درخت حوزه‌های تخصصی

رویکردهای نقد ادبی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۲٬۰۲۳ مورد.
۱۰۸۱.

جماعت دیوان؛ پیشرفت ادبی ونقدی در قرن بیستم (جماعة الدیوان؛ التقدم الأدبی والنقدی فی القرن العشرین)

کلیدواژه‌ها: التجدید الأدب النقد الدیوان التقلید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲۸ تعداد دانلود : ۱۳۳۹
یلاحظ الدارس فی الأدب الحدیث خلال القرن العشرین أن الأدب والنقد قد تمیزا بطفرة مثالیة علی صعید نموهما وتطورهما وانتقالهما من الانحطاط والتقلید إلی النهضة والإحیاء والتجدید.ومن الطبیعی بأن لاتکون هذه الطفرة الأدبیة فجائیة، وأساساً یجب علینا أن لانسمیها الطفرة، لأن الطفرة کما یعتقد العلماء غیر ممکنة فی الأدب. کانت هناک أسباب، وعوامل مهدت السبیل لدخول الأدب إلی مسیرة تختلف عما کانت علیه فی الماضی. فکان للجماعات الأدبیة التی تدعو إلی مختلف المدارس أثر کبیر فی نهوض الأدب، وکانت جماعة الدیوان فی مقدمة الجماعات الأدبیة بآرائها وعقائدها من مثل الوحدة العضویة، والتجربة الشعریة، والصورة الشعریة، والحریة فی التعبیر، والأصالة الذاتیة والوجدانیة وقد غیرت مسیرة الأدب والنقد نتیجة لتأثر أصحابها بالآداب الأروبیة، وقد مهّدت السبیل لتغییر أذواق الناس والشعراء فی سبر أغوار المضامین الحدیثة بأسلوب، وتعبیر یختلف عن الماضی اختلافا. وقد سایرتها فیها جماعات أخری من مثل أبولو، المهجر الشمالی والجنوبی.
۱۰۸۴.

مطالعه شکلی و ساختاری داستان های کوتاه صادق چوبک

کلیدواژه‌ها: ناتورالیسم داستان کوتاه گفت وگو زبان عامیانه صادق چوبک شکل شناسی ادبیات معاصر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر داستان و داستان کوتاه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
تعداد بازدید : ۲۶۹۸ تعداد دانلود : ۲۳۷۰
صادق چوبک متعلّق به نسل دوّم نویسندگان ایرانی است که پس از تثبیت داستان کوتاه، در ارائه نمونه هایی موفق در این عرصه کوشیدند. چوبک در داستان هایش به زندگی اقشار بینوا و فرودست پرداخت و از زبان و لحن آنان سود برد تا واقعیت های زشت و تلخ حیات را با دقّت و جزئیات تمام به تصویر کشد. او در این راه از امکانات و صناعاتٍ روایی ویژه ای استفاده کرد که بررسی مجموعه آنها موضوع تحقیق حاضر است. در این مقاله کوشش شده است همه اجزای روایی در داستان های کوتاه چوبک از طرح و شخصیّت گرفته تا زاویه دید، زبان، ... تجزیه و تحلیل شود.
۱۰۸۵.

گفتمان رسانه ای رادیو جوانو شکل گیری هویت جوانان

۱۰۸۶.

