درخت حوزه‌های تخصصی

رویکردهای نقد ادبی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۲٬۰۲۳ مورد.
۳۶۱.

بررسی اسطوره ضحاک بر اساس ساختار تقابل های دوگانه کلود لوی استروس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره شاهنامه ضحّاک لوی استروس تقابل های دوگانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۶۳۶
کلود لوی استروس برای منطق اسطوره قائل به ساختاری دوقطبی -تقابلی است. به عقیده او ساختار ذهن انسان برای درک پدیده ها هر پیوستاری را در قطب های متقابل دوگانه ای قرار می دهد و این کنشِ ذهنیِ فراگیر در نهایت منجر به تقابل های دوگانه ای چون شب/ روز، سیاه/ سفید، خام/ پخته و مفاهیمی از این دست می شود. او معتقد است در یک مطالعه ساختارگرایانه نمی توان از زنجیره تشکیک مراتب اجزا غافل بود. بنابراین باید هر تقابل کلی در اسطوره قابل تقسیم به تقابل هایی جزئی تر باشد. البته این تجزیه پذیری پیوسته، بدان معنا نیست که تجزیه پذیری اسطوره ای به معنی قطع ارتباط جزء و کل است؛ بلکه کنش و معنای هر تقابل خُرد همواره در راستای تقابل کلان تر قرار دارد. در این جستار با بررسی اسطوره ضحاک از منظر تقابل های دوگانه روشن شد که تقابل هایی چون تقابل ایرانیان و انیرانیان، شیر و خون، کاوه و ضحاک، جامعه اشتراکی و حکومت متمرکز، شهرناز، ارنواز و تقابل های آتیِ شاهنامه و ... همه در خدمت تقابل های کلّی تر و در جهت تقویت سویه های متقابل بنیادین اسطوره است. به عبارتی دیگر، اسطوره در بطن خود تقابل های کلانی دارد که هریک قابل تجزیه به تقابل هایی خردترند.
۳۶۲.

نشانه - معناشناسی عاطفی گسست و انسداد گفتمانی در داستان حسنک وزیر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گفتمان عاطفه تراژدی انسداد گفتمانی داستان حسنک وزیر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد نشانه شناختی
تعداد بازدید : ۱۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۰۶۲
عواطف می توانند باعث پیوست یا گسست گفتمان شوند. سازوکار وجوه حسی و عاطفی در داستان تراژیک حسنک وزیر در تاریخ بیهقی، به شکست گفتمانی منجر می شود. در مقاله حاضر بر اساس روش تحلیل گفتمان مبتنی بر پدیدارشناسی حواس و عواطف می کوشیم این نکته را آشکار سازیم که زیرساخت عاطفی تعیین کننده و تمایزبخش در داستان حسنک وزیر از «تحقیر اجتماعی و بیناسوژگانی» نشات می گیرد که شخصیت منفی عاطفی داستان (بوسهل) تجربه می کند و به عواطفی چون «تشفی، تعصب و انتقام» می انجامد که وجه تشفی گرانه آن حتی پس از انتقام جریان دارد. شدت وجه عاطفی از سوی این کنشگر منفی در راستای ارائه یک گزاره کلی ناظر به کنش سیاسی خردگرایانه است؛ در عین حال، وجه عقلایی داستان بر شخصیت خردگرا و پیچیده داستان (سلطان مسعود غزنوی) استوار است که گزاره های عقلایی را در متن تولید می کند اما به لحاظ اشتراک در تحقیر سوژگانی با بوسهل پیوند و با حسنک گسست گفتمانی می یابد و از این رو این شخصیت خردگرا علیرغم تعیین کننده بودن و برخورداری از قدرت اصلی در تعیین سرنوشت گفتمان، در لایه دوم پیرنگ قرار می گیرد
۳۶۳.

بررسی ساختاری- اسطوره ای همای و همایون خواجوی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت اسطوره ساختگرایی ژرف ساخت همای و همایون پاگشایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اسطوره ای
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
تعداد بازدید : ۲۷۸۷ تعداد دانلود : ۲۷۴۴
همای و همایون منظومه ای غنایی از خواجوی کرمانی در قرن هشتم هجری است. این منظومه از تعدادی داستانِ تودرتوی کوتاه فراهم آمده است. قهرمان داستان، همای، شاهزاده شام است که در سفر برای رسیدن به معشوق خود، همایون، شاهزاده چین، با مسائل و حوادث زیادی روبرو می شود. در این مقاله، شخصیّت ها، کارکردها، ساختار و ژرف ساخت های اساطیری داستان را بررسی کرده ایم. براساس ریخت شناسی پراپ، این منظومه از شش شخصیّت اصلی و یازده کارکرد تشکیل شده است. این منظومه از برخی جهات دارای الگوی اسطوره ای است، ریشه این الگوها را در اسطوره های ایرانی و سایر ملل جستجو کرده ایم. با توجه به موفقیّت قهرمان، ساختار اصلی داستان مبتنی بر آشناسازی یا پاگشایی قهرمانی است.
۳۶۴.

معنازایی در عدول از پیش متن؛ خوانش بینامتنی داستان هابیل و قابیل و رمان های هابیل سانچت (میگل د. اونامونو) و سمفونی مردگان (عباس معروفی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بینامتنیت گفت وگومندی معنازایی پیش متن شاخص گفت و گومندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۰ تعداد دانلود : ۸۶۶
بینامتنیت نظریه ای ادبی است که بر پایه نظریه گفت وگومندی باختین، نخستین بار توسط ژولیا کریستوا ارائه شد. بر طبق این نظریه، هر متن در گفت وگو با متن های دیگر تولید و خوانش می شود. خوانش بینامتنی، خوانشی است که متن را به جای جهان واقعی به جهان متنی تأویل می کند. پیش متن هابیل و قابیل که در کتب مقدس ادیان الهی آمده ، الهام بخش بسیاری از متون ادبی بوده است. امّا همان طور که کریستوا تصریح می کند، منبع شناسی غایتِ نظریه بینامتنیت نیست. کشف روابط بینامتنی و بینانشانه ای است که منجر به نفوذِ خوانشگر به لایه دوم متن یا همان لایه نشانه ای می شود. با تحلیل بینامتنی می توان معانیِ مختلفِ مستتر در متن را دریافت. بینامتنیت متضمن گفت وگوی بین متن-هاست. این گفت وگو موجب تغییر و معنازایی در هر دو طرف گفت وگو می گردد. ما در این پژوهش، دو متن هابیل سانچت نوشته میگل د. اونامونو و سمفونی مردگان نوشته عباس معروفی را خوانش کرده و با توجه به میزان دگرگونی و عدول این دو متن از پیش متن اصلی- داستان هابیل و قابیل در کتب مقدس- معنازایی را در طرفین مکالمه بررسی می کنیم. در این راه، «شاخص گفت وگومندی» را برای سنجش میزان تأثیر و تأثرات متون معرفی می کنیم. ماحصل این پژوهش در سطح بینامتنیت خوانشی، استفاده از شاخص گفت وگومندی در طبقه بندی متون و در سطح بینامتنیت تولیدی، راهکاری عملی برای تولید متون جدید در گفت وگو با متون پیشین است.
۳۶۵.

ریخت شناسی داستان های عاشقانه شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه حماسه ریخت شناسی داستان های عاشقانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰۸ تعداد دانلود : ۱۵۴۸
بخش مهمی از ادب کلاسیک فارسی را داستان هایی تشکیل می دهند که به سبب موضوع عاشقانه آن ها داستان های غنایی خوانده می شوند. اگرچه این نوع ادبی با نوع ادبی حماسه کاملاً متفاوت است اما در مهم ترین متن حماسی فارسی یعنی شاهنامه فردوسی نیز می توان داستان هایی یافت که موضوع آن ها عاشقانه است و در حیطه داستان های غنایی طرح می شود. در این مقاله به بررسی ساختارها و به عبارتی، ریخت شناسی داستان های غنایی شاهنامه پرداخته می شود. هدف این بررسی تنها نشان دادن یکسان بودن یا نبودن شکل این داستان ها با استفاده از روش پراپ نیست بلکه بررسی تأثیر ژانر حماسه بر این نوع داستان ها و نیز مقایسه اجمالی آن ها با داستان های صرفاً غنایی است. در این مقاله کوشش شده است اهمیت ژانر ادبی، از طریق بررسی میزان اثرگذاری انواع ادبی بر عناصر داستانی و روایت داستان های عاشقانه شاهنامه نشان داده شود. داستان های انتخاب شده عبارتند از زال و رودابه، سیاوش و سودابه، رستم و تهمینه و بیژن و منیژه. در این داستان ها عناصر داستانی مطرح در ریخت شناسی پراپ چون صحنه های آغازین، انگیزه ها، موانع و شخصیت ها بررسی می شود؛ هدف بررسی این عناصر، مشخص شدن ریخت شناسی این داستان هاست تا از این طریق بتوان به تأثیر ژانر حماسه بر عناصر داستانی به کار رفته پی برد.
۳۶۶.

شکل شناسی ازدواج در قصه های عامه (با تکیه بر قصه های مشدی گلین خانوم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ازدواج ادبیات عامه شکلشناسی قصه های مشدی گلین خانوم

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات فولکلور و عامیانه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی ریخت شناسی
تعداد بازدید : ۱۴۱۸ تعداد دانلود : ۱۵۶۲
نهاد خانواده یکی از اصلی ترین هسته های جامعه بشری است و ازدواج جایگاهی ویژه در تشکیل این هسته اساسی دارد. در ادبیات عامه ایران نیز قصه ها، مثل ها و ترانه های بسیاری با محوریت ازدواج خلق شده است. این مقاله بر آن است که با بررسی 24 قصه از قصه های مشدی گلین خانوم، به چگونگی شکل گیری ازدواج در آن ها بپردازد و با واکاوی کلیشه ها و گره های تکراری در قصه ها، گامی در جهت شناخت بهتر تخیل جمعی مردمان این سرزمین در دوره های گذشته بردارد. نکته اصلی در بیشتر این قصه ها، وجود کلیشه هایی چون حسادت، عشق در یک نگاه، ازدواج دختر فقیر، پسر پادشاه یا پسر فقیری که داماد شاه شد و ... است. در بیشتر موارد عاملی شر وجود دارد که مانع ازدواج دو طرف است و در پایان با کمک نیروی خیر- که در برخی موارد نیرویی ماورائی است- قهرمان به وصال و خوشبختی خواهد رسید.
۳۶۷.

ریخت شناسی افسانة ماهان مصری بر اساس نظریّة ولادیمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هفت پیکر ریخت شناسی خویشکاری افسانه ولادیمیر پراپ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۱ تعداد دانلود : ۱۰۹۹
هفت پیکر، اثر گرانسنگ نظامی گنجوی، از شاهکارهای ادب غنایی است و افسانة ماهان مصری یکی از افسانه های این اثر است که از نظر ساختاری شباهت های بسیار به قصّه های پریان دارد. نظریّة ریخت شناسی ولادیمیر پراپ از جمله نظریّاتی است که با استفاده از آن می توان به رده بندی داستان ها و افسانه ها بر اساس فرم و ساختار آن ها پرداخت. بررسی افسانه ها و داستان های ایرانی بر اساس الگوی پراپ راهی است برای یافتن ساختار این داستان ها و تعیین شباهت ها و تفاوت های ساختاری آن ها با یکدیگر. در این پژوهش، افسانة ماهان مصری، پنجمین افسانة هفت پیکر نظامی را مطابق با الگوی پراپ بررسی کرده ایم. در این بررسی، برخی از کارکردهای سی ویک گانه پراپ را در این افسانه یافتیم. افسانة ماهان با عنصر فریبکاری/ همدستی از صورت تعادل اوّلیّه خارج می شود و در نهایت، با رهایی، بازگشت و تغییر شکل قهرمان به تعادل بازمی گردد.
۳۶۸.

تحلیل وضعیت آغازین در منظومه خسرو و شیرین، لیلی و مجنون و هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هفت پیکر خسرو و شیرین لیلی و مجنون وضعیت آغازین کهن الگوی کودک کهن الگوی خود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۸ تعداد دانلود : ۷۲۹
عنصر «شروع» یا «وضعیت آغازین»، یکی از مهم ترین تکنیک های داستانی است که نقشی برجسته در رویکرد مخاطب و نوع خوانش وی از اثر دارد؛ بدین مفهوم که چگونگی شروع داستان تا حد زیادی تکلیف خواننده را در مواجهه با متنی که پیش رو دارد، مشخص می کند. یک شروع قصوی، رئال، سوررئال و... آشکارکننده خط سیر داستان و منطق حوادث آن است و نوع آن داستان را مشخص می کند. مطالعه وضعیت آغازین منظومه های داستانی نظامی مبین این مطلب است که این آثار در این بخش، دارای عناصر و موتیف های مشترکی هستند و این اشتراکات، شباهت قابل ملاحظه ای را میان آنها پدید آورده است. در دو منظومه خسرو و شیرین و لیلی و مجنون، آغاز داستان، شرح حال پادشاه و رئیس قبیله ای است که هر دو عدالت گستر و دادپیشه هستند؛ پس یک عنصر مهم که نداشتن فرزند است، تعادل داستان را برهم می زند؛ وضعیتی که در بسیاری از قصه ها و افسانه ها شایع است. در منظومه هفت پیکر، در نقطه مقابل دو منظومه مذکور، پریشیدگی روان روایت که ظلم و ستم پادشاه، بیان داستانی آن است، وضعیتی متفاوت پدید می آورد که مرگ فرزندان متعدد نتیجه آن است. این دو گونه وضعیت شروع، از دیدگاه تحلیلی یونگ قابل نقد و بررسی است که در پژوهش حاضر بدان پرداخته خواهد شد. ر
۳۶۹.

تحلیل ریخت شناختی قصّة سلیمان(ع) در ترجمة تفسیر طبری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قرآن ریخت شناسی پراپ ترجمه تفسیر طبری سلیمان (ع)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۸ تعداد دانلود : ۵۳۰
در پژوهش حاضر قصّة سلیمان(ع) که از شناخته شده ترین قصّه های دینی در جهان است و در ترجمة تفسیر کهن طبری هم روایت شده، بر پایة نظریّة ریخت شناسی «پراپ» ارزیابی شده است. در این قصّه، شمارگان شخصیت ها و خویش کاری های آنها با چارچوب نظریّة پراپ و تبصره های نظریّة او، همخوانی بسیار نزدیکی داشته و هر سه حرکت قصّه، حرکت هایی از گونة نخست الگوهای حرکتی شش گانة پراپ را نمایش داده اند. از آنجا که نظریّة پراپ بر پایة مقایسة ساختار قصّه های پریان روسی سامان پذیرفته و به شاخ و برگ های کمّیت زای قصّه ها چندان توجّهی نداشته، در مطالعة قصّه ای از ردة قصّه های قرآنی نیز سودمند واقع شده است. حوادثی که در قصّة سلیمان(ع) اتّفاق افتاده، بسیار مشابه حوادث قصّه های پریان است و نویسنده را بر آن داشته تا دادوستد های تاریخی میان این دو قصه را نتیجه گیری کند.
۳۷۰.

بینامتنیّت و فزون متنیّت تقلیدی و دیگرگونگی در اقتباس از شاهنامه فردوسی در آثار میرزا آقاخان کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میرزا آقاخان کرمانی شاهنامه فردوسی ژرار ژنت اقتباس بینامتنیت فزون متنیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۱ تعداد دانلود : ۸۱۰
همزمان با شکل گیری اندیشه های تجدّدگرایانه و مشروطه خواهانه در جوامع آسیایی در اواخر قرن ۱۳هجری قمری/ ۱۹میلادی، سبک ادبی جدیدی که با نقد شیوه های ادبی گذشته همراه بود، شکل گرفت. در این دوره روشنفکران ایرانی در پی تبیین مسأله هویّت ملّی و احیای روایات اساطیری برآمدند. برای تحقّق این نگرش، بسیاری از متفکّران به فردوسی توجّه خاصّی نشان دادند و در میان آثار ادبی، بیشتر از شاهنامه تقلید و اقتباس کردند. میرزا آقاخان کرمانی نیز به دلیل داشتن گرایش های ایران گرایانه به فردوسی و شاهنامه او توجّه کرد و در آثار متعدّد خود به شیوه های متفاوت به اقتباس از شاهنامه پرداخت. در این پژوهش به صورت اسنادی و با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی به بررسی و تحلیل چگونگی اقتباس و برقرار کردن ارتباط میان متن شاهنامه فردوسی و آثار میرزا آقاخان کرمانی پرداخته و بنا بر نظریّه ژرار ژنت که مجموعه روابط میان متون را دگرمتنیّت می نامد و آن را به پنج بخش بینامتنیّت، پیرامتنیّت، فرامتنیّت، سرمتنیّت و فزون متنیّت تقسیم می کند، نشان داده ایم که اقتباس میرزا آقاخان کرمانی از شاهنامه فردوسی بیشتر بر اساس بینامتنیّت (استفاده از مواد متن) و فزون متنیّت تقلیدی و دیگرگونگی (بازبینی، دگرگون سازی متن، تقلید ادبی) بوده است که در سه مکتوب، آیینه سکندری و نامه باستان دیده می شود. آشنایی کرمانی با متون دساتیری نیز در اقتباس از این متن مؤثّر بوده است. همچنین میرزا آقاخان کرمانی از شاهنامه ای استفاده کرده که در آن نسخه های متعدّد شاهنامه با یکدیگر مقابله شده اند. به نظر می رسد نسخه چاپ سنگی منتشر شده در سال ۱۲۷۵ قمری در تبریز، نسخه ای بوده که کرمانی از آن استفاده کرده است.
۳۷۱.

ریخت شناسی مثنوی داستانی «گل و نوروز» خواجوی کرمانی بر اساس نظریه ی پراپ

کلیدواژه‌ها: نظریه ادبی ریخت شناسی پراپ خواجوی کرمانی گل و نوروز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱۶ تعداد دانلود : ۸۰۴
ریخت شناسی، یکی از مباحث اساسی نقد ساختاری است که در عرصه ی ادبیات داستانی کاربرد فراوانی دارد. در این نوع از نقد ،منتقد ادبی با بررسی ساختار درونی موجود در داستان ، به کشف کنش ها و خویشکاریهای موجود در آن می پردازد . این مبحث نخستین بار توسط پراپ به عرصه ی ادبیات داستانی راه یافت.وی در این جستار که اساس کارش را بر پایه ی اعمال شخصیتهای موجود در داستان قصه های پریان قرار داد ،با بررسی کنش ها و رویدادهای هر یک از شخصیتهای داستان به این نتیجه رسید که هر یک از شخصیتها متناسب با نقش خود،در این داستان ها از قوانین و ساختار واحدی تبعیت می کنند که می توان این قوانین و ساختار را به داستان های سایر ملل نیز تعمیم داد؛چنانکه در این مقاله با تجزیه و تحلیل ساختاری مثنوی «گل و نوروز»،از لحاظ خویشکاری ها،نقش شخصیتهای داستان در این خویشکاری ها و حرکت های موجود در داستان ،بر اساس نظریهی ریخت شناسانه ی پراپ، به این نتیجه دست یافته شد که اگرچه سیر برخی توالی برخی از کارکردها با الگوی پیشنهادی پراپ قابل انطباق نیست،اما بسیاری از کارکردهای پیشنهادی او را می توان با این مثنوی نیز انطباق داد. بنابراین ساختار داستان و بطور کلی با وجود تفاوت جزئی نمی تواند از قانون ساختاری پیشنهادی پراپ سرپیچی کند. واژگان کلیدی:ریخت شناسی نظریه ادبی ،پراپ،گل و نوروز.خواجوی کرمانی.
۳۷۲.

قرینه پردازی در نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صورتگرایی نفثه المصدور تکرار الگوهای زبانی قرینه پردازی محمد زیدری نسوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸۵ تعداد دانلود : ۱۳۴۲
قرینه پردازی، تکرار متوازن الگوی واحدهای زبانی در متن و از فنون مهم صورتگرایانه است که در شکل گیری فرم نثر و نظم پارسی، به ویژه نثر فنی و مصنوع روایی، داشته است. مشخص کردن وزن و جایگاه قرینه پردازی، نه تنها در بازشناسی بوطیقای متن، بلکه در شناخت سازمان ذهنی مؤلف نیز اهمیت زیادی دارد؛ چراکه قرینه پردازی، متن منثور را به متن منظوم شاعرانه مانند می کند. هدف از این پژوهش توصیفی- تحلیلی که مبتنی بر مطالعه متن، استخراج و تحلیل شواهد و مصادیق است، واکاوی و بازنمایی ابعاد قرینه پردازی در نفثه المصدور است. این پژوهش نشان می دهد که محمد زیدری نسوی (م. 647؟)، در نفثه المصدور که یکی از ارجمند ترین آثار نثر مصنوع پارسی است، با صورتگرایی و برجسته سازی ادبی، فرایند خودکاری و نقش ارجاعی زبان را به حاشیه رانده و در شکل گیری اثرش به قرینه پردازی، نقش محوری داده است و در پنج سطح آوایی، معنایی، واژگانی، نحوی و بلاغی به قرینه پردازی پرداخته است.
۳۷۵.

نقد پسااستعماری رمانِ «روزگار تفنگ» از حبیب خدادادزاده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعات فرهنگی ادبیات تطبیقی نقد پسااستعماری گفتمان مسلط غربی پادگفتمان واساز شرقی روزگار تفنگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵۳ تعداد دانلود : ۱۱۳۲
نقد پسااستعماری در مقام یکی از رویکردهای ادبیات تطبیقی و مطالعات فرهنگی، بازخوردهای استعمار را در متون ادبی تحلیل می کند. در این نوع نقد فرهنگی، پژوهشگر در اندیشة بازخوانی و واسازی گفتمان استعمار است و به همین جهت با دو مقولة استعمارگر و استعمارزده پیوند می خورد. بی تردید، نقد پسااستعماری از آن رو که به دوگانه هایی نظیر «من» و «دیگری» یا استعمارگر و استعمارشده می پردازد، یکی از قلمروهای مطالعاتی ادبیات تطبیقی تلقّی می شود. از نگاه این نوع نقد، نویسندگان متناسب با رویکردها و جهت گیری موافق یا مخالف استعمار، برخی از ابعاد آن را در متن ادبی به تصویر می کشند. پژوهش حاضر با تکیه بر نظریّات پسااستعماری، رمان «روزگار تفنگ» از حبیب خدادادزاده را نقد کرده است. پژوهش حاضر نشان می دهد که نویسندگان استعمارْزُدا اغلب پادگفتمان ها و مکانیزم هایی نظیر بومی گرایی، برجسته سازی مقاومت استعمارشده یا «من» در برابر گفتمان استعمارگر یا «دیگری»، تأکید بر برتری نظام اخلاقی استعمارشده، از آنِ خود کردن دارایی استعمارگر و وارونه سازی معادلة مالک و تملّک شده، ابژه سازی و شیء واره کردن «دیگری»، و نیز اِعمال نفوذهای فرهنگی شرقی در غربی را ارائه داده، به ساخت شکنی گفتمان غرب دربارة شرق، بازتعریف تاریخ استعمارشده از چشم انداز خود، و در نهایت به بازیابی هویت خود می پردازند. همچنین بنا به این پژوهش، نویسندگان می توانند با روی آوری به چنین متونی، برخی از پیامدها یا بازخوردهای منفی استعمار را زدوده، در حیات بخشیدن به سنت های فرهنگی و ملی یا تقویت آنها به ایفای نقش بپردازند.
۳۷۶.

واکاوی ساختاری و زیباشناختی نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زیباشناسی تحلیل ساختاری موسیقی کلام نفثه المصدور عناصرداستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۰ تعداد دانلود : ۸۰۸
ساختارگرایی، مطالعة دقیق یک اثر و کشف چارچوب حاکم بر آن است که هدف از آن، یافتن واحدهای یک اثر و کشف ارتباط بین آن هاست. ساختارگرایان تمام پدیده ها و رخدادهای عالم را دارای ساختارهای مشخص می دانند و بر همین اساس به بررسی این ساختارها و اجزای تشکیل دهندة آن ها و ارتباط این اجزاء با یکدیگر می پردازند. در ادبیات، ساختارگرایی عبارت از تحقیق در ساختارهای آثار ادبی و شناخت انواع این آثار است. این تحقیق هم دربارة ادبیات به عنوان یک کل و هم یک نوع ادبی و سرانجام یک اثر ادبی می تواند باشد. امروزه با گسترش مباحث جدید ادبی و انطباق علمی آن با متون کهن و جدید، کشف روابط اجزاء، عناصر و تحلیل ساختارگرایانة یک اثر ادبی بر اهمیت آن افزوده و تحلیل اندیشه های خالق آن را عینی تر و ملموس تر ساخته است. در زمره نمونه های منثور و در خور تعمّق متون دیریاب ادب فارسی، نفثه المصدور زیدری نسوی منشی دربار سلطان جلال الدین منکبرنی، آخرین پادشاه سلسله خوارزمشاهیان است. این کتاب سوای اهمیّت تاریخی به دلیل صحنه پردازی های دقیق مؤلف در باب حملة خانمان سوز مغول و شیوة روایی حوادث جانکاه آن که به شیوة نقل داستان های نوین ماننده است، اثری متفاوت و ارزشمند و از منظر عناصر متشکلة یک داستان قابل تحلیل با الگوهای ساختارگرایی است. پژوهش حاضر درصدد است ضمن ترسیم ابعاد زیباشناختی و موسیقی سیّال نفثه المصدور به عنوان یک اثر متکلّف اما پرمعنا، به واکاوی ساختاری آن بپردازد.
۳۷۷.

تحلیل رمان ""الشحاذ"" (گدا) بر مبنای کهن الگوهای یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آنیما یونگ کهن الگو سایه نقاب الشحاذ

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی نقد کهن الگویی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب نثر
تعداد بازدید : ۱۱۰۴ تعداد دانلود : ۳۰۷۴
یونگ معتقد است: انگاره هایی که در رسیدن به فردیت وجود دارند، از زمان های باستان تاکنون در درون تمامی انسان ها وجود داشته است که وی آنها را به عنوان کهن الگو معرفی می کند. از منظر یونگ، تکامل فرآیند فردیت در نیمه دوم زندگی و به تدریج رخ می دهد. نجیب محفوظ در رمان ""الشحاذ"" و در خلال یک سفر رمزی، ما را نه به گذشته قهرمان رمان – عمر الحمزاوی - بلکه به گذشته بشر و به ناخودآگاه جمعی می برد. ""عمر الحمزاوی"" در این رمان در یک فرآیند فردیت روانی قرار گرفته که محتویات ناخودآگاه جمعی به صورت رؤیا و حالت هایی از خلسه برای او متجلی می شود و در جامه کهن الگوهای مختلف راه فردیت و کمال روانی را به وی نشان می دهد؛ از این رو رمان ""الشحاذ"" قابلیت دارد بر مبنای کهن الگوهای ""یونگ"" بررسی شود. کهن الگوهای یونگ مانند ""سایه""،""آنیما""، ""نقاب"" و ""تولد مجدد"" دقیقاً در مورد ""عمر الحمزاوی"" مصداق داشته و قابل پیجویی است. هدف در این پژوهش این است که با مطالعه رمان ""الشحاذ""، تجلی و کارکرد کهن الگوهای یونگ در فرآیند تفرد روانی عمر الحمزاوی به شیوة تحلیل محتوا و با رویکرد نقد روانشناختی بررسی شود. نتیجه مقاله حاضر این است که از منظر نقد روانشناختی یونگ، گاهی آشفتگی روانی نشانه بیماری نیست، بلکه تلنگری است برای سیر در مسیر تفرد و نوزایی و نیل به خودآگاهی و تعادل روانی.
۳۷۸.

ساختار شکل گیری معنا در سورة کافرون به مثابة اثری ادبی از دیدگاه نظریة ساختارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی تقابل های دوگانه همنشینی و جانشینی سورة کافرون

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب نثر
تعداد بازدید : ۱۲۴۴ تعداد دانلود : ۸۵۷
این مقاله می کوشد نظم حاکم بر کاربست عناصر زبانی در متن سورة کافرون را کشف کند. با این هدف، سؤال این است که متن سورة کافرون به مثابة یک اثر ادبی در قالب چه ساختار زبانی تنظیم شده است و معانی موجود در این متن، در چه ساختاری ارائه شده اند؟ برای پاسخ به این سؤال، متن سوره از دیدگاه نظریة ساختارگرایی، با استفاده از ایدة تقابل های دوگانه و محورهای هم نشینی و جانشینی مطالعه می شود. روش مطالعه، تحلیلی تطبیقی خواهد بود. در بخش اول، تحلیلی کاربردی از روش ساختارگرا برای مطالعة یک متن خاص ارائه می شود. در بخش دوم، سورة کافرون با تطبیق روشی که در بخش اول ارائه شده، تحلیل می گردد. در نتیجة این تحلیل، مشخص می شود که سورة کافرون بر اساس سه تقابل دوگانة اصلی، از سه سازة اصلی، و سازة دوم نیز بر اساس سه تقابل دوگانة فرعی از چهار سازة فرعی تشکیل شده است. یکی از این سازه های فرعی، عیناً دو بار در متن به کار رفته است که یک بار دلالت ایجابی و یک بار دلالت سلبی دارد. عناصر زبانی در متن به گونه ای تنظیم شده اند که سازه های سوره را همزمان از هم جدا می کنند و به یکدیگر پیوند می دهند تا از این طریق، ساختار کلی متن شکل بگیرد. این جدایی و پیوند هم در سطح معنایی سوره به طور عینی نمود دارد و هم در سطوح واجی و واژگانی و نحوی. این مطالعه با تحلیل ساختار سورة کافرون نشان می دهد که چگونه معانی مدّ نظر در سوره، از طریق روابط جانشینی و همنشینی میان سازه های سوره در چارچوبی منسجم ارائه شده اند.
۳۷۹.

مقاله به زبان فرانسه: بررسی جنبه های روایی در داستان کوتاه «وهمناک» اثر «موپاسان» (Les aspects narratifs dans Horla de Guy de Maupassant)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راوی مخاطب تحریک وهمناک وحشت کنشگر اصلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۸ تعداد دانلود : ۷۰۹
موپاسان به منظور خلق قصه های وهمناک، از شیوه های گوناگونی استفاده می کند. در راستای کاشتن بذر تردید در ذهن مخاطبش، او تلاش می کند تا جایی که امکان پذیر است واقع گرایی را به مرزهای واقع نمایی نزدیک نماید. این عمل بدین منظور است که مخاطب داستان پس از فراغت از خواندن قادر نباشد پاسخی قانع کننده برای سوالاتی بیابد که مربوط به حوادث رخ داده در جریان شکل گیری قصه می باشند. در این مقاله سعی می گردد تا با الهام گرفتن از الگوی طرح فراگیر روایی گرمس، روش های مورد استفاده ی موپاسان به منظور خلق معنای ترس در داستان کوتاه وهمناک هورلا معرفی گردند.
۳۸۰.

بررسی میزان رشد تفکر انتقادی دانشجویان رشته ی زبان و ادبیات فارسی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر انتقادی برنامه ی درسی زبان و ادبیات فارسی پرسش نامه ی واتسون و گلیزر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۸ تعداد دانلود : ۸۱۶
تفکر انتقادی آمیزه ای است از دانش، نگرش و مهارت به کارگیری آن در حیطه ی عمل. پنج مؤلفه ی تفکر انتقادی عبارتند از: 1- استنباط؛ 2- شناسایی مفروضات؛ 3- استنتاج؛ 4- تعبیر و تفسیر؛ 5- ارزشیابی استدلال های منطقی. امروزه صاحب نظران علوم تربیتی بر این باورند که یکی از هدف های اساسی هر نظام آموزشی، باید آموزش تفکر انتقادی باشد. در این پژوهش با بررسی برنامه ی درسی و مؤلفه های تفکر انتقادی دانشجویان رشته ی زبان و ادبیات فارسی مشخص کرده ایم آموزش این مهم، جایگاهی در این رشته ندارد. روش پژوهش در این مقاله، نیمه تجربی است که از یک سو به مباحث نظری تفکر انتقادی و ارائه ی پیشنهادهایی برای آموزش آن در رشته ی زبان و ادبیات فارسی پرداخته ایم و از سوی دیگر دانشجویان ورودی 1388 و 1392 رشته ی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد را با پرسش نامه ی معتبر و علمی تفکر انتقادی واتسون- گلیزر به صورت میدانی مورد بررسی قرار داده ایم و به صورت آماری روشن کرده ایم که میزان تفکر انتقادی این دانشجویان در طول تحصیل، رشد معناداری پیدا نمی کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان