سیاست گذاری مبتنی بر شواهد علمی: وضع موجود و راهکارهای بهبود در کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سیاست گذاری مبتنی بر شواهد پژوهشی یکی از رویکردهای مدیریتی است که بر مبنای حرکت از طیف کاملاً شهودی و ناخودآگاه به سمت طیفی علمی و در نظر گرفتن تمامی ظرفیت های سازمانی استوار است. بدیهی است که بخش عمده ای از این شواهد علمی از طریق مؤسسات دانشگاهی و مراکز پژوهشی به دست می آید. بسیاری از کشورهای جهان، مؤسسات و انجمن های علمی بسیاری را تأسیس می کنند و طیف گسترده ای از محققان را برای تجزیه وتحلیل و ارزیابی نتایج تحقیقات دانشگاهی به کار می گیرند تا بتوانند برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های سازمانی خود را با جدیدترین یافته های علمی همسو سازند. براین اساس، هدف پژوهش حاضر نیز بررسی این مسئله بود که چگونه می توان بین تصمیم گیری و سیاست گذاری های سازمان اسناد و کتابخانه ملی با شواهد علمی و پژوهشی پیوند برقرار کرد، موانع احتمالی کدام است و چگونه می توان بر آن ها فائق آمد.روش : پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با روش پیمایشی تحلیلی انجام پذیرفت. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که در قالب پرسشنامه با پرسش های باز و بسته طراحی شد. جامعه پژوهش و حجم نمونه از میان کارکنان سازمان اسناد و کتابخانه ملی به صورت هدفمند انتخاب شد، به طوری که حداقل دارای 15 سال سابقه کار و دارای تحصیلات کارشناسی ارشد به بالا باشند. با این پیش فرض که هم به لحاظ تجربه، نیمه کاری خود را در سازمان طی کرده و بتوانند ارزیابی بهتری از شرایط موجود ارائه دهند و نیز حداقل یک کار پژوهشی به ثمر رسانده باشند از این نظر، 198 نفر واجد شرایط فوق بودند. 164 نفر حاضر به همکاری شدند و به پرسش ها پاسخ دادند. برای سنجش روایی، پرسشنامه در اختیار پنج نفر متخصص کتابداری و نیز متخصصان حوزه مدیریت و سیاست گذاری مبتنی بر شواهد قرار گرفت. برای سنجش پایایی نیز تعداد 35 پرسشنامه بین جامعه موردبررسی توزیع و جمع آوری و سپس با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (85%) پایایی پرسشنامه سنجیده شد. در تجزیه وتحلیل ها از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف (k-s)، t تک متغیره و همچنین برای رتبه بندی موانع از آزمون فریدمن استفاده شد.یافته ها: کارکنان بر این اعتقاد بودند که استفاده از داده ها و یافته های پژوهشی برای تصمیم گیری و برنامه ریزی در بخش های تخصصی سازمان در حد بالا (25/4 در مقیاس 5) لازم و ضروری است. آن ها برای حل مسائل کاری که تاکنون با آن مواجه بوده اند بسیار زیاد (4 از 5) به استفاده از دستاوردهای پژوهشی نیاز پیداکرده اند و براین اعتقادند که کاربست شواهد پژوهشی می تواند کارایی آنان را در انجام فعالیت های تخصصی به مقدار زیاد ارتقا بخشد؛ اما از سوی دیگر، کاربست شواهد پژوهشی را در تصمیم های کلان سازمانی کمتر از حد متوسط ارزیابی کرده اند.نتیجه گیری: برنامه ریزان و مدیران علاقه مند به اجتناب از شکست های عمده در تصمیم ها و برنامه های خود باید توجه بیشتری به کاربست شواهد علمی و پژوهشی داشته باشند تا بتوانند دانش و آگاهی خود را از پیامدها بهبود بخشند و عدم قطعیت و ریسک آن را در حوزه کاری خود کاهش دهند.