تحلیل انسان شناختی اسطورة فر و کارکرد های آن در شاهنامة فردوسی و اساطیر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی مشروعیت فره فرّ کیانی شاه- موبد (شاه- پریستار) گسستن فر از شاه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای ادیان زرتشتی گری
تعداد بازدید : ۲۹۱۸ تعداد دانلود : ۱۶۷۴
فر در شاهنامه، یکی از مهم ترین و پربسامدترین مفاهیم این متن حماسی است. مفهوم مینوی فر با نشانه هایی چون هالة نور، توانایی خرق عادت، تسلط بر طبیعت، ارتباط با بخت و شناسه های مادی ای چون جانوران و ابزار های مقدس بر شخصیت فرهمند نمایان می شود. این اسطوره، با شکل گیری اجتماع، مفهوم طبقه و دو نوع مشروعیت فرهمندانه و خونی در ارتباط است و انواعی دارد که مهم ترین آن فرّ کیانی است؛ فرّی که مشروعیت شاه را در راستای تفویض حق الهی حکومت به او توجیه می کند و از منظر انسان شناختی، می توان آن را از جلوه های نیای مقدس بشر یا قهرمان فرهنگی مدنیّت دانست که به شکل گیری الگوی شاه- موبد که در شاهنامه الگویی بنیادین است می انجامد. در این الگو، فرّ کیانی، مستلزم داشتن گوهر نژادی و نمادی از حمایت الهی مشروطی است که در صورت عدم پایبندی به خویشکاری از شاه می گسلد. در این جستار، ضمن بررسی خویشکاری ها و کارکرد های فر در شاهنامه، با رویکرد انسان شناختی، علت اهمیت دینی- سیاسی این مفهوم را بررسی و آن را با نمونه های هم ارز خود در اساطیر ملل چون مانا، کاریزما و توپو مقایسه کرده ایم. از منظر روان شناسی تحلیلی، شکل گیری الگوی شاه- موبد بر مبنای شبیه سازی فرد با کهن الگوی مانا و تجسم شخصیت مانایی یا فرهمند و لغزش و گسستن فرّه از او، با نظریات جنون شیدایی، تورم روانی و قانون وحدت روحی توده بررسی شده است.
۱۰۸۸.

بررسی برخی از مؤلفه های نقد فرمالیستی در قصاید خاقانی

کلیدواژه‌ها: قصیده خاقانی هنجارگریزی فرمالیسم قاعده افزایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۳ تعداد دانلود : ۱۹۳۸
پژوهش حاضر به بررسی برخی از مؤلفه های نقد فرمالیستی در قصاید خاقانی می پردازد. بررسی دلایل برجستگی و امتیاز زبان خاقانی در مقایسه با سایر سرایندگان شعر پارسی و ایجاد بستری مناسب و درخور جهت درک بهتر ویژگی های شعری خاصّ او از اهداف پژوهش حاضر محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش، 132 قصیده خاقانی و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 97 چامه است که به شیوه تصادفی ساده1 و با بهره گیری از جدول تصادفی اعداد گزینش شده است. روش پژوهش توصیفی است و داده ها با استفاده از تکنیک محتوا و شیوه کتابخانه ای بررسی شده است. منبع مورد استفاده دیوان خاقانی ویراسته میرجلال الدّین کزّازی است. دلیل برگزیدن این اثر، دقّت بیشتر مصحح در ضبط واژه ها، توجه بیشتر به نسخه بدل ها، تصحیح های قیاسی درخور توجّه و مسائل دیگر این چنینی است. نتیجه نشان می دهد خاقانی همه مؤلّفه های شاخص فرمالیسم را چون آشنایی زدایی،2 رستاخیز واژگان، برجسته سازی زبان و انواع هنجارگریزی3 و قاعده افزایی4 به کار گرفته است. به گونه ای که موجب شده زبان او در قصاید، در مقایسه با دیگر سروده های خودش و شاعران دیگر، از اهمیّت به سزایی برخوردار باشد.
۱۰۸۹.

کیخسرو در آیینه ادبیات شرق و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره حماسه ادبیات تطبیقی قهرمان کهن الگو کیخسرو

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی حماسه اساطیری
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد پسامدرنیستی
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
تعداد بازدید : ۲۱۸۷ تعداد دانلود : ۲۱۶۶
کیخسرو، شاه آرمانی ایرانیان، حضوری بس گسترده در اساطیر، تاریخ، حماسهٔ ملی، افسانه ها و باورهای عامیانه، و نیز فلسفهٔ اشراق و عرفان ایران زمین دارد، تا جایی که به یک «تیپ شخصیتی» بدل شده است. جستار حاضر، بر مبنای مطالعات اسنادی، در گام نخست در پی یافتن نمونه های این تیپ شخصیتی در ادبیات و فرهنگ دیگر اقوام به این نتیجه می رسد که در ریگ ودا، مهابهاراتا و افسانه های پهلوانی و دینی چین باستان نمونه هایی مشابه با کیخسرو یافت می شود. کیخسرو همچنین شباهت های قابل ملاحظه ای با برخی شخصیت های ادبی و تاریخی - اسطوره ای دیگر دارد. گام دوم یافتن علت همانندی هاست. مطالعات تطبیقی در وهلهٔ نخست این گمان را به وجود می آورد که شاید این شاکلهٔ واحد به ریشهٔ مشترکی در اساطیر هند و ایرانی بازگردد. به عبارت دیگر، شاید بتوان خاستگاهی شرقی برای اسطوره قائل شد که از طریق آیین مهرپرستی مسیری طولانی پیموده، و در هر مکان رنگ فرهنگ میزبان را به خود گرفته و سرانجام در مغرب زمین چهره ای غربی و در دوران متأخرتر سیمایی مسیحی یافته است. اما با تأمل بیشتر این احتمال قوی تر به ذهن متبادر می شود که علت وجود همانندی ها کهن الگوهایی است که زاییدهٔ ناخودآگاه جمعی بشر و در نتیجه نزد تمام اقوام مشترک است.
۱۰۹۱.

