دیالکتیک کنشگران برای کسب اطلاعات، و ساختارهای محدودکننده بررسی می شود.نتیجه گیری: پژوهش در حوزه سواد اطلاعاتی، با توجه به روش های به کاررفته تاکنون، و با توجه به الگوی باسکار، بهتر است با مطالعه تجربی آغاز شود، با مطالعات رویه ای دنبال گردد و به مطالعه استفهامی خاتمه یابد. تک بعدی بودن پژوهش های این حوزه و طی نشدن این روال، موجب گسستگی نتایج و غنا نیافتن داده ها در طول فرایند می شود و اثربخشی نتایج را کاهش می دهد.
درگیرسازی دانش آموزان: قدرت کتابخانه های آموزشگاهی در عصر دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، شناسایی نقش کتابخانه آموزشگاهی در درگیرسازی دانش آموزان در فرایند آموزش مجازی است. روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن فراترکیب است. جامعه پژوهش، متشکل از 95 مقاله درباره نقش کتابخانه آموزشگاهی در درگیرسازی دانش آموزان در فرایند آموزش مجازی بود که بین سال های 2000 تا 2023 میلادی در مجلات علمی معتبر منتشر شده بودند. نمونه پژوهش شامل 50 مقاله بود که به صورت هدفمند جمع آوری و بر اساس پایش موضوعی داده ها انتخاب شد. داده های مقاله از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه گردآوری شد. یافته ها: نقش کتابخانه آموزشگاهی در درگیرسازی دانش آموزان در شش مقوله اصلی دسترس پذیری محتوا و ابزار، مشاوره اطلاعاتی و خدمات مرجع، آموزش سواد اطلاعاتی و رسانه ای، توسعه حرفه ای معلمان، ارتباط و همکاری با معلمان، و ادغام فناوری های نوین با راهبردهای آموزشی شناسایی شد که می تواند منجر به درگیرسازی دانش آموزان شود. مطالعه حاضر نشان داد محتوا/ فناوری، دانش آموز، و معلم سه عنصر اصلی آموزش مجازی هستند. کتابخانه آموزشگاهی می تواند از طریق آموزش سواد اطلاعاتی، پل ارتباطی ایجاد کند؛ روابط دانش آموز با کتابخانه از طریق تکالیف چندرسانه ای که یادگیری دانش آموزان را تقویت می کند، غنی تر می شود؛ و به مدد فناوری، فرصت های بیشتری برای عمیق تر شدن درگیری دانش آموزان با کتابخانه از طریق تماس های بیشتر و معنادارتر با کتابداران ایجاد می شود. در تمام نقش هایی که کتابخانه آموزشگاهی ایفا می کنند، از جمله معلم، مشاور، متخصص اطلاعات، رهبری و ...، نقش اساسی کتابخانه، نقش سازنده رابطه است. اصالت/ارزش: این پژوهش به طور جامع نقش کتابخانه های آموزشگاهی در درگیرسازی دانش آموزان در فرایند آموزش مجازی را بررسی کرده است. نتایج این پژوهش می تواند راهنمای خوبی برای درک نقش و اهمیت کتابخانه آموزشگاهی در فرایند آموزش مجازی برای مدیران، معلمان و کتابدارن باشد. این پژوهش بر اهمیت حیاتی کتابداران مدارس به عنوان شرکای معلمان در ایجاد محیط های یادگیری مجازی جذاب و مؤثر تأکید می کند. این مطالعه با ارائه درک عمیقی از راهبرد ها و شیوه هایی که می تواند برای افزایش مشارکت دانش آموزان از طریق خدمات کتابخانه مدرسه اجرا شود، شکاف دانشی را پر می کند و در نهایت، منجر به بهبود نتایج آموزشی می شود.
مدل کیفی مدیریت تحقیق و توسعه مبتنی بر تحلیل های کلان داده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش کیفی، شناسایی ابعاد، مولفه ها و ارائه مدل کیفی مدیریت تحقیق و توسعه مبتنی بر تحلیل های کلان داده است.
روش : مطالعه حاضر پژوهشی کیفی بوده که با استفاده از رویکرد اکتشافی انجام شده است. در این پژوهش جمع آوری داده ها به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد که در آن 12 نفر از مدیران و متخصصان تحقیق و توسعه از مراکز علمی و دانشگاهی، سیاستگزاری و صنعت که به مبانی مدیریت تحقیق و توسعه و علم داده ها آشنا بودند، با روش گلوله برفی انتخاب شده و مصاحبه انجام گرفت. مصاحبه ها تا زمان رسیدن به اشباع نظری و عدم تولید مقوله های جدید ادامه یافت. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها طی فرآیند کلاسیک کدگذاری باز، محوری و انتخابی و با استفاده از نرم افزار MAXQDA18 انجام شده و نهایتاً مدل کیفی تبیین شد.
یافته ها: براساس یافته های پژوهش 8 مقوله (مولفه) محوری و 24 زیرمولفه در قالب شش بُعد نظریه داده بنیاد شامل عوامل علّی (مدیریت نظام مند و تأمین منابع)، مقوله محوری (توانمندی بکارگیری تحلیل های کلان داده)، راهبردها (آموزش عالی و حمایت دولت)، شرایط مداخله گر (عوامل سازمانی)، شرایط زمینه ای (توسعه علم داده، بسترها و زیرساخت) و پیامدها (منافع کسب وکاری) شناسایی، و در قالب مدل پارادایمی داده بنیاد سازماندهی شدند.
نتیجه گیری: مدل کیفی مدیریت تحقیق و توسعه براساس رویکرد فرآیندی و تلفیق آن با مولفه های محوری شناسایی شده ارائه گردید. در این مدل به بخش ورودی فرآیند مدیریت تحقیق و توسعه، منابع داده ای اضافه شد. مولفه های موثر داخلی که وارد بخش پردازش مدل شدند، توانمندی بکارگیری تحلیل های کلان داده، راهبردهای تحقیق و توسعه، ابزارهای علم داده، مدیریت سیستمی و عوامل درون سازمانی هستند. در حالی که عوامل برون سازمانی، راهبردهای آموزش عالی و حمایت دولتی، زیرساخت های فنی و فرهنگ سازمانی مولفه های موثر خارجی مدل هستند.
واکاوی مولفه ها و شاخص های کسب و کار اینترنتی برای کارگزاران دانش با رویکرد افزایش بهره وری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
85 - 115
حوزههای تخصصی:
نیاز به افزایش بهره وری در سازمان ها برای سودآوری بیشتر، امری اجتناب ناپذیر است و سالانه هزینه های زیادی صرف آن می شود. پژوهش حاضر با هدف واکاوی مؤلفه ها و شاخص های کسب وکار اینترنتی برای کارگزاران دانش با رویکرد افزایش بهره وری در کسب وکارها به سه روش فراترکیب، دلفی فازی و روش معادلات ساختاری به انجام رسیده است. جامعه آماری در بخش اول تعداد 10617 سند هست که از این میان تعداد 65 سند انتخاب شد. جامعه آماری در بخش دوم تعداد 20 نفر از خبرگان حاضر در رشته های مدیریت دانش، مدیریت فناوری و کسب وکار بوده اند که تعداد 10 نفر از آن ها به پرسشنامه پاسخ دادند. جامعه آماری در بخش سوم پژوهش نیز تعداد 155 کارگزار فناوری و دانشی تحت نظر معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، فن بازار ملی ایران و شبکه تبادل فناوری نانو بوده اند. یافته ها تعداد 149 شاخص ذیل 30 مؤلفه در قالب اجزای نه گانه مدل کسب وکار استروالدر را نشان می دهد. نتایج حاصل از انجام این پژوهش نشان می دهد احصاء مؤلفه ها و شاخص های کسب وکار اینترنتی برای کارگزاران دانش می تواند به کاهش شکاف اطلاعاتی میان پژوهشگران، سیاست گذاران و تصمیم گیرندگان، ساختارها و نهادهای حکمرانی و ساختارها و نهادهای بخش عرضه و تقاضا کمک کند و منجر به افزایش بهره وری در کسب وکارها گردد.
روایی و پایایی در تحقیقات کیفی: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه ارزیابی روایی و پایایی از دیرباز مورد توجه محققان کمّی وجود داشته، اما این مفاهیم برای پژوهشگران کیفی مورد بحث بوده است. با توجه به اینکه تحقیقات کیفی در دنیای واقعی انجام می شود، می تواند در زندگی افراد پیامدهایی داشته باشد. بنابراین، لازم است نتایج این تحقیقات قابل اعتماد باشد. بدین منظور باید روایی و پایایی در این تحقیقات جهت جلب اعتماد مخاطب نسبت به نتایج حاصل از تحقیق کیفی و افزایش اعتبار آن بررسی گردد. پژوهش حاضر با هدف ارائه مجموعه ای از روش های ارزیابی روایی و پایایی در تحقیقات کیفی انجام شده است.
در پژوهش حاضر از مرور نظام مند جهت دستیابی به اهداف پژوهش بهره گیری شده است؛ زیرا این نوع پژوهش بدون ایجاد محدودیت زمان و محدوده تحقیق، به بررسی مجموعه جامعی از مطالعات مرتبط با موضوع پژوهش می پردازد. بر همین مبنا کلیدواژه های مد نظر در پایگاه داده «وب آو ساینس» مورد جست وجو قرار گرفته و 100 مقاله استخراج شد. پس از سه مرحله پالایش مقالات که شامل مقالات پژوهشی و مروری انگلیسی زبان بود و در نهایت، با بررسی متن آن ها تعداد 48 مقاله مرتبط با موضوع منتشرشده طی سال های 1993 تا 2023 یافت شد و مبنای جمع آوری اطلاعات قرار گرفت. افزون بر آن، محیط گرافیکی بیبلیوشاینی متعلق به کتابخانه بیبلیومِتریکس نرم افزار R (که یک بسته نرم افزاری منبع باز است) و همچنین، نرم افزار «وُس ویووِر» نیز برای توصیف داده های پژوهش مورد استفاده قرار گرفت.
در این پژوهش، مجموعه به نسبت جامعی از روش های ارزیابی روایی و پایایی استخراج گردید و در قالب روش های ارزیابی کمی و کیفی روایی و پایایی در تحقیقات کیفی دسته بندی شد. بر اساس نتایج حاصل، 55 روش کیفی و 4 روش کمی جهت ارزیابی روایی در تحقیقات کیفی و همچنین، 13 روش کیفی و 6 روش کمی نیز جهت ارزیابی پایایی در تحقیقات کیفی از مجموعه مقالات استخراج شد.
ارزیابی روایی و پایایی در تحقیقات کیفی، بیشتر در تحقیقات علوم اجتماعی و پس از آن در حوزه پرستاری و مراقبت بهداشتی مورد توجه قرار گرفته است. این مسئله اهمیت روایی و پایایی در تحقیقات مرتبط با این حوزه ها را نشان می دهد. از جمله روش های ارزیابی روایی که بیشترین توجه را در میان محققان کسب کرده اند، روایی درونی، روایی بیرونی، و روایی محتواست. هر یک از این انواع روایی با مفهوم ارائه شده در روش های کمی متفاوت هستند. بر اساس بررسی های انجام شده، از روایی بیرونی در تحقیقاتی که روش های کیفیِ مطالعه موردی، تحلیل مقایسه ای کیفی، مصاحبه، و مطالعه مروری را به کار برده اند، بهره گیری شده است. روایی درونی نیز برای ارزیابی تحلیل مقایسه ای کیفی و مطالعه موردی به کار رفته است. روایی محتوا در ارزیابی روش های کیفی قوم نگاری، پدیدارشناسی، نظریه زمینه ای، مصاحبه، و مصاحبه شناختی استفاده شده است. در روش های ارزیابی پایایی تحقیقات کیفی نیز روش های پایایی بین ارزیاب که جزء روش های کمی است، در سال های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. بررسی این تحقیقات بیانگر آن است که این روش برای ارزیابی روش های پژوهش کیفیِ تحلیل محتوا، تحلیل مضمون، و مطالعه موردی به کار رفته است. نتایج این پژوهش می تواند برای محققان کیفی، داوران مقالات کیفی، و همچنین مخاطبان مطالعات کیفی جهت قضاوت در مورد اعتبار نتایج حاصل از تحقیقات مورد استفاده باشد.
نقش میانجی انگیزش پژوهشی در رابطه بین سواد اطلاعاتی و شایستگی پژوهشی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شایستگی های پژوهشی، یکی از متغیرهای کلیدی و تأثیرگذار در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی است که باید به آن توجه جدی شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی انگیزش پژوهشی در رابطه بین سواد اطلاعاتی و شایستگی پژوهشی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور استان کرمانشاه و کردستان انجام شد.روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با رویکرد معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های پیام نور استان کرمانشاه و کردستان به تعداد 1200 نفر بود که تعداد 270 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه شایستگی پژوهشی یونسی و دیگران (1399)، پرسشنامه انگیزش پژوهشی صالحی و دیگران (1394) و پرسشنامه سواد اطلاعاتی یزدانی (1391) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 22 و برای بررسی برازش مدل پژوهش از نرم افزار SmartPLS استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سواد اطلاعاتی بر انگیزش پژوهشی تأثیر مثبت و مستقیم دارد؛ انگیزش پژوهشی بر شایستگی پژوهشی تأثیر مثبت و مستقیم دارد؛ و سواد اطلاعاتی بر شایستگی پژوهشی تأثیر مثبت و مستقیم دارد. همچنین انگیزش پژوهشی در رابطه بین سواد اطلاعاتی و شایستگی پژوهشی نقش میانجی دارد. علاوه براین، نتایج پژوهش نشان داد که مدل مفهومی شایستگی پژوهشی براساس سواد اطلاعاتی با نقش واسطه ای انگیزش پژوهشی با مدل تجربی برازش دارد. نتیجه گیری: امروزه شایستگی های پژوهشی برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی ضرورت دارد و با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت که تقویت سواد اطلاعاتی و انگیزش پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی می تواند اثری مثبت بر رشد شایستگی های پژوهشی دانشجویان داشته باشد.
ترسیم و تحلیل نقشه دانش پایان نامه های حوزه علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات کاربردی علم سنجی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
127 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پژوهش شناسایی موضوعات پرطرفدار، زمینه های نوظهور و شکاف های علمی حوزه علوم تربیتی براساس پایان نامه های دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و با رویکرد علم سنجی است. جامعه پژوهش 1066 پایان نامه است که طی سال های 1392 تا 1397 در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی به رشته تحریر درآمدند. نتایج حاکی از آن است که برنامه درسی پرکاربردترین موضوع در پایان نامه ها است. یافته های مربوط به خوشه بندی سلسله مراتبی منجر به شکل گیری 14 خوشه شد. محاسبه سنجه های مرکزیت شبکه نشان داد امکانسجی آموزشی، برنامه آموزشی، یادداری، طراحی آموزشی، مدارس هوشمند، دانش آموزان، اخلاق، مدارس ابتدایی، نوآوری فردی و مؤلفه های طراحی آموزشی از جمله موضوعات مهم و اثرگذار در شبکه هم رخدادی واژگان حوزه علوم تربیتی است. واژگان امکانسنجی آموزشی، یادداری، دانش آموزان، برنامه آموزشی، اخلاق، مدارس هوشمند، مدارس ابتدایی، تحلیل عاملی تأییدی، مؤلفه های طراحی هوشمند و نیازسنجی آموزشی نیز از جمله موضوعاتی هستند که نقشه واسط در شبکه دارند و میزان انتقال اطلاعات در شبکه از طریق این کلیدواژگان بیشتر است.به عبارت دیگر این موضوعات به مثابه حلقه اتصال در شبکه هستند و از طریق آن ها می توان به موضوعات دیگر نیز دسترسی پیدا کرد.
از دست رفت دانش: دلایل، پیامدها، اندازه گیری و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: وقتی کارکنان، یک شرکت یا سازمان را ترک می کنند، تمام دانش خود را با خود می برند و اگر برنامه ای برای حفظ آن دانش قبل از خروج کارمند وجود نداشته باشد، سازمان با از دست رفت دانش مواجه خواهد شد و این زمانی که است که یک شرکت یا سازمان به دانشی که قبلاً داشته است، دیگر دسترسی ندارد. سازمان های امروزی با چالش جدی از دست رفت دانش کارکنان مواجه هستند که در بیشتر مواقع مستند نشده و به زمان زیادی نیاز است تا از طریق آموزش و تجربه دوباره به دست آید. بنابراین، پژوهش حاضر جهت شناسایی و آشنایی با دلایل، پیامدها، شیوه های اندازه گیری و راهبردهای پیشگیری یا کاهش از دست رفت دانش انجام شد.روش: از آنجا که تاکنون مطالعه ای در متون تخصصی فارسی در این زمینه انجام نشده است، مطالعه حاضر به روش مروری توصیفی، مقالات مرتبط با موضوع از دست رفت دانش را بررسی و تحلیل و مقوله های مدنظر در هدف پژوهش را از آنها استخراج کرد و به بحث گذاشت.یافته ها: از دست رفت دانش ارتباط نزدیکی با گردش کار و افزایش سن و به تبع بازنشستگی دارد. پیامدهای از دست رفت دانش، گاه مخاطراتی جبران ناپذیر به دنبال دارد یا منجر به هزینه هایی سنگین می شود. ارزیابی و محاسبه این خطر جهت پیشگیری از آن، از اقدامات مهم حوزه مدیریت دانش و نیز مدیریت خطر محسوب می شود؛ بنابراین براساس مطالعات انجام شده، شیوه هایی جهت اندازه گیری میزان از دست رفت دانش پیشنهاد شده است که عبارت اند از: رویکرد شبکه ای و استفاده از تحلیل شبکه اجتماعی، رویکرد گرافیکی و استفاده از ترسیم نقشه اطلاعات یا دانش، رویکرد مهندسی، رویکرد ساخت نقشه ریسک جهت شناسایی نیروهای دانشی و تلاش برای حفظ دانش آنها و در نهایت، بررسی سطح حساسیت شغل و پیش بینی زمان جهت ارزیابی میزان از دست رفت دانش. با وجود خطرات از دست رفت دانش؛ چنانچه راهبردهای صحیح پیشگیرانه به کارگرفته شود، می توان فرصت های مناسبی برای حفظ دانش ایجاد کرد. ساخت مخازن سازمان، شناسایی کارکنان کلیدی، شیوه های مختلف مستندسازی، برقراری سامانه مدیریت دانش از جمله این راهبردها هستند.نتیجه گیری: در بحث از دست رفت دانش، ارزشی که کارکنان در هر حوزه ایجاد می کنند و شرایطی که پس از خروج آنها از سازمان ایجاد می شود اهمیت می یابد. مطالعه حاضر، با شناسایی دلایل و پیامدهای از دست رفت دانش و شیوه های ارزیابی و محاسبه این تهدید سازمانی در کنار معرفی راهکارهای پیشگیرانه که بر حفظ دانش تمرکز دارند، دیدگاهی کلی درباره موضوع از دست رفت دانش ایجاد کرد که می تواند سازمان ها را نسبت به آن آگاه کند.
کتابخانه سبز؛ رویکردی راهبردی به توسعه پایدار؛ مطالعه موردی کتابخانه سبز در کتابخانه های آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف، ارزیابی مؤلفه های کتابخانه سبز در کتابخانه های آستان قدس صورت پذیرفته است.
روش شناسی: پژوهش حاضر، از نوع کاربردی به روش پیمایشی- توصیفی است. جامعه آماری 201 نفر از مسئولین و کارشناسان سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی شامل کتابخانه مرکزی و 59 کتابخانه وابسته است و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که وضعیت ساختمان و تجهیزات کتابخانه ها با میانگین 2.75 در سطح متوسط است و وضعیت مناسبی ندارد. وضعیت مدیریت و برنامه ریزی سبز در کتابخانه آستان قدس با میانگین 3.48 در سطح مطلوب و وضعیت آموزش آگاهی رسانی و فرهنگ سازی مسائل زیست محیطی به جامعه و کارکنان در کتابخانه آستان قدس به ترتیب با میانگین 3.49 و 3.45 در سطح مطلوبی قرار دارند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر، کتابخانه ها را از وضعیت فعلی آگاه می کند. کتابخانه ها می توانند با پذیرش طرح های ساختمان سبز، شیوه های سبز، برنامه های سوادآموزی و استفاده از فناوری های سبز، به پایداری دست یابند. کتابخانه ها باید نقطه کانونی حرکت سبز باشند. با توجه به این که پایه مهم برای رسیدن به توسعه پایدار و ایجاد فرهنگ و تفکر سبز در جامعه هستند. از این رو، کتابخانه ها می توانند به طور مداوم برنامه های خود را گسترش دهند و به عنوان الگوهایی برای محیط زیست سازگار و پایدار عمل کنند.
نظریه پرتفوی مدرن و کاربردهای آن در بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه پرتفوی یکی از نظریه های حوزه مالی است که توسط «هری مارکویتز» ارائه شده است. این نظریه بیان می کند که سرمایه گذاران برای کاهش ریسک سرمایه گذاری، اقدام به متنوع سازی سبد سهام خود نمایند. این پژوهش با هدف بررسی کاربردهای نظریه پرتفوی در بازیابی اطلاعات و دانش انجام گرفته و از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش از نوع پژوهش های کیفی است. در پژوهش حاضر با استفاده از شیوه تحلیل محتوا و تحلیل متن، مفاهیم اصلی نظریه مدرن پرتفوی استخراج شد. در گام بعد بر اساس شیوه ارزیابی و مقایسه، کارکردهای نظریه مدرن پرتفوی در بازیابی اطلاعات و حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی شناسایی و تعیین شدند. سرانجام، تعداد 12 نفر از متخصصان حوزه مدیریت دانش، بازیابی اطلاعات و دانش، نمایه سازی، فهرست نویسی، نظام های اطلاعاتی و کتابداران به عنوان پنل خبرگان انتخاب شده و طی 7 جلسه و با انجام مصاحبه، استفاده از پرسشنامه، و برگزاری جلسات انفرادی و گروهی کارکردهای تئوری مدرن پرتفوی استخراج شدند.
نتایج پژوهش نشان داد که نظریه مدرن پرتفوی در فرایند بازیابی اطلاعات تأثیرگذار است و می تواند بر 5 گروه پدیدآورندگان، نمایه سازان، کاربران نظام اطلاعاتی، نظام اطلاعاتی و کتابداران، تأثیرگذار بوده و در بهبود فرایند بازیابی تأثیر مثبت داشته باشد. نتایج پژوهش نشان داد که نظریه پرتفوی بر گروه های تأثیرگذار در فرایند بازیابی تأثیرگذار هستند و می توانند در بهبود عملکرد نظام بازیابی اطلاعات نقش داشته باشند. از مهم ترین کاربردهای نظریه پرتفوی می توان به کاربرد آن در رتبه بندی مدارک بازیابی شده، افزایش ارتباط میان مدارک بازیابی شده، بازیافت نادرست، افزایش درصد بازیابی اطلاعات، ایجاد امکان جست وجوی معنایی، افزایش جامعیت و دسته بندی اطلاعات بر اساس حوزه های موضوعی اشاره کرد. پژوهش حاضر می تواند سرآغازی بر بررسی کاربردهای دیگر نظریه پرتفوی در بازیابی اطلاعات باشد و امکان انجام بررسی های دقیق تر در این زمینه را فراهم سازد.
مجموعه داده چندسطحی فارسی برای بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۸)
1109 - 1137
حوزههای تخصصی:
هر سامانه بازیابی اطلاعات وظیفه دارد با دریافت یک پُرسه، اسناد مرتبط با آن پُرسه را بازیابی کند. این بازیابی از میان مجموعه ای بزرگ از هزاران تا میلیون ها سند انجام می شود. در سال های اخیر، پژوهش های زیادی برای توسعه سامانه های بازیابی اطلاعات با استفاده از مدل های زبان انجام شده است؛ اما در این زمینه، پژوهشی برای زبان فارسی یافت نشد. یکی از علت های اصلی این امر، نبودِ یک مجموعه داده فارسی مناسب برای آموزش مدل های زبان است. در این پژوهش، ابتدا یک مجموعه داده بازیابی اطلاعات فارسی ارائه شده و پس از آن، روش هایی برای غنی سازی این مجموعه داده مورد بحث قرار گرفته است. این غنی سازی با کمک چندسطحی کردن ارتباط میان پُرسه و سند انجام می شود؛ به نحوی که مجموعه داده جدید می تواند رابطه بین پُرسه و سند را به جای دو سطح (کاملاً نامرتبط، کاملاً مرتبط) در چهار سطح (نامرتبط، مرتبط، بسیار مرتبط، و کاملاً مرتبط) نشان دهد. مجموعه داده ایجادشده PersianMLIR نام دارد. آزمایش ها بیانگر بهبود عملکرد سامانه، هم برای زبان فارسی و هم برای زبان انگلیسی است و این میزان بهبود برای زبان فارسی 87/1 درصد است.
ارزیابی انطباق برنامه درسی مقطع کارشناسی علم اطلاعات و دانش شناسی با مهارت های مورد نیاز دانش آموختگان برای ورود به بازار کار بر پایه طبقه بندی بازنگری شده بلوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارزیابی انطباق برنامه درسی کارشناسی علم اطلاعات و دانش شناسی با دیدگاه های متخصصان و مهارت های مورد نیاز دانش آموختگان برای ورود به بازار کار بر پایه طبقه بندی بلوم بود.
روش : این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار (قیاسی) بهره برده است. دلیل انتخاب این روش، یافتن مفاهیم پنهان در اهداف رفتاری سرفصل های درسی و تحلیل آنها از دو بعد شناختی و دانشی است. الگوی به کار گرفته شده در تحلیل محتوای داده های این پژوهش، طبقه بندی بازنگری شده بلوم (توسط اندرسون و کراسول) بوده که با تحلیل محتوای هدف های رفتاری در سرفصل های کارشناسی رشته، آگهی های استخدام و نظرات متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی بر پایه طبقه های یاد شده در این طبقه بندی (مقوله های اصلی و فرعی) انجام شده است. جامعه پژوهش به این شرح است: 1. آخرین ویرایش سرفصل های کارشناسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی مصوب 28/11/1393، شامل 61 درس در سه بخش، درس های تخصصی اجباری 30 درس، درس های پایه 19 درس و دروس تخصصی اختیاری 12 درس که در قالب گروه های موضوعی (متون تخصصی انگلیسی، مبانی رایانه و فناوری، مدیریت، پژوهش و نگارش، سازماندهی، مرجع شناسی، کتابخانه و اطلاعات، کارآموزی، مبانی، سایر دروس) تقسیم بندی شدند. 2. متخصصان و صاحب نظران علم اطلاعات و دانش شناسی در حوزه آموزش این رشته که تعداد این افراد 48 نفر بوده، برحسب دسته بندی موضوعی که بر روی سرفصل های کارشناسی این رشته انجام شده بود، به ازای هر دسته موضوعی تعدادی از این اساتید برحسب سابقه تدریس و تجربه پژوهشی در این حوزه ها انتخاب شدند. 3. آگهی های استخدام منتشر شده در جراید، روزنامه ها و وب سایت ها در 10 سال اخیر که جمع آوری شده و تحلیل محتوا شدند. نمونه گیری در این پژوهش به روش هدفمند و براساس تخصص و تجربه آموزشی و پژوهشی استادان دانشگاه ها در حوزه های موضوعی گوناگون انجام شد. ابزار پژوهش سیاهه وارسی بود که بر پایه طبقه بندی بازنگری شده بلوم توسط اندرسون و کراسول (2001) انجام شد. این سیاهه وارسی در قالب یک ماتریس 19´11 بود که ستون های آن نشانگر نوع دانش شامل 4 نوع و 11 زیرشاخه و سطرهای آن شامل 6 مهارت و 19 زیرشاخه بود. جهت تحلیل داده هایی که از سه گروه جامعه گرفته شده بود، کدهایی از طبقه بندی بازنگری شده بلوم گرفته شده و در نرم افزار MAXQDA 2020 تعریف شد. پس از تعریف کدها در نرم افزار، فایل های مربوط به سرفصل کارشناسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در قالب گروه های موضوعی، داده های به دست آمده از پرسشنامه هایی که میان متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی توزیع شده بود، به همراه داده های حاصل از بررسی آگهی های استخدام که مهارت های مدنظر آن ها جدا شده بود؛ وارد نرم افزار شد؛ سپس داده ها کدگذاری شده و مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفتند. برای افزایش اعتبار و اتکاءپذیری داده های پژوهش، از شیوه بررسی همتایان استفاده شده است، به این صورت که از تیم پژوهش دو نفر که سابقه پژوهش در این حوزه را داشتند، در سه مرحله، هر بار 10 درصد از اهداف رفتاری را به صورت تصادفی بررسی کردند. برای تأییدپذیری نیز از زاویه بندی پژوهشگران (استفاده از بیش از دو نفر در پژوهش) و داده ها (استفاده از بیش از دو منبع داده دربرگیرنده آگهی های بازار کار، دیدگاه متخصصان درباره سرفصل و تحلیل محتوای سرفصل) در پژوهش استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داد که از نظر شناختی بیشترین تأکید اهداف رفتاری این سرفصل بر مهارت های یادآوری و به کار بستن و از نظر دانشی بر دانش روندی و دانش امور واقعی بوده و با دیدگاه متخصصان این حوزه موضوعی نیز همراستا هستند. همچنین میان جامعه پژوهش، بر تعداد محدودی از مهارت های شناختی 19گانه و مهارت های دانشی 11گانه تأکید شده و میان اهداف رفتاری سرفصل و دیدگاه متخصصان تفاوت وجود دارد و این اهداف با نیازهای بازار کار هماهنگ نیستند.
نتیجه گیری: اگر اهداف رفتاری سرفصل بیشتر جنبه عملی و کارگاهی داشته باشد، می توان بر همخوانی بیشتر آموزش و اشتغال در این رشته افزود تا نیازهای بازار کار و آموزش دانشگاهی همسو و مکمّل یکدیگر باشند.
شناسایی انواع همکاری های غیر رسمی در مقالات حوزه شیمی و رابطه آن با استناد: مطالعه علم سنجی بخش سپاسگزاری مقالات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی انواع همکاری های غیر رسمی در بخش سپاسگزاری مقالات حوزه شیمی است. روش پژوهش: این پژوهش، یک مطالعه کمی با رویکرد علم سنجی و مبتنی بر فنون داده کاوی روش کتابخانه ای و توصیفی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را مقاله های پژوهشی با دسترسی باز پایگاه وب آوساینس تشکیل می دهد. برای داده کاوی و استخراج بخش سپاسگزاری مقالات، از نرم افزار شناساگر موجودیت های اسمی استنفورد استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد سپاسگزاری مقالات حوزه شیمی با توجه به مدل سه سطحی ساختار متون سپاسگزاری هایلند به ترتیب به عمل تشکر، عمل بازتاب و عمل آگاهی بخشیدن اختصاص دارد.همچنین آکادمی علوم چین، دانشگاه برکلی کالیفرنیا و انستیتوی تکنولوژی ماساچوست (ام آی تی) سازمان ها و دانشگاه هایی هستند که بیشترین سپاسگزاری از آن ها صورت گرفته بود. میزان استناد در میان مقالاتی که تعداد افراد سپاسگزاری شده در آن ها بیش از دو نفر(متوسط تعداد افراد سپاسگزاری شده) است بیشتر از تعداد استناد به مقالات دیگر است. بعلاوه بین تعداد افراد سپاسگزاری شده در مقاله با میزان استناد به مقاله ارتباط معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه سپاسگزاری می تواند بر دریافت استناد موثر باشد، می توان با آگاهی رسانی به افراد و مجاب کردن آن ها به اهمیت استناد در شکل گیری هویت و برند شخصی و حقوقی با نهادینه سازی حس وفاداری و تشکر در افراد موثر بود. بعلاوه شاید یکی از دلایل شدت کم ارتباط بین میزان استناد و سپاسگزاری عدم وجود یکدستی در نام افراد و سازمان ها و نیز محل ارائه سپاسگزاری در اکثر مقالات که در بخش انتهایی مقاله است، دانست.
نقش رسانه های اجتماعی و اثربخشی نشریات: مطالعه تطبیقی مجلات معتبر بر اساس طبقه بندی اُ.ای. سی. دی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷)
193 - 223
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله مطالعه نقش رسانه های اجتماعی در نشریات و اثربخشی نشریات بر رسانه های اجتماعی در قلمروهای موضوعی شش گانه اٌ.ای.سی.دی است. روش پژوهش: نوع پژوهش کاربردی است و با استفاده از شاخص ها و روش های علم سنجی، در سال 1402 انجام شده است. جامعه پژوهش شامل 380 عنوان از نشریات جهان و 41 عنوان از نشریات ایران است. داده ها، با استفاده از پایگاه های وب علوم، این سایت و آلتمتریک استخراج و تحلیل گردید.یافته ها: یافته ها بیانگر این است که نشریات علوم پزشکی و علوم طبیعی به لحاظ تنوع رسانه های اجتماعی مورد استفاده و فراوانی استناد اجتماعی، رتبه بالاتری دارند. ایکس، پروانه های ثبت اختراع و خبرگزاری ها، مهمترین رسانه های اجتماعی هستند؛ در نشریات جهان میان تعداد استناد دریافتی و تعداد استناد اجتماعی نشریات علوم طبیعی، مهندسی، علوم پزشکی، علوم کشاورزی و علوم انسانی همبستگی قوی و با نشریات علوم اجتماعی همبستگی متوسط وجود دارد. در نشریات ایران بین تعداد استنادهای سنتی و اجتماعی نشریات ایرانی در حوزه های موضوعی مهندسی و علوم پزشکی همبستگی با شدت قوی وجود داشت. تنوع رسانه های مورد استفاده در نشریات ایرانی، پایین تر از نشریات جهان و فاصله میزان استنادهای اجتماعی نشریات ایران با جهان بسیار زیاد است. کاربران کشورهای آمریکا، انگلیس، بیشترین استنادکنندگان اجتماعی در شبکه های ایکس و فیس بوک هستند.نتیجه گیری: نتایج ضرورت آشناکردن پژوهشگران و سیاستگذاران پژوهشی کشور با مزیت رسانه های اجتماعی در ترویج و نمایانی بروندادهای پژوهشی و ارتقاء جایگاه علمی کشور در دراز مدت را بیش از پیش مطرح می سازد.
واکاوی نقش تعدیلگری ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند در رابطه بین تسهیم دانش و رشد کارآفرینی در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: آموزش کارآفرینان در صنعت گردشگری که امروزه در بسیاری از کشورها منبع اصلی درآمد و اشتغال است می تواند به توسعه پایدار کمک کند. همچنین، یکی از ویژگی های عصر حاضر که عصر دانش محوری نامیده می شود تغییرات سریع فناوری است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر نیز واکاوی نقش تعدیلگری ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند در رابطه بین تسهیم دانش و رشد کارآفرینی در صنعت گردشگری است.روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از دیدگاه نحوه گردآوری داد ه ها، در حوزه پژوهش های توصیفی از نوع پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری این پژوهش شامل متخصصان و خبرگان صنعتی و دانشگاهی در حوزه گردشگری هسنند. حجم نمونه پژوهش حاضر بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس 300 نفر برآورد گردید که برای جلوگیری از ریزش حجم نمونه تعداد 382 پرسشنامه توزیع شد. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده و متغیرهای مورد بررسی در مطالعه حاضر از طریق نظرخواهی با استفاده از «پرسشنامه الکترونیکی» مورد سنجش قرار گرفته اند. جهت سنجش کسب دانش و اهدای دانش هر کدام با 4 گویه از پژوهش کیم و لی (2014)؛ ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند 7 گویه از مطالعات فرناندز-پورتیلو و دیگران (2024) و نهایتاً رشد کارآفرینی نیز با 5 گویه از مطالعات دی کلرک و دیگران (2015)، بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شده است. همچنین روایی صوری این پرسشنامه با نظر اساتید و صاحبنظران متخصص در این حوزه و روایی محتوای آن با شاخص روایی محتوای نسبی با تکیه بر نظرات 10 نفر از خبرگان آگاه به موضوع پژوهش و پایایی یا اعتبار آن نیز با کمک آزمون ضریب آلفای کرونباخ تأیید شده است. در این پژوهش برای بررسی و آزمون فرضیه ها از نرم افزار spss نسخه 22 و SmartPLS نسخه 3 استفاده شده است.یافته ها: هر کدام از ابعاد تسهیم دانش؛ کسب دانش با ضریب مسیر 0/118 و آماره آزمون معنی داری 5/121 و اهدای دانش با ضریب مسیر 360/0 و آماره آزمون معنی داری 9/385 بر رشد کارآفرینی تأثیر معنی دار دارد. ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند با ضریب مسیر 0/064 و آماره آزمون معنی داری 2/753 توانست بر رابطه بین کسب دانش و رشد کارآفرینی تأثیر گذار باشد. همچنین ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند با ضریب مسیر 0/057 و آماره آزمون معنی داری 2/560 توانست رابطه بین اهدای دانش و رشد کارآفرینی را تعدیل کند.نتیجه گیری: بررسی نتایج این پژوهش نشان داد که تسهیم دانش انتشار گسترده اطلاعات حیاتی را تسهیل و ایجاد شیوه های تجاری نوآورانه را نیز تقویت می کند و به کارآفرینان اجازه می دهد تا به منابع ارزشمند دسترسی داشته باشند، دانش فنی را جذب کنند و روابطی را در شبکه های کارآفرینی صنعت گردشگری ایجاد کنند. همچنین، ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند محیطی را برای به اشتراک گذاری و تسهیم دانش ایجاد می کند تا به فعالیت ها و رشد کارآفرینی تبدیل شود.
طراحی هستی نگاری کودکان و نوجوانان به عنوان ابزار بازنمون دانش با تکیه بر روش مهندسی مجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و ترسیم روابط موجود میان مفاهیم حوزه کودکان و نوجوانان و طراحی هستی نگاری این حوزه با استفاده از ابزارهای بازنمون دانش است. در این پژوهش طراحی مفهومی هستی نگاری با استفاده از روش مث آنتولوژی صورت پذیرفته و بر اساس مراحل این روش ساختار تاکسونومی آن از رده بندی دهدهی دیویی اقتباس و برای استخراج فرهنگ واژه ها، مدخل های «اصطلاحنامه اصکا (اصطلاحنامه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان)» و «سرعنوان های موضوعی کودکان» استفاده شده است. به منظور مهندسی مجدد اصطلاحنامه و سرعنوان های موضوعی و تبدیل آنها به هستی نگاری، استاندارد ایزو 25964 به کار رفت. همه مفاهیم «اصطلاحنامه» و «سرعنوان های موضوعی» به عنوان کلاس های هستی نگاری و اصطلاحات اصطلاحنامه به عنوان برچسب کلاس ها در نظر گرفته شد. تعاریف، یادداشت های دامنه، و دیگر یادداشت ها و اطلاعات به توضیحات تبدیل شد. روابط سلسله مراتبی به عنوان روابط سلسله مراتبی عام در هستی نگاری در نظر گرفته و از طریق اصل زیرکلاسی نمایش داده شدند. روابط وابسته که نشان دهنده روابط غیرسلسله مراتبی است، توسط پژوهشگر به صورت دقیق به روابط معنایی بین دو مفهوم هستی نگاری تعیین گردید. ابزار به کاررفته براى رسمی سازی، استخراج ساختار مفهومی و رمزگذاری و ساخت هستی نگاری، نرم افزار «پروتژه» ویرایش ۵.۵.۰ است. طی فرایند ساخت این هستی نگاری، خروجی های نرم افزار مورد ارزیابی متخصصان حوزه قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که هستی نگاری کودکان و نوجوانان در سیزده کلاس اصلی تشکیل شده و در آن چهار نوع ویژگی تفسیری به کا ر رفته است. این هستی نگاری شامل 44 نوع ویژگی شیء و 20 نوع ویژگی داده و 305 نمونه است. روایی صوری و محتوایی ساختار مفهومی این هستی نگاری را متخصصان حوزه کودکان و نوجوانان با استفاده از فن «دلفی» تأیید کردند. در مرحله ارزیابی هستی نگاری برای رد یا تأیید صحت کار و اعتبار هستی نگاری، ضریب کاپای فلیس به کار رفت و از آنجا که در پنج مؤلفه پژوهش ضریب کاپای فلیس عددی نزدیک به یک به دست آمد، این موضوع بیانگر توافق بیشتر میان ارزیابان و نشان دهنده این است که هستی نگاری از پایایی مطلوبی برخوردار است. با توجه به یافته های پژوهش می توان بیان کرد که اصطلاحنامه و سرعنوان های موضوعی کودکان از ابزارهای مناسب جهت گردآوری مفاهیم و اصطلاحات هستی نگاری است. همچنین هستی نگاری کودکان و نوجوانان می تواند به عنوان یکی از ابزارهای مفید و کارآمد بازنمون دانش در این حوزه باشد. این ابزار ضروری می تواند مبنایی برای گسترش و توسعه اصطلاحات و مفاهیم آتی این حوزه باشد و با به کارگیری این هستی نگاری در نظام های دانش بنیان می توان به بهبود نظام های بازیابی، فرایندهای خودکار استدلال، طراحی نظام های هوشمند و مهندسی دانش در حوزه کودکان و نوجوانان یاری رساند.
Performance Evaluation and Accuracy Improvement in Individual Record Linking Problems Using Decision Tree Algorithm in Machine Learning(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ ویژه نامه انگلیسی ۳ (پیاپی ۱۲۲)
81 - 105
حوزههای تخصصی:
Record linkage is vital for consolidating data from different sources, particularly in Persian records where diverse data structures and formats present challenges. To tackle these complexities, an expert system with decision tree algorithms is crucial for ensuring precise record linkage and data aggregation. Adaptation operations are created based on predefined rules by incorporating decision trees into an expert system framework, simplifying the aggregation of disparate data sources. This method surpasses traditional approaches like IF-THEN rules in effectiveness and ease of use and improves accessibility for non-technical users due to its intuitive nature. Integrating probabilistic record linkage results into the decision tree model within the expert system automates the linkage process, allowing users to customize string metrics and thresholds for optimal outcomes. The model’s accuracy rate of over 95% on test data highlights its effectiveness in predicting and adjusting to data variations, confirming its reliability in various record linkage scenarios. The innovative utilization of machine learning decision trees alongside probabilistic record linkage in an expert system represents a significant advancement in the field, providing a robust solution for data aggregation in intricate environments and large-scale projects involving Persian records. Combining decision tree algorithms and probabilistic record linkage within an expert system offers a powerful tool for handling complex data integration tasks. This approach not only streamlines the process of consolidating diverse data sources but also enhances the accuracy and efficiency of record linkage operations By leveraging machine learning techniques and automated decision-making processes, organizations can achieve significant improvements in data quality and consistency, paving the way for more reliable and insightful analytical results in implementing statistical registers. In conclusion, integrating decision trees and probabilistic record linkage in an expert system represents a cutting-edge solution for addressing data aggregation challenges in Persian records and beyond.
ایجاد سازمان نظام مدیریت اطلاعات و دانش (نماد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف ایجاد انتظام شغلی و حرفه ای در مشاغل مرتبط با رشته تخصصی علم اطلاعات و دانش شناسی از طریق پیشنهاد شکل گیری یک مرجع صنفی تدوین شده است. روش پژوهش در این مقاله سندی یا کتابخانه ای و تحلیل محتوای کیفی است. عدم انطباق قوانین موضوعه کشور در ایجاد یک تشکل آموزشی، پژوهشی و صنفی متناسب با مشاغل و حرفه های علم اطلاعات و دانش شناسی و نیز فقدان قوانین مرتبط در شکل گیری چنین تشکلی، کانون تمرکز متخصصان این حوزه در طی بیش از 50 سال گذشته بوده است. این مسئله در حال حاضر به یک فرصت تبدیل شده است. چشم انداز این فرصت استثنایی در بسترسازی ایجاد یک تشکل کانونی صنفی، بر تجارب کتابداران پیشرو در ایجاد انجمن های صنفی، توسعه حوزه های نوین شغلی در علم اطلاعات و دانش شناسی، شکل گیری دامنه های وسیع فنی، حرفه ای و شغلی با تکیه بر فناوری اطلاعات، دانش و ارتباطات، تأثیر بی بدیل مناسب سازی و تبادل اطلاعات در زندگی روزمره افراد و افزایش روزافزون بازار کار برای مشاغل مرتبط با علوم اطلاعات، دانش شناسی و مدیریت دانش متکی است. افزون بر این، سازوکارهای شکل گیری یک تشکل صنفی مرجع در حوزه های تخصصی گوناگون مانند مهندسی و علوم پزشکی و پیراپزشکی قابل مشاهده است. به این ترتیب، با تکیه بر تجارب متقدمان، گسترش رشته های شغلی و حرفه ای مرتبط با علوم اطلاعات، دانش شناسی و مدیریت دانش و شکل گیری سازوکارهای نوین در ایجاد کانون های مرجع صنفی می توان به تدوین و پیشنهاد لوایح قانونی ای پرداخت که حمایت و پشتیبانی های صنفی تضمین گردد. در شکل گیری لوایح پیشنهادی بایستی دامنه، نقش، اهداف و وظایف مشاغل و حرفه های مرتبط با علوم اطلاعات، فناوری و ارتباطات تبیین گردد. در این مقاله سعی بر آن است که از طریق بحث و بررسی موارد پیش گفته، بستر شکل گیری انتظام شغلی و حرفه ای را به منظور تحقق اهداف حرفه ای آموزشی، پژوهشی و صنفی از طریق یک تشکل و سازمان قانونی و رسمی در حوزه علوم اطلاعات، دانش شناسی و مدیریت دانش، تحت عنوان «سازمان نظام مدیریت اطلاعات و دانش (نماد)» تشریح نماییم. نتایج حاصل از این مقاله، تبیین اهداف و وظایف در شکل گیری سازمان نظام مدیریت اطلاعات و دانش به منظور تدوین لایجه قانونی برای ارائه به مجلس به منظور تصویب شکل گیری این نهاد یا سازمان مرجع است.
ارائه چارچوبی برای شناسایی و تحلیل پیشران های موثر بر آینده استارتاپ های فناوری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فناوری مالی با استفاده از نوآوری ها و فناوری های پیشرفته، صنعت مالی و نهادهای سنّتی آن مثل بانک ها و بیمه ها را به کلی دگرگون کرده است. استارتاپ های فین تک در حوزه های مختلفی مثل پرداخت، وام دهی، تأمین مالی، سرمایه گذاری، ارزهای دیجیتال، رگولاتوری، بانک و بیمه فعالیت می کنند. پیشران های مختلفی روی آینده استارتاپ های فین تک اثر می گذارند. در این راستا، تحقیق حاضر درصدد شناسایی و تحلیل پیشران های آینده استارتاپ های فناوری مالی است. روش: پژوهش حاضر از نظر جهت گیری، کاربردی و از حیث روش شناسی، آمیخته است. در این پژوهش از فنون کمّی و کیفی برای تحلیل داده ها استفاده شد. روش دلفی فازی برای غربال پیشران ها، دیمتل فازی به منظور ارزیابی میزان اثرگذاری پیشران ها، بهترین- بدترین فازی برای تعیین وزن پیشران ها از نظر شدت عدم قطعیت و نهایتاً روش تعاریف ریشه ای برای ارائه سناریوی مطلوب پژوهش استفاده شد. جامعه نظری پژوهش، خبرگان متخصص در حوزه فین تک ها و استارتاپ های فین تکی بودند و روش نمونه گیری به صورت قضاوتی انجام شد. برای جمع آوری داده ها از مرور پیشینه، مصاحبه با خبرگان و سه پرسشنامه غربال فازی، اثرسنجی و اولویت سنجی استفاده شد. یافته ها: در ابتدا 21 پیشران از طریق مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان استخراج شد. این پیشران ها در ادامه با بکارگیری تکنیک دلفی فازی غربال شدند. 11 پیشران دارای عدد دیفازی کمتر از 7/0 بودند و از محاسبات کنار گذاشته شدند. 10 پیشران باقیمانده از منظر دو شاخص اثرگذاری و شدت عدم قطعیت، با دو تکنیک دیمتل فازی و بهترین- بدترین فازی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. پیشران های میزان آشنایی نهادهای اجرایی، قانونی و نظارتی با مدل های کسب و کار فین تک ها و عملکرد رگولاتور در قانونگذاری، بیشترین خالص اثر را داشتند. همچنین دو پیشران عملکرد رگولاتور در قانونگذاری و میزان آشنایی نهادهای اجرایی، قانونی و نظارتی با مدل های کسب و کار فین تک ها به علت داشتن وزن بیشتر، از عدم قطعیت بیشتری برخوردار بودند. نتیجه گیری: با توجه به پیشران های عملکرد رگولاتور در قانونگذاری و میزان آشنایی نهادهای اجرایی، قانونی و نظارتی با مدل های کسب و کار فین تک ها، سناریوی مطلوب پژوهش توسعه یافت. برای توسعه سناریوی تحقیق از شش مولفه (مشتریان، بازیگران، فرایند دگرگونی، جهان بینی ذی نفعان، محیط مسئله و مالک مسئله) مربوط به تکنیک تعاریف ریشه ای استفاده شد.