تحلیل خطبة الغدیر علی منهج تحلیل الخطاب الأدبی (تحلیل خطبه غدیر به شیوه تحلیل خطابه ادبی)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان گفتمان ادبی مخاطب فرستنده گوینده خطبه غدیر دریافت کننده

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی تحلیل گفتمان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب نثر
تعداد بازدید : ۱۲۹۷ تعداد دانلود : ۷۴۷
خطابه از دیرباز از مهمترین وسایل ارتباط میان افراد جامعه بوده تا آنجا که یکی از فنون گفتاری به شمار آمده که می کوشد در مخاطبان اثر گذارد، آنها را [نسبت به موضوع مورد نظر] قانع سازد و به فهم آنچه مقصود خطیب است، تحریک نماید. بنابراین، نقش زیبایی های ادبی در موفقیت خطیب و ایجاد تأثیر شگرف در شنوندگان و متقاعد نمودن ایشان، غیر قابل انکار است. در خطبه غدیر که به واسطه فصیح ترین سخنگو به زبان عربی (پیامبر اکرم- ص-) ایراد شده و آخرین خطابه و بلندترین (طولانی ترین) خطابه آن حضرت هم است، زیبایی ها و ویژگی های ادبی خاصی انتظار می رود؛ و چون این خطبه علی رغم داشتن شایستگی های قابل توجه که آن را در زمره نثر فنی والای ادبی جای می دهد، در ادبیات عربی، گمنام مانده و مورد بررسی شایسته قرار نگرفته، این مقاله در پی آنست که پس از معرفی مختصر خطبه، آن را با استفاده از روش تحلیل گفتمان ادبی، تحلیل کند؛ دستاورد این پژوهش آنست که پیامبر اسلام(ص) جهت رسیدن به هدف مورد نظر که همان جذب مخاطب؛ تأثیر گذاری در او و متقاعد نمودن وی درباره موضوع خطابه است، ابزار مختلفی بکار می برد؛ بنابراین به الفاظ، آوا، سبک و محتوا اهتمام می ورزد؛ همین امر باعث شده خطبه غدیر با تمام شایستگی های ادبی موجود در آن و ویژگی های زیبای هنری (فنی) در بلندترین جایگاه نثر فنی جای گیرد.
۱۰۹۲.

اسطوره ای شدن زمان در چند داستان کوتاه شهریار مندنی پور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان در روایت اسطوره ای چرخة کیهانی زمان دورانی زمان ذهنی و کیفی داستان مدرنیستی فارسی داستان کوتاه شهریار مندنی پور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۵ تعداد دانلود : ۱۰۱۵
رمان و داستان مدرن نقش شگرفی در بازخوانی روایت های اسطوره ای و بازپردازی آن ها در ادبیات روایی امروزی ایفا می کند. یکی از دلایل مهم توجه ویژه و کاملاً متفاوت این گونه داستان ها و رمان ها به بن مایه های اسطوره ای ضرورتی است که نویسندگان معاصر بنابر دگرگونی اوضاع اجتماعی و دگرگونی های اساسی اندیشه و نگرش انسان احساس کرده اند: بی انسجامی جهان آشفتة معاصر که همة گفتمان هایش سرشار از تناقض ، بی انسجامی و قاعده گریزی ا ست، انسان امروزی را شیفتة روایت های نامنسجم، غیرخطی گسسته نما و سرشار از بی نظمی های زمانی که پیشینه ای غنی در روایت های اسطوره ای دارد کرده است. شهریار مندنی پور یکی از نویسندگان برجستة ادبیات معاصر فارسی است که می توان آثارش را از حیث ساختار و پردازش برخی از عناصر داستان به ویژه عنصر زمان به روایت های اسطوره ای همانند دانست. این پژوهش نشان می دهد که زمان در برخی از داستان های کوتاه او، همانند زمان در روایات اسطوره ای 1. کیفی و ذهنی است نه عینی و کمی؛ 2. اعتبار خود را از رویداد یا حادثة روایت شده می گیرد؛ 3. دورانی و چرخه ای است نه خطی و مستقیم. البته اثبات این همانندی ها لزوماً به معنای تأثیر پذیری آگاهانة مندنی پور از روایات اسطوره ای نیست.
۱۰۹۴.

ساختارشناسی تطبیقی داستان رستم و اسفندیار در نهایةالارب و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه فردوسی رستم اسفندیار ابن مقفع نهایه الارب

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۲۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۴۸۷
این مقاله به بررسی تطبیقی ساختار داستان رستم و اسفندیار به روایت ابن مقفع در نهایة الارب و فردوسی در شاهنامه بر اساس دیدگاه هانزن (بررسی و مقایسه در دو سطح کلی و جزیی) می پردازد. بدین منظور نخست روایت های مشابه با روایت ابن مقفع و فردوسی گردآوری شده و به تفاوت بنیادین این روایت ها، یعنی زردشتی بودن یا نبودن رستم، پرداخته شده است. پس از آن، ساختار داستان ها در دو سطح کلی و جزیی مورد بررسی قرار گرفته و این نتیجه حاصل شده است که روایت ابن مقفع روایتی تاریخی با ساختاری پیوسته است که در شاهنامه به چند داستان تقسیم شده است، اما روایت فردوسی داستانی هنری و شاعرانه است.
۱۰۹۵.

بررسی ساختار عروضی قصاید فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصیده انواع بحور عروضی مضمون اشعار سیر وزن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات قالب های شعر کلاسیک قصیده
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی موسیقی شعر عروض سنتی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی ریخت شناسی
تعداد بازدید : ۲۶۲۶ تعداد دانلود : ۱۳۵۳
این مقاله که بخشی از رساله «ریخت شناسی قصیده در ادب فارسی» نوشته نگارنده است، تحقیقی در باب وزن ها و بحرهای استفاده شده در قصاید ادب فارسی است که از قرن چهارم تا دوره معاصر (بهار) را در بر می گیرد. در این تحقیق، 50 قصیده اول دیوان شاعران معروف قصیده سرا در هر دوره ادب فارسی مورد بررسی قرار گرفت و انواع وزن و مضمون های مورد علاقه آنها مشخص شد که نتایج این بررسی به صورت مقاله زیر درآمد. در این نوشته که نتیجه بررسی 1632 قصیده شعر فارسی است، مشاهده شد که بیشتر بحرهای رایج در زبان فارسی، مورد توجه شاعران قصیده سرا بوده است و اشعاری طولانی در این اوزان سروده اند. از نظر مضمون نیز در قرن های اولیه شعر فارسی، شاعران متوجه مضمون های شاعران عربی بودند؛ ولی کم کم با رشد و استحکام قصیده در ادب فارسی، مضمون هایی بدیع و تازه وارد ادب فارسی شد که در ادامه به آن اشاره خواهد شد.
۱۰۹۶.

شگردهای روایتِ زمان در ادبیات پایداری فلسطین

کلیدواژه‌ها: غسان کنفانی روایت زمان رجال فی الشمس ما تبقی لکم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۶ تعداد دانلود : ۵۶۴
زمان در ادبیات پایداری فلسطین، شبیه زمان از دست رفته مردمان فلسطین، پیچیده ودرهم است. لذا نویسندگان حوزه ی ادب پایداری فلسطین، از شگردهای روایت زمان، بهره بسیاری برده اند به گونه ای که تحلیل آن را در درک درونمایه داستانی امری ضروری نموده است. غسّان کنفانی در دو رمان ارزشمند: «مردان آفتاب» و «برایتان چه مانده؟» از عنصر زمان وترفند های روایی آن برای بیان درونمایه داستانی به خوبی بهره می برد. از این رو، ترتیب خطی رخداد ها را در متن داستانی، نادیده می گیرد وبا تکیه ی شگردهای گوناگون روایت زمان، مانند «پس نگری»، رفتن به آینده، آرایش های زمانی چون: مکث، تلخیص، حذف و صحنه، اطلاعات گسترده ای در اختیار خواننده قرار می دهد وعلل حوادث و انگیزه شخصیت ها و نگرانی های روحی آنان را برملا می سازد و به عنوان محرّکی ارزشمند، داستان را به پیش می برد. تحلیل روایت زمان نشان می دهد که غسّان کنفانی توانسته است با بهره گیری از ابزارهای روایت زمان ، عنصر زمان، در داستان هایش کارآ و در پیشبرد روند داستان مؤثّر نماید.
۱۰۹۸.

رویکردی صورتگرایانه به شعر قیصر از منظر هنجارگریزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برجسته سازی هنجارگریزی شعر قیصر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۱ تعداد دانلود : ۹۵۲
اگرچه در شعر معاصر، به ویژه شعر قیصر، عوامل فراوان سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و غیره نقش دارند و محتوای این اشعار با فضای انقلاب، جنگ، شهادت و احساس دریغ و افسوس از به جاماندن از قافلة شهدا و... ارتباط تنگاتنگ دارد، بررسی عوامل زبانی از دیدگاه صورتگرایی و عینی نیز حائز اهمیت است. یکی از موارد صورتگرایی در بررسی اشعار و به طور کلی متون ادبی، خواه نظم و خواه نثر، عنصر برجسته سازی است که عناوینی چون هنجارگریزی و هنجارآفرینی را نیز شامل می شود. هنجارگریزی به عنوان نگاهی نو در مواجهه با ادبیات و شعر از مهم ترین مسائل شعر نو به حساب می آید. از این طریق درمی یابیم شاعر چه اندازه با این شگردها و فنون در ایجاد حسّ و حال تازه، بخشیدن انسجام بیشتر به شعر، نظام مندسازی بهتر آن، تقویت بُعد موسیقایی و تأثیرگذاری عمیق تر موفّق بوده است. این مقاله تلاش می کند به این سؤالات پاسخ دهد که آیا قیصر به عنوان شاعر و هنرمند در اشعار خود از منظر هنجارگریزی دست به آفرینش هنری زده است یا خیر؟ در چه محورهایی بیشتر از این تکنیک هنری استفاده کرده است؟ نقاط قوت و ضعف وی در این زمینه کدام است؟ با توجّه به اینکه اشعار قیصر ظرفیت طرح این مهم را دارد، از این دیدگاه به بررسی اشعار پرداخته شده و هنجارگریزی در اشعار او در سطوح سبکی، گویشی، واژگانی، نحوی، نوشتاری، معنایی، زمانی و آوایی بررسی شده است.
۱۰۹۹.

مرگ اندیشی هدایت؛ نگرشی فلسفی یا روان شناسانه؟!

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر رمان و رمان نو
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی
تعداد بازدید : ۳۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۰۶۴
از دیدگاه شماری از منتقدان، صادق هدایت در بیشتر داستان های خود، قهرمانانش را به مرگ سوق می دهد و این مسئله برآمده از ذهن مرگ اندیش و فلسفة بدبینانة وی دربارة زندگی است. از معضلات نقد داستان­های هدایت، یکی همین است که آثارش سرشار از یأس فلسفی دانسته شده و دیگر اینکه شخصیت های اصلی داستان پیش را، مثل راوی بوف کور، آیینة شخصیت خود نویسنده می دانند؛ اما با دقت در بن­مایه­های داستانی هدایت، باید در مرگ فلسفی این شخصیت­ها به سوء­ظن نگریست. هدایت از جمله نویسندگانی است که در ساختار روایت داستان های خود، رویکردی ویژه به نمایش جنبه های روانی شخصیت­ها دارد. بنا بر نظریة روان شناسانة فروید دربارة دو غریزة عشق و مرگ به عنوان دو غریزة اصلی انسان- غریزة عشق به زندگی در پی شکست و نرسیدن به آرزوها در وجود انسان افول کرده و به ناچار جای خود را به غریزة مرگ می­دهد. در این مجال، ردپای این نظریة روان شناختی در بن­مایة داستان های هدایت بررسی می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان